تشخيص و درمان ليکنپلان
ليکنپلان يک بيماري خودايمني مزمن التهابي است که پوست، مخاط دهان، مخاط ناحيه تناسلي، پوست سر و ناخنها را درگير ميکند. ضايعات ليکنپلان به طور اختصار با P6 توصيف ميشوند: (سطحي [Planar]، بنفشرنگ [Purpule]، چندضلعي [Polygonal]، خارشدار [Pruritic]، پاپولي [Papule] و پلاکي [Plaque]). شروع بيماري معمولا حاد است و سطوح فلکسور مچ، ساعد و ساق پا را درگير ميکند...
ضايعات اين بيماري اغلب به وسيله خطوط سفيدرنگ تورمانند و رتيکولار با عنوان استرياهاي ويکهام پوشيده شدهاند. موارد کلاسيک بيماري ليکنپلان را ميتوان به صورت باليني تشخيص داد اما يک پانچ بيوپسي 4 ميليمتري اغلب کمککننده و در انواع آتيپيکتر ليکنپلان ضروري است. کورتيکواستروييدهاي موضعي قوي، خط اول درمان براي تمام انواع ليکنپلان شامل ضايعات پوستي، تناسلي و انواع اروزيو مخاطي محسوب ميشوند. علاوه بر کلوبتازول، به نظر ميرسد تاکروليموس موضعي نيز درمان موثري براي ليکنپلان وولو و واژن باشد. کورتيکواستروييدهاي موضعي همچنين درمان خط اول ليکنپلان اروزيو مخاطي هستند. کورتيکواستروييدهاي سيستميک بايد براي انواع شديد و گسترده ليکنپلان با درگيري دهان، پوست يا نواحي تناسلي مورد استفاده قرار گيرند. ارجاع به متخصص پوست براي درمان سيستميک با آسيترتين (acitretin) (يک رتينوييد خوراکي گرانقيمت و سمي) يا داروهاي خوراکي سرکوبکننده ايمني بايد در بيماران مبتلا به ليکنپلان شديد فاقد پاسخ به درمانهاي موضعي مد نظر قرار گيرد. ممکن است ليکنپلان به صورت خودبهخود پس از 2-1 سال بهبود پيدا کند، با اين حال عود بيماري شايع است. در عين حال ممکن است ليکنپلان مخاطي تداوم بيشتري داشته و نسبت به درمان مقاوم باشد.
ليکنپلان يک بيماري خودايمني مزمن التهابي است که در
4 - 1/0 جمعيت عمومي و اغلب زنان حولوحوش سن يائسگي رخ ميدهد. ليکنپلان ميتواند در هر سني ديده شود اما بيشتر موارد آن بين سنين 60-30 سال به وقوع ميپيوندد.
پاتوفيزيولوژي
اگرچه اتيولوژي دقيق بيماري ليکنپلان مشخص نيست، يک پاتولوژي با واسطه ايمني در ايجاد اين بيماري شناسايي شده است. يک فرابررسي که بيشتر مشتمل بر مطالعات مورد- شاهدي انجامگرفته در کشورهاي مختلف بوده، وجود يک همراهي معنيدار آماري بين عفونت با ويروس هپاتيت HCV) C) و ليکنپلان را نشان داده، با اين حال توجيه واضحي براي اين همراهي ارايه نشده است. در مقايسه با گروه شاهد، مواجهه با HCV در مبتلايان به ليکنپلان بيشتر بوده است (نسبت شانس: 4/5، فاصله اطمينان 95: 3/8-5/3) و بيماران مبتلا به عفونت HCV نيز شيوع بالاتري از ليکنپلان داشتهاند (نسبت شانس: 5/2، فاصله اطمينان 95: 1/3-0/2). غربالگري تمام مبتلايان به ليکنپلان از نظر عفونت HCV اقدام مناسبي به نظر ميرسد. از بيماران بايد درباره عوامل خطرزاي HCV پرسوجو شود و آنزيمهاي کبدي و آنتيباديهاي ضد HCV اندازهگيري گردند.
تظاهرات باليني
ضايعات ليکنپلان با عنوان P6 شناخته ميشوند (جدول 1). شروع بيماري معمولا حاد است و سطوح فلکسور مچ دست (شکل 1)، ساعد و ساق پا را گرفتار ميکند. اين ضايعات اغلب به وسيله خطوط تورمانند رتيکولار سفيدرنگ با عنوان استرياهاي ويکهام پوشيده ميشوند (شکل 2). ممکن است اين ضايعات در امتداد خطوط وارد شدن تروما با آرايش خطي ديده شوند (پديده کوبنر، شکل 3). با برطرف شدن ضايعات پوستي، هيپرپيگمانتاسيون پس از التهاب به طور شايع خصوصا در افرادي که پوست تيرهتري دارند مشاهده ميشود. اگرچه ليکنپلان اغلب تنها روي سطوح پوستي بروز مييابد، احتمال درگيري مخاط دهان، مخاط تناسلي، پوست سر يا ناخنها نيز وجود دارد.
ليکنپلان پوستي ممکن است به اشکال مختلفي تظاهر پيدا کند. ليکنپلان خطي (شکل 3) به صورت ضايعات خطي مجتمع بر روي اندامها که ممکن است به دنبال پديده کوبنر ظاهر شوند، مشاهده ميگردد. ليکنپلان حلقوي (شکل 4) تقريبا 10 از موارد ليکنپلان را به خود اختصاص ميدهد. اين نوع از بيماري از تجمع حلقويشکل پاپولهاي مجزايي که به شکل حلقه درآمدهاند يا از گسترش محيطي پاپولهاي تجمعيافته همراه با پاک شدن ضايعات از مرکز، شکل ميگيرد. اين شکل از بيماري علاوه بر نواحي شايع توزيع بيماري ممکن است روي آلت تناسلي مردان يا مخاط بوکال نيز ديده شود. ليکنپلان آتروفيک (شکل 5) نوع نادري از بيماري است که مشخصه آن وجود پاپولها، لکهها (patch) يا پلاکهاي سفيد، صورتي يا آبي همراه با آتروفي سطحي است. ليکنپلان هيپرتروفيک (ليکنپلان وروکو، شکل 6) معمولا روي نواحي انتهايي اندامها خصوصا مچها، ساق پا و مفاصل بين انگشتي بروز مييابد و خارشدارترين شکل بيماري است. اين ضايعات اغلب مزمن هستند و پس از برطرف شدن باعث ايجاد اسکار و پيگمانتاسيون ميشوند. در ليکنپلان وزيکولي- تاولي (شکل 7)، وزيکولها يا تاولها از ضايعات قبلي موجود روي اندام تحتاني، پشت، باسن يا دهان ايجاد ميشوند. ضايعات ليکنپلان اروزيو/ زخميشونده از ضايعات دهاني منشا ميگيرند يا به صورت پلاکهاي مومي نيمهشفاف روي کف پا تظاهر مييابند.
بيماران مبتلا به ليکنپلان دهان اغلب دچار تظاهرات همزمان در ساير نواحي غير از دهان هستند. يک مطالعه نشان داده است که وولو و واژن نيز در تقريبا 25 از بيماران مبتلا به ليکنپلان دهان درگير هستند؛ درگيري ناخن، پوست سر، مري يا چشم شيوع کمتري دارد. ضايعات ليکنپلان دهان اغلب بدون علامت هستند. با اين حال گاهي اوقات به علت اروزيونهاي دردناک گسترده، اين ضايعات عارضهدار ميشوند و کاهش قابل توجه کيفيت زندگي بيمار را به دنبال دارند. حساسيت به گرما و بروز يک حس سوزشي نيز محتمل است. درمان شديد براي کاهش اين عوارض اغلب ضرورت مييابد.
چهار شکل ليکنپلان دهان وجود دارد: رتيکولار، آتروفيک، تاولي و اروزيو. شکل رتيکولار شايعترين نوع است و به صورت استرياهاي ويکهام دوطرفه بدون علامت روي مخاط دهان (شکل 8) يا ساير نواحي مثل لثه، زبان، کام و لبها ظاهر ميشود (شکل 9). نوع آتروفيک باعث تغييرات آتروفيک همراه با اريتم مخاط دهان ميگردد. شکل تاولي به صورت وزيکولهاي حاوي مايع تظاهر مييابد. در نوع اروزيو نواحي زخمي، دردناک و اريتماتو که ممکن است دچار عفونت ثانويه مثل کانديدياز شوند، ايجاد ميگردد. نواحي زخمي ممکن است استرياهاي ويکهام داشته باشند و در يک يا چند منطقه دهان ديده ميشوند. ليکنپلان اروزيو لثهها ممکن است ژنژيويت پوستهريزيدهنده را تقليد کند. تبديل به بدخيمي در مردان مبتلا به ضايعات دهاني ليکنپلان اروزيو گزارش شده است.
ليکنپلان درگيرکننده نواحي تناسلي در مردان شايعتر است. اين ضايعات اغلب روي گلنس پنيس ظاهر ميشوند و ممکن است الگوي حلقوي داشته باشند (شکل 10). به طور کمتر شايع، استرياهاي خطي سفيد شبيه به ضايعات تيپيک ظاهرشونده روي وولو و واژن، بر روي پنيس و اسکروتوم ديده ميشود. پاپولهاي رتيکولار يا اروزيونهاي شديد ميتوانند در ناحيه وولو ايجاد گردند و باعث تنگي پيشابراه شوند. مقاربت دردناک و خارش از جمله عوارض شايع ضايعات وولو و واژن هستند. دو گزارش نشان دادهاند که بيش از 50 از زنان مبتلا به ليکنپلان دهان دچار ليکنپلان تشخيصدادهنشده در ناحيه وولو نيز هستند.
تقريبا 10 از بيماران مبتلا به ليکنپلان به علت ابتلا به انواع درگيرکننده پوست سر و ناخن مراجعه ميکنند. ضايعات پوست سر (ليکنپلان پيلاريس) پاپولهاي بنفشرنگ، پوستهدار و خارشداري هستند که در صورت عدم درمان ميتوانند به سمت آلوپسي اسکاردهنده پيشرفت کنند (شکل 11). درگيري ناخن به صورت ايجاد ناودانها و شيارهاي طولي نامنظم در صفحه ناخن، نازک شدن ناخن، ناخنک (رشد بيش از حد کوتيکول)، افتادن ناخن و آتروفي بستر ناخن، کراتوز زير ناخن، اريترونيشي (erythronychia) يا ملانونيشي (melanonychia) طولي و هيپرپيگمانتاسيون زير ناخن تظاهر پيدا ميکند.
تشخيص
در موارد کلاسيک ميتوان ليکنپلان را به صورت باليني تشخيص داد، با اين حال بيوپسي اغلب در تاييد تشخيص کمککننده و در مورد تظاهرات آتيپيک ضروري است. يک پانچ بيوپسي 4 ميليمتري براي تشخيص ضايعات پوستي و دهاني کافي است. بافتشناسي وجود الگوي شاخص «دندانه ارهاي» هيپرپلازي اپيدرم، هيپرکراتوز و ضخيم شدن لايه سلولهاي گرانولار، تغييرات واکوئولي لايه بازال اپيدرم و ارتشاح سلولي شديد (غالبا سلولهاي T) در پيوستگاه درم- اپيدرم را نشان ميدهد. در صورت وجود ضايعات تاولي و شک به پمفيگوس و پمفيگوييد تاولي ممکن است يک پانچ بيوپسي 4 ميليمتري از پوست مجاور ضايعه براي رنگآميزي ايمونوفلورسان مستقيم تهيه شود. تشخيصهاي افتراقي ليکنپلان پوستي و دهاني در جدولهاي 2 و 3 فهرست شدهاند.
درمان
ليکنپلان پوستي
ممکن است ليکنپلان پوستي به صورت خودبهخود ظرف 2-1 سال بهبود پيدا کند، اما ليکنپلان درگيرکننده سطوح مخاطي ميتواند پايدارتر و نسبت به درمان مقاوم باشد. عود حتي در صورت درمان شايع است. در جدول 4 درمان ضايعات ليکنپلان پوستي غير تناسلي آورده شده است. کورتيکواستروييدهاي موضعي قوي، درمان خط اول براي ليکنپلان پوستي به شمار ميروند. آنتيهيستامينهاي خوراکي (مثل هيدروکسيزين) ميتوانند براي کنترل خارش مورد استفاده قرار گيرند. ضايعات هيپرتروفيک با استفاده از تزريق داخل ضايعهاي تريامسينولون استونايد به ميزان 10-5 ميليگرم در هر ميليليتر (1-5/0 ميليليتر براي هر 2 سانتيمتر ضايعه) درمان ميشوند.
آسيترتين يک رتينوييد خوراکي گران و سمي است که براي موارد شديدتر ليکنپلان پوستي که به درمانهاي موضعي پاسخ ندادهاند مورد استفاده قرار ميگيرد. آسيترتين يک تراتوژن قوي است که دست کم تا 3 ماه پس از آخرين دوز دارو در بدن باقي ميماند، بنابراين زناني که احتمال باردار شدن آنها وجود دارد نبايد با اين دارو درمان شوند. آسيترتين به وسيله اداره نظارت بر غذا و داروي ايالات متحده (FDA) براي درمان ليکنپلان مورد تاييد قرار نگرفته و بروشور اين دارو حاوي هشداري از سوي FDA است که توصيه نموده اين دارو تنها به وسيله پزشکان داراي تجربه در زمينه درمان پسوريازيس شديد، تجويز رتينوييدهاي خوراکي و آشنا با داروهاي تراتوژن مورد استفاده قرار گيرد. ارجاع بيماران مبتلا به ليکنپلان شديدِ نيازمند درمان سيستميک با آسيترتين يا داروهاي خوراکي سرکوبکننده ايمني به متخصص پوست ضروري است.
براي ضايعات ليکنپلان تناسلي، پماد تريامسينولون يک داروي خط اول مناسب به شمار ميرود. به نظر ميرسد تاکروليموس موضعي و کلوبتازول موضعي درمانهاي موثري براي ليکنپلان اروزيو وولو و واژن باشند. ژل آلوئهورا يک درمان بيخطر و موثر براي بيماران مبتلا به ليکنپلان وولو به شمار ميرود. ميتوان در صورت نياز از ليدوکايين موضعي براي تخفيف درد کمک گرفت و مواد لغزانکننده محلول در آب هم براي پيشگيري از بروز درد حين مقاربت سودمند هستند.
درمان آلوپسي اسکاردهنده ناشي از ليکنپلان پيلاريس دشوار است. يک مجموعه موارد باليني نشان داده است که کورتيکواستروييدهاي موضعي قوي و تزريق کورتيکواستروييدها داخل ضايعه، درمانهاي شايع اين شکل از بيماري هستند.
ليکنپلان دهان
درمانهاي مختلفي براي درمان ليکنپلان دهاني علامتدار مورد استفاده قرار گرفتهاند اما برطرف کردن کامل اين ضايعات دشوار است. در جدول 5 گزينههاي درماني ليکنپلان دهان فهرست شدهاند. کورتيکواستروييدهاي موضعي درمان خط اول ليکنپلان دهان به شمار ميروند. استروييدهاي موضعي قوي موثرترين درمان هستند و ميزان پاسخدهي به آنها در مقايسه با دارونما معادل 75 است. کورتيکواستروييدها همچنين درمان خط اول ليکنپلان مخاطي اروزيو محسوب ميشوند. به نظر نميرسد کورتيکواستروييدهاي قوي مورد استفاده در مخاط دهان حتي در صورت مصرف نسبتا طولانيمدت، باعث سرکوب قابل توجه آدرنال شوند. کورتيکواستروييدهاي سيستميک مانند پردنيزون خوراکي بايد صرفا در ليکنپلان دهاني شديد گسترده و براي ليکنپلان درگيرکننده ساير نواحي پوستي- مخاطي مورد استفاده قرار گيرد.
مهارکنندههاي موضعي کلسينورين مثل تاکروليموس و پيمِکروليموس درمانهاي خط دوم ليکنپلان دهان به شمار ميروند. يک مطالعه مقايسهاي نشان داده که تاکروليموس موضعي به اندازه کورتيکواستروييد قوي کلوبتازول در درمان ليکنپلان دهان موثر است. يک کارآزمايي شاهددار تصادفي شده نشان داده که کرم پيمکروليموس 1 در درمان ليکنپلان دهاني اروزيو موثر است و تاثيرات درماني بلندمدتي دارد.
در يک کارآزمايي شاهددار تصادفيشده، ژل آلوئهورا در مقايسه با دارونما در بهبود باليني و علامتي ليکنپلان دهان به ميزان قابل توجهي موثر بوده است. در صورت ناموثر بودن کورتيکواستروييدهاي موضعي، تبخير ضايعات به کمک ليزر دياکسيد کربن ميتواند باعث بهبود طولانيمدت علايم شود و ممکن است درمان خط اول مناسبي براي بيماران مبتلا به ليکنپلان دهاني دردناک باشد.
منبع:
Usatine RP, Tinitigan M. Diagnosis and treatment of lichen planus. American Family Physician July 1, 2011; 84: 53-60.
کادر 1. توصيههاي کليدي براي طبابت | |
توصيه باليني |
درجه شواهد |
کورتيکواستروييدهاي موضعي قوي بايد به عنوان درمان خط اول در تمام انواع ليکنپلان مورد استفاده قرار گيرند. |
B |
مهارکنندههاي کلسينورين موضعي مثل تاکروليموس و پيمِکروليموس بايد به عنوان درمانهاي خط دوم براي درمان ليکنپلان تناسلي و دهاني استفاده شوند. |
B |
تزريق تريامسينولون استونايد به داخل ضايعه با دوز 10-5 ميليگرم در هر ميليليتر بايد براي درمان ليکنپلان هيپرتروفيک مورد استفاده قرار گيرد. |
B |
براي درمان ليکنپلان شديد گسترده از پردنيزون خوراکي به مدت 6-3 هفته استفاده ميشود (دوز آغازين 60-30 ميليگرم در روز و سپس قطع تدريجي دارو). |
B |
A: شواهدبيمارمحور قطعي با کيفيت مطلوب؛ B: شواهد بيمارمحور غيرقطعي يا با کيفيت محدود؛ C: اجماع، شواهد بيماريمحور، طبابت رايج، عقيده صاحبنظران يا مجموعه موارد باليني. |
جدول 1. P6 براي توصيف ضايعات ليکنپلان | |
مسطح |
(Planar) |
بنفش |
(Purple) |
چندضلعي |
(Polygonal) |
خارشدار |
(Pruritic) |
پاپولي |
(Papules) |
پلاکي |
(Plaques) |
جدول 2. تشخيصهاي افتراقي ليکنپلان پوست | ||
بيماري |
ويژگيهاي افتراقدهنده* |
درمان |
اگزما |
خراشيدگي و ضخيم شدن پوست اغلب در سطوح فلکسور |
استروييدهاي موضعي و مرطوبکنندهها |
ليکن سيمپلکس کرونيکوس |
يک يا چند پلاک همراه با ضخيم شدن پوست در قسمتهايي که به آساني قابل خاراندن هستند. |
استروييدهاي موضعي قوي، بايد به بيمار کمک کرد تا از خاراندن و دستکاري پوست اجتناب کند. |
پيتيريازيس روزهآ |
لکه پيشقراول (herald patch) پيش از ايجاد پلاکهاي حلقوي داراي پوستههاي يقهاي (collarette) بروز مييابند. |
اطمينانبخشي (بيماري خودمحدودشونده) |
پروريگو ندولاريس |
ندولهاي خارشدار، اغلب روي انتهاها |
استروييدهاي موضعي قوي، داروهاي ضد خارش خوراکي، بايد به بيمار کمک کرد تا از خاراندن و دستکاري پوست اجتناب کند. |
پسوريازيس |
پلاکهاي داراي پوسته ضخيم روي سطوح اکستانسور |
استروييدهاي موضعي قوي، ويتامين D موضعي، ساير درمانها |
*تشخيص بر پايه شرح حال و نماي باليني است؛ پانچ بيوپسي 4 ميليمتري بايد در مواردي که تشخيص غير قطعي است مورد استفاده قرار گيرد. |
جدول 3. تشخيصهاي افتراقي ليکنپلان دهان | |||
بيماري |
ويژگيهاي افتراقدهنده |
روش تشخيص |
درمان |
تروماي گازگرفتگي |
نواحي سفيد روي مخاط بوکال در محل جفت شدن دندانها |
نماي باليني |
اطمينانبخشي |
لکوپلاکي |
لکه يا پلاک سفيد چسبيده به مخاط دهان که جدا نميشود. |
پانج بيوپسي يا بيوپسي تراشيدني (shave biopsy) |
اکسيزيون جراحي يا کرايوتراپي با نيتروژن مايع |
برفک |
لکه يا پلاک سفيد چسبيده به مخاط دهان که جدا ميشود. |
نماي باليني و آمادهسازي با هيدروکسيد پتاسيم (KOH) |
سوسپانسيون يا قرص مکيدني ضد قارچ |
جدول 5. درمان ليکنپلان دهان | |
درمان |
ملاحظات |
کورتيکواستروييدهاي موضعي قوي* کلوبتازول فلوسينونايد |
درمان خط اول |
مهارکنندههاي کلسينورين موضعي* پيمکروليموس تاکروليموس |
براي موارد مقاوم به کورتيکواستروييدهاي موضعي |
کورتيکواستروييدهاي خوراکي (پردنيزون)+ |
براي ليکنپلان شديد گسترده |
+ 60-30 ميليگرم در روز به مدت 6-3 هفته سپس قطع تدريجي ظرف 6-4 هفته بعدي. |
جدول 4. درمان ليکنپلان پوستي غير تناسلي | ||
درمان |
دوز |
ملاحظات |
کورتيکواستروييدهاي موضعي قوي |
روزي دو بار |
درمان خط اول |
کورتيکواستروييدهاي خوراکي (پردنيزون) |
60-30 ميليگرم در روز به مدت 6-3 هفته سپس قطع تدريجي ظرف 6-4 هفته بعدي |
براي ليکنپلان شديد گسترده |
فوتوتراپي |
درمانهاي 40-30 دقيقهاي، 3-2 بار در هفته |
براي بيماري شديد؛ اشعه فرابنفش B با طيف باريک بر پسورالن همراه با اشعه فرابنفش A ارجحيت دارد. |
توجه: آسيترتين براي موارد شديدتر ليکنپلان پوستي بدون پاسخ به درمانهاي موضعي مورد استفاده قرار ميگيرد که البته اين يک کاربرد تاييدنشده دارو است. ارجاع به متخصص پوست در موارد نياز بيمار به درمان سيستميک با آسيترتين يا داروهاي خوراکي سرکوبکننده ايمني ضرورت دارد. |
منبع: نشریه نوین پزشکی شماره ۵۰۹
مطالب مشابه :
لیکن پلان
لیکن پلان یک بثور پوستی مزمن که مسری یا سرطانی نیست . این عارضه ممکن است پوست پاها، تنه
لیکن پلان
بیماری لیکن پلان Lichen Planus چیست ؟ لیکن پلان یک بیماری التهابی پوست و دهان است که حدود ۱ تا ۲
تشخيص و درمان ليکنپلان
پزشکی بالینی - تشخيص و درمان ليکنپلان - لیکن پلان. نوشته شده توسط دکتر علی بهشتی
لیکن پلان:
زندگی و دندانپزشکی - بهداشت دهان و دندان؛دندانپزشکی زیبایی؛سرطان وبیماریهای ناحیه سروگردن
بیماری لیکن پلان چیست؟
لیکن پلان یک بثور پوستی مزمن که مسری یا سرطانی نیست . این عارضه ممکن است پوست پاها، تنه
لیکنپلان، عوارض پوستی دارد
لیکن پلان چگونه ايجاد ميشود؟ علت لیکن پلان دقیقا روشن نگردیده ولی گفته شده عواملی چون
آشنایی با بیماری لیکن پلان Lichen planus
آشنایی با بیماری لیکن پلان Lichen planus لیکن پلان یک بثور پوستی مزمن که مسری یا سرطانی نیست .
بیماری های پوستی لیکن پلان، سالک و خارش پوستی
× × زیست شناسی - پزشکی × × - بیماری های پوستی لیکن پلان، سالک و خارش پوستی - مطالب علمی زیست
لیکن پلان را چقدر می شناسید؟
لیکن پلان را چقدر می شناسید؟ لیکن پلان یک بیماری التهابی پوست و دهان است که حدود یک تا دو
درباره ی بیماری های پوستی "لیکن پلان"، "سالک" و "خارش پوستی" بیشتر بدانید.
دنیای پزشکی و سلامت - درباره ی بیماری های پوستی "لیکن پلان"، "سالک" و "خارش پوستی" بیشتر بدانید.
برچسب :
لیکن پلان