دانلود نقد و تحلیل فیلم سفید برفی و شکارچی (2012)
سفید برفی و شکارچی (2012)
دانلود
نقد و تحلیل 8 دقیقه ای دانشجویی
درباره فیلم سفید برفی و شکارچی
ساخته سال 2012 میلادی
تدوین فایل توسط
در انتهای افق
دانلود فایل صوتی با کیفیت بسیار خوب (18 مگابایت)
دانلود فایل صوتی با کیفیت متوسط (5 مگابایت)
دانلود فایل صوتی با کیفیت کم حجم wmaس (1 مگابایت)
( پشتیبانی از خاکریز در انتهای افق )
>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>
(به همراه مشاهده نتایج)
#######################################
با گروه در انتهای افق مرتبط باشید :
&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&
در فضای سایبر ...
دانلود نقد و تحلیل فیلم سفید برفی و شکارچی (2012)
نقد و تحلیل فیلم سفید برفی و شکارچی [Snow White and The Huntsman] زمان : 8 دقیقه تدوین فایل توسط موسسه در انتهای افق با 5 کیفیت
|
================================
(سفیدبرفی و شکارچی) | ----- جون 2012--اکشن، ماجرایی، درام -- 127 دقیقه--PG-13- |
کارگردان :Rupert Sanders نویسنده : Evan Daugherty خلاصه داستان : سفیدبرفی که سالها در چنگ ملکه ای ظالم
اسیر شده، سرانجام از زندان مخوف خود فرار می کند و دل به جنگل میزند. آنجا با یک شکارچی آشنا می شود که .. |
|
جیمز براردینلی(امتیاز 3 از 4) ---------------نقد فیلم
همین ابتدای صحبت هایم بگویم که فکر می کنم بهتر است موقع نقد این فیلم بیش از حد بحث فیلم «Mirror Mirror» را پیش نکشیم. شاید شمایل کلی داستان اصلی دو فیلم یکسان باشد، اما شباهت آنها در همین نقطه به پایان می رسد. جز مورد ذکر شده سایر خصوصیات حائز اهمیت دو فیلم کاملاً متفاوت هستند: لحن فیلم، مفهوم آن، موقعیت های ویژه ی طرح و توطئه ی داستان و مواردی از این قبیل. «Mirror Mirror» یک فیلم خانوادگی است که گهگاهی هم صحنه های طنزی به شیوه ی فیلم «Time Bandits» چاشنی آن می شود. «سفیدبرفی و شکارچی/ Snow White and the Huntsman» فیلمی جدی تر و تیره نگر تر است، یک تراژدی که در قالب ترکیبی از ژانرهای اکشن و ماجراجویانه بیان می شود و هاله ای کمرنگ از فانتزی و خیالپردازی هم آن را فرا گرفته و ممکن است سنت گرایانی را که توقع داشته اند با فیلمی مناسب کودکان مواجه شوند، ناامید کند. حضور کریستن استوارت توجه برخی از طرفداران فیلم های «گرگ و میش» را جلب خواهد کرد، گرچه تصویری که او از سفید برفی ارائه می دهد 180 درجه با شخصیت بی رمق و پیوسته فریب خورده ی بلا سوآن تفاوت دارد. تصورش را بکنید –البته اگر موفق شدید- که بلا زره نظامی بپوشد و شمشیربازی کند!
نوعی روحیه ی شکسپیر وار در این فیلم جاری ست. شخصیت های اصلی هر سه دچار صدمات روحی شده اند و زمان زیادی را صرف می کنند تا با مشکلات درونی خود کنار بیایند. به نظر من که هر سه ی آنها به جلسات مشاوره و روان درمانی هفتگی نیاز دارند، اما با توجه به موقعیت فیلم آنها راهی برای جبران این کمبود پیدا می کنند. «سفیدبرفی و شکارچی» گاهی اوقات حتی کمی بیشتر از آنکه لازمه ی فضایی داستانی فیلم است، بی رحمانه و ظالمانه پیش می رود. چنین اتفاقی زیاد جالب نیست و عنصر قهرمانانه ی داستان در میان حال و هوای سنگین و غم انگیز آن گم می شود. تلاش های کم رمق برای افزودن ته مایه ای از طنز به واسطه ی حرکات عجیب و غریب کوتوله ها نتیجه بخش نیست، به خصوص که همان اوایل فیلم شاهد کشته شدن یکی از همین کوتوله ها هستیم. قطعاً بعد از چنین اتفاقی دیگر کسی حال و حوصله ی آن را ندارد که آواز خنده دار و همیشگی کوتوله های داستان سفید برفی را زیر لب زمزمه کند.
صحنه های خشونت بار زیادی در «سفیدبرفی و شکارچی» دیده می شوند که البته در حد فیلم های با رده بندی سنی PG-13 باقی می مانند و موجودات طرف مبارزه هم بیشتر برای فیلم هایی چون « ارباب حلقه ها»، « افسانه های نارنیا» یا «هری پاتر» مناسب هستند. سکانس های نبردهای عظیم که تعداد زیادی از آن ها در این فیلم گنجانده شده، کمی سرسری و بی دقت پرداخت شده اند و متأسفانه پی در پی با نبردهای طولانی، جسورانه و مملو از جزئیاتِ فیلم های پیتر جکسون مقایسه می شوند.
گرچه باید گفت «سفیدبرفی و شکارچی» از نظر جلوه های بصری کار فوق العاده ای ست و حتی در مقایسه با دنیای خیال انگیزی که تارسم سینگ در « Mirror Mirror» خلق کرده بود، شگفت انگیز تر و قابل توجه تر به نظر می رسد.
روپرت سندرز در اولین تجربه ی کارگردانی اش، بوم نقاشی سینمایی پیش روی خود را مانند تفریحگاهی عظیم به خدمت می گیرد و به کمک تکنیک CGI هر آنچه در خیال خود دارد به نقش می کشد. صحنه ی مهیجی که طی آن دسته ای کلاغ دور هم جمع می شوند تا شمایل ملکه را به وجود بیاورند، به خوبی از خصوصیات ناب ذائقه ی بصری سندرز سخن می گوید. البته هنوز نمیتوان گفت او در بازی گرفتن از هنرپیشگان فیلم هم تا این اندازه مهارت دارد. آنچه در «سفیدبرفی و شکارچی» می بینیم گواه مناسبی نیست تا به پشتوانه ی آن در این زمینه نظر بدهیم.
سیر داستان فیلم به طور کلی برای مخاطب آشناست. سفید برفی (کریستن استوارت) در کودکی یتیم می شود و تحت نظارت ملکه ای ظالم و زیبارو (چارلیز ترون) بزرگ می شود. ملکه راولا با پدر سفید برفی ازدواج کرده و همان شب عروسی او را به قتل رسانده است. سفید برفی در برج شمالی قصر زندانی شده است و راولا بر مایملک او حکمرانی می کند. وقتی سرانجام فرصتی برای فرار پیش می آید، سفید برفی آن را غنیمت می شمرد و راهی جنگل تاریک می شود. آنجا با شکارچی (کریس همزورث، که به جای پُتک تبری بر دوش دارد) ملاقات می کند. شکارچی موافقت می کند در ازای مبلغی به عنوان پاداش، او را تا عمارت یک دوک مخالف با حکومت همراهی کند. دوک مدت هاست به کسانی که قربانی عملیات تصفیه ی حکومت از عناصر ناهمگون که از اقدامات مورد علاقه ی روالاست، پناه می دهد. آنها طی مسیر خود با یک ترول، تعدادی پری افسانه ای، گروهی کوتوله (که در ابتدا هشت نفر بوده اند) و یک گوزن نر سفید روبرو می شوند و از سوی دیگر برادر ملکه، فین (سم سپروئل) و سربازان سلطنتی در تعقیب آنها هستند.
به نظر من رابطه ی راولا و فین شاید کمی یادآور رابطه ی خواهر و برادر مجموعه ی «Game of Thrones» یعنی Cersei و جیمی باشد. البته در این فیلم وجود رابطه ی نامشروع صراحتاً بیان نمی شود (چنین کاری خودبخود فیلم را به درجه ی R می فرستاد) اما سرنخ هایی برای مخاطب تیزبین وجود دارد.
گوش خراش ترین نقش آفرینی فیلم متعلق به چارلیز ترون است که برای تأکید بر خباثت شخصیت راولا تک تک جملاتش را با فریاد بیان می کند. دوران کودکی سخت و پر رنج و همچنین وابستگی به جادوی بیرون کشیدن روح دیگران تمامی خصوصیات انسانی ملکه را از بین برده اند و فرجام تلخ و اجتناب ناپذیر او قطعاً فضای قصر را به آرامش و سکوت می رساند. بازی ترون در صحنه هایی که حرفی نمی زند مشکلی ندارد، مانند صحنه ای که ملکه ردای خود را از تن باز می کند و در حوضچه ای از شیر غوطه ور می شود. اما وقتی حرف می زند اغلب آنقدر پر سر و صدا و جیغ مانند است که نمی تواند به واقع حالتی تهدید آمیز داشته باشد. با وجود اینکه نام شخصیت شکارچی درعنوان فیلم آمده، کریس همزورث بیش از حد خودنمایی نمی کند و اجازه می دهد گذشته ی غم انگیز شخصیت تک تک تصمیمات و رفتارهای آتی وی را رقم بزند. او نقش آفرینی قابل قبولی ارائه داده و دست کم گرفته شده است. متأسفانه کریستن استوارت، که شاید هنوز از حال و هوای نقش اول بودن فیلم های «گرگ و میش» خارج نشده، بازی یکنواخت و بی رمقی به نمایش می گذارد. میان سایر شخصیت های فیلم، سفید برفی کمتر از بقیه جالب توجه است، مگر اینکه عاشق پنهانی او ویلیام (سم کلافلین) را هم در نظر بگیریم. برای بازی در نقش کوتوله ها از بازیگرانی با جثه های طبیعی استفاده شده است، مانند یان مک شین، باب هاسکینز و ری وینستون که با استفاده از جلوه های ویژه کوچکنمایی شده اند.
به نظر می رسد برای ماجرای عاشقانه ی «سفیدبرفی و شکارچی» از مثلث عشقی میان لوک اسکای واکر، هان سولو و پرنسس لیا در فیلم های جنگ ستارگان الگو گرفته باشند. اینجا سفیدبرفی میان شکارچی (که طی پیشروی داستان انگیزه اش برای کمک به او از دلایل مالی به احساسات شخصی تغییر می کند) و ویلیام بی باک و خوش قلب (و کسل کننده) گیر افتاده است. هنگامی که می بینیم بوسه ی کدامیک از این دو رقیب سفید برفی را از خواب ناشی از سیب زهر آلود بیدار می کند، معلوم می شود چه کسی پیروز میدان شده است. البته ماجرای عشقی در پیش زمینه ی داستان نگه داشته شده و سعی نشده تا از آن برای جلب مخاطبین مؤنثی که صرفاً به دنبال چنین داستان هایی به سینما می آیند، استفاده شود.
به احتمال زیاد «سفیدبرفی و شکارچی» موفق خواهد شد انتظارات ایجاد شده را برآورده کند. این فیلم با شخصیت های تلخ و نحوه ی پرداخت تیره و خاص آن ممکن است چندان با سلیقه ی کسانی که به دنبال آثار سبک تر و خوش دلانه تر می گردند جور در نیاید. اما با در نظر گرفتن این نکته که تصویری که کریس نولان از بتمن ارائه داد، با وجود لحن غم انگیز آن باز هم مورد توجه قرار گرفت می توان بیش از پیش به آینده فیلم امیدوار بود.
تا جایی که به بازنمایی سینمایی داستان های پریان مربوط است، این فیلم یکی از خلاقانه ترین موارد این چنینی ست و نسبت به اثر ناموفق «Red Riding Hood» محصول 2011 چندین و چندبار بهتر و خوش ساخت تر است. در ضمن آنهایی که فکر می کنند برای کودکان کم سن بیش از حد ترسناک است، حق دارند. به هر حال بی جهت نیست که نویسندگان اولیه ی این داستان پریان، «Brothers Grimm(Grimm به معنی ترسناک و ظالمانه)» نام داشتند.
مترجم: الهام بای
اختصاصی نقد فارسی
کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریه ها، وبلاگ ها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات "منبع: سایت نقد فارسی" ممنوع است و شامل پیگیرد قضایی می شود.
%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%
پایگاه اختصاصی نقد فیلم و سریال >> سینمای جهان >> مشاهده مطلب
نگاهي به فيلم «سفيد برفي و شكارچي»
:: سیده مریممطلب پور ::
سایت منتقد:
قصه هاي پريان، داستانهاي نوستالژيكي هستند كه همه ما با هر مليت و قوميتي
به نوعي با آنها سر و كار داشته ايم و فضاي فانتزي زيباي كودكانه آنها
دنيايي را براي كودكان تصوير مي كنند كه مطمئناً در حال و هواي كودكي
شيريني ديگري خواهد داشت. اين روزها هاليود بدجور به دنبال تصوير اين دنياي
كودكانه براي همه اقشار سني در سراسر دنياست و در اين امر انقدر جدي است
كه در عرض سه ماه دو فيلم با موضوع سفيد برفي را روانه پرده كرده است. گويا
هاليود خودش هم به اين نتيجه رسيده است كه سوژه هاي اكشن و جديدش در كنار
قصه هاي جادوگري و خون آشامي ديگر نمي تواند مخاطب را به سينماها بكشاند به
همين دليل دست به دامان سوژه هاي تكراري و نخ نما شده قديمي شده است .
داستان
سفيد برفي و هفت كوتوله هر چند آنقدر به روايتهاي مختلف بيان شده است كه
سوژه جذابي براي مخاطب نباشد اما هاليود بعد از شكست تجاري فيلم آينه آينه
كه با همين موضوع حدود سه ماه قبل اكران شد، اينبار با برداشت ازاد از
مضمون اين قصه قديمي به سراغ روايت جديدي از داستان رفته است و اين نوع
روايت جديد را با استفاده از برگ برنده اين روزهاي خود يعني جلوه هاي ويژه
آنچناني، آنقدر خوش رنگ و لعاب كرده است كه مخاطب را براي ديدن اين قصه به
سينماها بكشاند.
سفيد برفي و شكارچي اينبار به روايت روبرت ساندرز
به روي پرده رفته است و اين كارگردان تازه كار در اولين اثر سينماي خود به
خوبي ازپس ساخت قصه اي نيمه اكشن برامده است .اصولا عادت كرده بوديم كه
زماني كه پاي برداشت ازاد در ميان باشد به دنبال يك فيلم نيمه كلاسيك باشيم
( موردي كه در فيلم آينه آينه رعايت شد و به هيچ وجه مورد استقبال قرار
نگرفت).
در فيلم سفيد برفي و شكارچي ساندرز و گروهش به خوبي به
ذائقه اين روزهاي مخاطب تسلط داشتند به همين دليل فيلمي مستقل از موضوع
قديمي ساخته اند كه سرشار از جلوه هاي رايانه اي مخاطب پسند است.
سكانس
هاي كه بيننده به همراه سفيد برفي و كوتوله ها به سرزمين پريان سفر مي كند
به شدت چشم نواز است صحنه هاي نبرد سربازان شيشه اي هم برگ برنده ديگر اين
اثر به حساب مي آيد كه حاكي از دقت گروه توليد و جلوه هاي ويژه است.
موضوع
نيمه اشنا قصه و بازيگراني كه عملا با نقش هايشان عجين شده اند فيلمي قابل
قبول و مخاطب پسند را راهي پرده كرده است. شارليز ترون يكي از بهترين نقش
هاي اخيرش را در نقش ملكه نشان داده است و به نوعي استيل متفاوت بازيگريش
را به رخ مي كشد. كريس همسورث قدم هاي محكمي در بازيگري برداشته و در بيشتر
سكانس هاي اكشن فيلم به خوبي از پس نقش برآمده است . كريستن استورات در
نقش سفيد برفي هر چند كه از لحاظ زيبايي در قد و قواره نام سفيد برفي نيست و
به نظر مي آيد بيشتر به دليل محبوبيت نقش بلا و كشاندن طرفدارانش به سينما
براي اين نقش انتخاب شده است اما در بيشتر سكانس ها قابل قبول ظاهر شده
است.
در هر صورت سفيد برفي و شكارچي بر خلاف نامش زياد در قيد و بند
داستان هاي پرياني نمانده است و با تمهيداتي كه كارگردان و گروه توليد در
نظر گرفته اند بيشتر با ماجرايي اكشن و جذاب در ارتباط هستيم كه كاراكترش
نام سفيد برفي را يدك مي كشد. گيشه خوب اين فيلم در اين روزها در قياس با
نسخه سه ماه قبلش و اقبال فيلم مسابقات عطش در چند ماه گذشته نشان مي دهد
كه مخاطبان به دنبال موضوعات جذاب و جديدي هستند كه اكشن قابل قبولي را
تصوير كند. هر چند كه گويا اقبال قهرمان هاي زن اين روزها بيشتر از مردان
است. در مجموع اخرين اثر كارخانه رويا سازي هاليود مي تواند سرگرمي مناسبي
براي دوستداران فيلم هاي اكشن با جلوه هاي رايانه اي قابل قبول باشد.
انتهای مطلب/
13
.................................
منبع: artna.ir
تاریخ انتشار: 19 خرداد 1391 01:58:21 ب.ظ
http://www.montaghed.ir/Show.asp?ArticleID=1186
%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%
"سفید برفی" با ظاهری جدید؛ بازیگرانی درجه یک و بودجه ای عظیم ساخته شده بود.
اما "سفید برفی و شکارچی" در اکران داخلی و خارجی فروش خوب و راضی کننده ای داشت و با توجه به بودجه 170 میلیون دلاری به یک فروش 392 میلیونی دست پیدا کرد. از همین حالا صحبت ساخت قسمت جدید شروع شده.
یونیورسال تابستان امسال را با "نبرد ناو" خوب شروع نکرد ولی موفقیت "تد" و
"سفید برفی و شکارچی" و همینطور موفقیت نسبی "میراث بورن" کمپانی را در
شرایط خوبی قرار داد.
http://www.moviemag.ir/cinema/special-reports/4127
%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%
معرفی فیلم Snow White and the Huntsman
دوشنبه ، 8 خرداد 1391 ، 19:27
این فیلم داستان جدیدی از سفید برفی را روایت می کند، در سرزمینی که سفید برفی زندگی می کند وی تنها شخصی است که از ملکه آن سرزمین زیباتر است و به همین دلیل، ملکه قصد کشتن سفید برفی را دارد؛. اما چیزی که ملکه به هیچ عنوان تصور نمی کرد این است که سفید برفی تهدیدی جدی برای حکومتش به حساب بیاید، در این بین سفید برفی توسط یک شکارچی ماهر که توسط ملکه اجیر شده هنر جنگیدن را می آموزد اما ...
نام فیلم:
Snow White and the Huntsman
سفیدبرفی و شکارچی
تاریخ اکران:
1 ژوئن 2012
12 خرداد 1391
کارگردان:
Rupert Sanders
روپرت سندرز
نویسندگان:
Evan Daugherty
اوان دورتی
John Lee Hancock
جان لی هانکوک
Hossein Amini
حسین امینی
کمپانی توزیع کننده:
محصول کشور:
ایالات متحده آمریکا
ژانر:
اکشن / ماجرایی / درام / فانتزی
درجه بندی سنی:
PG-13(مناسب برای افراد بالای 13 سال)
محمدرضا سیلاوی
کپی برداری از مطالب سایت تنها با ذکر دقیق لینک سایت MovieMag.IR و نویسنده مطلب مجاز است.
http://moviemag.ir/cinema/film-presentation/world/3316
%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%
نقد و بررسی فیلم سفید برفی و شکارچی ( Snow White and the Huntsman )
دوشنبه ، 15 خرداد 1391 ، 16:01
( 25 Votes )
کمتر از سه ماه پیش بود که فیلمی براساس داستان کلاسیک « سفید برفی و هفت کوتوله » با نام « آیینه آیینه / Mirror Mirror » به نماش در آمدکه برداشتی آزاد از این داستان کلاسیک بود و حال و هوایی کمدی داشت. در این فیلم جولیا رابرتز در نقش ملکه شرور داستان حضور داشت و لیلی کالینز هم سفید برفی داستان بود. اما فیلم مذکور نه تنها نتوانست در گیشه موفقیت در خور توجهی به دست آورد بلکه در بین اهالی سینما هم مورد انتقادات زیادی قرار گرفت و در یک جمع بندی ساده می توان گفت که یک شکست بود. حال که حدود سه ماه از اکران « آیینه آیینه » می گذرد، فیلمی دیگر با عنوان « سفید برفی و شکارچی / Snow White and the Huntsman » روانه سینما شده که این یکی هم برداشتی آزاد از داستان « سفید برفی و هفت کوتوله » می باشد. اما فیلم جدید برخلاف « آیینه آیینه » بیشتر تمایل داشته تا این داستان را به سمت و سویی متفاوت و به اصطلاح تیره سوق دهد که می توان گفت در این راه هم به خوبی موفق شده است.
سفید برفی دختر خردسال پادشاه مگنس و ملکه می باشد که از طرف دربار به عنوان وارث تاج و تخت سلطنت انتخاب شده است. سفید برفی دختر مهربانی است و همه مردم سرزمین هم می دانند که آینده ای درخشان در انتظارشان است اما با پیشرفت بیماری ملکه و متعاقباً مرگ او، زندگی سفید برفی دچار تغییراتی می شود. مرگ ملکه سبب می شود تا پادشاه که از غم و اندوه بسیار آسیب دیده، دختری زیبا به نام راونا ( شارلیز ترون ) را به همسری خود برگزیند. اما راونا که بسیار کینه دوز و خودخواه است، در جریان یک توطئه موفق می شود پادشاه را به قتل برساند و حکومت خودش را پایه ریزی کند. سفید برفی هم که تنها بازمانده این خانواده است به زندان افکنده می شود. حدود ده سال بعد، ناگهان آینه معروف حقیقت گو به راونا اعلام می کند که دختری زیباتر از او ( منظور همان کریستین استیوارت است، البته نمی دانم این آینه چگونه به این نتیجه رسیده!) به نام سفید برفی در سرزمین وجود دارد که تهدیدی جدی برای تاج و تخت سلطنتی اش به حساب می آید. راونا هم بی درنگ خود را آماده کشتن سفید برفی می کند اما سفید برفی موفق می شود از قصر بگریزد و خود را در جنگل مخفی کند. راونا که از این موضوع بسیار عصبانی است، تصمیم می گیرد مردی شکارچی ( کریس همسورث ) را اجیر کند تا به جنگل رفته و سفید برفی را نابود کند. اما زمانی که شکارچی با سفید برفی روبرو می شود، نه تنها او را از بین نمی برد بلکه تحت تاثیر او قرار می گیرد و انواع آموزش های نظامی را به او می آموزد تا به مقابله با ملکه کینه بپردازد...
پیدا کردن تشابه بین داستان اصلی « سفید برفی.. » و داستان این فیلم کار بسیار مشکلی است چراکه تقریباً در تمامی موارد در روایت داستان تغییراتی ایجاد شده است. « سفید برفی و شکارچی » حتی به کلیشه های ثابت داستان « سفید برفی » توجهی نکرده و آنها را به ذائقه خود تغییر داده است. به عنوان مثال آیینه معروفی که ملکه با آن سخن می گفت و با راهنمایی های وی از ادامه حکومتش مطلع می شد، در اینجا تبدیل به یک مایع عجیب و غریب شده که بیشتر شباهت به T-1000 در فیلم « ترمیناتور 2 / Terminator 2 » دارد تا آیینه! همچنین فیلم در زمانی که شکارچی برای کشتن سفید برفی عازم جنگل می شود، اتفاق عجیب دیگری را رقم می زند، به این صورت که بعد از متحد شدن شکارچی و سفید برفی آنها با هفت کوتوله ملاقات می کنند که البته در این فیلم باید آنها را هشت کوتوله خطاب کرد چراکه تعداد آنها به هشت نفر می رسد! ( البته این مقدار در اواسط داستان به همان هفت عدد کلاسیک بر می گردد ) از اینرو باید بگویم که انتظار نداشته باشید با یک « سفید برفی » دیگر به هر نحوی مواجهه شوید چراکه این فیلم روایتی کاملاً مستقل از این داستان ارائه کرده است.
در یک جمع بندی کلی درباره روایت داستان و فیلمنامه می توان گفت که روپرت ساندرز و عوامل سازنده فیلم به خوبی موفق شده اند تا داستانی هیجان انگیز به دور از مشکلات آشنای این نوع فیلمها را برای مخاطب روایت کنند. تجربه نشان داده زمانی که اعلام می شود قرار است برداشتی آزاد از یک داستان صورت بگیرد همگی انتظار دارند که ماحصل این تصمیم فیلمی نیمه کلاسیک و نیمه مدرن باشد که تکلیفش با خودش مشخص نیست اما « سفید برفی و شکارچی » به جز هسته اصلی داستان که کلاسیک باقی مانده ، بقیه موارد را بصورت کاملاً اورجینال پیش برده و می توان گفت که یک فیلم مستقل را شامل می شود.
اما جذاب ترین عامل برای تماشای « سفید برفی و شکارچی » همانطور که احتمالاً شما هم با تماشای تریلرهای فیلم متوجه شده اید، جلوه های ویژه چشم نوازش ا
مطالب مشابه :
معنی اسم ارمیتا
سفیدبرفی - معنی اسم ارمیتا - خوب بابائه و مامانه منو از خدا هديه گرفتن.
حرف..
سلام به وب من خوش اومدین نظر یادتون نره ! من استقلالیم وعاشق صدای مرحوم مرتضی پاشاییمم
دانلود نقد و تحلیل فیلم سفید برفی و شکارچی (2012)
صحنه های خشونت بار زیادی در «سفیدبرفی و شکارچی» دیده می شوند که البته در حد فیلم های با رده
سفیدبرفی
پرنسس - سفیدبرفی - پرنسس
برچسب :
سفیدبرفی