جایدرگمشده ایی درتاریخ لرستان"بخشی ازتاریخ پلدختر"
جایدرگمشده ایی درتاریخ لرستان "بخشی ازتاریخ پلدختر" رضاجایدری ،وب سایت لرستان سرزمین گنجهای نهان/مدتهاست اين سؤال ذهن مرا مشغول نموده كه من بازماندهي چه كساني هستم؟! آنها كجا زندگي ميكردهاند؟ شغلشان چه بوده؟ بر آنها چهها رفته؟ و هزاران پرسش ديگر كه ممكن است براي شما نيز پيش آمده باشد... اتومبيل در جادهی خرم آباد به انديمشك در حال حركت است. با دقت و كنجكاوي از مناظر اطراف جاده ديدن ميكنم. افسوس كه اين سفر، با هدف اين مقصد نيست و ناگزيرم از نگاهي گذرا و سطحي! حس غريبي در وجودم شعله ميكشد. اجداد من چند قرن پيش اين خاك را ترك نمودند. دليل مهاجرت آنها چه بود؟ ...
محمود ميرزا (۱۲۳۸ - ۱۱۷۸ خورشيدي) پانزدهمین پسر فتحعلي شاه و حاكم لرستان که از سال 1205 تا 1207 در لرستان به گردش و سياحت پرداخت، در سفرنامهاش تحت عنوان «مقصود جهان» وصف جايدر را چنين آورده است:
ز صدمره(صيمره) به جايدر عزيمت كردم. جايدر صحرايي است چهار فرسنگ طول و يك فرسنگ و نيم عرض [دارد]. هوايش معتدل و آبش خوب و زمينش سبزه [است]. سابقاً در اين ملك شهري عظيم بود. گويند يكي از شعرا در حالت تصميم بيتالله از اين راه گذارش افتاد و در جايدر توقف كرد و اين قصيده گفت:
سنگ ميگردد زمرد در بهار جايدر آب كشكان سلسبيلي در كنار جايدر [۴]
سر هنری راولينسون (۱۸۹۵ - ۱۸۱۰ م) در سفرش به منطقهي جايدر در اوايل اسفند 1215 اين منطقه را چنين توصيف نموده: جلگهي جايدر به هنگام بهار، سراسر پوشيده از سبزي و انواع گلهاي خودرو است و همانند بهشت ميباشد. اين منطقه توسط 300 خانوار دهنشين كشت ميگردد و فزون بر اين، قشلاق طايفهي حسنوند است... در همين محل آثار پلي وجود دارد كه [از] نظر عظمت، نظير آن را در هيچ كجاي ايران نديدهام. [۵]
بارون دوبد، سياح روسي در سفري كه بهمنماه ۱۲۱۹ خورشيدي به جايدر داشته، در توصیف این منطقه چنين آورده است: ... ساعت يازده به طرف دشت جايدر سرازير شديم. چشمانداز مناطقي كه زير پاي ما قرار داشت واقعاً تماشايي بود. مرغزار جايدر به وسيلهي رود كشكان كه از وسط كوهها ميگذرد، آبياري ميشود... ساعت يازده و چهل و پنج دقيقه از خرابههايي عبور نموديم كه گفته ميشود محل اوليهي شهر جايدر ميباشد... بعد وارد مرغزار وسيع جايدر شديم كه در آن خرابههايي در گوشه و كنار به چشم ميخورد. تا به حال از مسيري كه سرگرد راولينسون از جايدر به قلعه رزه در راه خود از زهاب به دزفول پيموده عبور كردهام، ولي از اينجا به بعد سرزمين ناشناختهاي آغاز ميشود كه به استثناي خرمآباد تا جايي كه اطلاع دارم، مطلبي در مورد آن نوشته نشده است. (۶)
گفتني است امروزه، از ويرانههاي آن شهر كه بارون دوبد از آن ديدن نموده، بقاياي اندكي باقی مانده است. اين خرابهها در نزديكي روستاي سراب حمام واقع هستند.
يكي از فرستادگان ناصرالدينشاه كه سال 1262 شمسي مأمور تهيهي گزارشي از وضعيت لرستان(پيشكوه) بوده چنين ميآورد: منطقهي جايدر 25 فرسخ طول و عرض دارد و اطراف آن كوه است. يك ماه به آخر سال مانده و فصل بهار خيلي با روح و با نصرت و سرسبز است... بسيار خوش آب و هواست و رود كشكان كه از بهترين آبهاي لرستان است از كنار آن ميگذرد. سابقاً طايفهاي آن جا بوده [كه] جايدری [نام داشته] و رعيتي داشتهاند. در زمان فوت خاقان مغفور(فتحعليشاه قاجار) ايلات سگوند، طايفه را غارت كردهاند. به كلي رعيت از ميان رفته و خراب افتادهاند. از نقاطي كه ساخت يك قلعه اهميت دارد همين صفحهي جايدر است... اگر جايي ساخته شود كه سبب اميدواري و اطمينان رعيت شود، طوايفي كه پراكنده شدهاند، خيلي زود [باز ميگردند] و مانند صيمره، آباد خواهد شد... آثار و علامات قلعههاي بزرگ و كوچك عديده در اين جلگه هست. معلوم است سابقاً خيلي آبادي داشته است... [۷]
در نسخهاي خطي كه تيرماه 1295 خورشيدي توسط ميرزا رحيم چاغروند(معينالسلطنه) در ارتباط با جغرافياي لرستان نگاشته شده آمده است:
شهرهاي قديم لرستان كه آثار تمام آنها باقي است، مطابق اسامي ذيل است: ... شهر جايدر كه حاليه هم نقطهي مزبور به جايدر معروف است و محل قشلاق طايفهي حسنوند است ... (نشريه لرستانشناسي شقايق، شماره 3 و 4، پائيز و زمستان 1376، صفحه 180)
در ساير كتب تاريخي و سفرنامهي جهانگردان از اواخر عصر صفويه تا اواخر دوران قاجار، به كرات از اين منطقه و آب و هواي خوش آن نام برده شده و هنوز هم طبيعت بكر و زيباي آن نظير تالابهاي زيباي فصلي، غار كلماكره و ... تماشاگران را مبهوت مينمايد.
مسعود ميرزا ظلالسلطان فرزند ناصرالدينشاه قاجار كه از سال 1259 به حكومت بلاد غربي كشور برگزيده شد، اشارهاي به جايدر و از رونق افتادن اين منطقه در زمان حكومت وي دارد: يك وقتي اين بلوكها كه مينويسم [از جملهي] دهات آباد و بلوكات معتبر بودند، اما به جهت جنگهاي پي در پي و بينظميهاي فوقالعاده، به كلي از آبادي افتاده[اند] و فقط اسمي از آنها باقي مانده است، مثل بلوك خاوه، بلوك الشدر(الشتر)، بلوك جايدر(جايدر) و بلوك سيمره(سيمره).(تاريخ سرگذشت مسعودي، مسعود ميرزا ظلالسطان، چاپ سنگي، ناشر: دنياي كتاب، 1362، ص۲۸۲.)
از نوشتههاي جهانگردان و سياحان چنين برميآيد كه تا اواخر عصر صفوی، جايدر و خرمآباد دو نقطهاي در لرستان بودهاند كه در آنجا ساختمانهاي مسكوني وجود داشته و تا آغاز دورهي پهلوي، اهالي سراسر لرستان، به علت بافت زندگي ايلي و عشايري، كپرنشين بوده و در چادر زندگي ميكردند. [۸]
جايدر ، خاكِ گُمشده!
نابودي آثار به جاي مانده از شهر كوچك جايدر با توجه به از بين رفتن بقاياي شهر بزرگ و كهن شاپورخواست (واقع در جنوب غربي خرمآباد كنوني) و پوشيده ماندن دلايل آن، چندان عجيب به نظر نميآيد، با بررسي تاريخ لرستان در دوران حكومت اتابكان و واليان در مييابيم، لرستان در آن زمان يا فاقد مورخيني بوده كه شرح وقایع زمان خویش را ثبت و ضبط نمايند و يا اگر اثري مكتوب نيز در اين زمينه وجود داشته، در گذر زمان از ميان رفته است.
امروزه برخي به اشتباه نام قديم اين منطقه را پلدختر ميدانند در حالي كه نخستين بناهاي شهر كنوني پلدختر، سال 1308 در نزديكي شهر قديمي جايدر احداث شده است. پلدختر در محل قريهاي به نام دولابچي احداث شد و اهالي، اين منطقه پاپل ميگفتند. البته حدود و گستردگي منطقهي جايدر در دوران قاجار بيش از مفهوم امروزي آن بوده است.
جايدر امروزي، دشتي وسيع و حاصلخيز است كه از شمالشرقي به پلدختر، از شمال به روستاهاي چمقلعه، چمغلامعلي و تپه ماهورهاي مشرف به رود كشكان، از غرب و جنوب به كوه چُل و از شرق به روستاي سرابجهانگير و تپه زالياو محدود ميشود. گذشته از اين آباديهاي سرابحمام (درويش، مميوند، انارو)، تترآباد(اسلامآباد) رحيمآباد رشنو و باغ در اين دشت واقع هستند. [۹]
آرامگاه سيدنعمتالله جزايري از مراجع بزرگ شيعيان در جايدر قرار دارد. ميرزا عبداللطيفخان شوشتري در ذكر واقعهي وفات سيد نعمتالله جزايري آورده است: وي ۲۲ شوال 1112 هجري قمري(مطابق ۱۲ فروردین 1080 هجري خورشيدي) كه شوق طواف مشهد مطهر رضوي، او را گريبانگير شده، روانه گرديد. بعد از حصول آن سعادت عظمي، در مراجعت به منزل جايدر از اعمال فيلي، از اين سراي عاريت به رياض رضوان شتافت...(تحفتالعالم، ميرزاعبداللطيفخان شوشتري، چاپ گلشن، 1363، ص 105)
نام جايدر قدمتي در حدود ۵00 ساله داشت كه در دورهي حكومت رضاخان با احداث جادهي شوسه خرمآباد به دزفول و رونق گرفتن ساخت و سازهاي مسكوني در حوالي قريهي دولابچي، نام پلدختر جايگزين محدودهي جايدر شد و حدود اين بخش نيز به ملاوي تغيير نام داد. امروزه فقط محدودهي به جاي مانده از نارنجستان معروف جايدر به نام باغ جايدر و دهستاني با وسعت كم از آن بر جاي مانده است. آخرين منابعي كه از اين محدوده به نام جايدر ياد نمودهاند كتاب جغرافياي نظامي پيشكوه تأليف سپهبد علي رزمآرا و نشريات سراسري چاپ شده تا سال 1320 نظیر روزنامهی اطلاعات هستند.
طایفهی جایدری از عصر افشاريه جزو تفنگچيان سوار در خدمت حاكمين لرستان بودهاند و در تأمين امنيت لرستان بهخصوص جاده ي خرمآباد به دزفول همواره مشاركت داشتهاند. مطابق اسناد از اوايل دوران حكومت قاجاريه، بزرگان و خوانين جايدر مجدداً وارد خدمت دستگاه حكومتي وقت شدند. از جملهي ايشان ميتوان به محمدخان، مهديخان، محمدميرزاخان، احمدميرزاخان، زينلخان، ميرزا احمدخان، وليخان(كلبعليخان)، سليمانخان، اكبرخان، باباخان، فرهادخان، آزادخان، کریمخان و پاپيخان جايدري[۱۰] اشاره نمود كه نايبالحكومهي خرمآباد، كلانتر لرستان و جايدر، سر رشتهدار، تفنگدار يا دارای مشاغل دیگر در دستگاه حکومتی افشاريه تا قاجاريه بودند.
سال ۱۲۶۴ كه حكم كلانتري اكبرخان جايدري از طرف محسن ميرزا مظفرالملك(نايبالاياله لرستان) تمديد شد، مشاراليه اقدام به تعمیر و مرمت قلعهي جايدر با نام مظفريه، مرمت بناي مقبرهي سيد نعمتالله و خط تلگرافخانهی جایدر نمود. به احتمال زياد اين توجه ناشي از انعكاس گزارش فرستادهي ناصرالدينشاه به لرستان در سال ۱۲۶۲ بوده كه در بالا بخشي از يادداشتهاي وي آورده شد.
با تشکیل قراسوران(ژاندارمری) در اواسط عصر ناصری، خوانين جايدر نظير اكبرخان، كلبعليخان(ولیخان)، قاسمخان، خانلرخان و كريمخان رسماً به خدمت در اين رسته مشغول و امنيت جادهي خرمآباد به دزفول را بر عهده گرفتند. اكبرخان تا زمان حيات، كلانتر جايدر و بزرگ اين طايفه بود. وي آبان 1283 وفات کرد و در قبرستان خضر خرمآباد به خاك سپرده شد.
پس از او، پسرش كريمخان جانشينش شد. كريمخان مدتها كلانتر(تاریخ انتصاب: ۱۲۸۳) و نايبالحكومهي جايدر بود و ۳ سال را در ركاب غلامرضا مظفرالمكلك(فرزند محسن ميرزا) به عنوان کلانتر در حكومت همدان گذراند(از ۱۲۸۴ تا ۱۲۸۷). مقر حکومت کریمخان چمقلعه واقع در ۸ كيلومتري پلدختر بود كه اين قلعه از سال ۱۳۸۶ جزو آثار ملي به ثبت رسيده است. همچنين قلعهي چهار برجي نيز از ديگر قلاع مورد استفادهي خوانين جايدر جهت تأمين امنيت منطقه بوده است. سندي مربوط به سال ۱۲۶۳ موجود است كه ليست هزينههاي مرمت قلعهي مظفريه را نمايان ميسازد.
با روي كار آمدن حكومت پهلوي و تختهقاپو نمودن عشاير، تقسيم زمينها بين رعايا و طوايف در لرستان و کم رنگ شدن نظام فئوداليسم، ميرزا كريمخان جايدري به عنوان مالك بخشي از جايدر و مابقي املاكش واقع در خرمآباد، در اين شهر و در منطقهي پشتبازار روزگار گذراند. وي ۲۸ بهمن ۱۳۲۲ بدرود حيات گفت و در مقبرهي خانوادگي فرزندان مهديخان جايدري واقع در بهشت هفتم آرامستان خضر خرمآباد(بخش شرقي جاده) به خاك سپرده شد. (مطابق شناسنامه وي به هنگام مرگ ۶۸ سال داشت ليك سن واقعي كريمخان حداقل ۱۰ سال بيش از اين بود، چرا كه افرادي كه سواد داشتند به هنگام اخذ شناسنامه در اوايل دوران پهلوي، سن خود را به خاطر شرايط سني مشاغل دولتي كمتر از سن واقعي نشان ميدادند.)
سكنه جايدر
سکنهي جايدر از اهالي اصيل لرستان بودهاند. وجود افرادي چون مير نوروز(شاعر و سخنور شهير لرستاني) و شيخ عبدالرحمان جايدري(از انديشمندان شيعه مذهب) كه به عراق كوچ نمود، گوياي اين مدعاست، جایدر مهد بزرگاني در عرصهي دين و فرهنگ و ادب بوده است. [۱۱]
از اوايل قرن اخير، جايدر محل زندگي عدهاي از سادات (شاهرخي، كاظمي و موسوي) گرديد. علاوه بر اين، امروزه جايدر محل زندگي ايل جودكي(كه از دورهي حكومت محمدعليشاه وارد جايدر شدند)، عدهاي از دريكوندها، ميرها، ساكيها، سگوندها و رشنوها نيز هست.
سند فروش باغ پايين گورستان خضر خرمآباد (اراضی مهديخاني) متعلق به مهدیخان جايدري در شهریور ۱۲۶۱خورشيدي(شوال ۱۲۹۹ قمري) توسط فرزندش اكبرخان جايدري به حاج خسرو جراح(جد خاندان محرري خرمآباد):
بزرگان جايدر به دليل شغلي كه داشتند اکثراْ در خرمآباد زندگي ميکردند. آنها از آغاز حكومت افشاریه زمينهاي زراعي جايدر را به رعایای شیراوند، گاوكش، حسنوند، كوليوند و يوسفوند اجاره داده و ساكن خرمآباد بودند. عامل فوق باعث شد ارتباط حسنه و نزديكي ميان خوانين جايدر و سران ايل حسنوند بوجود آيد و با همدیگر پيوند خويشي برقرار نمايند.
مسیو چریکف روس، ديماه سال ۱۲۲۹ از اين خطه عبور نموده و در باب سكنهي آن چنين ميآورد: مكان طايفه عمله ميشنان و ولم(؟) ميباشد. طايفهي عمله از قرار ذيل منقسم ميشوند: كمالوند كه از طايفهي خشكي(؟)[شايد كوشكي] ميباشند و اشخاص معززي هستند. از آنها وزير و منشي پيدا ميشد... (سياحتنامه مسيو چريكف، ترجمه: آبكار مسيحي به كوشش: علياصغر عمران، اميركبير ۱۳۷۹، ص ۱۱۳) قبيلهي عامله منقسم از طوايف زير است: چگني، كوشكي، فراش، زيودار، كمالوند، پيرحياتي، شيراوند، كرمهي(نوكرمرا ؟)، قاطرچي، كرد الماسي، كودري، ممصارم، حسن(؟)، سيكاوند و آمره(؟). (همان، ص ۶۲)
وي به مهديخان جايدري نيز اشاره ميكند: مهديخان جايدري رييس طايفهي عمله ميباشد. طايفهي او كلاً متفرق شدهاند و باعث تفرقهي آنها اغتشاشاتي بود كه سابق روي داده است.(منظور وقايع ناشي از مرگ فتحعليشاه قاجار در آبان ۱۲۱۳ كه به شاهميري موسوم است و غارت جايدر توسط سگوندها) سليمانخان سهامالدوله(نايبالحكومهي لرستان) مهديخان را حكم كرد كه طايفهي خود را جمع كرده و در جايدر ساكن شود، زيرا كه او را آدم معقولي ميدانستند و هميشه خدمتگزار دولت بوده است...(همان، ص ۱۱۹)
مهدیخان در دهه ۱۲۲۰ تا پايان دهه ۱۲۴۰ به تناوب با منصب كلانتري لرستان در دستگاه حكام قاجار به خدمت پرداخته و در تأمين امنيت اين خطه كوشيد. شايان ذكر است مهديخان جايدري(معروف به مهديخان كلانتر) سال ۱۲۵۱ خورشيدي درگذشت. پيكرش توسط فرزندانش به عتبات عالیات منتقل و در آنجا به خاك سپرده شد. (تصويرسندي در ارتباط با استقبال از شاهزاده عمادالدوله حاكم غرب ايران توسط ميرزا رضي كمالوند و مهديخان كلانتر مربوط به ۱۲۴۷خورشيدي در لينك زير ببينيد. پشت سند با مهر ميرزا ابوطالب نائيني نايبالحكومه لرستان ممهور شده است). (براي مشاهده سند اينجا كليك كنيد)
علیبیگ پدر مهدیخان نیز منصب کلانتری در منطقهي جایدر داشته است، لیک از تاریخ انتصاب وی در عصر فتحعليشاه اطلاع دقیقی وجود ندارد، اما در احكام كلانتري اكبرخان و كريمخان جايدري قيد شده: به توجه به اين كه (آبا عن جد) يعني جد اندر جد كلانتر بودهاند اين احكام به آنها تفويض گشته است. سندي مربوط به سال ۱۱۹۶ موجود است كه عليبيگ اراضي خالصه سلطنتي در محال جايدر را از محمدحسين ميرزا حشمتالدوله فرزند محمدعليميرزا دولتشاه فرزند فتحعليشاه قاجار اجاره نموده است.
چريكف در سیاحتنامهاش تشريحي جالب نيز از شهر و باغ جايدر دارد:
از جايدر تا آبگرم 4 فرسخ است. بين راه آثار توپخانه و مخروبات ده و عمارت ديده ميشود. اين جا چيز عجيبي به نظر ميرسد: مثل اين كه آثار و اوضاع خيلي بزرگي روي داده باشد... در فصل بهار جايدر از گل پوشيده است، خاصه از گل سفيد.
... در جايدر كه سمت شمال است و چندان دور نيست، يك باغ وجود دارد كه درختهاي نارنج، ليمو، پرتقال و غيره دارد و اين باغ در وقت حكام پشتكوهي(واليان پشتكوه) بسيار خوب و آباد مانده، ليك بعد از آنها از بيمبالاتي و بيپرستاري، جميع اشجار مثمرهي آن خشك و ضايع گرديد.(همان، صص 125_119)
|
|
از ديگري جايدريهاي سرشناس خرمآباد ميتوان به حاجي جهانگيرخان آزاديان (۱۳۲۶- ۱۲۴۴) از تجار سرشناس خرمآباد در اواخر دورهي قاجار و از نخستين مشروطهخواهان اين شهر اشاره نمود.[۱۲] وي فرزند حاجي آزادخان جايدري و سكينهخانم واليزاده(دختر محمدصالحخان) بود. همسرش هماخانم صبيه مرحوم صادقخان واليزاده(برادر حاج سيفاللهخان و حبيباللهخان ديوانبيگي) بوده است.
جهانگيرخان، پدر زن حاج آقا ابوتراب جزايري (۱۳۲۶- ۱۲۵۲) از مراجع عظام و روحانيون و سادات به نام خرمآباد بود. حاج آقا ابوتراب جزايري مدتها ترك ديار نموده و از خرمآباد عازم عتبات عاليات شد و به كسب فيض از محضر علماي بزرگ نجف پرداخت. حاج جهانگير در سفري كه سال ۱۲۹۳ به عراق به منظور دفن كردن پيكر پدرش(حاج آزادخان) داشت، وي را ملاقات نمود و با خود به خرمآباد باز گرداند و دختر خويش به نام فاطمه خانم را به عقد ايشان درآورد.
بناي اوليهي غسالخانهي قديمي شهر خرمآباد و مسجد ابتداي گورستان به دستور فرهادخان جايدري صورت پذيرفت(اواسط دهه ۱۲۸۰ خورشيدي) و پس از قتل وي در عمارت گلستان، اين بناها توسط برادرش حاج آزادخان(پدر حاج جهانگير) تكميل شد.(اواخر دهه ۱۲۸۰ خورشيدي) ساختمان اين غسالخانه در شمال شرقی غسالخانهي دوم خرمآباد(ساخت ۱۳۴۹، تخريب ۱۳۸۹) قرار داشت و در دههي ۱۳۵۰ تخريب شد.(غسالخانه سوم خرمآباد تير ۱۳۸۹ در گورستان صالحين افتتاح شد)
حاج آزادخان فرزند محمدميرزا خان جايدري، بسيار متدين بود و علاقه و ارادت خاصي به مولا علي(ع) داشت. او در دههي آخر عمرش(اغتشاشات دوران مشروطيت) مدتي نايبالحكومهي خرمآباد بود. آزادخان به سال ۱۲۹۳ درگذشت و در جوار مرقد مولايش علي(ع) در گورستان واديالسلام نجف به خاك سپرده شد.
جهانگيرخان غسالخانهي احداث شده توسط عمو و پدرش را به دو صورت مردانه و زنانه درآورد. وي در اواخر عمر نابينا شد و در تاريخ ۹ آذر ۱۳۲۶ درگذشت. پيكر او در صحن مسجدی که خودش در ابتدای گورستان خضر خرمآباد بنا نهاده بود به خاك سپرده شد. پس از تخریب اين مسجد جهت احداث جاده، مزار وی به جوار مقبرههاي خاندان جزایری واقع در قسمت شرقی جاده، بهشت هفتم گورستان خضر خرمآباد انتقال یافت. حاج احمد آزاديان(1358- 12۶۹) و حاج محمدحسين اعتمادي(۱۳۲۲- ۱۲۷۲) از تجار سرشناس خرمآباد در دوران پهلوي، فرزندان ايشان بودند.
محمدرحيمخان جايدري نيز حدود سال ۱۲۵۵ خورشيدي يك باب حمام در منطقهي پشتبازار خرمآباد احداث نمود(گرمابه مهرحيم). در آن دوران ساختن حمام توسط افراد مؤمن و متمكن با هدف خدمت به مردم صورت ميپذيرفت و هيچگونه چشمداشت مادي در كار نبود. البته محمدرحيمخان نيز همچون فرهادخان سرنوشت شومي پيدا كرد و در اغتشاشات عصر قاجار به قتل رسيد. از او يك پسر به نام محمدكريم بر جاي ماند كه فردي عيار و نيرومند بود. محمدكريم نيز در سال ۱۲۸۴ درگذشت. از وي ۲ فرزند دختر برجاي ماند كه نام خانوادگي ايشان رحيمي ميباشد. آقاي صحبتالله باقريان(كتابفروشي باقريان) نوادهي دختري محمدكريم است.
پينويسها:1. به گفتهي آقاي فاضل جايدري فرزند مرحوم محمد جايدري كه قبلاً در شهر علی غربی استان میسان عراق زندگي نمودهاند و آقای حیدر زینالعابدينالموسوي از مهاجرین عراقي ساكن در خرمآباد، محلهاي در بغداد به نام جایدريه وجود دارد. شاخهي جایدریهای پشتكوهي به چند دسته مشتق شده و برخي به عراق مهاجرت نمودند كه امروزه در استان ميسان(به مركزيت العماره)، استان نينوا(به مركزيت موصل) و شهر بغداد زندگي ميكنند. گروهي از اين شاخه نيز در زرينآباد پشتكوه، دهلران واقع در استان ايلام و نقاط مرزي ايران و عراق ساكن هستند.
2. جايدریهای کنونی الشتر(خانوادههاي جايدري، پيرنيا و زمردي) به واسطهي ايجاد پيوندهاي خويشي اجدادشان با سران طايفه حسنوند به الشتر مهاجرت نمودهاند. بر اساس سندي مربوط به سال ۱۱۷۳ خورشيدي، بزرگ ايشان پيرزادبيگ جايدري بوده است.
بنا بر اظهارات آقاي صادق سيف، هنرمند لرستاني كه پدرش(كربلايي روحالله سيف) از بستگان نزديك مهرعليخان بوده، شاهزادهخانم مادر مهرعليخان، دختر زينلخان(زينالعابدينخان) جايدري است. آقاي سيفالله عادلي[فرزند نورالله فرزند عادلخان فرزند زينلخان فرزند محمدميرزاخان فرزند ميرزا احمدخان جايدري] كه تا ۱۴ سالگي نزد مرحوم حاج والي منظمي زندگي ميكرده، اين گفته را تأييد نمودند.
گفتني است زينلخان، فرهادخان و آزادخان ۳ پسر محمدميرزاخان جايدري بودند. محمدميرزاخان و احمدميرزاخان نيز پسران ميرزااحمدخان جايدري بودند كه همسر وي از شاهزادگان قاجاريه بوده است. پسوند ميرزا لقبي بود كه به وابستگي نسبي قاجارها داده ميشد. بر همين اساس مهرعليخان اميرمنظم نيز از سوي مادر نسب به قاجار ميرسانيد. به احتمال زياد همسر ميرزااحمدخان جايدري، دختر محمدعليميرزا دولتشاه(پسر فتحعلي شاه و حاكم لرستان از ۱۱۸۷ تا ۱۲۰۱ خورشيدي) بوده است. دولتشاه كه فردي مصلح و نيكانديش بود، وصلتهايي با لرستانيان در زمان حكومتش در اين منطقه انجام داده است. يكي از همسران او جواهر خانم دختر كربلايي عوض زرينچقايي بوده است. يك دختر او به نام صفيهسلطان نيز همسر شهمرادخان پسر حسينخان ساكي بود.(تاريخ لرستان در زمان قاجار، محمدرضا واليزادهمعجزي، انتشارات حرفيه، ص ۳۰)
3. اجداد اكثر تيرههاي قديمي ساكن در خرمآباد امروزي نظير دودمان گرگگير، سلاحورزي، قاضي و ... اواخر دوران حکومت صفوي تا دوران قاجار از مناطق جنوبي پشتكوه (ايلام)، شمال بختياري و بالاگريوه به خرمآباد مهاجرت كردند. نزديكي لهجهي لري خرمآبادي با مردم قديم اين مناطق جهت اثبات اين موضوع قابل تعمق و بررسي ميباشد.
4. لرستانپژوهي، جلد 3 و 4، سيدفريد قاسمي، نشر شقايق، 1377، ص 186
5. سر هنري کروزویک راولينسون، سفرنامه راولينسون(گذر از زهاب به خوزستان)، ترجمهي سكندر اماناللهيبهاروند، (تهران: انتشارات آگاه، 1362)، صص ۷۰-۶۹.
6. بارون كلمنت آگوستوس دوبُد، دو سفرنامه دربارهي لرستان، ترجمهي سكندر اماناللهيبهاروند و ليلي بختيار، (تهران: انتشارات بابك 1362)، صص ۱۵۰-۱۴۹.
7. جغرافياي لرستان (پيشكوه و پشتكوه)، تأليف: فرستادهی ناصرالدينشاه به لرستان(ناشناس)، به کوشش: دکتر سكندر اماناللهيبهاروند، (اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي لرستان 1370)، صص ۶۱-۶۰.
8. بروجرد در دورهي قاجار دروازهي لرستان به حساب آمده و محدودهي لرستان(پيشكوه) از سمت شرق به بروجرد و از غرب به كوركوه محدود بوده است.
9. لرستانپژوهي، جلد 3و4، تقي شهسواري و ناهيد خاكباز، نشر شقايق، 1377، ص 228
۱۰. پاپيخان ابن وليخان ابن مهديخان ابن عليبيگ ابن مهرعليخان، پدر آقاي صادق جايدري ميباشد. به گفتهي آقايان حاجمحمد تألهي و حاج نصرتالله مير(مؤلف کتاب «تاریخ پانصد سالهی لرستان»)، شهريور ۱۳۰۴ كه عدهاي از سران عشاير لرستان توسط نظاميان در بروجرد اعدام شدند، پاپيخان جايدري نيز جزو آنها قرار داشت، اما با وساطت آيتالله بروجردي نزد امير لشكر حسینآقا خزاعي و تشريح اين كه ايشان از خوانين خدمتگزار لرستان بوده و طايفهاش هرگز ياغي نبودهاند، از اعدامش منصرف شده و وي را آزاد مينمايند. گفتني است مرحوم حاج شیخ علی تألهي والدهاش دختر مهديخان جايدري بود و خودش پسرعمهي پاپيخان به شمار ميرفت، این جريان را به محضر مبارك حاج آقا حسين بروجردي ميرساند. پاپيخان ۷ مرداد ۱۳۲۱ به سن ۶۱ سالگي درگذشت و در گورستان پلدختر به خاك سپرده شد.
۱۱. سايت شبكه امام رضا(ع):
آل الجايدر: من فروع آل عبدالرحمن احد فروع السادة الرفاعية الحسينية. و اللقب جاء من احد اجدادهم و هو الشيخ جايدر صاحب الطريقة الصوفية المشهورة و دفين السيدة نفيسة في منطقة(السرج خانه) من مناطق مدينة الموصل. علماً ان الشيخ جايدراً كان رجلاً عقيماً، و تيمّناً بكرامات هذا الرجل الصوفي أُطلق على اولاد إخوته و أقاربه لقب آل جايدر لإحياء ذكره. و عميدهم اليوم هو السيّد فاضل بن حميد بن محمد بن حافظ بن الياس بن خضر بن زكريا بن شيت بن حمو بن خلاّوي بن حاج بن إبراهيم بن بكر بن عسّاف بن عبدالرحمن صاحب اللقب.
۱۲. محمدرضا واليزاده معجزي، تاريخ لرستان در زمان قاجار، (تهران:حروفيه، 1383)، صص ۵۵۸ و ۵۶۵. از ساير مشروطهخواهان خرمآباد ميتوان به حاج محمد كمالوند فرزند موسي، حاج حيدر حيدري فرزند آقا، حاج حيدر رزازي فرزند شنبه، حاج عبدالله زيودار(گرگگير) فرزند صحرايي، حاج هاشم عتيقي فرزند عليمحمد، حاج شاكل رجبي(سلاحورزي) فرزند رجبعلي، حاج سيدمحمد محمديان فرزند سيدعليمردان و حاج احمد اسكندري فرزند اسكندر اشاره نمود.
مطالب مشابه :
جایدرگمشده ایی درتاریخ لرستان"بخشی ازتاریخ پلدختر"
رضاجایدری ،وب سایت لرستان سرزمین گنجهای نهان/مدتهاست اين سؤال ذهن مرا مشغول نموده كه من
مکن ای صبح طلوع...
جایدری- رضا- لرستان سرزمین گنجهای نهان جایدری- رضا- دریچه ای رو به لرستان
هفت سین
«بر خوان نوروزي مردم لرستان لرستان: سرزمین گنجهای نهان; تاریخ و ادبیات
وضعیت پروازهای فرودگاه خرم آباد حاصل...... مسئولین است
جایدری- رضا- لرستان سرزمین گنجهای نهان جایدری- رضا- دریچه ای رو به لرستان
آیه 12 سوره حجرات
جایدری- رضا- لرستان سرزمین گنجهای نهان جایدری- رضا- دریچه ای رو به لرستان
جناب خسرو معتضد ما به تاریخ دانی شما مشکوکیم!
جایدری- رضا- لرستان سرزمین گنجهای نهان جایدری- رضا- دریچه ای رو به لرستان
کاریکاتورهایی از بهره وری (اول خرداد روز ملی بهره وری)
جایدری- رضا- لرستان سرزمین گنجهای نهان جایدری- رضا- دریچه ای رو به لرستان
جابجایی هدف
جایدری- رضا- لرستان سرزمین گنجهای نهان جایدری- رضا- دریچه ای رو به لرستان
برچسب :
لرستان سرزمین گنجهای نهان