انقلاب صنعتی 2
ماهیت انقلاب صنعتی
انقلاب صنعتی که نباید با توسعه صنعتی مشتبه شود عبارت از تحولی بود که در درجه اول و مهمتر از همه در نیروی محرکه صنعت پدید آمد . در کارگاههای صنعتی کوچک ، نیروی محرکه چرخها و اهرمها نیروی انسان ، بعضی حیوانات و برخی نیروهای موجود در طبیعت ( نظیر آب وباد ) بود در حالی که با کشف نیروی بخار و استفاده از آن ، در کارخانه ها نیروی بخار جانشین عوامل محرکه قبلی گردید . همین تغییر بود که امکان داد کارگاههای کوچک به کارگاههای بزرگ تبدیل شوند . چون نیروی انسان و حیوان و حتی نیروهای محرکه طبیعت محدود بودند و در هر مکان و موقعیتی نیز در دسترس نمیباشند و نمی توانستند چرخهای ماشینهای بزرگ را به حرکت درآورند . در نتیجه نسبت معینی و رابطه ثابتی که بین این نیروها و ابعاد ماشینها وجود داشت توسط نیروی بخار ( و بعدها نیروی الکتریسیته و اتم و ... ) بر هم خورد . لذا ماشینهای بزرگ کارخانه ها که قبلاً وسیله ای برای به حرکت درآوردن آنها وجود نداشت توسط بخار به حرکت در آمدند . به همین دلیل رابطه مستقیم بین نیروی کار ( انسان ) و میزان تولید توسط ماشینهای جدید بر هم خورد و انسان به کمک ماشینهای مختلف ( با توجه به میزان پیشرفتگی و درجه اتوماسیون آنها ) توانست با نیروی کار ثابت و حتی کمتر کالاهای بیشتری تولید کند .
انقلاب صنعتی به طور خلاصه تحولی است که در تولید صنعتی در زمان خاصی ( مساحتاً نیمه قرن هیجدهم ) در مکان خاصی ( عمدتاً در انگلستان ) با استفاده از اختراعات و کشفیات آن زمان بوجود آمد که منجر به توسعه صنایع گردید . در حالی که توسعه صنعتی حاصل کوششهایی است که در هر نقطه از جهان ، در هر زمان برای ایجاد تغییر و دگرگونی و عمدتاً به قصد بهبود کمی و کیفی تولیدات صنعتی انجام می گیرد و معمولاً با هدف معین و قصد قبلی و یا برنامه ریزی و هدایت نهاد معینی ( معمولاً دولتها ) صورت می گیرد . در توسعه ، صنعت از صفر شروع نمی شود ، بلکه از اختراعات و تکنولوژی موجود در سایر جوامع استفاده می شود و ( انتقال تکنولوژی ) در حالی که در انقلاب صنعتی در انگلستان تقریباً همه چیز از شروع بنا شد .
آثار انقلاب صنعتی در جامعه
بر خلاف آنچه که از عنوان انقلاب صنعتی به ذهن متبادر می گردد ، حوزه تاثیر این تحول محدود به بخش صنعت و حتی کشاورزی و حمل و نقل به طور خلاصه به حیطه فعالیت های اقتصادی جامعه نمی گردد . گر چه این انقلاب در اروپا ابتدا در تولید و مسائل اقتصادی جامعه ظاهر گردید ، ولی به تدریج پدیده های غیر اقتصادی ، منجمله مسائل اجتماعی – فرهنگی و حتی سیاسی جامعه را نیز تحت تاثیر خود قرار داد و موجب بروز دگرگونی های بسیار در آنها گردید . نهادهای اساسی جامعه ، مثل خانواده ، آموزش پرورش و حتی نهادهای حکومتی و قضایی و اقتصادی تغییر یافتند . شکل و عملکردهای این نهادها دگرگون شدند و در جهت نظم و سازمان یافته گی و پیدایش وجوه تمایز مشخصتر از یکدیگر و بالاخره اتکاء به قوانین و مقررات مدون و مکتوب مراجع قانون گذاری رسمی و تبعیت از این قوانین حرکت کردند . در نتیجه عملکرد آنها در سراسر جامعه ( کشورها ) یکسان و همگن گردید . همچنین تحت تاثیر این انقلاب نحوه زندگی مردم نیز دگرگون گردید ، جمعیت کشورهای صنعتی به سرعت افزوده شد ، حرکات جمعیت ( مهاجرت ) از مناطق روستایی و غیر صنعتی به طرف مراکز رشد و توسعه صنعت سرعت گرفت و در نتیجه شهرها به ویژه در مناطق صنعتی رشد بی سابقه ای یافتند ، کمیت و کیفیت کالاهای صنعتی دگرگون شد ، با اشاعه آثار انقلاب صنعتی در کشاورزی ( ماشینهای کشاورزی و مواد شیمیایی نظیر کود و سم و ... ) کشاورزی نیز تغییر عمیقی را چه از لحاظ شکل ( تمرکز مالکیتهای کوچک و ایجاد واحدهای وسیع ) و چه از نظر محتوا ( عملکرد بخش کشاورزی و کمیت و کیفیت تولیدات ) به خود پذیرفت ، حمل و نقل بخصوص با اختراع قطار و به کار بستن موتورهای بخاری در کشتی ها به نحو بی سابقه ای متحول شد .
تاريخچه انقلاب صنعتي
سيصد سال قبل در طول کم وبيش نيم قرن انفجار رخ داد که امواج آن سراسر کره زمين را به لرزه درآورد وجوامع را در هم ريخت وتمدني به تمامي نوين خلق کرد.اين انفجار انقلاب صنعتي بود.انقلاب صنعتي تکنولوژي را به جهتي کاملا نوين سوق داد. ماشين هاي برقي ومکانيکي عظيم قطعات متحرک پيچ ومهره همه وهمه محيط اطراف را به هياهو کشانيد.باآغاز انقلاب صنعتي خانواده ها فشار تحول را احساس کردند که به شکل تعارض وحمله به اقتدار پدر شاهي وروابط دگرگون يافته والدين- فرزندان ومفاهيم جديد آداب معاشرت ظاهرشد.وبا انتقال توليد اقتصادي از مزرعه به کارخانه افراد خانواده ديگر به صورت يک واحد با يکديگر کار نکردند .اماقبل از پايان قرن 19تاريخ نگاران اقتصادي رفته رفته به اصطلاح انقلاب صنعتي خو مي گرفتند ومنظور شان به واقع مجموع نوآوري هاي فني واقتصادي بود.که طي دوره ي1760تا1830درانگلستان پديد آمد.با سازماندهي مرحله اي سير رويدادها در اين دوران روشنتر خواهد شد در نخستين مرحله که در انگلستان ميانه قرن18آغاز شد واختراع نخستين ماشين بخار نيز احتمالا مهمترين نوآوري دوران بوده است.دومين مرحله ازاواسط قرن19آغاز ميگردد ودراصل ارتباط مي يابد به رشد سريع راه آهن- توليد فولاد وجانشيني کشتيهاي بادباني به وسيله ي کشتيهاي بخاري.
در حوالي چرخش قرن انقلاب به مرحله (سومين)پا گذاشت که با رشد صنايع اتومبيل – برق- تلفن مشخص مي گردد
جنگ جهاني دوم سرآغاز مرحله چهارم بود.که وجه تمايزآن توسعه چشمگيري است که درصنايع هواپيمايي .الکترونيک وغيره مشاهده مي شود.
علت هاي انقلاب صنعتي
1) انباشت اطلاعات در عصر کشاورزي.
بي سروصدا ترين علت انقلاب صنعتي را بايد در تراکم تدريجي اطلاعات فني طي عصر کشاورزي جستجو کرد شواهد گوياي پيشرفت هاي فني همه جا در کشاورزي – فلزکاري – اسنخراج کان به چشم مي خورد در نتيجه ي همين پيشرفت ها ذخيره ي اطلاعات ونجربيات فني در قرن 18بسي پر بارتر از قرن 13ودر قرن13بسيارمتراکم تر از قرن8 بود
2)پيشرفت در حمل ونقل آبي وتسخير دنياي جديد
پيش ازورود قطب نما به اروپا در اواخر قرن12کشتيراني دورتراز حد ديد خشکي ها بسيار مخاطره آميز بود وتنها درفاصله هاي کوتاه يا در مناطق شناخنه شده مانند گذرگاه دريايي مانش يا درياي مديترانه صورت مي گرفت. آشنايي با قطب نما در طول چند قرن بعدي به يک رشته پيشرفت هاي فني مهم در کشتيراني انجاميد که بعضي از مهمترين آنها عبارت بود از اختراع سکان عقب-ساختن کشتيهاي بزرگ تر با دکل هاي چند گانه طي قرن 15 دريانوردان اروپايي سفرهاي مخاطره آميزي را به قصد گشودن راههاي جديد بازرگاني به سوي چين وهند وفايق آمدن بر سوداگران خاورميانه آغاز کردند.فاتحان بي درنگ روانه کردن کشتيهاي انباشته از طلا ونقره را به سوي اروپا آغاز کردند
اين امر پيامدهاي چند به بار آورد که يکي از انها رشد شتابان اقتصاد پولي و انحطاط نظام قديمي مبادله ي کالا به کالا بود . رواج پول در جوامع کشاورزي پيشرفته نقش بي نهايت موثري در شکستن سد وبند هاي راه نوآوري ايفا کرد. سرازير شدن سيل طلا ونقره به اروپا تاثير مهم ديگري نيز در برداشت .تورم اين در حقيقت پيامد طبيعي عرضه ي فزاينده پول در جوامعي بود که کالا به اندازه ي کافي توليد نمي کردند.
3) اختراع ماشين چاپ و پراکنده شدن اطلاعات
ماشين چاپ يکي ديگر از نوآوري هاي فني بود که در گسترش زنجيرهاي سنتي جوامع کشاورز اروپاي غربي نقشي بزرگ ايفا کرد . صنعت چاپ گسترش اطلاعات فني وآرا و افکار گوناگون را سرعت بخشيد وعملا به صورت عامل موثري درآمد که مقاومتهاي تاريخي را دربرابر نوآوري وتحول در هم شکست. اختراع گوتنبرگ کميت نوشته هاي چاپي را به ميزان خارق العاده در اروپاي غربي افزايش داد. تاريخ شناسان امروز ماشين چاپ را يکي از عوامل اصلي جنبش مذهبي پروتستان ها ميدانند.
4) پيشرفت در کشاورزي
در سراسر عصر کشاورزي عمده ترين مانع رشد وتوسعه ي جوامع انساني حالت عقب مانده تکنولوژي در کشت وکار بود. رشد داد وستد –کاربرد روزافزون پول وبالاتر از همه پايه هاي نظام سنتي را پوک و لرزان مي ساخت از يک سو شمار فزاينده اي از زمينداران بزرگ دريافتند که به موازات کاهش يافتن هزينه هاي حمل ونقل در اثر پيشرفتهاي کشتيراني بازار بسياري از فراورده هاي کشاورزي به سرعت گسترش مي يابد. از سوي ديگر عوارض تورم سودهاي حاصل از کشتزارهايشان را که بيشتر از اجاره ها وديگر تعهدات مالي منطبق بر قيمت هاي قديم بدست مي آمدبه سرعت کاهش مي داد وزمينداران پي بردند که اگر مي خواهند سطح زندگي سنتي شان محفوظ بماند بايد کار تازه اي انجام دهند.
سه انقلاب صنعتی
ادام اسمیت "ثروت ملل" را در سال 1776 در آغاز اولین انقلاب صنعنتی به نگارش درآورد. با اینکه نگرش اسمیت شگفتآور و فوقالعاده بود، حتی او خود نیز نمیتوانست تصور کند که چه در پیش بود. همچنان که کارگران در کشورهای در حال صنعتی شدن از مزارع به کارخانهها تغییر مکان میدادند، جوامع آنها دچار چنان تحولی میشد که قابل تشخیص نبود. این انتقال بسیار سترگ بود. برآورد شده است که در 1810، در مقایسه با رقم ناچیز 3 درصد اشتغال در بخش تولیدات کارخانهای، 84 درصد نیروی کار ایالات متحده به کشاورزی اشتغال داشت. در 1960 سهم اشتغال کارخانهای به 25 درصد افزایش یافته بود و اشتغال کشاورزی تنها به 8 درصد میرسید. (امروز سهم اشتغال کشاورزی زیر 2 درصد است.) نحوه و محل زندگی، نحوهی آموزش کودکان، سازمان کسبوکار، شکل و فعالیت دولت، همه و همه به شکل چشمگیری در تطابق با این واقعیت جدید دگرگون شدند.
پس از این، دومین انقلاب صنعتی واقع شد، بار دیگر مشاغل جابهجا شدند – این بار از تولیدات کارخانهای به سمت خدمات. هنوز در ایالات متحده و بسیاری از کشورهای صنعتیِ دیگر، به این انتقال با هراس نگریسته میشود، و مردم به جای استقبال از کاهش مشاغل تولیدی برای آن سوگواری میکنند. اما فیالواقع، مشاغل جدیدِ بخش خدمات با سرعتی بسیار بیش از زوال مشاغل تولیدی به وجود آمده اند. در 1960، تقریبا 35 درصد کارگران بخش غیرکشاورزی در ایالات متحده، کالا تولید میکردند و 65 درصد تولیدگر خدمات بودند. در سال 2004، تقریبا تنها یک ششم نیروی کار غیرکشاورزی ایالات متحده در صنایع تولیدگرِ کالا مشغول بودند، درحالی که پنج ششم آنها خدمات تولید میکردند. این یک روند جهان شمول و ادامهدار است. بین 1967 تا 2003، طبق آمار سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی، سهم بخش خدمات از کل مشاغل در ایالات متحده 19 درصد، در ژاپن 21 درصد، و در فرانسه، ایتالیا و بریتانیا تقریبا 25 درصد افزایش یافته است.
همینک ما در مراحل آغازین سومین انقلاب صنعتی، یعنی عصر اطلاعات هستیم. جریان ارزان و آسان اطلاعات در سرتاسر گیتی دامنهی خدمات تجاری را بسیار گسترانیده است، و تحولات گستردهتری نیز در پیش رو است. انقلاب های صنعتی وقایع بزرگی هستند. و همچون دو انقلاب گذشته، سومین انقلاب صنعتی مستلزم تغییرات وسیع در روش زندگی، کار و آموزش آمریکاییان و دیگر ساکنان کشورهای توسعهیافته میباشد.
نگاه کوچکی به تاریخ دو انقلاب اول صنعتی، وحشت از برونسپاری را تخفیف میدهد. اولین انقلاب صنعتی پایان کشاورزی را در ایالات متحده به دنبال نداشت. تنها به این معنی بود که درصد بسیار کوچکتری از امریکاییان برای تامین غذای مورد نیاز کل جمعیت باید در مزارع مشغول کار میبودند. ( یک تقارن جالب تاریخی این است که تعداد امریکاییانی که همینک در مزارع کار میکنند – تقریبا 2 میلیون نفر – تقریبا با تعداد کارگران بخش کشاورزی در سال 1810 در این کشور برابر است.) علت اصلی این انتقال، تجارت خارجی نبود، بلکه افزایش قابلیت تولید کشاورزی بود. و مهمتر اینکه، جابهجایی وسیع نیروی کار از مزارع منجر به بیکاری وسیع نشد. بلکه، این امر به تخصیص دوباره ی نیروی کار به کارخانجات انجامید.
به طور مشابه، دومین انقلاب صنعتی حتی در ایالات متحده که پیشرو در انتقال به سمت خدمات میباشد، به پایان تولید کارخانهای نینجامید. سهم نیروی کار امریکایی شاغل در تولید کارخانهای از سال 1960 به طور چشمگیری کاهش یافته است، ولی رقم کارگران شاغل در این بخش نسبتا کاهش اندکی داشته است. سه نیروی اصلی این تغییر را به پیش برده اند. اول اینکه، افزایش بهرهوری در بخش تولیدات کارخانهای امکان تولید هر چه بیشتر کالاها با صرف هر چه کمتر نیروی کار را به وجود آورده است. دوم اینکه، همچنان که مردم در سراسر گیتی ثروتمندتر شده اند، سلیقههای مصرفی دگرگون شده اند، و مصرفکنندگان بیشتر متقاضی مصرف کالاها (مانند البسه و یخچال) هستند. سوم اینکه، همینک ایالات متحده سهم بسیار بزرگتری از کالاهای تولیدی را در مقایسه با 50 سال پیش صادر میکند. از همهی اینها که بگذریم، سهم تولیدات کارخانهای از GDP ایالات متحده از بیشترین مقدار خود در سال 1953 یعنی 30 درصد به 13 درصد در سال 2004 کاهش یافته است. این کمیت احتمالا سادهترین شاخص کمی از اندازه و بزرگی دومین انقلاب صنعتی تا به امروز میباشد. اما همچون انقلاب صنعتی اول، این انتقال به بیکاری گسترده منجر نشده است.
به طور مشابه، در چند دههی آینده سومین انقلاب صنعتی خود را هر چه بیشتر نشان خواهد داد. گونههایی از مشاغل که میتوانند به آنسوی آبها انتقال یابند، به کلی در ایالات متحده و سایر کشورهای غنی محو نخواهند شد، اما سهم آنها از نیروی کار به طور چشمگیری کاهش خواهد یافت. و این کاهش جوامع را در بسیاری جهات متحول خواهد کرد، بسیاری از این تحولات را که با اشتغال نیروی کار کشورهای غنی به کارهای جدید همراه خواهد بود به سختی میتوان پیشبینی کرد. اما همچون دو انقلاب صنعتی اول و دوم، برونسپاری گسترده به بیکاری گسترده نخواهد انجامید. فیالواقع، جهان از دو انقلاب اول صنعتی سود برد، و محتملا از انقلاب سوم نیز منتفع خواهد شد، اگر سازگاریهای اقتصادی و اجتماعی ضروری را به انجام رساند.
روزشمار انقلاب صنعتي
تغييرات بزرگي كه در قرن هجدهم در انگلستان رخ داد به نام انقلاب صنعتي شناخته مي شود، اختراعات جديدي مثل ماشين بخار كالاها را سريع تر و ارزان تر از قبل توليد مي كرد. در قرن نوزدهم گسترش صنعت به اروپا و آمريكا رسيد. راه آهن سرعت مسافرت را زياد كرد. مردم زيادي در كارخانه ها كار و در شهرها زندگي مي كردند.
1709 ميلادي: كارخانه دار بريتانيايي آبراهام داربي Abraham Darby ،با استفاده از زغال سنگ به جاي چوب، روشي را براي تصفيه (استخراج) آهن از سنگ آهن ابداع مي كند.
1712 : توماس نيوكامن انگليسي Newcomen Thomas ، اولين موتور بخار را براي بيرون كشيدن آب از معادن اختراع مي كند.
1764 : جيمز هارگريوز james hargreaves ، نجار و نيز بافنده انگليسي ماشين نخ ريسي را براي ريسيدن پارچه هاي پنبه هاي اختراع مي كند.
1769: جيمز واتjames watt ، مهندس اسكاتلندي، موتور بخار پيشرفته اي را اختراع مي كند كه قادر است به طور موثري براي راندن ماشين ها بكار رود.
1779: در شهر كل بروگدالCoalbrookdale انگلستان اولين پل آهني ساخته مي شود.
1785 : ادموند كارت رايتEdmund Cartwright كشيش و مخترع انگليسي به منظور بافت پارچه پنبه اي، نوعي ماشين بافندگي را معرفي مي كند كه با استفاده از نيروي محركه سوختي كار مي كند.
1793: الي ويتنگEli Whitney آمريكايي دستگاهي را براي جدا سازي فيبرهاي كتاني از دانه ها و مواد زايد ديگر اختراع مي كند.
1825: اولين خط آهن عمومي بين شهرهاي استاكتونStockton و دارلينگتونDarlington در شمال انگلستان افتتاح مي شود و اولين خط آهن در آمريكا دو سال بعد مورد بهره برداري قرار مي گيرد.
كشتي كانادايي رويال ويليامRoyal William اولين كشتي بخاري است كه اقيانوس اطلس را با نيروي محركه خود مي پيمايد.
1856 : اختراع كوره آهن به وسيله “بسمر”، توليد انبوه فولاد را ممكن مي سازد.
1859 : اولين چاه نفت در “تيتو سويل” در ايالت پنسيلوانيا حفر مي گردد.
نيروي بخار
ماشين هايي كه با نيروي بخار به حركت در مي آمدند، در سال هاي نخستين قرن نوزدهم ميلادي، در كارخانه ها پديدار شدند. يك مهندس اسكاتلندي به نام “جيمز نازميت” چكش بخار را در سال1839 اختراع كرد. اين ماشين پر قدرت، مي توانست با دقت فراوان به قطعات فولادي، ضربه وارد كند . و نازميت از بخار براي تامين نيروي چكش بخار استفاده كرد.
راه آهن
در انگلستان اولين شبكه راه آهن در سال1825 م افتتاح شد، اما اغلب شبكه راه آهن در دهه1840 ساخته شد.
ماشين بخار
اولين ماشين بخار ازقرن هجدهم در انگلستان مورد استفاده قرار گرفت.
آب توسط زغال سنگ گرم مي شد تا ماشين بخار حركت كند.
پول براي سرمايه گذاري
انقلاب صنعتي همچنين به توليد كنندگان ثروتمند براي سرمايه گذاري و بازارهايي براي فروش كالاها، بستگي داشت.
انقلاب كشاورزي
انقلاب صنعتي بدون انقلاب كشاورزي نمي توانست روي دهد، همان طور كه در بريتانيا همزمان با انقلاب صنعتي، انقلاب در كشاورزي پديدار شد. اولين انقلاب صنعتي در بريتانيا بوقوع پيوست، زيرا كه اين كشور واجد تمامي شرايط لازم نظير: اختراعات جديد، زغال سنگ، آبراه، پول، بازار مناسب و كشاورزي پيشرفته بود.
شرايط كار در كارخانه
كارگران كارخانه اغلب6 روز در هفته و در هر روز 14 ساعت كار مي كردند، صاحبان كارخانه ها زنان و كودكان را استخدام مي كردند، زيرا مجبور نبودند به اندازه مردان به آن ها دستمزد بدهند.
قوانين كار در كارخانه ها
در سال1844 م مجلس انگلستان، قانون كار در كارخانه را تصويب كرد، اين قانون مانع كار كردن كودكان زير ده سال در كارخانه ها مي شد.
حقايق ثبت شده
انقلاب صنعتي باعث افزايش بسيار زياد توليدات شد. به عنوان مثال، در سال1870 بريتانيا60 برابر بيش از سال1800 توليد آهن و نيز بيش از ده برابر افزايش توليد در زغال سنگ داشت. صنعت آمريكا، بعدها رشد يافت اين همان رشدي بود كه از قبل پيش بيني شده بود. به عنوان نمونه اين كشور در1870 دست به توليد000 و680 تن فولاد زد و اين مقدار با افزايشي در حدود پانزده برابري، در سال1900 به مرز ده ميليون تن رسيد.
پایان
منابع و ماخذ :
سایت باشگاه اندیشه – به نقل از کتاب تاریخ تحولات اروپا در قرون جدید ، نوشته نقی لطفی و محمد علی علیزاده ، انتشارات سمت
انقلاب صنعتی ، نوشته تامس ساوتکلیف اشتن
تاریخ ایران و جهان ، رشته علوم اجتماعی
سایت : www.firooz.ir
نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر ، نوشته جورج ریتزر
جامعه شناسی ، نوشته آنتونی گیدنز
جامعه شناسی صنعتی ، نوشته نیره توکلی خمینی
مبانی تعاون ، نوشته دکتر حمید انصاری
مطالب مشابه :
خدا وکیلی این عکسها نایاب بودن
تاریخچه زنجان کارکو خلوتی با آسمان دنیای اس ام اس فریادها پایان نامه !!!! پایان نامه
نکاتی برای یک ازدواج موفق (کاریکاتور) !! ...
تاریخچه زنجان کارکو خلوتی با آسمان دنیای اس ام اس فریادها پایان نامه !!!! پایان نامه
پای درد دل دختران
تاریخچه زنجان کارکو خلوتی با آسمان دنیای اس ام اس فریادها پایان نامه !!!! پایان نامه
انقلاب صنعتی 2
تاریخچه زنجان کارکو خلوتی با آسمان دنیای اس ام اس فریادها پایان نامه !!!! پایان نامه
انرژی هسته ای 1
تاریخچه زنجان کارکو خلوتی با آسمان دنیای اس ام اس فریادها پایان نامه !!!! پایان نامه
انرژی هسته ای 2
تاریخچه زنجان کارکو خلوتی با آسمان دنیای اس ام اس فریادها پایان نامه !!!! پایان نامه
انقلاب صنعتی 1
تاریخچه زنجان کارکو خلوتی با آسمان دنیای اس ام اس فریادها پایان نامه !!!! پایان نامه
برچسب :
زنجان کارکو