حکم فقهی رفتن به تالارهای عروسی
هیأت افتای جماعت دعوت و اصلاح مهاباد 0/i>
امروزه پیدا شدن تالارها و بر پایی مراسم مختلف در آنها، از جمله مراسم و جشنهای عروسی همراه با برخی امور خلاف شرع اسلام، مانند رقص و پایکوبی، اختلاط زنان و مردان نامحرم، دادن شاد باش، آرایشهای نامشروع و...، برای شرکت کنندگان بویژه برای کسانی که از تعهد دینی و تقوای ایمانی برخوردارند، به یک معضل تبدیل شده است و حتی برخی افراد در میان شرکت کردن و یا نکردن میمانند، چون هر دو جنبه برای آنان پیامدهایی در بر دارد و از سویی بسیاری دیگر، از حکم واقعی شرکت کردن در این گونه مجالس بیاطلاع میباشند. لذا بر آن شدیم حکم شرعی شرکت در این مراسمها را برای استفاده عموم خواهران و برادران دینی روشن نمائیم.
حکم تالارهای عروسی:
اصل تالار از نظر شرع اسلام
ممنوع نمیباشد و مانند بسیاری دیگر از ابزار، اماکن و کالاهای مورد
استفاده در زندگی، بسته به اینکه چگونه و چه استفادههایی از آن میشود،
حکم آن تفاوت میکند. اگر استفاده از تالار بدور از ارتکاب امور خلاف شرع
باشد، نه تنها اشکالی ندارد بلکه جزو وسایل مباح محسوب بوده و حتی
مهمانداری در آنها نسبت به جاهای دیگر مانند منازل، مساجد و ...، نظر به
سهولت در کار و وجود امکانات مختلف مهمانداری و پذیرایی، ارجحیت پیدا
میکند و هر جایی که منکرات شرعی در آن ارتکاب شود، حکم تالار را پیدا
خواهد کرد و به تعبیری خود تالار نامشروع و منکر نیست بلکه با نحوهی
برگزاری مراسم، صورت نامشروع به خود میگیرد و باعث میشود که شرکت در آن
نامشروع باشد.
منکرات مراسم عروسی:
ازدواج قبل از اینکه یک عادت
اجتماعی یا یک سنت دینی باشد یک امر طبیعی است. قانون زوجیت به عنوان یک
سنت الهی در میان پدیدههای هستی از جمله در میان درختان و نباتات حاکم
است. این قانون در راستای بقای طبیعت و دوام حیات حیوانی و نباتی نقش اساسی
ایفا میکند و به فرمودهی قرآن از هر چیز دو زوج آفریده شده است.
(الذاریات /49)
علاوه بر این، ازدواج یک سنت دینی نیز میباشد که در
قرآن مجید و سنت نبی اکرم(ص) بدان اشاره شده و جوانان و هر کس نیازمند آن
باشد، بدان تشویق گردیده است. از نگاه دین اسلام، امر ازدواج از آغازین
مرحلهی آن، که مرحلهی انتخاب است تا آخرین مرحله که مراسم جشن و عروسی
است، بسیار ساده و کمهزینه بوده و در صورتی که به توصیههای دین عمل شود،
خیلی آسان برپا شده و بسیار پربرکت و ماندگار و با نتیجه خواهد بود. اما
متأسفانه با نفوذ فرهنگ بیگانه و دور شدن مردم از روح تقوی و دینداری و خو
گرفتن به چشم و همچشمی، بسیاری از روشها، سنن و آداب دینی آن متروک و به
عادات و آداب غیر شرعی تبدیل شده است. به همین خاطر زوجین به جز چند روز
اول زندگی، خود را همسر یکدیگر به حساب نمیآورند و درصد زیادی از
ازدواجهای امروزی به طلاق منجر میشوند. گاهی جدایی ناشی از این ازدواجهای
بیبرکت، یک یا چند فرزند بخت برگشته را هم بیپدر و مادر و از زندگی طبیعی
و همراه با سعادت، محروم میسازد.
منکرات و امور ناپسند و غیر شرعی ازدواجهای امروزی بسیار بیشتر از
آن است که بتوان آنها را در یک مقاله جای داد. برای نمونه با هم بودن پسر و
دختر قبل از خواستگاری و عقد برای مدتهای زیاد و به صورت خلوت، تحت عنوان
شناسایی یکدیگر و تفاهم و غیره، رفتن عروس و داماد با هم و بدون همراهی کسی
دیگر به آرایشگاه و آزمایشگاه قبل از عقد، زیاده روی در مهریه بویژه در
بخش قرض آن که به یک مسألهی تشریفاتی تبدیل شده و داماد از اول تا آخر قصد
پرداخت آن را ندارد، - در حالیکه چنین شوهرهایی طبق حدیث روز قیامت زنا
کار به حساب میآیند. (مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، الحافظ الهيثمي، شماره
6654)- و... را میتوان از این منکرات برشمرد.
با این وجود به برخی از
این منکرات به طور خلاصه اشاره میشود تا هر خواهر و برادر دینی چه به
عنوان اقدام کننده برای ازدواج و چه به عنوان مهماندار یا دعوت شده، از
احکام مراحل مختلف ازدواج بیاطلاع نماند و بتواند موضع درست و شرعی را در
برابر آنها اتخاذ کند:
1- آرایش
خودآرایی زنان خواه با لباس باشد یا با
زیور آلات و دیگر وسایل آرایشی، جز پیش زنان یا مردان محرم مانند پدر،
برادر، شوهر و ... جایز نمیباشد. زیرا منجر به نظر حرام و و فریب کسانی که
در صدد ازدواج هستند خواهد بود.
قرآن مجید میفرماید « ... وَلَا
يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا...»(نور/31)ترجمه:
نباید(زنان) زیور خود را نمایان کنند مگر آن قسمت که پوشاندنش ممکن نیست
مانند ظاهر لباس، صورت کف دستان و... .
حال نوع آرایش را هم نباید از
نظر دور داشت چرا که برخی آرایشها مانند خالکوبی، تغییر شکل ابرو، مگر در
حد اصلاح و آن هم با اذن و اجازهی شوهر ... حرام میباشد.
2- عطر زدن:
استعمال عطر برای زنان هنگام رفتن به
میان مردان نامحرم جایز نمیباشد زیرا توجه آنان را جلب مینماید و در حدیث
پیامبر گرامی(ص) آمده است: « أَيُّمَا امْرَأَةٍ اسْتَعْطَرَتْ فَمَرَّتْ
بِقَوْمٍ لِيَجِدُوا رِيحَهَا فَهِيَ زَانِيَةٌ» (مسند امام احمد
شماره18879) ترجمه: هر زنی خودرا معطر نماید و از مقابل قومی(مردان) رد شود
به هدف اینکه بوی او را استشمام کنند چنین زنی (از نظر گناه) زناکار به
حساب میآید.
3- برهنگی
میدانیم که زنان نباید پیش بیگانگان
(مردان نامحرم) به جز صورت و کف دستان را نمایان سازند ولی زنانیکه به
تالارها و مراسم شادی و عروسی دعوت میشوند، بیشترشان از هیچ آرایش و
پیرایشی فروگذار نمینمایند و با آرایش تمام و برهنگی شرم آور، حضور پیدا
میکنند، در حالیکه برخی از آنان برای شوهر خود بسیار بیتوجه بوده و
کمترین آرایش را از خود نشان میدهند.
موضوع پوشش و حجاب زنان چیزی نیست
بر هیچ فرد مؤمنی مخفی باشد، چون در قرآن و احادیث نبوی بسیار برآن تأکید
شده است و در اینجا برای نمونه به حدیثی از حضرت رسول(ص) استدلال میشود که
فرموده است: «... وَنسَاء كَاسيَات عَارِيَات ...» پیامبر(ص) در این حدیث
مانند یک معجزه از آینده خبر داده و میگوید: دو دسته در میان مردم پیدا
میشوند که تا به حال آنان را ندیدهام: یکی از آنان زنانی هستند که به
ظاهر لباس پوشیدهاند ولی در واقع لخت و عریان میباشند، چون لباسشان یا
نازک است و پوست بدن، از زیر آن دیده میشود و یا ناقص است و همهی بدن را
نمیپوشاند و یا اینکه اندامی و بدن چسپ است و جاهای حساس بدن را مجسم و
نمایان میسازد. پیامبر عظیم الشأن(ص) بعد از ذکر چند وصف دیگر برای آنان
مانند خرامان راه رفتن و... میگوید چنین زنانی به بهشت داخل نمیشوند و
حتی بوی آن را هم استشمام نمیکنند در حالیکه بوی خوش بهشت از مسافتها به
مشام میرسد. (صحیح مسلم شماره 5704)
4- اختلاط زنان و مردان
در هم آمیختن زنان با مردان با سه حالت صورت میپذیرد و اینک حکم هر یک از این سه حالت:
الف) اختلاط زنان با مردان محرم مانند پدر، برادر، عمو، دائی و... که بدون اشکال جایز میباشد .
ب)
اختلاط زنان با مردان نامحرم به هدف رسیدگی به وظیفه و انجام کارهای ضروری
روزمره مانند تعلیم و تعلم، خرید و فروش، علاج و تداوی، اقامهی دعوی،
دفاع و شهادت در دادگاه یا غیر آن، برگزاری مراسمهای شرعی و یا مباح مانند
جشن عروسی، ضیافت و پذیرایی و... که این حالت نیز به شرط خودداری از نگاه و
تماس جز در حد ضرورت و لزوم و با رعایت حجاب، شرعی جائز میباشد.
ج)
اختلاط زنان با مردان بیگانه (نامحرم) بدون ضرورت، خواه با رعایت حجاب باشد
و یا بدون آن، بویژه اگر به هدف فساد، جلب توجه و جذب طرف مقابل باشد که
این حالت حرام بوده و باید به شدت از آن خودداری شود.
بدون شک آنچه امروزه در جریان انجام بیشتر مراسمها از جمله مراسم
عروسی در تالارها یا غیر آن دیده میشود اکثراً از نوع سوم بوده و منجر به
فساد و گناه میشود زیرا:
1- برخی از زنان و دختران متأسفانه خود را به طور کامل آرایش داده،
لباسهای ناقص یا نازک میپوشند و با استفاده ازعطرها و ویدکلونهای گرانبها
خود را برای جذب دیگران و نگاههای ناروا آماده میسازند. حتی اینگونه
دختران و زنان گاهی بدون اذن و اجازه اولیا و شوهران خود و فقط با دعوت
برگزارکنندهی مراسم در آن شرکت میجویند و در بسیاری موارد هیچ یک از
محارم خود را به همراه ندارند.
2- شرکت در این مراسمها اغلب به رقص و پایکوبی زنان و مردان با هم و
حتی احیاناً خلوت حرام در گوشه و کنار محل مراسم، منجر میشود که این امر
هم به خودی خود جزو اعمال حرام و ناشایست به حساب میآید.
دلایل تحریم اینگونه اختلاطها از قرآن و سنت:
1- آیه
30 و31 سورهی نور که به خودداری از نگاه حرام، پاکدامنی، حفظ فروج، مخفی
نگاه داشتن زینت و رعایت حجاب در مقابل نامحرمان دستور میدهد.
قُلْ
لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ
ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ (30)
وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ
فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا
وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ
زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ
بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ
إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ
نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ
أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ
يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ
لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ
جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (31) ترجمه: به
مردان باایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند، و فروج
خود را حفظ كنند، اين براى آنها پاكيزه تر است، خداوند از آنچه انجام مى
دهيد آگاه است. و به زنان باايمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود)
فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر
است آشكار ننمايند، و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سينه خود افكنند (تا
گردن و سينه با آن پوشانده شود) و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى
شوهرانشان يا پدرانشان يا پدر شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران همسرانشان يا
برادرانشان يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم كيشان
يا بردگانشان (كنيزانشان) يا دنباله رواني كه تمايلى به زن ندارند يا
كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند، آنها هنگام راه رفتن
پاىهاى خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانيشان دانسته شود. (و صداى خلخال
كه بر پا دارند به گوش رسد وجلب توجه کند) و همگى به سوى خدا بازگرديد اى
مؤمنان تا رستگار شويد.
2- ابو اسید انصاری روایت کرده است که رسول خدا(ص) در بیرون مسجد
زنان را دید که در حال راه رفتن با مردان مختلط شدهاند فرمود: «
اسْتَأْخِرْنَ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَكُنَّ أَنْ تَحْقُقْنَ الطَّرِيقَ
عَلَيْكُنَّ بِحَافَاتِ الطَّرِيقِ » (روایت از ابو داودشماره حدیث(5272)
البانی حدیث را حسن داشته است) ترجمه: درنگ کنید(واایستید) چون شما نباید
در وسط راه بروید(و با مردان مختلط شوید) بلکه باید در کنارههای راه حرکت
کنید. راوی گفته است«فكانت المرأة تلتصق بالجدار حتى إن ثوبها ليتعلق
بالجدار من لصوقها به »ترجمه: با این دستور پیامبر(ص) زنان چسپیده به دیوار
راه میرفتند و گاهی به علت چسپیدن به دیوار لباسهایشان (در برآمدگیهای
دیوار) گیر میکرد.
3- ابو سعید خدری(رض) روایت کرده است که رسول خدا(ص) در بخشی از حدیث فرمود:
«...
وَاتَّقُوا النِّسَاءَ فَإِنَّ أَوَّلَ فِتْنَةِ بَنِى إِسْرَائِيلَ
كَانَتْ فِى النِّسَاءِ »(روایت از مسلم با شماره 7124) ترجمه: از (ارتکاب
گناه در رابطه با) زنان بپرهیزید چرا که اولین گرفتاری(مصیبت و بیدینی)
بنی اسرائیل در رابطه با زنان بود.
4- حدیث رسول خدا(ص) که فرمود: « مَا تَرَكْتُ بَعْدِى فِتْنَةً
هِىَ أَضَرُّ عَلَى الرِّجَالِ مِنَ النِّسَاءِ » (روایت از مسلم با شماره
7121) ترجمه: بعد از خودم فتنه و مصیبتی زیانبارتر از (فتنهی) زنان برای
مردان به جا نگذاشتهام.
5- خلوت
تعریف: خلوت حرام آن است که مرد و زن در
کنار هم قرار بگیرند به گونهای که کسی آنها را نبیند وکلامشان را نشنود.
(فتح الباری، تعلیق بن باز، ج 9 ص333).
داخل شدن بر زنان اگر خلوت هم
رخ ندهد مادامی که ضرورت و لزومی در کار نباشد، جایز نیست ولی در صورتی که
خلوت متحقق شود به گونهای که زن و مرد در جایی قرار گیرند که هیچ احدی نه
مرد نه زن و حتی کودکان نیز آنان را نبینند و صدایشان به گوش کسی نرسد، این
خلوت حرام میباشد و نباید به هیچ وجه صورت پذیرد.
دلایل تحریم خلوت:
الف) عقیبه بن عامر روایت
میکند که رسول خدا(ص) فرمود: إِيَّاكُمْ وَالدُّخُولَ عَلَى النِّسَاءِ
فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ الْأَنْصَارِ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَفَرَأَيْتَ
الْحَمْوَ قَالَ الْحَمْوُ الْمَوْتُ » (روایت از بخاری با شماره5232 و
مسلم با شماره 5803)، ترجمه: از وارد شدن بر زنان بپرهیزید، یکی از انصار
گفت ای رسول خدا حکم وارد شدن خویشان مرد (مانند برادر، عموزاده، و ...) بر
زنش چیست؟ فرمود داخل شدن این گونه کسان بر زن به منزلهی مرگ است.
به نظر امام نووی کلیهی اقارب(خویشان) ذکور مرد به استثنای پدران و اجداد در حکم برادر، عموزاده، و ... میباشند.
منظور
حدیث این است که خطر این اقارب از اجانب (بیگانگان) بیشتر است چون احتمال
ماندن زیاد و در معرض گناه واقع شدن آنان، به دلیل فامیل بودن بیشتر است.
ب)
رسول گرامی اسلام(ص) در بخشی از حدیثی دیگر گفته است: «... وَلاَ
يَخْلُوَنَّ أَحَدُكُمْ بِامْرَأَةٍ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ
ثَالِثُهُمَا...»(بیهقی، السنن الکبری، شماره13904) ترجمه: نباید هیچ یک از
شما با هیچ زنی خلوت کند چون شیطان سومین آنان خواهد بود.
6- رقص و پایکوبی
رقص و پایکوبی به صورت امروزی که
با اختلاط زنان و مردان و آرایشهای غلیط و لباسهای نا مناسب و نیمه عریانی
زنان همراه است، حرام است و شکی در آن نیست و نیازمند استلال نمیباشد چرا
که در این رقصها علاوه بر موارد مذکور، تماس بدنی نیز صورت میگیرد. آن
هم تماس با بدن برهنه یا با لباس نازک و یا مفاتن(جاهای شهوت انگیز) بدن
طرفین، کاری که مفاسد فراوانی بر آن مترتب میشود. به طور خلاصه میتوان
گفت، در رقص و پایکوبیهای امروزی منکرات و مفاسد زیر همزمان متحقق میشود:
نگاه حرام، تماس نامشروع، برهنگی حرام، گوش دادن به موسیقی و آوازهای
مبتذل، برباد رفتن پول با پرداختن آن به آوازخوانها، تحریک جنسی حاضران،
بدآموزی برای کودکان معصومی که هنوز به این کارها آلوده نشدهاند و...
7- فیلمبرداری و عکاسی
این کار- اگر به هدف تقدیس و
پرستش نباشد- در ذات خودش حرام نمیباشد و مانند بسیاری از ابزار کار و
وسایل زندگی میتوان آن را در راههای صحیح و برای اهداف مشروع به کار گرفت.
اما این استفادهی نامشروع است که آنهارا حرام یا مکروه میسازد. چرا که
تصویر یا فیلم، صحنه یا عملی را به صورت ثابت یا متحرک ثبت و بازگو
مینماید کاری که هم به منظور یادگاری و هم با اهداف دیگر بسیار مفید به
نظر میرسد. خاصه اینکه اگر فیلمبرداری از مراسم عقد گویا و با کیفیت عالی و
بدون دست کاری باشد، سند معتبری است بر وقوع عقد و به نظر میرسد اگر
جنبهی تعبدی حضور شهود را در نظر نگیریم صادقترین شاهد و گویاترین گواه بر
وقوع عقد تلقی میشود و حتی تصویر میتواند برخی از نقشهای سند و دفتر ثبت
ازدواج را هم ایفا کند و شاهدی است که از نگاه همهی مذاهب، بدون تزکیه یا
تقلید پذیرفته شده و عادلتر از آن شاهد پیدا نمیشود. ولی متأسفانه
فیلمبرداریهای امروزی غالباً به گونهای انجام میشود که از دایرهی شرعی
بودن خارج شده و صورتی نامشروع به خود میگیرد. زیرا فیلمبردار به جای ثبت
واقعهی عقد و به تصویر کشاندن عموم مراسم- به گونهای که فیلم مورد سوء
استفاده واقع نشود- از خانم عروس و زنان دیگر که غالباً فاقد حجاب و نیمه
عریان هستند و بالباسهای مبتذل و آرایشهای غلیظ به میدان آمدهاند،
فیلمبرداری کرده وسپس فیلم را با آوازهای مبتذل ترکیب و در مقابل هزینهای
کمرشکن، تحویل داماد مینماید و این تازه اول کار است، چون فیلم، که مملو
از تصاویر دختران وزنان نامحرم میباشد دست به دست گشته و در اختیار هر کس و
ناکسی قرار داده میشود و چشم هر طمعکاری با آن روشن میگردد.
8- حضور مطربان و آوازخوانان(تیپهای موسیقی)
یکی دیگر از منکرات مراسم عروسی در تالارها وغیر آن دعوت از تیپهای موسیقی و منکرات ناشی ازحضور این به اصطلاح هنرمندان است.
قبل
از اینکه به بحث و بررسی این منکر بپردازیم بجاست مطلبی را خاطر نشان
سازیم و آن اینکه باید بدانیم آواز وموسیقی را نمیتوان به طور کلی رد یا
تأیید نمود و دیدگاه صاحبنظران مسلمان در این زمینه متفاوت میباشد؛ برخی
از نویسندگان به ویژه کسانی که دارای تفکر سلفی میباشند، آوازخواندن و
نواختن موسیقی را مطلقاً حرام میدانند و در این رابطه شواهدی از قرآن کریم
و سنت رسول خدا (ص) را مورد استناد قرار میدهند. در مقابل این دسته
نویسندگانی هستند که آواز و موسیقی را نه مطلقاً حرام دانسته ونه به طور
کلی میپذیرند. این دسته نیز برای خود به یک دسته از دلایل نقلی و عقلی
استدلال کرده و ضمناً دلایل دستهی اول را مورد نقد وجرح قرار میدهند که
البته این مطلب بحث خاصی طلبیده و باید جدا گانه به آن پرداخته شود.
(طالبان تحقیق بیشتر را به کتاب نفیس استاد محمد غزالی مصری موسوم به «نگرش
نو در فهم احادیث نبوی» ترجمه از عربی به فارسی از آقای داود ناروئی
صص151-111 ارجاع میدهم)
بعد از طرح دو دیدگاه فوق جا دارد به دیدگاه مذاهب فقهی هم نگاهی بیندازیم:
مجتهدان
مذاهب فقهی هم مانند نویسندگان غیر مجتهد در رابطه با حکم آواز و موسیقی
یکدست و همنوا نیستند. بلکه از نگاه برخی از آنان آواز وموسیقی، تحت شرایط
خاص جایز میباشد و از دید برخی دیگر حرام قلمداد شده است. اینک به نقل
آرای فقها و صاحب نظران مقید به مذاهب مبادرت میشود:
الف) مذهب امام ابو حنیفه(رحمه الله): آوازخواندن از نگاه علمای
حنفی مذهب مورد اختلاف میباشد؛ بعضی آن را هم برای جشن عروسی و هم برای
تمرین بر فصاحت زبان و سنجیدن وزن و قافیه و هم در صورتی که شخص آن را برای
خودش و به هدف رفع غم وخستگی بخواند، جایز دانستهاند، در حالیکه برخی
دیگر آن را گناه کبیره تلقی کردهاند خاصه موقعی که آوازخوان به توسط آواز،
مردم را در ارتکاب گناه کمک نماید.(البحر الرائق، شرح کنز الدقائق، ج18،
ص284)
ب) مذهب امام مالک: به نظر مجتهدان مذهب امام مالک(رحمه الله)
آوازخواندن اگر همراه با موسیقی نباشد مکروه است واگر موسیقی با آن نواخته
شود؛ چنانچه آلت موسیقی زهدار باشد ممنوع و حرام ودر غیر این صورت، مکروه
میباشد.(الفواکه الدوانی، ج8، ص159)
این فقیهان همچنین گفتهاند گوش
کردن آواز اگر از طرف مرد خوانده شود بدون اشکال است، مگر اینکه آوازخوان
خود را به شکل زنان درآورده باشد و اگر از طرف زن خوانده شود در صورتی که
آواز شهوت برانگیز یا محتوایش زشت و ناپسند باشد یا اینکه موسیقی با آن
نواخته شود، حرام است ودر غیر این صورت مکروه. (حاشية الصاوي على الشرح
الصغير، ج5، ص211 و حاشیة الدسوقی علی الشرح الکبیر، ج8، ص417)
ج) مذهب امام شافعی: درمتون محوری فقه مذهب شافعی(رحمه الله)
آوازخواندن و گوش کردن آن اگر همراه با موسیقی نباشد، مکروه دانسته شده و
حرام نیست ولی استعمال برخی آلات موسیقی از جمله آلاتی که مخصوص مجالس
شرابخواران است و نیز گوش دادن به آنها تحریم شده است.(السرج الوهاج،
صص603و604) در کتاب الفقه الإسلامی وأدلته ج3ص574 آمده است که قول مشهور
مذاهب چهارگانهی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی براین است که استعمال و
استماع آلات موسیقی اگر صدای آنها شادی آور وطرب افزا باشد حرام است. برخی
از مجتهدان مذهب امام شافعی(رحمه الله) آواز و موسیقی را بسته به پیامی که
با خود دارند و تأثیری که بر شنونده میگذارند، حلال یا حرام دانستهاند.
از جمله امام محمد غزالی اصل را درموسیقی و آواز بر حلال بودن نهاده و
میگوید این عوارض است که آواز و موسیقی راحرام یا مکروه مینماید وگر نه
در اصل و بالذات مباح میباشند. (إحیاء علوم الدین، ج2، صص278-247)
د) مذهب امام احمد بن حنبل(رح): مفتیان این مذهب هم در رابطه با حکم
آواز و موسیقی متفق القول نیستند؛ برخی از آنان مانند خلال، أبو بكر عبد
العزيز، ابراهيم بن سعد، عنبري و بسیاری از اهل مدينه، آوازخواندن را مشروط
به اینکه منکر دیگری به آن اضافه نشود، بدون کراهت مباح دانستهاند.
دستهای دیگر از علمای این مذهب آن را مکروه و عدهای هم آن را حرام معرفی
کردهاند. در این مذهب در بارهی تمام ابزارهای موسیقی که در عصر تدوین فقه
وجود داشته نیز رأی واحدی ابراز نشده است بلکه اکثر آنها حرام، تعدادی
بدون شرط مباح و بعضی هم اگر همراه با کف زدن، آواز ورقص باشند مکروه و
گرنه مباح انگاشته شدهاند. (الشرح الکبیر لابن قدامه، ج12، صص50-48).
البته فقهای مذاهب هرکدام برای دیدگاه خود دلایلی ابراز و ادلهی دیدگاه
مقابل را مورد نقد یا تأویل قرار دادهاند، ولی به خاطر پرهیز از به درازا
کشیدن مطلب از آوردن آنها خودداری میشود.
اما رأی و نظر فقهای مقید به مذاهب و افراد مستقل، در مورد حکم آواز
و موسیقی هرچه باشد، نمیتوان به هیچ وجه عمل تیپهای موسیقی امروزی شرکت
کننده در مراسم عروسی و اوضاع و احوال حاکم بر آنها را، مجاز دانست بلکه
بدون تردید باید کار آنها را نامشروع و خارج از دایرهی مباحات قلمداد کرد.
در نتیجه باید اذعان کرد که هم دعوت از آنها نامشروع و هم حضور پیدا کردن
در مراسمهایی که با حضور و هنرنمایی این تیپها برگزار میشود، حرام
میباشد.
اینک عناصری که موجب حرمت این هنرنمایی و کسب درآمد از طریق آن و گوش کردن آن میشود:
الف) استفاده از آن برای رقص و پایکوبی نامشروع
اگر
چه هنر آواز و موسیقی را- همچنان که اشاره شد- نمیتوان با هر شرایطی و به
طور مطلق حرام و قابل انکار، تلقی کرد. اما چون در جشن عروسی غالباً برای
برپایی رقص و پایکوبی از آن استفاده میشود، رقصی در شکل حرام آن که با
شرکت و اختلاط زنان و مردان، فراهم میآید که شامل تماس حرام، نگاههای
ناروا، تبرج و لختی و عریانی و... میباشد، نمیتوان آن را مباح تلقی کرد و
بدون شک باید هم نمایش و هم استفاده و بهرهبرداری از آن را در حوزهی
محرمات قرار داد و به انکار آن پرداخت.
ب) کمک مالی به تیپ موسیقی( اعانه به معصیت)
در
قرآن مجید آمده است: « ...وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ
وَالْعُدْوَانِ...» ترجمه: همدیگر را در کارهای حرام و در عداوت همکاری
نکنید»(مائده/2).
شکی نیست که امروزه تیپهای گردانندهی مجالس عروسی و
رقص با اختلاط زن و مرد، اگر از جانب مهماندار هم کمک مالی نشوند، با
حیلههایی که به کار میگیرند از جمله با مدح بیجای شرکت کنندگان با سرودن
شعر همراه با آواز- که خود حرام دیگری است- از آنان هم پول(شادباش) دریافت
میکنند، که این کمک از طرف هر کسی باشد، اعانه در راه معصیت و تقویت کار
حرام به حساب آمده و از نظر شرع نارواست. از سوی دیگر برخی از شرکت کنندگان
پولی را که به خنیاگران میپردازند، برای حفظ حرمت خود و از روی ناچاری و
رودروایستی میپردازند و به اصطلاح شرعی عنوان« غصب الحیاء» به خود گرفته
واین بر حرمت آن میافزاید و کاری است منکر و غیر شرعی.
ج) ایجاد مزاحمت صوتی
گروههای
هنری آواز و موسیقی که خمیر مایهی برگزاری مراسم شادی امروزی به حساب
میآیند، منکر دیگری که مرتکب میشوند این است که با پخش صدای آواز و
موسیقی- از طریق بلندگو و باندهای قوی که در داخل سالن و پیرامون محل
برگزاری مراسم نصب میکنند- به قول معروف آلودگی صوتی ایجاد مینمایند که
هم برای شرکت کنندگان و هم برای اطرافیان، حتی با فاصلههای چند کیلومتری
باعث مزاحمت میشوند، که علاوه بر شرع و وجدان اگر قانونی انسانی هم حاکم
باشد باید از آن جلوگیری به عمل آورد.
آری این صداهای قوی و نامطبوع اگر
بزرگان شرکت کننده هم به هر دلیلی با آن کنار بیایند و شر وپیامدهای
ناگوار روحی آن را مورد مسامحه قرار دهند، گناه اطفال و کودکان بیگناهی که
به تبعیت از والدینشان، درآنجا حضور پیدا کرده و اصلاً به سن احساس لذت از
موسیقی و آواز نرسیدهاند چیست؟ همچنین مردم دیگری که از کوچک و بزرگ،
جوان و پیر، سالم و بیمار، خوشحال و غمگین، ناخواسته در اطراف تالار واقع
شدهاند یا بهتر بگوییم، تالار را به صورت غیر قانونی در نزدیکی آنان
ساختهاند چه گناهی دارند که باید هرماه و هر هفته و هر روز، زجر برگزاری
اینگونه مراسم را بکشند و با قرار گرفتن در معرض این صداهای گوشخراش، تلخی
آلودگی صوتی را بچشند؟! در حالی که همه میدانیم بعضی اوقات به سبب این
سروصداهای ناخواسته حتی در داخل مساجد و منازل، کسی حرف کسی را نمیفهمد و
به مدت چندین ساعت در روز و یا چندین روز در هفته و احیاناً هر روز باید
این صداهای مزاحم را شنید و زجر آن را کشید!
9- دعوت از اغنیا و اهمال فقرا
دعوت مردم به
مراسم عروسی و به تعبیر کتابهای فقهی (ولیمهی عرس) یک امر دینی است و برای
هر کس سنت است که در حد توان خویش، مردم را به مراسم دعوت نماید؛ مشروط به
اینکه در میان ثروتمند و فقیر فرق نگذارد. در حدیث نبوی آمده است« شر
الطعام طعام الولیمة یدعی الیها الأغنیاء و یترک الفقراء و من لم یجب
الدعوة فقد عصی الله ورسوله» (رویت مسلم و بخاری) ترجمه: بدترین طعام طعامِ
دعوتی است که ثروتمندان در آن دعوت میشوند، اما فقرا فرا موش میگردند،
در حالی که هرکس دعوت را اجابت نکند از فرمان خدا و رسولش(ص) سرپیچی نموده
است.
در روایتی دیگر آمده است: «بدترین طعام طعام دعوتی است که کسی که
آن را اجابت میکند (به آن نیاز دارد) از آن منع میشود و کسی که آن را
اجابت نمیکند (به آن نیاز ندارد) به آن دعوت میشود»
10- فوت نماز
یکی دیگر از منکراتی که بیشتر مدعوین تالارهای عروسی مرتکب آن میشوند بیتوجهی به نماز یا ترک آن است، چون:
نخست:
متأسفانه مراسم عروسی به دلیل تعطیلی ادارات و مدارس غالباً در روزهای
جمعه برگزار میگردد و نماز جمعهی اکثر دعوت شدگان فوت میشود و نه
مهماندار و نه دعوت شدگان در فکر نماز جمعه که واجب است نمیباشند.
دوم:
چنانچه مراسم در روزهای دیگر هفته واقع شود، نماز ظهر و عصر و چه بسا نماز
مغرب هم از دست میروند و اگر مراسم شبانه اجرا شود، نماز مغرب و عشا به
خاطر برپایی مراسم و خستگی و نماز صبح هم به سبب ماندن در خواب فوت
میشوند.
البته علت فوت شدن نمازها در سببهای فوق خلاصه نمیشود؛ بلکه
اسباب دیگری هم وجود دارد که در فوت شدن نمازها دخیل و مؤثر میباشند؛
مانند نبود نمازخانه و امکانات لازم برای نماز خواندن در برخی از تالارها و
نیز میتوان به جو حاکم بر محل برگزاری مراسم نیز اشاره کرد، زیرا از یک
طرف متأسفانه بعضی از کسانی که در اینگونه مراسمها شرکت میجویند اهل نماز
و تقوی نیستند و از طرفی دیگر آواز و موسیقی حرام، سروصدای حاکم بر جمعیت و
همچنین اختلاط مردان و زنان آرایش کرده، روح معنویت و خدا ترسی را در
افراد اهل نماز مضمحل ساخته و جنبهی فجور و بیتقوایی افراد را افزایش
میدهد، به گونهای که ممکن است ترک نماز بسیار آسان باشد و هیچ سؤالی را
بر نیانگیزد ولی برعکس خواندن نماز جای سؤال باشد!!
11- مصرف مشروبات الکلی
متأسفانه در برخی از
مراسمهای برگزار شده در تالارها و حتی در غیر آنجا، تعدادی از افراد از
خدا بیخبر که اهل برنامه و معتاد به مصرف مشروب هستند و یا در اثنای مراسم
نیروی شیطانیشان تحریک شده و فضا را مناسب میبینند، به مصرف مشروب روی
میآورند و با ار تکاب این جرم مرتکب جرایم دیگری هم میشوند که برای نمونه
میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
الف) گرم کردن بازار مشروب فروشان
ب) بدآموزی و معتاد کردن دیگران
ج) رخدادهای ناگواری چون طمع در ناموس مردم و احیاناً پیش آمدن جنگ و نزاع و حتی قتل و خونریزی در اثر آن
د) تصادف و وقوع خسارتهای مالی و تلفات جانی به علت مستی و بدمستی
آنچه
ذکر گردید گوشهای از منکراتی است که در اکثر مراسمهای عروسی امروزی به
وقوع میپیوندد و کمتر مراسمی هست که همه یا چندین منکر از منکرات فوق را
در خود جای ندهد. بنا براین شرکت در چنین مجالس و مراسمی نه تنها از نظر
شرع اسلام جایز نمیباشد بلکه باید به مثابهی یک منکر با آن به مبارزه نیز
برخاست.
زیرا همچنان که گفته شد شیوهی برگزاری آنها و برخی از وقایعی
که در آنها به وقوع میپیوندد، هم از نگاه مذاهب فقهی و هم ازدید افراد
مستقل و آگاه از حلال و حرام در اسلام، در حوزهی حرام و منکرات قرار
میگیرند و این صاحب نظران با وجود اینکه اجابه دعوت را واجب یا حد اقل سنت
میدانند، رفتن به چنین جاها را به علت وجود منکرات، جایز نمیدانند و همه
همرأی هستند بر اینکه در اینگونه مراسمها نباید شرکت کرد، مگر در صورتی
که بتوان از وقوع منکرات جلوگیری نمود.
ضیافت و مهمانی در شرع اسلام:
ضیافت و مهمانی در شرع اسلام، به مناسبتهای مختلفی تجویز گردیده و در هر مناسبتی با کلمهی خاصی از آن تعبیر شده است مانند:
1. دعوت در مراسم عقد کنان به «إملاک» یا «شِنْدِخِيّ» از آن تعبیر شده است
2. به
مناسبت عروسی«ولیمه»گفته میشود. علمای شافعی مذهب گفتهاند ولیمه را برای
هر دعوتی میتوان به کار برد ولی اگر بدون قید اطلاق شود بر دعوت عروسی
حمل میگردد.
3. به مناسبت زایمان«خُرس» یا «خُرص» آمده است
4. به شکرانهی تولد فرزند«عقیقه» میگویند
5. به مناسبت ختنه«إعذار» گفتهاند
6. به مناسبت برگشتن از سفر اصطلاح «نقیعه» به کار برده میشود
7. به مناسبت خریدن یا ساختن خانه ضیافت را«وکیره» گفتهاند
8. به مناسبت عزاداری«ضیمه» مصطلح است
9. به مناسبت حفظ قرآن و ختم هرکتاب دیگری« حِذاق یا حِذاقه » گفتهاند
10. برای
طعام و سفرهی هر دعوتی«مأدُبه» یا «مأدَبه» استعمال شده است. بویژه اگر
به هدف کسب مدح و ثنای دعوت شدگان باشد. (حواشی الشروانی، ج7، ص424)
حکم دعوت و پذیرفتن آن
در احادیث نبی اکرم(ص) آمده است:
«
إِذَا دُعِىَ أَحَدُكُمْ إِلَى الْوَلِيمَةِ فَلْيَأْتِهَا » ترجمه: هرگاه
یکی از شما به مهمانی دعوت شد باید برود(صحیح مسلم، شماره3582)
«
إِذَا دُعِىَ أَحَدُكُمْ إِلَى الْوَلِيمَةِ فَلْيُجِبْ ». ترجمه: هرگاه
یکی از شما به مهمانی عروسی دعوت شد باید دعوت را اجابت کند(صحیح مسلم،
شماره3583) خالد بن حارث، یکی از راویان حدیث گفته است عبید الله بن
عمر(راوی قبل از او) حدیث را بر دعوت عروسی حمل میکرد. چون حدیث در شماره
ی(3584) با عبارت «إِذَا دُعِىَ أَحَدُكُمْ إِلَى وَلِيمَةِ عُرْسٍ
فَلْيُجِبْ» نیز آمده است.
«أَجِيبُوا الدَّعْوَةَ إِذَا دُعِيتُمْ » ترجمه: هرگاه دعوت شدید آن را بپذیرید.
«إذا
دعا أحدكم أخوه فليجب عرساً كان أو نحوه» ترجمه: هرگاه برادر دینیتان یکی
از شمارا دعوت کرد باید دعوتش را اجابت کند؛ عروسی باشد یا غیر آن.(المسند
المستخرج على صحيح الإمام مسلم، ج4، ص99)
حکم دعوت و اجابت آن از نگاه مذاهب:
الف) مذهب شافعی
اصل
دعوت به مناسبت مراسم عقد دعروسی را برخی از علمای پیرو مذهب امام شافعی
واجب دانستهاند و بعضی هم معتقدند که واجب نیست بلکه سنت میباشد.
حکم
اجابت دعوت هم از نظر فقیهان این مذهب یکی نیست، زیرا در حالی که گروهی از
علما آن را مستحب تلقی کردهاند، خود امام شافعی(رح) معتقد است که اجابت
دعوت واجب است.
دلایل مورد استناد امام عبارتند از:
نافع از ابن
عمر روایت کرده که رسول خدا(ص) فرمود: « مَنْ دُعِيَ إِلَى وَلِيمَةٍ
فَلَمْ يُجِبْ، فَلَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَرَسُولَهُ، وَمَنْ جَاءَهَا
بِغَيْرِ دَعْوَةٍ دَخَلَ سَارِقًا وَخَرَجَ مُغِيرًا» ترجمه: هرکس به
ضیافتی دعوت شود و آن را اجابت نکند، از خدا و رسولش نافرمانی کرده است و
هرکس بدون دعوت برود مانند دزد داخل شده و مانند غارتگر بیرون میرود.
« أَجِيبُوا الدَّاعِيَ فَإِنَّهُ مَلْهُوفٌ » ترجمه: به دعوتِ دعوت کننده پاسخ مثبت بدهید چرا که او گرفتار و نیازمند کمک است.
از
رسول خدا(ص) روایت شده که فرمود: « لَوْ أُهْدِيَ إِلَيَّ ذِرَاعٌ
لَقَبِلْتُ، وَلَوْ دُعِيتُ إِلَى كُرَاعٍ لَأَجَبْتُ» ترجمه: اگر دست
حیوانی را به من هدیه کنند میپذیرم و اگر به مهمانی پاچهای دعوت شوم آن
را اجابت کنم.
ابو هریره(رض) روایت کرده که پیامبر(ص) فرمود: « شَرُّ
الطَّعَامِ الْوَلَائِمُ يُدْعَى إِلَيْهِ الْأَغْنِيَاءُ وَيُحْرَمُهُ
الْفُقَرَاءُ وَالْمَسَاكِينُ وَمَنْ لَمْ يُجِبِ الدَّعْوَةَ، فَقَدْ
عَصَى اللَّهَ وَرَسُولَهُ » ترجمه: بدترین طعام طعامِ دعوتی است که
ثروتمندان در آن دعوت میشوند، اما فقرا و نیازمندان از آن محروم میگردند
در حالی که هرکس دعوت را اجابت نکند از فرمان خدا ورسولش(ص) سرپیچی نموده
است.
یکی دیگر از دلایل امام شافعی این است اجابت دعوت موجب انس و
همگرایی شده و رد آن زیان و واگرایی در پی دارد.(الحاوى الكبير، الماوردى،
ج9، ص555باب الولیمه والنثر)
ب) مذهب حنفی
در این مذهب دعوت مردم به صرف غذا در
مجلس عقد یا جشن عروسی سنت است (النتف في الفتاوى، ج1، ص242) و اما در مورد
حکم قبول کردن دعوت، اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی گفتهاند واجب است و
نباید آن را ترک کرد، در مقابل، عامهی علمای این مذهب معتقدند که اجابت
دعوت سنت است نه واجب. مؤلف «رد المحتار» از منابع فقه حنفی سپس به توضیح
پرداخته و نوشته است: چنانچه دعوت به مناسبت عروسی باشد بهتر آن است
پذیرفته شود و در غیر این صورت دعوت شده، مختار است که برود یا نرود ولی در
هر حال قبول کردن دعوت بهتر است، چراکه موجب خوشحالی دعوت کننده
میشود.(رد المحتار کتاب حظر و اباحه)
شرایط پذیرفتن دعوت
علمای شافعی مذهب برای واجب شدن قبول دعوت، بر شخص دعوت شده شرایطی قرار دادهاند که به چند مورد از آنها اشاره میشود:
1. فقط ثروتمندان دعوت نشده باشند، وگرنه اجابت آن واجب نیست.
2. دعوت کننده و دعوت شده هردو مسلمان باشند، در غیر این صورت رفتن واجب نیست.
3. دعوت در روز اول باشد؛ و اگر کسی بیشتر از یک روز مردم را دعوت کرد، رفتن در روز دوم سنت و در روز سوم مکروه خواهد بود.
4. دعوت
به خاطر مودت و نزدیکی باشد، پس اگر کسی به خاطر ترس از او یا طمع در مقام
و منزلتش دعوت شود، بر وی واجب نیست دعوت را بپذیرد.
5. نباید دعوت کننده آدمی ستمگر یاشرور و یا اینکه مالش حرام باشد که در هر یک از این صورتها واجب نیست دعوتش اجابت شود.
6. نباید
در مجلس یا محل برگزاری مراسم امر منکری مانند مشروبخواری، اختلاط میان
زنان و مردان و... وجود داشته باشد. زیرا رسول خدا(ص) فرموده است« من كان
يؤمن بالله واليوم الآخر فلا يقعدن على مائدة يُدار عليها الخمر » ترجمه:
هرکس به خدا و روز آخرت ایمان دارد نباید برسفرهای بنشیند که مشروب بر آن
قرار داده میشود (اخراج و تصحیح از حاكم المستدرك: الأدب، باب: لا تجلسوا
على مائدة يُدار عليها الخمر: 4/288)
البته در صورتی که باحضور او منکر
از بین برود واجب است با پذیرفتن دعوت، حضور پیدا کرده و منکر را برطرف
سازد. (الفقه المنهجی، ج4، ص70)
در کفایه الأخیار از منابع فقهی مذهب امام شافعی آمده است: «... اگر
در محل برگزاری مراسم امر منکری وجود داشت و با رفتن او برطرف نمیشد
نباید حضور پیدا کند، چون حضور پیداکردن به منزلهی راضی شدن به منکر و
تأیید آن است. .. و بنا بر رأی صحیح، اگر بدون اطلاع از وجود منکر حضور
پیدا کرد (و یا بعد از حضور او منکری به وقوع پیوست (حاشية البجيرمي على
الخطيب) باید تا برطرف شدن، به انکار آن بپردازد، (ولو اینکه کار منکر در
حضور اوعملی نشود مثلا در اتاقی دیگر انجام داده شود( حاشية البجيرمي على
الخطيب) پس اگر از منکر دست برنداشتند باید آنجارا ترک کند. ( كفاية
الأخيار في حل غا
منبع سایت اصلاح
مطالب مشابه :
مجلس ترحیم
حواشي مراسم ختم از مراسم به قرائت متن فرمان 8 ماده كردند كه وي نيز دعوت آنان
مراسم ختم پدر حسن روحانی از دریچه حاشیهها
مراسم ختم پدر حسن فریدون زمان اخذ رای به متن آمده بود، در کسی از شما دعوت نکرده
طرح گرافیکی ختم سوره یاسین هدیه به شهید عباس بابایی
حاضرین در مراسم ردپای خدا ختم سوره یاسین هدیه به قزوين دعوت بعمل می آید
حکم فقهی رفتن به تالارهای عروسی
خویش، مردم را به مراسم دعوت نماید؛ مشروط به مناسبت حفظ قرآن و ختم هرکتاب متن های زیبا
جمعه یازده صبح مراسم ختم ناصر حجازی
مهم و جواب کلی به مازیار فلاحی دعوت کنیم؟ مراسم چهلم صبح مراسم ختم
مراسم تشییع و ختم حمید سمندریان
اولین فیلم رضا صادقی جوابیه نیامدن به فلاحی دعوت کنیم؟ مراسم مراسم ختم استاد
عکسهای مراسم ختم روح الله داداشی و همایش چهارشنبه
عکسهای مراسم ختم روح فلاحی دعوت کنیم؟ مراسم چهلم 5 مرداد به این مراسم
برچسب :
متن دعوت به مراسم ختم