نگاره«سماع دراویش»در آینهی تصوف
نگاره«سماع دراویش»در آینهی تصوف
(بخش اول)
رسول معرک نژاد
در نگاره«سماع دراویش»(۸۹۵ هـ .)کمالالدین بهزاد بخشها
از اندیشهی تصوف وآداب سلسلهی نقشبندیه(خواجگان)را در
عناصرتصویر از جمله تقسیمبندی نگاره، قرارگیری صوفیان و
پوشش آنان با بیان نمادین به تصویر درآورده است .
قرن نهم هجری، زمان تسلط تیموریان بر بخشهای شرقی و شمالی ایران بود. تیمور(۷۳۶- ۸۰۷ هـ.) در نزدیکی شهر سمرقند به دنیا آمد. او مدعی بود از نسل چنگیزخان است و بدین منظور به تصرف شهرها وکشورهای همجوار پرداخت. به سال۷۸۱ هجری خوارزم را به تصرف درآورد و از آن زمان دولت خود را تحکیم بخشید و یورش های سه ساله(۷۸۸هـ) ، پنج ساله(۷۹۴هـ) و هفت ساله(۸۰۲ هـ ) را آغاز کرد. تیمور به سال ۸۰۷ هجری در دوران هفت ساله یورش هایش درگذشت.آن گونه که آمدهاست تیمور علاقه و توجه بسیار نسبت به مشایخ صوفیه داشته است و به هر شهر که وارد میشد ابتدا به زیارت مشایخ صوفیه آن شهر میرفت.(1)[46 –ص ۶۴] به نظر لئونارد لویزن آنچه پایههای سلطنت تیموریان را قوت بخشید سه نهاد اجتماعی؛ شریعت، مؤسسات اوقاف، و طریقت های صوفی بود.[۵۷-ص ۵۲]پس از او برجستهترین فرمانروای تیموری، شاهرخ(۷۷۹- ۸۵۰هـ.) به سال ۸۰۷ پایتخت را از سمرقند به هرات منتقل کرد، و در طی حکومت چهلوسه سالهاش درآن بخش از ایران آرامش نسبی پدیدآورد که باعث رونق فعالیتهای فرهنگی و هنری شد. شاهرخ به همراه پنجمین پسرش بایسنقرمیرزا کتابخانههایی در شیراز و هرات دایرکرد. در کتابخانه هرات که توسط بایسنقرمیرزا تاًسیس شدهبود چهل خطاط و نقاش فعالیت داشتندکه ریاست آن با مولاناجعفرتبریزی(وفات ۸۶۰ هـ.) بود.[۱۴-ص۱۴۷] ازآخرین فرمانروایان تیموری سلطانحسینبایقرا(۸۴۲- ۹۱۱هـ.) بود. او از حامیان جدی هنر و ادب بود و در این امر امیرعلیشیرنوایی (وفات ۹۰۶ هـ.)به عنوان ندیمی صدیق و شاعر و هنر دوست او را یاری میکرد. امیرعلیشیرنوایی انجمنی را تاًسیسکرد و عبدالرحمنجامی (وفات ۸۹۸ هـ.) را به سرپرستی آن گذارد. گرایش این انجمن پناهآوردن به دامان واقعیت به وسیله مکاشفه عرفانی و هنرتغزلی بود.[۱2-ص ۲۲۸] در جمع این انجمن میتوان از میرخواند و نوهی دختری او خواندمیر، کمالالدین بهزاد و سلطانعلی مشهدیخوشنویس نام برد.[46-ص ۱۰۲] در زمان تیمور و جانشینان او فرقههای بسیاری از فرقههای صوفیه اهل تسنن و شیعه در ایران رواجداشتند ازآن جمله فرقه بکتاشیه؛- فرقه حروفیه؛- فرقه نقطوی؛ - پیر جمالیه؛- سلسله مولویه؛- فرقه شیعی نعمتاللهیه،- شاهداعی؛- فرقه شیعی نوربخشیه؛- فرقه خلوتیان؛- فرقه قادریه؛- و فرقه نقشبندیه میتوان نام برد. امیرعلیشیرنوایی ، عبدالرحمنجامی وکمالالدینبهزاد جزو فرقه نقشبندیه بودند.
واژه نقشبند صفت مرکب فاعلی به معنای نقشبندنده، مصور، نقاش، رسام و نگارگر است.[43 –ص۱۲] سلسلهی نقشبندیه اهل تسنن و حنفی بودهاند، وآن را دهمین سلسله منشعب شده از سلسله«معروفیه»میدانند.[43- صص۶ و۷]و سند فرقه خود را به بایزدبسطامی(۱۸۸-۲۶۱هـ)و از او به امامجعفرصادق(ع)(۸۰- ۱۴۸هـ)وقاسمبنمحمدابیبکر(وفات۱۰۱یا ۱۰۷هـ.)وسلمانفارسی(وفات۳۳هـ)وابوبکرصدیق(وفات۱۳هـ)و از او به حضرترسولاکرم(ص)(وفات۱۱هـ) میدانند.[38- ص۱۰۹/39-ص۹۷] نقشبندیه به سبب عنوان خواجهعبدالخالقغُجدوانی(وفات ۵۷۵هـ.)و خواجهیوسفهمدانی(۴۴۰- ۵۳۵هـ)به نام سلسلهی«خواجگان»نیز معروف بودهاند. و پس از آن با جانشینی خواجهناصرالدینعبیداللهابن محمود بنشهاب الدینچاچی معروف به خواجهعبیداللهاحرار(۸۰۶- ۸۹۵هـ)به نام سلسلهی «احراریه» نیز خوانده میشدند.[31ص۲۰۶]
کمالالدین بهزادخود از اهل تصوف و از سلسله نقشبندیه است و نگاره«سماع دراویش»را به سال ۸٩۵ هجری(در اندازه ۷/۱۰ × ١٦سانتی متر)بر اساس حلقهی دراویش و مشایخ نقشبندیه به تصویرکشیدهاست.( 2)درون تصویر برخی در حال سُکر و وجد هستند و برخی در حضور درونی به سماعی در نهایتِ ثبات و خاموشی پرداختهاند. و در واقع بهزاد مراتب مختلف سماع را در این نگاره نشان دادهاست، در این تصویر دو پیر یکی پیر طریقت و دیگری پیر صحبت و ارشاد حضور دارند.[11- ص٤٤٠] عبادالله بهاری درباره این نگاره آوردهاست؛«آن را با حضور صوفیان نقشبندی که بزرگان زمان چون جامی، امیرعلیشیر و شاید سلطانحسین میرزا و بهزاد هم عضو آن بودهاند، به تصوبر کشیدهاست. در نگاره مورد نظر، بهزاد جوانی ٢0- ٢٥ ساله به نظر میرسد که در سمت چپ بالای تصویر با کتابی در دست ایستادهاست و مرد ایستاده در وسط بالای این نگاره احتمالاً عبدالرحمنجامی است و دیگران باید از صوفیان نقشبندی چون عبیداللهاحرار و ادبای زمان باشند».[11- ص ١1] با در نظر گرفتن تاریخ ترسیم نگاره(٨٩٥هـ.) و تاریخ تولد و محل زندگی و سکونت مشایخ حاضر در نگاره میتوان دریافت؛ بهزاد در نگاره«سماع دراویش»اجتماعی از مشایخ صوفیه نقشبندیه زمان خود را ترسیم کردهاست. زیرا عبیداللهاحرار(مرکز و نیمه بالا تابلو)در سمرقند میزیسته و نمیتوانسته در سال ترسیم نگاره در هرات باشد.( 3)بدینترتیب با در نظرداشتن سن مشایخ و سن بهزاد که حدود سال٢٠ تا ٢٥ سال به نظر می رسد تاریخ تولد بهزاد ما بین سال های ٨٧٥- ٨٨٠ هجری باشد.
به جدول زیر توجه کنید؛
سال ترسیم نگاره(٨٩٥ هـ.) |
سال تولد هـ. |
|
٨٩ سال |
٨٠٦ |
احرار |
٧٨ سال |
٨١٧ |
جامی |
٥١ سال |
٨٤٤ |
علیشیرنوایی |
٥۱ سال |
٨٤٤ روایت اول |
بهزاد |
٤۱ سال |
٨٥٤ روایت دوم |
|
۲۰ سال |
٨٧٥ روایت سوم |
|
شش نفری که در بالای نگاره به حالت ایستاده تصویر شدهاند به نظر میرسد از سمت چپ به راست شخصی که کتاب در دست دارد کمالالدین بهزاد، نفر سوم امیرعلیشیرنوایی، نفر چهارم عبیداللهاحرار، نفر پنجم که در حال گریستن است عبدالرحمنجامی باشند.
عبیداللهاحرار(٨٠٦- ٨٩٥ هـ) در نزدیکی تاشکند به دنیاآمد و به سال ٨٩٥ هجری در سمرقند از جهان رفت «احرار درکودکی حضرت عیسی(ع) را در خواب دید که[عیسی] به او گفته بود: من تو را تربیت خواهم کرد».[30-ص٥٨] دروصف مقام او همین بس که دراوایل قرن دهم هجری چهاررساله درباره او وکراماتش نوشتهاند.
عبدالرحمنجامی(۸۱۷- ۸۹۸هـ)، در خرجرد جام خراسان به دنیا آمد اما اصل و نسب او از محلهی دشتی اصفهان بودهاست. وی پس از سفرهای بسیار در هرات اقامتگزید. ازآنجا که او ارادت باطنی به شیخ الاسلاماحمدجام معروف به ژندهپیلالعرفا(وفات ۵۳۶هـ.) داشت تخلص خود را جامی گذاشت.[ 35-ص۴۴٠] جامی در سمرقند به خدمت قاضیزادهرومی رفت و علوم لسانی و منطق و حکمت و تفسیر قرآن و حدیث و ریاضیات را نزد او فراگرفت. در هرات در محضر سعدالدینکاشغری(وفات ۸۶۰هـ.) از مشایخ طریقت نقشبندی بود و پس از آن به خدمت جانشین وی، خواجه ناصرالدینعبیداللهاحرار درآمد.
جامی میآورد؛
نقشبندیه عجب قافله سالارانند که برند از ره پنهان به حرم قافله را
(نفحات الانس صفحه۴۱۷)
امیرعلیشیرنوایی متخلص به«فانی»(۸۴۴- ۹۰۶هـ.)از ترکان جغتایی است که در هرات به دنیا آمده است. سلاطین سلسلهیتیموریان«خاصهمیرزاابوالقاسمبابر پسر بایسنقربنشاهرخ و سلطانابوسعیدمیرزا را درک کردهاست و با سلطانحسین بایقرا در مکتب، مصاحب و هم در درس بود.»هنگامی که سلطانحسینبایقرا در هرات مستقر شد علیشیرنوایی را فراخواند و منصب امارت دیوان اعلی را به وی سپرد(۸۶۲هـ.). علیشیرنوایی مدت یک سال نیز حکومت مازندران را داشت.وی پایان عمر را به تجرد گذراند و بیشتر اوقات به تألیف و معاشرت با شاعران و عالمان پرداخت.[27- ص۳۸3]
کمالالدینبهزاد به سال(۸۴۴یا۸۴۵ هـ.)در هرات به دنیاآمد، او درکودکی یتیم شد و روحاللهمیرک(وفات ۹۱۳ هـ) سرپرستیاش را به عهدهگرفت و همچنین اولین استاد بهزاد شد. میرک کتابدار سلطانحسین بایقرا بود و بهزاد از این طریق با هنرمندانی نظیر میرخلیل و مولاناولیالله و آثارشان آشنا شد. بهزاد به علت استعداد ویژهاش در نگارگری مورد توجه امیرعلیشیرنوایی قرارگرفت و در جرگهی هنرمندان سلطان درآمد. نگاره سماع دراویش از آثار جوانی بهزاد است و در آن سماع صوفیان نقشبندی را که خود جزو آنان بود را به تصویر کشیدهاست.آوردهاند بهزاد در خانقاه مسکون بود و هرگز ازدواج نکرد. در سالهای بعد و در زمان درگذشت جامی(۸۹۸هـ.)، امیرعلیشیرنوایی(۹٠٦هـ.)و روحالله میرک(۹۱۳هـ.)؛ و فتح هرات توسط شاهبیکخانشیبانی(۹۱۳هـ.)و غلبه شاهاسماعیل بر شاهبیکخان و تسلط بر هرات (۹۱۶هـ.)دست تقدیر بهزاد را از زمانهی تیموریان به عهد سلطنتصفویان رهنمونکرد. او در سال ۹۲۸ هجری به تبریز رفت و در آنجا سرپرستی کتابخانه سلطنتی را به عهدهگرفت و مأمور اتمام شاهنامه تهماسبی شد. او شاگردانی نظیر قاسمبنعلی، شیخزادهمحمود را تربیتکرد که شیخزاده در بخارا و دربار عبیداللهخانازبک مکتب بخارا را بنیان نهاد. بهزاد در سال ۹۴۲ هجری در تبریز درگذشت و در باغکمال به خاک سپردهشد.[11-ص۹/ 12-ص۲۲۱/ 25-ص۳1 ]
درنگاره، بالاترین فرد عبیداللهاحرار است. همانگونه که درطریقت صوفیه بالاترین مقام قطب،شیخ یا پیر است.[ 31-ص٥٨] مجلسسماع در حضور پیر و در خانقاه و گاه مدرسه برپا میشدهاست [24ص۱۸۱] با نگاهی به حرکت فرمهای زیربنایی تابلو؛ فرم مثلث و لوزی(تصویر یک) و دو شکل بته جقه(تصویر دو) و قرارگیری عبیداللهاحرار در مرکز و بالای تابلو همگی بر قطب بودن مقام عبیداللهاحرار اشارهدارند. جامی اگرچه دستور کاشغری به مرحله ارشاد طالبان سلوک رسیده بود و از وی خرقه ارادت دریافت کرد. اما از پذیرش این امر امتناعکرد و این سمت را نپذیرفت و درتصویر نیز در مقامی پایینتر ایستاده است.
مطالب مشابه :
گالری شمرون؛ میزبان نقاشی بزرگان نقاشی ایران
اکبر صنعتی، استاد میشا شهبازیان، استاد یرواند نهاپتیان، استاد سمبات تابلو اعلانات و
نگاره«سماع دراویش»در آینهی تصوف
با نگاهی به حرکت فرمهای زیربنایی تابلو؛ فرم مثلث و لوزی(تصویر یک) سمبات در
هنرمندان معاصر: محمدعلی شیوایی( کاکو)
حوالی ظهر از پلهها بالا میرفتم تا تابلو را ببینم. هنرمندان معاصر - سمبات در
حسن اسماعیل زاده
استاد اسماعیل زاده نقش پردازی بر روی تابلو را در قهوه خانه سنگتراش ها آغاز کرد. سمبات در
شاعرانههايي كه مرثیه انسان امروزند
آسمان هرکجا یک رنگ است؛ حتی در خوابهایی که با چشمان باز شخصیت تابلو خیره به سمبات در
جستاری بر فلسفه مدرنیسم و نقش آن در شکل گیری هنر مدرن(2)
قاب بی شیشه - جستاری بر فلسفه مدرنیسم و نقش آن در شکل گیری هنر مدرن(2) - "یادداشت هایی در باره
محمد مدبر
نقاشی بعضی از تابلو هایش، مانند «مصیب کربلا»، ذوق و گرایش او را به طبیعت سازی سمبات در
درآمدي بر آراي زيباييشناسي بنديتو كروچه
اينكه اگر اثر هنري نميتواند سودمند باشد پس چگونه ميتوان با يك تابلو نقاشي سمبات در
برچسب :
تابلو سمبات