يکي
از معضلات سيستم آموزش و پرورش کشور ما چگونگي برخورد با دانش آموزان خاطي
در مدارس است. در کشوري که ناگهان با سيل تبليغات راديو و تلويزيوني و
مطبوعات براي دور کردن دبيران از به کارگيري تنبيه و جريمه و حتي اخراج
دانش آموزان خاطي و قانون شکن از محيط درس، مواجه مي شود و فشارهاي زيادي
بر جامعه تعليم و تربيت وارد مي آيد، هيچ کس حاضر نيست راهکاري عملي و
کاربردي براي برخورد با دانش آموزان خاطي ارائه دهد. هيچ عقل سليمي
تنبيه دانش آموزان را در محيط مدرسه نمي پذيرد و از آن دفاع نمي کند، بلکه
بايد بر قبح اين روش که خوشبختانه در سال هاي گذشته از ميزان آن به طرز
چشمگيري کاسته شده است، تاکيد کرد; اما اين سوال همچنان باقي است که معلم
در برابر دانش آموزان جسور، گستاخ، بي ادب و بدون انگيزه لازم براي ادامه
تحصيل چه سلاحي در اختيار دارد؟ تاکنون کدام نهاد، تشکيلات يا حتي
کميسيون و سميناري در اين خصوص تشکيل شده و فصلي باز کرده است تا عملا
براي برخورد با دانش آموزان خاطي برنامه اي مدون ارائه کند؟ از آنجا که
تنبيه در عمده مدارس دنيا غيرقانوني و ممنوع شمرده مي شود و در سال هاي
گذشته قوانين زيادي در حمايت از حقوق دانش آموزان در مدارس به تصويب رسيده
است و مبني بر آن دبيران نمي توانند تکاليف يا جريمه هاي سنگين به دانش
آموزان بدهند و مسوولان مدارس نيز نمي توانند دانش آموزي را براي هميشه
اخراج کنند، کنترل و برخورد با دانش آموزان خاطي بسيار سخت شده است. به
نوعي مي توان گفت اقداماتي که براي حل معضلات قديمي چون تنبيه بدني،
جريمه، تکاليف زياد و اخراج از مدرسه در نظر گرفته و اعمال شده، معضل
ديگري را در مدارس پديد آورده که به نوعي مايه نگراني و آزار توام اوليا و
مربيان شده است. در کنار قوانين سختگيرانه اي که هرگونه برخورد با
دانش آموزان خاطي را از طرف دبيران و مسوولان مدرسه ممنوع مي سازد، شرايط
ديگري چه در محيط خانواده ها و چه در محيط هاي مختلف اجتماعي به وجود آمده
است که به طور فزاينده اي بر تربيت، اخلاق و روح و روان دانش آموزان
تاثيرگذار است. يعني از طرفي قدرت بازدارندگي و برخورد مربيان با
دانش آموزان خاطي کاسته شده و از سوي ديگر، زمينه هاي مختلفي براي پرورش
روحيه زياده خواهي، پرخاشگري، گستاخي و بي انگيزگي دانش آموزان در تحصيل
علم و ادامه تحصيل بيش از پيش فراهم شده است. در چنين شرايطي دانش
آموز با علم به اين که تنبيه بدني او در مدرسه جرم است، کسي حق ندارد از
او تکليف يا جريمه بيش از اندازه يا حتي معقول بخواهد و اخراج و محروميت
او از تحصيل نيز امري محال به نظر مي رسد، به خود اجازه مي دهد تا اندک
قوانين و سختگيري هاي موجود در مدارس را ناديده انگارد و به همه چيز حتي
حرمت معلم تعدي کند. بايد اضافه کرد که فشار مسوولان بالاتر در آموزش و
پرورش مبني بر بالا رفتن راندمان و پايين آمدن افت تحصيلي باعث شده است تا
مديران مدارس، دبيران خود را تحت فشار مضاعف قرار دهند تا درصد قبولي کلاس
را به هر شکل ممکن بالا ببرند. بديهي است اين موضوع از ديد تيزبين دانش
آموزاني که حقيقتا به دنبال تحصيل نيستند، پوشيده نمي ماند و عامل مضاعفي
مي شود بر گستاخي و هتاکي بيشتر آنها در ارتباط با دبيران و اولياي مدرسه.
متاسفانه يکي ديگر از عوامل بازدارنده نيز که در سال هاي گذشته همواره
تکيه گاه مدارس در برخورد با دانش آموزان خاطي بود، اين روزها کارآيي خود
را از دست داده است، خانواده که روزگاري موثرترين نقش را در شخصيت اجتماعي
دانش آموزان داشت، متاسفانه اکنون بي تفاوت است. دانش آموزان خاطي را
ممکن است در سال هاي اوليه تحصيل بتوان با استفاده از قدرت بازدارندگي
خانواده مهار کرد، اما اين تکيه گاه با بالا رفتن پايه درسي دانش آموزان
خاطي به سستي مي گرايد و چه بسا با نهايت تاسف بايد پذيرفت که در برخي
مواقع اصولا خود خانواده، دليل گستاخي و جسارت دانش آموز در مدرسه و
اجتماع مي شود. از اين رو از جمله قوانين جديدي که در انگلستان براي
مبارزه با دانش آموزان خاطي به تصويب رسيده، تکيه بر خانواده و نقش
بازدارنده و تاثيرگذار اين نهاد مقدس است. در اين حالت دولت معتقد
است که اولياي دانش آموزان خاطي بايد پاسخگوي رفتار و کردار آنها باشند و
مسووليت رفتار زشت و زننده آنها را در مدارس بپذيرند. براساس اين قانون
اولياي دانشآموزان خاطي جريمه نقدي مي شوند و موظف مي شوند رفتار دانش
آموز خود را در مدرسه تحت کنترل درآورند. براساس گزارشي که سايت بي.بي.سي
بتازگي در اين باره منتشر کرده، مسوولان مدرسه حق دارند والدين دانش آموزي
را که به دلايل اخلاقي و درسي با هنجارهاي مدرسه هماهنگ نيست و موجب رنجش
دبيران يا ديگر دانش آموزان مي شود، جريمه نقدي کنند و تا زماني که اين
جريمه از طرف آنها پرداخت نشود، مدرسه حق دارد دانش آموز خاطي را در کلاس
و محيط مدرسه نپذيرد. هدف مسوولان آموزش انگلستان از به کارگيري اين
قوانين سختگيرانه، مبارزه جدي با دانش آموزان خاطي و بالا بردن کيفيت
رفتاري نسل جديد در مدارس است; موضوعي که به گفته سر آلن استير، مسوول
کميته بررسي وضعيت دانش آموزان خاطي در مدارس انگليس همين حالا هم بسيار
دير شده است. او مي گويد: متاسفانه برخلاف آنچه تصور مي شود، مدرسه
براي بسياري از دانش آموزان بستري بسيار مناسب و امن براي انجام کارهاي
ناشايست شده است. آنها در مدارس آزادي هايي دارند که در هيچ کجاي ديگر در
سراسر زندگي شان هم نمي توانند بيابند. او مي افزايد: اين موضوع براي
همه ما روشن است که رفتار ناشايست و تحمل ناپذير برخي دانش آموزان زندگي
را براي معلمان ما سخت و در برخي مواقع مختل کرده است و نيز صدمات جدي به
سطح يادگيري و ادامه تحصيل ساير دانش آموزان زده است. سر آلن استير
در ادامه با اشاره به قوانين جديد مي گويد: اين قوانين سبب مي شود تا
مدرسه و دبيران در برابر اين دانش آموزان خاطي قدرتي پيدا کنند. اين
قوانين به آنها اطمينان قلب مي دهد که مي توانند از خود دفاع کنند و به
دانش آموزان و والدين آنها پيامي صريح و روشن دهند که آنها نيز مقابل
رفتارهاي خود مسووليت پذير باشند. بدون شک وقتي در کشورهايي چون
انگلستان که در اجراي قوانين سختگيرانه به نفع دانش آموزان، يد طولايي
دارند چنين قوانيني به تصويب مي رسد از اين حقيقت پرده برداشته مي شود که
نبود قدرت بازدارنده در برابر دانش آموزان خاطي در مدارس نه تنها به روح و
جسم دبيران و زحمتکشان آموزش و پرورش لطمه وارد مي کند، بلکه به کيفيت
يادگيري ديگر دانش آموزان نيز آسيب مي رساند. مقوله حساس و ظريف آموختن و
ياد دادن از دغدغه هاي مهم و در عين حال، زيباي هر انسان در مسير زندگي
اوست. دست يافتن ما به کمال مطلوب اين دغدغه، زماني خواهد بود که
دانش آموزي و دانش دوستي و دانش خواهي فرزندان اين آب و خاک را شاهد
باشيم. به عبارت ديگر مشاهده کنيم که دانش آموز از حضور در کلاس و درس خواندن لذت و سود مي برد. يکي
از راه هاي درست و اصولي رساندن فرزندانمان به چنين آرمان شهري سرشار از
آگاهي و دانايي و در واقع، شناخت مستقيم و غيرمستقيم روحيه و کشش روحي و
رواني شان توسط معلمان است. به عبارتي ديگر، يک مربي زماني مي تواند
در امر تدريس موفق و توانا باشد که ضمن شناخت تمامي جنبه هاي رفتاري و
اخلاقي و روحي شاگردانش، ارتباطي دوستانه و صميمي با آنها ايجاد کند. کارشناسان
روان شناسي، جملگي بر لزوم چنين شناخت و ارتباطي با دانش آموزان و در حالت
کلي با همه نوآموزان در هر گروه سني و اجتماعي تاکيد دارند و معتقدند که
يکي از راه هاي موثر براي رسيدن اولياي مدرسه به اين گونه شناخت ها و
رابطه هاي خوب، بهره مندي از "تشويق و تنبيه" است. در مورد فلسفه
نياز به ابزار تشويق و تنبيه و نيز، چگونگي به کارگيري آن با شکل ها و
قالب هاي مختلف توسط مربيان آموزشي و پرورشي، بحث و آراي فراواني ديده،
شنيده و ارايه شده است. در اين پژوهش کوچک و فشرده، نظر بر اين است
که در چند مرحله، جايگاه اين ابزار مهم تربيتي را در قرآن کريم در "آيينه
شعر و عرفان بزرگان شعر و ادب و عرفان ايران زمين"، به ويژه "مولانا جلال
الدين رومي" و نهايت در "وادي انديشه نظريه پردازان و کارشناسان دنيا"،
بررسي کنيم و به اين نکته آگاهي يابيم که تصوير تشويق و تنبيه در تابلوي
آسماني قرآن خداوند دانا و توانا و نيز در تابلوي لطيف "مولانا" به چه
شکلي طراحي شده است؟
تشويق و تنبيه
منظور از "تشويق"، پاسخ مثبت در برابر رفتار
مطلوب متربي است. اين پاسخگويي متنوع بوده و ممکن است به صورت ستايش از
متربي، ابراز مهرورزي به او، واگذاري مسووليت مناسب به او، وعده پاداش،
آفرين و احسنت گفتن و... جلوه گر شود. مقصود از "تنبيه" نيز پاسخ
منفي در برابر رفتار نامطلوب متربي است و براي آن مصاديقي است، از جمله:
نگاه سرد، روي برگرداندن، بي اعتنايي، تغيير چهره، حبس کردن، محروم ساختن،
جريمه و تنبيه بدني. تشويق، موجب رغبت و دلگرمي و نشاط مي شود، انسان را
به حرکت وا مي دارد و اعتماد به نفس او را تقويت مي کند. برعکس، اگر شخص
مورد نکوهش قرار گيرد، احساس حقارت و خود کم بيني مي کند، توان خود را از
دست مي دهد و نمي تواند بر مشکلات فايق آيد.
تشويق و تنبيه در آيينه قرآن کريم
قرآن کريم پر است از بشارت و انذار، ولي در تربيت اسلامي بر تشويق بيش از تنبيه تاکيد شده است. خداوند مي فرمايد: "ما حقايق قرآن را سهل و آسان به زبان تو آورديم تا اهل تقوا را بشارت دهي و معاندان لجوج را بترساني." يا: "اي
پيامبر! به کساني که ايمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، بشارت بده که
جايگاه آنان در قيامت، باغستان هايي است که نهرهاي آب در آن جاري است."
چنانچه مي بينيم در منطق قرآني، تشويق و امر به معروف و نيکي و بشارت به
تحقق وعده الهي بر تنبيه و عذاب مقدم است.
تشويق و تنبيه در مکتب مولانا
تشويق، حس خودپسندي وحب ذات انسان را اقناع
مي کند. نکوهش و ناسپاسي، شخصيت انسان را تحقير مي نمايد. وجود تشويق و
تنبيه براي پرورش و تربيت انسانها امري ضروري است. مکتب انسان ساز اسلام و آموزه هاي ائمه بر اين ويژگي ها تاکيد مي کند. همچنين در بين متفکران اسلامي نيز چهره هايي که به تبيين ويژگي هاي تربيت اسلامي بپردازند کم نبوده اند و از جمله آنها مولاناست. "مولوي" اساس تعليم و تربيت را بر شيوه تشويق و محبت گذارده و در موارد بسياري از نقش تعيين کننده محبت سخن به ميان آورده است: از محبت، دردها صافي شود از محبت، دردها شافي شود از محبت، مرده زنده مي کنند از محبت، شاه بنده مي کنند تشويق،
همچون آب لطيف و گوارا به هر جا که مي رسد، به شکفتن و شکوفايي مدد مي
رساند. غم و اندوه و تنبيه، همچون سيلاب سياه و مردابي فرو خورنده، هر
نهالي را در خود پژمرده مي سازد. آن کس که با آداب تربيت تشويق، پرورش مي
يابد، جهان هستي را طربناک مي بيند و با انديشه طربناک خود همه جهان هستي
را در جنبش و جوشش مي بيند. تشويق شاگرد، خلاقيت را به ارمغان مي آورد و
نوآوري، نوانديشي و نوبيني جهان را به دنبال دارد. "مولوي" تنبيه را
نيز يکي از روش هاي موثر تربيت دانسته و حتي تنبيه بدني را نيز جايز مي
شمارد. در مقام جواز تنبيه بدني اين نکته را ذکر کرده است که معلم، امين و
نايب حق است و هرگز به منظور انتقام جويي و نفع شخصي، شاگرد را تنبيه نمي
کند، بلکه فقط براي اصلاح و تربيت او چنين اقدامي مي کند.
سعدي چه مي سرايد؟
"سعدي" با الهام از رافت اسلامي اصل را بر تشويق مي نهد، در صورتي که موثر واقع نشد، تنبيه را روا مي داند: بسا روزگارا که سختي برد پسر، چون پدر نازکش پرورد خردمند و پرهيزکارش برآر گرش دوست داري بنازش مدار به خردي درش زجر و تعليم کن به نيک و بدش وعده و بيم کن نوآموز را ذکر و تحسين و زه زتوبيخ و تهديد استاد به
ديدگاه بزرگان ايران زمين و دنيا
با عنايت به اينکه اين مبحث - تشويق و تنبيه
- از مباحث و روش هاي مفيد و موثر تربيت مي باشد، جالب اين است که ذهنيت
متکي بر تنبيه بدني که امروز در برخي مدارس رد پاي آن را مي بينيم برآمده
از همين انديشه قديمي و منسوخ است که در راه تربيت حتي زدن نوآموز رواست.
نظر روان شناسان غربي و دانشمندان و شعرا و نويسندگان تعليم و تربيت
اسلامي به اجمال آورده مي شود: "عنصرالمعالي" بهره گيري از تشويق و تنبيه
را علم آموزي و تربيت، لازم مي داند و مي نويسد: "هر هنري و فضلي روزي به
کار آيد، پس در فضل و هنر آموختن تقصير نبايد کردن و در هر علمي که مر او
را آموزي، اگر معلمان از بهر تعليم مر او را بزنند، شفقت مبر، بگذار تا
بزنند که کودک علم و ادب و هنر به چوب آموزد نه به طبع خويش." "خواجه
نصيرالدين طوسي" درباره تنبيه بدني بر اين باور است که: "به هر خلقي نيک
که از کودک صادر شود، او را مدح بايد کرد و بر خلاف آن در توبيخ اول عمل
قبح او را تغافل منسوب کنند تا بر انجامش اقدام ننمايد و اگر برخود پوشيده
دارد، برو پوشيده دارند و اگر معاودت کند در سر او را توبيخ کنند و چون
معلم در اثناي تاديب ضربي به تقديم رساند از فرياد و شفاعت خواستن حذر
فرمايند، چه آن فعل مماليک و ضعفا بود و ضرب اول که بايد اندک بود و نيک
مولم، تا از آن اعتبار گيرد و بر معاودت دليري نکند. به عبارت ديگر او نيز
تنبيه را جايز مي داند منتها تا حدي که تنها باعث تنبيه شود و هرگز از
سرکين ورزي و شقاوت نباشد. طبق تحقيقات به عمل آمده در مورد اينکه چرا کودکان مسووليت پذير نيستند خانواده ها را به سه گروه تقسيم کرده اند: الف) خانواده هايي که قانون رفتاري در آنها وجود ندارد و به خانواده هايي به هر جهت معروفند. ب)
خانواده هايي که قانون دارند ولي اصرار بر اجراي آن ندارند مثلا بچه بايد
ساعت 8 بخوابد ولي پدر مي گويد عيبي ندارد فردا جمعه است بگذار چند ساعتي
ديگر بيدار بماند. عدم وحدت در مشي خانواده ها باعث مي شود کودک به سمتي
که به نفع او قانون صادر مي کند کشيده شود. ج) خانواده هايي که خود
قانون را عوض مي کنند مثلا امروز به بچه ها مي گويند به کوچه نرو سر کوچه
بد است ولي فردا که مهمان دارند و کار بسيار، به بچه هاي خود مي گويند برو
سر کوچه و با بچه ها بازي کن. بچه هاي اين سه گونه خانواده ها مسووليت
پذيري نمي شوند و براي اينکه کودک مسووليت پذير باشد ابتدا بايد خود
خانواده مسووليت پذير باشد و دوم اينکه به تدريج شروع به مسووليت پذيري
کودک کند و سوم توام کردن مسووليت با تشويق است البته نبايد تشويق ما صرفا
مادي باشد بلکه مي توان با به کار بردن کلمات زيبا و استمرار در روشمان
آنها را تشويق به انجام دوباره عمل کنيم. تاکيد بر اين است که نبايد از
جملا ت آرام استفاده کرد مورد دومي است که در تحصيل و زندگي موثر است. هر انساني به سه نوع محبت نياز دارد: 1- اينکه به او محبت شود. 2- به ديگران محبت کند. 3- شاهد محبت ديگران به هم باشد. درباره
تشويق و ترغيب و اينکه در پرتو اين عامل مي توان تحرک و پويايي به وجود
آورد نمي توان به خود شک و ترديد راه داد. همه احتياج به تاييد و تشويق
دارند، شاگرد دوست دارد پدر و مادر و معلمش کار او را مورد تاييد قرار
داده و به او آفرين و تحسين بگويند. نگاه کردن به تکاليف دانشآموزان خود
يک نوع تشويق براي او محسوب مي شود. عمق تاثير تشويق را در برگ هاي
صدآفرين به وضوح مي توان درک کرد. کودک با دريافت يک برگ صدآفرين چگونه به
شوق و ذوق آمده آن برگ را به همه فاميل و آشنايان خود نشان مي دهد؟ تشويق
مي تواند در دانشآموزان خلا قيت و ابتکار به وجود آورد. بدون ترديد مي
توان ادعا کرد که در پرتو تشويق خلا قيت و ابداعات به وجود ميآيد به طور
يقين افرادي که دست به اختراعات زده و قاره ها را کشف کرده اند، اگر عوامل
متعددي در پويايي آنها موثر بوده بدون ترديد نمي توان نقش تشويق و ترغيب
را در آنان ناديده گرفت و شايد بتوان ادعا کرد که اساسا پيدايش هنرهاي
زيبا و علوم گوناگون مديون تشويق ها و ترغيب ها بوده است. نکته ظريف و
دقيقي که در امر تشويق وجود دارد و بسياري از آن غفلت مي نمايند اين است
که تشويق نبايد در انحصار افرادخاص قرار گيرد بلکه بايد عموميت داشته باشد
تا همه را به تحريک و پويايي وا دارد. به عنوان مثال اگر بگويد هر شاگردي
که در املا بيست بگيرد به او جايزه خواهم داد واضح است که اين نوع تشويق
عده معدودي را به حرکت خواهد انداخت، ولي اگر بگويد هر شاگردي که بيست
بگيرد يا سه نمره به نمره قبلي خود بيفزايد جايزه به او خواهم داد واضح
است که در نوع دوم حرکت و فعاليت در شاگردان به طور گسترده اي انجام خواهد
شد و حتي شاگردي که نمره املا يش صفر شده او هم به فکر پيشرفت و تعالي
خواهد افتاد.چرا کودکان به خود اعتماد ندارند ؟ يکي
از مشکلا تي که کودکان و نوجوان دارند اين است که به خود اعتماد
ندارند.اين عدم اعتماد دو علت اساسي دارد، اول آن که کودک و نوجوانان هنوز
وضع اش تثبيت نشده است و در هر کار و جرياني دست ودلش مي لرزد و ترديد
دارد نمي داند مي تواند يا نمي تواند. دوم اين که بزرگترها مجال و فرصت لا زمه را به آنان نمي دهند يعني نمي گذارند کودکان و نوجوانان ارزشمندي هاي خود را بروز دهند. هميشه
با کلمه هنوز زود است يا اين که کار شما نيست کودکان و نوجوانان را دلسرد
مي نمايند و از انجام کارها و خلق ابتکارات ممانعت به عمل مي آورند نکته
بسيار دقيقي که مي توان آن را علت اساسي دانست اين است که در خانواده ها و
محيط مدارس اساسا روح تاييد و صحت گذاشتن وجود ندارد، لذا کودکان و جوانان
اين مرز و بوم جز عده اي همه عملا تحقير شده هستند. رغبت و علا قه ها در
آنان مرده است. ما بايد بدانيم که براي ساختن انسان در درجه اول بايد او
را تاييد کنيم چرا که با اين تاييد موجوديت او را تثبيت مي کنيم. بديهي
است که کودک و نوجوان وقتي توسط ديگران مورد تاييد قرار مي گيرد به خود
اعتماد پيدا کرده و همين اعتماد راه پيشرفت را براي او فراهم مي کند.
بهترين راه براي اعتماد پيدا کردن دانشآموزان اين است که مورد تاييد
معلمان خود قرار گيرد و با اين کار به آنان جان و رمق مي دهند و
دانشآموزان خود به خوبي در مي يابند که در اثر تشويق و مورد تاييد قرار
گرفتنشان از طرف معلم پيشرفت کرده و موفق شده اند و خود را مديون تاييد
معلمان و ديگران مي دانند.رشد فکري و عقلا ني شاگرد شايد
عده اي از معلمان يا بيشتر جزو کساني هستند که سعي و تلا ش در تمام کردن
دروس خود داشته با اهتمام فوق العاده اي از باي بسم الله تا تاي تمت کتاب
را دقيقا درس مي دهند.www.zibaweb.com واقعيت
اين است که از چنين معلماني بايد تشکر کرد و امتنان به عمل آورد که در
تدريس خود دچار سهل انگاري و مسامحه نشده همه مطالب درس را که آموزش و
پرورش تشخيص و تعيين نموده به شاگردان درس مي دهند ولي در اينجا اين سوال
مطرح مي گردد که آيا رسالت معلم تدريس خوب و پايان دادن دروس کتاب است يا
نه و به عبارت ديگر آيا معلم در ارتباط با شاگرد رسالتش تنها تدريس است و
با خود شاگرد از نظر آموزش برنامه ديگري ندارد؟ بديهي است تمام محور بحث
در اين مقاله بخش آموزشي است و الا پرواضح است که معلم به طور غيرمستقيم
رسالت مهمي به عهده دارد که آن تربيت و پرورش اخلاقي شاگرد است ولي هدف
اين مقاله اين است که در رابطه با بخش آموزشي هنر معلم بودن تنها در
انحصار تدريس خوب و پايان دادن دروس نيست بلکه معلم در ضمن تدريس بايد فکر
و انديشه شاگرد را به کار گرفته آن را به کار اندازد نه اينکه سلسله
معلومات را در انبار ذهن شاگرد انباشته سازد. براي توضيح بيشتر بايد با
سيستم و به اصل علم و دانش توجه کرد، لذا بيشتر ديده شده که شاگرد پس از
امتحان دادن کتاب درس را با بي اعتنايي دور انداخته توجهي به آن نمي نمايد
و گاه آن را پاره مي کند. چون هدف تحصيل مدرک است با هر جان کندني آن را
به دست مي آورد و خواه با التماس و نمره گرفتن خواه با تقلب و کلک زدن خود
را به اين هدف مي رساند. در حوزه هاي علميه به جاي مدرک خود علم و دانش
مطرح است لذا طلبه ها از اول تلاش مي کنند اهل درک و استنباط بوده و خود
را به درجه اجتهاد برسانند. يکي از ويژگي هاي درس طلبگي اين است که شاگرد
حالت رکود و پذيرش تنها را ندارد بلکه حالت پويايي را داشته با اينکه
شاگرد است ولي به فکر و انديشه خود متکي بوده در مواردي با استاد خود به
مباحثه و گفت وگو مي پردازد اين ويژگي از عالي ترين تجليات روش تدريس خوب
است زيرا معلم در عين اينکه معلم است ولي هدفش تنها تدريس کردن نيست معلم
هدفش پرورش شاگرد است. در پرتو اين گونه تدريس ها شاگردان از نظر فکري
پرورده مي شوند و متکي به خود بار مي آيند و اهل نظر و استنباط مي شوند.
جامعه انقلابي ما به معلومات و داده هاي ذهني احتياج ندارد بلکه دنبال
انسان فکور مي گردد انساني که اهل فکر و انديشيدن باشد انساني که متعهد و
متکي به خود بوده بداند که خداوند با آفرينش انسان عالي ترين تجليات
آفرينش خود را به ظهور رسانيده عملا همه زمينه هاي تکامل را در انسان به
وديعه نهاده است. منتهي انسان ها با انديشيدن و اتکا به خود بايد اين
سودمندي ها را از عمق جان خود استخراج نمايند. نسخه شماره 1797 - تاثیر بیشتر تشویق در مقایسه با تنبیه ، تنبیه در کودکان تاثیر زیادی ندارد!
به
گزارش شبكه خبر، دانشمندان بر اساس بررسی های جدید دریافتند ، كودكان تا
سن 12 سالگی برداشت چندان درستی از تنبیه ندارند و به تشویق به مراتب بیش
از تنبیه واكنش نشان می دهند . محققان با بررسی مغز كودكان با روش ام
آر آی دریافتند ، تشویق كودكان در سن 8 سالگی ، مراكز ویژه رفتاری را در
مغز تحریك می كند و كودك رفتارهای مثبت خود را كه تشویق شده است ، تكرار
می كند. اما این بررسی نشان می دهد: تنبیه در كودكان 8 ساله چنین
تاثیری ندارد و كودك در این سن نمی تواند درك كند كه در صورت مشاهده واكنش
منفی برای یك فعالیت ، نباید آن را دوباره تكرار كند. روشهای افزایش تاثیر تشویق دانش آموزان در کلاس درس مبانی
نظری : از آن جایی كه انسان موجودی است كه همیشه خواسته مورد تشویق دیگران
قرار گیرد و از تنبیه متنفر بوده و از طرفی خداوند متعال بر خود «تبارك
اله احسن الخالقین»گفته لذا رویكرد نظام آموزش و پرورش با دید گاه نوین و
بر پایه اصول روانشناسی تثبیت تشویق و حذف تنبیه علی الخصوص تنبیه به شكل
بدنی است . اسكنیر معتقد است كه در انسانها یك استعداد ارثی وجود
دارد كه طبق آن افراد نسبت به كسانی كه با آنها رفتار محبت آمیز دارند
(تقویت كننده هستند)با محبت رفتار می كنند و نسبت به كسانی با آنها رفتار
خصمانه دارند (تنبیه كننده هستند)با پرخاشگری رفتار می كنند . از
چهره های معروف یونان می توان افلاطون را نام برد. افلاطون بر آن است كه
تربیت باید از دوران كودكی آغاز گردد زیرا در این دوره كودك چه از نظر
جسمانی و چه از نظر روانی آماده پذیرش است . افلاطون تنبیه را وسیله ای
برای بیدار كردن و تربیت می داند نه انتقام جویی . از نظریه پردازان
قرن هیجدهم روسو را می توان نام برد. افكار روسو نسبت به زمان خود خیلی
پیشرفته است و كاملاً تازگی دارد او كودك به معنی فرد را مركز تمام تو
جهات آموزش و پرورش قرار داد رو سو بر فعالیت كودك نادرستی روشهای تنبیهی
را كه تا آن زمان در كار بود نشان داد. فلسفه تربیتی كانت خود رهبر ی است
. به نظر او پاداش از كودك موجودی تابع می سازند در حالیكه بتوان كودك را
به تفکر شخصی رهبری كرد. شهیدثانی با طراح محتا طانه ای این قانون را مطرح
می كند می گوید : معلم بنا به اظهار محبت به شاگردان و التفات و احترام به
آنها تبعیضی را معمول دارد. اگر شاگردان در سن فضایل، دریافت و سایر مزایا
با هم برابر و مساوی بودند محبت و التفات خود را عادلانه میان آنها توزیع
نماید. در خصوص تنبیه نیز نظرات مختلف بیان شده است قرنها این باور وجود
داشته است كه تنبیه شیوه مؤثری برای كنترل رفتاراست اما باید توجه داشت كه
تنبیه چند عیب مهم دارد: نخست این كه آثار آن مثل نتایج پاداش قابل پیش
بینی نیست پاداش می گوید آن چه را که انجام داده ای تکرار کن، تنبیه می
گوید :از آن دست بکشی. اما نمیگوید به جای آن چه کار کن در نتیجه رفتار نا
مطلوبتری ممکن است جایگزین رفتار تنبیه شده بشود سوم اینکه عوارض جانبی
تنبیه ممکن است نامطلوب باشد . به طور کلی اسلام تنبیه (تنبیه بدنی) را
جهت تربیت کودکان روشی مناسب نمی داند که معتقد است کودک و نوجوان بدین
روش خو گرفته و کاربرد تنبیه بدین گونه در آنان اثرات نامطلوبی به جای می
گذارد. معروفترین قانونی که اسلام معلمان ومر بیان را بدان دعوت نموده است
تا در جهت تعلیم و تربیت بهره برداری کند قانون تشویق است زیرا انسان
موجودی است که بر مبنای فطرت خدادادیش حب ذات دارد به خودش محبت می ورزد
همچنین از آنان اموری که اورامحبوب جامعه و افراد می كند خشنود می شود.
دیدگاه امام خمینی (ره) درباره تشویق كودكان و تعلیم و تربیت دیدگاهی وسیع
، عمیق و دقیق داشته اند و در زمینه های تخصصی تعلیم و تربیت چنان دیدگاه
و عملكردی ازخود نشان داده اند كه گویی در این رشته تحصیل كرده اند ؛
مثلاً درباره تشویق كودكان ، كارشناسانه به جزییات نقاشی كودكی توجه نشان
می دادند . به این مورد توجه كنید :روزی یكی از بچه های اقوام امام ، پیش
ایشان می رود و نقاشی قشنگی را به امام نشان می دهد . امام به نقاشی او
خوب نگاه می كنند و از او می پرسند : " این نقاشی را خودت كشیده ای ؟ "
بچه جواب می دهد : " نه ، نقاشی را كس دیگری كشیده ، من فقط آن را رنگ
زده امامام از صداقت بچه خیلی خوششان می آید ، به او می گویند . " بارك
الله ، خیلی قشنگ رنگ آمیزی كرده ای ... " و یك جعبه مداد رنگی به بچه
جایزه می دهند . تنبیه بدنى آخرین مرحله
است كه در صورت عدم موفقیت در مراحل قبل، با وجود شرایط خاصى از آن
استفاده مى شود. شیوه هاى تنبیهى به طور كلى و تنبیه بدنى به طور خاص، محل
اختلاف صاحب نظران است. برخى مثل سعدى و مولوى طرفدار تنبیه بدنى بوده،
استفاده از آن را تجویز مى كنند. برخى دیگر چون غزالى، بوعلى و ابن خلدون،
مربى را از تنبیه بدنى بیش از سه بار یا در مواقع خشم بازداشته اند. در
میان روان شناسان نیز برخى همچون رین و هولز با وجود شرایط خاصى استفاده
از تنبیه را در امر تغییر رفتار مفید مى دانند. با وجود این اغلب روان
شناسان مخالف استفاده از تنبیه براى یادگیرى یا تغییر رفتار هستند. اسكینر
با جدیت بیشترى، استفاده از تنبیه را به طور كلى خطرناك و نامطلوب و بى
تأثیر مى شمارد و دلایل چندى را براى مدعاى خود ذكر مى كند: - تنبیه آثار جانبى نامطلوبى به بار مى آورد; مانند ترسِ تعمیم یافته. - تنبیه به ارگانیسم نشان مى دهد، چه كار نكند نه این كه چه كار بكند. - تنبیه صدمه زدن به دیگران را توجیه مى كند. - متربى اگر در موقعیت مشابه قرار گیرد و تنبیهى نباشد، ممكن است وادار به انجام همان كار شود. - نسبت به عامل تنبیه كننده و دیگران پرخاشگرى ایجاد مى كند. - تنبیه اغلب یك پاسخ نامطلوب را جانشین پاسخ نامطلوب دیگر مى سازد; مانند گریه به جاى بى انضباطى. شیوه اجرا استفاده از تقویت كننده های مختلف به صورت مثبت در افزایش رفتار دانش آموزان و همكاران و اولیاء بسیار مؤثر است. از جمله روش های اجرایی كه در بحث تقویت كننده های مثبت مد نظر است ،عبارتند از: -
جوایز و تشویقات باید تعریف شده باشند یعنی اینكه جوایزی كه مد نظر قرار
می گیرند بایستی تعریف شده و با هدف باشد تا دانش آموز بداند تا چه اندازه
اگر تلاش بكند بدان پاداش ها خواهد رسید. - دومین روش و شیوه در ارائه پاداش ها و تشویقات در معرض دید بودن پاداش ها است چرا كه اگر دانش آموزی پاداشی را كه دریافت خواهد كرد. به عینیت و در ظاهر ببیند و با خیال راحت و با اطمینان بیشتری به فعالیت می پردازد . -
مشوق ها طوری طراحی شده اند كه تمامی عوامل مدرسه (معلمان – اولیاء – دانش
آموزان)را به نوعی با خود درگیر می نماید و در ارائه آن نقش مهمی دارند . - تشویق بایستی در تعریف به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم به علوم پایه و مهارت خلاقیت ارزش بیشتری داده و آنها را تقویت نماید . -
همچنین تشویقات طوری طراحی و به كار گرفته شده اند كه بتواند در بین دانش
آموزان ایجاد رقابت سالم نمایند و در جهت رسیدن به آنها خیزشی هماهنگ و
برانگیختگی قوی ایجاد شود و از ارزش اجرایی بسیار بالایی برخوردار باشد . -
از همه مهمتر در بحث تشویق ،تشویقها طوری طراحی شده اند كه فقط نبایستی به
دانش آموزان ممتاز توجه كرد بلكه به دانش آموزان متوسط به پایین وضعیف نیز
توجه بیشتر ی نمود چرا كه این گروه بیشتر از گروه اول نیاز به تشویق و
ترغیب دارند و چنان چه اگر كوچكترین حركت و پیشرفت آنها مورد توجه و تشویق
قرار گیرد و احساس كنند به آنها نیز توجه شده و پیشرفت آنها در نظر تعلیم
دهنده بسیار با ارزش است اغلب تا حد دانش آموزان متوسط به بالا و ممتاز
نیز حركت می نمایند لذا در این شیوه مدیریتی به دانش آموزان ضعیف و متوسط
به اندازه دانش آموزان متوسط به بالا و ممتاز به صورت یكسان توجه می شوند
و جوایزی كه در نظر قرار می گیرد از نظر ارزش و قیمت با توجه به تعاریفی
كه از جوایز خواهد آمد با هم برابر ند. تشویق درست و به جا عامل موثر و
سازنده در تربیت افراد است كه می تواند انگیزه كافی و لازم را ایجاد نماید
تا بتواند به توانایی ها و ارزش های خود پی ببرد و موجبات رشد عقلی و
تربیتی آنان را فراهم آورد و باعث تقویت رفتار های مطلوب گردد. و مواردی
در شورای مدرسه به بحث وبررسی رسید كه تشویقات با انگیزه ها و تمایلات
كودك و نوجوانان مطابقت داشته باشد و
اصول زیر رعایت شود: - در تشویق لازم است اصل عمل كودك مورد تشویق قرار گیرد . - تشویق در میان همسالان و دوستان بهتر از تشویق در تنهایی است . - تشویق به اندازه و باید به موقع انجام گیرد . - تشویق متناسب با میزان فعالیت و انتظار كودك باشد . - تشویق گاه گاه انجام شود موثرتر است . - تشویق بهتر است بلافاصله بعد از انجام كار صورت گیرد . - شكل و چگونگی تشویق در افراد مختلف فرق می كند كه باید مورد توجه قرار گیرد - تشویق و پاداش غیر منتظره موثرتر است . - شخصیت تشویق كننده نزد تشویق شونده محترم و با ارزش باشد. رعایت نكات زیر بر تأثیر تشویق مى افزاید: -
تشویق وسیله اى براى برانگیختن و تقویت است و نباید خودش به صورت هدف
درآید و تمام ذهن و فكر متربى را به خود مشغول كند. تناوب در تشویق، بالا
بردن آن از سطح فیزیكى به اجتماعى و معنوى، و مستحق تشویق بودن (حالت رشوه
نداشتن) تا حدى اشكال پیش گفته را برطرف مى كند. - علّت تشویق كردن باید براى متربى كاملا معلوم باشد. - تشویق به موقع و متناسب باشد، تا تأثیر و كارآیى داشته باشد. -در موقع تشویق نباید او را با دیگران مقایسه كرد; زیرا جنبه بدآموزى مى یابد. -
تشویق و تحسین در حضور جمع تأثیر بیشترى دارد; زیرا دیگران را هم برمى
انگیزد. - محرومیت از پاداش و پاداش به نیكوكار: از این مرحله وارد شیوه
هاى تنبیه مى شویم. مربى مى تواند جهت فرونشاندن رفتار ناشایست متربى، وى
را از بعضى پاداش ها و مواهب مورد انتظار محروم سازد و یا این كه با پاداش
دادن به نیكوكار او را متوجه محرومیت خود سازد و به اشتباهش واقف گرداند.
این سخن زیبا از حضرت على(علیه السلام) است كه فرمود: «بدكار را با پاداش
دادن به نیكوكار، از عمل بد بازدار.» راه كار های اجرایی در مدرسه حمد
و سپاس خدای را كه انسانها را اشرف مخلوقات قرار داد و ما معلمان را
مبلغان تعلیم و تربیت،بنده در حدود 3 سال است كه مدیریت مدرسه راهنمایی
دخترانه را عهده دار هستم و در طول این سال از الگو های مختلفی استفاده
كرده ام از جمله روابط انسانی مطلوب و مدیریت زمان . امسال درصد بر
آمدم كه راه های استفاده موثر ازتشویق را برای رسیدن به اهداف آموزشی مد
نظر قرار دهم و تلاشهاو طرحهای كه برای برقراری این الگو در بین دانش
آموزان و معلمان و اولیاء انجام داده ایم تا به این هدف برسیم . بی
شك نقش الگو های آموزشی كه در قالب طرح های آموزشی ارائه شده در فر آیند
آموزش یاد دهی و یاد گیری و مشاركت اولیاء بسیار موثر بوده و قابل انكار
می باشد ، لذا ما سعی كردیم كه این طرح ها را با جدیت و به صورت دقیق به
مورد اجرا بگذاریم . علاوه بر آن طرح ها و برنامه های دیگر كه به نظر ما
در امر آموزش تربیتی موثر و مفید بود و به مورد اجرا گذاشته ایم كه
درصفحات بعدی شرح این طرح ها و برنامه ها آمده است . طرح های اجرایی در مدرسه بر اساس این الگو: - معلم برتر دانش آموزی - هم اندیشی اولیا ومربیان - نمایشگاه خلاقیت - هرچه می خواهد دل تنگت بگو - خاطره نویسی معلمان ودانش آموزان-دوستی وهم كلاسان من - پرچم افتخار درسی وانضباطیو اخلاقی - جشن تولد معلمان و دانش آموزان - خبر وجمع آوری اطلاعات - مشاوره وپاسخ گویی - بهداشت یار مدرسه - تحویل كارنامه وجشن - ناظم دانش آموزی - اسوه نماز وآموزش عملی - شمع نبوت (ولادت وشهادت) - تلاش ،كوشش،جایزه - استفاده بهینه از زنگ تفریح - ولی برتر مدرسه - درخت سبز سیب سبز - دختران نمونه غنچه های زندگی - خود ارزیابی دانش آموزان ،معلمان واولیاء - نامه ای به خدا - یاوران همیشه پر توان - گنجینه جوایز معلمان واولیاء - خیران افتخاری . نتیجه گیری طبیعت
انسانها به گونه ای است كه وقتی در انجام امور مورد تشویق قرار می گیرند ،
معمولاً در صدد بر می آیند تا آن امور را بهتر انجام دهند . بدون تردید
تشویق و ترغیب از مهمترین اركان ر
مطالب مشابه :
دانلود حل المسائل کتاب گسسته پیش دانشگاهیسهل آموز کنکور آرشيو سوالات امتحانی فیزیک پدیا آموزش ریاضیات و فیزیک سایت درس آموز
دانلود چند جزوه و جمع بندیدانلود چند جزوه و جمع بندی برای شما:(با تشکر از سایت سهل آموز) جمع بندی حسابان سوم ریاضی
دانش آموزshergooneha - دانش آموز - شعر - shergooneha. shergooneha. سهل است اگر ندانم ازدست دانش
نکته های زبان انگلیسیسایت کنکور سهل آموز. بانک
حل تمرین و قواعد درسهای عربی سوم دبیرستانسایت کنکور سهل آموز. rss . powered by blogfa.com
قواعد عربی سال سوم دبیرستانسایت کنکور سهل آموز. rss . powered by blogfa.com
سهل انگار در انجام تکالیف فعالیتهای آموزشی وپرورشی دبستان زینبیه - سهل انگار در انجام تکالیف - نشر فعالیتهای آموزشی
تفاوت لغات mistake, error or fault تقصیر,خطا ,اشتباهسایت کنکور سهل آموز. بانک
علل ترك تحصيل دانش آموزان دانش آموز نسبت به آينده خود گيري براي دانش آموزان سهل وآسان شود ودانش آموز از
شرایط و ضوابط تشویق و تنبیه دانش آموزاندر چنين شرايطي دانش آموز با علم به اين که "ما حقايق قرآن را سهل و آسان به زبان تو
برچسب : سهل اموز
|