قواعد دروس عربی3 سال سوم تجربی و ریاضی
بسم الله الرحمن الرحيم
قواعد دروس عربي۳ سال سوم تجربي ورياضي
تهيه كننده : خسروبهمني
قواعد درس عربي سال سوم تجربي ورياضـي
تهيه كننده : خسروبهمني
فهرست
1) درس اول
تست درس اول
2)درس دوم
تست درس دوم
3)درس سوم
تست درس سوم
4)درس چهارم
تست درس چهارم
5)درس پنجم
تست درس پنجم
6)درس ششم
تست درس ششم
7)درس هفتم
تست درس هفتم
درس اول:
اقسام فعل از نظر حروف اصلي:
1)فعل معتل 2)فعل صحيح
فعل معتل:
به فعل هاي كه يكي از حروف اصلي آن حروف عله(و،ا،ي) باشد و به چهار دسته تسقيم مي شود:
1) فعل معتل مثال : فعلي كه اولين حرف اصلي آن حروف عله باشد.مانند(وعد)
2) فعل معتل اجوف: به فعلي كه دومين حرف آن عله باشد. مانند (قَال، عاد)
3) فعل معتل ناقص :فعلي كه سومين حرف آن حرف عله باشد. مانند(دعا، تلا)
4) فعل معتل لفيف: فعل هاي كه دو حرف اصلي آن حرف عله باشد و اگر دو حرف عله كنار هم قرار بگيرد آن را لفيف مقرون و اگر دو حرف عله جدا از هم قرار بگيرد آن را لفيف مفروق مي گويند . مانند(روي ، ولي)
فعل صحيح :
به فعل هاي گفته مي شود كه در ساختمان اصلي آن (حروف اصلي آن) حروف عله به كار نرفته باشد و به سه دسته تقسيم مي شود .
1)فعل مهموز:فعلي كه يكي از حروف اصلي آن همزه باشد كه اگر اول باشد مهموز فاء و اگر دومين حرف باشد مهموز العين واگر سومين باشد مهموز اللام گفته مي شود. (أمر،سأل،بدأ)
2) فعل مضاعف:فعلي كه دو تا از حروف آن هم جنس باشد. مانند :(يَمُدَّ، زَلْزَلَ)
3)فعل سالم :فعلي كه در آن حرف عله و همزه وحرف همجنس به كار نبرده باشد. مانند:(كَتَبَ،خَرَجَ)
اعلال
به تغييراتي كه بر روي حروف عله روي مي دهد گفته مي شود و به سه دسته تقسيم مي شود:
1)اعلال به اسكان:هر گاه حركت حرف عله در فعل هاي معتل حذف ويا به حرف ما قبل داده شودو در موارد زير روي مي دهد:
الف)هر گاه حرف عله در آخر فعل مضارع معتل ناقص قرار بگيرد ساكن مي شود.مانند:(يَدْعُوُ=يَدْعُو)
ب) هرگاه حرف قبل از حرف علّه ساكن باشد حركت حرف علّه به حرف ساكن داده مي شود و حرف عله ساكن مي شود. مانند: (يَقْوُلُ=يَقُوْلُ )
2)اعلال به قلب : هرگاه حرف عله به حرف ديگري تبديل شود گفته مي شود و در موارد زير روي مي دهد :
الف)حرف عله متحرك ما قبل مفتوح به الف تبديل مي شود . مانند :(قَوَلَ=قالَ)،(بَيَعَ=باعَ)
ب)هرگاه حرف قبل از حرف عله كسره داشته باشد حرف عله به ياْء تبديل مي شود. مانند:(مِوْزان=ميزان،مِوْلاد=ميلاد)
3)اعلال به حذف: هرگاه حرف عله در فعلهاي معتل حذف گردد اعلال به حذف گفته مي شود و در موارد زير روي مي دهد :
الف) هرگاه حرف عله واو در مضارع معتل مثال معلوم ثلاثي مجّرد بعد از حروف مضارعه قرار بگيرد حذف مي گردد. مانند : (يَوْلِدٌ=يَلِدُ،يَوْضَعُ=يَضَعُ)
ب)هرگاه حرف بعد از حرف علّه ساكن شود حرف عله حذف مي شود. مانند :(قالنَّ=قُلنَّ،هَدَيتُ=هَدَتْ)
ج)هرگاه حرف بعد از عله يكي از حروف واو يا ياء باشد حرف عله حذف مي گردد. مانند :(يَدْعوونَ=يَدْعُونََ،تَدْعوِينَ=تَدْعِينَ)
د)هرگاه حرف عله در آخر فعل مضارع معتل ناقص قرار بگيرد هنگام مجزوم شدن فعل حرف عله حذف مي گردد. مانند :
مضارع أمر نهي
تَدْعُو اُدْعُ لاتَدْعُ
اعلال در معتل مثال
1) ماضي: در صيغه هاي فعل ماضي معتل مثال هيچ اعلالي روي نمي دهد.
2) مضارع: در صيغه هاي فعل مضارع معلوم ثلاثي مجرد معتل مثال واوي حرف عله واو حذف مي گردد.
جِدُ=يَجِدُ تَجِدُ تَجِدُ تَجِدينَ
يَجِدانِ تَجِدانِ تَجِدانَ تَجِدانِ أجِدُ
يَجِدُونَ يَجِدْنَّ تَجِدُونَ تَجِدْنَّ نَجِدُ
3)أمر:در صيغه هاي أمر معنل مثال واوي حرف عله حذف مي گردد.
مضارع أمر مضارع أمر
تَجِدُ جِدْ تَجِدينَ جِدِئ
تَجِدانِ جِدْا تَجِدانِ جِدا
تَجِدُونَ جِدْوا تَجِدْنَ جِدْنَ
اعلال در معتل اَجوف
1)ماضي: در صيغه هاي فعل ماضي معتل اجوف 5 صيغه اول اعلال به قلب دارد و 6صيغه آخر اعلال به حذف دارد.
قالَ قالَتْ قُلْتَ قُلْتِ
قالا قالَتا قُلْتُما قُلْتُما قُلْتُ
قالُو قُلْنَ قُلْتُم قُلْتُنَّ قُلْنا
تذكر:بايد توجّه داشت در صيغه هاي فعل ماضي از صيغه ي 6 تاآخر بعد از حذف حرف عله اگر حرف عله واو باشد اول فعل ضمه و اگر حرف عله يا ء باشد حرف عله كسره مي گيرد.
نكته:در فعل هاي ماضي خاف (خَ وَ فَ)ونام (نَ وَ مَ) با آنكه حرف عله واو مي باشد در صيغه هاي ماضي از صيغه 6تا آخر بعد از حذف حرف عله اول فعل كسره مي گيرد.
خافَ ،خافا،خافوُا،خافَتْ،خافَتِ،خِفْنَ...
2)مضارع:در صيغه هاي فعل مضارع اجوف دو صيغه مؤنث (6،7) اعلال به حذف دارد و بقيه صيغه ها در صورتي كه بر وزن يَفْعُلُ ويَفْعِلُ باشد اعلال به اسكان و اگر بر وزن يَفْعَلُ اعلال به قلب روي مي دهد.
يَقُولُ تَقُولُ تَقُولَ تَقُولينَ ِ
يَقُولان تَقُولان تَقوُلانَ يَقًولانَ اَقُولَ
يَقُولوُنَ يَقُلْنَ يَقُولوُنَ يَقُلْنَ نَقُلْنا
نكته:در فعل مضارع از خاف(خَوَفَ) ونام(نَوَمَ) ونال(نَيَلَ) چون مضارع آنها بر وزن يَفْعَلُ مي باشد حرف عله به الف تبديل مي شود و اعلال به قلب دارد.
3)أمر:در صيغه هاي أمر معتل اجوف صيغه 1تا 6 حرف عله حذف مي شود واعلال به حذف دارد و در بقيه صيغه ها مانند فعل مضارع مي باشد.
تَقُولُ=قُلْ تَقُولانِ= قوُلا تَقُولوُنَ= قوُلوا...
تست درس اول
1)استيضاح از نظر ريشه چه نوع معتلي است؟
الف)اجوف ب)ناقص ج)مثال واوي د)مثال يايي
2)ما هو الخطاءعن فعل«صِلْ »؟
الف)مفرد مذكر غائب ب)اعلال به حذف
ج)مثال د)فعل أمر
3)جمع مؤنث غائب فعل (سارَ)كدام است؟
الف)سارْنَ ب)ساروُا ج)سِرْنَ د)سِرْتُنَّ
درس دوم
اعلال در فعل هاي معتل ناقص
1)ماضي:در صيغه هاي ماضي معتل ناقص(فَـعَـلَ) اوّلين صيغه اعلال به قلب دارد وصيغه هاي 3،4،5 اعلال به حذف دارد و در بقيه صيغه ها اعلالي روي نمي دهد.
دَعَا(اعلال به قلب) دَعَوَتْ=دَعَتْ(اعلال به حذف)
دَعَووا=دَعَوْا(اعلال به حذف) دَعَوَتا= دَعَتا(اعلال به حذف)
بقيه صيغه ها بدون اعلال مي باشد.
نكته:هرگاه فعل معتل ناقص بر وزن فَعِلَ باشد فقط در يك صيغه اعلال روي مي دهد. يعني فقط در صيغه ي سوم اعلال به حذف روي مي دهد ودر بقيه صيغه ها اعلالي روي نمي دهد.
(خَشيَ، رَضيَ)
2)مضارع:در صيغه هاي مضارع معتل ناقص صيغه هاي 3،9،10 اعلال به حذف روي مي دهد وحرف عله حذف مي گردد و در صيغه ها اگر فعل بر وزن يَفْعُلُ و يَفْعِلُ باشد اعلال به اسكان و اگر فعل بر وزن يَفْعَلُ باشد اعلال به قلب روي مي دهديعني حرف عله به الف تبديل مي شود. اين اعلال به قلب و اسكان فقط در صيغه هايي روي مي دهد كه ضمير بارز ندارند و در صيغه هاي مثني و جمع مؤنث اعلالي روي نمي دهد.
تذكر:اگر فعل مضارع بر وزن يَفْعُلُ باشد جمع هاي مذكر و مؤنث بر يك وزن بكار برده مي شود .
يَفْعُلُ= جمع مذكرو مؤنث غائب=يَدعُونَ
يَفْعُلُ=جمع مذكر ومؤنث مخاطب= تَدْعوُنَ
و اگر فعل بر وزن يَفْعِلُ باشد صيغه ي مفرد مؤنث مخاطب و جمع مؤنث مخاطب مانند هم بكار برده مي شوند.
يَفْعِلُ= مفرد و جمع مؤنث مخاطب= تَهْدَينَ
أمر:در صيغه هاي أمر معتل ناقص صيغه هاي 1،3، 4،اعلال به حذف دارند وبقيه صيغه ها بدون اعلال مي باشند.
تست درس دوم
4)كدام خطا است؟
الف)لمّا يقوم ب)لم يَقم ج)لمّا يقوما د)لم يقوموا
5)أعِظُ چه نوع فعلي است؟
الف)ناقص ب)مهموز ج) سالم د)مثال
6)مفرد مؤنث مخاطب يَنجو كدام است؟
الف)تنجوين ب)تنجينَ ج)ينجونَ د)ينجينَ
درس سوم
مفعول مطلق
مصدري است منصوب از جنس فعل كه براي بيان تأكيد يا نوع وقوع فعل به كار برده مي شود و به دو دسته تقسيم مي شود: 1)مفعول مطلق تأكيدي
مصدري است منصوب از جنس فعل كه بدون صفت با مضاف اليه به كار برده مي شود و معمولاً نكره مي باشد و براي تأكيد بر وقوع فعل به كار مي رود.
1)سَلَّموا تَسليماً 2)اُذكُرُ الله ذكراً
مفعول مطلق مفعول مطلق
تأكيدي تأكيدي
نكته:بايد توجه داشت مفعول مطلق تأكيدي درجمله براي ترجمه آن بايد از كلمات تأكيدي فارسي (واقعاً، حتماً، بدون شك...) استفاده مي كنيم .
1)حتماً درود بفرستيد. 2)خداوند را حتماً ياد كنيد.
2)مفعول مطلق نوعي (بياني)
مصدري است منصوب از جنس فعل كه براي بيان چگونگي وقوع فعل به كار برده مي شود و همواره با صفت يا مضاف اليه همراه است. مانند:
1)اُذْكُروالله ذكراً كثيراً (ذكراً=مفعول مطلق نوعي،كثيراً=صفت)
تذكر:در ترجمه مفعول مطلق نوعي در صورتي كه با صفت همراه باشد فقط صفت ترجمه مي شود يعني بصورت (خيلي،زياد،فراوان و...)استفاده مي كنيم ودر صورتي كه با مضاف اليه همراه باشد از كلمات (مثل،مانندو...)استفاده مي كنيم.
1)خدا را خيلي ياد كنيد.
نكته:گاهي مفعول مطلق بصورت مصدري منصوب بدون فعل بكار برده مي شود ولي بصورت فعل ترجمه مي شود.
(شكراً،عفواً،طاعتهً،سمعاً،أيضاً،حتماً،حقاً،اَهلاً،سبحان الله،حمداً)
نكته:گاهي مفعول مطلق نوعي از جمله حذف مي شود و صفت به جاي آن قرار مي گيرد كه آن صورت به صفت نائب مفعول مطلق گفته مي شود و هميشه نكره و منصوب مي باشند.
اُذكروُا الله ذكراً كثيراً= اُذكرُوا الله كثيراً
نائب مفعول مطلق نوعي و منصوب
مفعول فيه(ظرف زمان و مكان)
اسمي است جامد و منصوب كه زمان يا وقوع فعل را در جمله مشخص مي كند و معمولاً با معني فئ(در) همراه است .
ظرف زمان:عِنْدَ، قبلَ، بَعْدَ، الآنَ، اِذا، حِينَ، متي، مَهما، اليل، النهار،...
ظرف مكان:خَلْفَ، أمامَ، فَرْقَ، بَيْنَ، وَسَط، جنب، هُنا، هُناكَ،داخل...
مثال:
وَجَدْتُ كتابي هُناكَ
مفعول فيه ظرف مكان
حروف عطف
حروفي هستند كه در جمله و يا دو اسم را به هم ربط (معطوف) مي دهند. به كلمه قبل از حروف عله معطوف اليه مي گويند و مي تواند نقش هاي مختلف داشته باشد و به كلمه ي بعد از حرف عطف ،معطوف يا عطف به حروف گفته مي شود كه در اعراب از معطوف اليه پيروي مي كند.
حروف عطف عبارتند از:(وَ، فَ، ثُمَّ، أوُ، بَلْ ،لِكنْ، لا)
جاءَ المعلمُ و التلميذُ المعلمَ=فاعل و مرفوع
وَ=حرف عطف التلميذُ=معطوف و مرفوع
تست درس سوم
7)ما هوَ صحيحُ؟ (عاشروُا ـــــــ الاخوانِ؟)
الف)معاشرهَ ب)معاشرهً ج)المعاشرهَ د)المعاشرهِ
8)اجعل مفعول مطلق المناسب للفراغ؟ الموءمنونَ يٌقيمونَ الصلاهَ ..
الف)اقامهَ ب)مقيماً ج)مُقيمونَ د)اقواماً
درس چهارم
حال
كلمه اي است كه حالت فاعل يا مفعول جمله را در هنگام وقوع فعل بيان مي كند و به سه شكل به كار مي رود: 1)حال مفرد 2)حال جمله اسميه 3)حال جمله فعليه
حال مفرد:اسمي است منصوب ،نكره و مشتق كه حالت فاعل را در هنگام وقوع فعل نشان مي دهد و آن اسمي كه حال آن را بيان مي كند صاحب حال گفته مي شود.
نكته:حال مفرد نكره مي باشد ولي صاحب حال هميشه يك اسم معرفه مي باشد و حال مفرد در جنس و عدد از صاحب حال پيروي مي كند.
جاءَ التلاميذُ الي المدرسهِ مسرورينَ
التلاميذ=صاحب حال فاعل و مرفوع
مسرورينَ=حال مفرد و منصوب به ياءنيابي
نكته: صاحب حال معمولاً در جمله فاعل و يا مفعول جمله مي باشد و حال مفرد هميشه يك اسم فاعل ويا مفعول ويا صفت مشبه مي باشد.
حال جمله اسميه
جمله است كه با واو حاليه شروع مي شود و بعد از واو ضميرمنفصلي مرفوعي قرار مي گيرد كه به صاحب حال بر مي گردد يعني در جنس و عدد از صاحب پيروي مي كندو آن جمله حالت فاعل و مفعول جمله را در هنگام وقوع فعل مشخص مي كند و چون جمله اعراب دارد محلاً منصوب مي گردد. جاءَ المعلمُ الي الصفُّ و هو مسرورٌ(المعلم=صاحب حال فاعل و مرفوع،واو=واو حاليه ،هو مسرورينٌ=حال جمله اسميه محلاً منصوب)
حال جمله فعليه
جمله است كه با فعل شروع مي شود و آن فعل در جنس و عدد از صاحب حال پيروي مي كند و حالت فاعل يا مفعول جمله را مشخص مي كند و محلاً منصوب مي باشد .
1)رايُت المعلمُ يقرأ الكتاب(المعلمُ=مفعول به ومنصوب، يقراُالكتاب=حال جمله فعليه محلاً منصوب)
نكته: هر گاه در يك جمله فعل مضارع بعد از فعل ماضي قرار بگيرد ،فعل مضارع بصورت ماضي استمراري ترجمه مي شود .
1)معلم را ديدم در حالي كه كتاب مي خواند.
نكته:واو حاليه با حال جمله اسميه به كار مي رود ولي فقط در يك حالت با حال جمله فعليه به كار مي رود يعني هرگاه فعل در حال جمله فعليه با قَدْ همراه است .
أذهبُ الي المدرسهٌ و قَدْ كتبْتُ دروسي(جمله فعليه محلاًمنصوب)
به مدرسه مي روم در حالي كه درسهايم را نوشته ام.
نكته:كلمه ي وَحْدَ هميشه با ضمير و همواره حال مفرد است.
رايُت المعلمُ في المدرسهُ وحْدَهُ(حال مفرد)
تست درس چهارم
9)ميّز الصحيح للفراغ : (دَخَلَ أعداءُ فلسطين..)
الف)غاصبون ب)غاصبان ج)الغاصبين د)غاصبينَ
2)ذوالحال در جمله (رَجعوا مِن السفر صباحاً يحزنون) چيست؟
الف)صباحاً ب)السفر ج)ضمير مستتر هم د)ضمير بارز واو
درس پنجم
تمييز
به كلماتي گفته مي شود كه براي رفع ابهام در جمله به كار مي روند به عبارتي ديگر اسمي است نكره و منصوب و جامد كه براي رفع ابهام بكار مي رود و به دو شكل بكار مي روند:
1)تمييز مفرد 2)تمييز نسبه
تمييز مفرد: اسمي است جامد،نكره ومنصوب كه بعد از وزن ،متر ،پمانه،مسافت ،عدد ومقدارو اندازه قرار مي گيرد.
إستريتُ كيلوينَ تفاحاً
تمييز مفرد و منصوب
نكته:تمييز اعداد كه بعد از عدد قرار مي گيرد تمييز عددو مفرد گفته مي شود.( تمييز اعداد اعراب مخصوص به خود دارد يعني مي توانند مشتق و مجرور باشد.)
عدد 1 و 2 صفت مي باشند تمييز ندارند .
تمييز اعداد 3 تا 10=جمع و مجرور
تمييز اعداد 11 تا 99= مفرد و مجرور
تمييز اعداد 100 به بعد = مفرد و مجرور
2)تمييزنسبه: اسمي است جامد ،نكره،و منصوب كه براي رفع ابهام از جمله بكار مي رود.
نكته:مصدرهاي نكره و منصوب بعد از اسم تفضيل(أفْعَلُ و فُعْلي) تمييز نسبه مي باشد.
نكته:بعضي فعل ها در جمله به تمييز نياز دارند: فَجَّرَ. نَظَّـمَ . زَادَ . اِزدادَ . مَلَأَ . إمْتِلاً . زادَ . طابَ . حَسُنَ ....
مانند: فجَّرَاللهُ الاَرضُ عُيُوناً(تمييز نسبه و منصوب)
نكته: كلمات خير و شر اگر به معني بهتر و بدتر باشداسم تفضيل است و نياز به تمييز دارد واسم نكره ومنصوبي كه بعد از اين كلمات قرار مي گيرد تمييز نسبه است.
الباقياتُ الصالحاتُ خَيرٌ عِنْدَاللهُ ثواباً(كارهاي شايسته نزد خداونداز نظر ثواب بهتراست)
تست درس پنجم
11)ميّز الخطاء للفراغ لايجاد اسلوب التمييز:(يزداد المسلمونُ .......... .)
الف)ايماناً ب)يقيماً ج)خلوصاً د)زاهداً
12)در عبارت (انّ اللهَ اكثرُعلماً) تمييز در اصل چه بوده است؟
الف)فاعل ب)اسم انّ ج)خبر انّ د)مفعول
13)در عبارت(يكتَمِلُ طُلّابُ الصَّفِ عدداً)تمييز دراصل چه بوده است؟
الف)فاعل ب)مفعول ج)مبتدا د)نائب فاعل
درس ششم
استثناء:جدا كردن حكم كسي يا چيزي از گروه يا دسته ي ديگراستثناء گفته مي شود.
1)مستثنئ:اسمي است منصوب كه بعد از ادات استثناء قرار مي گيرد و از گروه يا دسته ديگري جدا مي شود.
2)مستثنئ منه:اسمي است كه قبل از ادات استثناء قرار مي گيرد و مستثنئ از آن جدا مي شود و در جمله مي تواند مبتدا ،خبر، فاعل ،مفعول به و... باشد.
3)ادات استثناء: كلماتي هستند كه بوسيله آنها مستثنئ را از مستثنئ منه جدا مي كند.(اِلّا، غَيْر،سِوي)
مستثنئ:مستثنئ به سه شكل به كار مي رود:الف)مستثنئ متصل ب)مستثنئ منقطع ج)مستثنئ مفرّغ
الف)مستثنئ متصل:هرگاه مستثنئ از جنس و نوع مستثنئ منه باشد و هميشه منصوب است.
جاءالتلاميذُ الي المدرسه الا واحداً منهمُ(التلاميذُ=مستثنئ منه، فاعل و مرفوع)(الا= ادات استثناء)(واحداً=مستثنئ متصل ومنصوب)
ب)مستثنئ منقطع:هرگاه مستثنئ از جنس و يا نوع مستثنئ منه نباشد آن را مستثنئ منقطع مي نامند و هميشه منصوب است.
قلبتْ إخوانُكَ الا أخاكَ(اخوانك=مستثنئ منه فاعل و مرفوع )(الا=ادات استثناء)(أخاك=مستثنئ منقطع و منصوب به الف نيابي)
ج)مستثنئ مفرّغ:هر جا مستثنئ منه از جمله حذف شده باشد يعني مستثنئ بدون مستثنئ منه به كار برده باشد در آن صورت به مستثنئ مفرّع گفته مي شود و معمولاً با ادات نفي و استفهام همراه مي شود .
لاتَذكُـرُوا إلاّ اللهَ . ( فقط خداوند را عبادت كنيد.)
نكته:مستثنئ مفرّغ در جمله مي تواند مرفوع يا منصوب باشد و اعراب آن به مستثنئ منه محذوف بستگي دارد به اين صورت كه اگر مستثنئ منه محذوف مرفوع باشد ، مستثنئ مفرّغ نيز مرفوع مي شود و اگر مستثنئ منه كه حذف شده منصوب باشد مستثنئ مفرغ نيز محذوف مي شود.
هل جزاءُ الاحسانِ الّا الإحسانُ(الإحسانُ= مستثنئ مفرّغ و مرفوع)
نكته: هرگاه مستثنئ مفرّغ باشد و فعل نيز منفي بكار رفته باشد در ترجمه به جاي ادات استثناء كلمه ي«فقط» اضافه كنيم و فعل جمله را مثبت معني كنيم.(آيا پاداش نيكي فقط نيكي است؟)
تست درس ششم
14)ما هو الخطاء في الفراغ؟«لم يدخل الجنهِ الّا ..........»
الف)المؤمن ب)المؤمنونَ ج)المؤمنانِ د)المؤمنينَ
15)ميّز الصحيح للفراغ ؟(هل يَعِلِّمُ الّا ........ .)
الف)التلميذُ النجا ب)تلميذاً ج)التلميذِ د)تلميذَيْنِ
16)اعراب مستثنئ در «ما نَزَلَمن الّا مطر قليل»
الف)مرفوع ب)منصوب ج)مجرور د)مرفوع محلاً
درس هفتم
منادئ
اسمي است كه مورد ندا واقع مي شود و به دو شكل به كار برده مي شود :
1)مناداي مفرد 2)مناداي مضاف
1)مناداي مفرد:هرگاه مناداي يك اسم مستقل باشد يعني به كلمه ديگري اضافه نشده باشد آن را منادي مفرد مي ناميم و خود به دو شكل بكار مي رود :
الف)منادئ علم:هرگاه مناداي يك اسم علم يا خاص باشد مبني به ضمّ و محلاً منصوب است.
مانند:(يا اللهُ=مناداي علم)
ب)مناداي نكره مقصوده (غير علم) : هرگاه مناداي يك اسم نكره يا غير علم باشد مبني به ضّم و محلاً منصوب مي باشد.
مانند:(يا رجلً= مناداي نكره مقصوده)
2)مناداي مضاف:هرگاه مناداي مضاف واقع شود يعني به اسم ديگري اضافه شده باشد معرب و منصوب مي باشد.مانند:ياعَبْدَالله (عبد= مناداي مضاف) (مضاف اليه و مجرور)
نكته: حرف نداي«يا» فقط با اسم هايي بكار مي رود كه «ال» نداشته باشد بجز كلمه «الله» كه گاهي «يا» از اول آن حذف مي شود و به جاي آن «ميم» مشدّد در آخر الله حذف مي شود.
يا اللهُ ـــــ اللّهَُّ(مَّ و يا=حرف ندا)(اللهَ=مناداي علم مبني بر ضّم محلاًمنصوب)
نكته: هرگاه مناداي مضاف به ضمه به «يا» متكلم وحده اضافه شود اعراب تقديري دارد يعني تقديراً منصوب مي گردد كه گاهي ضمير «يا» از آخر حذف مي شود ولي كسره حذف آخر باقي مي ماند.
يا ربَّي = يارَبَّ =رَبَّ= (مناداي مضاف تقديراً منصوب)
نكته: هرگاه اسم «ال»داري مورد منادا واقع شود بعد از «يا» براي مذكر أيُهّا و براي مؤنث أيُتَهّا كه در آن صورت أيّ و أيّهُ مناداي نكره مقصوده مبني بر ضّم ، محلاً منصوب مي باشد و ها حرف تنبيه و اسم «ال» دار بعد از آن اگر جامد باشد عطف بيان و اگر مشتق باشد صفت گفته مي شود.
يا ايُهّا الناسُ (يا = حرف ندا)(ايُهّا = مناداي نكره مقصوده مبني بر ضّم محلاً منصوب)(الناسُ = عطف بيان)
يا ايُتَهّاالمسلمات (ايُتُّ= مناداي نكره مقصوده مبني ضّم محلاً منصوب)(ها = حرف تنبيه)(المسلماتُ = صفت و مرفوع و مشتق)
تست درس هفتم
17)ميّز الصحيح للفراغ؟«يا ايهّا ........ .
الف) المؤمنون ب) المؤمنَ ج)المؤمنينَ د)المؤمِنِ
18)ما هو الصحيح في الفراغ؟«يا ........... ـي العالمِ»
الف)مجاهد ب)المجاهد ج)ايّها المجاهد د)مجاهدان
پاسخ تست درس اول تا هفتم
1)ج 2)الف 3)ج 4)ب 5)د 6)ب 7)ب 8)الف 9)د10)د 11)د 12)ب 13)الف 14)د 15)الف 16)الف 17)الف 18)الف
پايان
مطالب مشابه :
حل تمرینات زبان انگلیسی سال دوم دبیرستان
درس یک زبان انگلیسی سال دوم دبیرستان شامل : درس چهارم زبان انگلیسی سال دوم دبیرستان شامل :
قواعد دروس عربی3 سال سوم تجربی و ریاضی
بارم بندی درس عربی سال چهارم بانک سوال عربی اول دبیرستان. مجله رشد
نمونه سوالات نهایی درس 3 سال سوم متوسطه
نمونه سوالات نهایی درس 3 سال سوم دبیرستان فائزه بخشی شهرستان گنبدکاوس
نمونه سوالات زبان انگلیسی درس پنج سال سوم دبیرستان
نمونه سوالات زبان انگلیسی درس پنج سال سوم دبیرستان. 1. "Beautiful" … "pretty". 2. I … my watch the TV. 3.
کمك درسي ابتدايي راهنمايي دبيرستان پيش دانشگاهي با حل تمرینات
مواد درسی از دبستان تا دبیرستان و نیز شیوه تدریس مطلوب زندگي سال چهارم ابتدایی
ارزشیابی تشخیصی(ورودی به کلاس پنجم)برگرفته از کتاب همشاگردی برتر(منتشران)کلاس پنجم
دوره ی دبستان و راهنمایی و دبیرستان (منتشران) ۳ سال داردو سن محمد سه برابر سن
دانلود کتابهای درسی سال دوم و سوم رشته حسابداری
هفته چهارم تیر دانلود کتابهای درسی سال دوم و سوم رشته
تازه های کتب کمک درسی
گام به گام منتشران: زبان كنكور سال چهارم و زبان 3: زبان وادبيات فارسي عمومي &1)
برچسب :
منتشران سال چهارم دبیرستان