حضانت و ولايت در قانون ايران
حضانت فرزند در دوران بعد از بلوغ
- حق حضانت تا زمانی است که کودکان به سن بلوغ برسند. سن بلوغ ۹ سال تمام قمری برای دختر و پانزده سال تمام قمری برای پسر است. بعد از رسیدن به این سن، خود کودک میتواند تعیین کند که میخواهد با کدام یک از مادر یا پدر زندگی کند.
پدر یا مادر در دورانی که حضانت فرزند را ندارد، میتواند او را تحت شرایطی که قانون مشخص کرده است، ملاقات کند. به عبارتی؛ حق ملاقات فرزندان برای پدر یا مادری که حضانت فرزند را ندارد، به رسمیت شناخته شده است. موارد زیر بر شرایط ملاقات حاکم است:
- شرایط ملاقات: زمان، مکان و مدت ملاقات با توافق طرفین تعیین و در حکم دادگاه ذکر میشود. مثلاً طرفین توافق میکنند که فردی که حضانت با او نیست، روز جمعه هرهفته از ساعت ۲ بعدازظهر تا شنبه ساعت ۵ بعدازظهر حق دارد فرزندان را ملاقات کند و به خانه خود ببرد.
- عدم توافق: چناچه طرفین توافق نداشته باشند، دادگاه زمان و مکان و مدت ملاقات را تعیین میکند.
- محل سکونت کودک: پدر یا مادری که حضانت فرزند را بر عهده دارد، نمیتواند او را از محل حضانت خارج کند. مثلاً اگر پدر و مادر هر دو در تهران زندگی میکنند، کسی که عهدهدار حضانت است نمیتواند محل سکونت خود را به شیراز منتقل کند، مگر اینکه در شرایط ضروری از دادگاه برای انتقال اجازه بگیرد.
- در صورت تخلف: در صورت تخلف از شرایط حضانت، طرف مقابل میتواند با مراجعه به دایره اجرای احکام دادگاه، برای اجرای حکم و الزام فرد متخلف به اجرای قانون درخواست کند.
- خروج از کشور: مشکل زمانی بروز میکند که فرزند از ایران خارج شود، زیرا در صورتیکه در شهر محل اقامت کنسولگری ایران وجود نداشته باشد، اجرای حکم امکانپذیز نیست.
- پیشگیری از خروج: اگر مادر متوجه شود که پدر قصد دارد فرزند را از کشور خارج کند، میتواند از دادگاه درخواست کند که شوهر و فرزند را ممنوع الخروج کند.
- جلوگیری از ملاقات: کسی که حضانت را بر عهده دارد، نمیتواند مانع ملاقات شخصی شود که فرزندان با او زندگی نمیکنند. مثلاً اگر بعد از هفت سالگی کودکان با پدر زندگی کنند، پدر نمیتواند مانع ملاقات مادر با فرزندانش شود و بالعکس.
- در صورت تخلف: اگر پدر به کرات مانع ملاقات مادر با فرزندان شود، مادر میتواند موضوع سلب صلاحیت پدر برای نگهداری از فرزندان را در دادگاه مطرح کند.
مجازات متخلف: مطابق قانون اگر کسی که حکم حضانت علیه وی صادر شده، (پدر، مادر و یا شخص دیگر) مانع اجرای حکم شود و یا از پس دادن طفل خوداری کند، دادگاه صادر کننده حکم، او را ملزم میکند که فرزند یا فرزندان را به طرفی که حضانت را بر عهده دارد، بازگرداند. فرد، در صورت عدم اجرای حکم، به حبس تا اجرای حکم محکوم خواهد شد.
سلب حضانت فرزند از يكي از والدين
در چه مواردی حق حضانت از طرفی که عهدهدار آن است سلب میشود؟
- در صورت جنون مادر در زمانی که حضانت با او است.
- در صورت ازدواج مادر در زمانی که حضانت با او است.
در این دو مورد چنانچه پدر هم صلاحیت نداشته باشد، دادگاه حضانت را به فرد دیگری از میان بستگان طفل واگذار میکند.
- در صورتی که صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی کودک بر اثر بیتوجهی در مراقبت یا انحطاط اخلاقی پدر یا مادری که طفل تحت حضانت او است، در معرض خطر قرار بگیرد. نمونههایی از مصادیق بیتوجهی یا انحطاط اخلاقی برای کسی که حضانت فرزند را بر عهده دارد عبارتند از:
- اعتیاد زیانآور به الکل، مواد مخدر و قمار
- شهرت به فساد اخلاقی و فحشا
- ابتلا به بیماریهای روانی و سوء استفاده از کودک
- اجبار او به انجام کارهای ضد اخلاقی مانند گدایی و قاچاق
- کتک زدن کودک خارج از حد متعارف
- در این موارد اگر پدر و مادر هر دو صلاحیت نداشته باشند، دادگاه حضانت را به فرد دیگری خواهد داد.
مراحل سلب حضانت فرزند
- هریک از پدر یا مادر که مدعی عدم صلاحیت طرف مقابل است، میتواند دادخواست سلب حضانت را به استناد یک یا چند مورد از موارد بالا به دادگاه ارائه کند. البته صرف ادعا کافی نیست و مدعی باید دلایل قابل قبولی هم به دادگاه ارائه دهد. مانند نمونههای زیر:
- اگر ادعا میکند که طرف مقابل کودک را کتک میزند؛ در مواردی که آثار ضرب و جرح مشهود نیست یا اذیت و آزار روحی و روانی اتفاق افتاده است، باید شاهد داشته باشد یا گواهی از پزشکی قانونی گرفته باشد.
- اگر آثار ضرب و جرح روی بدن کودک وجود دارد؛ میتواند گواهی پزشکی قانونی را به دادگاه ارائه کند. ممکن است روند رسیدگی با در نظر گرفتن حجم زیاد کار دادگاهها طولانی باشد.
- در صورت فوت پدر یا مادر، حق حضانت طفل با یکی از والدین در قید حیات است. مثلاٌ اگر پدر فوت کند، حق حضانت به مادر میرسد.
- در صورت فوت پدر و مادر و یا عدم صلاحیت هر دو آنها، هر یک از بستگان میتوانند از دادگاه درخواست واگذاری حق حضانت طفل را بنمایند.
ولايت و حقوق حاكم بر آن
ولایت، قدرت و اختیاری است که قانون برای اداره امور کودک (از جمله اداره اموال و امور مالی) به پدر و جدّ پدری میدهد تا بر اساس مصلحت کودک عمل کنند.
- پدر و جدّ پدری هر دو در یک ردیف قرار گرفتهاند و هریک به طور مستقل دارای حق ولایت است. به این معنا که در زمان حیات پدر، جدّ پدری نیز میتواند اموال کودک را اداره کند؛ مثلاً اگر خانهای دارد آن را اجاره دهد.
- پدر یا جدّ پدری این حق را دارد که از طریق وصیتنامه رسمی، حق ولایت را بعد از مرگ به دیگری منتقل کند.
- در صورت مرگ یا اثبات عدم صلاحیت پدر، با تقاضای دادستان و تصویب دادگاه، حق ولایت به هر یک از جد پدری یا مادر میرسد.
- در صورتیکه دادگاه اداره امور مالی کودک را به مادر واگذار کند، مادر باید زیر نظر دادگاه اقدام کند و بدون مجوز دادگاه نمیتواند هیچگونه تصرفی در اموال کودک داشته باشد.
- در صورتیکه مادر، شوهر کند حق ولایت او ساقط میشود.
- در صورتیکه صغیر، جد پدری نداشته باشد، یا جد پدری برای اداره امور صغیر صالح نباشد، دادگاه به پیشنهاد دادستان بر حسب مورد، مادر صغیر یا شخص صالح دیگری را به عنوان امین یا قیم تعیین خواهد کرد. امین به تشخیص دادگاه و بهطور مستقل یا تحت نظر دادستان امور صغیر را اداره خواهد کرد.
- حق ولایت: ولایت فقط مخصوص پدر و جد پدری است و مادر در این خصوص حقی ندارد.
- فوت پدر: در صورت مرگ پدر، اگر جدّ پدری زنده باشد، ولایت به او منتقل میشود و مادر نمیتواند ولایت فرزندان را بر عهده بگیرد.
- اختیارات ولی: ولی قهری، نماینده کودک در تمام امور و مسایل مربوط به اموال و حقوق مالی او است و در انجام وظایفش اختیار تام دارد؛ البته باید مصلحت کودک را نیز در نظر داشته باشد.
ممانعت از ولایت مادر: پدر یا جد پدری میتوانند حتی برای بعد از فوت خود نیز حق ولایت را از طریق وصیت به دیگری منتقل کنند و مانع شوند که مادر این حق را داشته باشد.
در چه شرايطي مادر مي تواند ولايت فرزندان را داشته باشد
- در صورتیکه اختیارات ولی قهری به عنوان یکی از شروط ضمن عقد ذکر شده باشد، یا از طریق وکالت جداگانه، این اختیارات به زن تعلق گرفته باشد.
- هنگام عقد: در عقدنامه ذکر شود که زوجه نیز از تمام اختیارات ولی قهری برخوردار است و به طور کلی حق اداره تمام امور فرزند خود از جمله خروج از کشور و اداره امور مالی او را دارد.
- بعد از عقد: به دفتر اسناد رسمی مراجعه و وکالتنامهای تنظیم کنند که مطابق آن زوج در خصوص انجام کارهای مربوط به ولی به زوجه وکالت دهد. مطابق این عقد وکالت، زوجه هم از همان اختیاراتی برخوردار خواهد بود، که پدر به عنوان ولی قهری دارد.
- زن و شوهر میتوانند با استفاده از شروط ضمن عقد به نحوه دیگری در مورد حضانت توافق کنند و یا اختیارات ولایت را به زن نیز بدهند.
مهمترين اختيارات ولي
- اداره امور اموال و حقوق مالی کودک.
- صدور اجازه برای خروج از کشور؛ تقاضای صدور گذرنامه و خروج کودکان از کشور تا سن ۱۸ سالگی موکول به موافقت کتبی پدر است حتی اگر حضانت با مادر باشد (در خصوص فرزند دختر بعد از سن ۱۸ سالگی و قبل از ازدواج، همچنان موافقت کتبی پدر برای صدور گذرنامه و خروج از کشور لازم است).
- مطابق قانون، ازدواج دختر باکره قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی با اجازه پدر و جد پدری ممکن است (در خصوص فرزند دختر، تا زمانی که باکره است، اجازه پدر برای ازدواج لازم است).
تامين هزينه ها
حتی در صورتی که حضانت با مادر باشد (چه قبل از سن هفت سالگی و چه بعد از آن) تأمین هزینههای کودک با پدر است. در این مورد تمکن مالی مادر در نظر گرفته نمیشود. حتی اگر مادر توانایی تأمین هزینههای فرزند را داشته باشد، پرداخت هزینههای فرزندان همچنان وظیفه قانونی پدر است. هزینهها عبارتند از:
نفقه:
- مطابق قانون، نفقه فرزندان بر عهده پدر است.
- در صورت فوت پدر و یا نداشتن توان مالی پدر، نفقه بر عهده جد پدری است.
- نفقه عبارت است از مسکن، لباس، غذا، اثاث خانه بهقدر رفع حاجت، با در نظر گرفتن توان مالی پدر.
- نفقه تنها شامل موارد فوق نیست و موارد ضروری دیگر برای گذران زندگی را هم در بر میگیرد.
هزینه نگهداری:
- هزینه نگهداری، وسیعتر از مفهوم نفقه است و تمام امور لازم برای ایجاد امنیت و مراقبت دائم از سلامت روحی و جسمی کودک را شامل میشود. به عنوان مثال پدر و مادر موظف هستند وسایل تفریح و تحصیل کودک را فراهم کنند.
- مطابق قانون، هزینه نگهداری طفل بر عهده پدر است.
ضمانت اجرايي عدم تامين هزينه
- مادر میتواند با مراجعه به دادگاه نفقه کودکان را درخواست کند. در اینصورت دادگاه با در نظر گرفتن توان مالی پدر، مبلغی را به عنوان نفقه کودکان تعیین میکند. (با توجه به حجم کار دادگاهها و ارجاع به کارشناس برای تعیین میزان نفقه، ممکن است روند رسیدگی طولانی شود.)
- قانون این وظیفه را بر عهده پدر گذاشته اما در صورتی که مادر هم توان مالی داشته باشد و هم مایل باشد هزینههای کودک را تأمین کند، میتواند شخصا هزینهها را متحمل شود اما الزام قانونی ندارد. به عبارت دیگر پدر نمیتواند با مراجعه به دادگاه، الزام مادر به پرداخت نفقه و هزینههای نگهداری از کودک را درخواست کند.
- اگر مادر تأمین هزینهها را قبول کرد، اما پس از مدتی منصرف شد و یا به هر دلیل دیگری توان پرداخت نداشت، میتواند دوباره از پدر بخواهد که او هزینههای فرزند یا فرزندان را تأمین کند. در صورت مخالفت پدر، مادر حق دارد با مراجعه به دادگاه، پدر را از طریق قانون مجبور به پرداخت نفقه کند زیرا پرداخت نفقه از نظر قانونی همچنان بر عهده پدر است.
مطالب مشابه :
فوت پدر
جمله های زیبا - فوت پدر سلام من یکی از دوستای یاشار هستم میخواستم بهتون خبر بدم پدرش فوت
متن های زیبا در مورد پدر و مادر
متن های زیبا در مورد پدر و لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات
متن های زیبای تسلیت و ابراز همدردی به مناسبت درگذشت مادربزرگم
از شنیدن خبر فوت محترم تسلیت عرض می کنم واز درگاه خداوند متعال برای تا پدر رفت
داستان کوتاه
** جمله های زیبا بر سر پدر به دستش رسید که خبر فوت پدر در آن بود و حاکی از این بود
نمایندگی و قیمومت طفل در صورت فوت پدر
حال در صورتیکه پس از فوت پدر مشخص شود که دیگری از جمله قانونی برای اداره
شرایط حضانت طفل پس از فوت پدر
شرایط حضانت طفل پس از فوت پدر است برای اینکه پدر و مادر از جمله اجازه
شرايط حضانت طفل پس از فوت پدر
* نگهداري و تربيت طفل پس از فوت پدر: پرسش؛ اگر خانمي، همسرش به عللي از جمله به طور مثال بر
حضانت و ولايت در قانون ايران
به عبارتی؛ حق ملاقات فرزندان برای پدر یا مادری که حضانت (از جمله اداره فوت پدر: در صورت
متن اهنگ (پدر) یاس
چند جمله بگم با تو . قبل فوت پدر من اوضاع همین دارم می خونم برای شما از ته
ارث قسمت اول
که پسر قبل از فوت پدر فوت برای بعد از فوت هر کسی مجاز از جمله اشخاص که به
برچسب :
جمله برای فوت پدر