اسباب میکشیم!
سلام.
داریم خونه رو عوض میکنیم. جای بزرگتری گرفتیم. کم کم تو دو هفته جابجا میشیم. خوبی خونه های مبله اینه که آدم وسایل کمتری واسه جابجایی داره. روی هم یک وانت هم نمیشه. به هرحال مامان اینا برای سه هفته اینجان و تو خونه جدید فضای بیشتری واسه مهمون داری داریم. قالیچه و سرویس ظرفم هم تو راهه!!! خوشحالم.
تو کتاب راهنمای مسایل زندگی گفته: چهار فعل طلایی را به خاطر داشته باشید: گوش دادن، کنار آمدن، بازسازی کردن، قدردانی کردن.
نوشته هامو بردم پیش استادم. بلانکا خانوم از کارم راضی بود و با لبخند رضایت بهم گفت: خوشحال هستم! (آخیش خستگیم در رفت)
هوای اینجا تا دو روز پیش بیشتر
بهاری بود تا پاییزی. اما کم کم خنکتر شد و امروز دیگه بارون شدید گرفت...
من اما مثل بچگی هنوز از رعد و برق میترسم!
مطالب مشابه :
سفرنامه گوا
سفرنامه الکترونیک - سفرنامه گوا - خاطرات مسافری آشنا بر بال الکترونهای بی پروا
سفرنامه هند - از تصمیم تا بمبئی (قسمت اول)
گلسنگ: همزیستی دوستانه گل و سنگ - سفرنامه هند - از تصمیم تا بمبئی سفرنامه هند: گوآ
سفرنامه هند- قسمت سوم: اورنگ آباد
گلسنگ: همزیستی دوستانه گل و سنگ - سفرنامه هند- قسمت سوم: اورنگ آباد سفرنامه هند: گوآ
سفر به مرز کمونیسم و کاپیتالیسم (سفرنامه اوکراین) - بخش دوم
[شرمفارسی] - سفر به مرز کمونیسم و کاپیتالیسم (سفرنامه اوکراین) - بخش دوم - وسواس نخست ما ایرانیان
اسباب میکشیم!
گلسنگ: همزیستی دوستانه گل و سنگ - اسباب میکشیم! - این وبلاگ، روزانه نویسی نیست. حال و هوا
سفرنامه اندونزی (بالی 1)
کوله پشتی نارنجی - سفرنامه اندونزی (بالی 1) - هوای سفر دارم، کفشهایم را می پوشم و کوله پشتی ام
برچسب :
سفرنامه گوا