ترکیبات شیمیایی
قواعد خاص و دقيق نامگذاري مواد شيميايي
قواعد نامگذاري مواد شيميايي بسيار دقيق هستند و ملاحظات متعددي را شامل ميشوند، مانند گروههاي عاملي12، نحوة آرايش اتمها13، موقعيتاستخلافها14،موقعيتپيوندها15، تقارن مولكولي16، استريوشيمي17 (شيمي فضايي)، صورتهاي ايزومري18 ، و دهها موضوع ديگر. وجود بيش از 110 عنصر در طبيعت، موقعيتهاي بسيار متنوع آرايش اتمها در مولكول و نيز آرايش مولكولها در تركيب، باعث به كارگيري علائم متعدد و متنوع توسط «ايوپاك» شده است. به كارگيري قواعد نامگذاري نظام مند باعث ميشود كه به هر مادة شيميايي يك نام ويژه تعلق گيرد[2،3].
• اساميچندكلمهايتركيبات شيميايي
وجود يا نبود فاصله در بين كلمات بسيار اهميت دارد و در رسمالخط فارسي براي جلوگيري از ريزش اطلاعات در هنگام بازيابي، بايد به اين نكته توجه كرد. بعنوان مثال نام مادةشيميايي Hexadecyltrimethylammonium bromide در زبان انگليسي فقط از دو كلمه تشكيل شده، ولي در زبان فارسي به صور مختلف ميتوان بين كلمات حرفنگاري شده فاصلهگذاري كرد و بديهي است در يك مجموعه واژگان ارائه شده، بايد فرمهاي مختلف به يك صورت صحيح و استاندارد يكسان شوند. در حرفنگاري اسامي تركيبات شيميايي كه چند كلمهاي هستند بايد از فرم انگليسي كلمه الگوبرداري نمود و مثلا در مورد تركيب شيميايي فوق، فرم صحيح حرفنگاري از نظر فاصلهگذاري بين كلمات به شكل زير خواهد بود: هگزادسيلتريمتيلآمونيوم برميد .
توجه داريم كه در مثال فوق (همانند املاي انگليسي) فقط بيندو كلمة آمونيوم» و «برميد» فاصله گذاشتهايم. نوشتن اين اسم به صورت هاي ديگر زير، باعث نايكساني واژگان خواهد شد و در بازيابي اطلاعات و ارجاعات مشكلات فراواني را سبب خواهد گرديد.
هگزا دسيلتريمتيل آمونيوم برميد
هگزادسيلتريمتيل آمونيوم برميد
و دهها شكل ديگر. بنابراين چندكلمهاي بودن بسياري از اساميتركيبات شيميايي و اهميت فاصله گذاشتن يا بدون فاصله نوشتن اين كلمات بايد بدقت مد نظر قرار گيرد. توجه داريم كه اينموضوع با چسبيده (سرهم) و يا جدانويسي در رسمالخط كه موضوع بحث پيشين ما بود تمايزاتي دارد.
• صور مختلف نمايش تركيبات شيميايي
تركيبات شيميايي را علاوه بر نمايش توسط نام، با فرمول ساختاري19، فرمول مولكولي20 و شمارة ثبت شيميايي21 ميتوان نمايش داد [47].
نمايشهاي پيكربندي22 و قرار گرفتن اتمها و استخلافها در موقعيتهاي خاص از مولكول، از قواعد ويژهاي پيروي ميكنند و نيز صورتهاي مختلفي از نمايش براي نشان دادن ساختارهاي خطي يا گستردة تركيبات شيميايي وجود دارند. بعنوان مثال در مجموعة «چكيدهنامههاي شيمي» (CAS) بازيابي اطلاعات علاوه بر نمايهنامة نويسنده توسط هفت نوع نماية زير انجام ميشود: [4]:
الف) نمايهنامة موضوعي عامGeneral subject Index
ب) نمايهنامة مواد شيميايي Chemical subject Index
ج) نمايهنامة فرمولي Formula Index
د) نمايهنامة سيستمهاي حلقهاي Index of ring systems
ه ) نمايهنامة ثبت اختراعات Patent Index
و) راهنماي نمايهاي Index guide
ز) نمايهنامة شمارههاي ثبت شيميايي
Chemical Registry Numbers Index
تركيبات شيميايي علاوه بر اين كه قابليت نمايش و كدگذاري به صورتهاي مختلفي را دارند، خواص فيزيكوشيميايي متعددي مانند نقطة جوش، نقطة ذوب، وزن مولكولي، ضريب شكست، ثابت ديالكتريك، ضريب قطبش پذيري، خواصتقارني، چگالي، ضريب ويسكوزيته، كشش سطحي، حجم مولي، تركيب درصد، خواص طيفي و تعداد بسياري از خواص فيزيكوشيميايي ديگر را به خود وابسته ميسازند و هم از اين رو است كه در شيمي استفاده از انواع كتب مرجع، متداولتر از اصطلاحنامهها است و حتي در برخي از اصطلاحنامههاي شيمي برخي از اين خواص به چشم ميخورند[30].
• جمع و مفرد
برخي از اسامي تركيبات شيميايي اشاره به يك دسته يا گروه از مواد دارند و برخي از آنها بطور خاص به يك مادة ويژه مربوط ميشوند. به عنوان مثال «آميد» يكاسم شيميايي عام است و اشاره به يك دسته از تركيبات شيميايي دارد، در حالي كه «استون» يك اسم شيميايي خاص است و اشاره به يك مادة شيميايي بخصوص دارد. بنابراين در تدوين اصطلاحنامة شيمي بايد به اين نكته توجه نمود و از يك قرار داد ويژه و يكسان تبعيت كرد.
بحث جمع و مفرد در زبانهاي كنترل شده بحث دامنه داري است و اكثر متخصصان بر اين عقيده اند كه در تدوين اصطلاحنامه يا در نمايهسازي، همواره بايد از شكل مفرد استفاده نمود مگر اين كه اين كار به دلايل خاصي عملي نباشد.
در كار حاضر، تمامي اسامي تركيبات شيميايي كه به يك مادة خاص تعلق داشتند به صورت مفرد و تمامي اسامي تركيبات شيميايي كه به يك دسته يا گروه از مواد شيميايي تعلق داشتند به صورت جمع آورده شدند[15،16]؛ مانند:
خاص عام
گالاكتوز شبه هالوژنها
متانول متانولكراوناترها
بنزن نوربورناديانكربونيلها
اتان آمين هيدرازينمركاپتانها
نئوبيم سيكلوسپورينمونوساكاريدها
هگزان كريپتاتها
هيدرازين سيكلودكسترينها
براي جمع بستن كلمات تا سرحد امكان از علائم جمع فارسي (ها) استفاده كرديم. هرگاه كلمهاي انگليسي به فارسي حرفنگاري شده بود، در جمع بستن با نشانة «ها» ، «ها» را به صورت جدا ازكلمه ولي نزديك به آن آورديم و در ساير موارد اصول ويراستاري را رعايت نموديم [27]؛ مانند:
كربونيلها مبدلها
كريپتاتها مخلوطها
فنيلديآمينها مخزنها
• معادل انگليسي
همچنان كه متعاقباً شرح خواهيم داد، در ايجاد اصطلاحنامة شيمي از مجموعة واژگاني كه در بانك اطلاعات جامع مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران موجود بوده و در يك طرح پژوهشي به صورت تخصصي پردازش شده اند نيز استفاده كرده ايم و در ادامه نيز استفاده خواهيم كرد[15،16]. در اين طرح پژوهشي با استفاده از مراجع معتبر شيمي [49, 47, 38, 35, 30, 28, 24, 22, 20, 18, 17, 11, 10, 9, 6, 1] بهتمام كلمات كليدي فارسي، معادل انگليسي تخصيص داده شده است. همچنين در اين طرح پس از تخصيص معادلهاي انگليسي به كلمات كليدي فارسي، با استفاده از نرمافزار « سيدياس/ آيسيس» با ايجاد نمايهنامة كلمات كليدي لاتين، معادل فارسي هر واژه، مقابل آن قرار گرفت، تا اگر به يك واژة لاتين دو معادل فارسي اختصاص داده شده، مشخص گردد و معادل مرجح براساس واژگانهاي معتبر انتخاب ميگرديد.
• يكسانسازي
با استفاده از تواناييهاي نرمافزار « سيدي اس/ آيسيس» كلمات واحدي كه به صورتهاي املايي مختلفي ظاهر شده بودند، به يك شكل واحد يكسان شدند؛ مانند:
انتروپي آنتروپي انترپي
متانول متانل
اورانيم اورانيوم ارانيم ارانيوم
آلومينيوم آلمينيم آلومينيوم
پرآيودات پريدات
بوتادين بوتادي ان
اسپكتروفلورومتري اسپكتروفلوئورومتري
اسپكتروفتومتري اسپكتروفوتومتري
كربنيل كربونيل
در يكسانسازيحرفنگارياساميتركيبات شيميايي، اصول و قواعد شاخة شيمي مركز نشردانشگاهي را ملاك عمل قرار داديم[10].
• ارجاعدهي
اسامي مختلف تركيبات شيميايي كه به يك مادة شيميايي مشخص مربوط ميشدند به يك شكل مرجح يكسان شدند و شكل غيرمرجح بصورت مرجوع ظاهر گرديده است (هم براي كليد واژههاي فارسي و هم براي كليد واژههاي لاتين)؛ مانند:
آلفا ـ آمينوتولوئن ————> بنزيل آمين
آلفاـآمينوايزوكاپروتيكاسيد————> لوسين
ديامرفين ————> هروئين
كلسيم استيليد ————> كلسيم كاربيد
يورتان ————> اورتان
متانال ————> فرم آلدهيد
متيل ايزوبوتيل كتون ————> هگزون
اتان نيتريل ————> استونيتريل
اتنيل بنزن ————> استايرن
وينيل بنزن ————> استايرن
در اينجا مبناي اينكه چه واژهاي را به چه واژهاي ارجاع دهيم، معروفتر و پركاربردتر بودن واژهها براساس مراجع معتبر بوده است ]47, 38, 35, 30, 49, 6, 1, 28, 24, 22, 20, 18, 17, 11, 10, 9[ در برخي موارد نيز اسامي متفاوت مواد شيميايي را به اسم «ايوپاك» آنها ارجاع دادهايم. صرفنظر از اين كه كدام واژه بايد مرجوع و كدام واژه مرجع قرار گيرد، وجود نظام ارجاعي و يافتن اسامي تركيبات شيميايي متفاوت كه بايد به يكديگر ارجاع داده شوند به خودي خود، كار لازمي است كه به بازيابي اطلاعات كمك فراواني مينمايد.
مطالب مشابه :
ویراستاری ادبی-یک نکته
بايد رعايت شود اصول ويراستاري ادبي ويراستاري ادبي يك كار تخصصي است كه در حوزهي كاري
دوره آزاد ویراستاری
ابزار رسانه ای اطلاعات امری ضروری تلقی می گردد.رعایت نکردن اصول و قواعد حاکم بر زبان
جزوه درس اصول گزارش و مقاله نويسي (جزوه نهايي ـ كلي )
وبلاگ زمان دانشگاه که تعطیلش نکردم - جزوه درس اصول گزارش و مقاله نويسي ويراستاري:
مقدمه ديوان ميرنوروز نوشته اسفنديار غضنفري
بنابراين كتاب از لحاظ اصول ويراستاري اشكالات عمده داشت.
ترکیبات شیمیایی
و در ساير موارد اصول ويراستاري را شيميايي، اصول و قواعد شاخة
پيشينة تاريخي ويرايش: مصاحبه
مثلاً كل نشانهگذاريها را اصول تنقيط يا رموز آموزش ويراستاري در اين دوره در مركز
معرفي رشته هاي تحصيلي/ رشته علوم ارتباطات اجتماعي
اصول و تکنيک هاي تهيه خبر، مصاحبه، گزارش، روش تحقيق، عکاسي خبري، صفحه آرايي و ويراستاري
رشته علوم ارتباطات اجتماعي(روزنامه نگاری - روابط عمومی)
ميکند همچنين دروسي را که هم جنبه عملي و هم جنبه تئوري دارند مثل اصول و ويراستاري و
معرفی رشته علوم ارتباطات اجتماعی ( روابط عمومی - روزنامه نگاری )
اصول و تکنيکهاي تهيه خبر، مصاحبه، گزارش، روش تحقيق، عکاسي خبري، صفحهآرايي و ويراستاري
برچسب :
اصول ويراستاري