چرا و به چه دلیل باید مردم یزد مالیات بدهند!؟

چرا و به چه دلیل باید مردم یزد مالیات بدهند!؟
تا مردم مجبور نباشند مالیات نمی دهند!شیوه های سنتی و قدیمی در عصر رسانه و سرعتبرای رفتن به اداره دارایی یزد و پرداخت مالیات، در اولین قدم باید بخاطر طراحی سوال برانگیز میدان امام حسین توسط شهرداری یزد، چند کیلومتر راه را بیهوده رفت و برگشت و اما طولانی ترین حیاط  و راه دسترسی به ساختمان را اداره دارایی یزد دارد، که باید از درب ورودی بیش از صد متر «پائین» رفت تا به ساختمان اداری رسید، ساختمانی که در آن کم کارمندی لبخند می زند!
بسیاری از کارمندان و ماموران اداره دارایی نگاهشان از بالا به پائین است و تعارف و تکریم ارباب رجوع که هیچ! گاه جواب سلام ارباب رجوع را هم بزور می دهند.
برای حضروراثت مغازه کوچکی که پدر داشت، این راههای اضافه طولانی را پیاده و سواره طی کرده و طبق نوشته تابلویی که در ورودی ساختمان نصب شده بود، خط سبز را گرفته و ادامه دادیم. خط سبزی که به اتاقی ختم می شد که در آن کارمندی سر به پائین مشغول غذا خوردن بود، همانجور که سرش پائین و دهانش پر بود، در جواب سلام و سوال ما گفت راهرو بغلی چندین اتاق است، و ارباب رجوعی که نشسته بود، راهنمایی بیشتری کرد و گفت که تشکیل پرونده بر اساس حروف الفباء می باشد.
در اتاق های بسیاری کارمندان زیادی همانجور بیکار نشسته بودند و در میان سالن یک اتاق چوبی- شیشه ای وجود داشت که دو کارمند مرد و زن کار مردم را انجام می دادند.
برای گرفتن فتوکپی به کنار بوفه رفتیم و عاقبت یکنفر خوش اخلاق و خوشرو که کار مردم را بدرستی و خوبی انجام می داد پیدا کردیم، متصدی بوفه که دفتر هم می فروخت، با متانت و حوصله، فتوکپی ها را به قیمت ارزان گرفت و تحویل داد و اما مشکل در تحویل دادن مدارک شروع شد. جایی که کارمند مربوطه می گفت گواهی فوت و ما نداشتیم، چرا که اداره ثبت و احوال که شناسنامه و کارت ملی باطل شده پدر را با پست فرستاده بود، از ارسال این گواهی فوت خودداری نموده، و حال مجبور بودیم که تا فاصله اینسوی شهر را تا آنسوی شهر و خیابان فرمانداری، برای گرفتن گواهی فوت برویم. برگی ساده که اداره ثبت احوال می توانست و می بایست بهمراه شناسنامه و کارت ملی ارسال می کرد، که نکرده بود.
به کارمند مسئول گفتیم، در صفحه آخر شناسنامه فوت پدر تائید شده و حال دیگر چه نیازی به برگ گواهی هست؟ یعنی سندیت برگ گواهی بیشتر از اصل شناسنامه باطل شده است، جواب سربالا داد و سوال کردیم: «که با با این برخوردها براستی چرا مردم باید مالیات بدهند؟»
بسراغ رئیسشان رفتیم و او از قانون گفت و گفتیم در آلمان شعار مردم اینست که «من کار می کنم تا مالیات بدهم» و متاسفانه اینجا برخوردهایی می شود که مردم مدام سعی می کنند تا راهی برای فرار از پرداخت مالیات پیدا کنند. در ادامه بحث سرش را انداخت پائین و رفت و رفتیم سراغ مدیرکل مالیاتی که جلسه داشت و با راهنمایی رئیس دفتر، با رئیس شهرستانها شروع به صحبت کرده و گفتیم چرا اداره دارایی که نماینده و تریبون پول بگیر دولت در یزد می باشد، قدر مشتری های خود را نمی داند؟ و این مشتری ها را برای خود نگه نمی دارد؟
مردم وقتی می بینند پول عوارض پرداختیشان به شهرداری چگونه در شهر حیف و میل شده و چه خیابانی برای رسیدن به اداره دارایی و ایستگاه راه آهن طراحی می شود، از دادن عوارض پشیمان می شوند و وقتی می بینند ساختمان اداره دارایی در کجا و با چه فاصله ای از خیابان ساخته شده، از دادن مالیات نیز پشیمان می گردند.
متاسفانه یک نگاهی در اداره دارایی غالب است که مردم مجبورند مالیات بدهند و پس چشمشان کور هر کاری که گفتیم انجام دهند، و براستی اگر مجبور نبودیم شاید که هیچگاه به اداره دارایی نمی آمدیم و از حالا بفکر این هستیم که چگونه راهی پیدا کنیم تا وراث ما دچار اینگونه دردسرها نشوند.
اگر مدیریت صحیح و برخوردهای فرهنگی و اخلاقی و بر مبنای مرمداری (مشتری مداری) باشد و مسائل و مشکلات و برو برگرد نباشد، مردم براحتی مالیات را نیز پرداخت خواهند کرد و اما وقتی برای انجام یک کار ساده، مجبورند چندین بار به اداره دارایی مراجعه نمایند، از پرداخت مالیات پشیمان می شوند.
تبصره اول: کدام ارباب رجوعی تابحال با یکبار و دوبار مراجعه به دارایی، کار و مشکلش حل شده است؟
تبصره دوم: پی نوشت- روز دومخزانه دار وارث نباشیددر اولین ساعت آخرین روز سال ادارای به اداره ثبت احوال یزد رفتیم، و با پرداخت هزینه دو هزار تومانی و گرفتن فیش، گواهی فوت پدر را که از مال دنیا فقط یک مغازه کوچک درون کوچه بجا گذاشته بود، دریافت کرده و در آخرین ساعت آخرین روز سال به اداره دارایی رفتیم و در طی چند دقیقه کارمان با تشکیل پرونده تمام شد. در اداره ثبت متوجه شدیم که چندین ماه است که گواهی فوت نیز بهمراه شناسنامه باطل شده برای خانواده متوفی ارسال می شود، و اگر پدر ما دیرتر فوت کرده و یا این کار زودتر انجام شده بود، شاید که دیگر نیازی به دوباره رفتن نبود.
راهی را که ما با دلخوری دوبار طی دو روز رفته و آمده بودیم، کارمندان اداره دارایی در طول سال می روند و می آیند، و اگر هر کارمندی بخواهد حساب کند که بابت طراحی بد میدان و مسیر کج شده اداره، در هر روز چقدر راه اضافه رفته و آمده و بابت آن وسیله نقلیه چقدر سوخت مصرف کرده، و بابت سوخت اضافه چقدر هزینه پرداخت نموده، آنوقت عمق قضیه مشخص می شود.
براستی هیچ سازمان و نهادی رفت و آمد اضافه مردم و مسافران راه آهن را بررسی و میزان اضافه سوخت و هزینه را حساب کرده است؟
متاسفانه سیستم مالیاتی بروز نیست و شیوه دریافت و محاسبه، بهمراه تکنولوژی و علم پیشرفت نکرده است، امروز اطلاعات و سوابق، همه در رایانه ها موجود می باشد، و براحتی می توان اطلاعات متوفی و میزان دارایی و مایملک متوفی را از رایانه دریافت کرده و بهمان راحتی و بدون مصرف کاغذ اضافه، به دادگستری ارسال نمود.
ساختمان اداره دارایی همچون ساختمان اداره ثبت اسناد عوض شده و از آنسوی شهر به اینسوی شهر آمده است، و اما روش ها تا حدی همان روش های گذشته است، با این تفاوت که یک زمانی دارایی در کنار اداره ثبت احوال قرار داشت، و اموال و املاک اینقدر ارزش نداشت.
شیوه محاسبه کسی که میلیاردها تومان مال دارد، با کسی که میلیونها تومان دارد یکسان است؟ قانون مالیات بر ارث مصوبه چه زمانی می باشد؟
در هر مجموعه ای همه کارمندی وجود دارد، و هیچگاه نمی توان بطور کلی گفت که همه کارمندان یک مجموعه خوب و یا بد می باشند. و البته که همه ارباب رجوع ها نیز مثل هم نمی باشند، عده ای نیز گاهی برای فرار از مالیات به اداره دارایی می آیند و یا وکیل می فرستند، و بطور حتم، بسیاری از آنانی که باید بیشترین مالیات را پرداخت کنند، هیچگاه اینکار را نخواهند کرد، چون راه فرار از مالیات را به اندازه راه کسب درآمد بلد می باشند. شاید مالیاتی که فلان کارمند معمولی اداره دارایی در طول سال پرداخت می کند، گاه بیشتر از مالیاتی باشد که فلان دلال و بساز و بفروش پرداخت می کند.
و اما اگر پدر مرحوم ما همین مغازه را نیز در طول زندگی فروخته و پولش را در راه خدا انفاق کرده بود، برای او بهتر نبود؟ و امروز اما ما دوباره خزانه دار وارث می شویم، و از پدر می گیریم تا برای پسر و دختر بجا بگذاریم، و فردا اینراهی را که امروز ما رفتیم پسرمان خواهد رفت، مگر آنکه بفهمیم و مجال پیدا کرده، و حلقه این زنجیر را پاره کنیم.
تبصره سوم: رسول خدا (ص) در جمع اصحابش پرسید که آیا مال خود را بیشتر دوست دارید یا مال وارث را؟ اصحاب پاسخ دادند دارایی خود را بیشتر دوست داریم و رسول‌الله پاسخ داد دارایی و مال شما آن مقداری است که به نیازمندان کمک می‌کنید نه آن چیزی که پس‌انداز می‌کنید و میزان ثروتی که از خود باقی می‌گذارید ملاک نیست.
تبصره چهارم: حضرت علی(ع) در نهچ البلاغه سفارش می کنند و می‌فرماید "فرزندم بهره تو از مال دنیا همانی است که به وسیله آن آخرت خود را آباد می‌سازی" پس اگر مالی دارید آن را در راه خدا انفاق کن و خزانه‌دار وارث نباش.
تبصره پنجم:


مطالب مشابه :


پزشکان متخصص و جیب خالی ما

ماد (تریبون سقز) - از پزشکان متخصص به خدا پناه میبرم! - درنگی بر دیده‌ها و شنیده‌ها




رحمن زمانی رئیس گروه مالیاتی اوز درگفت وگو با عصر اوز:

عصراوز - رحمن زمانی رئیس گروه مالیاتی اوز درگفت وگو با عصر اوز: - - عصراوز




کمربندی دوم قبل از کمربندی اول!

ماد (تریبون سقز) - کمربندی دوم قبل از کمربندی اول! برچسب‌ها: سقز, بلوار امور مالیاتی,




سازمان امور مالیاتی ابلاغ کرد: جداول نحوه محاسبه مالیات حقوق در سال ۹۴

صفاي دوستان.آموزگار - سازمان امور مالیاتی ابلاغ کرد: در تریبون معلق شده سخت




چرا و به چه دلیل باید مردم یزد مالیات بدهند!؟

مالیاتی که جلسه داشت و با راهنمایی رئیس دفتر، با رئیس شهرستانها شروع به صحبت کرده و گفتیم




خیابان ها شلوغ است(به بهانه ی نهمین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی)

اقتصادی با محوریت گسترش تعاونی ها و بر مبنای یک نظام نامه ی مالیاتی تریبون سخنرانی می




کارت ورود به جلسه آزمون استخدامی تامین اجتماعی

سازمان امور مالیاتی تریبون مستضعفین




برچسب :