ماهشهر یا مهشور؟

بندرماهشهر  یکی از بنادر كهن و تاریخی کرانۀ خلیج هميشه فارس است. در تاریخ آمده است که این سرزمین در دوران ساسانیان و پيش از آن این منطقه به "ماچول" و در زمانی به نام "مهروبان" معروف بوده است.

درباره واژۀ مهروبان آنچه که به نظر میرسد این است که این نام  آميزه‌ای از دو واژه "ماهی" و "روبیان" (میگو) است. این واژه ها هر دو فارسی است و به نظر میرسد بدلیل اینکه این منطقه بندری است که پيشينۀ تاریخی در ماهیگیری داشته است به آن اطلاق شده باشد.

با نگاهی به شباهت واژه‌هاي "ماچول" و "معشور " و "مهشور"به آسانی میتوان دریافت که معشور در حقیقت شکل عربی شده همان نام پارسي و تاريخی ماچول است. واژۀ معشور واژه ای به ظاهر عربی است اما هیچ معنای خاصی در این زبان ندارد.

آنکه بعضی از افراد مهشور را آميزه‌اي از دو واژه "ماء" به معنای آب و "شور" میدانند و استدلال میکنند که معشور به معنای مکانی است که آب شور در آن جاری است مطمئنا استدلال موجهی ندارند زیرا که آميزه‌اي از دو واژۀ فارسی و تازی و نامیدن مکانی با چنین واژه‌ای در هیچ منطقه ای دیده نشده است.

ابن بطوطه جهانگرد اندلسی نیز از این منطقه به نام ماچول یاد کرده و تاکید کرده است که معشور همان ماچول است: از عبادان بدريا نشستم بقصد زمين لور (لر) وعراق عجم و پس از چهار روز به ماچول رسيدم و آن شهرکوچکي باشد بر ساحل دريا زمين آن شوره ناک بي گياه ودرخت . و بازاري بزرگ داشت از بزرگترين بازارها و يک روز آنجا ببودم پس ستوری به کری گرفتم و سه روز از صحرائی محل اکراد که چادرهاي موئينه داشتند بگذشتم وبه شهر رامز (رامهرمز) رسيدم و از آنجا به تستر شدم...و در جایی دیگر در سفرنامه خود مینویسد: «از بندر ماچول تا هندوان در زیر سایه درختان راه می‌رفتیم و در روز روشن از انبوهی درختان کم‌تر نور آفتاب را می‌دیدیم.» هندوان در این‌جا نامی دیگر باری هندیجان است. و در جایی دیگر آورده:ماچول شهر کوچکی بوده با زمینهای شوره زار و بدون درخت و سبزه، و دارای یکی از بزرگترین بازارها بوده و از رامز (رامهرمز) به آنجا حبوبات می برده اند، و از ماجول تا رامز از طریق بیابان سه روز راه بوده است.

asak.jpg


پيشينه ماهشهر:

در این ناحیه  از عصر ساسانی و اشکانی گمرکخانه وجود داشته و احتمالاً مالیات گمرکی 10%  عُشر  بهای کالا بوده که بعدها اعراب آن را به «عشور» ترجمه کرده اند. گمرکخانه های این بنادر به امیران و ثروتمندان اجاره داده می شد و گویا این رسم در عصر اسلامی ، تقلیدی از عهد ساسانی بوده است (ص 46ـ47). در قرن چهارم ، ریشهر منبر داشت و دَیْرْجان (یا دارجان / دَریان )، شهرکِ رُستاق (تقریباً برابر دهستان امروزی) ریشهر به شمار می آمد و فاصلۀ ریشهر تا اَرَّجان / اَرگان و مَهرُبان یک مرحله بود (ابن حوقل ، ص 38؛ مقدسی) . به نوشتۀ ابن بلخی در قرن ششم ، ریشهر شهرکی میان ارّجان و خوزستان ، برکنار دریا و نزدیک قلعۀ امیر فرامرزبن هداب بوده و جز ماهی و خرما و کتان چیزی نداشته و دارای نواحی بسیار بوده است و مردم آنجا بیشتر تجارت دریایی می کرده اند. وی آن را شهری با جامع و منبر که بعضی از نواحی آن از شهر آبادتر بوده ، وصف کرده است (ص 149).

حمدالله مستوفی بنای شهر را به لهراسب کیانی نسبت داده‌است و گفته كه در ناحیه ریشهر از روزگار ساسانی و اشکانی گمرکخانه وجود داشته‌است. در سدهٔ چهارم، فاصله ریشهر تا ارگان (اَرَّجان) و مَهرُبان یک مرحله بود. حمدالله مستوفی آن را «ریصهر» ضبط کرده و گفته‌است که پارسیان آن را ریشهر می‌گفتند و به «بربیان» نیز معروف بود. هوای آنجا گرم و متعفن بود، به طوری که مردمش در تابستان به قلعه‌ها که هوای خوب داشته می‌رفتند.محققان دربارۀ تاریخ این منطقه از ناحیه ای به نام « ریشهر » یاد می کنند و معتقدند که دو ریشهر وجود داشته است؛ یکی در نُه کیلومتری جنوب بندر بوشهر فعلی، دیگری در نزدیکی بندرماهشهر فعلی که رودخانة طاب (جراحی ) آن را مشروب می کرد.به نوشتۀ امام شوشتری ، در مشرق بندرِ «سوق بحر» (دریابازار)، بنادر کوچکی نظیر دَوْرَق ، باسْیان و ماچول (همان ماهشهر) وجود داشت که محل مبادلۀ و حمل و نقل کالاها از خلیج فارس به شرق و غرب جهان بود و ...که به نظر سلطانی بهبهانی ، همان معشور است که از عشر (گمرک ) گرفته شده است (ص 227).
تاریخ‌نویسانی همچون حمزه اصفهانی، نام پیشین این شهر را ریواردشیر (ریشهر) نوشته‌اند و نقل کرده‌اند که خط پارسی میانه گشته‌دبیره (گشتگ‌دپیره) که کتاب‌های پزشکی و اخترشناسی در دوران پیش از اسلام را با آن می‌نوشتند از این بندر برخاسته‌است.[۳] همچنین نوشته‌اند که گروهی از دبیران ساسانی پس از فتح تیسفون به‌دست عرب‌ها، به ریشهر (ماهشهر) پناه بردند.

asyab-asak.jpg

(شهر آسک:در عکس دو چرخ از چهار چرخ آسیاب آسک به قطر ۵/۲ متر و وزن تقریبی ۵۰ تا ۷۰ کیلو می بینید)

 اما ويژگيهايي که برای این منطقه در برخی از کتب تاریخی آمده به این شرح است: 

ماهی روبان . شهری است بر کنار دریا چنانکه موج دریا بر کنار شهر می زند و هوای آن گرم و عفن و ناخوشی بتر از آن ریشهر است ، اما مشرعه ٔ دریا است ،هرکه از پارس به راه خوزستان به دریا رود و آن که از بصره و خوزستان به دریا رود همگان را راه آنجا باشد و کشتیهایی که از دریا برآید بر این اعمال رود به مهروبان بیرون آید. و دخل آن بیشتر از کشتیها باشد وجز خرما هیچ میوه نباشد و گوسفندان آنجا بیشتر بز باشد و بزغاله پرورند و همچنانکه به بصره و می گویند بزغاله تا هشتاد رطل و صد رطل برسد بیشتر نیز، و برز و کتان بسیار باشد چنانکه به همه جای ببرند و جامع ومنبر است و آن جایگاه مردم زبون باشند. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 150).
در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی آمده است : به فاصله ٔ کمی از رودخانه ٔ شیرین یعنی رودخانه ٔ زهره که به تازگی به رودخانه ٔ طاب موسوم است بندر مهروبان در مرز غربی فارس واقع است .این لنگرگاه اولین بندری بوده که کشتیها وقتی از بصره و مصب دجله به عزم هند بیرون می آمدند به آن میرسیدند و این بندر در قرن چهارم هجری شهری معمور بود و مسجدی خوب و بازارهایی آباد داشت.
بنا بر آنچه در سفرنامه ٔ ناصرخسرو آمده است یعقوب لیث این شهر را گرفته و شاید خود نیز به این شهر آمده و ناصرخسرو نام او را بر منبر مسجد آدینه ٔ این شهر نوشته دیده است : "مهروبان شهری بزرگ میباشد. در کنار دریا جا دارد و در آن بازاری بزرگ و مسجدی نیکو یافتم و آب ایشان از باران و آب انبار و بعضی با چاه و کاریز آب میگرفته تارفع نیازمندیها بشود.در این شهر سه کاروانسرای بزرگ ساخته اند، هریک از آن چون حصاری است محکم و عالی و در مسجد آدینه آنجا بر منبر، نام یعقوب لیث نوشته شده است. پرسیدم ازیکی که حال چگونه بوده است گفت که یعقوب لیث تا این شهر گرفته بود ولیکن دیگر هیچ امیر خراسان را آن قوت نبوده است . و در این تاریخ که من آنجا رسیدم این شهر به دست پسران باکالیجار بود که ملک پارس بود... و خواربار یعنی مأکول این شهر از شهرها و ولایتها برند که آنجا بجز ماهی چیزی نباشد. و این شهر باجگاهی است و کشتی بندان و چون از آنجا به جانب جنوب برکنار دریا بروند ناحیت توّه و کازرون باشد". (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 120)."

  حمدالله مستوفی میگوید: "به فاصله کمی از رودخانه زهره که به تازگی به رودخانه طاب موسوم شده، میباشد و بندر مهروبان در مرز غربی فارس واقع گردیده و این شهر لنگرگاه اولین بندری بوده که کشتیها وقتی از بصره از طریق اروندرود به طرف هند بیرون می رفته اند به بندر مهروبان میرسیدند و این بند ارجان نیز نامیده میشده است که در قرن چهارم هجری شهری آباد بوده که در آن منبر و محراب و بازار وجود داشته است." و نیز رجوع به آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس احمد اقتداری شود.

 کازرونی فاصلۀ  آن را تا دریا یک فرسنگ و نیم ضبط کرده و می نویسد: «هنگام مد دریا آب دریا تا نیم فرسنگی بندر مذکور در آن خور می آید و سفاین کوچک و متوسط تا نیم فرسنگی بندر مذکور می آیند و آنچه محمول سفاین است از آنها بیرون آورند و آن محل را «سِیف »  = بندرگاه  می نامند» و در ادامه از قلعۀ آن ، تعداد خانه ها (سیصد خانه )، خراج آن (سالانه 200 ، 1 قروش و یک رأس کُرّه که به شیخ ثامرخان می دادند)، زنان که لباس عربی و مردان که لباسی مرکب از لباس عربی و عجمی می پوشیدند، و اهالی که به زبان عربی و عجمی صحبت می کردند، یاد کرده است (ص 34ـ36).

از آثار تاریخی آن بقایای عمارات مخروبه ای به نام « تل کافران »، آب انبارها و چاههای سنگ چین شدۀ فراوان، و خرابه های آبادی ریشهر در حوالی شمال شرقی بندرماهشهر است

به هرحال این شهر که در طول تاریخ ريشهر،مهروبان، ماچول و سپس ماشول و نیز معشور(مه‌شور)  نام داشته است در 12اسفندماه 1344 با تصویب هیات وزیران به بندر ماهشهر تغییر نام یافت.

 در این زمینه میتوانید به منابع زیر مراجعه کنید:

1- "جغرافیای تاریخی سرزمین خوزستان" نوشته عباس میریان، ص518

2-نزهه القلوب نوشته حمدالله مستوفی، ص 131

3- سفرنامه ناصرخسرو قبادیانی مروزی، ص163

4- نگاهی به خوزستان نوشته ایرج افشار سیستانی، ص394

5- خوزستان و تمدن دیرینه آن نوشته ایرج افشار سیستانی صص 855 - 853

6- سفرنامة ابن بطوطه

7- ابن حوقل، ص 38؛ مقدسی، ص 426، 453

8- امام شوشتری.ص 46ـ47

9- ابن بلخی.ص 149


مطالب مشابه :


رودخانه و سد مارون

ماهیگیری - آموزش و دوستی از ماهیگیری در بندر ماهشهر تعریف کرد و وسوسه ماهیگیری و دیدن شهر




ماهیگیری

من و بابایی و مامانی - ماهیگیری - صفحه ی نخست . آیناز جون و مامانش-ماهشهر. هانا




ماهشهر یا مهشور؟

تنگاره - ماهشهر یا مهشور؟ - ماهشهر شهر خاموشي با روح بهاران




بالاخره "خور ماهشهر" كي به "خور نور"، تبديل مي‌شود؟!

تنگاره - بالاخره "خور ماهشهر" كي به "خور نور"، تبديل مي‌شود؟! - ماهشهر شهر خاموشي با روح بهاران




کشتار فجیع دلفین‌ها در ماهشهر

تنگاره - کشتار فجیع دلفین‌ها در ماهشهر - ماهشهر شهر خاموشي با روح بهاران




تحليلی بر كشتار آبزيان خورموسی

تنگاره - تحليلی بر كشتار آبزيان خورموسی - ماهشهر شهر خاموشي با روح بهاران




هنوز هم شركتی و غير شركتی!

تنگاره - هنوز هم شركتی و غير شركتی! - ماهشهر شهر خاموشي با روح بهاران




مناطق گردشگری استان

دیدنی های خوزستان - مناطق گردشگری استان - Welcome to Khozestan Weblog - دیدنی های خوزستان




معرفی بندرماهشهر معاصر

ماهشهر کنونی شامل دو بخش می به حساب می‌ایند و بیشتر به ماهیگیری مشغول بودندخانواده




برچسب :