عفو و گذشت در ادب فارسی

مقدمه

«وَ لْیعْفُوا وَ لْیصْفَحُوا اَ لاتُحِبُونَ اَنْ یغْفِرَ اللهُ لَكُمْ

 و باید عفو كنند و گذشت نمایند. مگر دوست ندارید كه خدا بر شما ببخشاید؟» (فصلت/ 34).‏

   مباحث اخلاقی از جمله موضوعاتی هستند که نقش کلیدی در زندگی بشر داشته و با زوایای مختلف حیات انسانی ارتباط مستقیم دارند. در عصر حاضر، با توجه به نحوه ی تعامل انسان ها با یکدیگر و در گیری هایی که در زندگی روزمره ی آن ها رخ می دهد، یکی از مباحث اخلاقی که بررسی آن می تواند از تنش های موجود در جامعه تا حد بسیاری بکاهد، موضوع عفو و گذشت به ویژه در زندگی اجتماعی است. ارزشمند ترین و جامع ترین منابعی که چگونگی و محدوده ی عفو و گذشت را برای ما روشن می سازند، آیات و روایات موجود و نیز کلام بزرگان ادب فارسی است که به عنوان گنجینه ای مانا در دسترس همگان است. اهداف اصلی این تحقیق عبارتند از: بیان حدود و شمول و آثار و برکات عفو در زندگی اجتماعی و همچنین بیان بسترها و راهکارهای مناسب برای تحصیل  و اشاعه ی صفت حمیده ی عفو و گذشت.

    ثمره ی علمی تحقیق پیش رو این است که با استفاده از آن می توان مرز بین حوزه ی عفو و مدارا را از محدوده ی تساهل و تسامح ناروا باز شناخت. از سوی دیگر، دستیابی به مدارا و گذشت نیازمند تحقق زمینه های عقیدتی، اخلاقی و روانی در فرد و جامعه و به کارگیری راهکارهای مناسب است. در این میان، توجه به آثار مثبت این صفت، از مؤثرترین عوامل دستیابی به آن می باشد که همه ی این موارد در این تحقیق شرح داده شده اند.

   علی رغم تاکیدهای فراوانی که از سوی خداوند متعال، پیامبر گرامی اسلام، و ائمه ی معصومین علیهم السلام، در خصوص اهمیت اتصاف به این صفت و به کارگیری در زندگی اجتماعی صورت پذیرفته، ولی متأسفانه این موضوع در متون ادب فارسی از انعکاس و بسامد بالایی برخوردار نیست که لازم است مورد توجه اصحاب ادب و نظر قرار گیرد.

   از آن جا که این تحقیق در فرصت بسیار محدودی انجام شده، قطعاً بسیاری از متون و منابع مورد بررسی قرار نگرفته و لازم است پژوهش های بعدی در دامنه ی گسترده تری صورت پذیرد. ضمناً در بررسی  اجمالی پیشینه ی تحقیق هیچ مقاله یا متن پژوهشی مرتبط و مستقل یافت نشد.

مفهوم عفو و گذشت

   عفو کردن: (مص مرکب ) از گناه کسی درگذشتن، بخشودن، گذشت کردن،  بخشایش، گذشت، آمرزش. (معین، 1379، 2319 )

عفو و گذشت در متون فارسی

   آن چه از متون ادبیات تعلیمی استفاده می شود، این است که عفو و گذشت با حفظ حدود آن، از صفات پسندیده ای است که مکرراً توسط شعرا و نویسندگان توصیه شده و از مردم خواسته شده تا از خطاها و كارهاي نادرست ديگران مخصوصاً زيردستان گذشت نمایند.

شعر

   حافظ، نامدارترین غزل سرای فارسی، اگر چه با زبان ایما و اشاره و قابل تفسیر، اما به شیواترین بیان مردمان همه ی اعصار را مخاطب قرار می دهد که:

دارم امید عاطفتی از جناب دوست           کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست (قزوینی، محمد و غنی، قاسم، غزل 59)

آن که  پامال جفا کرد چو خاک راهم            خاک می بوسم و عذر قدمش می خواهم (همان، غزل 360)

اگر بر من نبخشایی، پشیمانی خوری آخر      به خاطر دار این معنی که در خدمت کجا گفتیم(همان، غزل 420)

آبی به روزنامه ی اعمال ما فشان                    باشد توان سترد حروف گناه ازو  (همان، غزل 369)

   سعدی با قرآن کریم انس و الفت خاصی داشته و در موارد زیادی از کلام آسمانی در تأیید، تأکید و تبیین مقاصد خود بهرة فراوان برده است. وی دربارة‌ عفو و بخشش‌ مي‌سرايد:

 بدی را بدی سهل باشد جزا                    اگر مردی احسن الی من اسا

 (بوستان سعدی، باب دوم)

و نیز: و باز فرمايد:

آن کو بغیر سابقه چندین نواخت کرد          ممکن بود که عفو کند گر خطا کنیم(کلیات سعدی، غزل 51 ).

گر گزندت‌ رسد تحمّل‌ كن                 ‌كه‌ به‌ عفو از گناه‌ پاك‌ شوي

‌ای برادر چو عاقبت خاک است          خاک شو، پیش از آن که خاک شوی

(گلستان سعدی، باب دوم، حکایت39)

يا اين‌ بيت‌ كه‌ فرموده‌:

عذر خواهان‌ را خطا كاري‌ ببخش‌           زينهاري‌ را به‌ جان‌ ده‌ زينهار  (کلیات سعدی، قصیده 28)

و هم‌ چنين‌ فرموده‌:

گنه‌كار را عذر نسيان‌ بنه‌           چو زنهار خواهند، زنهار ده‌  (بوستان سعدی، باب اول)

و همين‌ شيخ‌ اجل‌ درباره‌ عفو نكردن‌ و سياست‌ كردن‌ فرموده‌:

مكن‌ صبر بر عالِم‌ ظلم‌ دوست              كه‌ از فربهي‌ بايدش‌ كند پوست‌  (همان)

اگر پند و بندش‌ نيايد به‌ كار           درختي‌ خبيث‌ است‌، بيخش‌ برآر  (همان)

و دیگران نیز گفته اند:

اگر پوزش نكو باشد ز كهتر                         نكوتر باشد آمرزش ز مهتر (اسعد گرگانی)

تو را ايزد چو بر دشمن ظفر داد               به كام دوستانش سر جدا كن

وگر خواهي ثواب نيك‌مردان                طمع از جان بِبُر او را رها كن  (ابن یمین فریومدی)

ـ وز انتقام نیز نبردیم لذتی        ما را به سیر خویش همین بود سرگذشت (ناصح الممالک)

اگر زلت نبودی کهتران را        عفو کردن نبودی مهتران را. (ویس و رامین )

دگر ره شاه رامین را عفو کرد       دریده بخت رامین را رفو کرد. (ویس و رامین)

مرا عفو کن زانکه نزدیک تو من          به جز عفو تو عذرخواهی ندارم (عطار)

ـ گشتیم سال ها به بیابان و کوه و دشت             چیزی نیافتیم که باشد به از گذشت (ناشناس)

گر عظيم است از فرودستان گناه            عفو كردن از بزرگان اعظم است (ناشناس)

با آن که انتقام ز دشمن حرام نیست           در عفو لذتی است که در انتقام نیست (ناشناس)

  نثر

   سعدی، حق بزرگی بر ادبیات تعلیمی دارد و کتاب گلستانش مشحون از نکات ارزنده و ماندگار است. وی در مورد لزوم عنایت زورمندان بر فرودستان و برتری عفو و گذشت بر انتقام و عقوبت در چند جای گلستان سخن رانده است:

   بر بالین تربت یحیی پیغامبر علیه السلام معتکف بودم در جامع دمشق که یکی از ملوک عرب که به بی انصافی منسوب بود، اتفاقاً به زیارت آمد و نماز و دعا کرد و حاجت خواست.

درویش و غنی بنده ی این خاک درند            آنان که غنی ترند، محتاج ترند

آنگه مرا گفت از آنجا که همت درویشانست و صدق معامله ایشان خاطری همراه من کنید که از دشمنی اندیشناکم. گفتمش بر رعیت ضعیف رحمت کن تا از دشمن قوی زحمت نبینی .

به بازوان توانا و قوت سر دست                       خطاست پنجه ی مسکین ناتوان بشکست

نترسد آن که بر افتاده گان نبخشاید                  که گر زپای در آید کسش نگیرد دست

هر آن که تخم بدی کشت و چشم نیکی داشت        دماغ بیهده پخت و خیال باطل بست

ز گوش پنبه برون آر و داد خلق بده                   و گر تو می ندهی داد، روز دادی هست

*       *        *

بنی آدم اعضای یکد یگرند               که در آفرینش زیک گوهرند

چو عضوی بدرد آورد روزگار           دگر عضو ها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی              نشاید که نامت نهند آدمی  (گلستان سعدی، باب اول، حکایت10)

   پادشاهی به کشتن بیگناهی فرمان داد، گفت: ای پادشاه به واسطه ی خشمی که تو را بر من است آزار خود مجوی. گفت: به چه معنی؟ گفت: از برای آن که این عقوبت بر من به یک نفس به سر آید و بزه آن جاوید بر تو بماند.

دوران بقا چو باد صحرا بگذشت           تلخی و خوشی و زشت و زیبا بگذشت

                     پنداشت ستمگر که جفا بر ما کرد              در گردن او بماند و بر ما بگذشت

ملک را نصیحت او سودمند آمد و از سر خون او برخاست. (همان، حکایت30)

   یکی از صاحبدلان زور آزمایی را دید به هم بر آمده و در خشم شده وکف بر دماغ آورده، گفت این را چه شده است؟ گفتند: فلان دشنامش داد. گفت: این فرومایه هزار من سنگ بر می دارد و طاقت سخنی نمی آرد:

لاف سرپنجگی و دعوی مردی بگذار            عاجز نفس فرومایه، چه مردی، چه زنی

گرت از دست برآید، دهنی شیرین کن            مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی

(گلستان سعدی، باب دوم، حکایت41)

   اما وقتی پای ظلم بر ضعیفان در میان است، سعدی رأی به عفو نمی دهد و آن را ستم بر نیکان می داند:

   رحم آوردن بر بدان، ستم است بر نیکان و عفو کردن از ظالمان، جور است بر درویشان.

خبیث را چو تعهد کنی و بنوازی          به دولت تو گنه می کند به انبازی (همان باب هشتم)

و نیز در همین مضمون اعتقاد دارد:

پسندیده است بخشایش، ولیکن           منه بر ریش خلق آزار مرهم

ندانست آن که رحمت کرد بر مار            که آن ظلم است بر فرزند آدم (همان)

   هر که بر زبر دستان نبخشاید، به جور زیر دستان گرفتار آید.

نه هر بازو که در وی قوتی هست              به مردی عاجزان را بشکند دست

ضعیفان را مکن بر دل گزندی            که در مانی به جور زورمندی (همان)

   این یک بار عفو کردم و این غلام را به تو بخشیدم . (تاریخ بیهقی، 254)

   او را عفو کرد و ضیاع گوزکانان به وی ارزانی داشت . (همان، 364)

   اگر رأی عالی  بیند وی را عفو کرده آید تا به رباطی نشیند. (همان )

   چون به گناهی از تو عفو خواهند، عفو کردن را بر خویشتن واجب دان، اگر چه سخت گناهی بود و چون عفو کردی، دیگر او را سرزنش مکن و از گناه یاد میاور که آن گاه هم چنان بود که عفو ناکرده ای. (قابوس نامه)

صد گنه کردم و او کرد عفو وین نه عجب؛ که خوی خواجه کریم است و دل خواجه رحیم. ( فرخی سیستانی)

ضرب المثل

ـ عفو کردن خون ؛ بحل کردن خون

ـ در عفو لذتی است که در انتقام نیست.

ـ اگر پادشاهي ببخش، اگر قصّابي بكش، اگر تاجري بفروش.

ـ از خُردان خطا، از بزرگان عطا.

ـ از خُردان لخشيدن، از بزرگان بخشيدن.

ـ آدم بايد گذشت داشته باشد.

ـ از بزرگان عفو بوده است از فرودستان گناه.

ـ بخشيدن گناه، كم از انتقام نيست.

 ـ بزرگان خُرده بر خُردان نگيرند.

ـ گنهكار پشيمان را نبخشيدن، ستم باشد.

ـ درگذر تا از تو درگذرند.

ـ شتر دیدی، ندیدی.

پشیمان را نبخشیدن، ستم باشد.  (دهخدا، 1363)

نتیجه گیری

   عفو و بخشش از صفات و نعمات برگزیده ی الهی است که لمحه ای از آن را به بندگانش نیز عطا نموده است. حکما و عقلای زیادی در این باب سخن رانده و همگان را سفارش به تقویت این صفت محمود در وجود خود نموده اند. در فرهنگ غنی ادب فارسی شواهد متعددی از نصایح و رهنمودها در این خصوص قابل مشاهده و استفاده است. از بین شاعران بزرگ، سعدی شیرازی به عنوان متفکری حکیم و معلمی دلسوز، در این موضوع بیشتر از دیگران تأمل فرموده و یادگارهای بیشتری از خود به جا گذاشته است.

    به نظر می رسد که بحث عفو و گذشت هنوز هم به عنوان موضوعی بکر و مهجور باید در مورد اعتنای بزرگان، اصحاب اندیشه و صاحب نظران ادب فارسی قرار گیرد و با تولید آثار فاخر ادبی، به اشاعه ی فرهنگ بخشایش و نیز رشد و توسعه ی مکارم اخلاقی جامعه  همت گماشت.

 فهرست منابع

1) قرآن کریم

2) قزوینی، محمد و غنی، قاسم (1385)، دیوان حافظ، انتشارات اهورا، تهران.

3) دبیر سیاقی، سید محمد (1388)، گلستانت سعدی، انتشارات پیام عدالت، تهران.

4) معین، محمد(1379)، فرهنگ فارسي معین ، چاپ پانزدهم ، انتشارات امیرکبیر، تهران.

5) دهخدا، علی اکبر (1363)، امثال و حکم، جلد 1 تا 4،  انتشارات امیرکبیر، تهران.

 :Abstract

Religious and literary sources of forgiveness in social life has been repeatedly emphasized by many elders have tried to pass it to others.

Effective role in the development of desirable traits in the development of society can be a good Vasar clarification and further research in the texts and literary fields provided. In order to restore the teachings of the great Persian literature, this research has been done. Study conducted a content analysis of literary texts and is excluded from the concept of forgiveness in the Persian texts Mshml of poetry, prose and proverbs provided...

Obviously this is only the beginning of the study, extensive research in the vast expanse of Persian literature. Because of very limited in time and scope has been done.

  key words: Forgiveness, Poetry, Persian literature


مطالب مشابه :


آداب مطالعه و تحقیق در مورد مطالب ارائه شده

ادب در همه ادیان از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است و در بزرگواری و سربلندي انسان نقش بسیار




پایان نامه تاثیر قرآن و حدیث در ادب فارسی 127 صفحه

پایان نامه تاثیر قرآن و حدیث در ادب شرکت کننده در تحقیق در مورد نقش قرآن و حدیث




حافظ

تحقیق : تحقیق : حافظ مطلب که تقریبا در مورد زندگانی غالب بزرگان علم ادب در جهان می باشد و




احادیث در مورد ادب

احادیث در مورد ادب در ادب خودت کسی که ادب دارد باید در معلومات خود تحقیق و کاوش




روش تحقیق وپژوهش علمی

« تحقیق» در لغت به معنی برای مثال در قلمروِ ادب فارسی « طبیعت در مورد مؤلّفان




ادبیات عرب

کلمه ادب در این معنی گسترده نزد در کتاب صناعتین مورد بحث و تحقیق قرار داد و نزد




عفو و گذشت در ادب فارسی

عفو و گذشت در ادب که همه ی این موارد در این تحقیق شرح در مورد لزوم عنایت




گزارشی در مورد یک پایان نامه-سمیه اولی

با عرض سلام و ادب . استاد گرامی گزارش در مورد این پایان نامه که در پنج فصل گردآوری شده است، به




برچسب :