تبلور ایمان(محمدبن اسماعیل بن بزیع )
تبلور ایمان(محمدبن اسماعیل بن بزیع )
بدن انسان
ترکیبی است از اجزاء مختلف که هریک از آنها درجایگاه خود لازم و مفید است.
اما بخشی از اجزاء تشکیل دهنده بدننقش ممتازتری دارند. تمام گروههای
انسانی در جایگاه خویش مهمتلقی میشوند اما گروه دانشمندان و پژوهشگران که
با دانش واندیشه سروکار دارند اهمیت ویژه دارند.
یکی از محدثان فرزانه شیعی محمدبن اسماعیل بن بزیع است. کنیهاش ابو جعفر و معروف به ابن بزیع ومولیالمنصور است.
سال و محل تولد او آن چنان مشخص و روشن نیست اما بعضی ازنشانهها حکایتگر است که او در اواسط سده دوم هجری پا به عرصهگیتی نهاد.
خاندان
ابن
بزیع در خاندانی پرورش یافت که در آن روزگار از معروفیتویژهای برخوردار
بود. نجاشی میگوید: فرزندان بزیع از خاندانمهمی هستند که از این خاندان
است: احمدبن حمزه بن بزیع که وزیراو روایتگر احادیث اهلبیت علیهم السلام
بود.
پدر اسماعیل که از یاران حضرت موسیبن جعفر(ع)بود وجاهت ووثاقت او
روشن نیست اما او از محدثان ارادتمند به امامان شیعهعلیهم السلام بود.
حمزه
بن بزیع که از اصحاب امام هفتم شمرده میشود وقتی نامشنزد امام رضا(ع)
برده شد و امام برایش طلب رحمت کرد.اما بعضیاز نقلها حکایت میکند که او
از گروه منحرف واقفیه بوده است. اودر جرگه راویان قرار دارد. محمدبن
اسماعیل از عموی خویش روایتنقل کرده است.
صحابی معصومین علیهم السلام
محمدبن
اسماعیل بنبزیع از سرچشمه گوارا و زلال دانش سه اماممعصوم علیهم السلام
بهره بود: حضرت موسی بن جعفر، حضرت رضا وحضرت جواد علیهم السلام.
شیخ طوسی او را جزو یاران موسی بن جعفر، حضرت رضا و امامجواد علیهم السلام شمرده است.
نجاشی از کشی نقل میکند که محمدبن اسماعیل بن بزیع از یارانحضرت موسی بن جعفراست و حضرت جواد را نیز درک کرده است.
علامه حلی و عالمان دیگر شیعه به نقل سخنان شیخ و نجاشیدرباره محمدبن اسماعیل بن بزیع در کتب خود بسنده کردهاند.
از منظر معصوم(ع)
از
تتبع و سیر در روایات به دست میآید که این محدث بزرگوارمورد عنایت و توجه
امامان معصوم علیهم السلام قرار داشت. حسینبن خالد صیرفی میگوید: با
جمعی از شیعیان پیش حضرت رضا(ع)بودمتا این که نام ابن بزیع به میان آمد.
حضرت فرمود: دوست داشتمدر میان شما شخصیتی همانند محمدبن اسماعیل بن بزیع
میبود.
علی بن مهزیار میگوید: محمدبن اسماعیل بن بزیع به من گفت:
ازحضرت جواد(ع) درخواست کردم که یکی از پیراهنهای خود را به منبدهند تا
هنگام مردن، کفن خود قرار دهم. حضرت جواد(ع)خواستهامرا اجابت کرد و یکی
از پیراهنهای خویش را برایم فرستاد. بهامام عرض کردم: چگونه این پیراهن
را کفن خود قرار دهم؟ امامفرمود: تکمه هایش را از او جدا کن.
شیخ طوسی
در تهذیب میگوید: محمدبن اسماعیل روایت میکند کهیکی از شیعیان از دنیا
رفت و موفق نشد که وصیت کند. قاضی کوفهمحمدبن عبدالحمید را قیم فرزندان
صغیر ومال و کنیزان او قرارداد. محمدبن عبدالحمید مال، ثروت و میراث او را
فروخت ولیهنگامی که میخواست کنیزان را بفروشد دچار تردید شد که چون مناز
ناحیه قاضی کوفه قیم هستم آیا حق دارم این کار را بکنم؟ محمدبن اسماعیل
میگوید: من این قضیه را خدمت امام جواد(ع)گفتم. امام فرمود: اگر قیم
همانند تو و محمدبنعبدالحمید باشد فروختنآنها اشکالی ندارد.
از این
حدیث اعتماد و علاقه امام(ع)به ابن بزیع روشن میشود. شیخ عباس قمی
مینویسد: سید مرتضی طباطبائی، پدر علامه بحرالعلومدر شبی که بحرالعلوم
چشم به جهان گشود حضرت رضا(ع)را درخوابدید. شمعی را به دست محمدبن اسماعیل
بن بزیع داد و آن شمع رابر بالای خانه آنها روشن کرد. آن روشنی چنان
گسترش یافت کهاندازهاش قابل درک نبود و با زبان حال میگفت: این مولود،
بشرمعمولی نیست.
از نگاه بزرگان
تمام
شرح حال نگاران محدثان شیعی محمدبن اسماعیل بن بزیع رابه نیکوترین زبان
ستودهاند. شیخ طوسی میگوید: ابن بزیع محدثیموثق و موجه است. نجاشی
مینگارد: او از نیکان و موثقان شیعی ومردی صاحب زهد و تقوابود.
کشی میگوید: از علی بن حسن بن فضال که از چهرههای برجستهشیعه بود، از ابن بزیع پرسش کردم. او گفت: موثق و از بزرگاناست.
وزارت
محمدبن اسماعیل بن بزیع مدتی وزیر یکی از خلفای عباسی بود. مولی المنصور و او یکی از وزراء است.
رفع یک شبهه
ممکن
است در ذهن خواننده نقاد و خرد ورز این قطعه تاریخیشگفتانگیز باشد که
چگونه یکی از چهرههای برجسته روایتی شیعی کهدل در گرو حکومت امام دارد و
قهرا حکومت عباسیان را حکومت غصبو ستم میداند، حاضر شده است که وزارت یک
خلیفه ستمگر رابپذیرد؟
در پاسخ میتوان گفت که پذیرفتن مسئولیت در هر
سیستم حکومتیکه بربنیاد استبداد و قساوت استوار است و به اصطلاح فقیهان
شیعیحکومت جور است، از منظر دین کاری ناشایست است. اما اگر ورود بهدستگاه
خلافت موجب کمک به شیعیان ستمدیده و رفع مشکلات آنان شودپذیرفتن مسئولیت
در دستگاه خلافت جور رواست و بدین خاطر است کهامامان معصوم علیهم السلام
به عدهای از شیعیان اجازه دادند کهبرای تحقق این ایدههای انسانی وارد
کومتشوند. از این جهت استکه ما در تاریخ پرفراز و نشیب شیعه میبینیم که
بعضی از شیعیانخالص و ناب، سمت وزارت داشتند. در این جا به دو مورد
بسندهمیشود:
1- عبدالله بن سنان: او از یاران امام صادق(ع)و
امامکاظم(ع)است و از آن بزرگواران(1146)حدیث نقل کرده است. احمدبن
محمدخالد برقی میگوید: او خزانهدار منصور و مهدیعباسی بود.
نجاشی
میگوید: عبدالله بن سنان روایتگری است که با وجاهت وبزرگ منزلت که در آینه
وجود او هیچ نقطه تاریکی وجود ندارد. درحکومتهای منصور، مهدی، هادی و
هارون الرشید متولی و خزانهداربیت المال بود. کتابهای فراوانی دارد که
راویان شیعی تمام آنهارا روایت کردهاند.
2- علی بن یقطین بغدادی: او
یکی از انقلابیترین ودینباورترین محدثان شیعی بود و با این که در جرگه
روایتگرانقرار داشت ولی در دستگاه هارون الرشید سمت صدارت داشت. و ازیاران
خاص امام کاظم(ع)به شمار میآمد و وجوهات شرعیه خویش رابه خدمت آن حضرت
میفرستاد. منزلت و شان او به اندازهای بود کهامام موسی بن
جعفر(ع)دربارهاش فرمود: هرکسی که میخواهد یکی ازاصحاب رسول خدا(ص)را
ببیند به علیبن یقطین بنگرد. او اهل بهشتاست.
روزی علی بن یقطین از
مسئولیتی که در دستگاه خلافت هارون بهعهده داشت، نزد امام کاظم(ع)اظهار
ناراحتی و دلتنگی کرد. امامبه او فرمود: یاعلی! خداوند متعال در دستگاه
ستمگران دوستانیدارد که به وسیله آنان ستمها و بلاها را از دوستان
اهلبیت علیهمالسلام دور میکند و تو از آنان هستی.
با این نگرش
عقلانی و دینی است که فقیهان شیعه همکاری بادولتهای ستمگر را به خاطر
مصالح فراوانی مانند: کمک به مومنانو اقامه امر به معروف و نهی از منکر
جایز میدانند و بعضی ازفقیهان آن را لازم میدانند.
امام صادق(ع)فرمود: «کفاره عمل السلطان الاحسان الی الاخوان»; کفاره مسئولیتپذیری در حکومتستمگران نیکی به برادران دینیاست.
علی
بن یقطین از امام کاظم(ع)اجازه طلبید که از وزارت استعفادهد. امام اجازه
نداد و فرمود: امید استخداوند به وسیله توگره هایی را باز کند و فتنه و شر
مخالفان را دور کند.
حضرت رضا(ع)به محمدبن اسماعیل بن بزیع فرمود:
خداوند دردربار ستمگران دوستانی دارد که به خاطر آنان برهان و نشانه دینرا
روشن میکند و از دوستانش سختیها را دور میکند و امورمسلمانان را به
صلاح میآورد. آنان پناهگاه مومنانند. نیازمندانبه آنها مراجعه میکنند.
اینانند مومنان راستین و امانت دارانخدا در زمین. بهشتبرای آنها خلق شده
است و اینان برای بهشت.
ای محمد! تو از این گونه افراد باش.
استادان
ابن
بزیع تمام عظمتخویش را در سایه تلاش و کوششی که در راهدانشطلبی به کار
برده به دست آورد. او از محضر پاک امامانمعصوم علیهم السلام بهره برد و
استادان بزرگی را در دانش حدیثدرک کرد و از آنان کسب معرفت و حدیث نمود.
او استادان زیادیداشت که در اینجا به نام جمعی از برگزیدههای آنان اشاره
میشود:
1- منصوربن حازم; 2- یونس بن عبدالرحمن;3- عبدالله بنبکیر;
4- اسماعیل بن بزیع; 5- صفوان بن یحیی;6- جعفربنبشیر;7- اسماعیل سراج; 8-
ثعلبه بن میمون;9- علی بننعمان; 10- منصوربن یونس; 11- علی بن نعمان اعلم.
شاگردان
عده زیادی از شیفتگان دانش حدیث، پروانهوار گرد شمع وجود
اوجمع شدند و کام تشنه خویش را از این چشمه زلال سیراب کردند. دراین جا به
ذکر نام جمعی از آنان بسنده میشود:
1- ابراهیم بن هاشم قمی; 2-
احمدبن محمدبن عیسی قم;3- احمدبن محمدبن خالد برقی; 4- حسین بن سعید
اهوازی; 5- علی بنمهزیار اهوازی;6- سعد بن عبدالله قمی;7- عباس بن
معروفقمی; 8- محمدبن علی بن بلال;9- احمدبن محمدبن یحیی; 10- محمدبن
عبدالجبار قمی; 11- سهل بن زیاد آدمی.
تالیف
ابن بزیع در حوزه حدیث
از نخبگان دانشمندان شیعی است. اواخبار فراوانی را از امامان بزرگوار و
محدثان برجسته فرا گرفتهو سپس اندوختههای خویش را همانند میراثی گرانبها،
برای نسلهایآینده به یادگار نهاد.
شیخ طوسی میگوید: ابن بزیع اثری
دارد به نام «کتاب الحج». شیخ طوسی در جای دیگر میگوید: محمدبن اسماعیل
چند کتاب داشت کهیکی از آنها کتاب الحج است.
نجاشی میگوید: او دارای کتابهایی است که از جمله آنها کتابالحج و کتاب ثواب الحج است.
آیت الله خوئی چنین مینگارد: از ابن بزیع در کتابهای حدیثیشیعه 228 روایت نقل شده است.
محمدبن
اسماعیل بن بزیع بنابر وصیت علی بن نعمان اعلم، کهیکی از یاران حضرت
رضا(ع)بود و در هنگام مرگ وصیت کرد کهکتابهایش به ابن بزیع سپرده شود،
روایات زیادی را از علی بننعمان نقل میکند.
گلهایی از بوستان روایات او
1-
یکی از روایات مشهور روایتی است که محمدبن احمدبن یحییرا نقل میکند. او
میگوید: من در سرزمین فید بودم که محمدبن علیبن بلال به من گفت: بیا باهم
به زیارت مرقد محمدبن اسماعیل بنبزیع برویم. به اتفاق هم رفتیم. محمدبن
علیبن بلال بالاسر قبر ورو به قبله نشست و قبر را در جلو خود قرار داد. در
این هنگامبه من گفت: صاحب این قبر به من گفت: از امام جواد(ع)شنیدم
کهفرمود: هرکس به زیارت قبر برادر دینی خود برود و دستخویش رابر روی قبر
بگذارد و سوره قدر را هفت مرتبه بخواند از اندوه وسختی روز قیامت مصون
خواهد ماند.
2- ثواب نماز در مسجدالنبی(ص)
با واسطه از حضرت صادق(ع)نقل میکند که امام فرمود: ثواب نمازخواندن در مسجدالنبی(ص)برابری میکند با دوازده هزار نماز.
3- کیفیت نذرکردن
باواسطه
از ابوالصباح کنانی نقل میکند: از امام صادق(ع)درباره مردی سؤال کردم که
هنگام نذرکردن گفته بود برمن نذر است; کنایه از این که آیا این نذر درست
است؟ امام فرمود: هیچ نذریصحیح نیست تا این که نام خدا برده شود، روزه
باشد یا صدقه،قربانی باشد یا حج.
4- امام زمان(ع)
احمدبن هلال
میگوید: از ابن بزیع شنیدم که گفت: خدمت امامجواد(ع)بودم که امیه بن علی
القیسی از امام(ع)سؤال کرد: جانشینشما کیست؟ فرمود: فرزندم، علی. سپس امام
فرمود: به زودی مردمدچار تحیر میشوند. گفتم: آن وقتبه کجا باید رفت؟
امام(ع)فرمود: به مدینه. گفتم: کدام مدینه؟ فرمود: همینمدینهای که ما در
او زندگی میکنیم. آیا در جهان مدینه دیگری همهست؟
5- حقیقت ایمان
باواسطه
از امام باقر(ع)روایت میکند که آن حضرت فرمود: رسولخدا(ص)در یکی از
مسافرتهایش با جمعی ملاقات کرد. آنها به حضرتسلام کردند. رسول
اکرم(ص)متوجه آنان شد و فرمود: شما چه کسانیهستید؟ گفتند: ما مؤمن هستیم.
پیامبر(ص)فرمود: حقیقت ایمان شماچیست؟ گفتند: ما خشنودیم به قضای الهی و
تسلیم امر خدا هستیم وامور را به خدا وا میگذاریم و بر او توکل میکنیم.
رسولخدا(ص)فرمود: شما دانشمندان خردمند هستید که فاصلهای باپیامبران
ندارید. اگر در ادعای خود راستگو هستید نسازیدخانههایی را که در آنها
سکونت همیشگی نمیکنید و جمع نکنید آنچهرا نمیتوانید بخورید و تقوای
خداوندی را که به سوی او بازمیگردید، پیشه کنید.
وداع آخرین
ابن
بزیع بعد از این که عمری را در مسیر آرمانهای امامانشیعه علیهم السلام
گام برداشت و در راه گسترش آثار اهلبیت علیهمالسلام کوشید، سرانجام
هنگامی که به سوی حج میرفت و یا از حجبرمیگشت، در شهر کوچک «فید» از
دنیا رفت و جانش به سوی معبودپرکشید. از تاریخ غروب این ستاره تابناک،
اطلاع چندانی در دستنیست اما قبرش در مکانی است که از دنیا رفت.
فید درکجاست؟
جغرافیدان
مشهور اسلامی، یاقوت حموی(متوفای626 ه .)مینویسد: فید شهر کوچکی است که
در راه کوفه به مکه واقع شده است. آنهاکه قصد زیارت خانه خدا را دارند
مقداری از زاد و توشه خود راکه به همراه دارند، در این شهر به اهل آن جا به
عنوان ودیعهمیسپارند و هنگامی که از سفر مکه بر میگردند امانتهای خود
رااز آنان میگیرند. آنان در مقابل این نیکی، مقداری از آن زاد وتوشه را به
آنان میدهند. مردم فید در آن منطقه دور افتادهزائران خانه خدا را یاری
میکنند. زندگی آنان از راه ذخیره کردنعلوفه است که در طول سال آنها را
جمع میکنند تا موسم حج فرامیرسد. زائران که به آن جا میرسند این
علوفهها را برای مرکبهایآنان به فروش میرسانند. این تنها راه کسب در
آمد آنها است.
مطالب مشابه :
کربلایی آرش پیله ور و روح الله آقاجان - ایام فاطمیه 93 هیئت دمعة الرقیه اصفهان
برای دریافت فایل های تصویری به کانال ما در آپارات بروید. برچسبها: کربلایی ایمان کیوانی
تبلور ایمان(محمدبن اسماعیل بن بزیع )
کربلایی ایمان کیوانی; بزم اشک در آپارات; (ص)فرمود: حقیقت ایمان شماچیست؟
نوحه ترکی
کاتال تلویزیونی وبلاگ شهدا و رزمندگان زنجان در آپارات. جیناب ایمان نژاد دان تورکی نوحه
میثاق نامه امام زمان با یاران
کربلایی ایمان کیوانی; کربلایی رضا بزم اشک در آپارات; هیئت بیت
برچسب :
اپارات ایمان کیوانی