نقش توپخانه ارتش در جنگ
نقش توپخانه ارتش در جنگ
كتاب زرّين افتخار و اقتدار كشورمان در روزهاي سرنوشت ساز دفاع مقدّس،
يادآور بارش ميليون ها گلوله هاي توپخانه يكان هاي نيروي زميني ارتش
جمهوري اسلامي ايران، در بيش از صدها عمليات دلاور مردان غيور و نجيب ارتش
اسلام، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و بسيج مردمي است.
توپخانه به يكان يا واحدي مي گويند كه مأموريت آن تخريب مواضع دشمن با
دامنهٔ عملياتي به مراتب گستردهتري نسبت به سلاح هاي انفرادي است. اين
يكان به نوعي نقش آتش پشتيبان را در ارتشهاي جهان ايفا ميكند. به طوركلي،
برتري قدرت آتش در ميدان نبرد به وسيله توپخانه به دست مي آيد. اين واحد
از جنگ افزارهاي خاصي استفاده مي كند كه قادر است از انرژي هاي شيميايي،
مكانيكي جهت انجام فعاليت خود بهره ببرد. علت پيدايي توپخانه در اصل براي
اين مهم بوده كه به استحكامات نيروهاي دشمن آسيب وارد سازد. نخستين خاستگاه
توپخانه به دوران “تاريخ باستان” مربوط مي شود؛ زماني كه اسكندر مقدوني در
حال تصرف سرزمين هاي شرق يونان بود. ولي اولين استفاده گسترده و سازماندهي
شده از توپخانه را ميتوان متعلق به استفاده لژيونرهاي رومي در زمانهاي
پس از ميلاد دانست.
در اهميت توپخانه، در تاريخ آمده است:
“تنها شكست عمده نادر در سال 1110 شمسي در جنگ كركوك بود كه نادر نتوانست
در برابر نيروي قدرتمند و مجهز عثماني ها كه از توپخانه بهره مي بردند،
مقاومت كند؛ زيرا نادر به اشتباه توپخانه-هاي خود را براي حفاظت از شهر
بغداد مستقر كرده بود” .
امير دريابان شمخاني درباره نقش و اهميت آتش و پشتيباني آتش در تغيير معادله جنگ در دوران دفاع مقدس، مي گويد:
“معادله جنگ زماني تغيير پيدا كرد كه همه در اين مهم متفق شديم كه ما بايد
معادله “ خون به جاي آتش” را تبديل به معادله “آتش به جاي خون” بكنيم”*.
رسته توپخانه
رسته توپخانه وظيفه تأمين حداكثر آتش در كمترين زمان ممكن براي نيروهاي
رزمي و تك ور خودي در جبهه نبرد را برعهده دارد. هدف اصلي واحدهاي توپخانه
را مي توان در اين جمله خلاصه نمود: “امكان دستيابي به وظايف محوله نيروهاي
تهاجمي و تك ور با حداكثر كيفيت و حداقل تلفات”. ديگر اهداف اين رسته رزمي
عبارتند از:
الف) انهدام هدف هاي راهبردي دوردست دشمن (معمولا در خاك آنها).
ب) اجراي آتش ضد آتشبار براي خاموش سازي آتش توپخانه دشمن.
براي رسيدن به اين منظور، از آغاز تشكيل رسته هاي توپخانه در نيروي زميني
ارتش تاكنون، در يكان هاي توپخانه بهترين تجهيزات و تسليحات مورد لزوم
گردآوري شده است.
رسته توپخانه طي حيات خود در عمليات ها و رزمايش هاي متعددي شركت كرده است؛
يكان هاي توپخانه نيروي زميني طي جنگ تحميلي هشت ساله، با كارآيي و شجاعت
بسيار به وظايف خود در راه دفاع از ميهن اسلامي عمل كردند و برگ زرّيني از
حماسه ها، رشادت ها و دلاوري ها از خود به جا گذاشتند.
آموزش توپخانه
تا سال 1337 آموزش هاي رسته توپخانه در پادگان عباس آباد تهران اجرا مي شد.
در سال 1337 با انحلال لشكر زرهي اصفهان، مركز آموزش توپخانه به اصفهان
منتقل و با يك دانشكده توپخانه صحرايي و تعدادي يكان پشتيباني شروع به
آموزش هاي مصوبه نمود و پس از مدتي، هنگ پشتيباني آموزشي نيز جهت پشتيباني
هاي آموزشي، فعاليت هاي خود را همگام با دانشكده مزبور شروع كرد.
تا سال 1346 هيچ نوع آموزش پدافند هوايي در مركز آموزش توپخانه ارائه نمي
شد، ولي با خريد جنگ افزارهاي 23 ميلي متري و يك دوره آموزش توسط كارشناسان
خارجي، در سال 1346 هيئت آموزش پدافند هوايي در دانشكده توپخانه تشكيل و
از سال 1347 رسماً شروع به كار كرد.
در اين مركز نگهداري تجهيزات و آموزش كاركنان در حد بسيار خوبي صورت مي
گيرد. مركز آموزش توپخانه و موشك هاي اصفهان جوابگوي تربيت پايوران متخصص و
متعهد اين رسته براي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران است.
سرلشكر پاسدار سيديحيي رحيم صفوي، فرمانده سابق سپاه، دستيار و مشاور عالي
فرماندهي معظم كل قوا عملكرد مركز آموزش توپخانه و موشك هاي اصفهان را چنين
توصيف مي كند: “هم رسته توپخانه و هم فرماندهان مؤمن، خردمند و با دانش
نظامي بالا در توپخانه كه همه محصول آموزش هاي مركز آموزش توپخانه و موشك
هاي اصفهان بوده اند، در جنگ خدماتي را انجام داده اند كه براي هميشه در
تاريخ ايران به عنوان افتخارات بزرگ باقي خواهد ماند”*
توپخانه نيروي زميني ارتش در دفاع مقدس
شهيـد ارجمند سپهبد علي صياد شيـرازي، در بخشي از خاطره خود درباره ارزش و اهميت آتش مي گويد:
“طراحان نظامي مي دانند كه در عمليات، آتش پشتوانه حركت است؛ اصلاً ما در
تاكتيك مي گوييم: آتش و مانور؛ آتش بدون مانور و مانور بدون آتش معني
ندارد؛ مانور، يعني حركت و پيشروي و تضمين كننده هر حركتي - چه پيشروي و
چه عقب روي - آتش است .”
يك مانور(رزمايش) كاملاً پيش بيني شده و قاطع، بدون پشتيباني آتش به ندرت
موفق خواهد شد. فرماندهان به خوبي مي دانند كه آتش و پشتيباني آتش يكي از
سريع ترين عوامل ايجاد قدرت رزمي جهت اعمال نفوذ در ميدان نبرد است؛ براي
انجام عمليات، يك فرمانده آگاه، توانايي خود را برحسب قدرت رزمي، كه همان
مانور و قدرت آتش است، ارزيابي مي كند و برتري قدرت آتش در ميدان نبرد به
وسيله توپخانه به دست مي آيد.
نقش با ارزش توپخانه به عنوان “مشت فرمانده” هميشه از اقبال و توجه خاص
فرماندهان و نظاميان كار آزموده و آشنايان امور نظامي در طول تاريخ
برخوردار بوده است. در فراز و نشيب جنگ ناخواسته و تحميلي، چه بسيار
فرماندهان يكان هاي پياده و زرهي خط مقدم جبهه صادقانه اذعان كرده اند كه
از شنيدن صداي شليك توپخانه دلگرم شده و آرامش يافته اند. رزمندگان و
فرماندهان خط مقدم اعم از ارتش و سپاه از وجود توپخانه نيروي زميني هميشه
بيدار ارتش جمهوري اسلامي ايران در سخت ترين لحظات و شرايط احساس امنيت
كرده اند.
اميرسرتيپ دوم سعيد پورداراب، فرمانده تيپ2 لشكر 21حمزه سيدالشهداء(ع) درباره وضع توپخانه هاي خودي، گفت:
“من تقريباً از پشتيباني مؤثر توپخانه در عمليات مطمئن بودم” .
سردار سرتيپ پاسدار محمد جعفر اسدي، فرمانده سابق نيروي زميني سپاه درباره تأثير پشتيباني توپخانه ارتش در روحيه رزمندگان مي گويد:
“همه(در جنگ) فكر اين بودند كه ما بايد به بچه هاي خط مقدم برسيم؛ بعد از
مدتي كه گذشت بچه-هاي خط مقدم دادشان در آمد كه آقا هر چه محبت به ما داريد
به توپخانه ارتش بكنيد كه آنها هستند ما را پشتيباني مي كنند و پشتيباني
آنها موجب دلگرمي ماست” *.
نگارنده كه خود افسر توپخانه است، در خط مقدم جبهه و همچنين در بررسي عكس
هاي هوايي تهيه شده در حين و پس از عمليات ها، به خصوص در عمليات هايي كه
در آنها آتش تهيه اجرا شده بود، بارها شاهد رضايت فرماندهان عمليات از
ميزان خسارات و ضايعات وارده بالا و مؤثر بر اثر آتش توپخانه بر تجهيزات و
تسليحات دشمن بودم و همچنين، هرگز از خاطرم نمي رود شادي و شعف رزمندگان و
نيروهاي تك ور را در خطوط مقدم جبهه در عمليات هاي بزرگ فتح المبين و
بيت-المقدس، هنگامي كه به عنوان ديده بان توپخانه در جمع آنها حاضر مي شدم و
خوب به خاطر دارم كه چقدر صداي شليك توپخانه آرامش و دلگرمي براي رزمندگان
به ارمغان مي آورد.
يكان هاي توپخانه علاوه بر پشتيباني هايي كه با انواع آتش هاي آفندي از
عمليات هاي طرح ريزي شده به عمل مي آورند، متوقف كردن هجوم متجاوز و همچنين
بي اثر ساختن پاتك هاي سنگين دشمن را در كارنامه افتخارآميز خود دارند.
كسي منكر اين واقعيت نيست كه توپخانه مقتدر و قدرتمند نيروي زميني ارتش در
هنگام بحران، به ويژه در اوايل جنگ كه حمله دشمن با 12 لشكر و 15 تيپ مستقل
در يك حالت غافلگيرانه شكل گرفت، در حالي كه يكان هاي رزمي هنوز آمادگي
لازم براي مقابله با دشمن را نداشتند، به سرعت خود را در صحنه حاضر ساخته و
با اجراي انواع آتش هاي پدافندي به مثابه يك سپر دفاعي و سدي نفوذ ناپذير،
مقابله با دشمن را ميسر ساخت.
از مجموع 48 هزار شهيد ارتش، حدود 15 هزار نفر شهداي رسته توپخانه هستند.
آمار تلفات و شهداي روزهاي اول جنگ بيانگر و مؤيد همين مطلب است كه اين
شجاعان گمنام تا آخرين نفس در مقابل دشمن ايستادگي كرده و باعث تأخير در
حركات و ستوه آوردن دشمن شدند.
در تحليل روزهاي آغازين جنگ در كتاب “بازيابي ثبات” آمده است:
“ اسراي عراقي در اعترافات خود، آتش توپخانه را باعث اصلي تلفات در نيروهاي
عراقي ذكر كرده-اند. ميزان خسارت و تلفات به واحدهاي زرهي عراق در برخي
محورها، به ويژه در محور عين خوش، امامزاده عباس و گيلان غرب در اثر تلاش
توپخانه و بالگردهاي هوانيروز مورد تأكيد اسراء است” .
امير سرتيپ دكتر سيد عبدالرحيم موسوي، جانشين فرمانده كل ارتش در نخستين
همايش نام-آوران توپخانه در اصفهان به استناد آمار ثبت شده در ستاد
فرماندهي ارتش، گفت:
“در دوران دفاع مقدس بيش از 50 ميليون انواع گلوله توپ عليه دشمنان شليك شده است”*.
در حالي كه اين ميزان گلوله، جداي از مهمات به غنيمت گرفته شده از دشمن
است؛ حجم وقدرت آتش توپخانه آنچنان كوبنده و اثر بخش بود كه يكي از
فرماندهان خط مقدم دشمن زبان به اعتراف مي گشايد و مي گويد:
“وضعيت ما بسيار بد و سخت است. آتش توپخانه روي ما، بسيار مؤثر و تلفات
نفرات با شمارش دقيقه افزون تر مي شود! فعلاً در مواضع خود مقاومت مي
كنيم، ولي به داد ما برسيد” .
فرمانده يكي ازتيپ هاي عراقي در حالي كه به شدّت روحيه خود را باخته بود، مي گويد:
“آتش توپخانه ايران وسيع و بسيار سنگين و مؤثر است؛ تعداد شش دستگاه تانك
از كار افتاده، توان رزمي به شدّت پايين آمده ... خواهش ما اين است كه آتش
متقابل، روي منابع آتش دشمن ]ايران[ زياد شود تا از حجم آتش آنها كاسته
شود” .
نكته ديگري كه بسيار حايز اهميت است، اين است كه توپخانه هاي ما از دقّت
تير بهتري برخودار بودند كه خود ناشي از رعايت نكات آموزشي، انضباط آتش و
دانش بالاي افسران و كاركنان كارآزموده، خلاق و شجاع توپخانه مي باشد كه
اين امر تأثير جدّي در جبران كمبود مهمات و حجم آتش داشت.
“وفيق السامرائي” در كتاب “ويراني دروازه شرقي” مي نويسد:
“ نيروهاي ايراني به كارگيري توپخانه را ماهرانه و در سطحي وسيع آغاز
كردند. افسران ديده بان كار هدايت آتش را به خوبي انجام مي دادند و ازاين
رو، نيروهاي ما در مواضع آشكار و شكننده اوايل جنگ به شدّت در هم كوبيده
مي شدند” .
به گفته “الوين تافلر”:
“ ارتشي كه بهترين ها را تربيت مي كند و با بالاترين سرعت ياد مي گيرد و
بهترين ها را مي داند، برتري بزرگي دارد كه بسياري از نقص ها را جبران
خواهد كرد” .
يكي از افسران توپخانه، در روزهاي آغازين تهاجم نيروهاي متجاوز عراقي
كشورمان، با استفاده از تجربه، تخصص و ابتكار خود، با اقدام ارزشمند و
جسورانه، باعث جلوگيري از عبور دشمن از رودخانه كرخه، تصرف شهر دزفول و قطع
شاهراه مياني جنوب و در نتيجه، جلوگيري از به خطر افتادن كليه نيروهاي
ايراني مستقر در منطقه جنوب ميشود.
نيروهاي عراقي به قصد عبور از رودخانه كرخه و تصرف دزفول حملات خود را شروع
ميكنند و توپخانه دشمن آتشباري خود را شدت ميبخشد. اين درحالي بود كه
يكانهاي مانوري خودي به دليل اينكه هنوز آمادگي كامل نداشتند، دچار آشوب و
اضطراب ميشوند و فرماندهان هم تقريباً بدون داشتن طرح از پيش تعيين
شدهاي، فقط از نيروهاي مانوري ميخواستهاندكه مقاومت كنند.
امير سرتيپ اعلميفر در بيان خاطرات خود ميگويد:
“ عبور دشمن از كرخه، يعني از دست دادن هميشگي منطقه جنوب. بنابراين من بر
آن شدم كه به ياري خداوند متعال، دست به يك اقدام ابتكاري بزنم. با كليه
توپخانههاي منطقه تماس برقرار كرده و تمام آتشها راتحت فرمان خود گرفتم.
فرماندهي گروه 55 توپخانه نيز خيلي سريع تمام عناصر لازم را فراهم كرد.
وسايل ارتباطي را به سه قسمت تقسيم كردم كه شامل: ديدهبانهاي توپخانه،
گردانهاي توپخانه و يكانهاي مانوري در خط مي شد و ارتباط مستقيم آنها را
با مركز تطبيق آتش پي گير شدم. آتش توپخانه را نيز به سه قسمت تقسيم كردم؛
برد كوتاه، ميانبرد و برد بلند. سپس براساس اطلاعات به دست آمده از منابع
مختلف، مواضع دشمن را بر روي كالك طرح آتش بردم. نوك حمله دشمن را با
توپخانه هاي بردكوتاه، بخش مياني دشمن را با توپخانه هاي ميانبرد و عقبه
دشمن را با توپخانههاي بردبلند، طراحي كردم. عناصر تير حاصله را، به
يكانهاي آتش مخابره كردم، آتشها به صورت تمركزي در اختيار مركز تطبيق آتش
قرار گرفته و با روش “ به فرمان من” اجراي آتش ميشد. طرحريزيها
لحظهاي و تمركز آتش بر سر دشمن، به صورت جارويي و مداوم اجرا ميگرديد.
گذر زمان و تشنگي و گرسنگي را حس نمي كردم. مواضع دشمن بود و آتش ما. بهتر
بگويم مشت كوبنده توپخانه و نيروهايي كه در يكانهاي توپخانه از جان و دل،
گوش به فرمان بودند، امان از دشمن گرفته شده بود. ديدهبانها اطلاع مي
دادند كه يكانهاي دشمن زمين گير شدهاند، و شادي ديدهبانها و يكانهاي
مانوري و توپچيها ... “
تأثيرگذاري يكانهاي توپخانه نيروي زميني ارتش در دستيابي به پيروزيهاي
ارزنده نظامي، كه از روز آغاز جنگ تا روزهاي پاياني با تلاش بي وقفه خود
در تمام عمليات ها و مراحل مختلف دفاع مقدس نقش محوري ايفاء كردند، غيرقابل
انكار است.
رئيس مركز تحقيقات راهبردي دفاعي - امير دريابان شمخاني - درباره نقش
توپخانه نيروي زميني ارتش در تمام عمليات ها و مراحل مختلف دفاع مقدس مي
گويد:
“ در مرحله اول كه مرحله پيشروي عراق بود، توپخانه ارتش نقش داشت؛ در
مرحله دوم كه مرحله تثبيت و پاكسازي دشمن از سرزمين هاي اشغالي بود،
توپخانه ارتش نقش داشت و همچنين در مرحله سوم كه در حقيقت مرحله تعاقب
دشمن در سرزمين هاي خود عراق بود، توپخانه ارتش نقش محوري داشت”*.
بسياري از بزرگان رسته توپخانه ارتش همواره در عرصه اجرايي، ستادي و طراحي
عمليات، نقشهاي قابل توجهي ايفاء كردند. به طور مثال، شهيد امير صياد
شيرازي، مصداق عيني و الگويي بزرگ از يك ارتشي است كه اقدامات ارزنده او
تنها منحصر به رسته خودش نبود و دلاورمرديهايش به عنوان يك طراح برجسته و
فرمانده مقتدر در عملياتهاي متعدد تا هميشه در كارنامه دفاع مقدس ايران
خواهد ماند.
سردار سرتيپ اسدي آشنايي خود و پاسداران را با توپخانه ارتش، چنين توصيف مي كند:
“ ما همان روزهاي اول دفاع مقدس با عزيزان مان در توپخانه ارتش آشنا شديم و
طعم رشادت ها، مردانگي هاي آنان و پشتيباني قوي اي كه از ما، خصوصاً
پاسدارها كردند را، همان روزهاي اول دفاع مقدس، چشيديم”*.
نقش توپخانه و تعاملات في مابين ارتش و سپاه
در دوران دفاع مقدّس به لحاظ فرماندهي و مسؤليت عمليات ها و تعاملات في
مابين ارتش و سپاه به عبارت جامع تر، مديريت عمليات ها، سه دوره مطرح است.
در اين نوشتار مي خواهيم عملكرد و نقش توپخانه نيروي زميني ارتش جمهوري
اسلامي ايران را در اين دوران بررسي كنيم.
دوره اول، زماني كه ارتش در جنگ تنها بود: (سال اول جنگ)
در اين دوره، به خصوص در آن روزهاي آغازين جنگ كه سپاه با بحران هاي داخلي
درگير بود و هنوز براي دفاع انسجام نيافته بود، گروهان و گرداني نداشت و
هنوز اعلام بسيج عمومي نشده بود، ارتش جمهوري اسلامي ايران مسئوليت مستقيم
فرماندهي و اداره امور جنگ و هدايت عمليات در صحنه هاي نبرد را عهده دار
بود و مي توان گفت حساس ترين ايام جنگ نيز مربوط به اين دوره زماني است.
به رغم همه محدوديت ها (تجهيزات و نيروي انساني) نيرو هاي سه گانه ارتش،
اعم از زميني، هوايي و دريايي در برابر دشمن ايستادگي كرده و اولين شهداء و
اسراء را تقديم انقلاب كردند.
در زمين، بار مسئوليت سنگين جنگ بر عهده نيروي زميني ارتش بود. كاركنان
پايور و وظيفه، اعم از سربازان، درجه داران و افسران در همه رسته هاي
پياده، زرهي، توپخانه و ... بودند كه به جبهه ها شتافته و همواره در خط
مقدم تير به سينه دشمن ميزدند. به جرأت مي توان گفت كه اين نيرو، با
نيروهاي توپخانه و هوانيروز خود در طول هشت سال دفاع مقدس، حتي لحظهاي
استراحت و آرامش نداشت و توانست دشمن را زمينگير و عمليات هاي محدودي را
نيز در اين مرحله از جنگ اجرا كند.
توپخانه در دوره اول
نبرد نابرابري كه نيروي زميني ارتش در آغاز جنگ با آن روبه رو شد، همانا
مقابله با تجاوز ارتش رژيم بعثي عراق - كه در قالب 3 سپاه و با استعداد 12
لشكر و همچنين 15 تيپ مستقل و ساير يكان-هاي پشتيباني كننده - به خاك كشور
عزيزمان بود. * اوضاع به اين ترتيب بود كه نيروي زميني به خاطر ناهماهنگي
هاي ناشي از پيروزي انقلاب، از نظر تجهيزات و به خصوص نيرو به شدت در مضيقه
بود. نيروهاي موجود فقط مي توانستند نقش نيروي پوششي را ايفاء كنند و اين
در حالي بود كه در پشت سرشان نيروي قابل ملاحظه اي كه عهده دار دفاع از
مواضع اصلي باشد، وجود نداشت. بنابرين، مجبور بودند كمبود توان رزمي خود را
با حداكثر استفاده از قدرت آتش يكان هاي توپخانه موجود جبران كنند .
به همين دليل به ناچار مهمّات بيشتري مصرف مي شد. در نتيجه، مشكل كمبود
مهمات و تدارك مجدد آن به وجود مي آمد. با توجه به اينكه يكان ها و لشكرهاي
نيروي زميني در جبهه وسيعي گسترش يافته بودند، رساندن بموقع مهمات در مدت
زمان كوتاه كار ساده اي نبود. وسعت گسترش يكان ها با توجه به كمبود يكان
توپخانه و همچنين قطاع آتش محدود جنگ افزارهاي توپخانه، طرح-ريزي و پوشش
آتش را مشكل تر مي كرد؛ كه با درايت و دانش بالاي افسران غيور و شجاع
توپخانه و تلاش و همت والاي همه توپچي ها، بر همه اين مشكلات و كمبودها
فايق آمده و با تهيه و اجراي آتش پشتيباني از رزمندگان، در زمان عمليات ها
عليه دشمن مانند استفاده از پشتيباني هوايي توسط نيروي هوايي ارتش و
هوانيروز و استفاده از آتش گردانهاي توپخانه، پشتيباني آتش حداكثري را
براي نيروها فراهم آوردند.
حماسه هاي اين دوره، يادآور اين نكته است كه:
تا زمانى كه دانشجويان دانشكده افسرى در كنار رزمندگان از جان گذشته لشكر
۹۲ زرهى اهواز و نيروهاى مردمى، ۳۴ روز در برابر سه لشكر عراق در خرمشهر
مقاومت كردند، تا زمانى كه گردان ۱۴۴ پياده تيپ1 لشگر ۲۱حمزه
سيدالشهداء(ع) در پنج كيلومترى آبادان خود را فدا كرد تا نيروهاى لشكر ۷۷
برسند و مانع از سقوط آبادان شوند؛ تا زمانى كه هواپيماهاى نيروى هوايى
ارتش خلاف كليه دستورالعمل هاى رايج با رساندن خود به ارتفاع ۱۰ تا ۲۰ مترى
زمين واحدهاى زرهى عراق را به مسلسل مى بستند تا رزمندگان زميني به جاى
عقب نشينى مقاومت كنند؛ تا مقابله با ارتشى كه در تعداد هواپيماي جنگي، در
تعداد جنگ افزار زرهي و توپخانه و ... از برترى برما برخوردار بود. همه
نشان دهنده يك چيز بود و هست، آن اينكه ايران و ايرانى “جنگ نمى خواهد”،
اما اگر جنگي “آغاز شود” دشمن سالم از مهلكه بيرون نخواهد رفت.
دوره دوم - زماني كه ارتش و سپاه با هم عمليات مي كردند: (مهرماه سال1360 تا پايان1363)
در روز هفتم آبان سال60، يعني يك روز قبل از اجراي عمليات طريق القدس،
طي امريه اي كه فرماندهي نيروي زميني ارتش و قرارگاه عملياتي كربلاي1 (طريق
القدس) ابلاغ كرد، مسئله هماهنگي (به ويژه هماهنگي در رده تصميم گيري ها)
مشخص شد. اين دوره است كه تقريباً براي مدت سه تا سه سال و نيم ، در مديريت
دفاعي و عملياتي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران “الگوي دو فرماندهي”
حاكم بود، كه چگونگي انجام اين الگو، تأثيرات مثبت و منفي آن، و بحث رعايت
اصل وحدت فرماندهي و ...، لازم و ضروري است و نياز به بحث تخصصي و ... دارد
و مجالي ديگر.
به منظور تعامل و هماهنگي بين ارتش و سپاه در دوران دفاع مقدس، قرارگاه
مركزي خاتمالانبياء(ص) حضوري فعال داشت و در مواقع لزوم به ارتش جمهوري
اسلامي ايران و سپاه پاسداران دستور ميداد كه درخصوص موضوعات مختلف، به
يكديگر كمك كنند و اين كمكها نيز صورت ميگرفت. به هرحال، در اين دوره، به
ويژه در سال دوم جنگ (از مهرماه سال1360 تا دي-ماه1361) عمليات هاي
پيروزمند چهارگانه شامل عمليات ثامن الائمه(ع)، طريق القدس، فتح المبين و
بيت المقدس، به طور مشترك توسط رزمندگان ارتش و سپاه پاسداران اجرا شد.
آتش پشتيباني رزمندگان، بر عهده توپخانه ارتش
همان طور كه ميدانيم تا قبل از عمليات بيت المقدس برخي از يكانها مانند
مهندسي، توپخانه، و... هنوز در سپاه تشكيل نشده بود و يا در مرحله ابتدايي
شكلگيري بود؛ در عمليات بيت المقدس، سپاه با استفاده از تعدادي عراده توپ
غنيمت گرفته شده از عمليات هاي طريق القدس و فتح-المبين، 10 آتشبار چهار
توپي تشكيل و در اين عمليات شركت داد، اما به رغم تلاش عزيزان مان در
سپاه، با آن استعداد اندك، قادر به پشتيباني مؤثر از يكان هاي تك ور
نبودند؛ از اين رو ميتوان نتيجه گرفت، كه اجراي آتش پشتيباني رزمندگان، در
زمان عمليات هاي آفندي و به هنگام پدافند-ها بر عهده توپخانه نيروي زميني
ارتش بوده است.
نكته ديگر اينكه، براساس يكي از اصول كاربرد توپخانه مبني بر اينكه
“توپخانه در احتياط قرار نمي گيرد”، فراهم نمودن پشتيباني آتش مداوم، و تحت
هرگونه شرايط جوي و زمين، همواره نصب-العين فرماندهان توپخانه بوده و در
دوران دفاع مقدس، با تلاش بي وقفه و اجراي آتش هاي بموقع، نزديك و دقيق
روي نيروها و تأسيسات دشمن، يكان هاي رزمي را پشتيباني مي كرده اند.
توپخانه ارتش در دوره دوم
سرازيرشدن صدها هزار نيروى داوطلب با انگيزه به جبهه هاى جنگ در كنار نبوغ
جوانان ايرانى از يك سو و عظمت ارتش ايران، به خصوص همت والاي نيروي زميني
ارتش در تجهيز و آموزش هاي نيروهاي مردمي، از سوي ديگر سبب شد تا به سرعت
شرايط به سود ايران تغيير كند. در حقيقت تهاجم اوليه ارتش عراق نه تنها نقش
ضربه را ايفا نكرد، بلكه به مانند حركتى براى بيداركردن يك نيروى برتر عمل
كرد.
اولين عمليات دراين دوره، عمليات پيروز ثامن الائمه(ع) است كه در پنجم مهر
۱۳۶۰ با شركت لشكر 77 خراسان، تيپ 37 زرهي از ارتش، يكان هايي از سپاه و
بسيج مردمي در پي اجراي فرمان قاطع حضرت امام(ره) مبني بر شكستن حصر آبادان
انجام گرفت كه در آن در حالى كه از پشتيبانى سنگين توپخانه، هوانيروز و
نيروي هوايى بهره مي بردند، نيروهاي عراق در شرق كارون را در هم كوبيده و
ظرف ۴۸ ساعت محاصره آبادان را در هم شكستند. اين عمليات از پشتيبانى آتش
هشت گردان توپخانه، يك توپخانه لشكري و يكان هايي از سه گروه توپخانه جمعاً
32 آتشبار كه ماموريت اصلي پشتيباني آتش را برعهده داشتند، برخودار بود.
در ادامه عمليات پيروز ثامن الائمه(ع)، پيروزي در جهبه مياني، (عمليات طريق
القدس) پلي به سوي پيروزي هاي بزرگ و تعيين كننده ديگري چون فتح المبين و
بيت المقدس گرديد.
ضربه بعدى را عراق در هشتم آذر ۱۳۶۰ و در محور دشت آزادگان تحمل كرد. اين
عمليات به نام طريق القدس معروف شد كه امام راحل(ره) آن را در پيام خود
‹فتح الفتوح› ناميدند كه در واقع پس از عمليات پيروز ثامن الائمه(ع)، دومين
عمليات آفندي نسبتاً بزرگ نيروهاي جمهوري اسلامي ايران عليه متجاوز در
مناطق اشغال شده خوزستان محسوب مي شود. نيروهاى ارتش، سپاه و بسيج مردمي،
نيروهاى عراقى را از پنج محور اصلى در جبهه جنوب (شمال غرب اهواز)، در
حالي-كه از پشتيبانى آتش 12 گردان توپخانه، دو توپخانه لشكري و يك گروه
توپخانه بهره مى برد، مورد حمله قرار داده و ضربات سنگينى به آنها وارد
كردند. اين عمليات سبب شد تا عراق در شمال خوزستان جبهه دفاعى خود را
كاملاً عقب بكشد و خطر حمله به اهواز منتفى شود. همچنين براي اولين بار
رزمندگان اسلام توانستند همزمان خطوط مقدم پدافندي و عقبه نيروهاي دشمن را
مورد حملات كوبنده و غافلگيرانه خود قرار داده و فرصت هرگونه عكس العمل
مناسب را از آنها سلب كنند. در اين عمليات به علت محدوديت مهمات بعضي
ازجنگ افزارهاي توپخانه، از گردان هاي 105 ميلي متري كه هيچ گونه محدوديتي
از نظر مهمات نداشتند، استفاده شد. همچنين يك گردان توپخانه 105 ميلي
متري براي اينكه بتواند حداكثر پشتيباني را از عمليات به عمل آورده و
محدوديت برد خود را كاهش دهد، به جلو تغيير مكان داده و موضعي را در ميان
تپه هاي رملي حوالي ديدگاه جلو اشغال كرد. فرمانده نيروي زميني، شهيد
ارجمند سپهبد علي صياد شيرازي، در پاسخ گزارش لشكر 16زرهي مبني بر كمبود
مهمات، نوشت:
“ كمبود مهمات مهم نيست، خدا با ماست و من هم با شما هستم” .
ارتش و سپاه در كنار صدها هزار نيروى داوطلب و بسيجي كه در جنوب گرد آمده
بودند، عمليات فتح المبين، بزرگ ترين تك را در محور شوش، دزفول و غرب رود
كرخه سازمان داده و در ۳۰ دقيقه بامداد دوم فروردين ۱۳۶۱ (در حالى كه اصلاً
عراق گمان نمى كرد ايران در شب عيد نوروز دست به حمله بزند) از چند محور
اقدام به يورش به عمق مواضع عراق كرد. اين عمليات از پشتيبانى آتش 26 گردان
توپخانه از سه توپخانه لشكري و چهار گردان كمك مستقيم، توپخانه تيپ هاي
مستقل و دو گروه توپخانه بهره مى برد.
درحالى كه انتظار نظاميان عراق اين بود كه ايران پس از عمليات عظيم فتح
المبين، مدتى استراحت به نظاميان خود بدهد، اما فرماندهى جنگ با توجه به
روحيه بالاى نيروها بلافاصله موقعيت را براى عمليات مناسب ديد و در ۱۰
ارديبهشت ۱۳۶۱ نيروهاى عراقى را مورد حمله قرار داد. در نبرد عظيم بيت
المقدس، ضمن بازپس گيرى خرمشهر، بيش از پنج هزار كيلومتر مربع از خاك
ايران آزاد و ارتش عراق به پشت مرزهاى بين المللى رانده شد. اين عمليات سبب
شد تا ۲۰درصد ارتش عراق منهدم و عملاً ماشين جنگى عراق زمينگير شود. در
اين عمليات، نيروي زميني ارتش، امكانات بسيارگسترده اي را پاي كار آورده
بود؛ از جمله 29 گردان توپخانه از سه توپخانه لشكري، پنج گردان كمك مستقيم،
توپخانه تيپ هاي مستقل و دو گروه توپخانه، جمعاً متجاوز از 500 قبضه توپ.
چنانچه تعداد توپ هاي گردان كاتيوشا را نيز اضافه كنيم، تعداد قبضه توپ هاي
كار گرفته شده، بالغ بر 1200 قبضه خواهد شد. لازم به يادآوري است براي
تداوم عمليات، بيش از دو ميليون گلوله توپ براي پشتيباني آتش يكان ها در 26
شبانه روز نبرد مداوم نيز به پاي كار آمده بود. گفتني است علاوه براين،
سپاه نيز با استفاده از تعدادي عراده توپ غنيمت گرفته شده از عمليات هاي
طريق-القدس و فتح المبين، چندين يكان در حد آتشبارهاي چهار توپي تشكيل و در
اين عمليات شركت داده بود”.
دوره سوم - زماني كه ارتش و سپاه جداگانه عمليات مي كردند: (از اوايل سال64 تا پايان جنگ)
در اين دوره، مديريت و فرماندهي و اداره امور عمليات ها، در ارتش و سپاه
جداگانه و مستقل بود. در اين دوره سپاه عمليات والفجر8 را به طور مستقل
طراحي و به كمك پشتيباني ارتش به مورد اجرا گذاشت. ارتش نيز براي حمايت از
اين عمليات با چهار لشكر در منطقه شلمچه در نقش تك پشتيباني موجب تسهيل
عمليات سپاه گرديد. همچنين عمليات كربلاي5 به طور مستقل توسط سپاه در جنوب
اجرا شد و ارتش نيز در منطقه ديگري از مناطق غرب كشور، عملياتي تحت عنوان
كربلاي6 را اجرا مي كرد.
امير دريابان شمخاني درباره حضور توپخانه ارتش در عمليات ها مي گويد:
“ ارتش و سپاه همواره عمليات مشترك نداشتند و همواره عمليات مشترك داشتند. آنجايي كه مي گويند ارتش و سپاه عمليات مشترك نداشتند، هيچ عملياتي وجود ندارد كه توپخانه ارتش در آن دخيل نبوده باشد “*.
توپخانه ارتش در عمليات والفجر8
در دوران دفاع مقدس، نبردهاي بسياري براي بيرون راندن ارتش متجاوز از
سرزمينهاي اشغالي ايران و نيز براي ايجاد فشار نظامي بر قواي دشمن، جهت
پايان دادن به جنگ تحميلي انجام شده است. برخي از اين نبردها در ادامه تلاش
براي دفع تجاوز، در خاك دشمن انجام شده است. يكي از اين عملياتها، عمليات
حمله به شبه جزيره فاو در خاك عراق مي باشد. طبيعتاً طرحريزي چنين
عملياتي و نيز ديگر نبردهايي كه در سرزمين دشمن رخ داد، براي فتح نظامي
كشور عراق، نبوده، بلكه هدف اساسي آنها رساندن دشمن به نقطهاي بوده كه از
تحميل جنگ بر ايران پشيمان شده و در آينده نيز تصور انجام چنين كارهايي را
در ذهن خود نپرورد.
نبرد فاو در ششمين سال جنگ تحميلي و در روز 20 بهمن سال 1364 در مرز جنوبي
استان خوزستان و در جنوب جزيره آبادان، صورت گرفت. اين عمليات در منطقه
بسيار حساسي انجام شد، زيرا از يك طرف در مرز اروندرود قرار داشت كه رژيم
بعثي عراق به بهانه تسلط بر آن، جنگ با ايران را آغاز كرده بود و از طرفي
در تنها راه ارتباطي كشور عراق با خليجفارس قرار داشت و ارتباط بندر
امالقصر را از راه خورعبدالله برقرار ميكرد.
از سوي ديگر، تنها اسكلههاي نفتي عراق به نامهاي “البكر” و “الاميه” در
محدوده اين منطقه قرار دارند. زمين منطقه عمليات نيز يكي از زمينهاي
پيچيده جنگي و عملياتي در آن زمان بود، به گونهاي كه شامل انواع عوارض از
جمله رودخانه، نهر، نخلستان، باتلاق، جاده، روستا، شهر، ساحل، نمكزار، دشت،
اسكله و بندر ميشد. براي طراحي عمليات در اين منطقه، علاوه بر آنكه بايد
تواناييها و نحوه گسترش و آرايش دفاعي دشمن در نظر گرفته ميشد، بايد جنگ
با عوارض طبيعي زمين نيز مورد توجه دقيق قرار ميگرفت.
شايان توجه است كه عبور از عرض اروند رود يكي از شاهكارهاي نظامي در تاريخ
جنگ ها به شمار مي رود. در اهميت بندر و شبه جزيره فاو همين بس كه عراق با
قبول تلفات بسيار سنگيني ، بيش از 70 شبانه روز براي بازپس گيري منطقه
تلاش مي كرد و 39 فروند جنگنده خود را در اين منطقه از دست داد . هرچند
دشمن نتوانست فاو را بازپس گيرد ، اما حملات مكرر آنها باعث شد تا هدف
نهايي نيروهاي ايراني كه گشودن جبهه جديد و پيشروي در جنوب بصره بود، به
جايي نرسد .
نظر به اينكه عبور از رودخانه خروشان اروند و تك به دشمني كه به اتكاي اين
سد طبيعي پدافند كرده، ضرورت آتش انبوه و مداوم را ايجاب مي كرد؛ و چون
يكان هاي توپخانه موجود سپاه تكافوي اين نياز را نمي كردند؛ تصميم براين شد
كه نيروي زميني ارتش تعدادي يكان توپخانه، زير امر سپاه كه ماموريت تلاش
اصلي را به عهده داشت، قرار دهد.
در اين راستا، فرماندهي نيروي زميني تعداد 18 گردان توپخانه بر حسب برآورد
سپاه را، در كنترل عملياتي قرار داد؛ و اين در حالي بود كه نتيجه كارشناسي،
با توجه به رعايت حفظ امنيت خطوط پدافندي امكان واگذاري فقط شش گردان را
برآورد كرده بود. همچنين نظر به اينكه سپاه در آن مقطع زماني قادر به طرح
ريزي، تطبيق و هدايت آتش در حجم گسترده نبود، مقرّر گرديد قرارگاه گروه 22
توپخانه با مسئوليت تطبيق آتش توسط سرهنگ افراز، در انجام اين امر مهم با
سپاه همكاري كند. به هرحال، در شروع اين عمليات 30 گردان توپخانه (18 گردان
از توپخانه ارتش و 12 گردان از توپخانه سپاه) در شرق بهمن شير تا آبادان
گسترش يافت .
لازم به يادآوري است، پس از اينكه تك نيروهاي تلاش پشتيباني، براي تصرف
جزيره بوارين، به-رغم موفقيت هاي اوليه به سرانجام نرسيد و يكان هاي تك ور
به خطوط پدافندي مراجعت كردند، مجدداً هفت گردان توپخانه پس از تثبيت خطوط
پدافندي در شلمچه، جهت تقويت آتش تلاش اصلي به منطقه فاو اعزام شدند .
بنابراين، تعداد يكان هاي آتش پشتيباني كننده از تلاش اصلي در منطقه فاو،
از توپخانه نيروي زميني ارتش، به 25 گردان افزايش يافت.
تلفات رزمي يكان هاي توپخانه در والفجر8:
تلفات رزمي يكان هاي توپخانه در كنترل عملياتي سپاه، از تاريخ 20/11/1364
الي 12/12/1364، 35 نفر شهيد، 278 نفر مجروح و 64 نفر اسير بوده است.
امير دريابان شمخاني از تأثير توپخانه ارتش در عمليات والفجر 8 مي گويد:
“ من در والفجر 8، نقش برجسته اين كار(نقش توپخانه ارتش) را با توجه به
شكل و منطقه عمليات و جغرافياي منطقه عمليات كاملا حس كردم و لمس كردم كه
چقدر توپخانه ارتش در تثبيت فاو موثر بود “*.
در اين باره همچنين سردارسرلشكر رحيم صفوي ضمن تبيين نقش فرماندهان توپخانه ارتش، مي-گويد:
“ من اگر بخواهم به نقش توپخانه در هشت سال دفاع مقدس به صورت موضوعي يا
عملياتي اشاره كنم، شايد يكي از بهترين صحنه هاي غرورآفرين، نقش توپخانه
ارتش در 8 سال دفاع مقدس و نقش فرماندهان دانشمند و شجاع توپخانه در طرح
ريزي آتشبارها يا طرح ريزي آتش توپخانه؛ بايستي عمليات فاو را بگويم “*.
3/2 از ظرفيت آتش يكان هاي توپخانه نيروي زميني ارتش در والفجر8
با نگرش به مجموع يكان هاي توپخانه تلاش اصلي و تلاش پشتيباني، نيروي زميني
ارتش با شركت دادن 3/2 از ظرفيت آتش خود، يعني 34 گردان توپخانه از انواع
كاليبرها، قدرت آتش بي نظيري را براي اين عمليات فراهم كرد كه در دوران
دفاع مقدس بي سابقه بود. با اين اقدام، توپخانه هاي دشمن تقريباً در طول
عمليات خنثي شدند و پاتك هاي دشمن قبل از رسيدن به خطوط درگيري تقريباً 40
الي60 درصد از توان رزمي خود را به علت حجم آتش و دقت تير يكان هاي
توپخانه، از دست مي-دادند .
سقوط شهر بندري فاو به دست رزمندگان توانمند نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي
ايران، آنچنان براي حكومت بعثي عراق گران تمام شد كه براي باز پس گيري آن
با بسيج تمام امكانات خود، اقدام به پاتك هاي سنگين و مداوم نمود. در
مقابل، آتش بسيار انبوه و دقيق به وسيله يكان هاي توپخانه اجرا شد، به گونه
اي كه پاتك هاي پي در پي نيروهاي متجاوز در هم شكسته و ناكام ماند.
سردارسرلشكر پاسدار رحيم صفوي در ادامه سخنان خود، درباره چگونگي بر هم زدن
انسجام نيروها و لشكرهاي عراقي پاتك كننده در منطقه فاو، به وسيله آتش
توپخانه ارتش مي گويد:
“ منطقه فاو كه تا بصره حدوداً 85 تا 90 كيلومتر فاصله داشت، پس از اينكه
در شب 20 بهمن سال 64 منطقه فاو را تصرف كرديم، از روبه روي خرمشهر تا
منطقه فاو، يعني حدود 80 كيلومتر، بيش از 20 گردان توپخانه - كه عمدتاً
توپخانه نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي بود - را به صورتي آرايش داده
بودند، عزيزان ما، از همين مركز توپخانه و گروه هاي مختلف توپخانه ارتش، از
سراسر كشور آمده بودند به كمك؛ عراقي ها كه از بصره مي آمدند در طول جاده
استراتژيك براي اينكه، فاو را پس بگيرند؛ با حجم آتش بسيار بالا، آتش
ديدباني شده، روبه رو بودند عراق، حدوداً 25 لشكر طي 70 شبانه روز جنگ در
منطقه فاو وارد عمليات كرد؛ اما قبل از اينكه اين لشكرهاي عراقي به منطقه
برسند، انسجام آنها را با آتش قدرتمند، كه محصول تدابير فرماندهان توپخانه
بود، برهم زد “*.
تدارك مهمات در والفجر8
با توجه به جدول زير، جمع كل گلوله هاي مصرفي برابر يك ميليون و 12 هزار و
914 تير و هم چنين تعداد خودرو مورد نياز 15 هزار و 600 خودرو مي باشد. با
توجه به تعداد خودروهاي مورد نياز و تدارك اين حجم از مهمات كه 4/3 آن در
يك ماهه اول عمليات انجام گرفت، كاري است كه كاركنان تداركاتي يكان هاي
توپخانه با حداقل امكانات موجود و كمك مردمي به انجام رسانده اند.
رديف سلاح تعداد وزن گلوله
(كيلو) وزن كل تعداد خودرو
1 هويتزر 105 م م 063/384 30 890/521/11 2500
2 موشك انداز 122 م-م 729/41 50 450/086/2 400
3 توپ 130 م م 686/127 50 300/394/6 1200
4 هويتزر 203 م م 884/36 100 400/688/3 7300
5 هويتزر 155 م م 554/422 50 700/127/21 4200
نكته حايز اهميت اين است كه حجم آتش به كار گرفته شده در اين عمليات، در
طول دوران دفاع مقدس بي سابقه بوده است. اين واقعيت نشان دهنده عزم و اراده
فرماندهي نيروي زميني ارتش است كه تنها در بخش توپخانه، ميزان بالايي از
آتش موجود نيرو را به يك منطقه محدود به عرض 30 كيلومتر تخصيص داده و
پيشاپيش موفقيت در اين عمليات را تضمين كرده است. همچنين همراهي و جديّت
فرماندهان و تلاش كاركنان شجاع توپخانه نيروي زميني ارتش، براي همكاري و
شركت در عمليات والفجر8 فراموش نشدني است، لازم به يادآوري است كه در اثر
حجم آتش اجرا شده، بسياري از يكان هاي توپخانه در 20 روز اول آسيب جدّي
ديده و با مشكلات تعميراتي و صفر شدن عمر لوله توپ و همچنين خستگي كاركنان
مواجه شدند. براي مداومت پشتيباني آتش، تعدادي از گردان هاي توپخانه در
كنترل عملياتي سپاه با يكان هاي مشابه تعويض شد. اينكه صاحب نظران و تحليل
گران، يكي از دلايل اصلي موفقيت در تصرف جزيره و شهر بندري فاو را استفاده
از حجم آتش توپخانه دانسته اند، واقعيتي مبتني بر تحليل ميدان رزم مي
باشد.
توپخانه ارتش در عمليات كربلاي5
ناكامي در عمليات كربلاي 4، به شكل نامطلوبي موقعيت برتر جمهوري اسلامي
ايران را كه با فتح فاو حاصل شده بود، تحت تأثير قرار داد. شايد اگر عمليات
كربلاي4 در تاريخ 3/10/65 كه بر آن، نام “عمليات سرنوشتساز” نهاده بودند،
موفق ميشد، عملياتي به نام كربلاي5 در منطقه شلمچه، صورت نميگرفت.
ناحيه مرزيِ راهبردي شلمچه، در منطقه شمال غربيخرمشهر واقع شده
كه از جنوب با اروند رود، از شمال با منطقه عمومي اهواز و از غرب با
مرزهاي بين المللي ايران و عراق، محصورگرديده است. وجود اروند رود
در جنوب آن، درياچه ماهي و جزايربوبيان، ويژگي نظامي خاصي را در
اين منطقه به وجود آورده و به خاطر نزديكي جغرافيايي آن با شهر
صنعتي بصره، از نظركارشناسان نظامي، داراي اهميت فوق العادهاي
است.
دشمن در منطقه شلمچه، مستحكم ترين مواضع و موانع را داشت، به طوري كه عبور
از آنها غير ممكن مي نمود و با توجه به اصول نظامي شناخته شده و محاسبات
كمي، ضريب موفقيت بسيار ناچيز بود و بالطبع تضمين پيروزي از سوي فرماندهان
عمليات را غير ممكن مي ساخت، ليكن بنا به نظر مسئـولان جنگ، ضرورت غير
قابـل انكار ادامه جنگ در آن موقعيـت و لزوم تسريع در تصميم گيري پس از
عمليات كربلاي 4 سبب گرديد كه صرفاً براي انجام تكليف و با اميد به نصرت
الهي، تمامي نيروي سپاه و بسيج براي عمليات كربلاي 5 آماده شوند. ارتش نيز
جهت اجراي يك حمله انحرافي به منظور جلوگيري از انتقال نيروهاي عراقي به
سمت بصره، وارد عمل شد و در منطقه غرب كشور، عمليات كربلاي6 را اجرا كرد.
عراق با تصور اينكه بعد از كربلاي 4 ، ايران از حمله در اين جبهه منصرف شده
، با آغاز عمليات كاملاً غافلگير شد و نيروهاي ايراني توانستند تا نزديكي
شهر بصره پيشروي كنند، اما اهميت اين شهر باعث شد تا عراق با بسيج كليه
امكانات خود و استفاده بسيار گسترده از سلاح هاي شيميايي دست به مقابله
بزند . هرچند عراق توانست تا حدودي جلو پيشروي نيروهاي ايراني را سد كند،
اما پيروز اصلي اين عمليات رزمندگان اسلام بودند كه توانستند خطوط جبهه را
تا نزديكي شهر بصره گسترش دهند .
درباره نقش و حضور توپخانه نيروي زميني ارتش در عمليات كربلاي 5 به سخنان
سردار سرلشكر رحيم صفوي در مصاحبه با ايشان به مناسبت نخستين همايش نام
آوران توپخانه در اصفهان بسنده مي كنيم:
“ انصافاً در كربلاي 5 توپخانه نيروي زميني ارتش افتخار آفريد و در حقيقت
در پيروزي عمليات كربلاي 5 و شكستن دروازه هاي شرق بصره و حفظ اين پيروزي،
توپخانه نيروي زميني ارتش نقش مؤثر و تعيين كننده اي داشت “*.
بازشناسي و تشريح نقش بيبديل و حساس آتش يكانهاي توپخانه نيروي زميني
ارتش در پشتيباني از صدها عمليات گسترده نيروهاي مسلح طي دوران هشت سال
دفاع مقدس و تأثيرگذاري غيرقابل انكار اين يكانها در دستيابي به
پيروزيهاي ارزنده نظامي كه از روز آغاز جنگ تا روزهاي پاياني با تلاش بي
وقفه خود در تمام عمليات ها و مراحل مختلف دفاع مقدس نقش محوري ايفاء
كردند، نياز به يك كار تحقيقي و جامع دارد.
در پايان اين نكته را يادآور مي شويم كه:
چو از دور خاقان چين بنگريد خروشان سواران ايران بديد
پسند آمد و گفت اين است سپاه سواران مرد افكن رزم خواه
“حكيم فردوسي “
ايران از هزاران سال قبل به اين سو، اگر به اين نتيجه رسيد كه حمله دشمن
ناجوانمردانه بوده، از قدرت آن نهراسيده و از لژيون هاى ورزيده رومى گرفته
تا سربازان هراس انگيز عثمانى، تا تفنگداران انگليسى كه در بوشهر اسير عده
اي نيروى بومى شدند، به آنها اجازه ورود به فلات ايران را نمي داده و اين
رمز ماندگارى ملت ايران است و همين امر سبب شده تا امروز آمريكا نسخه اى را
كه براى بغداد –پيچيده، براى ايران ناكارآ بداند.
ياد و خاطره تمام شهداي اسلام بالاخص15 هزار شهيد توپخانه نيروي زميني
ارتش و همچنين همة جانبازان و آزادگان را گرامي مي داريم و از خداوند منّان
براي شهداء علو درجات و براي جانبازان و آزاد گان توفيق و سلامتي را مسئلت
مي نماييم و ان شاءالله رهرو راهشان باقي بمانيم.
سرهنگ بازنشسته توپخانه ستاد دكتر عزت اله نصيری
منبع: سایت آجا
مطالب مشابه :
نقش سردار شهید دکتر مجید بقایی در دوران جنگ تحمیلی
نقش سردار شهید دکتر مجید بقایی در دوران جنگ تحمیلی نيز نقش ايشان در صحنه تهران "شهرک
نقش و کمک های شوروی در جنگ ایران و عراق
نقش کشورهاي دنيا درجنگ تحمیلی(دفاع مقدس) - نقش و کمک های شوروی در جنگ در اين دوران كمك
نقش توپخانه ارتش در جنگ
نقش توپخانه ارتش در جنگ معادله جنگ در دوران آباد تهران اجرا مي شد. در سال
نقش زنان مؤمن و ايثارگر در دوران دفاع مقدس
نقش زنان مؤمن و ايثارگر در دوران نقش عمدهاي در جنگها نشد در شهر خودش (تهران)
آمار شهداء ومجروحین جنگ 8ساله ایران وتعداد کشته وزخمی های عراق
بیش از 22 سال از پایان جنگ تحمیلی می هم نقش مهمی در تاریخ جنگ دوران جنگ هم
جنگ تحمیلی
در جنگ تحمیلی است که آثار نقش برجسته دوران حکومت قدمت این شهر در
جنگ تحمیلی و میراث فرهنگی خوزستان
رژیم عراق در طی جنگ تحمیلی با ایران در تهران میدان نقش جهان اصفهان در فهرست
بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، ش 4
بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، ش 4.
بررسی نقش روزنامه اطلاعات در تامین امنیت ملی در دوران جنگ ایران و عراق، شماره 3
ملی در دوران جنگ های هم در جنگ تحمیلی را، که در تحمیل جنگ نقش داشته
برچسب :
نقش شهر تهران در دوران جنگ تحمیلی