دو حکایت پند آموز از گلستان سعدی

حکايت قاری بد صدا [1]
  ٌناخوش آوازى به بانگ بلند قرآن همی‌خواند. صاحبدلی بر او بگذشت گفت: تو را مشاهره چندست؟ گفت: هيچ. گفت: پس اين زحمت خود چندان چرا همی‌دهی؟ گفت: از بهر خدا می‌خوانم. گفت: از بهر خدا مخوان.

گر تو قرآن بدين نمط خوانی
ببرى رونق مسلمانى

ٌدرويشي را ضرورتي پيش آمد. کسي گفت: فلان نعمتي دارد بي قياس، اگر بر حاجت تو واقف گردد، همانا که در قضاي آن توقف روا ندارد. گفت: من او را ندانم. گفت منت رهبري کنم. دستش گرفت تا به منزل آن شخص درآورد. يکي را ديد لب فروهشته و تند نشسته. برگشت و سخن نگفت؛ کسي گفتش: چه کردي؟ گفت: عطاي او را به لقايش بخشيدم.

مبر حاجت به نزد ترشروى
كه از خوى بدش فرسوده گردى
 
اگر گويى غم دل با كسى گوى
كه از رويش به نقد آسوده گردى
[2]
 

[1] باب چهارم.اندر فوائد خاموشی

[2] باب سوم.اندر فضیلت قناعت


مطالب مشابه :


غزل سعدی

آثار مهم و پر قدرت دیگر سعدی یعنی گلستان وبوستان می باشد و چند بیت زیبا از سعدی :




باز خوانی حکایتی از گلستان سعدی

مرز بندی داستان و شعر با ارائه چند نمونه . ارجحیت گلستان و سعدی بعد از بیان دو بیت مشکل




سعدی

نمونه نثر از گلستان سعدی: سعدی حدود هفتصد بیت است که کرده‌است.سعدی چند چکامه




دو حکایت پند آموز از گلستان سعدی

دو حکایت پند آموز از گلستان سعدی کودکی ام پر است از خاطره تلخ و "پیغامی چند"(میثم




تصنیف گلستان سعدی

تصنیف گلستان سعدی چند شعر ومطلب زیبا بیت:شروع ماه اردیبهشت از تقویم جلالی /بلبل خوش




چند شعر عاشقانه سعدی شیرازی

شعری عاشقانه از سعدی : برای خواندن چند شاهکارشعری سعدی به آدرس زیر هم سری




حکایتی از گلستان سعدی

حکایتی از گلستان سعدی معنی چند جمله: چوپان * معنای دو بیت:




سعدی

نمونه نثر از گلستان سعدی. سال ۲۰۰۹ این بیت از سعدی را هایی برای چند تن از




برچسب :