زنانه

زمانی نوشتن،نقاشی کردن،تئاتر ،خطاطی کردن و ... را دوست داشتم و در همه ی این ها چنان تلاش می کردم که معلم نقاشی ام در من "مونه"،پدرم "رسول جلیلی"و سردبیر و همکاران چند مجله ای که در آنها می نوشتم "نویسنده" ای دیگر می دیدند.

خاطره ام در تئاتر منحصر است به چندین گلدان سفالی به پاس سه سال پیاپی رتبه ی ۱ تا ۳ کارگردانی،بازیگری و نمایشنامه ی استان تهران در میان بچه های دبیرستانی ،که هر چه فکر می کنم یادم نمی اید گلدان هایش را چه کار کردم ! و بعضی وقت ها نمایشنامه های کلاسیکی که در زیر زمین خانه ی پدری جا گذاشتمشان و اگر گذرم به یر زمین پر از عنکبوت های مخوف و سوسک های جناینکار بیفتد دستی بر غبار غلیظ جمع شده بر تیره ی پشتشان بکشم.
نقاشی را شاید بیشتر از باقی دوست داشتم، فتح الفتوحم وقتی بود که پول هایم را جمع می کردم و از لوازم التحریر فروشی نزدیک خانه یمان قلمو های سه صفر و دو صفر می خریدم و تا صبح آهو های مینیاتوری می کشیدم، یا آن زمان که سال پیش دانشگاهی خانواده بریم بوم و رنگ روغن خریدند و من من با چه شعفی از تجربه ی کتاب هایی که پدرم برایم گرفت بود تمام وقت های آزادم را یا در مورد رنگ ها و تکنینک ها مطالعه می کردم و یا ادای نقاش ها را در می آوردم .

البته از موسقی هیچ سررشته ندارم،مادرم به شدت مذهبی است و حساس به هر گونه طرب آلات ، بنابرین تلاش های موسقی ام محدود می شود به زنگ تفریح های مدرسه ی راهنمایی که از بچه هایی که بلد بودند ارف یاد می گرفتم، امروز البته فلوتم در میان اسباب بازی های پسرکم عصایی شده است که با آن ادای "پیر زنی که به مسجد شاه می رفت" را درآورد. و جالب اینکه مهربان همسر به همین که فلوت سابق من عصای امروز پسرک شده است اعتراضات وسیعی دارند !!!

خلاصه ما از جنگ های نرفته افتخار شکست بسیار داریم.اما امروز هنرم این است که از ۸:۳۰ صبح بشورم و بسابم و جارو کنم و بر سر روی این خانه ی کوچک دست نوازش بکشم، تا شب که او می آید. و او خسته از بارسنگین مسئولیت روز بیاید و به پسرک آموخته باشم ،وقتی پدر آمد با آن صدای بچه گانه اش برود پشت در و بپرسد "کیه؟ من مرد هونه ام !" . افتخار روز هایم وقت خالصی است که برای پسرک می گذارم و لگو هایش مثل آجر های ساختمان بر روی هم می گذاریم و او ذوق دنیا را می کند که برجی که ساخته (به برج هم می گوید قطار) آنقدر بلند شود که برای گذاشتن آخرین آجر هایش بالای صندلی برود .

کتاب هایی که می خوانم نه کافکاست نه مارکز نه کتاب های آقای جوادی که بسیار دوستشان می دارم و نه حتا آندرا تی روی و .... بلکه شده اند "داستان های مزرعه"،لودر کوچولوی نارنجی"،"ترانه های شیمو کوچولو"و ....

بعضی وقت ها فکر می کنم هیچ گاه مشهور نخواهم شد! احتمالا هیچ گاه نویسنده، شاعر،موسقیدان یا نقاش بزرگی نخواهم شد، اما شاید همسرـمادر  خوبی بشوم . وقتی دست شویی خانه را می شویم، یا در کمال خستگی در آن لحظه هایی که چشم هایم به زور چوب کبریت باز مانده غذای مورد علاقه شان را درست می کنم فکر می کنم دنیای دیگری در پس این دنیا وجود دارد ! دنیایی که در آن مهم نیست چه قدر موفق باشی،چند مقاله ی علمی داری، چند نمایشگاه از هنر های دستی ات بر پا کرده ای و ... دنیای که در ان از تو می پرسند "چه قدر زیبا زندگی کرده ای ؟" "عمرت را برای چه گذاشتی ؟" و ...

وقتی چند نفری گل یا پوچ بازی می کردیم و مطمئن بودیم یک نفر جفت پوچ است ! می گفتیم کف بزن! کف زدن تداعی جفت پوچ بودن دستان طرف مقابل است و یقینا اگر آدم عمرش را برای جفت پوچ همه ی شش میلیرد نفر ساکنین این کرده ی خاکی هم بگذارد باز هم پوچ است. دغدغه ام تنها دنبال کردن چیز هایی است که از انها لذت می برم و این هم ناگریز(دقیقا ناگریز) این دار تزاحمات است که به دلیل محدودیت زمان و مکان همواره باید یکی را انتخاب را کنی ...


مطالب مشابه :


زندگینامه بیژن مفید

او بعد از اتمام تحصیلات دبیرستانی، دوره هنرپیشگی را نمایشنامههای که خود او نوشته و در




زنانه

تهران در میان بچه های دبیرستانی ،که هر چه فکر می ها نمایشنامه های کلاسیکی که در زیر




میخائیل بولگاکف نویسنده و نمایشنامه‌نویس مشهور روسی

میخایئل پس از پایان تحصیلات دبیرستانی در ۱۹۰۹ به شد و نگارش نمایشنامه های "آپارتمان




تاریخچه نمایش شهر قصه

شهر قصه اولین بار خارج از « آتلیه تئاتر» در دبیرستانی های بیژن مفید نمایشنامه




نقش آذری‌های مهاجر در تئاتر خراسان

نمایشنامههای تئاتر اذری‌ها نخست در محل بازل، خانم سپهرلک و دختران دبیرستانی نیز




ما حرکت می کنیم ... یادی از ابراهیم گله دارزاده و جشنواره تئاتر دانش آموزی بهبهان

بچه های دانش یا سوم دبیرستانی احتمالا نمایشنامه های زیادی




کتابهای کتابخانه مرکز تحقیقات معلمان فلاورجان تا اردیبهشت ماه 1388-قسمت پنجاه و دوم

تازیانه های سلوک نقد و تحلیل چند قصیده از حکیم نمایشنامه. (ویژه دانش آموزان دبیرستانی ) 5.




برچسب :