چه کلاه گشادی سرم رفت

سلام  ، شرمنده که نتونستم جواب کامنتهاتونو بدم و یا بهتون سر بزنم ، بذارید بگم چرا

می دونید که 5 ماه گذشته رو با وجود اینکه حالم زیاد خوب نبود و قرصایی که مصرف می کردم تاثیر زیادی روی سلامتی نمی ذاشت با این حال می گفتم هر جوری شده یاسمین رو خودم شیر می دم تا اینکه تو هفته گذشته یاسمین خودش از خوردن شیر امتناع ورزید viannen_44.gif(ادبیاتو حال می کنید) و من دلم پر غصه شد ، دلم می خواست حداقل تا پایان 6 ماهگی خودم شیرش بدم 678.gif

یه موقع هایی که خواب بود ، می گرفت ولی وقتی که بیدار بود جیغ های بنفشی می زد مبنی بر اینکه بابا نمی خورم ، دست از سرم بردارdramaqueensmil.gif

مهدی می گفت : ببین چه دختری داریproudmom.gif می دونه حالت خوب نیست مراعات حالتو می کنه ، غصه نخور شاید خواست خدا اینه 

رفتم پیش دکترم تا قرصامو عوض کنه و اونایی که تو دوران بارداری و این 5 ماهه به خاطر اینکه تو شیرم ترشح می شد و منع مصرف داشت و قطع کرده بود رو دوباره تجویز کنه

آقای دکتر گفت connie_girl_cleanglasses.gif(مذکرشو پیدا نکردم) این قرصایی که می خوری خیلی خوبن و خیلی کم عارضه ، هر چی گفتم دکتر اینو عوض کن و همون قبلی ها رو بده ، گوش نکرد که نکرد ، گفت برو نوار مغزی بگیر و بیا تا ببینم وضعیتت چطوریه تا اون موقع هم این 2 تا رو ترکیب کن و بخور

به خاطر قرصا یه گواهی از دکتر مبنی بر اینکه بنده چه قرصایی می خورم و برای سلامتی بچه ضرر داره و از این حرفا برا بهداشت گرفتم

بهداشت یه فرم داد و یه سری اطلاعات اونجا ازم گرفتن و منو پاس دادن مرکز مشاوره شیر مادر

ساعت نزدیک 1 بود و آخرای وقت اداری ، یه خانومه نشسته بود که نوبتش بشه و بره تو

مسئول مربوطه در باز کرد و به من گفت خانوم بفرمائید تو 

من هاج و واج نگاهی به اون خانومه انداختم که نوبت ایشونه ولی خانومه که متوجه شده بود نگفت نه فعلا شما بیاین تو تابعد

بگذریم از اینکه اون خانومه فکر کرده بود من حقشو خوردم

خانومه شرح حالمو گرفت و گفت بذار ببینم قرصایی که می خوری تو لیست منع مصرف های دارویی ما هست یا نه

لیست رو نگاه کرد  و گفت این دارویی که تا حالا می خوردی منع مصرف داره ولی اینی که الان می خوای شروع کنی موردی نداره

یاسمین تو بغل مامانم ، منو می گی انگار آب یخ ریختن رومGroan یهو رو صندلی ولو شدم و با گریه و هق هق (حالا می گین این دختره اشکش تو آستینشه ولی خودتون می دونید ، من صبرم زیاده ولی الان ظرفیتم پر شده)

: یعنی چی خانوم ، یعنی من تا حالا به خاطر هیچ و پوچ با جونم بازی کردم ، حالا که این دارو منع مصرف داره من چه خاکی به سرم بریزم ، من به خاطر اینکه دارو روی دخترم اثر بد نذاره این همه وقت اینو می خوردم با اینکه برا من بی فایده بود 

یعنی این همه وقت دخترم یه شیر سمی خورده 

مسئول :TAEL_SmileyCenter_Misc%20%28343%29.gif برا چی اعصاب خودت رو خورد می کنی ، می دونی با این اعصاب خوردیت شیرت بیشتر سمی می شه تا با اون دارو ، اینا برا این گفتن ممنوعه که تحقیقاتشون رو این دارو ناقصه و به نتیجه نرسیدن چون این دارو تازه به بازار اومده

یه خورده آرومم کردConsole سر کوپن و کوپن شیر خشک بهم داد

یه سری از مامانا هم اومده بود برا شیر خشک که هیچ کروم مشکل منو نداشتن و همکارای خانومه که تو اتاق بودن داشتن رو مخ اونا کار می کردن که هر جوری شده شیر خودشونو بدن

روشهای شیر دادن و اینکه اگه بجه امتناع کرد چی کار کرد ، اگه بچه مثل یاسمین معتاد شیشه شیر شده بود چی کار باید کرد و ..... تازه می گفتن اگه شما برین و یکی از این کارخونه های شیرخشک رو ببینید هیچ وقت راضی نمی شید که بچه تون اینو بخوره ، تازه سرطان زا هم هست و یه عالمه تهدید و ارعاب برای مامانای محترم که دلشون نمی خواست سینه هاشون خراب بشه

بعد اینکه اومدیم خونه با هر پزشک متخصصی که می شناختم و شماره اش رو داشتم تماس گرفتم تا فحششون بدم که پدرسوخته ها TAEL_SmileyCenter_Misc%20%2853%29.gifچرا سم به خورد بچه من دادین

همشون با قاطعیت اول می گفتن : این قرصا نه تنها روی شما بلکه کوچکترین عارضه ای روی بچه نداره و می گفتن خانوم شما به حرف یه متخصص اعتماد دارین یا به حرف بهداشت ؟؟؟؟

تازه اون اصل کاریه که استاد داشگاهیه برا خودش و چند جلد کتاب هم داره و ... عصبانی شد viannen_43.gifو گوشی  رو بعد گفتن حرفای بالا قطع کرد (بهش برخورده بود)


تو بهداشت گفته بودن برا اینکه بچه سینه خودمو بگیره و اعتیادش رو به شیشه از دست بده باید یا با قطره چکون و یا با قاشق بهش شیر خشک بدیم تا ببینه سخته و شیر مادرشو بخوره

من شیرمو می دوشیدم می ریختم تو ظرف و مامانم با قطره چکون می داد ، دلم می خواست بودین و می دیدین که با هرباری که مامانم شیر و تو دهنش خالی می کرد تا قطره چکون بعدی رو پر کنه چه دست و پایی می زد که زود باش بعدی

تازه آخراش که می ریخت تو دهنش خانوم شیرو قرقره می کرد و از صداش لذت می برد و ذوق می کرد و می خندید بعد که قورتش می داد تقاضا برای بعدی ....

مهدی از صبح رفته بود و قرار بود فردا شب برگرده ، من و مامان و یاسمین 3 تایی مونده بودیم ، شب موقع خواب یاسمین خیلی بی تابی و بی قراری می کرد دیگه نه تو گهواره می موند نه رو پا ، فقط تو بغل آروم می شد

مامانم گفت تو بخواب من می خوابونمش ،چند بار نصفه های شب و نزدیکای صبح با گریه اش از خواب بیدار شده بودم ولی به اصرار مامان دوباره خوابیده بودم

صبح که بیدار شدم ، مامانم گفت از دیشب داره تو تی می سوزه و تا صبح پاشویه اش کردم ، قطره استامینفون هم تاثیری نداشته

زنگ زدم مهدی و گفتم تب داره گفتم برگرد خونه ، گفت چند تا عمل داریم و رو من حساب کردن و نمی تونم بیام ، منم عصبانی شدم و قطع کردم

زنگ زدم بیمارستان و خودمو معرفی کردم و گفتم یه وقت برا متخصص اطفال برام بذار که اومدم

گفت 12 اینجا باش

: یعنی چی بچه من الان داره تو تب می سوزه شما می گی 12 بیا

خلاصه 12 آژانس گرفتم و رفتیم دکتر تا دید گفت : بیا ببینم دیگه چی شده ؟ شرح حال دادم

دکتر : من اون دفعه آمپول ننوشتم

: نه

دکتر : اااااااااااا چرا ؟ باید می نوشتم ، این دوتا آمپول سفتریاکسون( انتی بیوتیک) رو امروز و فردا بزنید یه شربت هم هست از پس فردا روزی یه قاشق

خنده ام گرفته بود ، چون تو دکترا این دکتره به دکتری که همون بدو ورود آمپول می ده ، معروفه 

بگذریم یاسمین خانوم بر اساس آزمایش ادراری که ازش گرفته بودیم عفونت داشت

تا داروها رو بگیرم مهدی رسید و ما رو برگردوند خونه ، آمپولش هم خودش زد

بیچاره یاسمین با اینکه با بی حس کننده زده بود 2 ساعت گریه می کرد  ، ولی امروز فقط با لیدوکائین زد  و آب مقطر اضافه نکرد ، دردش نیومد

تبش قطع نشده 2 روزه تو تب می سوزه ، نه شیاف نه قطره هیچکدوم تاثیر نداره با پاشویه تبش رو تا 38.5 کنترل کردیم

یاسمین تو ترک شیشه و سر پستونکه ، با قطه چکون شیر می خوره برا همین دیگه مجبور شده از مامانش شیر بخوره ولی با اعمال شاقه هر جا سرش می چرخه منم باید باهاش بچرخم تو بغل به ندرت می خوره ، موقعی هم که می خواد از دهنش دربیاره بین دوتا لثه اش می  گیره و می کشه

یه جورایی منو داره به غلت کردن می اندازه

الانم طفلی دخترم رو پام بی حال افتاده و با ناله داره خواب می بینه


مطالب مشابه :


تغذيه در دوران بارداري

تغذيه در دوران ناشتا به يا سيب بخور. انار و به خيلي غذاي مونده اصلا نخور فقط




بارداری

سالم و به اندازه ی کافی بخور. روی آرام باش و تکان نخور، احتمال دارد در دوران بارداری.




گیاهان دارویی قاعده آور

(در اواخر دوران بارداری بارداری و شیردهی دم کرده، خوردن تخم خام، بخور




هفته ی اول تا بیستم بارداری

در این دوران عواطف و احساسات شما نیز غذا بخور. آرام باش و تکان نخور، احتمال




چه کلاه گشادی سرم رفت

در پیچ و خم اونایی که تو دوران بارداری و این 5 ماهه به خاطر 2 تا رو ترکیب کن و بخور




باوفا باش

اين وبلاگ در مورد آداب شرعي عروسي و شب مى‏كشد و بخور و نخور ميكند دوران بارداری .




برچسب :