سفال در ایران
دوره اوليه اسلام
در دوره ي اوليه اسلام ،سفال ساز افتاده و متواضع ايراني در همان زمينه ي پارتها وساسانيان كار مي كرد .ظرف هاي وي بي لعاب بود و در قالب فشاري ها آنرا آراسته كرده تزيين مي داد ويا ظرفهايي از لعاب آبي يا فيروزه اي مي ساخت .اينگونه قالبهاي فشاري از خاك رس بي لعاب ساخته مي شد و پيش از ريختن آن را براي آرايش ظرف كنده كاري مي كردند .معمولا" براي يك ظرف چندين فسمت قالب وجود داشت ،مثال" در مورد كوره يك قالب براي پايين تنه و يك قالب براي بالا تنه و يك قالب دو تيكه اي هم براي گلوي آن بود .
در سال 1947 گروه باستان شناسان موزه حفرهاي زيباي متر و پليتين نيويورك يك كارگاه كامل آغاز دوره ي اسلامي نيشابور خراسان را از زير خاك بيرون آوردند و قالب ها و تيله هاي سفالي زيادي كه با اين قالبها ساخته شده بود پيدا كردند .مهرهاي گلي براي نقشهاي تكراري به كار برده مي شده است .
در دوره اوليه ي سفالگري ظرفهايي چيني كه از چين آورده شد سبب تشويق و تحريك ايرانيان در توسعه صنعت سفال سازي شد . شعالبي و بيروني دو نفر از مورخين مشهور درباره ي انواع سفالهايي كه از چين آورده شد شرحي نگاشته و مرغوبيت آن را ستوده اند .در اثر تشويق فرمانداران و حكام محلي ،نوآوري ها و اختراعات زيادي درفن بدل چيني سازي وتقليد چيني هاي دوره تانگ در ايران به وجود آمد .سفال سازان ايراني در تقليد از چيني هاي سبك تانگ آنقدر استاد بودند كه در نظر اول همه مصنوع آن ها را به جاي چيني اصل مي گرفتند .
از كرم و آنتیموان رنگ زرد و از مس رنگ سبز بدست مي آورند .بعدها رنگهايي به آب و رنگ هاي چيني سازي افزوده شد و رنگ ارغواني از منگنز و رنگ مشكي از آهن و قهوه اي از آن با منگنز مخلوط مي شد. كوششي كه سفال سازان ايراني در تقليد چينيهاي كشور چين در دوره هاي اوليه اسلامي كرده اند سبب كشف مجدد لعاب مينايي قلع گرديد . در سده هشتم پيش از ميلاد مسيح آشوري ها اكسيد روي را در لعابهاي سربي خود براي بدست آوردن رنگ سفيد كدر بكار برده اند . چون آخرين كاربرد اين فن در خاور نزديك را مي توان از آجرهاي لعابي كه در شوش وتخت جمشيد در سده پنجم ساخته شده است ثابت كرد . اين لعاب جديد كه سطح كاملا"سفيد درست مي كرد كاربرد گل و رس سفيد را از بين برد و از ايران به سرعت به تمام كشور هاي اسلامي تا اسپانيا گسترش يافت . در هلند و انگلستان به نام چيني آلات دلفت (delft) معروف گرديد . يكي ديگر از اخترعات ايرانيان در صنعت سفالسازي رنگهاي مينايي بود كه قبلا"در سال 883 ميلادي آغاز گرديده بود . اشيايي كه رنگ مينايي بر آنها زده شده بود در كارگاههاي كوزه گري فوسكاط نزديك قاهره ودر عراق پيدا شده است. ولي بيشتر دانشمندان امروزه بر اين باورند كه رنگ مينايي يك اختراع ايراني است . رنگ ميناي در اسپانياي آفريقا در كارگاه كوزه گري معروف پاترنا و والنسيا به كار برده مي شد ودر سال 1500 ميلادي به ايتاليا رسيد . يكي ديگر از محلهايي كه كاشي رنگ مينايي دارد محراب مسجد بزرگ قيروان در مصر است كه ميان سالهاي 856 تا 863ميلادي ساخته شده است. سه نوع رنگ مينايي وجود دارد :1- رنگ مينايي طلايي ساده روي زمينه سفيد 2- رنگ مينايي جگري در زمينه سفيد يا مخلوط با ساير رنگها 3-رنگ مينايي چند رنگ با درخشندگي فلز مس يا نقره يا اگر روكش آن بسيار نازك باشد ،رنگ مينايي زرد ،قهوهاي يا زيتوني بر زمينه سفيد .
ساختن رنگ مينايي هنر ارزنده وپيشرفته اي بود و بستگي به مهارت سفالساز داشت . مثلا" نيشابور هيچگاه موفق نشدند رنگ مينايي بسازند . اما سفال سازهاي مذبور در تلاشي كه براي بدست آوردن رنگ مينايي كردند فن جديدي كشف كردند وآن رنگ زير لعاب بود .
رنگ مينايي در زمان سلاطين سلجوقي و مغول در كا شان به اوج تكامل خود رسيد . سفال سازان نيشابور در ساختن نوعي ديگري از رنگها مهارت داشتند و آن رنگ زير لعاب منگنز بود . سفال سازان ظروف گرافيتوي زيادي توليد مي كردنند ولي مانند مازندران و نيشابور آن را كنده كاري نمي كردند و رنگ آن لعاب فيروزه اي روشن بود. تمام ظروف گرافتيوي ايراني شباهت زيادي به كارهاي قلمكاري فلزي زمان ساسانيان دارد . در مازندران اين شباهت زياد به چشم مي خورد و اين عيب نيست زيرا مازندران است كه مذهب فردايي ساساني تا سده يازدهم در آن رواج داشت .
دوره مياني اسلام
در زمان سلجوقيان (1147-1037) جهش چشم گيري در تمام هنرها، صنايع و علوم پديد
آمد. در مورد سفال سازي اين دوره بايد گفت «عصر طلايي چيني سازي است » در اين دوره
تمام روشهاي فني شناخته شده به كار برده مي شد :حكاكي ،برجسته كاري ،شبكه سازي ،
قلمزني رنگ زير يا روي لعاب ،مطلا كاري و مينا كاري .
در دوره سلجوقيان نيز ظروف چيني بار دگر در ايران ظاهر شد . حدود امپراطوري سلجوقي از مرز چين تا مديترانه بود . وظروف چيني هنوز مورد توجه سفال سازان ايراني بود . در طوس ،كاشان ،ري و اصفهان معادن كائولين زياد است . كوشش مستمر سفال سازان ايراني براي اينكه بتوانند با چيني ها و لعابهاي ساخت كشور چين برابري كنند موجب بوجود آمدن دو اختراع در ايران گرديد ،فيرزم با آميخته زيادي از در كوهي و ديگر كشف مجدد لعاب قليايي كه براي آخرين بار در مصر باستان بكار مي رفت .براي بدست آوردن لعاب شفاف با اكسيد قلع كار مي كردند . متداول شدن لعابهاي قليايي سبب شد كه فن رنگ آميزي جديد بوجود آمد . آميخته مس در لعاب سرب معمولا" رنگ فيروزه اي تيره يا سبز زنده بوجود مي آورد .ولي همين مس در لعاب قليايي رنگ نيلي سير درست مي كند .
لاجورد كاشي (كوبالت) در لعاب قليايي رنگ آبي مشكي (لاجوردي) ميساخت . در نزديكي قم و كاشان معادن لاجورد كاشي (كوبالت) هست . از جمله لعاب هاي ديگري كه عموما"در لعاب هاي قليايي بكار مي رفت عبارتند از:فيروزه اي روشن ، سبز روشن ، يشمي ، سرخ ارغواني و زرد ملايم كه اغلب هم آرايه ي زر به آن افزوده مي شد . تركيب طلا در لعاب يا بصورت زر گداخته و يا به حالت سريش بود . با استفاده از اين زر ورق ،كوزه گر ايراني در شيوه لعابسازي پيدا كرد كه بنام مينايي و هفت رنگ شناخته مي شد . معلوم مي شود كه لعابهاي مينايي در نيمه دوم سده دوازده هم بكار برده شده است . در سده سيزدهم اصلاحاتي در لعاب مينايي پديد آمد و بنام لعابهاي قلم مويي شناخته شد . در اين شيوه با قلم مو رنگ لعابي را كه مقدار اكسيد آن زياد بود روي تنه ظرفي كه قبلا"در كوره رفته بود مي زدند وخطوط منقش آن را مي آرستند . در آغاز سده چهاده هم زرورق مينايي با رنگ ديگري كه آن هم لاجورد (لاپيلازولي) ناميده مي شد غني گرديد اين ماده كاني آبي رنگ ظريف ،سيليكات آلومينيوم ، سديم و كلسيم است كه مقدار كمي گوگرد براي تكاثف به آن افزوده شده است اين لاجورد در لعاب قليايي حل شد و رنگ آبي گرمي كه اغلب ماوراء آبي ناميده مي شود بدست مي دهد . ظرفهاييكه با لعاب لاپيلازولي شده با رنگهاي ديگر آرايش يافته لاجوردينه ناميده مي شود .
مراكزي كه ظرفهاي لاجوردينه تهيه مي كردند ري و كاشان بودند ، علي ابن يوسف و ابوطاهرحسين از كوزه گران بنام ري بودند .
كاشان مهمترين مركز سفال سازي ايران در همه دوره ها و زمانها ،داراي شجره نامه هاي كامل خانواده هاي سفال سازان است تا سده چهاردهم . كاشان هيچگاه پايتخت نبوده ولي مركز صنايع زمان صلح گرديد و آوازه صنايع آن در تمام جهان اسلام پيچيد .
خجرافينگار مسلمان آفريقايي – اسپانيايي ، ابن بطوطه در سفر نامه خود مي گويد كه ديوار
صحن امام رضا با كاشيهاي كاشان پوشيده شده بود ،و اين كاشيها بسيار زيباتر ودرخشنده تر از كاشيهاي كشور خود اوست .
سفال سازان كاشي در ساختن محرابها بسيار استاد بودند . محراب كاشي بسيار زيباست و
صدها كاشي مينايي درخشان وبزرگ كه خوب بهم سوار شده و اغلب هم كنده كاري شده محراب را تشكيل مي دهد . دو نقاش ديگر كه در آراستن كاشيهاي ستاره اي مي توان نام برد به ترتيب عبارتند از ابوروقكا كه در حدود سال 1200 ميلادي مي زيست و ديگري طاهرالدين كه در حدود سال 1263ميلادي كار مي كرد . مراكز سفال سازي ديگري كه سفالهاي درجه يك و مرغوب تهيه مي كردند عبارتند از : نيشابور در خراسان ، ساوه ميان ري وكاشان ،سلطان آباد (اراك) در باختر ايران ،سلطانيه و تبريز در آذربايجان.
دوره متاخر اسلامي
در زمان صفويه شيوه كاشيهاي بريده يا كاشي معرق به آخرين درجه تكامل خود رسيد و كاشي پيچيده و گران قيمت مينا را كاملا" از ميان بدر برد . در سده هاي بعد كاشي هاي هفت رنگ بجاي كاشيهاي بريده شده بكار مي رفت زيرا ساخت كاشي هاي هفت رنگ ارزانتر بود. در سده هيجده هم در شيوه ساخت كاشي هاي هفت رنگ پيشرفت شايان شد .
در سده 18و19 كه شاهان و فرمانروايان ايران ضعيف بودند سقوط كمي در بيشتر صنايع و حرفه ها پديد آمد ولي سفال سازان به ساخت ظرفهاي زيباي خود ادامه دادند به طوري كه در دوره شروع نوسازي ايران ، زمان رضا شاه توانستند بيشتر كاشيهايي كه از سر درها و گنبدهاي مسجدها و امام زاده هاي قديمي ريخته بود با كاشيهايي با مرغوبيت كاشيهاي قرون وسطي تعمير كنند .
روش كار سفال ساز امروزي
امروزدر پيشينه فخاري چندين شيوه مختلف وجود دارد يعني كوزه گر كبل مال (كول مال )، سنگينه ساز (عتيقه ساز) ،مهره سازي و كاشيپز (كاشيگر) .مواد خام كوزه گري ،گل رس يا خاك رس است . چنانچه خاك از ناخالصيها پاك باشد همانطور كه آن را از چاله بيرون مي آورند به كار مي برند اما اگر داراي مواد خارجي باشد آن را با فرو بردن در گلچي (حوضچه آب ) آبديده (تحليل)مي كنند وسپس آن بيخته واز غربال ريزي مي گزرانند و گاهي اوقات از حرير مي گزرانند . براي به شكل در آوردن گل به چهره هاي گوناگون هنوز وجود دارد :1- قالب گيري آزاد است كه عموما"به شكل فتيله سازي است .2- كوزه گري با چرخ است .3- باغالب درست كردن . روش 3 امروز فقط محدود به كاشيهاي غالبي است .
محصولات كوزه گر دايره زن شامل انواع زيادي از ظروف (آلت ايناء) و وسايل ساختماني است . معروفترين انها تنور نانپزي ست .
كاهريز (قنات هاي ايراني) از جايي كه از خاك نرم وسست مي گزرند با كبل يا كول محكم
مي شود .
گوزه گري با چرخ
محصولاتي كه روي چرخ كوزه گري ساخته مي شود ، هنر صنعتگر را به بهترين وجهي نشان مي دهد . چرخ كوزه گر ايراني صفحه گردي است كه با پا حركت مي كند و مانند چرخ كوزه گرانگيسي نيست كه به وسيله بازو حركت مي كند .يك نوع ظرف آبخوري كه شبيه پرنده است و به نام كفتر آبخوري معروف است نيز جزو مصنوعات كوزه گر است . در كرانه هاي درياي خزر يكي از محصولات بزرگ كوزه گران ،سفال پشت بام است .چند نوع كوزه اي كه در خانواده هاي ايراني به كار مي رود عبارتند از : كوزه كوچكتر براي نگهداري آرد به كار برده مي شود و آنرا آرد دوني مي نامند .كوزه چاقتر و كمي بلندتر به اسم كلدوني ناميده مي شود و براي بردن و حمل خوار و بار مناسب است .روغندوني كوزه ايست كه پشت و روي آن لعاب دارد و براي نگهداشتن روغن به كار برده مي شود .تولكا كوزه اي است كه هم براي نگه داشتن روغن و هم براي ترشي به كار مي رود و به همين دليل بايد لعاب داشته باشد . ولي اگر بخواهند فقط براي آب بردن از آن استفاده كنند مثل كوزه آب بدون لعاب است .
پخت : براي پختن محصولات كوزه گر و كاشيساز انواع زيادي كوره ( تنور – بريز – شاخور – فورن – داش – دم و داشت ) وجود دارد .اندازه و ساختمان اين كوره ها بستگي دارد به اندازه و سرشت سفالها ، بزرگترين اين كوره ها براي پختن (طبخ كردن) كولهاي چاه كن و كاهاي سفالي سفالگر فتيله ساز است .نويسنده ساده ترين نوع كوره ها را در گيلان ديده است . در شهرضا كه يكي از مراكز سفال سازي نزديك اصفهان است كوره ها جور ديگري است . در بيدخت خراسان كوره ي تقريبا" امروزي با هواكش زير وجود دارد .كوره ي اين
شهرستان اتاق ها گوشي است با تاق ضربي كه چاه آتشخانه در پهلوي آن قرار دارد .اما
عاريترين كوره سفال سازان همانند كوره آجرپزهاست منتها خيلي كوچيكتر .
لعاب سازي
رسم براين است كه سفال سازان و كاشي پزها ،رنگ لعاب (ليقه ) را خودشان تهيه كنند .اما در شهرهايي كه صنعت سفال سازي بسيار پيشرفته است مانند اصفهان و كاشان ،كساني هستند كه در ساختن لعاب استادند.نخستين گام در تهيه لعاب آماده كردن آبگينه (بلور ،جوهر ،شيشه) است كه يك نوع شيشه قليايي است .مواد خام آن در كوهي (ريگ سنگ بلور) ريگ چخاخ (سنگ آتش) و كربنات پتاسيم (قليه ،قليا،قلياب ،كالا،كلياب ) است .آماده كردن قليا به وسيله قليا سوز (قلاع) انجام مي شود .آميخته آبگينه در كوره ي مخصوص آبگينه به نام بريز كه اجاق مجوني به نام چال دارد گذاشته مي شود و آن را هشت ساعت پخت و با كنچه ي آهني بهم مي زنند .
آماده كردن اكسيدهاي فلزات
سرب : ارزنده ترين فلزي كه در تهيه لعاب به كاربرده مي شود سرب است .
قلع : شنگرف زابلي به هر شكلي كه باشد براي بدست آوردن لعاب هاي شفاف به كار برده مي شود اما اگر بخواهند لعاب منيايي كدر تهيه كنند قلع (رصاص) به شكل اكسيد قلع سپيدآب به خمير شيشه اضافه مي شود .
مس : در ساختن لعاب هاي قليايي و لعابهاي سربي فيروزه اي روشن ،مس يكي از عوامل
مهم در بدست آوردن رنگ آبي است .
آهن : اكسيد آهن در لعاب يكدست ،رنگ زرد يا ترياكي درست مي كند و هنگامي كه با اكسيد مس آميخته مي شود رنگ سبز روشن بدست مي آيد .
زر : كوزه گر ايراني براي ساختن سفال هاي درجه يك زر را به كار مي برد تا رنگ قرمزپرير(ياقوتي) بدست آورد .و يا اينكه زر را به صورت سريشه به كار برده و رويه سفال را با لعاب يكدست مطلا مي كند.
مطالب مشابه :
آرايش غليظ «خاله شادونه» در برنامه!
با ماه چهره آرايش غليظ «خاله مشکل از آن جا ناشی می شود که در ذهن این برنامه سازان این
گریم
انجمن مستند سازان چهره ها را با رسوب مختلف، رنگ هاي معدني و تاريخ شروع آرايش كلا به
21 نکته در مورد نگهداری از لوازم آرایش
6ـ برای اینکه کرم پودر مدت بیشتری روی چهرهتان دوام بیاورد، کافی است یک قطره از عروس سازان;
تاریخجه تصویر سازی
تزيين كتاب نفيس تر گرديد و آرايش سرفصل تصوير سازان انگليسي و.فيثورن W.Fatihorn حكاك چهره
آزمون پيك يادآور 1 سال دوم رشته علوم تجربي
وب دبیرستان غیردولتی آینده سازان الشتر از چهره هاي ادبيات مقاومت آرايش الكتروني حالت
تاریخچه سنگده
و چشمه سازان پر آب و زلال و درختان صنعتي با آرايش سحر آميز ديواره چهره زمستانی
سيماي مردان در نزديك ظهور
کتاب زمینه سازان ظهور مردان امت من با طلا آرايش مي كنند ، حرير و ديبا مي پوشند و از
سفال در ایران
فشاري از خاك رس بي لعاب ساخته مي شد و پيش از ريختن آن را براي آرايش چهره هاي سازان و
يك عروسي رويايي با برنامهريزي ايدهآل
قريشي، هاني، طريقت و چند نام ديگر تاريخ سازان و چون احتمالا آرايش موهاي چهرهشان
چشم چرانى
بعضى از فيلم سازان مى صحنه هاى كذايى و چهره هاى كلوزآپ دختران و زنان آرايش كرده، چه
برچسب :
ارايش چهره سازان