مصاحبه با «مبینا نصیری» مجری سیمای خانواده
«مبینا نصیری» مجری جوان شبکه یک:
مخاطبان «سیمای خانواده» راه حل پزشکی برایم پیامک می کنند
گروه تلویزیون/ «مجری» حلقه اتصال تلویزیون و رادیو با «مخاطب» است.هنوز هم وقتی به عنوان مخاطب به برنامه ای فکر می کنیم، اولین تصویری که از آن برنامه در ذهن ما شکل می گیرد، نام و چهره مجری برنامه است. مجریان موفق می توانند سخت ترین و پیچیده ترین مباحث را در قالب برنامه هایی با حداکثر مخاطب به تلویزیون ارائه کنند و اولین انگیزه ای باشند که مخاطب به تماشای برنامه ای می نشیند.
به گزارش سینماپرس، «مبینا نصیری» یکی از مجریان جوان تلویزیون است که مدتی است تصویر و صدای او را در برنامه «سیمای خانواده» می شنویم. برنامه ای که اغلب مجریانش از چهره های قدیمی و پیشکسوت سیما هستند اما نصیری در مدت حضور خود در این برنامه، در اداره بحث ها و گفت و گو با میهمانان مختلف توانایی زیادی از خود نشان داده است. با این مجری جوان و خلاق گفت و گویی انجام داده ایم که پیش روی شما است. نصیری در این گفت و گو از سابقه و فعالیت های گذشته خود، حساسیت های اجرای یک برنامه زنده، ویژگی های یک مجری خوب و .... سخن گفته است.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
بد نیست گفت و گو را با معرفی شما آغاز کنیم. وقتی در اینترنت جست و جو کردم، با وجود فعالیت های مختلفی که داشته اید، اطلاعات کمی درباره سابقه کاری شما وجود دارد.
علت اینکه درباره من اطلاعات زیادی در فضای مجازی نیست این است که در سال های گذشته صرفا تلاش کرده ام «کار» انجام دهم و اصطلاحا «چراغ خاموش» حرکت کرده ام. من مبینا نصیری هستم و بیست و پنج سال دارم. از کودکی به کار گویندگی علاقه داشتم و صدایم را ضبط می کردم تا اینکه در حدود بیست سالگی با پذیرفته شدن در تستی که در رادیو و پس از آن شرکت در کلاس های آموزشی وارد این حرفه شدم.
برای مدتی در رادیو صدای آشنا بودم و پس از آن در رادیو جوان مشغول به کار شدم و عنوان منتخب گویندگی را در جشنواره جوانه به دست آوردم و بعد از آن هم به برنامه سیمای خانواده آمدم.
پیش از حضور در سیمای خانواده تجربه کار تلویزیون نداشتید؟
چرا. قبل از اینکه وارد سیمای خانواده بشوم جسته گریخته با تلویزیون همکاری داشتم،مثلا سه سال پیش برای گروه کودک و نوجوان شبکه دو برنامه "آفتابگردان" را اجرا کردم و بعد از آن به شبکه جام جم رفتم و برنامه "جوانی" و بعد از آن برنامه پزشکی "زیتون" را اجرا کردم که هر کدام برای مدت حدودا شش ماه روی آنتن بود.
در میان کارهای شما گاهی برنامه هایی هم بود که فقط صدای شما شنیده می شد مثل برنامه ای که از شبکه خبر تلویزیون پخش می شد
بله، چون من کارم را از رادیو شروع کردم غیر از اجرا در رادیو و تلویزیون، گویندگی آنونس ها و نریشن های برنامه های مختلف را در شبکه های مختلف مثل شبکه یک،دو و خبر هم داشته ام. تمام نریشن های برنامه سیمای خانواده را هم خودم می گویم. در زمینه تیزر تبلیغاتی هم تجربه هایی داشته ام. قبل از ورودم به رادیو و تلویزیون اجرای استیج هم داشته ام. به همین خاطر ورود من به سازمان با شنیده شدن صدای من اتفاق افتاد. مثل برنامه سیمای خانواده که همکاری من در ابتدا با خواندن تیزرها و نریشن هایش شروع شد.
اشاره کردید که بعد از یک دوره آموزشی وارد تلویزیون شدید. شاید تشریح این بخش از مصاحبه برای علاقمندان به کار اجرا جالب باشد.
استودیوهای مختلفی هستند که به علاقه مندان آموزش می دهند و بعد از آنها استفاده می کنند.یکی از این استودیو ها استودیو"آوا" در یوسف آباد است که همه گویندگان آن را می شناسند و می توان گفت به نوعی پاتوق گویندگان بزرگ ایران است.من به واسطه یکی از دوستانم به آنجا معرفی شدم و درآنجا از محضر اساتیدی مثل"بهروز رضوی"،"ژاله صادقیان"،"نصرا...مدقالچی و اساتید دیگر بهره مند شدم.آنجا مثل کلاس درس بود و خود آقای کاظمی هم که مسئول آنجا بودند روش های خواندن تیزر و نریشن را به ما آموزش دادند.
اما برخی از مجریان همیشه به این مساله افتخار کرده اند که هیچ استادی نداشته اند و صرفا با اتکا به استعدادهای خود وارد این حرفه شده اند!
بله.حتی کسانی هم که در خیلی از دوره های آموزشی هم دوره من بودند گاهی در مصاحبه هایشان می گویند که در هیچیک از دوره های آموزشی شرکت نداشته اند. در هیچ جای دنیا اینگونه نیست و در بسیاری از شبکه های معروف و صاحب سبک، تمام مجریان آموزش های فردی و گروهی می بینند و من فکر می کنم به همین خاطر است که کیفیت اجرای به مراتب بالاتری از ما دارند. البته ما گویندگان بسیار با استعدادی داریم اما نباید از اموزش غافل شد و فکر می کنم به همین دلیل است که اخیرا سازمان صدا و سیما به این نتیجه رسیده که باید دوره های آموزشی را برای مجریانش بگزارد و ما الان داریم این دوره ها را سپری می کنیم و حضور تمام مجریان هم در این دوره ها الزامی است.
اگر در این دوره ها شرکت نکنید مشکلی پیش می آید؟
به ما گفته اند که اگر در این دوره ها شرکت نکنید، در آینده فقط از مجریانی استفاده خواهیم کرد که در این دوره ها شرکت کرده اند
در این دوره ها چه آموزش هایی می بینید؟
دوره هایی که در حال برگزاری است به نظر من در یک سطح حرفه ای است.ابتدا یک آزمون از همه مجریان گرفته شد و در حال حاضر کلاس هایی مثل مدیریت رفتار،اخلاق حرفه ای و بررسی تکنیک های مجری گری و روش های اجرا در حال برگزاری است. این کلاس ها خیلی مفید بوده گرچه به این مطلب هم باید توجه داشت که در بسیاری موارد مجری ها می دانند که چه کاری باید انجام بدهند اما نمی توانند. مثلا یک مجری می داند در هنگام اجرا اگر از اول تا آخر روی یک صندلی بنشیند، حوصله بیننده سر می رود اما در خیلی از مواقع کارگردانی که آن روز در سر کار است حوصله این را ندارد که بخواهد حرکات مجری را مدیریت کند یا اینکه برخی مدیران بیشتر حالت رسمی را برای اجرا می پسندند.
رشته تحصیلی شما چیست و آیا شما در رشته تحصیلی اتان هم فعالیت می کنید ؟
رشته تحصیلی من مترجمی زبان انگلیسی است و در جواب سوال شما باید بگویم بله من کار ترجمه هم انجام می دهم و این مساله در کار اجرا هم خیلی به من کمک کرده چون در خیلی از اجرا ها در مواقعی که مهمانان خارجی هم حضور دارند من به صورت دو زبانه بر روی استیج اجرای برنامه کرده ام و همچنین در حال حاضر مشغول جمع آورری مجموعه ای تحت عنوان سخنان بهترین مجریان دنیا هستم که سعی کرده ام پیشنهاد ها و راهکارهای آنها را به زبان فارسی گردآوری کنم. با همکاری واحد پژوهش سیما هم یک کتاب در مورد تکنیک های اجرا در دست تدوین دارم. البته این مجموعه نه فقط مربوط به مجریان خارجی بلکه تمام صحبت ها و مثال هایی که از اساتید بزرگ خودمان گرفته ام را هم شامل می شود.
آقای بهروز رضوی روزی به من گفت «الگوی یک مجری باید خود او و شخصیت اش باشد » الان خیلی مجریان ما به دنبال این هستند که مثلا از فلان مجری معروف و موفق الگو بگیرند اما من فکر میکنم به نظر یک بیننده هم خوش نخواهد آمد. اینکه مجری خودش باشد به نظر من موفقیت بسیار بیشتری در پی دارد.
ورود شما به تلویزیون دقیقا با چه برنامه ای بود و در چه زمانی بود؟
برنامه "آفتابگردان" گروه نوجوان شبکه دو که واقعا بهترین تجربه کاری من بود.
چرا بهترین تجربه بود؟
برای اینکه وقتی انسان می خواهد با نوجوانان حرف بزند باید شبیه آنها بشود و برگردد به کودکی خودش. چون ارتباط با آنها خیلی سخت است و خیلی در این زمینه سخت گیرند. ممکن است نپذیرند و دوست دارند که مجری برنامه به اصطلاح همه چی تمام باشد و اگر بتوانیم با نوجوان ها ارتباط خوب بگیریم مطمئننا با بزرگترها هم می توانیم خوب ارتباط برقرار کنیم.اصلا ارتباط گرفتن با بچه ها کمک مکند که ما با بزرگترها هم بهتر ارتباط برقرار کنیم.
در بخش های قبلی گفتید از رادیو وارد تلویزیون شدید. دقیقا در این مسیر چه اتفاقی رخ داد؟
در رادیو قانونی داریم که طبق آن همه گویندگان یا مجریان فقط می توانند در رادیو یا در تلویزیون فعالیت کنند و نمی توانند در هر دو به طور همزمان اجرای برنامه داشته باشند. در آن زمان من از ساعت شش صبح تا دوازده گوینده شیفت رادیو جوان بودم.دقیقا آخرین روزی که قرار بود من به رادیو جوان بروم، شب قبل از آن با خودم می گفتم "برم ؟ نرم ؟ من که فردا میخوام برم تلویزیون ! ولش کن نمیخواد برم ! ولی در آخر گفتم بزار برم با بچه ها خداحافظی کنم" رفتم و این خداحافظی برای من و تمام بچه های رادیو جوان خاطره شد.آن روز خیلی اتفاقی خانم"فاطمه صداقتی"مجری"جوان ایرانی سلام"تماس گرفتند و گفتند که نمی توانند بیاید و اصولا در این مواقع گوینده پخش وظیفه دارد که به جای گوینده اصلی برنامه را اجرا کند. به دلیل طرفداران زیادی که خانم صداقتی دارند، این اضطراب در من وجود داشت که کسانی که برنامه را هر روز با صدای ایشان می شنوند چه واکنش و بازخوردی خواهند داشت. به هرحال من رفتم و به جای ایشان "جوان ایرانی سلام" را اجرا کردم و خوشبختانه از پیامک ها و تماس های مخاطبان معلوم شد که راضی بودند. واقعا خاطره خوبی برای من بود. مخصوصا به این خاطر که من همیشه آرزو داشتم که برای یکبار در رادیو بگویم: «جوان ایرانی سلام!» و در آخرین روز کاری من این آرزو برآورده شد.
در تلویزیون پس از برنامه "آفتابگردان" که از شبکه دو پخش شد به شبکه جام جم رفتم و برنامه "جوانی" را اجرا کردم که ویژه جوانان خارج از کشور بود که این برنامه با استقبال بسیار خوب بیننده ها مواجه شد به خاطر اینکه یک گروه برنامه ساز خیلی خوب و یک اتاق فکر بسیار خوب این برنامه را هدایت می کردند و متن های بسیار به روز و جوان پسندی برای آن نوشته شده بود.در آن برنامه که من حدودا یک سال در آن حضور داشتم شش ماه برنامه به صورت زنده بود و پس از آن به صورت تولیدی ادامه پیدا کرد که البته هیچوقت استقبال شش ماه قبل را به دست نیاورد و بعد از آن به برنامه پزشکی "زیتون" رفتم که خوشبختانه آن هم با نظر مثبت مخاطبان خود روبه رو شد.در آن برنامه من بخش خبرهای پزشکی و معرفی چهره های برتر پزشکی را اجرا می کردم. پس از آن من به شبکه یک آمدم.البته پیشنهاداتی هم از سایر شبکه ها بود از جمله برنامه "هنر زندگی" از شبکه جام جم بود اما به دلیل شرایط برنامه ها من ترجیح دادم که به شبکه یک بروم.
سیمای خانواده برنامه ای قدیمی است که مخاطبان خاصی دارد. شاید به همین دلیل است که کمتر مجری جوان برای این برنامه انتخاب شده است. سوال من این است که مجری جوانی مانند شما چقدر می تواند از سوی مخاطبان چنین برنامه ای پذیرفته شود؟
مجری بخشی از هویت یک برنامه است. دوستان من که الان این برنامه را می بینند به من می گویند واقعا این برنامه با آن سیمای خانواده که ما قبلا می دیدیم خیلی فرق کرده است. در این برنامه ما مورد مسائل روز در برنامه صحبت می کنیم. ما یک بخشی را در سیمای خانواده ایجاد کرده ایم به نام "حرف دل" که مردم حرف های دلشان را و شکایت هایشان را از مدیر ساختمانشان تا مثلا مدیر فلان سازمان تا مسائل خانوادگی و چیزهای دیگر را برای ما می فرستند و این بخش بسیار مورد توجه بیننده ها قرار گرفته و فضای برنامه را در روزهایی که گروه ما برنامه را اجرا می کند فکر می کنم به قالب جوان تر و عام پسندتری تبدیل شده.
جالب است بدانید که در همین آیتم ما توانسته ایم بسیاری از کدورت های خانوادگی را از بین ببریم و مثلا کسانی که با یکی از اقوام خود قهر بودند توانسته اند از طریق این برنامه با یکدیگر آشتی کنند.
رادیو برای نگه داشتن شما در حلقه مجریانش تلاشی نکرد؟
وقتی می خواستم به تلویزیون بیایم، آقای "احمدپور" و "افتخاری" که جز مدیران فعلی رادیو جوان هستند خیلی به من اصرار داشتند که به تلویزیون نرو. می گفتند ما اینجا تو را تبدیل به یک سوپراستار می کنیم! این اطمینان را هم دادند که از نظر مالی هم کمبودهای رادیو را برایم جبران می کنند. من خیلی دوست داشتم که در رادیو بمانم و هنوز هم علاقه مندم که در رادیو فعالیت کنم اما به هر حال تلویزیون جاذبه ای دارد که خیلی از مجریان و گویندگان علاقه مند به کار در تلویزیون هستند. یک موضوع دیگر اینکه الان قانونی هست که مجریان تلویزیون نمی توانند همزمان در رادیو کار کنند البته این قانون در مورد همه ی گویندگان اجرا نمی شود. به نظر من اگر این قانون هست باید برای همه باشد. الان مجریانی هستند که صبح در تلویزیون هستند و شب در رادیو برنامه دارند.به نظر من با این قانون امکان موفق شدن و پیشرفت تا حد زیادی از بسیاری از گویندگان و مجریان گرفته می شود.عده ای هم از این قانون مستثنی شده اند.
شما از جاذبه و گیرایی تلویزیون برای مجری ها صحبت کردید، دقیقا تلویزیون چه جاذبه ای دارد؟ آیا صرفا دیده شدن تصویر مهم است یا موارد دیگری هم هست ؟
در رادیو یک گوینده باید سالها سختی و مشقت تحمل کند تا شنیده شود و دیده شود.همه کسانی که ما امروز در رادیو آنها به عنوان چهره های شاخص می شناسیم همگی کسانی هستند که طی سالهای طولانی در رادیو فعالیت داشته اند و توانسته اند به جایگاه مناسب خود برسند. در رادیو یکی از مشکلات مشکل اندک بودن برآوردهای مالی است که به هر حال رقم کمی است.من گویندگان جوانی را در رادیو می شناسم که فوق العاده با استعداد هستند و تعداد زیادی برنامه اجرا می کنند چون توانایی بالایی دارند ولی رقم دستمزد آنها از یک حدی که بالاتر می رود اجراهایشان را محدود می کنند.من یکی از دلایلی که تلویزیون را ترجیح دادم همین مساله بود و اینکه حتی اگر در تلویزیون پرداخت مالی بالایی هم وجود نداشته یاشد به واسطه دیده شدن یک مجری موقعیت های بهتری برای کار در خارج از فضای سازمان،مثل اجرای همایش ها و. . . خواهد داشت.
مباحثی که شما در برنامه سیمای خانواده انجام می دهید چقدر در زندگی شخصی و کاری شما کاربردی است و شماچقدر از این مباحث استفاده می کنید؟
فکر می کنم مباحثی که در برنامه ما مطرح می شود نمی توان گفت صد درصد اما تا حدود خیلی زیادی برای خود من و بعد از آن برای مخاطب قابل استفاده است.مثلا من در روزهای یکشنبه با کارشناسی صحبت میکنم که در مورد بچه ها بحث می کند در مورد تربیت بچه ها، اوقات فراغتشان و اینکه چه برنامه ریزی هایی باید برای آنها داشته باشیم و خوب من به عنوان کسی که الان در حال کار کردن هستم و در آینده صاحب فرزند خواهم شد بسیار از این مباحث استفاده می کنم. یا همین الان بچه هایی که در اطرافم هستند،در خانواده یا دوستان و اشنایان سعی می کنم این مطالب را به مادرانشان هم انتقال دهم یا خیلی از مباحثی که در برنامه مطرح می کنیم را در بچه ها می بینم که مثلا فلان مشکلی که خانم کارشناس می گفت واقعا در مورد این کودک صادق است و خوب سعی می کنم با والدین او مطرح کنم و خوب خیلی وقت ها هم موثر بوده.همچنین ما در برنامه سعی می کنیم که واقعا کاربردی برای مردم حرف بزنیم و کلی گویی نکنیم و خود را جای مخاطب بگذاریم و سوالات و موضوعات احتمال او را مطرح کنیم. به نظر من سوالات مصداقی بسیار بهتر و مفید تر خواهد بود. ما پیامک های زیادی داریم که خیلی از بچه ها و نوجوان ها به ما ما پیامک زده اند که مثلا ممنون که حرف دل ما را زدی! و ما سعی داریم که اینطور مصداقی حرف بزنیم و تا جای ممکن کلی گویی نداشته باشیم چون اقبال خاصی هم از طرف مردم ندارد.
به نظر شما این میزان درآمد برای یک گوینده و مجری کافی است؟
بستگی به توان مجری دارد. برای من که به غیر از تلویزیون گویندگی تیزرها و انونس ها مختلف را انجام می دهم یا در بیرون از سازمان اجرا دارم و فعالیت های زیاد دیگری انجام می دهم فکر می کنم این میزان درآمد کافی است ولی صرفا درآمد حاصل از اجرا در داخل سازمان واقعا کافی نیست چون به هر حال مجری برای اجرای یک برنامه هزینه هایی می پردازد از جمله لباس، رفت و آمد و خیلی موارد دیگر به همین خاطر مبلغی که ما دریافت می کنیم شاید جواب گویی همین موارد باشد و نه بیشتر. یک مجری برای امرار معاش مجبور است در بیرون از محیط صدا و سیما کار کند چون ما به صورت حرفه ای اینکار را انجام می دهیم و از این حرفه درآمد داریم و اگر درآمد حاصل از اجرا برای یک مجری در سازمان خوب و مطلوب باشد مجری سعی می کند که در خارج از سازمان به گزین کار کند و خوب این می تواند در بالا رفتن اطلاعات و کیفیت اجرای او بسیار تاثیر گذار باشد.
آیاشما فیلم برنامه های خود را بازبینی می کنید ؟
حتما! من تمام برنامه هایی که اجرا می کنم را ضبط می کنم و پس از برنامه آنها را می بینم. به نظر من هیچکس بهتر از خودم نمی تواند بر روی کار من نظر دهد و قضاوت کند. مثلا من یکبار که فیم برنامه ام را میدیدم دیدم که هنگام صحبت کردن وقتی برای چند لحظه یادم می رود که چه می خواهم بگویم بالا را نگاه می کنم و من اصلا از این حرکت خوشم نیامد.ممکن است این حرکت به چشم بیننده اصلا نیاید یا حتی برای تهیه کننده هم مهم نباشد اما من که نسبت به کار خودم دلسوز ترم خودم را وادار به اصلاح آن می کنم. چون به نظر من مردم این حق را دارند که همیشه بهترین ها را ببینند و بهترین ها را بخواهند و به همین خاطر خودم را موظف می دانم که این کار را بعد از هر برنامه انجام دهم و ایرادات احتمالی را برطرف کنم.
به نظر خود شما نقاط ضعف و قوت شما چیست؟
به نظرم این را مردم باید بگویند. سخنی از حضرت علی(ع) همیشه در نظرم هست که مضمون آن این است که نه از خودت تعریف کن و نه بدگویی کن چون اگر از خودت تعریف کنی باور نمی کنند و اگر بدگویی کنی بیش از آنچه که گفتی تو را بد می دانند. به همین خاطر من بیشتر علاقه دارم که مردم نظر بدهند تا خودم.
در اجرای شما نکته دیگری هم که جلب توجه می کند این است که شما حافظه قوی ای در به خاطر سپردن متن ها دارید و یک متن طولانی را در مقابل دوربین از حفظ می خوانید. چقدر از حافظه خودتان و چقدر از ابزار دیگر استفاده می کنید؟
شب قبل از اجرای هر برنامه سر فصل موضوعاتی را که می خواهم بگویم یادداشت می کنم. البته نه اینکه جمله به جمله آن را بنویسم و حفظ کنم چون دوست دارم جمله ها را طبق فضای برنامه و آن چیزی که در لحظه به ذهنم می رسد بگویم و فکر می کنم که طبیعی تر و مخاطب پسندتر خواهد بود اما سر فصل چیزهایی که می خواهم در باره آنها صحبت کنم را می دانم اما در سر برنامه جمله بندی ها جمله بندی هایی است که در لحظه از آنها استفاده می کنم.
برای رسیدن به این جمله بندی ها چه کارهایی انجام داده اید؟
مطالعه. مطالعه رمان وبه خصوص شعر که خیلی دایره لغوی افراد و به خصوص آنهایی را که کار اجرا انجام می دهند را گسترده می کند و آهنگ و تلفظ بسیاری از جملات و کلمات را به ما می آموزد. این کار را من از استاد"بهروز رضوی" یاد گرفتم که می گفتند شعر زیاد بخوانید و همین طور فیلم دیدن می تواند بسیار مفید باشد و در مورد خودم من بسیاری از دیالوگ ها و جملاتم را از فیلم های مرحوم "علی حاتمی" اقتباس می کنم؛ چون بسیار صمیمانه و دلنشین هستند.
حرف ناگفته پایانی؟
چند وقت پیش به خاطر بیماری که داشتم دو هفته در برنامه حاضر نشدم.در طول این مدت مردم خیلی به من انرژی دادند، خیلی سراغ گرفتند و خیلی پیگیری کردند و الان هم که برگشتم بازهم می پرسند که مثلا خوب شدی؟! چند روز قبل که یک مقدار سرما خوردگی داشتم،خیلی پیامک داشتم که مثلا فلان غذا را بخور یا فلان کار را انجام بده که سرما خوردگی ات خوب بشود و این برای من بسیار مهم است.چون مردم ما کاملا صمیمیت و مهربانی را می فهمندو به آن پاسخ می دهند و همینطور این را هم می فهمند که مثلا فلان مجری دارد نقش بازی می کند و به آن واکنش منفی نشان می دهند.
مطالب مشابه :
«مبينا نصيري» از«سيماي خانواده»مي گويد
وبلاگ تماشا Taamasha - «مبينا نصيري» از«سيماي خانواده»مي گويد - به تماشا سوگند و به آغاز کلام
مصاحبه با شعله قهرماني، مجري برنامه «سيماي خانواده»
پسر اینترنتی - مصاحبه با شعله قهرماني، مجري برنامه «سيماي خانواده» - بیوگرافی و عکس های
سیمای خانواده
سیمای خانواده از باسابقه ترین برنامه های خانواده سیماست. در طول این زمان طولانی پخش، آیتم
هرمز شجاعي مهر از برنامه سيماي خانواده مي گويد
مهم ترین برنامه گروه خانواده شبكه یك، برنامه سیمای خانواده است كه یك برنامه تركیبی است و به
مصاحبه با «مبینا نصیری» مجری سیمای خانواده
مثل برنامه سیمای خانواده که همکاری من در ابتدا با خواندن تیزرها و نریشن هایش شروع شد.
تولید و پخش برنامه زنده تلویزیونی سیمای خانواده از شبکه یک در تفرش
در روز چهارشنبه مورخ ۱/۴ /۱۳۹۰ برنامه سیمای خانواده در تفرش تولید و از شبکه یک پخش خواهد شد .
زهره وکیلی/مجری برنامه سیمای خانواده
وبلاگ تماشا Taamasha - زهره وکیلی/مجری برنامه سیمای خانواده - به تماشا سوگند و به آغاز کلام
دانلود تیتراژ برنامه «سیمای خانواده»
مروارید چشام - دانلود تیتراژ برنامه «سیمای خانواده» - چون عاشقان می را همی از کاسه سر
هرمز شجاعی مهر در گفت و گوی اختصاصی با خراسان
سریالی كه شب ها روی آنتن شبكه اول می رود، تكرار آن از برنامه سیمای خانواده پخش می شود.
برچسب :
برنامه سیمای خانواده