عيد در آذربايجانشرقي
آذربايجان شرقی در گوشه شمال غربی فلات ايـران قرار دارد . رود ارس حدود شمالی آن را بـا جمهوری های آذربايجان ، ارمنستان و ايالت خود مختار نخجوان مشخص می کند . رود قطور و آب های درياچه اروميه حدود غربی آن تا آذربايجان غربی است . در جنوب ، کشيدگی رشته کوهها و دره ها و جلگه ها و دشت ها موجب پيوستگی توپوگرافيک استان با آذربايجان غربی و زنجان شده است و در مشرق نيز دره و رودخانه دره رود، کوههای سبــــلان، چهل روز و گردنه صائين اين خط را از اردبيل جدا میکند.
مردم آذربايجان مردمي اصيل هستند. آنها در دوستي ثابت قدم، در برابر مشكلات شجاع و مقاوم و به غيرت شهرهاند. از جمله خصلت هاي اين مردم مهمان نوازي، سلحشوري، آزادمنشي، راستگويي، مرزداري و پايبندي به اعتقادات مذهبي است. يكتاپرستي و ايمان به پروردگار در اعماق دل و روح مردم اين سامان ريشه دارد و احساسات وطن دوستي آنان در تمام ادوار تاريخ ضرب المثل بوده است.
قيام هاي مكرر اهالي تبريز در هنگام جنگ هاي عثماني و دولت استبدادي روسيه تزاري سرشار از فداكاري ها و جانبازي هاي شگفت انگيزي است كه در تاريخ ، جاودان خواهد ماند. «حسينقلي كاتبي» در كتاب« آذربايجان و وحدت ملي» مي نويسد: طرز معاشرت، برخورد اجتماعي، تعارفات، طرز برگزاري جشن هاي ملي و مذهبي مثل مراسم نوروز و چهارشنبه سوري و سيزده به در ، عيد غديرخم ، ميلاد مولا علي(ع)، رسوم مهماني و عروسي، تعزيه و عزاداري و غيره در تمامي سرزمين ايران يكسان اجرا مي شود. از ديگر ويژگي هاي ايراني در اخلاق ملي مثل مهمان نوازي، ادب و احترام و خوش رفتاري و حسن معاشرت در ميان عموم ايرانيان از خراساني و آذربايجاني و كرماني و كرد و بلوچ يكسان است. آيينها و سنتهاي قديمي هر سرزمين و ديار يادگارهايي گرانسنگ از گذشتههاي دور مردم آن سرزمين هستند. سنتها و رسمهايي كه سينه به سينه از دوردستهاي تاريخ به امروز رسيدهاند و شايد بسياري از آنها در تاريكي گذر زمان به فراموشي سپرده شدهاند. نوروز يكي از ماندگارترين اين سنتهاست كه مانند هزاران سال پيش همچنان پويا و زنده در زندگي ايرانيان متبلور است.
در اين بين آذربايجانيها هم نوروز باستان را با ده رسم و سنت قديمياش محفوظ نگاه داشتهاند و هر سال با شكوهتر از سال پيش آنرابرپا ميدارند.
نوروز بزرگترين عيد مردم آذربايجان محسوب ميشود و در تمامي مناطق اين خطه از ايران زمين برگزار ميشود. آذربايجانيها از اين عيد ب عنوانهايي چون « نوروز بايرامي» و «ايل بايرامي» ياد ميكنند و گاه لفظ بايرام به معناي عيد عموما به اين عيد بزرگ اختصاص داده ميشود. واژگاني چون «بايرام آخشامي» (شب عيد)، «بايرام آيي» (ماه عيد)، «بايرام گوني» (روز عيد)، « بايرام بازاري» (بازار عيد)، « بايرام سفرهسي» (سفرهي عيد)، «بايرام پالتاري» (لباس عيد)، «بايرام يومورتاسي» (تخممرغ عيد)، «بايرام ايش لري» (كارهاي عيد)، «بايرامليق» (عيدي) و ... همه و همه در ارتباط با عيد نوروز استعمال ميشوند. در گذشته مردم اين منطقه از واژه بايرام براي نامگذاري فرزندان خود نيز بهره مي بردند. ممكن بود كودكي در روز عيد نوروز متولد شود و نامهايي چون بايرام، بايرامعلي، بايرام خاتون، نوروز، نوروز علي و ... را به خود گيرد. تبريكهايي چون «بايرامئز مبارك اولسون» (عيدتان مباركباد)، «يوز بئله بايراملار گوره سيز (صدسال به از اين سالها)، «گلن گون لريز خيره قالسين» (روزهاي آيندهتان به خير و نيكي ختم شود)، « نئچه بئله ايل لره يئتيشه سيز» (سالهايي به همين خوبي در پيش رو داشته باشيد) و ... از رايجترين شادباشهاي مردم آذربايجان به مناسبت عيدنوروز است. نوروز مقدمههايي را هم دارد، زنان كدبانوي آذري از چند روز مانده به عيد دست به كار ميشوند و كار خانهتكاني را آغاز ميكنند. شستن فرشها، گردگيري، رنگ كردن خانه و تزيين اتاق مهمان (قوناق اتاقي) از جمله اين كارهاست پخت انواع كلوچههاي سنتي مانند «دستانا»، «نزيك»، تهيه تخم مرغ رنگشده، تهيه سبزه و سمنو و آماده كردن سفره عيد از ديگر امور مقدماتي عيد نوروز هستند.
چهارشنبه سوري :
چهار آتش افروزي در چهار چهارشنبه به عدد رمزي چهار اشاره دارد. فيثاغورث عدد چهار را اصل و ريشه طبيعت جاودان مي داند. چهار طبع انساني، چهار عنصر حيات، نشان از وجهي مهم و مثبت دارند كه اگر چه به تدريج شكل گرفته، اما امر واحدي است. بنابراين عدد چهار در اين آيين، حكايت از چهار وجه طبيعت دارد كه به تدريج عنصري واحد يعني طبيعت، سال، مكان يا هر پديده چهار وجهي را مي سازند. به اين ترتيب كه اولين چهارشنبه منسوب به باد است و در آن نيز باد مي آيد. دومي خاك، سومي آتش و سرانجام آب كه در اين زمان از يخ بستن خاك كاسته مي شود و زمين نفس مي كشد. صبح آخرين چهارشنبه سوري مردم بر سر آب رفته و از روي آن مي پرند و مي خوانند: آتيل ماتيل چرشنبه( عاطل و باطل شود چهارشنبه) / بختيم آچيل چرشنبه(بختم بازشود چهارشنبه) اگر آب را نماد باروري بدانيم، آخرين چهارشنبه اسفند با باروري طبيعت همراه است. در روستاها معتقدند كه چهارشنبه آخر سال، «چرشنبه خاتون» است. به همين دليل زنان بالاي اجاق خوراك پزي با آرد شكل زني زيبا را مي كشند و زير آن يك آينه و شانه مي گذارند تا وقتي چهارشنبه خاتون آمد سرش را شانه بزند. چهارشنبه خاتون تأكيدي بر بارور شدن زمين در آخرين روزهاي اسفند است. در ميان مردم آذربايجان شرقي هر يك از چهارشنبه ها نامي دارند. مفصلترين مراسم متعلق به آخرين چهارشنبه سوري است كه در آن شب حتماً برنج سفيد پخته و به همراه آجيل و شيريني بر سفره مي گذارند. پسران جوان يا نوجوان شالي برداشته و از سوراخ بالاي بام خانه ( كه عمدتاً براي تعويض هوا و خارج شدن دود تنور تعبيه شده) شال خود را پايين مي اندازند. صاحبخانه نيز به فراخور حال خود، مقداري آجيل، شيريني يا تخم مرغ در گوشه شال مي بندد تا پسر آن را بالا بكشد. چنانچه پسر، خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمي كشد.
چنانچه خانواده دختر راضي باشد، نشانه اي از دختر را به شال مي بندند.
رسم شال اندازي در بيشتر نقاط آذربايجان رايج بوده و هنوز هم در بعضي از روستاها انجام مي شود. صبح آخرين چهارشنبه ، زنان بر سر رود يا چشمه رفته كوزه ها را پر از آب مي كنند. آنها خود زودتر ازهمه از روي آب مي پرند، گاه دام ه را براي گذشتن از آب به سرچشمه يا رود مي برند. از آبي كه از آنجا آورده شده براي خمير كردن ، ريختن درآب سماور و يا پختن غذا استفاده مي شود.
از جمله مراسم ديگري كه در اين روز معمول است فرستادن خوانچهاي از ميوه و شيريني براي عروس و خانواده اوست. در شب چله نيز خوانچهاي نظير همين فرستاده مي شود. خوردن هفت دانه روغني، شيريني يا غله نيز از مراسم رايج مربوط به چهارشنبه سوري در آذربايجان شرقي است. درست كردن هفت نوع خوراكي شيرين ( هفت لون)در اين روز معمول است. در بعضي نقاط، شيريني قرابيه، گردو، بادام، پسته، سيب، پرتقال، نخود و كشمش تركيب هفت لون را تشكيل ميدهد. و رسم جالب در آخرين چهارشنبه سال در آذربايجان شرقي ديده شده كه حاوي نكات رمزي و نمادين بسيار است. در روستاي قوريجان، زنان داخل پوست گردو، شمع روشني مي گذارند و آن را روي آب به صورت شناور رها قرار ميدهند. در همان حال پسراني كه نيت كرده اند صبح زود در آب شنا مي كنند. دومين رسم به عشاير كليبر برمي گردد، آنها در چهارشنبه سوري، صبح زود در دو نقطه مقابل يكديگر با فاصلهاي نه چندان زياد از هم آتش بزرگي بر ميافروزند و دام هايشان را از ميان دو آتش عبور مي دهندف پس از آن از آبي كه از نهر آورده اند به حيوان ها مي دهند.
ساياچيها با قلبهايي مالامال از آرزوهاي خوش و دعاهاي خير، روزشمار پايان سال را با شعر و ترانه زمزمه ميكنند و خير و بركت سال آينده را از درگاه بيهمتاي بخشنده طلب ميكنند.
مراسم سنتي «سايا» از جمله زيباترين رسمهاي مردمان خطه آذربايجان به مناسبت روزهاي پاياني سال و آغاز سال نو است كه از چندين روز مانده به عيد نوروز در شهرها و روستاهاي مختلف آذربايجان برگزار ميشود. برپا كننده اين مراسم شخصي به نام «ساياچي» است. وي در روزهاي پاياني هر سال خانه به خانه ميگردد و با خواندن شعرهايي مخصوص براي اهالي هر خانه، سالي پربركت را آرزو ميكند. او همچنين روزهاي مانده به عيد را شمارش ميكند و بدين جهت ميتوان گفت به احتمال زياد، واژه «سايا» از مصدر تركي «سايماق» به معناي «شمردن» گرفته شده است.
ساياچيها در مقابل دعاهاي خير و شعرهاي دوستداشتني خود از صاحبخانهها هديه و انعامي را دريافت ميكنند. اين هديه ممكن است گندم و جو و شيريني و آجيل باشد يا مبلغي پول به ساياچي هديه داده شود.
حال احشام و گوسفندان از ديگر نكتههاي جالب توجه شعرهاي « سايا» است:
«سايا گلدي، گوردوزمي؟ سلاميني، آلدئزمي؟
آنني قاشقا قوچ قوزوني ساياچييا، وئرديزمي؟
ترجمه (سايا آمده او را ديديد؟ جواب سلام او را داديد؟ بره پيشاني سفيد ر به ساپاچي داديد؟)
بوسايا كيمدن قاليب؟
حضرت آدم دن قاليب
حضرت آدم گلنده
دونيا ، بينا اولاند
موسي چوپان اولاند
قئرمزي بوغدا بيتنده
شيشليگيميز ، اوشياسيدي
ترجمه: (اين سايا از كه به يادگار مانده است؟از حضرت آدم(ع) بر جاي مانده است/ در زمان آمدن حضرت آدم(ع) و زمانيكه بنياد دنيا نهاده شد/ و زمانيكه حضرت موسي(ع) چوپان بود/ و زمانيكه گندم سرخرنگ بر كشتزاره ميروييد/ كباب روي سيخمان، بره سه ساله است.)
بو سايا ياخجي ساي
هم چشمه يه، هم چاي
هم الودوزا، هم آي
هم يوخسولا هم وار
ترجمه: (اين سايا، ساياي خوبي بشود/ هم براي چشمه هم براي رود/ هم براي ستاره و هم براي ماه
هم براي فقير و هم براي غني)
جانئم آلا باش قويون
قارلي داغلار آش قويون
ياغئندان پيلو اولار
قورو دوندان آش قويون
ترجمه: (اي جان من گوسفند آلا باش/ از كوههاي پوشيده از برف بالا برو/ از روغن تو پلو به عمل ميآيد/ و از كشك تو آش طبخ ميشود)
جانئم بوشيشك قويون
يوني بير دوشك قويون
بولاماني بول ايله
قئرئلدي اوشاق قويون
ترجمه: (اي جان من، بره دوساله/ كه به اندازه پشم يك تشك پشمداري/ آغوزت را فراوان كن/ كه بچههايم تلف شدند)
جانئم بوز آلا قويون
ايه ن سنين ساياندان
اوغلون قئز آلا قويون
ترجمه: (اي جان من گوسفند بوز آل/كه در راه بيحال ميشوي/ صاحبت در سايه تو/ براي پسرش زن اختيار كند)
تَكمگردانها
تكمگردانهاي آذربايجان در آستانه عيد نوروز باستاني، با عروسكهاي بز، «تكه» و ماجراهاي شيرينش به استقبال بهار طبيعت و سال نو ميروند. تكم گرداني يكي از آيينها و سنتهاي رايج در آذربايجان در آستانه عيد نوروز و سال نو خورشيدي است. «تَكه» يا «تَكم» واژهاي تركي به معناي بز نر است و برگزاركننده اين مراسم در حاليكه عروسكي به شكل بز نر را در دست دارد و سر اين بز را به اين سو و آن سو تكان ميدهد، شعرهايي شنيدني درباره تكه و ماجراهاي او را ميخواند.
تكمگردان در هر كوي و برزني حاضر ميشود و از مردم در قبال خواندن شعرهايش و بازي دادن «تكه» عروسكياش هديه و انعام ميستاند. اين گونه آواز سرميدهند:
بو تكه اويون ائدر
قوردونان قول بويون ائدر
يئغار ايرانئن دويوسون
چه پيشينين تويون ائدر
ترجمه: (اين بز نر بازي ميكند. با گرگ همراهي ميكند و دست برگردن او مياندازد. محصول برنج كل ايران را جمعآوري ميكند و براي بزغالهاش جشن عروسي به پا ميكند)
بو تكه آختاتكه
بويونوندا وار نوختا تكه
گاه قول اولار ساتئلار
گاهدا چئخار تاختاتكه
ترجمه (اين بز نر، بز نر اخته كه طنابي بر گردنش بسته شده است گاه غلام و برده ميشود و به فروش ميرسد و گاه پادشاه ميشود و بر تخت سلطنت تكيه ميدهد)
(امروزه اين آيين در برخي از روستاهاي دورافتاده آذربايجان برگزار مي شود.)
بايرامليق:
آغاز سال نو خورشيدي و فرارسيدن عيد نوروز فرصتي است براي احياء بسياري از سنتهاي قديمي كه از آن جمله ميتوان به دادن بايراملئق (عيدي) و ايل سيكه سي (سكه سال) اشاره داشت. بايراملئق يا عيدي هديهاي است كه افراد به مناسبت فرا رسيدن عيد به همديگر ميدهند و معمولا اين هديه از طرف بزرگترها به كوچكترها داده ميشود . در آذربايجان اين هديه ميتواند يك تخم مرغ رنگ شده عيد باشد يا يك لباس و يا يك اسكناس تازه تا نخورده. اسكناس نو و يا پول متداولترين نوع بايراملئق است كه افراد به همديگر ميدهند. در بسياري از خانوادهها پدر اسكناسهاي نويي را در ميان صفحات قرآن كريم نگهداري ميكند و بعد از لحظه تحويل سال نو به اعضاي خانواده هديه ميدهد. دادن عيدي به تازه عروسها و تازه دامادها و نامزدهاي جوان از اهميت فراواني برخوردار است . اما دادن «ايل سيكه سي» يا «سكه سال» رسم ديگري است كه در نزد مردم ديار آذربايجان به مناسبت عيد نوروز متداول است. معمولا برخي افراد كه به داشتن دستي با بركت و يا به اصطلاح آذريها دستي سبك مشهورند با آغاز سال نو به دوستان و آشنايان «ايل سيكه سي» ميدهند تا با دريافت نخستين پول سال از چنين دست مباركي سالي پر رونق و خوب از لحاظ اقتصادي داشته باشند. فردي كه «ايل سيكه سي» ميدهد ممكن است پيرمردي 80 ساله باشد و يا كودكي 7 ساله هيچ تفاوتي ندارد بلكه ملاك بركت دست است و بس.
آذربايجانيها از جمله اقوام ايراني هستند كه در طبخ انواع غذاها و خوراكهاي خوشمزه مهارت ويژهاي دارند و غذاهاي سنتي اين خطه شهره خاص و عام است. در اين بين آشپزي تبريزيها چيز ديگري است و گفته ميشود كه خوشمرهترين غذاها و شيرينيهاي ايران در تبريز پخته ميشود. برخي از غذاهاي سنتي علاوه بر طبخ در طول سال در روزهاي به خصوصي نيز معمولا پخته ميشوند و مردم آذربايجان و تبريز طبق سنتهاي قديمي خود در ايام خاص سال غذاهاي سنتي مخصوص آن ايام را آماده ميكنند. در اين بين نوروز در آغازين روزش و در آخرين روز خود غذاهاي ويژهاي را دارد. تبريزيها و مردم برخي ديگر از نقاط آذربايجان اعتقاد دارند كه پخت دلمه برگ مو «يرپاق دولماسي» در زمان تحويل سال نو خوش يمن و مبارك است و حتما بايد در آن لحظه در قابلمهيشان دلمه بپزد و عطر اين غذاي خوشمزه سنتي فضاي خانه را پر كند.
چرا كه دلمه نمادي از صميميت و دورهم بودن است. همچنان كه در داخل يك برگ مو اجزاي متعددي چون برنج و لپه و بلغور و انواع سبزيجات جمع ميشوند و خوراك دلمه را پديد ميآورند بدين صورت نيز افراد خانواده در كنار همديگر جمع شوند و كانون خانواده گرم تر از هميشه باشد، براي تهيه دلمه برگ مو كدبانوهاي آذري از چند روز قبل از شروع عيد نوروز وارد عمل ميشوند اولين كار در اين راستا تهيه برگ مو است كه معمولا در آب شور نگهداري ميشود. مغازه داران و دست فروشان نيز با نزديكي به روزهاي پايان سال به فروش برگ مو ميپردازند. ديگر غذاي سنتي نوروز تبريزيها كوفته تبريزي است كه در 13 فروردين و روز 13 بدر تهيه ميشود و خانوادهها بعد از سپري كردن ساعات اوليه روز به گردش و تفريح دردل طبيعت بر سر سفرهاي مينشينند كه كوفته خوشمزه تبريزي زينت بخش آن است.
مطالب مشابه :
مراسم نوروز در لرستان
"عيد گپ" Aeyde gap دور كوزه بصورت تزيين، خود را براي مراسم او هستند مبلغي پول بعنوان عيدي مي
عید نوروز در لرستان
" الوسي" در بلوغ الارب نوروز و مهرگان را دو عيد تزيين ، خود را براي پول بعنوان
عيد در آذربايجانشرقي
شستن فرشها، گردگيري، رنگ كردن خانه و تزيين پول به ساياچي عيد نوروز فرصتي است براي
عید نوروز و سال نو و سفره هفت سین.
دوستان يکي از کارهاي بسيار خوبي که رعايت آن براي هر براي برگزاري عيد براي تزيين
آداب و رسوم ازدواج در مازندران
مادر عروس در سيني اي كه معمولا با يك بقچه ي زيبا تزيين براي تهيه جهزيه پول و عيد بيست شش
عروسی (هیش،عیش)در قشم
در آن مواد معطر و حنا مىگذارند و براى چنان تزيين مىکنند عيد سعيدفطر
مراسم سال نو در کشورهای مختلف جهان
در اين زمان تمامي اعضاي خانواده براي عيد مي گويند و در و گل و پول و شمع تزيين مي
آيينهاي نوروز در مناطق كردنشين ايران...
شعار،' كوسه هاتوه بو هيلكه خاوه ن مال زو به ريي كه'، به معني كوسه براي عيد نوروز تزيين
نگاهي به آداب و رسوم قديم نصرآباديها در نوروز
نان كاك ميپختيم و روي نان لواشي كه براي عيد درست ميكرديم با روغن و زردچوبه تزيين پول هم
آيين هاي نوروزي در تاكستان
وسعش به نوروز نامه خوان ها هديه اي مي دادند هديه ها يا نقدي از قبيل پول براي عيد تزيين
برچسب :
تزيين پول براي عيد