ظرافت انديشه
طاق و قوس در معماري ايران مجموعه اي است گرانقدر که درباره ي پوشش هاي قوسي و طاقي به گونه اي جامع بحث مي کند. در بخش اول آن تاريخ پيدايش قوس مورد بحث قرار مي گيرد و نمونه هاي مشهوري از اولين بناهاي تاريخي بررسي شده است و سپس از شيوه هاي شش گانه معماري ايران با جملاتي ساده و بياني زيبا سخن رفته است. نخست مشخصات شيوه ي پارسي و پارتي و ابعاد بناهاي معظمي مانند «تخت جمشيد»، «طاق کسري» و «طاق بستان». « زمرشيدي» در اين باره از نظرات «گيرشمن» و «گدار» استعانت مي جويد و ابعاد و اندازه ي بناها را به دقت به بحث مي کشد و فهرستي از بناهاي معروف عصر ساسانيان را که در گوشه و کنار ايران پراکنده اند و هنوز بسياري از آنها پابرجا هستند ، به دست مي دهد و سپس شيوه ي خراساني مورد توضيح قرار مي گيرد. شيوه ي خراساني از قرون اوليه دوره ي اسلامي در ايران و در دوره هاي صفاريان ، سامانيان و غزنويان تا پيدايش ديلميان در تمامي سرزمين هاي خاوري اسلام معمول بوده است. نويسنده، مسجد جامع اصفهان را از اين دوره نمونه مي آورد. بايد توجه داشت که بناي مسجد جامع اصفهان از اين دوره شروع و ادامه آن در دوره هاي بعدي ساخته شده و انواع سبک هاي معماري در آن يافت مي شود.
اين اثر پر قدر و ساده و بي آلايش ، مرجعي است براي دانش پژوهان و هنر دوستان و دانشجويان و معماران که با استفاده از آن مي توانند در طرح ها و پروژه هاي خود، روحيه ، فرم و معيارهاي معماري دوران اسلامي را متناسب با عملکردهاي خاص زنده نمايند. |
شيوه رازي که از اوايل دوره ي ديلميان آغاز و پس از ايلغار مغول و تا پايان دوره ي سلجوقيان در پهنه ي ايران بزرگ و آسياي صغير رواج داشته، مورد بحث قرار مي گيرد. شيوه ي آذري که بين حکومت ايلخاني و زمامداري تيموريان برپا بوده، تحولاتي را در اجزاء معماري مثل گنبدهاي مخروطي و هرمي شکل و گنبدهاي دو پوسته و قوس هاي تيز و تحولات شگرف در گره سازي و معرق به وجود آورده است.
شيوه ي اصفهاني که از دوره ي تيموريان آغاز مي شود و در دوره ي صفويه به نهايت اوج خود مي رسد آخرين شيوه اي است که به صورت خلاصه به کاربرد ضوابط هندسي و رياضي به آن اشاره مي شود.
در بخش ترسيم قوس ها آنها را به سه نوع تقسيم مي کنند:
قوس هاي مدور و مشابه آن
قوس هاي تيز ( شاخ بزي)
قوس هاي تزييني
نويسنده از صفحه ي 16 کتاب توضيح قوس ها را آغاز مي کند. روش وي در توجيه قوس ها بسيار جالب است و تا صفحه 258 انواع قوس هاي فوق الذکر را به ترتيب معرفي مي نمايد. وي نخست طريقه ي ترسيم قوس را توضيح مي دهد و سپس طريقه ي اجراي آن را بيان مي کند و نمونه هاي تاريخي اجرا شده ي آن را از طريق عکس هاي رنگي ارائه مي دهد. علاوه بر اين جزئيات، اجراي جالبي از طريقه ي اجراي قوس نيز به توضيحات خود اضافه کرده است که اين کار بر غناي تحقيق او مي افزايد، و گاهي طريقه ي استفاده از قوس نيز بيان شده است. به عنوان مثال در رابطه با اجراي قوس هلالي طريقه ي ترسيم آن گفته مي شود. علاوه بر آن، طريقه ي ترسيم قوس بر روي زمين نيز بيان مي شود و چگونگي پياده کردن قوس و اجراي آن با جزئيات گويايي بيان مي گردد. روش «استاد زمرشيدي» در ترتيب و تنظيم اين لغات به قدري گوياست که حتي افراد غير متخصص ساختمان نيز مي توانند با استفاده از تصاوير کتاب مقاصد او را دريابند.
در بخشي از کتاب طاق و قوس در ايران ، در رابطه با اجراي « قوس هلالي» طريقه ي ترسيم آن گفته شود. علاوه بر آن، طريقه ي ترسيم قوس بر روي زمين نيز بيان مي شود و چگونگي پياده کردن قوس و اجراي آن با جزئيات گويايي بيان مي گردد. روش «استاد زمرشيدي»در ترتيب و تنظيم لغات به قدري گوياستکه حتي افراد غير متخصص ساختمان نيز مي توانند با استفاده از تصاوير کتاب مقاصد او را دريابند. |
سپس محقق بر توجيه نکات فني مربوط به اجراي معماري مي پردازد. از ميان بيان تصويري نويسنده، فنون به کار رفته در بناهاي قديمي ايران آشکار مي شود و ارزش هاي والاي هنرهاي اجداد ما روشن مي گردد. تجاربي که در ميان طاق ها و قوس ها و ديوارها و در پشت کاشي کاري نهفته است بسيار گران قيمت هستند و اگر تحقيقاتي پر ارزش نظير کتاب «طاق و قوس» انجام نشود، براي هميشه در کالبدهاي بناهاي قديمي، مدفون باقي مي مانند و نسل جوان ما هرگز به راز و رمز آن پي نمي برند. به هر حال صفحات اين کتاب را ورق مي زنيم و در ميان انواع طاق ها و قوس ها پيش مي رويم. هر کدام از آنها در جايي از بناهاي قديمي با فرمي خاص به کار رفته اند.
به عنوان مثال استاد پيرامون «قوس خنچه پوش تخت» چنين مي نويسد:
قوس خنچه پوش تخت يا خنچه هاي تخت از قوس هاي دسته سوم يعني قوس هاي تزييني است؛ اين قوس به دو صورت به کار مي رود.
* قوس منفرد: در اين حالت ابعاد قوس به اندازه ي محدود ساخته مي شود. يعني تيزه قوس ارتفاع و عرض قوس عمق آن را مشخص مي کند ( مثلاً ارتفاع قوس يک آجر و عرض قوس دو آجر).
* طاق خنچه پوش: در اين حالت پوشش براي راهروها و سقف هايي با دهانه ي کوچک مورد استفاده قرار مي گيرد ( پوشش گلويي و طاق تخت در دهانه بيش از 150 سانتيمتر به کار مي رود ) و بعد اضافه مي نمايد به طور کلي ساختن قوس خنچه اي دو مرحله دارد:
الف- ساختن گلويي در دو طرف
ب – پوشش طاق در ناحيه وسط
و بعد حمام وکيل کرمان را مثال مي آورد و بارگاه حضرت احمد بن موسي(ع) شيراز.
وي براي آن که بتواند براي انواع قوس ها و طاق ها مثالي بياورد رنج سفر را به جان خريده و در گوشه و کنار ايران از طاق ها و قوس هاي آن عکس گرفته است و بدين وسيله کاربرد قوس هاي و طاق ها را با مثال هاي زنده بيان مي دارد. مثلاً در رابطه با قوس نيم دايره، عمارت چهل ستون و دروازه کوشک قزوين را در کنار خانه بروجردي ها در کاشان مثال مي زند و سپس نماي تالار کريم خان کاخ گلستان را در کنار صحن اتابکي بارگاه حضرت معصومه (س) قرار داده و آنها را مثال اجرايي قوس نيم دايره قرار مي دهد.
در مورد کاربرد قوس بيز مسجد جامع فهرج يزد مثال مي شود و طاق سردر موزه ي ايران باستان ، مثال قوس چيله تند ( بيضوي ساساني) قرار مي گيرد .
طريقه ي ترسيم قوس پنج و هفت تند را به دقت توضيح مي دهد و ايوان مسجد جامع امام اصفهان را مثال اين قوس قرار مي دهد . در اين مورد بازار وکيل شيراز، شبستان مسجد امام اصفهان و سراي والي در کاشان مثال هاي زيباي ديگري هستند که صفحه ي 175 «کتاب» را مزين کرده اند و بالاخره مدرسه ي ابراهيم خان کرمان معرف قوس پنج و هفت معمولي مي گردد.
قوس تخت بلند، در مرحله ي نخست مثال مشهوري را پيش مي کشد و آن دور تخت چهار بخشي شبستان زمستاني مسجد جامع اصفهان است و پيش نماي منزل عرب ها در يزد به اين عنوان مطرح مي شود. در اين مسير هرچه پيش مي رويم غناي کار زمرشيدي بر ما بيشتر روشن مي شود. او به ازاء انواع قوس ها انواع بناها را مورد تجزيه و تحليل بصري قرار مي دهد.
اين کار ارزش هاي فراوان در خود نهفته دارد، اولاً جزئياتي از معماري دوران اسلامي را معرفي مي نمايد، ثانياً طريقه ي دقيق ساختن آنها را بازگو مي کند.
(تاکنون هيچ اثري چنين ساده و در عين حال گسترده در جزئيات معماري دوران اسلامي ايران به عمق نرفته و آنها را به صورت سيستماتيک با الگوهاي طاق و قوس دسته بندي نکرده است).
البته بيگانگان مانند گيرشمن و گدار در اين باره حرف هايي داشته اند و آرتور اوبهام پوپ در اين باره کاري شگرف و با وسعت قابل توجهي ارائه داده است. اما نبايد فراموش کرد که تنها استاد گرانقدر و پير ما پيرنيا هنر پيشرو اين دنياي پر پيچ و خم است. و او تنها کسي است که گنجينه ي گرانقدري به نام دايرة المعارف هنر معماري دوران اسلامي را در سينه دارد و بهتر از هر کس ديگري راز و رمز فرم و فضا را در معماري ايران مي داند.
و ( زمرشيدي اگرچه در اين دنياي پرپيچ و خم، تازه واردي بيش نيست ولي با کتاب هاي با ارزش خود ره صد ساله را چند روزه طي کرده است).
از صفحه 258 کتاب به بعد طاق هاي دو پوششه و طريقه ي ترسيم و اجراي آنها به بيان کشيده مي شود. رئوس مهم کتاب در زمينه ي پشت بندها، حائل ها ( مثال مسجد کبير يزد) و چهار طاقي ها و عرقچين ها، دور مي زند و پوشش ها و طاق ضربي و خفته راسته توضيح داده مي شود. در پايان طاق ها و قوس هايي که در ساير کشورهاي اسلامي به کار گرفته شده و توپولوژي طاق هاي غيرايراني به صورت ترسيم هاي زباندار ارائه مي شود و در نهايت با چند صفحه واژه نامه که طي آن اصطلاحات بنـّايي ايران توضيح داده شده است کتاب به پايان مي رسد.
اين اثر پر قدر و ساده و بي آلايش ، مرجعي است براي دانش پژوهان و هنر دوستان و دانشجويان و معماران که با استفاده از آن مي توانند در طرح ها و پروژه هاي خود، روحيه ، فرم و معيارهاي معماري دوران اسلامي را متناسب با عملکردهاي خاص زنده نمايند. کار زمرشيدي چراغي است در دنياي تاريکي که به نام معماري مدرن از سوي استکبار جهاني به ما عرضه شده ، که زير نور کمرنگ آن مي توان ارزش هاي والاي معماري دوران اسلامي را به روشني ديد و زرق و برق هاي هدف دار معماري دول خارجي را فراموش کرد. در پناه چنين چراغ هايي مي توانيم هويت هاي والاي خود را در يابيم.
دکتر غلامحسين مجتهد زاده
(استاد دانشکده ي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران) |