مقاله ای مستند درباره سایقه جدی تحریم قمه زنی توسط علمای بزرگ شیعه
سابقه حرمت قمهزنی
چکیده: بعضی اینگونه تصور میکنند که فتوا به حرمت قمه زنی مربوط به چند سال اخیر است این در حالی است که در گذشته نیز بسیاری از علما با این عمل مخالفت نموده و در مقابل ان ایستادهاند در این نوشتار به بررسی این موضوع پرداخته میشود.
کلید واژه ها: قمه زنی، سید محسن امین، فتوا، حرمت، سید ابوالحسن اصفهانی
مقدمه
بر خلاف آنچه تصور میشود كه حرمت قمهزنی در سالهای اخیر و بعد از
فتوای رهبری مطرح گردیده است، باید گفت فقها و علمای بزرگی قبل از مقام
معظم رهبری و حتی قبل از انقلاب وجود داشتهاند كه حكم بر حرمت قمهزنی
نمودهاند؛ كه از این میان میتوان از فقها بزرگی همچون:
آیت الله العظمی سید محمد حسن شیرازی مشهور به میرزای شیرازی (1230-1312ق)(1)
آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی(مؤسس حوزهی علمیهی قم)(1267- 1355ق)(2)
زعیم بزرگ جهان تشیع آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (1284-1365ق)(3)
دانشمند پرآوازهی شیعی آیت الله العظمی سید محسن امین عاملی (1284- 1318ق)(4)
فقیه نامدار آیت الله العظمی سید محسن حكیم (متوفی 1348ش)(5)
علامه شیخ محمد جواد مغنیه (1322 - 1400ق)(6)
فقیه مجاهد آیت الله العظمی شیخ عبدالكریم جزائری (1289- 1342ق)(7)
آیت الله العظمی شیخ محمد حسین كاشف الغطاء(1294-1373ق)(8)
آیت الله محمد باقر بیرجندی(1276- 1352ق)(9)
آیت الله سید محمد مهدی قزوینی (متوفی 1358ق) (10)
آیت الله هبةالدین حسینی شهرستانی(1301-1386ق)(11)
آیت الله شیخ جعفر بدیری (متوفی 1369 ق)(12)
علامه شیخ محسن شراره (متوفی1365 ق)(13)
آیت الله شیخ محمد خالصی(متوفی 1383 ق)،
عالم و زاهد معروف آیت الله شیخ علی قمی (متوفی 1371 ق)(14)
آیت اللَّه شیخ غلامحسین تبریزى(1260- 1359ش)(15)
امام خمینی(16)
آیت الله شهید مطهری(17)
و آیت الله شهید سید محمد باقر صدر(18) نام برد.
بررسی تاریخی فتوا به حرمت قمهزنی
در برابر این رساله برخی از مردم برخاسته، هیاهو برپا ساختند و ناآگاهان را به هیجان آوردند... آنها در میان بخش گسترده ناآگاه جامعه چنین پخش كردند كه فلانی (سید محسن امین) برپا داشتن عزای امام حسین، علیهالسلام، را حرام كرده و علاوه بر این مرا به خروج از دین متهم ساختند.(21)
تبلیغات فراگیر دربارهی دانشمند مصلح دمشق چنان مؤثر افتاد كه حتی گروهی از گویندگان مذهبی در مسجدها به بیان گمراهیهایش پرداختند و برخی از مردم با گرو نهادن خانهی خود و به دست آوردن اندكی پول، در جهاد نامقدّس ضد سید محسن شركت جستند.(22)
ولی از آنجا كه حق با سید بود، بالاخره پیروز و سربلند شد. تا آنجا كه پس از اندك زمانی، آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی(كه در آن زمان مقام ریاست تامه و مرجعیت عامه را داشتند)(23) به طرفداری از امین عاملی و کتاب بیداری بخش او فتوا صادر كرد و با صراحت گفت:
إنَّ استعمالَ السّیوف و السلاسل و الطُبُول و الأبواق و ما یَجری الیومَ أمثالُهُ فی مَواكِبِ العَزاء بیوم عاشورا إنَّما هو مُحرم و هو غیر شرعی(24)
بكاربردن شمشیرها(= قمهزنی) و زنجیرها و طبلها و بوقها و كارهایى مانند این امور كه امروزه در دستههاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غیرشرعى است.(25)
این فتوا نیز موجب اختلافات و سر و صدای شدیدی شد و برخی از وعاظ در سخنرانیهای خود آیت الله اصفهانی را به سختی مورد انتقاد و حتی اهانت قرار دادند. ولی وی هرگز حاضر نشد از فتوا و عقیدهی خود دست بردارد و خوشایند جاهلان و بیخردان سخن بگوید.(26)
در بصره نیز آیت الله سید مهدی قزوینی به حمایت از علامه سید محسن امین برخاسته و در آثار خویش به انتقاد از قمهزنی پرداخت.(27) وی بر این اعتقاد بود كه استفاده از آهن، یعنی زنجیر و قمه در مراسم عزاداری حدود یك قرن قبل و توسط مردمانی كه تسلط زیادی به قوانین شریعت نداشتند پدید آمده است.(28)
سید حسن امین فرزند علامه سید محسن امین گزارش جالبی از این وقایع میدهد:
این كتاب(كتاب التنزیه) سر و صداها را بیشتر نمود و جو مخالفت با ایشان را تشدید كرد تا آنجایى كه در مراسم عاشورا در شهر بصره زن فاحشهای را به عنوان بازیگر نقش سید محسن امین در خیابانهاى شهر به گردش درآوردند.(29) مخالفین ایشان استدلال مىكردند كه شمشیرزنى و قمهزنى با این كه اذیت نفس است لیكن مانعى ندارد، زیرا حضرت عباس، علیهالسلام، نیز این اذیت را تحمل نمود.(30) ایشان پاسخ دادند كه اگر این خبر صحیح باشد اوّلاً حضرت عباس، علیهالسلام، معصوم نبوده و فعل ایشان براى دیگران حجت نمىباشد و ثانیاً این بزرگوار در راه اسلام و امام حسین آن شكنجه و اذیت را تحمل نموده نه در راه باطل. این پاسخ آن هم دربارهی حضرت اباالفضل، علیهالسلام، كه عوامالناس آن بزرگوار را در رتبهی امامان معصوم قرار مىدهند طوفانى از مخالفت در عراق و ایران و حتى هند بر پا ساخت امّا او هم چون كوه مقاومت و استوارى به خرج داد و البته در این راه بزرگانى چون سید ابوالحسن اصفهانى و شیخ عبدالكریم جزائرى و دیگران و جالب این كه گروهى از زهاد و عباد معروف نیز از او حمایت كردند، از آن جمله مرحوم شیخ على قمى(31)معروف به زاهد و شیخ جعفر بدیرى.(32) این فتوى نجف را به دو گروه تقسیم كرد گروهى موسوم به امویین كه همان طرفداران مرحوم امین و گروهى به نام علویین كه همان مخالفین او بودند.(33) پس از یك سال از شروع سر و صداها مرحوم امین قصد سفر به عراق را نمود و با آنكه بسیارى از دوستانش او را از سفر به نجف منع نمودند لیكن وى به نجف آمد جعفرالخلیلى در كتاب خود «هكذا عرفتهم»(34)مىگوید: نجف به استقبال او بیرون از شهر رفت. همچنین سید ابوالحسن اصفهانى در مقدم پیشواز کنندگان بود. خلیلى اضافه مىكند كه من اشخاصى را دیدم و نام آنها را ذكر مىكند كه بر روى دست و پاى ایشان افتاده و از او طلب عفو و بخشش مىكنند و سید مىگفت: من از همه شما گذشتم به جز آن افرادى از شما كه غافلین را تحریك نمودند. از این رو افرادى همچون على الوردى وى را در عداد مصلحین بزرگى همچون شیخ محمد عبده مىدانند،(35) لیكن دیگران به این تعبیر اعتراض كرده مىگویند: شیخ عبده تنها به اصلاح الأزهر پرداخت و از تعارض با عقیده باطل عوام پرهیز نمود، در حالى كه سید عقاید باطل عوام را مستقیماً تخطئه نمود و در این راه مشكلاتى را تحمل نمود.(36) كتاب التنزیه(37) را نخستین بار جلال آل احمد با عنوان «عزاداریهای نامشروع» ترجمه كرد كه اوّلین اثر قلمی جلال آل احمد خوانده میشود. او در «مثلاً شرح احوالات» مینویسد:
جزوهای از عربی به اسم «عزاداریهای نامشروع» كه سال 22چاپ شد و یكی دو قران فروختیم و دو روزه تمام شد. نگو كه بازاریهای مذهبی همهاش را چكی خریدهاند و سوزانده. این را بعدها فهمیدم.(38)
شیخ محمد گنجى نیز در سال 1347ق فتاوى علمای موافق با رسالهی التنزیه را در كتاب «كشف التمویه عن رسالة التنزیه» گردآوردی نمود و به جواب از اشكالات وارده بر رساله التنزیه پرداخت.(39)
از سوئی دیگر نیز این اصلاحات در شهر مقدّس قم توسط مؤسس و بنیانگذار حوزهی علمیه آن مرحوم شیخ عبدالكریم حائری یزدی صورت میگرفت. مرحوم حاج شیخ عبدالكریم، که فقیهی روشنبین بود این روش تعزیه و عزادارى را با پیام عاشورا ناسازگار مىدید؛ از این روى، درصدد برآمد تا از رواج این رویههاى نادرست و كارهاى خرافى به اسم دین و امام حسین، علیهالسلام، جلوگیرى كند. از این روى، در فتوایى، با تیغزنى به مخالفت برخاست.(40)
حاج شیخ در گامى دیگر، پارهاى از مجلسهاى تعزیه و شبیهخوانى را تبدیل به مجالس روضهخوانى كرد.(41) اقتدار حاج شیخ، سبب شد كه در محافل تعزیه قم از رواج كارهاى ناروا جلوگیرى شود و مجلسگردانان و صاحبان مجالس، به احترام حاج شیخ، به گرد برگزاری تعزیههاى ناروا نگردند و عزاداران را از چنین كارهایى بازدارند. ولى پس از حاج شیخ، دوباره برگزاری تعزیههاى نامناسب و ناسازگار با باورهاى اسلامى و شیعى از سر گرفته شد.
همچنانكه مرجع بزرگ جهان تشیع آیت الله العظمی بروجردی نیز كوشش بسیاری در جهت اصلاح مجالس عزاداری از اینگونه انحرافات نمودند ولی متأسفانه با مخالفت شدید بعضی از گردانندگان دستهجات روبرو شدند به صورتی كه بعضی از آنها میگفتند: ما دوازده ماه سال را در تمام امور به حضرت آیت الله مراجعه نموده و از ایشان تقلید میكنیم، ولی دههی عاشورا از معظم له تقلید نخواهیم نمود بلكه از آنچه كه خودمان تشخیص میدهیم، پیروی خواهیم كرد!
حاج سراج انصارى(42) در دیدار خود از قم، عاشوراى 1330ش، صحنههاى قفلبستن و تیغزنى و… را در این پایگاه مذهب و دانش، موجب سرافكندگى بزرگان دین و شماتت مخالفان شمرده و از مردم خواسته است كه از اینگونه كارها دست بردارند:
من در دههی عاشورا در قم ناظر جریانی بودم كه هیچگاه با حیثیت و معنویات قم متناسب نبود؛ زیرا كسانی كه از خارج وارد این شهر مقدّس میشوند، انتظار دارند كه از رفتار و كردار ساكنین آن و جریانات مذهبی آن و مخصوصاً از كیفیت عزاداری آن سرمشق بگیرند؛ ولی وقتی میبینند اهالی محترم قم موكبهای عزا را بر خلاف اصول متعارف به راه انداختهاند، با نظر تحقیر به موقعیت قم نگاه نموده و سخت عصبانی میشوند و میگویند: درست است كه پیشوایان دین مقدّس اسلام برای اقامهی عزا اصول و مواردی تعیین نفرمودهاند و فقط استحسان عزاداری و گریهكردن و گریاندن و نوحهسرایی نمودن را ضمن اطلاقات بیان فرمودهاند ولی اجازه ندادهاند كه هركس هرچه دلش خواست به عنوان عزاداری مرتكب شود. اگر این طور باشد، باید به اساس دین و مذهب و تعلیمات قرآن برای همیشه فاتحه خواند، زیرا اسلام از طلوعش با فساد و كارهای زشت و ناروا مبارزه كرده است. چگونه ممكن است به پیروان خود ارتكاب اعمال ناشایسته را اجازه دهد؟ بنابر این روح اسلام از كارهای زشت و نادرست بیزار است.
عزاداری و گریه كردن و گریانیدن و نوحهسرایی در مصیبت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله- روحی فداه - بسیار خوب و لازم و مستحسن است؛ امّا اعمالی كه هیچ ربطی به عزاداری و گریاندن ندارد بلكه صرفاً وحشیگری و دیوانگی و برای بازی كردن و تفنّن و تشریفات باشد، نه تنها مستحسن نیست، بلكه قبیح و مستهجن است؛... امسال در قم نظیر این اعمال دیده میشد و خیلی هم زننده و خنك و زشت بود. امیدوارم كه سال آینده اهالی غیرتمند قم از اینگونه اعمال جلوگیری نمایند و نگذارند حیثیت یك مركز مهم علمی با اینگونه اعمال ناشایسته آلوده گردد و زبان بدگوئی دشمنان باز شود. امروز اوضاع جهان جوری نیست كه هر كاری در هر نقطهای از نقاط دنیا مستور و مخفی بماند، بلكه هر كاری در هرجا مشاهده شود فوراً به تمام نقاط دنیا پخش میگردد. مثلاً اگر از همین موكبهای عزا فیلمبرداری شود، فیلمبرداران میتوانند فوری عین جریانات را از نظر اهل دنیا بگذرانند.(43) بنابر این چقدر مایهی سرافكندگی و شرمساری است كه اگر فیلم آن موكبها در میان سایر ملل دنیا نمایش داده شود؟ آیا برابر یك چنین تبلیغات مؤثر چگونه میتوانیم عظمت اسلام و اهمیت مركز علمی قم را برای جهانیان تبلیغ كنیم؟(44)
آیت الله محمد یزدی نیز در کتاب خاطراتشان خاطرهی جالبی را از آن روزها نقل میكنند كه نقل آن در اینجا خالی از وجه نمیباشد:
یك بار در اصفهان در خصوص قمهزدن، استفتایی طرح شد تا از طریق بنده به قم برده و جواب آن از حضرات آیات بروجردی، خوانساری، صدر و حجت گرفته شود. من هم غافل از این كه استفتاء مزبور دارای بُعد سیاسی است، در كمال سادگی، آن را به نزد علما بردم و جواب خواستم. قرار بر این شد كه آقایان بعداً پاسخ دهند. من قضیه را پیگیری كردم و جوابها را یك به یك دریافت نمودم؛ كه البته بعضی از آنها سربالا بود.
در این میان مرحوم آیت الله بروجردی از پاسخگویی خودداری كردند و بنده در سؤال، اصرار ورزیدم و حتی یك بار پیشكار ایشان، حاج احمد به من پرخاش كرد و گفت: آقا به اینگونه استفتائات پاسخ نمیدهند. چرا شما متوجه نیستید و هر روز مراجعه میكنید؟
من هم با لحن نسبتاً تندی گفتم: چرا این را از اوّل نگفتید؟ من نمیدانستم كه پای مسائل سیاسی در بین است. بعدها بیشتر واقف شدم كه پاسخگویی به سؤالاتی از این دست بسیار حساس است و باید اطراف قضیه به دقت ملاحظه شود تا تبعات منفی به بار نیاید.
برای مثال اگر در خصوص تعزیه و شبیهخوانی، علمای اعلام، حكم به عدم جواز نمایند، بسا كه از سوی مردم عوام متهم به مخالفت با امام حسین، علیهالسلام، شوند.
بنده در ایام اقامت در قم به یاد دارم كه همه ساله در ایام عاشورا، دستهای در قم به حركت در میآمد كه به شكل تجسمی حادثه كربلا را از اسارت تا انتها به نمایش در میآوردند. در این نمایش خیابانی كه مركب از قافله اسرا به همراه اسب و شتر و دیگر عناصر نمایش بود، صحنههای بدیع و تماشایی خلق میشد و طبلها و دهلها با برپا كردن سر و صدای بسیار، در شهر ولوله میافكندند. بنده هم كه در مدرسه فیضیه حجره داشتم برای تماشا بیرون میرفتم و انصافاً هم صحنهها تماشایی بود. دستهجات و گروهها مسیر خیابانها را طی میكردند و وارد صحن مطهر میشدند و سپس بیرون میرفتند. به قدری این برنامه ابهت داشت كه حتی افراد از شهرستانها برای تماشا به قم میآمدند.
یك سال مرحوم آیتالله بروجردی در روز تاسوعا سردستههای قم را دعوت كردند تا به آنها رهنمود دهند. بنده سردستههای قم را میشناختم و به عنوان مثال میدانستم كه دسته چهارمردان یا دسته باغ پنبه از چه كسی فرمان میبرند. به هر حال سردستهها در منزل آقای بروجردی اجتماع میكنند. این قضیه را مرحوم آقای سیفزاده كه خودش در آن جمع بود، برای من نقل میكرد و از دیگران هم بارها شنیدهام كه مرحوم آقای بروجردی در آن جمع شروع به سخن كردند و فرمودند: شیوه شما در عزاداری سیدالشهدا، علیهالسلام، صحیح نیست. این كه مردان لباس زنان را بپوشند و به شكل اسرا در آیند و شبیهخوانی كنند، یا طبل و دهلها به كار بیفتد، مورد رضایت سیدالشهدا، علیهالسلام، نیست و به یك معنا معصیت است. عزاداری در حد معمول و معقول همچون سینهزنی و زنجیرزنی بلااشكال است، امّا فراتر از آن، مناسب شؤون امام حسین، علیهالسلام، نیست. جلسه مزبور به درازا كشید و بعد از آن سردستهها از اتاق آقای بروجردی بیرون آمدند و در قسمت هشتی خانه، فردی كه در میان سردستهها از همه بزرگتر بود خطاب به سایر سردستهها گفت: دوستان ما در تمام طول سال از آقای بروجردی تقلید میكنیم؛ امّا در دهه محرم دیگر مقلد ایشان نیستیم چون امام حسین، علیهالسلام، را نمیتوان رها كرد! بنابر این ما برنامهها و سنتهایمان را تعطیل نمیكنیم. در میان آن جمع تنها یك نفر حاضر میشود كه در دههی محرم مقلّد آقای بروجردی باشد و فردای آن روز دستهاش را در كمال سادگی بیرون میآورد.(45) این ماجرا نشان میدهد كه وقتی یك رسم و عادت با خون و گوشت فرد یا جامعه عجین شد دیگر مشكل بتوان آن را حتی به مدد حكم شرعی و فتوای مرجع تقلید تغییر داد.(46)
نتیجه
فتوا به حرمت قمه زنی مربوط به چند سال اخیر است بلکه در گذشته نیز بسیاری از علما با این عمل مخالفت نموده و در مقابل ان ایستادهاند که میتوان به مراجع بزرگی همچون آیت الله العظمی سید محسن امین و آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی اشاره نمود.
پی نوشت ها :
1. . ابراهیم حیدری، تراجیدیا كربلا، ص449 و پیرامون
قمهزنی در عاشورا، اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص18 و مجله الموسم، شماره
12، سال1991، ص216.
2. . منتخب الأحكام، ص108؛ علماء و رژیم شاه، ص136 به نقل از اطلاعات در یك ربع قرن، ص28.
3. . دایرة المعارف تشیع، ج2، ص531 و سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج10، ص378.
4. . علامه عظیم الشان سید محسن امین حسینى عاملى مقیم دمشق، صاحب آثار
خیریه و علم واسع و یكى از مفاخر شیعه در قرن حاضر و آخرین مجتهد امامیه در
شام و فقیه اصولى، مجتهد متكلم مؤرخ ادیب شاعر، جامع علوم بوده است. ایشان
علاوه بر تربیت شاگردان فرزانه حدود 100 جلد كتاب و رساله از خویش بر جای
گذاشتهاند كه از آن جمله میتوان از كتاب نفیس و گرانقدر اعیان الشیعه نام
برد. این دانشمند بزرگ همچنین یكی از مشایخ حدیث امام خمینی بودهاند.
امام در اوّل كتاب اربعین خویش میفرمایند: اخبرنی اجازة مكاتبة و مشافهة
عدة من المشایخ العظام و الثقات الكرام منهم: السید السند الفقیه المتكلم
الثقة العین الثبت العلامة السید محسن الأمین العاملی. قبر مطهر ایشان در
در زینبیه دمشق مورد توجه شیعیان است.
5. . شیخ محمود الغریفی، شعائر الحسینیه بین الوعی و الخرافة، چاپ منامه، ص137.
6. . محمد جواد مغنیه، الشیعة فی المیزان، ص14و 98.
7. . آیت الله العظمی شیخ عبدالكریم جزایری از برجستهترین فقهای مجاهد
شیعهی عراق در قرن چهاردهم است. وی رهبر دینی شیعیان عراق بود و سالهای
دراز، خانه او محل آمد و شد بزرگان كشور بود. مردم دشواریهای خود را نزد
او میبردند و با نظرخواهی از وی، به حل آنها میپرداختند. آیت الله جزایری
گذشته از مهارت در علوم دینی در شعر و ادب نیز از سرآمدان روزگار خویش به
شمار میرفت. وی در عرصه سیاست نیز از چهرهای درخشان برخوردار بود و نقش
بزرگی در استقلال ملت عراق از بیگانگان بر عهده داشت به گونهای كه از او
به عنوان كابوس حاكمان خودكامهی عراق نام بردهاند. ایشان در سال 1382 به
دیار باقی شتافت و در نجف اشرف به خاك سپرده شد.
8. . شیخ محمد حسین كاشف الغطاء، الفردوس الاعلی، ص21
9. . آیت الله محمد باقر بیرجندی، كبریت احمر، به كوشش علیرضا اباذری، ص150.
10. . آثار وی كه شامل اظهارات انتقادی او درباره قمهزنی است عبارتند از:
كشف الحق لغفلة الخلق، دولة الشجرة المعلونة الشامیة علی العلویة.
11. . ایشان یكی از چهرههای برجسته علمی، فرهنگی و سیاسی معاصر عراق
میباشد كه علاوه بر كسب درجه اجتهاد در علوم دینی توانست در حوزهی فرهنگ
نیز با انتشار مقالهها، شعرها و گزارشهای روشنگر در مجلات جهان عرب هدف
بیداری و اتحاد مسلمانان را دنبال كند. ایشان در راه استقلال عراق از دست
بیگانگان و انگلیس نیز جانفشانیهای بسیاری نمود به صورتی كه چندین بار
دستگیر و حتی یك مرتبه نیز به اعدام محكوم شد كه مورد عفو پادشاه عراق قرار
گرفت. علاوه بر این مدّتی نیز مسئولیت وزارت معارف عراق را نیز بر عهده
داشت كه توانست خدمات بسیاری را در این مدّت كوتاه انجام دهد. از او بیش از
109 كتاب و رساله به یادگار مانده است كه نشانی از علم و سختكوشی این
دانشور بزرگ دارد.(انتقادات وی نسبت به قمهزنی و دودلیعلماء در محكومیتش
در مقالهای به عنوان «علماؤنا و التجاهر بالحق»درسال 1911م در مجله العلم
به چاپرسید.)
12. . جعفرالخلیلى، هكذا عرفتهم، ج1، ص 209.
13. . همان، ج3، ص230.
14. . همان، ج1، ص209.
15. . گلشن ابرار، ج5، ص395.
16. . استفتائات، ج3، سؤالات متفرقه، س37.
17. . شهید مطهری، جاذبه و دافعه علی، علیهالسلام، ، ص154.
18. . ابراهیم حیدری، تراجیدیا كربلا، ص459.
19. . سید محسن امین در كتاب التنزیه مینویسد: و لما كان إبلیس و أعوانه
إنما یضلون الناس من قبل الأمر الذی یروج عندهم، كانوا كثیرا ما یضلون أهل
الدین عن طریق الدین، بل هذا أضر طرق الإضلال، و قلما تكون عبادة من
العبادات أو سنة من السنن لم یدخل فیها إبلیس و أعوانه ما یفسدها. فمن ذلك
إقامة شعائر الحزن على سید الشهداء أبی عبد الله الحسین بن علی،
علیهماالسلام، التی استمرت علیها طریقة الشیعة من عصر الحسین،
علیهالسلام، إلى الیوم، ولما رأى إبلیس و أعوانه ما فیها من المنافع و
الفوائد و أنه لا یمكنهم إبطالها بجمیع ما عندهم من الحیل و المكائد،
توسلوا إلى إغواء الناس بحملهم على أن یدخلوا فیها البدع و المنكرات و ما
یشینها عند الأغیار، قصدا لإفساد منافعها و إبطال ثوابها، فأدخلوا فیها
أمورا أجمع المسلمون على تحریم أكثرها، وأنها من المنكرات، و أنها من
الكبائر التی هدد الله فاعلها و ذمه فی كتابه العزیز... و منها إیذاء النفس
و إدخال الضرر علیها بضرب الرؤوس و جرحها بالمدی والسیوف حتى یسیل دمها،
وكثیرا ما یؤدی ذلك إلى الإغماء بنزف الدم الكثیر و إلى المرض أو الموت و
تأخر برء الجرح، وبضرب الظهور بسلاسل الحدید وغیر ذلك، وتحریم ذلك ثابت
بالعقل والنقل، و ما هو معلوم من سهولة الشریعة و سماحتها الذی تمدح به
رسول الله، صلی الله علیه وآله، بقوله: جئتكم بالشریعة السهلة السمحاء، ومن
رفع الحرج والمشقة فی الدین، بقوله تعالى: ما جعل علیكم فی الدین من حرج.
(رسالةالتنزیه؛ ص13)
20. . مرحوم ملك الشعراء بهار در قسمتی از اشعارش، عوام و تفكر عوامانه را مورد سرزنش قرار داده و میگوید:
21. از عوام است هر آن بد كه رود بر اسلام داد از دست عوام
22. كار اسلام ز غوغای عــوام است تـمام داد از دست عوام....
23. غـم دل با كه بگویم كه دلم خون نكـند غمم افــزون نكند
24. سـر فرو برد به چاه و غم دل گفت امام داد از دست عوام....
25. چـه توان كرد، علی گفت كه الناس ینام داد از دست عوام...
26. نه بر این قـوم نماید نفس عیسی كــار نه مقـالات بهـار....
27. پیش جهال ز دانش مســرایید ســخن پند گـیرید ز من
28. كـه حـرام اسـت حـرام اســت حـرام داد از دست عوام
29. . آیت الله سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج10، ص363.
30. . میتوان گفت همزمان شدن این اصلاحات با قدرت یافتن وهابیون در حجاز و
پاسخ مثبت به این جریانات در مراكز تسنن در عراق و از طرف دیگر اقدامات
رضا شاه در ایران علیه عزاداری موجب شده بود تا با هرگونه اصلاحات كه
كمابیش با انتقادات سنیان به رفتار شیعه مشابه باشد برخورد شود.
31. . گلشن ابرار، ج2، ص612.
32. . مقام مرجعیت و زعامت دینی شیعیان، بعد از درگذشت آیت الله نایینی در
سال 1355ق در وجود آیت الله اصفهانی متمركز و منحصر گردید. مرحوم آیت الله
اصفهانی، اعلی الله مقامه، یكی از شموس درخشان فضل و تقوی و یكی از بزرگان
علماء و دانشمند اسلامی در قرون اخیر و یكی از مفاخر ملّی ایران بود. در
مدّت 27 سال كه ریاست روحانی عالم تشیع و مرجعیت تقلید شیعیان با ایشان
بود؛ حوزه روحانیت اسلام را در نجف اشرف و كربلای معلا و سامرا و كاظمین
بخوبی اداره میفرمودند و تمام ساعات و دقایق عمر گرانبهای آن بزرگوار صرف
بحث و تدریس و پرورش روحانیون و ترویج اسلام و مكارم اخلاق و حل و عقد امور
شیعیان بود. در درس اختصاصی مرحوم آیت الله بالغ بر هزار نفر كه اغلب به
رتبه اجتهاد رسیده بودند تلمّذ میكردند و از خرمن دانش و معارف اسلامی آن
بزرگوار استفاده مینمودند.
33. . سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج10، ص378؛ استاد حسن شبر، تاریخ
العراق السیاسی المعاصر، ج2، ص340؛ دایرة المعارف تشیع، ج2، ص531؛ و
جعفرالخلیلی، هكذاعرفتهم، ج3، ص207؛ سخنان سید ابوالحسن اصفهانی بر ضد
قمهزنی در یك رساله فارسی به نام انیس المقلدین در نجف در سال 1345ق/1926م
چاپ شده است. (آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج2، ص466 و هكذا عرفتهم، ج3،
ص229) اما جالب ایجاست که با این وجود دو سال پیش عدهای جریان حامی بدعت
قمهزنی در اصفهان برای ترویج این عمل خرافی اقدام به ساخت سیدی نمودند كه
در آن با بهره از تمام حیلهها و ابزارهای فریب به ترسیم چهرهای شرعی! و
مظلومانه! برای قمهزنی پرداختند. در این سیدی كه به صورت بسیار انبوه و
با بودجههای مشكوك در تمام كشور منتشر گردید از تحریف روایات گرفته تا
تحریف كلام علماء استفاده شد. كه با گذشت بسیاری از دروغها آشكار گردیده و
بر زشتی كار سازندگان این سیدی افزود. متأسفانه در یكی از همین تحریفات،
نسبتی كذب توسط یكی از سخنرانان به آیت الله العظمی بهجت داده شد كه چندی
پیش ایشان صریحاً آن را تكذیب نمودند. سخنران فوق مدعی شد كه حدود سی سال
قبل در روضهای كه در منزل آیت الله بهجت تشكیل شده بود از ایشان شنیده است
كه فرمودهاند: در زمان آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی آن زعیم
بزرگ به جهت سخنان یكی از روشنفكران پیرامون حرمت قمهزنی فتوا به وجوب
قمهزنی! داده و فرمودند هر كس توانایی دارد باید امسال قمه بزند. در آن
سال حدود 700 مجتهد!!! به اطاعت از حكم سید، قمه زدند اما من (آیة الله
بهجت) چون دیدم هم میترسیدم و بنیه و هنر این كار را ندارم برای این كه
مخالفت با مرجعم سید ابوالحسن نكنم لباسی پوشیده و به میان قمهزنان رفتم و
آن لباس من خونی شد و آن را نشُستم و وصیت كردهام آن را با من دفن
كنند!!! چون به امر مرجعم چنین كردم. گفتنی است آیت الله العظمی بهجت ضمن
دستخطی كه اصل آن هماكنون موجود است ضمن تكذیب این ادعا فرمودند: آنچه من
گفتهام آن است كه مرجع بزرگوار آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی با
قمهزنی مخالف بودهاند و تا پایان حیات خود نیز بر این رأی و نظر باقی
بودند. و چنین لباسی نیز هماكنون نزد من وجود ندارد.
34. . گلشن ابرار، ج2، ص589.
35. . وی درسال 1345 ﻫ ق.1926م یعنی یك سال قبل از انتشار رساله التنزیه
كتاب «كشف الحق لغفلة الخلق» را منتشر نمود و در آن به انتقاد از قمهزنی
پرداخت. مدّتی بعد او انتقادش را در كتابی به نام «دولة الشجرة الملعونة
الشامیه علی العلویه» كه بر ضد یك عرب ملیگرای سنی بود تكرار كرد.
36. . دولة الشجرة الملعونة، ص136.
37. . آنها برای تحقیر نام سید محسن، مردانی را كه به عزاداران آب
میفروختند، تحریك كردند تا به جای (لعنت خدا بر حرمله) بگویند: (لعنت خدا
بر امین)
38. . منظور آنها هنگامی میباشد كه حضرت عباس ، علیهالسلام، برای آوردن
آب به نهر علقمه رفتند و مشك را آب نمودند ولی خود از آن آب استفاده
ننمودند. در حالیكه میدانیم چنین خبری در تواریخ و منابع معتبر ذكر نشده
است.(نگاه شود: علامه میرزا ابوالحسن شعرانی(ره)، ترجمه نفس المهموم، ص
288)
39. . شیخ علی بن شیخ محمد ابراهیم قمی نجفی در سال 1273ق در تهران به دنیا
آمد. او پس تعلیم علوم پایه و مقدماتی در سال 1300ق رهسپار نجف شد و در
دروس اصول و فقه علمای بزرگی همچون میرزا حبیب الله رشتی، شیخ عبدالله
مازندرانی و شیخ محمد كاظم خراسانی حاضر شد. او حدیث را در نزد شیخ میرزا
حسین نوری فرا گرفت و در اخلاق یكی از شاگردان عارف بزرگ مولی حسینقلی
همدانی و بعد از او از اصحاب و خواص مرحوم سید مرتضی كشمیری بود. او در
زمان حیات ضربالمثل تقوا و زهد در میان علماء عصر خویش بود به گونهای كه
همهی اهل دین و علم از عرب و عجم بر این نكته اتفاق داشتند كه او
پرهیزگارترین و باتقواترین علماء زمان خود است. ایشان در سال 1371ق در نجف
به دیار باقی شتافت و در همانجا به خاك سپرده شد.( سید حسن امین، مستدركات
اعیان الشیعه، ج3، ص152)
40. . ایشان یكی از علماء و زهاد معروف نجف بود كه قنائت و سادهزیستی او در نزد عام و خاص مشهور بود.
41. . طرفداران قمهزنی با اموی نامیدن دشمنان توانستند جمع فراوانی از
شیعیان عراق را قانع كنند كه انتقاد سید محسن به برخی آداب محرم برابر یا.
تلمیحاً در حد. زنده كردن امویان است؛ مخالفان همچنین یك سخنران محبوب را
كه به خاطر توانایی بیانش شهره بود، جذب خود كردند تا مردم را علیه سید
محسن و طرفدارانش در نجف برانگیزانند. در نتیجه، تعداد قمهزنان كه در سال
1307 ش شركت كردند از همیشه بیشتر بود؛ و این در حالی بود كه (اموییان) از
ترس كشته شدن؛ مجبور به پنهان شدن و حتی خروج موقتی از شهر شدند.(هكذا
عرفتهم، ج1، ص212)
42. . جعفر الخلیلی در سال1322ق در نجف به دنیا آمد. جعفر الخلیلی برخاسته
از خانوادهای بود كه به جهت تعلیمات مذهبیشان مشهور بودند؛ پدر بزرگ وی،
ملا علی خلیلی، در نجف مرجع تقلید بود. عموی پدرش، میرزا حسین الخلیلی نیز
چنین مقامی داشت. او در زمان حیات اقدام به تأسیس چندین روزنامه نمود كه
بعضی از آنها توسط حكام وقت بسته شد. علاوه بر این وی دارای تألیفات بسیاری
در عرصه تاریخ و فرهنگ مردم عراق میباشد كه از میان آنها میتوان به
«موسوعة العتاب المقدسه» و «هكذا عرفتهم» اشاره نمود. او در سال 1405ق در
دوبی فوت نمود و در همانجا به خاك سپرده شد. نوشتههای او درباره شخصیتهای
معاصر عراق، اطلاعات غنی و با ارزشی را دربارهی مجادلات مربوط به آداب
محرم در اختیار ما قرار میدهد، چرا كه خود وی یكی از معدود پیروان متعصب
سید محسن امین در نجف بوده است.
43. . وی در اینباره مینویسد: «یعجبنی من المصلحین فی هذا العصر رجلان:
الشیخ محمّد عبده فی مصر، والسیّد محسن الأمین فی الشام... وإنّی لا أزال
أذكر تلك الضجّة التی اُثیرت حول الدعوة الإصلاحیّة التی قام بها السیّد
محسن قبل ربع قرن. ولكنّه صمد لها وقاومها باسلا، فلم یلین ولم یتردّد. وقد
مات السیّد أخیراً، ولكن ذكراه لم تمت ولن تموت، وستبقى دهراً طویلا حتّى
تهدم هاتیك السخافات التی شوّهت الدّین وجعلت منه اضحوكة الضاحكین». (علی
الوردی، مهزلة العقل البشری، ص299 و أعیان الشیعة، ج10، ص382.)
44. . مجله حوزه، شماره 27.
45. . خوشبختانه به تازگی رساله التنزیه به ضمیمه چندین مقاله مربوط به آن
توسط محمد قاسم حسینی نجفی گردآوری شده و با نامِ «الثورة التنزیه» توسط
انتشارات دارالجدید بیروت، منتشر گردیده است.
46. . محمد صحتی سردرودی، تحریف شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، ص213؛
كتاب عزاداریهای نامشروع در سال 1371شمسی به كوشش سید قاسم یاحسینی در
بوشهر، نشر شروه، تجدید چاپ و منتشرشد. امّا مثل اینكه این بار نیز به همان
بلای پیشین گرفتار آمد و كتاب بلافاصله پس از انتشار ناپدید و نایاب شد.
منابع:
1. منابع همگی به نقل از کتاب «قمهزنی سنت یا بدعت» تألیف: مهدی مسائلی(نویسنده همین مقاله) میباشد.
نویسنده:مهدی مسائلی / منبع : اختصاصی راسخون
مطالب مشابه :
قمه زنی از شعائر الله(1) لطمه زنی وقمه زنی هیچ مشکلی ندارد.
شورحسینی - قمه زنی از شعائر الله(1) لطمه زنی وقمه زنی هیچ مشکلی ندارد. کانال ما در اپارات;
کلیپ یوسف صانعی، درباره قمه زنی+ نقد و بررسی
عاشورا - کلیپ یوسف صانعی، درباره قمه زنی+ نقد و بررسی - ×فیلم نقد قمه زنی در آپارات
قمه زنی، جراحتی بر پیشانی شیعه!
حال باید پرسید که آیا نیاز امروز جهان اسلام اعمالی چون قمه زنی ×فیلم نقد قمه زنی در آپارات
نظرات آیات عظام واساتید حوزه درباره حرمت قمه زنی از سایت جامعه مدرسین
آدرس جدید سایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در باره حرمت قمه زنی ×فیلم نقد قمه زنی در آپارات
احکام عزاداری و حرمت قمه زنی و سایر بدع در عزا در فتاوای حضرت آیه الله العظمی فاضل لنکرانی
عاشورا - احکام عزاداری و حرمت قمه زنی و سایر بدع در عزا در فتاوای حضرت آیه الله العظمی فاضل
مقاله ای مستند درباره سایقه جدی تحریم قمه زنی توسط علمای بزرگ شیعه
فتوا به حرمت قمه زنی مربوط به چند سال اخیر است بلکه در گذشته نیز ×فیلم نقد قمه زنی در آپارات
در غرب از شیعه و امام حسین و عاشورا،فقط قمه زنی را به مردم نشان می دهند! مقصر کیست؟!
تازه ترین اخبار شهرستان قوچان - در غرب از شیعه و امام حسین و عاشورا،فقط قمه زنی را به مردم
دروغ پردازان رسوا شدند. ایه الله العظمی بهجت قطعا قمه زنی را حرام می دانند...
الحمدلله سایت کتاب دست پنهان به آدرس www.dastepenhan.com در نقد و تحلیل قمه زنی و قمه زنی در آپارات
کاریکاتوری درباره نوع بازنمایی رسانه های غربی و وهابیون از قمه زنی برخی شیعیان ناآگاه!
عاشورا - کاریکاتوری درباره نوع بازنمایی رسانه های غربی و وهابیون از قمه زنی برخی شیعیان
برچسب :
قمه زنی آپارات