اجرای نمایش در جمکران

 

وقتی در خرداد ماه گذشته سفارشی برای اجرای تئاتر در جمکران برای نیمه ی شعبان و برای امام زمان گرفتم و قصد به نوشتنش کردم رابطه ی بین مغز و سرانگشتانم مسدود شده بود. تنها چیزی که میتوانستم بنویسم هیچ بود. با احمد و داوود در پاتوق های همیشگی تمریناتمان جمع شدیم و شروع به بحث و جدل کردیم که اصلن منجی چیست. چرا باید باشد به چه درد ما میخورد آیا اصلن هست؟ هر چه جلوتر میرفتیم مدیدیم چقدر شکاف بینمان وجود دارد و برای انجام یک کار گروهی باید اندکی این شکاف ها را کم رنگ تر میکردیم. گاهی بحث هایمان بالا میگرفت و حتی فریاد هم میزدیم. همین جرقه ای شد برای من. شروع نمایش را با جر و بحث و فریاد و دعوا گرفتم. فریاد بین دو نفر در مورد امام زمان.

آن موقع در طول 3 روز 18 اجرا رفتیم(!!) و در شروع هر 18 اجرا تماشاچیان برای جدا کردن بازیگرانم می آمدند و میگفتند:" آقا زشته توی مسجد جمکران دعوا نکنید. توی این عید عزیز دعوا نکنید" و چقدر انرژی میبرد که بازیگران آن ها را قانع کنند که به حرف هایشان گوش کنند اگر منطقی نبود هر چه خواستند بکنند. و تازه نیمی از اجرا که میگذشتند می فهمیدند که با یک تئاتر رو به رو هستند!

فراموش نمیکنم که حتی یک بار به خاطر نا هماهنگی های موجود بین حراست جمکران و نیروی انتظامی همه مان را کشان کشان و دست بند زنان جمع کردند و بردند و 1 ساعتی طول کشید تا به آن ها اثبات کنیم ما یک گروه نمایشی هستیم! و البته از این که این اتفاقات می افتاد لذت میبردیم. چون این یعنی کارمان را صحیح انجام داده ایم دعوای مصنوعی به راه نیانداخته ایم که برای تماشاچی غیر قابل باور باشد.

کارمان تاثیر گذار بود. این را از اشک های تماشاچیان در آخر کار می فهمیدم. ما نه روضه میخواندیم و نه ذکر مصیبت می کردیم. ما فقط می گفتیم چه کار داریم میکنیم و واقعن برایم جای سوال بود که تماشاچیان چطور گریه میکنند. باز هم هیچ گاه فراموش نمیکنم که یک دختر جوان که تماشاچیمان بود و قبل اجرا قر و قمیش بسیار می آمد در آخر اجرا آن قدر گریه کرد که به زمین افتاد و چند ثانیه ای هم به هوش نبود! سریع گفتم به اتاق خودمان منتقلش کردند. گفتم برایش آب و شربت بردند و یک ساعتی آن جا استراحت کرد. موقع شام بود و برایش شام هم بردند. بعد رفتم سراغش. چون سوژه خوبی برای مصاحبه پیدا کرده بودم. از او پرسیدم چه شد که از حال رفتی؟  گفت: همه ی تفکرات و کار هایی که کرده بودم یک لحظه جلوی چشمم آمد. نتوانستم تحمل کنم.خب البته آن خانم فرد مذهبی بوده که آنطور رویش تاثیر گذاشته ولی این اتفاق برای من موفقیتی بسیار بزرگ بود.

حالا بعد چند ماه به خاطر موفق بودن اجرایمان دوباره همان کار را برای همان مکان و برای عید غدیر می خواهند. باز هم همان اکیپ باز هم همان شرایط. و این برایم لذت بخش ترین کار دنیاست.

 

اجرای نمایش خیابانی " کرانه "

نویسنده: مرتضی مرتضوی راد

بازی گران: داوود موسوی - احمد موسوی

شب و روز عید غدیر در مسجد مقدس جمکران


مطالب مشابه :


مهمانسرای جمکرانی آماده پذیرایی از زئران محترم جمکران

مهمانسرای جمکرانی - مهمانسرای جمکرانی آماده پذیرایی از زئران محترم جمکران - مهمانسرا جهت




سال نو بر تمامی ایرانیان سرتاسر جهان مبارک باد.

برچسب‌ها: مهمانسرای جمکرانی, مسافرخانه جمکران, هتل جمکران, سوئیت




قم وجمکران

هتل. 3 شب. توضیحات رویالvip – اقامت همراه با صبحانه- یک نوبت سرویس رایگان از قم به جمکران و




اجرای نمایش در جمکران

من و ناموس در سرویس غیر بهداشتی - اجرای نمایش در جمکران - روزنوشت های دو ماه آموزش سربازی بر




هتل عباسی اصفهان

هتل عباسی اصفهان در حقیقت قدیمی ترین هتل ایران است. پیاده روی از حرم تا جمکران.




حاجی بازاری های گران فروش!!!!

حرف های عجیب مالک گراند هتل درباره تخریب این بنای محوطه قلی درویش جمکران که لایه های




برچسب :