از مکتبخانه تا مدرسه هوشمند :
به گزارش مهر ، مدرسه نهادي است که بعد از خانواده بيشترين تاثير را در تربيت و شکل گيري شخصيت کودکان و نوجوانان دارد.
سيستم مالکيت و مديريت مدارس در کشورهاي مختلف يکسان نيست. در اکثر کشورها در کنار مدارس دولتي اجازه تاسيس مدارس خصوصي به افراد و گروههاي اجتماعي داده مي شود.
امروزه مشارکت مردم و همکاري بين مدرسه و خانواده و ديگر نهادهاي اجتماعي امري لازم براي پيشرفت آموزش و پرورش محسوب مي شود.
در ايران هم شيوه مديريت و مالکيت مدارس داراي تنوع گسترده اي است. هرچند هنوز مدارس دولتي دست بالا را دارند و سهم مدارس دولتي با ديگر مدارس قابل مقايسه نيست اما انواع ديگر مدارس هم در حال گسترش است و دانش آموزان برحسب شرايط و امکانات خود در مدارس دولتي يا مدارس خاص تحصيل مي کنند.
هم اکنون مدارس دولتي، غيردولتي، هئيت امنايي، شاهد و ايثارگران، استعدادهاي درخشان، وابسته به حوزه و سازمان تبليغات، شبانه، نمونه دولتي، نيمه دولتي، هوشمند، وابسته به دانشگاه آزاد، وابسته به دانشگاه شريف همچون سماء، ماندگار و...از جمله مدارسي هستند که به طور رسمي در عرصه تعليم و تربيت حضور دارند.
در حالي که برنامه چهارم توسعه و سياست هاي رسمي دولت بر افزايش مشارکت مردم و ايجاد تنوع و تکثر در اداره مدارس تاکيد مي کند عده اي به دلايل مختلف با اين تنوع مخالفند.
حميدرضا حاجي بابايي وزير کنوني آموزش و پرورش يکي از مخالفان توسعه مدارس غير دولتي است که نظر خود را علني ابراز کرده است.
حاجي بابايي گفته است که:«چه دليلي وجود دارد که انواع و اقسام مدارس را در کشور داشته باشيم در حالي که عده کمي از افراد بتوانند در آن درس بخوانند.
بايد اين تنوع و تکثر را کاهش داد تا دانش آموزان نخبه و عادي در کنار هم قرار بگيرند تا ميزان رقابت هاي علمي در بين دانش آموزان افزايش يابد».
برخي کارشناسان مسائل آموزشي معتقدند که تنها به بهانه نخبه گزيني در برخي مدارس نمي توان تنوع مدارس را زير سوال برد.
اگر واقعا مشکل جداسازي دانش آموزان نخبه و عادي است، به جاي تلاش براي تضعيف مدارس غير دولتي مي توان مدارس غير دولتي را با سياست هاي تشويقي به پذيرش دانش آموزان ضعيف تر ترغيب کرد.
علاوه بر آن انحصار تعليم و تربيت به مدارس دولتي و فقدان رقابت باعث افت بيشتر بخش دولتي مي شود.
مدارس پيش از انقلاب
پيش از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران سهم اصلي آموزش را مدارس دولتي بر عهده داشتند. تحصيل در اين گونه مدارس رايگان بود. از اواخر دهه بيست شمسي به تدريج تعدادي مدارس غير دولتي توسط اشخاص و موسسات فرهنگي با اهداف متفاوت ايجاد شد.
اين مدارس متکي به بودجه دولتي نبودند و با شهريه اي که از دانش آموزان مي گرفتند اداره مي شدند. در سال ها پيش از انقلاب دو نوع مدرسه در کنار مدارس دولتي ايجاد شدند: مدارسي با رويکردي علمي و مدارسي با رويکرد علمي – ديني .
مدارسي مانند هدف، خوارزمي که توسط شخصيت هاي علمي و فرهنگي تاسيس شده بودند به آموزش برتر دروس مدرسه و تربيت دانش آموزاني که از نظر علمي برجسته بودند اعتقاد داشتند، البته چنين دانش آموزاني معمولا داراي شايستگي اخلاقي هم بودند.
اما مدارس اسلامي علاوه بر مسائل درسي به تقويت مباني ديني دانش آموزان مي پرداختند. در واقع دغدغه اصلي موسسان مدارس اسلامي مانند دين و دانش، علوي، نيکان، کمال و... تربيت ديني کودکان و نوجوانان بود.
خانواده هايي فرزندان خود را به مدارس ملي و اسلامي مي فرستادند که از توانايي مالي برخوردار بودند. تعداد مدارس ملي تا ابتداي انقلاب بسيار اندک و بيشتر در تهران متمرکز بود.
پس از پيروزي انقلاب بحث يکسان سازي مدارس مطرح شد و جهت جلوگيري از نظام طبقاتي در آموزش و پرورش ، کليه مدارس ملي بر اساس تصميم شوراي انقلاب فرهنگي ، منحل و مسئوليت برنامه ريزي آموزشي کشور و نظارت بر اجراي اين گونه برنامه ها مستقلا به دولت واگذار شد.
نيکان، علوي، رفاه و کمال از مدارس ملي مذهبي مطرح پيش از انقلاب اسلامي بودند.
در اين نوشته مجال بررسي همه مدارس غير دولتي قبل از انقلاب وجود ندارد و تنها براي نمونه به صورت اجمالي پيرامون چند مدرسه ملي، دولتي و اسلامي مي خوانيد.
مدرسه علوي
مدرسه علوي در سال 1335 توسط علي اصغر کرباسچيان معروف به علامه کرباسچيان با نام علوي بر گرفته شده از نام علي بن ابي طالب (ع) فقط در سطح پايه اول دبيرستان تأسيس شد. ب
عد سطوح مدرسه به کل دبيرستان و دبستان گسترش يافت پس از تغيير نظام آموزشي ايران مدرسه راهنمايي (نيک پرور قديم) به آن افزوده شد. مدرسه علوي توانست در مدت کوتاهي با مدارس معروف پيش از انقلاب مثل مدرسه البرز، خوارزمي و هدف رقابت کند.
مدرسه علوي در ده سال نخست فعاليت خود (1335 تا 1345) اگرچه با زحمت و کند، ولي نسبتا بدون سر و صدا و به دور از جنجال هاي تبليغاتي سياسي و اجتماعي به پرورش نسل جوانان متدين مشغول بود. در آن زمان يکي از معدود فعاليت هاي اجتماعي که برخي از مسئولان و دانش آموزان مدرسه علوي در آن شرکت داشتند «انجمن ضد بهاييت» بود.
مسئولان مدرسه علوي به شدت نگران بودند که مبادا بهانهاي به دست ساواک بدهند و به سرنوشت مدارسي چون کمال و رفاه دچار شوند.
مدرسه کمال به دليل فعاليت هاي سياسي برخي از مسئولان و معلمان آن، از قبيل خانواده سحابي و محمدعلي رجايي به کلي تعطيل و مدرسه دخترانه رفاه نيز با يورش ساواک و دستگيري و فرار چند تن از مسئولان آن که به فعاليتهاي مسلحانه پيوسته بودند بسته شد.
با گسترش و شتاب انقلاب، مدرسه علوي و مسئولان آن نيز با امواج انقلاب همراه شدند. امام خميني پس از بازگشت به ميهن در زمستان 1357 پس از اقامتي يکروزه در مدرسه رفاه براي اقامت به دبستان علوي وارد شدند.
تلاش هايي براي دولتي شدن اين مدرسه بعد از انقلاب به عمل آمد، تا آنکه نهايتا مشکلات آموزش و پرورش دولتي منجر به قانوني کردن مدارس خصوصي (موسوم به غير انتفاعي) و نيمه خصوصي (موسوم به نمونه مردمي) و نجات مدرسه علوي و مدارس مشابه آن از خطر مديريت دولتي شد.
مدرسه رفاه
مدرسه رفاه مدرسهاي دخترانه بود که در سال 1349 با اهداف اسلامي و مبارزاتي تأسيس شد. مؤسسان مدرسه رفاه از چهرههاي مطرح و مؤثر مبارزاتي و تعدادي از مبارزان بازار بودند که مؤسسه تعاوني رفاه را تأسيس کرده و هدفشان فعاليتهاي فرهنگي و تربيت اسلامي دختران بود. طبيعتاً يک سري ارتباطات سياسي نيز در پوشش مدرسه گرفته ميشد.
در مدرسه رفاه فقط از معلمان خانم براي تدريس استفاده مي کردند و اصول اسلامي و معارف اسلامي به دانش آموزان آموخته ميشد.
شهيد بهشتي در صدر هيئت امناي مدرسه رفاه جاي گرفته بود . شهيد رجايي نيز در هيئت امناي مدرسه رفاه جايگاهي ويژه داشت، او مسئول گزينش و انتخاب شاگردان بود. هاشميرفسنجاني مرد ديگر هيئت امناء مدرسه رفاه بود . مرحوم شفيق، مهديان، ميرمحمد صادقي و فرشچيان نيز بازارياني بودند که در اين مدرسه نام و نشاني داشتند.
هاشميرفسنجاني اين مجموعه را محصول يک سخنراني خود در جمع بازاريان درباره کمبودهايي آن روز دختران شهر تهران مي داند. رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در سال 85 و در جمع مسئولان اين مدرسه در سالروز پيروزي انقلاب گفت: مرحوم اخوان فرشچي سه هزار متر زمين اين مدرسه را خريد و در هيئت انصار و جلسات هفتگي که عمدتا مباحث جهادي در آن مطرح ميشد، موفق شديم با ساير دوستان بنيادي را در اين مکان تاسيس کنيم.
از جمله افتخارات اين مدرسه، انتخاب آن براي اقامت امام خميني (ره) بعد از بازگشت پيروزمندانه به کشور بود. امام روز دوازدهم بهمن ماه به مدرسه رفاه رفتند. اما اين مدرسه گنجايش خيل عظيم علاقه مندان به ديدار با امام را نداشت و روز سيزدهم بهمن ماه محل اقامت امام به مدرسه علوي که حياط بزرگتري داشت، منتقل شدند.
مدارس هدف
احمد بيرشک در سال 1327، گروه فرهنگي هدف (ھ = هنر ، د= دانش ، ف= فرهنگ) را با پنچ نفر از همکاران (در زادروز مولي عليبن ابيطالب (ع)) و با سرمايه 35 هزار تومان پيافکند. اين گروه پيمان بستند که به فکر پول نباشند و افرادي را به جمع خود بپذيرند که چنين افکاري داشته باشند.
کم کم بهترين معلمان و استادان کشور به گرد هم جمع شدند. تشکيل شرکت سهامي دادند. شرکت را به ثبت رساندند. اولين دبيرستان روزانه پسرانه هدف توسط دکتر کريم سنجابي وزير فرهنگ وقت افتتاح شد و سد انحصار تعليم و تربيت در دست دولت شکست.
به پيشنهاد موسسان گروه هدف نگارش کتاب هاي رشتههاي مختلف دبيرستان نيز توسط استادان و دبيران انجام گرفت و رقابتي علمي در بين مؤلفان ايجاد شد.
گروه فرهنگي هدف ، متشکل از چهار دبستان دخترانه و پسرانه و چهار دبيرستان تا سال انحلال يعني 1358 بيش از شانزده هزار دانش آموز ديپلمه تربيت کرد.
خوارزمي
خوارزمي نيز از جمله مدارسي بودند که در آن دوران توسط چهره هاي علمي ، فرهنگي ايجاد شده بودند که برنامه هاي آموزشي قوي از خود ارائه مي دادند و دانش آموزان با شرکت در آزمون ورودي در آن پذيرش مي شدند. دانش آموزان اين مدارس درصد بالايي از قبولي هاي دانشگاه را پيش از انقلاب اسلامي تشکيل مي دادند.
دبيرستان البرز
دبيرستان البرز از سال 1301 و با عنوان کالج آمريکايي ها فعاليت خود را در محل فعلي يعني تقاطع خيابان حافظ و انقلاب آغاز کرد. مديريت اين مدرسه با ساموئل جردن آمريکايي بود. در سال 1320 اين کالج توسط دولت خريداري و مدرسه البرز ناميده شد.
در سال 1324 خورشيدي دکتر محمدعلي مجتهدي گيلاني استاد دانشکده فني دانشگاه تهران به سمت مدير دبيرستان البرز انتخاب شد. در مدت 34 سال مديريت مجتهدي دبيرستان البرز شاهد درخشانترين دوره حيات خود بود.
مساحت کل دبيرستان که بخشي از آن به دانشکده پلي تکنيک اختصاص يافته ، 45 هزار متر مربع، زيربنا 11 هزار متر مربع و فضاي سبز آن 10 هزار متر مربع است.
در دوره مديريت مجتهدي، دبيرستان البرز به يکي از بهترين دبيرستان هاي تهران تبديل شد. مدرسه اي با کيفيت آموزشي عالي و نظمي آهنين و مديريتي که بر همه چيز اشراف داشت.
البرز به خوابگاه دانش آموزي نيز مجهز بود و مدرسه براي دانش آموزان با بضاعت مالي پايين، کمک هزينه تحصيلي مي پرداخت.
دبيرستان البرز نمونه اي از يک مدرسه دولتي با کيفيت عالي بود. دبيرستان البرز بعد از انقلاب به دليل بي ثباتي در مديريت با افت کيفيت مواجه شد.
بعد از تاسيس مدارس نمونه مردمي در اوايل دهه هفتاد بار ديگر رونق و شکوه پيشين خود را تا حدي باز يافت اما با انحلال مدارس نمونه مردمي به صورت يک مدرسه عادي دولتي درآمد.
دبستان فرهاد
مدرسه فرهاد (1359-1334) توسط توران ميرهادي، بنيان گذاشته شد و شامل کودکستان، دبستان و مدرسه راهنمايي بود. ميرهادي سيستم آموزشي مدرسه فرهاد را با ساختارشکني نظام آموزشي «معلم محور» ايجاد کرد.
در اين مدرسه کتابخانه بسيار مهم انگاشته ميشد و کتاب غيردرسي رابط معلم و دانش آموز محسوب ميشد. ويژگي اصلي مدرسه فرهاد رقابتي نبودن آن بود.
در آن مدرسه رقابت، جايزه و رتبهبندي وجود نداشت و هر کسي با توانايي هاي خودش سنجيده ميشد.
به عقيده ميرهادي ، رقابت، مدارس ما را از کيفيت مياندازد و بايد رقابت را به همکاري، همياري و مشارکت بدل کنيم تا فرزندان ما بتوانند به حداکثر تواناييهاي خود برسند و احساس آرامش بکنند.
بعد از انقلاب مدرسه فرهاد تعطيل شد. توران ميرهادي هم اکنون عضو شوراي کتاب کودک و رئيس دانشنامه کودکان و نوجوانان است که تاکنون 14 جلد آن منتشر شده است.
مدارس پس از انقلاب اسلامي ايران
با پيروزي انقلاب اسلامي و تدوين قانون اساسي، دولت موظف شد که همه امکانات خود را در مورد آموزش و پرورش رايگان براي همه در تمام سطوح به کار گيرد.
همچنين اصل سي ام قانون اساسي ايران، دولت را موظف کرد تا وسايل آموزش و پرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسايل تحصيلات عالي را تا سرحد خود کفايي کشور به صورت رايگان گسترش دهد. به اين ترتيب بساط مدارس غير دولتي به جز چند تايي برچيده شد.
مدارس عادي دولتي
مدارس دولتي با نگاه عدالتجويانه و در تمام شهرها و روستاها گسترش يافت. اما بودجه دولتي براي هزينه هاي رو به افزايش آموزش و پرورش کفايت نمي کرد و ديري نپاييد مشکلات خود را نشان دادند. مهمترين چالش مدارس دولتي کمبود فضاي آموزشي و معلمان آموزش ديده بود.
کمبود فضاي آموزشي و تعداد زياد دانش آموزان در کلاس هاي درس از جمله مشکلات اين مدارس در ابتداي انقلاب اسلامي بود به طوري که معلمان اين مدارس از رسيدگي و نظارت برتکاليف آموزشي همه دانش آموزان باز مي ماندند و ارتباط معلمان با دانش آموزان يک رابطه يک طرفه بود.
به دليل کمبود فضاي آموزشي و ضرورت جذب کودکان واجب التعليم ، کلاسهاي دو و سه نوبته در مدارس دولتي داير شد و بدين ترتيب تعداد ساعات حضور دانش آموزان در مدارس کاهش يافت.
مدارس ملي با نام جديد غيرانتفاعي
دولت هاي بعد از انقلاب به زودي متوجه شدند که توانايي مالي کافي براي پوشش تحصيلي همه دانش آموزان ندارند و بايد در اين زمينه از کمک مردم نيز بهره بجويند بنابراين عده اي درصدد احياي دوباره مدارس ملي برآمدند تا با کمک تحصيلي خانواده هاي متمکن، بخشي از اين هزينه از دوش دولت برداشته شود.
اين ايده با واکنش هايي تند کساني مواجه شد که وجود تنوع در مدارس را بي عدالتي مي دانستند. اما سرانجام مدارس ملي در سال 1367 بار ديگر احيا شد و اين بار براي کاهش حساسيتها با نام مدرسه غيرانتفاعي به فعاليت پرداختند.
مدارس غيرانتفاعي در ابتداي کار خود با استقبال خوبي روبرو شدند و حدود هفت درصد از جمعيت پر تعداد دانش آموزان در اوايل دهه 70 در اين مدارس مشغول به تحصيل شدند. اما هم اکنون با گذشت بيش از 20 سال، مدارس غيردولتي تنها يک درصد رشد پيدا کرده و هشت درصد مدارس کل کشور را تشکيل مي دهند.
مدارس نمونه دولتي
در سال 1365 و در زمان وزارت سيدکاظم اکرمي مدارسي با عنوان نمونه دولتي ايجاد شد. مدارس نمونه دولتي به آموزشگاه هايي اطلاق ميشود که با گزينش دانش آموزان مستعد و دعوت ازمعلمان کارآمد و تأمين امکانات مناسبتر موجبات ارتقاي آموزشي وپرورشي دانشآموزان مناطق محروم را فراهم ميآورد.
در آيين نامه تاسيس اين مدارس آمده است که مدارس نمونه (دخترانه، پسرانه) به منظور تشويق و ترغيب دانش آموزان مستعد ، به ويژه دانشآموزان مستعد مناطق محروم و افزايش رشد علمي وتربيتي آنان و جلوگيري از ضايع شدن نيروهاي مؤمن و متقي و نيز به منظور استفاده از تجربيات حاصله در ارتقايکيفيت آموزشي ساير آموزشگاهها، مدارس نمونه (دخترانه ، پسرانه) تأسيس شدند.
اولويت در تأسيس مدارس نمونه با مناطق محروم کشور است. معلمان و مربيان اين مدارس از ميان افراد متعهد و باتجربهاي که از سطح علمي و آموزشي بالايي برخوردارند انتخاب ميشوند.
دانش آموزان مدارس نمونه ازبين فارغ التحصيلان مستعد پايههاي پنجم ابتدايي و سوم راهنمايي براي ادامه تحصيل در دوره راهنمايي و دوره متوسطه (به صورت جداگانه) بر اساس معدل کل امتحان نهايي و نمره آزمون ورودي انتخاب ميشوند. امتحان ورودي پسازبرگزاري امتحانات نهايي خرداد ماه بين دانش آموزان مستعد برگزار خواهد شد.
مدارس نمونه دو وقته بوده و به صورت صبح و بعدازظهر اداره خواهند شد و مخارج و هزينه هاي مدارس نمونه از محل بودجه وزارت آموزش وپرورش وخودياري مردم و اولياي دانش آموزان (درحد بضاعت آنان) تأمين مي گردد.
مدارس نمونه مردمي
مدارس نمونه مردمي که تلفيقي از مدارس دولتي و غير انتفاعي است يکي از ابتکارات دوره وزارت محمد علي نجفي بود. بر اساس استدلال طرفداران اين گونه مدارس، در مدارس دولتي اعتبارات و امکانات، جوابگوي نيازهاي واقعي نيستند و هزينه تعليم و تربيت، به مفهوم واقعي و مترقي آن، سنگين تر از آن است که دولت بتواند به تنهايي از عهده آن برآيد.
مدارس نيمه دولتي يا نمونه مردمي از محل امکانات دولتي و اخذ شهريه از دانش آموزان تامين اعتبار مي شد. بنا بر آمار وزارت آموزش و پرورش طي سال تحصيلي 77- 1376، بيش از 300 واحد از اين نوع مدارس در سراسر کشور براي مقاطع ابتدايي، راهنمايي و متوسطه تشکيل شده اند که حدود 50 درصد آنها در شهرستان هاي تهران فعاليت مي کردند.
مدارس دولتي به علت محدود بودن اعتبارات، نمي توانند خدمات مطلوب آموزشي و تجهيزات آزمايشگاهي و کارگاهي و ورزشي و غيره را که موجب رشد و شکوفايي استعدادهاي افراد تحت تعليم بشوند را فراهم کنند و قادر نيستند کادر علمي مطلوب را سازماندهي کنند.
برخي از مدارس دولتي در دهه هفتاد به صورت نمونه مردمي اداره مي شدند. در اين مدارس مدير و کادر مدرسه و ساختمان و تجهيزات همه متعلق به دولت بودند، اما چون بودجه سرانه دولتي براي اداره مطلوب مدرسه کفايت نمي کرد بر اساس نظر انجمن مدرسه که نمايندگان اوليا در آن عضويت دارند، بخشي از هزينه هاي ضروري و معطل مانده مدرسه توسط اوليا تامين مي شود.
اين مدارس مورد استقبال کارمندان ، معلمان و اقشار متوسط جامعه شهري قرار گرفتند. کيفيت آموزش و تربيت در اين مدارس به سرعت بالا رفت.
اوليا با رغبت در امور مدرسه مشارکت مي کردند. علت مشارکت صميمانه اوليا اين بود که مي ديدند پولي که پرداخت مي کنند بر آموزش فرزندان آنها موثر است.
در اين مدارس گزينش دانش آموزان با آزمون ورودي انجام نمي گرفت و از همه اقشار و طبقات جامعه، برگزيده مي شدند و هزينه ثبت نام هم در مقايسه با مدارس غيرانتفاعي بسيار ناچيز و پرداخت آن از عهده اکثريت خانواده ها ساخته بود و فرزندان افراد خدوم اجتماع نظير شهدا و جانبازان و فرهنگيان با تسهيلات لازم ادامه تحصيل مي دادند.
تقويت انگيزه مشارکت هاي مردمي در امور آموزشي و پرورشي، فراهم آوردن زمينه هاي مناسب جهت رشد و شکوفايي استعدادهاي تحصيلي دانش آموزان و ارتقاي سطح تعليم و تربيت به واسطه بهره گيري از کمک ها و مشارکت هاي مردمي طبق ماده 11 اساسنامه مدارس نيمه دولتي، 30 درصد ظرفيت مدارس مذکور به دانش آموزان با استعداد فاقد امکانات مالي اختصاص مي يابد. مدارس نمونه مردمي با بخشنامه وزير وقت در سال 78 منحل اعلام شدند.
مدارس شاهد
مدارس شاهد در سال 1365 با دستور امام خميني (ره) به رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران ايجاد شد. رهبرکبير انقلاب در بخشي از پيام خود به رئيس وقت بنياد شهيد تاکيد فرموده اند:«لازم مي دانم در امور فرهنگي فرزندان عزيزم اين يادگاران شهيدان و معلولين و مفقودين و اسراء دقت بيشتر نموده و آنان را از کودکستان تا دانشگاه به بهترين وجه اداره نماييد».
در ابتداي تاسيس اين مدارس فرزندان شهدا، معلولان و اسرا به ترتيب در الويت ثبت نام قرار داشتند اما پس از گذشت يک دهه از عمر اين مدارس، نوادگان، برادران، خواهران فرزندان شاهد و ايثارگر و رزمنده نيز امکان تحصيل در اين مدارس را پيدا کردند.
ابتدا در چهار منطقه شهر تهران، چهار دبيرستان شاهد تاسيس شد تا تمامي دانشآموزان شاهد مناطق 20 گانه تهران را تحت پوشش قرار دهد. به تدريج هر سال تعدادي مدرسه جديد ساخته شد و با گذشت زمان و پايان جنگ درصدي از سهميه اين مدارس به فرزندان شاهد و درصد باقيمانده به دانشآموزان خاص اختصاص يافت که البته اکنون تعريف فرزند شاهد نيز براساس شيوه نامه جديد تغيير کرده است.
براساس اين شيوهنامه تحصيلي متقاضيان در سه گروه اولويت طرح شاهد، اولويت ايثارگري و ساير اولويتها تقسيم و تعريف شدهاند.
مدارس شاهد موظفند 25 درصد از ظرفيت خود را به طرح شاهد، 50 درصد را به گروههاي ايثارگري و 25 درصد را نيز به ساير گروهها اختصاص دهند.
هزينه مدارس شاهد نيز توسط وزارت آموزش و پرورش و بنياد شهيد و امور ايثارگران پرداخت مي شود.
به گفته مديرکل امور شاهد و ايثارگران بنياد شهيد در حال حاضر بيش از 92 هزار دانشآموز شاهد در کشور وجود دارند که 40 درصد آنان (35 هزار نفر) در مدارس شاهد تحصيل ميکنند.
مدارس استعدادهاي درخشان
قبل از پيروزي انقلاب، فقط دو مرکز آموزشي تيز هوش با عنوان فرزانگان و علامه حلي در تهران وجود داشت که با پوشش دفتر کودکان استثنايي آموزش و پرورش فعاليت مي کرد و در سال 66 جمعا 802 دانش آموز در آن تحصيل مي کردند که دائما امکان انحلال وادغام اين دو مرکز در مراکز عادي وجود داشت.
هيئت امناء سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان در سال 1366 با درخواست معاون فرهنگي - اجتماعي نخست وزير و با حکم نخستوزيرمنصوب شدند.
ابتدا اين سازمان قرار بود زير نظر هيئت امناء که عبارت بودند از وزير آموزش و پرورش، وزير فرهنگ و آموزش عالي، رئيس سازمان پژوهش هاي علمي و صنعتي، مديرعامل صدا و سيما، معاون نخست وزير و رئيس برنامه و بودجه، رئيس بنياد مستضعفان و جانبازان و سه شخصيت علمي کشور دکترحسن ابراهيمحبيبي، حجتالاسلام دکتر احمد احمدي و حجت الاسلام دکتر جواد اژهاي تشکيل شود.
در طول سال تحصيلي 66 تا 67 بر اساس جمع بندي هيئت امناء سازمان به درخواست معاون فرهنگي اجتماعي نخستوزير حجت الاسلام اژهاي با حمايت رياست جمهوري وقت با تصويب ماده واحدهاي درشوراي عالي انقلاب فرهنگي به رياست سازمان ملي استعدادهاي درخشان منصوب شد.
در تير ماه سال 67، هيئت وزيران اساسنامه سازمان را تصويب کرد و در مهرماه 67، دو هزار و 500 دانش آموز در 18 مرکز آموزشي مشغول تحصيل شدند.
فرزانگان امين و شهيد اژهاي اصفهان ، شهيد مدني و فرزانگان تبريز، شهيد هاشمي نژاد و فرزانگان مشهد، شهيد صدوقي و فرزانگان يزد، علامه حلي و فرزانگان اراک، شهيد بهشتي و فرزانگان زينب (س) شهرري از جمله مدارسي بودند که در اين سال راه اندازي شدند.
حجت الاسلام اژه اي سال 1387 پس از 21 سال فعاليت در سازان ملي استعدادهاي درخشان، استعفا داد و پس از وي دکتر اعتمادي و هم اکنون دکتر غفاري مسئوليت اين سازمان و مدارس وابسته به آن را بر عهده دارند. از سوي شاگردان قديمي و برخي اساتيد اين مرکز ، استعفاي اژه اي نتيجه دخالت عوامل خارج از سازمان و مقدمه افت کيفيت اين سازمان ارزيابي شده است.
ورود به مدارس استعدادهاي درخشان يا تيزهوشان که در دو مقطع راهنمايي و متوسطه فعاليت مي کنند براساس آزمون دو مرحله اي است که هر سال توسط اين سازمان در تابستان برگزار مي شود.
بيشترين مدال آوران المپيادهاي علمي کشوري و جهاني و برگزيده شدگان جشنواره خوارزمي و رتبه هاي برتر کنکور سراسري از مدارس استعدادهاي درخشان از سراسر کشور هستند.
مراکز شبانه روزي
مدارس شبانه دوزي ، مدارسي هستند که در مرکز استانها و روستاها براي دانش آموزان محروم ايجاد شده اند. در واقع مراکز شبانه روزي که خوابگاه نيز در کنار آن تعبيه شده براي دانش آموزان روستايي و عشايري است که امکان رفت و آمد روزانه از محل زندگي شان در روستا به مرکز استان را ندارند.
مدارس شبانه روزي طي سال هاي اخير رشد چشمگيري نداشته اند.
مدارس هئيت امنايي
بر اساس آيين نامه ، هدف ما از هيئت امنايي شدن مدارس، مشارکت علمي، فکري، عاطفي ، فرهنگي و اقتصادي اولياء در اداره مدرسه است.
شوراي عالي آموزش و پرورش در ارديبهشت ماه 1388 آيين نامه توسعه مشارکت هاي مردمي به شيوه مديريت هيئت امنايي در مدارس را تصويب کردکه بعد از تاييد رئيس جمهور براي اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ شد.
اعضاي هيئت امناي مدارس شامل مدير مدرسه، يک نفر از معاونان آموزشي مدرسه، يکي از کارکنان آموزشي، رئيس انجمن اولياء و مربيان، يک نفر از اولياي دانش آموزان، دو نفر از صاحب نظران حوزه و دانشگاه، يک نفر خير يا معتمد محل، يک نفر از اعضاي شورا ياري محله يا موسسات فرهنگي و ورزشي و يک نفر از اعضاي هيئت مديره مراکز توليدي و خدماتي است.
اختيارات هيئت امنا شامل تصويب برنامه سالانه مدرسه ، تصويب بودجه مدرسه ، بررسي مسائل پرورشي ، بررسي طرح ها و برنامه ها ، توسعه و تجهيز مدرسه، توليد کتاب و مواد آموزشي ، پيشنهاد انتصاب مدير ، درخواست تامين معلم، تصويب نحوه پرداخت کارانه و پاداش به کارکنان و تصويب طراز مالي مدرسه است.
براي هيئت امنايي شدن يک مدرسه ، شوراي مدرسه يا خير مدرسه ساز مي توانند درخواست هيئت امنايي شدن مدرسه را به ادارات آموزش و پرورش مناطق ارسال کنند . اين درخواست در منطقه بررسي مي شود. مرجع اتخاذ تصميم نهايي شوراي آموزش و پرورش استان است.
اين مدارس دولتي هستند و منابع مالي و اعتبارات دولتي دريافت مي کنند که در اختيار تمام مدارس گذاشته مي شود اما اين مدارس مي توانند از کمکهاي داوطلبانه مردم، کمک شوراي آموزش و پرورش شهرستان يا از طريق دريافت وجوه فوق برنامه و کمک خيرين بهرهمند شوند. همچنين اين مدارس زير نظر آموزش و پرورش و با نظارت تام اداره مي شوند.
ابتدا مدرسه به صورت موقت و به مدت يک سال هيئت امنايي مي شود. بعد از يک سال اگر عملکرد آن مدرسه رضايتبخش بود، به صورت دايم هيئت امنايي مي شود. سابقه هيئت امنايي شدن مدارس به دوره وزارت مرتضي حاجي بر ميگردد. پيشرفت در زمينه واگذاري اختيارات به هيئت امنا بستگي به سليقه وزرا دچار افت و خيز مي شود.
مدارس صدرا
راه اندازي دبيرستان هاي علوم و معارف اسلامي براي اولين بار بعد از پيروزي انقلاب اسلامي حسب نيازهايي که در جامعه اسلامي احساس مي شد از سوي مدرسه عالي شهيد مطهري (ره) طراحي و راه اندازي شد.
رشته علوم و معارف اسلامي يکي از چهار رشته نظري آموزش و پرورش است که تحت عنوان دبيرستان هاي علوم و معارف اسلامي فعاليت مي نمايند. هدف از راه اندازي دبيرستان علوم و معارف اسلامي صدرا تربيت فرهيختگان ديني و نشر فرهنگ متعالي اسلام ناب محمدي (ص) است.
اما صدور مجوز رسمي تاسيس مدارس علوم و معارف اسلامي صدرا با تصويب آيين نامه اين مدارس در ششصد و هفتاد و هشتمين نشست شوراي عالي آموزش وپرورش در دوم آبان 1381 بود که بر اساس اين مجوز، سازمان تبليغات اسلامي ميتواند باهماهنگي سازمان آموزش و پرورش مناطق مختلف کشور، درصورتي که ظرفيت و امکانات لازم آموزشي و تربيتي براي تاسيس مدارس علوم و معارف اسلامي صدرا وجود داشته باشد، اقدام به راهاندازي مدارس صدرا کند.
مدارس علوم و معارف اسلامي در جذب دانش آموز هر سال از بين فارغ التحصيلان سوم راهنمايي با طي آزمون علمي و گزينش، ثبت نام به عمل مي آورند و پس از طي دوره متوسطه ، ديپلم رشته علوم و معارف اسلامي که به تأييد وزارت آموزش و پرورش مي رسد به آنان اعطا مي کند.
دانش آموزان مدارس علوم و معارف اسلامي پس از گذراندن دوره پيش دانشگاهي مي توانند در کنکور سراسري رشته ادبيات و علوم انساني شرکت مي کنند و پس از موفقيت در کنکور در رشته مورد نظر ادامه تحصيل دهند.
تعميق باورهاي ديني در بين نسل نوجوان و جوان ايران اسلامي، کادرسازي در عرصه هاي فرهنگ ديني جامعه و گسترش روحيه معنويت در بين نوجوانان و جوانان در راستاي تحقق فرمايشات مقام معظم رهبري ،جذب و تربيت دانش آموزان با انگيزه - متعهد و علاقمند به فرهنگ و تمدن و علوم اسلامي از جمله سياست هاي ايجاد مدارس صدرا است که در آيين نامه آمده است.
مدارس هوشمند
مدارس هوشمند مدارسي هستند که در سال با هدف توسعه فناوري هاي نوين و آي تي در کشور راه اندازي شد، تعداد اين در کل کشور کمتر از 100 مورد است که به صورت غيردولتي و يا هئيت امنايي فعاليت مي کنند.
اين مدارس به تجهيزات رايانه اي و آزمايشگاهي براي تعليم و تربيت دانش آموزان مجهز هستند و معلمان با بکارگيري اين فناوري ها در کلاس تدريس مي کنند.
به گفته معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش، اين وزارتخانه در سال هاي اخير بدنبال گسترش مدارس هوشمند در کل کشور است. به طور مثال در سال تحصيلي پيش رو 200 مدرسه هوشمند در شهر تهران راه اندازي مي شود.
مدارس عنوان شده از مراکز آموزشي هستند که هم اکنون زير نظر وزارت آموزش و پرورش فعاليت مي کنند. حالا بايد منتظر ماند و ديد که وزير آموزش و پرورش چه برنامه اي را براي ادغام و کاهش تنوع در مدارس در کشور دارد.
مطالب مشابه :
نخستين همايش نقش زنان در دفاع مقدس در آبادان برگزار شد
به گزارش روز يكشنبه ايرنا مشاور اموربانوان مديريت آموزش و پرورش آبادان به نقش تاثير ارزش ها
آموزشگاه حرفهاي
فتووبلاگ آبادان كاردانش در ساختار آموزش و پرورش اي با مديريت بسيار قوي و
مشارکت مردمی در آموزش و پرورش
مدیریت آموزش و پرورش آبادان. كه بر عكس مديريت ها ي سنتي و آموزش و پرورش طرحي
از مکتبخانه تا مدرسه هوشمند :
" آموزش و پرورش برای رسیدن به دفتر آموزش راهنمايي وزارت آموزش و پرورش مديريت آموزش و
پیدایش جبهه ی خلق عرب 2
گروه تاريخ مديريت آموزش و پرورش منطقه و نیز ساختمان شرکت نفت در آبادان مورد حمله
معرفی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
وابسته به وزارت آموزش و پرورش به مديريت هاي زير در تهران و آبادان دعوت كرد
تاريخ، نحوه پرينت كارت و محل رفع نقص كارت شركت در آزمون
ايلام ـ ميدان شهيد كشوري ـ بلوار مدرس ـ مديريت آموزش و پرورش آبادان،انديمشك
تقویم اجرایی هفته بسیج در سال 1388
آبادان وخرمشهر - با سابقه ای حدود 30 سال و زير مجموعه مديريت آموزش و پرورش ناحيه 2 شهرري می
برچسب :
مديريت اموزش پرورش ابادان