متن نوحه برای بچه های کربلا
بچّههاي كربلا
محمّد عزيزي «نسيم»
در سخنان پيشوايان ديني ما آمده است كه:
«دوستان ما كساني هستند كه در شاديهاي ما شاد و در غمهاي ما غمگيناند.»
هر سال، ماه محرم كه از راه ميرسد، همهجا سياه پوش ميشود. اين ماه، يادآور روزهاي غمانگيز امام حسين عليهالسّلام و ياران باوفايش در كربلاست.
براي اين كه هميشه به ياد فداكاريهاي امام سوّم و يارانش باشيم، در اين شماره، چند نوحه براي شما بچّههاي كربلايي آماده كردهايم.
اميدواريم اين نوحهها را با روش مناسبي در هيئتهاي دبستان، مسجد و محلّهتان بخوانيد.
به اميد طلوع آفتاب دوازدهم، حضرت مهدي عليهالسّلام كه با آمدنش تمام غمها را خواهد برد.
كربلا
دويدم و دويدم
به كربلا رسيدم
كنار چشمهي آب
يه مشك خالي ديدم
مشكو دادم به چشمه
چشمه به من اشك داد
اشكو دادم به زمين
زمين به من لاله داد
لاله به رنگ خونه
تو گوش من ميخونه:
«حسين حسين حسين جان
حسين حسين حسين جان»
دو شعر براي علياصغر عليهالسّلام
سرباز شش ماههي كربلا
شير و شربت
مردم اينجا شير و شربت ميدهند
توي سيني با محبّت ميدهند
كربلا اصلاً چنين صحبت نبود
صحبت اين شير و آن شربت نبود
«حرمله»* آنجا به جاي ظرف شير
داشت در دستان خود صد شعله تير
تا گلوي اصغر بيتاب سوخت
«حرمله» بر آن گلو يك تير دوخت
اي خداي من فغان و آه و درد
تير خشم آمد گلو را پاره كرد
اي حسين! آقاي خوبان تسليت
ديدههاي زار و گريان! تسليت
* حرمله: يكي از تيراندازان لشكر يزيد كه گلوي حضرت علياصغر(ع) را هدف قرار داد.
غنچه و گل
گلي كه تشنه باشه روي زبون ميياره
ولي همه ميدونند غنچه زبون نداره
(علي لالا لالايـي علي لالا لالايـي)۲
گل لب غنچه شو ديد اون دل تنهاش گرفت
گل اومد و غنچه رو رو برگ دستاش گرفت
(علي لالا لالايـي علي لالا لالايـي)۲
گفت: «جماعت بگيريد غنچهمو سيراب كنيد
لباي پژمردهشو يه ذرّه شاداب كنيد
(علي لالا لالايـي علي لالا لالايـي)۲
غنچه لب تشنهشو وا ميكنه ميبنده
گل كه نيگاش ميكنه غنچه فقط ميخنده
(علي لالا لالايـي علي لالا لالايـي)۲
صداي گل كه پيچيد توي گوش زمونه
يه مرد نامرد اومد غنچهرو كرد نشونه
(علي لالا لالايـي علي لالا لالايـي)۲
تير بلا كه اومد غنچهرو بيخبر زد
غنچه رو دستاي گُل شكفت و بال و پرزد
(علي لالا لالايـي علي لالا لالايـي)۲
قاسمبنالحسن عليهالسّلام*
قاسم بنالحسن
اي گل ياسمن
سوي ميدان مرو
نور چشمان من
***
اي گل مجتبا
اي گل باصفا
در دل پاك توست
رنگ و بوي خدا
***
قاسمبنالحسن
اي گل ياسمن
سوي ميدان مرو
نور چشمان من
***
اي عمو جان بگو
سوي ميدان رَوم
چون علياكبرت
با دل و جان رَوم
***
قاسمبنالحسن
اي گل ياسمن
سوي ميدان مرو
نور چشمان من
***
پيش رويم اگر
نيزه و خنجر است
مرگِ در راه دين
از عسل بهتر است
***
قاسمبنالحسن
اي گل ياسمن
سوي ميدان مرو
نور چشمان من
***
غم ندارد دلم
چون خدا با من است
در دلم نور حق
روز و شب روشن است
***
قاسمبنالحسن
اي گل ياسمن
سوي ميدان مرو
نور چشمان من
***
* قاسمبنالحسنعليهالسّلام: حضرت قاسمعليهالسّلام فرزند نوجوان امام حسنعليهالسّلام در كربلا بود.
او از امام حسين عليهالسّلام براي رفتن به ميدان نبرد اجازه گرفت. امام، اوّل اجازه نداد؛ چون نميخواست قاسم عليهالسّلام شهيد شود. امّا وقتي حضرت قاسم عليهالسّلام گفت: «مرگ در راه خدا برايم از عسل شيرينتر است» امام او را به ميدان فرستاد.
باغبان غنچهها
دلم ميخواهد پر بزنم
يا اباعبداللهالحسين
به كربلا سر بزنم
يا اباعبداللهالحسين
به اون جايـي كه باصفاست
يا اباعبداللهالحسين
باغ قشنگ لاله هاست
يا اباعبداللهالحسين
بيا بريم به كربلا
به سرزمين پربلا
محرمه محرمه
دل گلا پر از غمه
آي غنچهها تشنهتونه
عمو اينو خوب ميدونه
چون كه عمو باغبونه
قدر گلا رو ميدونه
عبّاس علمدار حسين
يار وفادار حسين
عمو رسيد نزديك آب
دلِ گلا شده كباب
عكس ماهش تو آب نشست
تنهايـي آب و شكست
دستارو بردش توي آب
به تشنگي نداد جواب
عبّاس علمدار حسين
يار وفادار حسين
مشكشو پر كرد عمو جون
از رودخونه اومد بيرون
آي غنچهها تشنهتونه
عمو اينو خوب ميدونه
چون كه عمو باغبونه
قدر گلارو ميدونه
امّا يه وقت نانَجيبا
سر رسيدند با شمشيرا
با تير و شمشير اومدند
دستاي سقّارو زدند
مشكو به دندونش گرفت
با صد اميد محكم و سفت
گفت: «مشكو من ميرسونم
هر چي باشه باغبونم
قدر گلارو ميدونم
زدند عمود* آهنين
افتاد عمو روي زمين
عبّاس علمدار حسين
يار وفادار حسين
تا مشك تير خورده رو ديد
غنچهي پژمرده رو ديد
عمو ميگفت به قطرهها
بريد به سوي خيمهها
عبّاس علمدار حسين
يار وفادار حسين
صدا زد اي برادرم
بيا بيا تو در برم
دستي بكش تو بر سرم
حسين رسيد و خسته شد
دل حسين شكسته شد
عبّاس علمدار حسين
يار وفادار حسين
عباس من
انگشتر سلطان دین
در کربلا شد بی نگین
آن دم که افتاد از رکاب
آن مه جبین روی زمین
عباس من ، عباس من
ای چشمه ی احساس من
آب آور گل های من
دستی نداری در بدن
برخیز و بامن گو سخن
ای روح من ، ریحان من
عباس من ، عباس من
ای چشمه ی احساس من
از خیمه ها آید ندا
ای باغبان ما بیا
ما بی تو تنها می شویم
باران خوبی ها بیا
عباس من ، عباس من
ای چشمه ی احساس من
من بی برادر گشته ام
من بی دلاور گشته ام
من در زمین کربلا
بی یار و یاور گشته ام
عباس من ، عباس من
ای چشمه ی احساس من
***
کربلا
این چنین با آل پیغمبر چرا؟
با حسین ـ این از همه بهترـچرا؟
تیغ تیز خشم دشمن هرچه بود
بر گلوی نازک اصغر چرا؟
اکبر ـ این آیینه ی روی نبی ـ
بر زمین افتاده خونین پر چرا؟
صاحب مشکی زمین افتاده است
هر دو دستش مانده بی یاور چرا؟
بوسه ی احمد مگر کافی نبود؟
بوسه ی خنجر بر این حنجر چرا؟
بعد از آن شمشیر و تیر و نیزه ها
کندن انگشت و انگشتر چرا ؟
خیمه ها را گر شما آتش زدید
" کعب نی " بر شانه و بر سر چرا؟
بعد از آن نامردمی در کربلا
در اسارت با زن و دختر چرا؟
پیش روی دیدگان شاپرک
تازیانه بر گلی پرپر چرا؟
مطالب مشابه :
دانلود نوحه دلسوز همه رفتن ای خدا من نرفتم کربلا از مرحوم آ سید جواد ذاکر
دانلود نوحه دلسوز همه رفتن ای خدا من نرفتم کربلا از مرحوم آ سید جواد ذاکر همه رفتن ای خدا
همه رفتن ای خدا من نرفتم کربلا
همه رفتن ای خدا این خیلی میسوزونه آدمو .یا مگر جا تنگ بود از بهر ما در کربلا
متن نوحه ی اللهم ارزقنا کربلا
روز و شب دارم دعا آرزومه اي خدا ديدن شيش گوشه ي کرببلا. همه رفتن کربلا
دانلود مداحی تصویری همه رفتن ای خدا
دانلود و پخش آنلاین نوحه همه رفتن ای خدا من نرفتم کربلا، من نروم تا کربلا با تو قهرم ای خدا
متن نوحه برای بچه های کربلا
متن نوحه برای بچه های کربلا عليهالسّلام براي رفتن به ميدان نبرد این از همه
به مناسبت شب تاسوعا دانلود رایگان مداحی سید جواد ذاکر از حضرت عباس (ع)
دانلود نوحه دلسوز همه رفتن ای خدا یل کربلا اینم دانلود چند نوحه زیبا و با
دانلود تمامی مداحی حسین عینی فر(محرم91)
دانلود نوحه دلسوز همه رفتن ای خدا من نرفتم کربلا از بمناسبت ماه محرم چند نوحه از
برچسب :
نوحه همه رفتن کربلا