تحلیل فضا
مقدمه و طرح مسأله
تحلیل فضا یا space study شاخهای نوظهور از تحلیل گفتمان است که به جای تحلیل ساختارها و گوهرهای معنایی یک متن، یک موقعیت عینی تجلی یافته در یک فضای کالبدی را موضوع مطالعه قرار میدهد.
پیش از هر چیز، ضروری است مفهوم فضا و تفاوت آن با مکان را تشریح کنیم. هنگامی که از مکان سخن میگوییم، عموماً یک فضای کالبدی صرف را مد نظر داریم؛ مثلاً یک دانشگاه، یا مسجد از حیث نوع معماری و ساختارهای کالبدی. اما هنگامی که از فضا سخن میگوییم، تعاملات پیچیده میان آن کالبد و ارتباطات اجتماعی و قواعد و ارزشهای و نگرشهای منتشر در مکان یاد شده را نیز مد نظر قرار میدهیم. یک تفاوت مهم دیگر میان فضا و مکان، موقعیت و جایگاه سوژه کنشگر است. در مقوله مکان، همه چیز مستقل از سوژههای بازیگر در موقعیت مد نظر قرار میگیرند. مثلاً هنگامی که مکان یک مسجد سخن به میان میآید، نمازگزاران چندان مد نظر نیستند، مگر به منزله اشغال کنندگان موقعیتهای خاص در مکان. اما در مقوله فضا، همه چیز از منظر و ترجیحات حسی سوژههای بازیگر مورد توجه قرار میگیرد. مثلاً در یک مسجد، چند و چون فضا، از چشم بازیگران مد نظر است. حتی ابعاد یک مسجد در تحلیل فضایی، از چشم بازیگران و مشارکت کنندگان در فضا مد نظر است.
تحلیل فضا که به تازگی در مطالعات فرهنگی و به منزله شاخهای از تحلیل گفتمان مد نظر قرار گرفته است، رویکرد مکملی است که میتواند جایگاه موقعیتهای انسانی را در چند و چون مناسبات انسانی و از آن جمله مناسبات قدرت، بازنمایی کند.
چرا این همه دیر به نقش فضا توجه نشان داده شده است؟
واقع این است که فضا و نقش مکان در تعاملات انسانی، در رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان به تازگی و عمدتاً از سوی خانم مارگارت کوهن، انجام پذیرفته است. از جمله دلایلی که برای این تأخیر ذکر میشود، عبارت از آن است که فلسفه مدرن به خلاف فلسفه کلاسیک رویکردی زمان محور است.
فلسفه کلاسیک یک فلسفه مکان محور است. به این معنا که هستیها بر حسب وزن وجودی خود، موقعیتی در یک درک مکانمند از عالم کسب میکنند. هویات دارای ارزش وجودی بالا در طبقات فوقانی هستی و هستیهای دارای ارزش وجودی پایین در طبقات تحتانی جای میگیرند. به این ترتیب، هستی یک مکان است و زمان به معنای گذر زمان، نقشی حاشیه در این درک مکان مند دارد. اما فلسفه مدرن اصولاً بر نفی و نقض این درک مکانمند از جهان استوار شد و بیشتر به مفهوم گذر و روند و تطور نظر انداخت.
واقع این است که به لحاظ فلسفی، زمان و مکان دو معنای مغایر یکدیگرند و توجه به یکی به بهای به حاشیه بردن دیگری رخ مینماید.
این بنیاد فلسفی در نسبت میان مکان و زمان، در روایتهای جامعهشناختی و انسانشناختی جدید نیز ایفای نقش میکند. از نظر متفکران انتقادی اصولاً مکان بازنمای نحوی رویکرد محافظهکارانه است؛ در حالی که روایت متکی بر زمان، بسترساز رویکردی انتقادی و انقلابی است. به همین جهت، علوم انسانی نیز که اصولاً بر مبانی فلسفی مدرن و ناظر به آرمانهای دوران مدرن شکل گرفتهاند، مقوله مکان را در حاشیه قرار داده و مقوله زمان را عاری از نسبتهای مکانی مد نظر قرار دادند.
فضا عنوانی است که مقوله مکان را از آن روایت سنتی بیرون میبرد و از دوگانگی میان زمان و مکان، به روایت فلسفه سنتی، فاصله میگیرد و ناظر به نحوی در هم تنیدگی زمان و مکان است. به همین سیاق، مقوله فضا، نشانگر آن است که نه تنها فضا یک روایت محافظهکارانه از امور نیست؛ بلکه اتفاقاً ناظر به پویشهای عمیق انسانی و گسیختگیها و فراروندگیهای از جبر موقعیت است.
به عنوان نمونه، کوهن که خود از یک پیشینه چپ بهرهمند است، با تکیه بر برخی نقل قولها از خود مارکس نشان میدهد که کارخانه تنها یک موقعیت مکانی دربردارنده توده کارگر نیست؛ بلکه به اعتبار مکان کارخانه است که اصولاً هویت پرولتری شکل میگیرد و تصویری از یک جامعه آیدهآل متکی بر محوریت کارگران به عنوان یک جامعه سوسیالیستی صورتبندی میشود. بنابراین محیط کارخانه، عالمی است که نوعی برداشت خاص از امور و رهیافتهایی برای فراروی از مناسبات جامعه سرمایهداری را فراهم میآورد. چنانکه در روایت مارکس از جامعه سرمایهداری و الگوی ایدهآل مارکسیستی میتوان کارخانه محوری را به عینه مشاهده کرد.
توجه به نقش خلاق مکان در حیات فرهنگی و اجتماعی سبب توجه تحلیلگران انتقادی و از آن جمله تحلیل گفتمان به مقوله مکان شده است.
نکات چندی پیرامون تحلیل فضا از حیث روششناختی
تحلیل فضا از جهات گوناگون شبیه تحلیل یک متن است. به این جهت کارکردهای کلی زیر در تحلیل فضا باید مد نظر قرار گیرد:
1. سبک مکان. گاه مکان یک مکان پیوسته است و گاه گسیخته. گاه مکان یک پیوستار است، پیوستاری از سویههای متنوع. گاه مکان حول و حوش یک نقطه کانونی سامان یافته است و به این اعتبار تک کانونی است و گاه سویههای متعارض و متفاوت دارد و به این اعتبار چند کانونی. هر یک از الگوهای مذکور نشانگر سبک مکان است.
2. مفصلبندی فضا. ضروری است مکان پیرامون کارکردهای گوناگون و کاربریهای متنوع مفصلبندی شود. بدیهی است که این مفصلبندی یک قاعده عینی و برون ذهنی ندارد، بلکه در تعامل با بازیگران و سوژههای مشارکت کننده و نوع مواجهه آنها با مکان شکل میگیرد. بنابراین پژوهشگر در رفت و برگشت میان نظارت عینی مکان و کالبد شکافی احساس و روحیات بازیگران، باید دست به مفصلبندی مکان بزند.
3. روح فضا. درست مثل هر مطالعه کیفی، ضروری است که پژوهشگر در کنار مفصلبندی مکان، در صدد جستجوی روح مکان نیز باشد. مقصود از روح مکان، همان معنای کانونی است که جوانب و ساختارهای متنوع مکان را حول و حوش آن میتوان موضوع مطالعه و بررسی قرار داد. گاه مکان حاوی یک روح کانونی است اما گاه پژوهشگر چندان با این روح کانونی مواجه نمیشود بلکه در کانون فضا شاهد یک چالش و تنازع عمیق است. در این صورت، به جای روح مکان، پژوهشگر در جستجوی تنازعات و پویشهای جاری در فضاست. به عبارتی دیگر، به جای روح مکان، ارواح را در مکان موضوع پژوهش قرار داده و مناسبات میان این ارواح را موضوع بحث خود قرار خواهد داد.
4. خاطرات مندرج در فضا. خاطرات نوعی زمان تجسد یافته در فضاست. مکانها از این حیث قابل طبقهبندیاند. بعضی مکانها فاقد هیچ خاطرهاند. به این معنا، سبکبالاند و هر ساختار تازه معنایی را میپذیرند. اما گاه فضا سنگین بار از خاطراتی است که به مکان وجهی کاریزماتیک میبخشد. به نحوی خواسته یا ناخواسته رفتار و مناسبات بازیگران در فضا را سامان میبخشد و به نحوی زورآور اموری را از محیط میزداید. خاطرات وجه مهم مکان در جستجوی روح یا ارواح جاری در فضا هستند.
5. آرزوها. وجهی دیگر از زمان تجسد یافته در مکان، آرزوهاست. آرزو به بعدی از مکان راجع است که به آینده نظر دارد. مثلاً سیر در یک خانه قدیمی، بیشتر سنگین بار از خاطرههاست اما قدم زدن در یک بوتیک یا در یک فرودگاه بیشتر ناظر به آینده است تا گذشته.
6. توازن زمانی در یک فضا. با توجه به دو محور فوق، مطالعه توازن زمانی در یک فضا در مطالعه روح یا ارواح مکان حائز اهمیت است. فضا تا چه توازنی میان خاطرهها و آرزوها قرار گرفته است.
7. تداعیهای فضا. فضا اصولاًچند منبعی است؛ به این معنا که حاوی تداخل فضاهای گوناگون در یکدیگر است. همواره در یک فضا، علائم و نشانگانی از دخول فضاهای دیگر در آن و یا به عکس نشانگان خروج فضا از خود به فضاهای دیگر است. این تداخلها را با مطالعهنشانگانی که تداعی کننده آن هستند میتوان دریافت. مثلاً حضور علائم قدسی در فضای دانشگاه از جمله تداعیهای این تداخلات مکانی است.
8. مرزهای فضا. هر فضا در یک محیط گسترده قرار گرفته است. اینکه بر حسب چه مرزهایی از دیگر فضاها جدا میشود حائز اهمیت بسیار است. بدیهی است که این مرزها نیز باید با گفتگو و بررسی باورها و گرایشها و احساسات بازیگران مورد بررسی قرار گیرند. مثلاً فضای دانشگاه تهران، با کدام مرزها از محیط جدا میشود؟ آیا سینما و کتاب فروشیهای اطراف دانشگاه هم در این فضا جای دارند؟ یا به عکس، فضای اختصاص پیدا کرده به نماز جمعه از نظر بازیگران فعال محیط دانشگاهی داخل یا خارج از فضا مورد توجه قرار میگیرند.
9. سازمان قدرت در فضا. یکی از محوریترین نکات مورد توجه در مطالعات فضا، سازمان قدرت است. فضا تا چه حد اصولاً یک فضای اقتدارگراست و تا چه حد فضایی گشوده بر سوژههای متنوع است؟ تا چه حد در این زمینه تک کانونی و تا چه حد چند کانونی است؟ فضا تا چه حد قادر به اعمال کاریزمایی برای به تبعیت آوردن سوژههاست و تا چه حد یک فضای معنا گسیخته است؟ بسیاری از متفکران دست کم سه قلمرو را در مناسبات قدرتی یک فضا پیشبینی میکنند: فضای اعمال کننده قدرت، فضای اعمال کننده مقاوت و فضای میانه که به نحوی فایدهگرایانه میان دو فضای یاد شده عمل میکند.
متن فوق، چکیده سخنرانی دکتر محمد جواد غلامرضاکاشی استادیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی است که در میزگردی با عنوان "روششناسی مطالعات فرهنگی"، روز هیجدهم اسفند ماه سال 88 در گروه روششناسی و روشهای تحقیق در علوم اجتماعی انجمن جامعهشناسی ایران و با همکاری گروه روششناسی انجمن مطالعات فرهنگی برگزار شده است.
مطالب مشابه :
تحلیل فضا
مقدمه و طرح مسأله. تحلیل فضا یا space study شاخهای نوظهور از تحلیل گفتمان است که به جای تحلیل
تحلیل فضای شهری
دانلود پروژه های معماری www. irannb.com - تحلیل فضای شهری - بزرگترین مرجع پروژه های معماری با قیمت
مفاهیم طراحی، ضوابط و استانداردها و تحلیل نمونه ها
طرح یک معماری - مفاهیم طراحی، ضوابط و استانداردها و تحلیل نمونه ها - طراحی معماری ؛ با هدف
تحلیل سایت و تقسیمات فضایی
هنر سبز طراحی - تحلیل سایت و تقسیمات فضایی - معماری رد زمان است برفضا - هنر سبز طراحی
√ تحلیل معماری موزه هنرهای معاصر تهران
معماری - √ تحلیل معماری موزه هنرهای معاصر باد از دل بادگیرها عبور کرده و در دل فضا بخش می
معماری اسلامی
-1-4 بررسی نمونه هایی از فضا در معماری اصیل اسلامی بررسی، تحلیل و مقایسه عناصر معماری
تحلیل فضای شهری
معماری/سنگ/طراحی ساختمان - تحلیل 3-برای ارتباط این عناصر بھم به یک رابطه یا یک فضا داشتن
برچسب :
معماری تحلیل فضا