جرم زدايي و نقش تربيت بدني و ورزش
ماهيت جرم :
تعاريف متعددي از جرم يا بزه توسط دانشمندان و متخصصين ارائه شده است كه به برخي از آنها اشاره ميگردد : ماهيت جرم از دو ديدگاه مورد بررسي قرار گرفته است كه عبارتند از :
1- از نظر اجتماعي
2- از نظر قانوني
1) از نظر اجتماعي :
باهري، محمد (3) در اين زمينه مينويسد : از نظر اجتماعي مفهوم جرم نظير مفهوم اخلاق متغير و در حال تحول ميباشد، دليل اين مطلب آن است كه وصف مجرمانه عملي از نقطه نظر اجتماعي و همچنين ميزان مجازاتي كه جامعه براي عمل مجرمانه در نظر خواهد گرفت، بستگي به افكار عمومي دارد.
افكار دائماً در تغيير و در حال دگرگوني است. در هر دوره و زماني در هر كشوري، اكثريت جامعه به فلسفة خاصي پايبند است و شرايط معيني براي زندگي اجتماعي در نظر دارد. دولت بر اساس فلسفه و شرايط مزبور اصولي را براي اعتدال جامعه و بقاء آن پيشبيني ميكند و افراد مجبور به اطاعت و احترام نسبت به اين اصول هستند، و هرگاه از آن تخلف كنند مجازات خواهند شد. بنابراين جرم از نقطه نظر اجتماعي عملي است كه نظم اجتماعي را نقض نموده باشد، و اين نظم در هر عصري متناسب و درخور تمدن و سطح افكار و عقايد متعارف همان عصر ميباشد، در نتيجه جرم از نظر اجتماعي نقض نظام جامعه است، نظام جامعه تغييرپذير است و به همين جهت نميتوان مفهوم جرم طبيعي را پذيرفت.
2- از نظر قانوني :
جرم چنين تعريف شده است : Sutherland، (11) «وقتي عملي جرم است كه از طرف قانونگذار امر و نهي شده باشد و مقررات آن بوسيله مقامات صلاحيتدار تدوين و آنان آن را براي اجتماع خود به مورد اجرا گذارند».
همچنين تفت Taft (12) ميگويد : «جرم عملي است كه قانون براي آن مجازات تعيين ميكند». محقق ديگري در تعريف جرم مينويسد: (سميعي، حسين) ، (6) «جرم عبارت از عمل يا خودداري از عملي است كه قانون جزا، ارتكاب آن را به قيد مجازات منع كرده است.»
با توجه به نظام گوناگوني كه مورد عمل قرار ميگيرد ميتوان گفت : جرم رفتاري است خلاف نظام موجود كه به وسيله مقامات صالحه براي آن مجازات يا طرق مختلف درمان و يا وسايل مقتضي ديگر پيشبيني شده باشد. (خاكپور، محمدمهدي) (5)
با توجه به تعاريف مشخص ميشود كه اقدام به عملي كه بر خلاف موازين، مقررات، قوانين و معيارهاي ارزش فرهنگي هر جامعه باشد، در آن جامعه بزهكاري يا جرم تلقي ميگردد و كساني كه مرتكب چنين اعمال خلاف ميگردند مجرم يا بزهكار ناميده ميشوند. در برخي موارد ميتوان آنها را افراد قانونشكن گفت، يعني كساني كه از قانون تبعيت و پيروي نميكنند، چگونگي وضع قانون را نميشناسند و يا به اصالت وضع قوانين معتقد نيستند.
بزهكاران را از لحاظ مطالعات اجتماعي و از نقطه نظر عرف و قانون بر حسب نوع كاري كه انجام ميدهند ميتوان به سه گونة زير تقسيم كرد: (فرجاد، محمدحسين) (8)
الف) بزهكاري بر عليه اشخاص عادي جامعه كه زندگي عادي بر اساس فرهنگ و قانون براي خود انتخاب كردهاند، مثلاً كشتن آنها به عمد يا غيرعمد، تهديد آنها به ضرب و حمله و تجاوز و يا تجاوز جنسي نسبت به آنها بدون ميل و رغبت و از روي عنف و زور، كه تمام اين اعمال از لحاظ قانون، عرف و فرهنگ، جامعهپذير نميباشند و كسي كه مرتكب چنين اعمالي گردد بزهكار يا مجرم خوانده ميشوند.
ب) بر عليه دارايي و مالكيت ديگران، البته اگر مالكيت از طريق مشروع و نتيجه دسترنج و حاصل زحمات او باشد، مانند ورود به خانة آنها به قصد دزدي و بردن اموال منقول قيمتي، جعل اسناد و مدارك مربوط به مالكيت، دزدي اتومبيل و يا غارت كردن اموال ديگران، كساني كه مرتكب چنين اعمالي شوند نيز مجرم يا بزهكار ناميده ميشود.
ج) بزهكاري بر عليه نظم عمومي و سلامت افراد جامعه، مانند ارتكاب جرايمي از قبيل فحشاء كه نظام اجتماعي خانوادهها را بر هم ميزند و يا به عدم تشكيل خانواده منجر ميگردد و يا موجب شيوع بيماريهاي مقاربتي شده و بيماري را بين مردم جامعه افزايش ميدهد و يا مبادرت به قماربازي كردن كه حقوق ديگران را به مخاطره مياندازد و يا استعمال مواد مخدر و الكيسم كه به اعمال توأم با مستي، تجاوز و از همه مهمتر نابودي نيروي انساني سازنده اجتماع كمك ميكنند.ارتكاب اعمال فوق، بيشتر از ضعف روابط انساني، توزيع نامتعادل ثروت و قدرت، فرهنگ عمومي مردم و بيتوجهي نسبت به نوع كار وفعاليت وسايل ارتباط جمعي مانند فيلمهاي جنائي تلويزيوني و سينمايي، عكسهاي محرك و كتابها و جرايد تحريكآميز و غيرآموزنده، سرچشمه ميگيرد. اشاره به تمامي عوامل ارتكاب جرم از حوصلة اين بحث خارج است. ليكن به اختصار به برخي از علل ارتكاب جرم در جامعه اشاره ميگردد:
qتوجه به ارزشهاي مادي و بي توجهي نسبت به امور معنوي و اخلاقي
qبي اعتقادي و بي ايماني برخي از مردم نسبت به اصول اخلاقي و انساني
qعدم آگاهي خانوادهها
qعدم هماهنگي قوانين و نظام آموزشي با نيازها و اولويتهاي جامعه
qمحيط پرورشي نامناسب و آموزشهاي نادرست
qضعف كنترل اجتماعي جامعه
qوضعيت نابسامان اقتصادي و اجتماعي و بر هم خوردن تعادل اجتماعي و اقتصادي
qمشكلات و مسائل رواني اشخاص
qبيماريهاي رواني
qتوسعه طلبي و جاه طلبي صاحبان قدرت
qوجود و بروز جنگهاي گوناگون
qوجود تبعيض بين مردم
qفيلمهاي جنايي تلويزيوني و سينمايي، صفحات حوادث مطبوعات و رمانهاي پليسي و جنايي
qكمبود مؤسسات آموزشي، رفاهي، تفريحي و ورزشي
qمهاجرت و شهرگرايي روستائيان
qبيكاري و ولگردي
q…
ماهيت تربيتبدني :
تربيتبدني عبارت است از تعليم و آموزش با استفاده از وسايل فيزيكي به نحوي كه هدفهاي تربيتي از طريق بكار بردن اندام و اجراي فعاليتهاي جسماني حاصل گردد. تربيتبدني بخش حياتي و حساس تعليم و تربيت بوده و جزئي لاينفك از مراحل تربيتي ميباشد و به شكوفايي و تكوين استعدادهاي مطلوب كمك ميكند. (مظفري، سيد اميراحمد) (10)
ويلكرسون Wilkerson و دودر Dodder ، تحقيقي را با عنوان، ورزش چه كاري را براي مردم انجام ميدهد به عمل آوردهاند. (آزاد، احمد) (1) آنها هفت وظيفه و عملكرد را براي ورزش در جامعه مشخص ساختهاند:
1- كاهش هيجانات : ورزش راهي است براي اظهار و كاهش هيجانات و رهايي از تنشها، ورزش به عنوان دريچة اطمينان است كه تمايلات مهاجمانه را تلطيف ميكند.
2- اثبات هويت : ورزش امكان شناخته شدن و اظهار ارزشهاي وجودي را فراهم ميآورد.
3- كنترل اجتماعي : ورزش وسايلي را براي كنترل مردم در جامعهاي كه انحرافات رواج دارند بوجود ميآورد.
4- اجتماعي شدن : ورزش وسيلهاي است براي اجتماعي شدن.
5- عامل تغيير : ورزش موجب تغيير جامعه، ايجاد الگوهاي رفتاري جديد و عاملي است كه جريان تاريخ را تغيير ميدهد. مثلاً، ورزش برخورد و رقابت گونههاي مختلف مردم و برتري بر اساس قابليت را مجاز ميسازد.
6- بيداري و آگاهي جمعي : ورزش موجد روح جمعي است كه مردم را به شيوة متحد به دنبال اهداف مشترك متشكل ميسازد.
7- موفقيت : ورزش موجب احساس موفقيت در تماشاگران و ورزشكاران است، هنگامي كه توسط بازيكني يا تيمي موفقيت به دست ميآيد. پيروزي در ورزش مانند پيروزي در زندگي است.
تربيتبدني با تأكيدي كه بر پرورش جسمي ذهني هيجاني و برازندگي اجتماعي دارد، در صورت آموزش صحيح و اصولي نقش شايان توجهي را در فرايند تعليم و تربيت افراد براي داشتن زندگي اجتماعي ايدهآل ايفا خواهد كرد.
براي تشريح كامل اين نقش به قدرت تربيتبدني و ورزش در سه حوزة تربيتي (شناختي، احساسي و رواني حركتي) اشاره مختصري ميشود:
حوزه شناختي :
1- تربيت بدني در موفقيت تحصيلي و فرهنگي مؤثر است.
2- فعاليت حركتي با جريان فكري پويا و متعالي در ارتباط است.
3- تربيتبدني موجب شناخت تمرين و ورزش، تندرستي و بيماري است.
4- تربيتبدني موجب شناخت بدن انسان است.
5- تربيتبدني روشنگر نقش فعاليت جسماني و ورزش در فرهنگ ملل است.
6- تربيتبدني و ورزش به مصرف معقول و استفاده مطلوب از خدمات و تسهيلات كمك ميكند.
حوزه احساسي (عاطفي) :
1- تربيتبدني به خودشگفتگي Self actualization و عزت نفس Self esteen و واكنش سالم و اصولي در مقابل فعاليت جسماني كمك ميكند.
2- تربيتبدني موجب باور و تصديق زيبايي است.
3- تربيتبدني در جهت دادن زندگي به سوي اهداف ارزشمند سهيم است.
4- برنامههاي تربيتبدني داراي اهداف انسان دوستانه هستند.
5- برنامههاي تربيتبدني از طريق بازي، لذت از تجارب غني اجتماعي را فراهم ميسازد.
6- برنامههاي تربيتبدني فرصت بازي گروهي را فراهم ميآورد.
7- تربيتبدني تواضع، بازي عادلانه، روحيه ورزشكاري و خصايل پهلواني را ميآموزد.
8- تربيتبدني داراي اهداف بشردوستانه است.
حوزه رواني حركتي :
1- تربيتبدني مهارتهاي حركتي را در ورزشكاران و تماشاگران بهبود ميبخشد.
2- تربيتبدني به كسب مهارتهاي استفاده از اوقات فراغت پس از اشتغال ذهني كمك ميكند.
3- تربيتبدني مهارتهاي اساسي محافظت از محيط زيست را توسعه ميدهد.
علاوه بر موارد فوق برخي از مزاياي رواني فعاليتهاي تربيتبدني و ورزش عبارتند از:
1- افرادي كه به طور منظم در فعاليتهاي جسماني شركت ميكنند عقيده دارند، هنگام تمرين كردن نسبت به هنگامي كه تمرين نميكنند احساس بهتري دارند، احساس سلامتي و تندرستي موجب احساس خوب بودن در افراد ميشود.
2- شركت در فعاليتهاي تربيتبدني و ورزش وسيلهاي است براي كاهش افسردگيها و تنشها و موجب رهايي از دلسرديها و انزواجوييهاست.
3- ورزش و فعاليتهاي حركتي وسيلهاي براي اتحاد و پيوستگي با ديگر انسانهاست.
4- ورزش و فعاليتهاي بدني پديدههايي مهيج هستند و براي افراد وسيله نشاطآوري هستند.
5- فعاليتهاي حركتي موجب آرامش و تنوع، پس از يك مدت طولاني كار، مطالعه و تحمل فشارهاي رواني است افراد پس از آن با انرژي تازهاي به كار خود مراجعه ميكنند.
6- تسلط به مهارتهاي جسماني، اعتماد به نفس و خودباوري افراد را تقويت ميكند، با كسب مهارت آنها احساس كمال ميكنند كه اين احساس، حس رضايت و صلاحيت آنها را افزايش ميدهد.
ارتباط تربيتبدني و ورزش با جزم زدائي :
كاركرد اجتماعي تربيتبدني و ورزش در توسعه و تحكيم روابط انساني، كاركردي زيربنايي و بنيادي است كه در كل ساختار جامعه و روابط موجود بين اقشار و آحاد اجتماعي اثرات قابل توجهي بر جاي ميگذارد (آقاپور، سيد مهدي) (2)
به جرأت ميتوان گفت : « در جوامعي كه نارسائيهاي كمي و كيفي ورزش وجود دارد، عقب افتادگي آن جامعه نيز چشمگير است و از اين روست كه ورزش امروز در جوامع مترقي دنيا، علاوه بر اثرات بهداشتي و نقش مهم آن در سلامت يك ملت به عنوان يك پديده اجتماعي و عامل اقتصادي مورد مطالعه و پژوهش علمي قرار ميگيرد. (جاويد، سيروس) (4)
از آنجا كه پديده جرم و بزهكاري يك مشكل اجتماعي است و عنوان نموديم، تربيتبدني نيز يك پديدة اجتماعي است كه با ساير پديدهها در رابطه است و با توجه به فوايد ارزشمند و اهداف تربيتبدني و ورزش كه عنوان شد، مشخص ميشود كه تربيتبدني در كاهش بزهكاري، اثرات قابل توجهي داشته و دارد.
تربيتبدني در كاهش ناسازگاريهاي فردي و اجتماعي و كاهش فشارهاي رواني مؤثر بوده و تعادل رواني ارگانيزم را برقرار ميسازد. افراد از طريق شركت در فعاليتهاي حركتي از نظر ذهني، جسمي و رواني تعادل لازم را كسب مينمايند وتوانايي مقابله با مشكلات وفشارهاي ناشي از زندگي مدرن را بدست خواهند آورد و همانطور كه مشخص شده است، جرم نتيجة جمع جبري عوامل مؤثر در بزهكاري است كه تحت تأثير تعارضات گوناگون و مناقشات رواني و فشار بر نقاط ضعف شخصيت افراد و عدم توانايي مقاومت در برابر فشارهاي مزبور و بهم خوردن موازنه رواني ارگانيزم، در شرايط خاص اتفاق ميافتد. (خاكپور، محمدمهدي) (5)
بنابراين فردي كه به صورت صحيح از طريق فعاليتهاي حركتي ، تربيت شده باشد از جرم دوري ميجويد.
دكتر دوگريف Degreff ميگويد : نكتة اصلي اين است كه بدانيم تا چه حدي فرد ميتواند وضع خود را با اوضاع و احوال و غيرنشيب و فراز زندگي تطبيق دهد و از ميان مسائل گوناگون و طرق مختلف كداميك را برگزيند كه مضر بحال اجتماع نباشد. فرد بهنجار بزهكار كسي است كه بتواند با استفاده از تجارب قبلي خود خط مشي زندگي خويش را چنان برگزيند كه نه فقط منافي نظم اجتماعي نباشد بلكه با زندگي اجتماعي قابل تلفيق باشد. (كينيا، مهدي) (9)
همچنين كين برگ Kinberg ميگويد : ناسازگاري اجتماعي عبارت از اين است كه فرد قادر نباشد رفتار خود را با قواعدي كه معمولاً براي اجتماع مفيد و مورد احترام قاطبة افراد آن اجتماع است منطبق سازد. (كينيا، مهدي) (9)
نظم اجتماعي و تطابق سازگاري اجتماعي يكي از اهداف عالية تربيتبدني و ورزش ميباشد. افراد شركت كننده در فعاليتهاي حركتي و ورزشي در محيط فعاليت كه همچون يك آزمايشگاه كوچك اجتماعي است، رعايت قوانين و مقررات، احترام به دستورات و نظرات دوار، رعايت حقوق ديگران، همكاري و تعاون با افراد تيم خود و يا ساير ورزشكاران، رعايت نظم و انضباط، رعايت مسائل اخلاقي و انساني، گرايش به فضائل اخلاقي و دوري جستن از رذائل اخلاقي و … را مستقيماً تجربه ميكنند و آموزش ميبينند و براي اينكه در فعاليت خودموفق باشند ملزم به رعايت موارد فوق ميباشند، بنابراين افراد شركت كننده در فعاليتهاي حركتي ورزشي اين مواردي كه آموزش ديدهاند را در جامعه نيز در شرايط گوناگون تعميم داده و رعايت ميكنند و افرادي منظم و سازگار ميباشند بنابراين از بزهكاري، ناسازگاري و اقدام به انجام اعمال خلاف قانون و در نهايت مرتكب شدن جرم خودداري ميكنند.
براي تشخيص ناسازگاري اجتماعي بايد امكان سازگاري بزهكار يعني شرايط محيطي كه بزهكار بتواند استعداد بزهكاري يا حالت خطرناك خود را از دست بدهد جستجو كرد تا در جهت سازندگي هدايت شود (علومي، رضا) (7)
براي اينكه فرد ناسازگار در جهت سازندگي هدايت شود يكي از بهترين روشها وارد نمودن آن در فعاليتهاي حركتي و ورزشي ميباشد. اين افراد در شرايط دوستانه و صميمي و نشاطآور محيطهاي ورزشي سازگاري اجتماعي را تجربه ميكنند و از اين طريق اصلاح خواهند شد.
به نظر ميرسد جانشين كردن سيستم اصلاح و تربيت بجاي سيستم اجراي مجازاتها براي كاهش بزهكاري و جرم در جامعه مفيد خواهد بود. براي جلوگيري از ازدياد ارتكاب جرايم در هر جامعه ابتدا بايد محيط اجتماعي و نوع جرم را شناخت و به علل وقوع آن توجه كرد. تا از طريق آموزش صحيح و ايجاد محيط سالم و بازآموزي روش زندگي درست، تأمين زندگي اقتصادي مردم و فراهم آوردن وسايل و امكانات زندگي به شكل صحيح و در حد نياز انساني، رعايت و اجراي قانون بصورت عادلانه براي همه به طور يكسان، ايجاد مؤسسات درماني براي شناخت و درمان مشكلات و مسائل رواني-اجتماعي مجرمين و افزايش برنامههاي تربيتبدني و ورزش، شانس بازگشت مجدد اين افراد ناسازگار و بزهكار را به جامعه و زندگي عادي بيشتر كرد.
پيشنهادات :
در نهايت توصيههاي زير براي استفاده از برنامههاي تربيتبدني وورزش براي جرمزدايي ارائه ميگردد :
1- توجه بيشتر به موضوع و محتوا و طرز اجراي درس تربيتبدني در مدارس و تأكيد بر نقش تربيتي اين درس براي دانشآموزان، كه قشر عظيمي از جامعه جوان ايران را تشكيل ميدهند.
2- ايجاد و احداث اماكن ورزشي چند منظوره در مناطق مختلف كشور، خصوصاً نواحي جرمخيز و جذب افراد در سنين مختلف به اين اماكن و فضاهاي ورزشي.
3- قرار دادن وسايل و تجهيزات ورزشي به صورت رايگان در اختيار عموم مردم در اماكن عمومي و تشويق افراد به استفاده از اين وسايل ورزشي.
4- توسعه و گسترش ورزش عمومي و همگاني در جامعه و توجه به آن به عنوان يك اولويت و نياز اصلي عموم مردم.
5- آموزشهاي همگاني و آموزش والدين و آشنا نمودن آنان به نقش تربيتبدني و ورزش در پرورش مطلوب و شايسته فرزندانشان و علاقمند نمودن آنان به شركت در فعاليتهاي ورزشي و توجه به اين امر مهم كه ايجاد فرصتهاي حركتي بهترين هديه براي فرزندان ميباشد.
6- انجام اقدامات لازم جهت تفكيك بزهكاران و مجرمين حرفهاي و اعتيادي، از ساير بزهكاران و اجراي برنامههاي حركتي و ورزشي به صورت جداگانه براي هركدام از آنها.
7- از بين بردن نقاط آلوده و كنترل و نظارت بيشتر در نقاط و مراكز مزبور و توجه بيشتر به اجراي برنامههاي اصلاحي تربيتبدني ورزش در اين نقاط.
8- سرمايه گذاري دركانونهاي ورزشي و جذب جوانان و ساير اقشار جامعه در اين مراكز و پر كردن اوقات فراغت افراد جامعه به نحو شايسته با شركت كردن افراد در برنامههاي ورزشي اين مراكز.
9- رفع موانع موجود در مسير ورزش خواهران و توسعه مراكز و فضاهاي ورزشي مناسب خواهران.
10- توجه بيشتر به نقش بازپروري تربيتبدني و ورزش براي بازگشت افراد بزهكار و مجرم به جامعه.
11- همكاري و تشريك مساعي بيشتر ساير سازمانهاي فرهنگي-اجتماعي با سازمانهاي تربيتبدني و ورزش براي طراحي و اجراي برنامههاي مفيد و سازنده ورزشي براي عموم مردم جامعه.
12- انجام تحقيقات بيشتر در ارتباط با نقش تربيتبدني و ورزش در جرمزدايي در جامعه.
منابع و مأخذ
1- آزاد، احمد (1374)- مباني تربيتبدني و ورزش- ترجمه اثر دبوراآ. وست، چارلز.آ.بوچر- انتشارات كميتة ملي المپيك جمهوري اسلامي ايران- چاپ يازدهم- تهران.
2- آقاپور، سيدمهدي، (1368)- جامعه شناسي ورزشي- سازمان تربيتبدني جمهوري اسلامي ايران- دفتر تحقيقات و آموزش- چاپ اول- تهران.
3- باهري، محمد- حقوق جزاي عمومي سال 39 و تقريرات دوره فوق ليسانس سال 46-45 دانشكده حقوق دانشگاه تهران.
4- جاويد، سيروس- زمينه ورزش شناسي.
5- خاكپور، محمدمهدي (1354)- جرم شناسي زنان ناسازگار- تهران.
6- سميعي، حسين- حقوق جزاي اختصاصي 1318.
7- علومي، رضا (1345)- جرم شناسي- ترجمه اثر پنياتل (ژان)- چاپخانه پيروز- تهران.
8- فرجاد، محمدحسين (1371)- آسيب شناسي اجتماعي و جامعه شناسي انحرافات- دفتر تحقيقات و انتشارات بدر- چاپ پنجم- تهران.
9- كينيا، مهدي (1345)- علوم جنايي- انتشارات آذر- تهران.
10- مظفري، سيداميراحمد (1366)- اصول و مباني تربيتبدني- جزوة درسي- دانشگاه تربيت معلم- دانشكده تربيتبدني- تهران.
11- The late Edwinh. Sutherland & Donaldr Cressey.
“Principles of criminology” 1960, university of california, los-Angeles. T.B Lippincott company. Chrcago, phladelphia, Newyork.
12- Donaldr . Taft & Ralphw. England “Criminology” 1960, university of illinois.
مطالب مشابه :
نقش اوقات فراغت در تکامل فردي و سلامت اجتماعي
بروز انحرافات فردي و اجتماعي را کند، ورزش است. در نقش بيشتري در
كتاب شناسي پيشگيري از گناه
« نظريه هاي انحرافات اجتماعي «نقش ورزش در جلوگيري از انحرافات اخلاقي جوانان
فهرست مطالب: روانشناسي ، علوم اجتماعي و فلسفه
نقش ورزش در سلامت رواني 17 فقر و تأثير آن در افزايش انحرافات اجتماعي 15
حرکات ورزشی برای سلامت کارمندان
گفت اگر ورزش در زندگی ما نقش و اهمیت انحرافات هاي اجتماعي ديگري نيز
جرم زدايي و نقش تربيت بدني و ورزش
اجتماعي : ورزش وسايلي را براي كنترل مردم در جامعهاي كه انحرافات نقش تربيتبدني و ورزش
: نقش خانواده، مدرسه، جامعه در جلوگيري از پيدايش و گسترش اعتياد
روابط اجتماعي آنان نقش مهمي در آموزشي در معرفي انحرافات و ورزش همگاني. 13
آسيب اجتماعي چيست؟
انحرافات اجتماعي خانواده و نقش آن را در فرایند مکانهایی برای ورزش؛
در باره جامعه شناسي ورزش
سياسي ورزش ، ورزش و انحرافات اجتماعي ، ورزش و ورزش نقش وحدت بخشي در گروهها
تاثیر ورزش در تغییرات اجتماعی جامعه
تا به حال شده به نقش ورزش در رشد جامعه ای که به ورزش اهمیت بدهد انحرافات و اجتماعي را
برچسب :
نقش ورزش در انحرافات اجتماعي