چند ساز کوبه ای ابداعی
یک لر اسپانیایی با چند ساز ابداعی
نوع جدیدی از تلفیق فرهنگی در عصر حاضر شکل گرفته است که با تلفیق از نوع نژادی، تفاوت محسوسی دارد و آن حکایت میلیون ها انسان در کره خاکی است که به سبب مهاجرت، هویتی تلفیقی پیدا کرده اند. انسان هایی که به هر دلیلی زادگاه خویش را برای ادامه زندگی، مناسب تشخیص ندادند و اینک در سرزمین های دیگر هویتی دست کم دوگانه یافته اند. ایرانیان خارج از کشور نیز غالباً چنین صورتی دارند. رفتارها و باورهایشان آمیزه ای از فرهنگ ایرانی و فرهنگ میزبان است. در نتیجه دقیقاً همان نیستند که ما هستیم و دقیقاً همان نیستند که میزبانان شان هستند.
مجید کرمی یکی از این جمعیت چند میلیونی ایرانیان خارج از کشور است. صمیمیت و زود خو گرفتنش نشانی از فرهنگ لری و صراحت بیان و به دور از تعارفش ظاهراً از تآثیرات فرهنگ اروپایی است. وی اوایل انقلاب هم زمان با راه اندازی کانون چاووش، فعالیت هنری اش را با آموزش تنبک آغاز می کند. او از نوجوانی با چوب سر و کار داشت و اساساً هیچ گاه دنبال موسیقی نبود. وقتی یک تنبک 140 تکه می سازد و آن را به جمشید محبی در کانون چاووش نشان می دهد، تازه معلوم می شود که اهل موسیقی نیست و فقط یک هنرمند چوب کار است. محبی از تنبک ابداعی او خوشش می آید و می گوید: "تو که تنبک به این خوبی می سازی، چرا کلاس تنبک نمی آیی؟" و در نتیجه او می شود هنرجوی تنبک. مدتی هم سر کلاس کمانچه هادی منتظری می رود ولی به قول خود از جلسه سوم می فهمد که این کاره نیست و ترک می کند.
اینک شهرت کرمی نه نوازندگی و نه ساختن سازهای متعارفی مثل دف یا تنبک، بلکه ساخت سازهای ابداعی است که در حال حاضر شخصیت هنری وی را شکل می دهند. مهم ترین تجربه جهانی اش ساخت سازی تلفیقی از دو فرهنگ ایرانی و اسپانیایی به نام کاخاتم می باشد. نام و ساختمان این ساز برگرفته از کاخن اسپانیا و تمبک ایرانی است. کاخن سازی کوبه ای با ساختمانی تمام چوبی و ابعادی چهارگوش است که در موسیقی فلامنکوی اسپانیا، جایگاهی همانند تنبک در موسیقی ایرانی دارد. کرمی با اضافه کردن دو طوقه پوست دار همانند دف به ساز کاخن، ترکیب جدید کاخاتم را به وجود آورده است. گر چه این ساز جدید هیچ شباهت ظاهری به تمبک ندارد ولی وجود پوست در ساختمان آن که هنگام نوازندگی یادآور صدای بم تمبک یا همان "تم" می باشد، باعث شده تا کرمی "کاخا" را از کاخن و "تم" را از تمبک با هم ترکیب کند تا به کاخاتم برسد.
فیلم کوتاهی از نوازندگی کاخاتم را ببینید
ساخت سازی برگرفته از دف، یکی دیگر از تجربه های اوست. کرمی در این ساز که دوست دارد "کاخا+درام" نامیده شود، هم صدای دف را دارد و هم شکلی از صدای کاخن اسپانیا را. طرف پوستی اش، صدای دف و طرف چوبی اش، صدای کاخن را ایجاد می کند. وی در قسمت پوستی ساز برای جلوگیری از افت کشش پوست و خراب شدن صدا، از چندین پیچ کوک کننده بهره می برد که به کمک آن ها می تواند صدای بخش پوستی را متناسب با موسیقی مورد نظر کوک کند.
فیلم کوتاهی از نوازندگی کاخادرام توسط مجید کرمی را ببینید
اما شاید مهم ترین ابداع مجید کرمی برای اهل موسیقی ایرانی، ساخت دف کوکی باشد. معضل افت پوست بر اثر تغییرات رطوبت و دما در سازهای پوستی نظیر تار، تمبک، دف و غیره همیشه نوازندگان این سازها را آزار می دهد. در نتیجه هر اقدامی که به ثبات کوک چنین سازهایی کمک کند، معمولاً مورد توجه قرار می گیرد. کرمی در این ابداع خود موفق شده با قرار دادن یک تیوپ نازک باد شونده زیر پوست دف، امکانی را ایجاد کند تا بتوان در صورت نیاز با باد کردن آن تیوپ، میزان کشش پوست دف را تغییر داد. این نوآوری ابتدا در اروپا و سپس در ایران به نام خودش ثبت شده و اینک به مرحله بهره بردای رسیده است. کرمی در سفر اخیرش، خط تولید دف های کوک شونده را در خاستگاه قومی اش بروجرد پی ریزی کرد و به زودی تولید انبوه آن را آغاز خواهد کرد. این نوع دف با یک تلمبه بادی بسیار ظریف که همراه داشتن آن هیچ زحمتی برای نوازنده ندارد، کوک می شوند.
مجید کرمی در سال 1364 به کشور آلمان مهاجرت می کند و پس از چندین شهر، دست آخر به این نتیجه می رسد که شهر کوچک کلن بهترین گزینه است. در همین شهر با برخی هنرمندان ایرانی آشنا می شود، از جمله بهنام سامانی که نوازنده سازهای کوبه ای است. وی تمرکز فعالیت های هنری اش را از نوازندگی به ساختن سازهای با کیفیت و ابداعی تغییر سمت می دهد. با آن که در کلن زندگی راحتی دارد ولی باز هم فکر مهاجرت به سرش می زند. می گوید: "من در کشور آفتاب بار آمده ام. کشوری که در سال 300 روز آفتابی و فقط 65 روز ابری است. اما آلمان در بهترین حالت تنها 60 تا 70 روز در سال آفتاب می بیند. من اسپانیا را انتخاب کردم چون به ایران خودمان خیلی شبیه تر بود". اکنون در غرب این کشور اروپایی با فرهنگی نه کاملاً اروپایی سکنی دارد، درست در 200 کیلومتری شمال مراکش.
اصولا دست بردن در ساختار یک ساز اصیل ابداع و نواوری محسوب نمی شود.چیزی که در چند سال اخیر شاهد هستیم تلاش برای هماهنگ تر کردن سازهای کوبه ای با موسیقی اصیل است که تا الان نتیجه خوب و قابل استفاده ای نداشته به طور مثال می توان به تمبک کوکی اشاره کرد.
اما در این سازها نمونه ای مناسب از ابداع را شاهد هستیم که شاید راهگشا مقداری از کمبود های فضای کوبه ای در موسیقی اصیل باشد.
شخصا کاخاتم رو بیشتر قابل استفاده می دانم البته کاش اقای کرمی سازهای خود را برای تست به دست نوازندگان حرفه ای میسپردن و بعد اقدام به فیلم برداری می کردن.اما خوبی دیدن این فیلم ها لمس کردن فضای ساز از نزدیک است.امیدواریم روزی برسد بشود از این سازها استفاده کرد.
ا.ر کوبه ای
مطالب مشابه :
نگاه جامعه شناسی به نوازندگی ساز تنبک و مشکلات نوازندگی ساز تنبک
موسیقی را شاید بتوان همراه یک ساز حرفهای ساز تنبک به عنوان یک ساز حرفهای
چند ساز کوبه ای ابداعی
چند ساز کوبه ای ظریف که همراه داشتن آن دست نوازندگان حرفه ای میسپردن و بعد
ساز شناسی ساز تنبک (قسمت اول)
ساز شناسی ساز تنبک به یک شیوه بسیار ساده همراه با سازهایی مثل تار حرفه ای: از سال 1379
تاريخچه تنبك
که نام این ساز در اصل تنبک بوده و ساز کوبه ای پوستی زمان مشهور همراه
کمانچه
در منطقه آذربایجان ساز همراه تعداد نوازندگان حرفه ای آن ده ها برابر دوران تنبک (ضرب
خريد اينترنتي : آموزش جامع تصویری تمبک توسط استاد حامی کیوان / اورجینال
حامی کیوان عناوین ساز تمبک : آموزش تنبک به همراه سکوت تنبک بصورت حرفه ای
بی غبار عادت کاری از اردشیر کامکار
شاید بتوان کمانچه را سوزناک ترین ساز و همراه با تنبک کامیبز و حرفه ای خود را
آموزش جامع تنبک نوازی ( تصویری ) توسط استاد حامی کیوان
آموزش جامع تنبک نوازی ( از مبتدی تا حرفه ای ) منظومهٔ حیدر بابا _ شهریار _ همراه با
برچسب :
تنبک حرفه ای همراه ساز