چالش هاي زمين شناختي پروژه هاي انتقال آب بين حوضه اي(مطالعه موردي: طرح انتقال آب بهشت آباد به فلات م


چالش هاي زمين شناختي پروژه هاي انتقال آب بين حوضه اي(مطالعه موردي: طرح انتقال آب بهشت آباد به فلات مركزي)
سيد نعيم امامي
استاديار مركز تحقيقات كشاورزي ومنابع طبيعي استان چهارمحال وبختياري،  [email protected]
 
 
 
چكيده
طرح هاي انتقال آب بين حوضه­اي به دليل تغيير در رژيم طبيعي دو حوضه مبدا و مقصد از اهميت و حساسيت بالاتري نسبت به ساير طرح هاي آبي برخوردارند و تجارب مثبت و منفي زيادي در سطح كشور و دنيا در مورد اينگونه طرح ها وجود دارد. آنچه مهم است رعايت قوانين و ضوابط در تصميم­گيري در مورد اين طرح ها مي­باشد تا خسارات آن ها به حداقل و مزاياي آن ها به حداكثر برسد. طرح انتقال آب رودخانه بهشت آباد به فلات مركزي ايران ازجمله طرح هاي چالش برانگيزي است كه به لحاظ ابعاد و به ويژه طول 65كيلومتري تونل انتقال، درسال هاي اخير منشاء چالش هاي جدي متخصصين و سياست گذاران بخش آب گرديده است. دراين تحقيق تلاش گرديده تا به طور اجمال به مهم ترين ويژگي ها ي زمين شناختي اجزاي مختلف اين طرح ملي پرداخته و چالش هاي جدي فراروي طرح به بوته نقد و بررسي گذارده شود. بررسي هاي صحرايي و مرور مطالعات انجام شده توسط مشاور طرح نشانگر مشكلات جدي در مراحل اجرايي طرح مي باشد. وجود تشكيلات زمين شناسي حساس به فرسايش و لغزش در محل مخزن سد بهشت آباد موجب پرشدن سريع مخزن پس از آبگيري خواهد شد.ازسوي ديگر عبور مسير تونل از مرز پهنه هاي زمين ساختي زاگرس مرتفع و سنندج – سيرجان كه دربردارنده  10 سيستم گسلي با  بيش از 25 شاخه اصلي و بيش از همين تعداد گسل فرعي مي باشد همراه با كارستيفيكاسيون گسترده سازند سروك (دوران دوم زمين شناسي)  ضمن ايجاد موانع جدي فراروي حفاري با دستگاه TBM‏، موجب برهم خوردن تعادل هيدروژئولوژيكي آبخوان هاي كارستيك و حتي آبرفتي شرق استان شده و خشك شدن چشمه ها و چاه هاي كارستيك مهمي مانند چشمه سلم، پل تلفريك و چشمه آب شرب روستاي سلم،  چشمه وقت و ساعت و لري، چاه آب شرب فرخ شهر ومنابع آب دشت شهركرد و خراجي راموجب خواهدشد. بدين ترتيب به منظور پيشگيري از چالش هاي اجتماعي مترتب بر اين پروژه‏، بازنگري در مطالعات توسط مشاور ذيصلاح و نيز انجام مطالعات مهندسي ارزش جهت اتخاذ شيوه مناسب انتقال اجتناب ناپذير خواهد بود.
كلمات كليدي: چالش هاي زمين شناختي، انتقال آب بين حوضه اي‏، حوضه بهشت آباد، فلات مركزي
 
 
 
مقدمه
پراكنش ناهمگون بارندگي در سطح كشور و تنوع زمين شناسي و فيزيوگرافي در سطح حوزه هاي آبخيز از جمله عوامل عمده توزيع نامناسب نزولات جوي در بخش هاي مختلف كشور مي باشد. اين شرائط موجب گرديده تا عليرغم بارش متوسط حدود 250 ميلي متر كشور‏‏‏‏، برخي نواحي واجد بارندگي فراتر از 2000 ميلي متر و برخي نقاط ديگر بارش هاي كمتر از 50 ميلي متر داشته باشند. از جمله شيوه هايي كه بشر براي فائق آمدن براين عدم توازن در دريافت بارش هاي جوي اتخاذ نموده است، انتقال آب از حوضه هاي پرآب به حوضه هاي كم آب وواجد توانمندي هاي بالقوه آباداني و توسعه مي باشد(عرب، 1387). از جمله نمونه هاي چنين رهيافتي مي توان به طرح هاي انتقال آب در كشور چين، ايالت نوادا و كاليفرنيا ي آمريكا، آفريقاي جنوبي و ژاپن اشاره نمود(بيس واس 1979، بيس واس و همكاران، 1983 و بلوم كوئيست‏، 1992). در ايران نيز مي توان از طرح هاي انتقال آب كارون به زاينده رود در قالب تونل هاي اول، دوم و سوم كوهرنگ ياد كرد كه دو مورد اول در زمره تجارب موفق و مورد سوم تجربه اي دشوار بوده كه هنوز پس از 15 سال از آغاز پروژه به انجام نرسيده است (صمدي، 1389) .
كام يابي ها و ناكامي ها در اين دست پروژه ها، نشانگر آن است كه هرگز نمي توان نسخه اي واحد براي تمامي حوزه هاي آبخيز پيچيد و بدين ترتيب نمي توان انتقال آب بين حوضه اي را بدون در نظر گرفتن محدوديت ها ، به ويژه ابعاد فني و اجرايي به عنوان گزينه اي قطعي به اجرا درآورد.
طرح انتقال آب رودخانه بهشت آباد به فلات مركزي ايران ازجمله طرح هاي چالش برانگيزي است كه به لحاظ ابعاد و به ويژه طول تونل انتقال(65كيلومتر) درسال هاي اخير منشاء چالش هاي جدي متخصصين و سياست گذاران بخش آب گرديده است (مهندسين مشاور زايندآب، 1387). در اين رهگذر و در فراسوي مباحث اقتصادي – اجتماعي و سياسي مطروحه در خصوص اين پروژه‏‏، كمتر به مباحث فني – اجرايي و به وبژه معضلات زمين شناختي اين طرح پرداخته شده است. لذا دراين مجال تلاش گرديده تا به طور اجمال به مهم ترين ويژگي ها ي زمين شناختي اجزاي مختلف اين طرح ملي پرداخته و چالش هاي جدي فراروي طرح به بوته نقد و بررسي گذارده شود.
مواد وروش ها
با هدف شفاف سازي و آسيب شناسي پروژه، ابتدا كليه گزارشات موجود كه توسط مهندسين مشاور زايندآب تهيه گرديده جمع آوري‏ مطالعه و يادداشت برداري شد. سپس نقشه هاي زمين شناسي منطقه و گزارشات و پايان نامه هاي مرتبط با زمين شناسي ناحيه اي نيز گردآوري و مورد مداقه قرار گرفت. در ادامه با انجام بازديد هاي صحرايي از محل احداث سد‏،‏ مخزن،‏ ورودي تونل و مسير انتقال، برداشت ها و مطالعات لازم برروي سازندها و ساختارهاي زمين شناسي به انجام رسيد. با مقايسه آنچه كه در گزارشات زمين شناسي‏، آب هاي زيرزميني وژئوتكنيك طرح ارائه شده با شواهد ميداني، در نهايت ‏عدم قطعيت هاي پروژه و مواردي كه در مطالعات مورد كم توجهي قرار گرفته اند شناسايي و تجزيه و تحليل توصيفي به انجام رسيد.
 
 
بحث و تجزيه و تحليل
موقعيت جغرافيايي و اقليمي
موقعيت طرح انتقال آب به فلات مركزي ايران در دو استان چهارمحال و بختياري و اصفهان واقع است. ساختگاه سد، ورودي تونل و تعداد 5 دسترسي در استان چهارمحال و بختياري قرار گرفته است. خروجي تونل و دسترسي چرمهين در استان اصفهان واقع شده است. ساختگاه سد در 1500 متري غرب روستاي شيخ محمود و در فاصله حدود 2700 متر از محل تلاقي دو رودخانه كوهرنگ و بهشت آباد ، روي رودخانه بهشت آباد واقع است.
ورودي تونل انتقال آب به فلات مركزي ايران بر روي شاخه بهشت آباد مخزن و تقريباً از منتهي اليه آن در مختصات   38 ‚° 50 و  02‚° 32  شروع خواهدشد. اين تونل در راستاي شمال شرق به طول حدود 65 كيلومتر در بالادست سد چم آسمان و در مختصات 12 ‚°51 و22 ‚ ° 32 به زاينده رود منتهي مي گردد(شكل 1).
مساحت حوضه آبريز رودخانه بهشت آباد در محل تلاقي با رودخانه كوهرنگ برابر با 5109 كيلومتر مربع است كه به دو حوضه آبريز بهشت آباد و كوهرنگ تقسيم مي گردد. حوضه آبريز بهشت آباد با مساحت حدود 3878 كيلومترمربع در شمال حوضه مطالعاتي واقع بوده و بخش اعظمي از دشت هاي مورد مطالعه در منطقه را دربرمي گيرد. از زير حوضه هاي اين حوضه مي توان به حوضه آبريز رودخانه هاي كيار ، جهان بين ، جونقان و غيره اشاره نمود.
 

 
شكل1-  موقعيت جغرافيايي طرح انتقال آب بهشت آباد به فلات مركزي
 
مساحت حوضه آبريز كوهرنگ حدود 1220 كيلومترمربع مي باشد. اين حوضه آبريز به دليل پتانسيل آبدهي زياد همواره مورد توجه بوده است. رودخانه كوهرنگ از دو شاخه اصلي كوهرنگ و دو آب صمصامي تشكيل شده است. بر روي رودخانه كوهرنگ تونل هاي اول و دوم احداث شده و هم اكنون در دست بهره برداري است و تونل  سوم كوهرنگ نيز در حال احداث مي باشد. مساحت حوضه آبريز كوهرنگ از سد سوم كوهرنگ تا محل سد بهشت آباد حدود 600 كيلومترمربع مي باشد. از نظر شرايط اقليمي وآب وهوايي متوسط بارش سالانه در حوضه آبريز ساختگاه سد660 ميليمتر‏، متوسط بارش سالانه در حوضه آبريز بهشت آباد469 ميليمتر‏، متوسط بارش سالانه در كل حوضه آبريز شاخه كوهرنگ1265 ميليمتر و دماي متوسط حوضه 7/9درجه سانتي گراد مي باشد.
 
پيشينه طرح انتقال آب بهشت آباد
سابقه مطالعات طرح انتقال آب بهشت آباد به دهه 70 بر مي گردد. مطالعات فاز شناخت اين طرح در سال 1383 به اتمام رسيد. مطالعات مرحله اول آن در سال 1387 به صورت تك گزينه­اي (انتقال با تونل) انجام شده كه در اين مطالعات تنها گزينه بررسي شده احداث تونل 65 كيلومتري از عمق بيش از 300 تا 2000 متري اراضي شرق استان چهارمحال و بختياري است. اجزاي پروژه عبارتند از سدمخزني بهشت آباد در پايين دست محل انتقال دورودخانه بهشت آباد و كوهرنگ و احداث تونل 65 كيلومتري يكسره كه ورودي آن در نزديكي محل سد بهشت آباد وخروجي آن حوالي شهر باغ بهادران در نظر گرفته شده است. ميزان آب قابل انتقال در طرح اوليه 1100ميليون مترمكعب درسال و در مطالعات مرحله اول به 746 ميليون متر مكعب درسال  كاهش يافت(صمدي‏، 1389).
 
زمين شناسي پروژه
اجزاء پروژه انتقال آب بهشت آباد به فلات مركزي  اعم از سد مخزني،‏ تونل انتقال و خروجي در مرز زون هاي زاگرس مرتفع و سنندج سيرجان قرارگرفته اند. به عبارت دقيق تر سد مخزني در حاشيه شرقي پهنه زاگرس مرتفع‏، ورودي تونل نيز در همين زون زمين ساختي، تونل در ابتدا درهمين زون‏، در ميانه مسير از مرز زون هاي زاگرس مرتفع و سنندج سيرجان، در بخش مياني و انتهايي نيز تونل در زون سنندج – سيرجان واقع مي باشد( شكل 2).
از ديدگاه چينه شناسي ‏نيز به طور خلاصه و به تفكيك اجزاي پروژه وضعيت به شرح زير است:
- تكيه گاه سد : درتكيه گاه سد آهك هاي ضخيم لايه و كارستيك سازند آسماري متعلق به دوره اليگوسن رخنمون دارند كه از ديدگاه مقاومت و استحكام شرايط مناسبي داشته اما از ديدگاه آب بندي نياز به تمهيدات ويژه‏، قبل و پس از حفاري دارند(تصوير1).
- درياچه سد: همانگونه كه در شكل 3 ، بر روي نقشه زمين شناسي 1:250000شهركرد ملاحظه مي گردد‏، درياچه سد كه محدوده قبل از ورودي تونل را به خود اختصاص مي دهد عمدتاَ متشكل از رخنمون هايي از رسوبات آبرفتي(Q) بارنگ سفيد بوده كه پيكره اين واحدرا مارن هاي زرد و كرم رنگ منفصل و به شدت فرسايش پذير تشكيل مي دهد(تصوير2). در بالادست محدوده آبرفتي، تراس هاي كهن با سيمان ضعيف و به فرم تپه ماهوري رخنمون يافته اند كه آثار فرسايش سطحي،‏ خزش(Creep) و شروع حركات توده اي برروي آن ها هويداست(تصوير3). علاوه بر نهشته هاي عهد حاضر، برونزدهايي از مارن و كنگلومرا و ماسه سنگ هاي سست دوران سنوزوييك(عضوي از سازند آسماريOM2و سازند كشكانE) در محدوده مخزن سد واقع شده اند كه درزمره حساس ترين سازندها به فرسايش قلمداد مي شوند.
 
 

 
شكل2 -  موقعيت تونل پروژه انتقال آب بهشت آباد به فلات مركزي برروي نقشه پهنه هاي ساختاري ايران
 
- تونل: مسير تونل از محل ورود تا خروجي به ترتيب از آهك هاي ضخيم لايه به شدت كارستيك متعلق به دوره كرتاسه (سازند سروك)‏، كنگلومراهاي حاوي قلوه هاي چرت و سيمان ليمونيتي – هماتيتي (سازند كشكان) در كوه سوخته، آهك هاي  توده اي و ضخيم لايه خاكستري رنگ كرتاسه معادل سازند سروك در كوه جهانبين، ‏رخ وشاهلرا عبور مي كند. مهم ترين ويژگي زمين شناختي حاكم بر سازندهاي ذكر شده در درازاي تونل را مي توان وجود گسل هاي متواتر و متعدد و نيز توسعه پديده ي كارستيفيكاسيون و متعاقب آن وجود ذخائر قابل اعتناي منابع آب كارستيك در پيكره اين سازندها در نظر گرفت.اين دو شاخصه از چالش هاي مهم فراروي اين پروژه بوده كه در ادامه بيشتر مورد تجزيه و تحليل واقع خواهد شد. در تصاوير 4 و 5، رخنمون هاي سنگي مدخل تونل و نمونه اي از پديده كارست در اين رخنمون هابه نمايش گذارده شده اند.
 
 
 
 
زمين شناسي ساختاري و تكتونيك
در مسیر 65 کیلومتری تونل انتقال، 10سیستم گسلی شامل سیستم های گسله اردل، کوه هزارگزی، زاگرس، کوه جهان بین، گسل های شمال غرب – جنوب شرق، گسل های شمال شرق – جنوب غرب، دشت شمس آباد و ارتفاعات نسار، گسل های دشت فرخ شهر، تنگ صیاد و گسل های رخ، متشکل از حدود 25 گسل اصلی و همين تعداد گسل فرعی وجوددارد.

شكل3- نقشه زمين شناسي محدوده تحت تاثير پروژه انتقال آب بهشت آباد(خط چين سياه مسير تونل انتقال را نشان مي دهد)
در شکل 4 نقشه گسل های محدوده طرح و مسیر انتقال با خطوط قرمز متراکم نشان داده شده اند. همانگونه که در این شکل مشهود است، به ویژه در 35 کیلومتر ابتدایی مسیر تونل واحدهای سنگ چینه شناسی مسیر به شدت تکتونیزه و خرد بوده و قطعاً در اعماق این سازندها بر تعداد و تراکم گسل ها و درزها افزوده می گردد.
علت این خردشدگی ها و ابعاد گسترده آن ها، قرار گیری مسیر تونل در مرز دوپهنه زمین ساختی عمده کشور، زاگرس مرتفع و سنندج- سیرجان در ابتدای مسیر و همچنین عبور این سازه خطی از زون گسله رخ در میانه ی راه است. به جرات می توان مرز بین زون های زمین ساختی را، جزء مخاطره آمیزترین نواحی پوسته زمین در نظر گرفت که ایجاد هرسازه ای را با خطرات قابل پیش بینی و نیز غیر مترقبه روبرو می سازند. وجود شبکه در هم تنیده ای از گسل های معکوس  متقاطع نسبت به امتداد تونل انتقال همراه با کارستیفیکاسیون شدید سازندهای متعلق به دوره کرتاسه (به ویژه سازند سروک) حفر تونل را با خطرات بیشمار ی روبرو خواهدساخت که مهم ترین آن ها عبارتند از: عدم توانایی دستگاه هایTBMبرای گذر مطمئن از مرزهای گسله، هجوم آب از منافذ کارستیک و زون های گسله در حین حفاری و عدم امکان پیشروی با دستگاه های  TBM(هالتر و همكاران، 1996 و شنگ و همكاران، 2006(، ایجاد مجرای تخلیه منابع آب کارستیک منطقه و برهم زدن تعادل هیدروژئولوژیکی آبخوان کارستیک ناحیه، آسیب دیدن تا مرز خشک شدن  تمامی چشمه ها و چاه های کارستیک منطقه ازجمله چاه آهکی آب شرب فرخ شهر و چشمه دستنا. برخی ازاین موارد در گزارش مطالعات مرحله اول پروژه توسط مهندسین مشاور زایندآب مورد اشاره قرار گرفته که متاسفانه طراحان پروژه هیچ توجهی به این واقعیات علمی ننموده اند.
 


تصوير1- تنگه محل احداث سد بتني دوقوسي بهشت آباد در تشكيلات آسماري
تصوير2- نهشته هاي رودخانه اي و تراس هاي كهن واقع در مخزن سد بهشت آباد


تصوير3-  اراضي تپه ماهوري متشكل از تراس هاي آبرفتي مستعد فرسايش توده ای در مخزن سد بهشت آباد
تصوير4-  نمايي از تشكيلات آهكي ضخيم لايه سروك در محل ورودي تونل بهشت آباد

تصوير5- نمونه اي از حفرات كارستي و توسعه پديده كارستيفيكاسيون در تشكيلات آهكي
مدخل و مسير تونل بهشت آباد
 

 
شکل 4-  نقشه تکتونیک محدوده پروژه انتقال آب بهشت آباد
 
ارزیابی مطالعات مرحله اول زمین شناسی، ژئو تکنیک و آب های زیر زمینی پروژه
با توجه به این که در این پروژه حساس و عظیم، تنها مطالعات مرحله اول به صورت تک گزینه ای به انجام رسیده است، در این بخش به ذکر مهم ترین نکات مورد توجه و نیز نکات مغفول مانده توسط کارشناسان مطالعه کننده پرداخته می شود:
- زمين شناسي  مهندسي تكيه گاه ها ومحور سد در حدفراتر از فاز1 به خوبي موردتوجه قرار گرفته است. به مقاومت پي و تكيه گاه ها توجه كافي مبذول شده واستانداردهاي مربوط به يك گزارش زمين شناسي مهندسي رعايت گرديده است.
- مباحث زمين شناسي زيست محيطي به خصوص حركات توده اي كه مشكل اساسي منطقه اردل محسوب مي شود مورد كم توجهي قرار گرفته است. به جرات مي توان گفت كه بخش عمده ي اراضي واقع در مخزن سد درحال حاضر در گير زمين لغزش هاي چرخشي مي باشند كه در صورت تماس با آب  وضعيت بحراني پيش خواهدآمد. اولين نتيجه اين رخداد، رسوب زايي فراتر از حد تصور وپرشدن سريع مخزن خواهد بود.
- در مباحث لرزه زمين ساخت غالباً از منابع قدیمی مبتني بر تاثير گسل هاي اصلي وشناخته شده در ايجاد زلزله ياد شده و به گسل هاي ناحيه اي موجود در منطقه توجه لازم مبذول نشده است.
- در مورد فرار آب و پديده نشت آب از مخزن مطلب قابل اعتنايي به چشم نمي خورد.
- ضمن بي توجهي به احتمال وقوع زلزله هاي القايي ناشي ازآب گيري سد بهشت آباد، دربررسي هاي  برآورد خطر زمين لرزه در ساختگاه كه با اشاره به روابط تجربي كاهش شتاب، سرعت و جابجايي ارائه شده، به روش هاي تفصيلي كار پرداخته نشده است. از سويي چون سد وتونل مربوطه، ساختگاه­هاي نقطه­اي (point site)  وگسترده (Distributed site) مي باشند، روش­هاي آناليز خطر متفاوتي منظور و به كار مي­روند. از عمق وساير خصوصيات زمين لرزه­هاهمچون MDl,DBL وMCL  در گزارش اطلاعاتي ارائه نشده است
- عمده ترين بحث، آثار زيست محيطي مترتب بر حفاري در زير دشت هاي استان چهارمحال وبختياري بوده كه در قطعات مختلف تونل به صورت خلاصه ودوپهلو مورد اشاره قرار گرفته است اما از نتيجه گيري قطي اجتناب گرديده و يا نتايج نهايي به مطالعات تكميلي احاله شده است در حالی که به نظر می رسد مطالعه تکمیلی در کار نیست.
- مسير تونل از زون زاگرس مرتفع و شكستگيهاي متعدد بين زونهای زاگرس و سنندج – سيرجان عبور مي‌كند که به لحاظ تنش‌هاي موجود در زمين، در يك محيط با تنش بالا قرار مي‌گيرد. عبور از گسل هاي فعال اردل، تراست زاگرس، گسل هاي بي شمار منطقه، كاري بس مشكل و حتي غير ممكن مي‌نمايد. وجود آبخوان هاي محبوس و تحت فشار (به استناد اطلاعات موجود در گزارش در بخش‌هاي 18-7-1 الي 18-12 و بخش 21-2 گزارش)، آبخوان هاي معلق روي تونل در كنار يك زون خرد شده گسلي (محل برخورد پوسته قاره‌اي سنندج – سيرجان و اقيانوسي زاگرس) با تنش بالا و فعال و تنوع رفتاري سنگ ها به علت تغييرات شديد ليتولوژيكي سازندها همه و همه حكم مي‌كند كه نبايد با حفر تونل بهشت آباد، طبيعت به تعادل رسيده را بهم زد كه اگر اين امر به وقوع بپيوندد همان گونه كه نمونه كوچك و جزئي آن در تونل سوم کوهرنگ دیده شد، تونل بهشت‌آباد عواقب بسيار وخيم‌تری را به دنبال خواهد داشت.
- درمسير گذر تونل از ورودي تا ارتفاعات كوه جهان بين انواع رخساره هاي شاخص كارست وسازندهاي كربناته ي كارستيك مزوزوييك رخنمون دارند و بدين جهت ايجاد سرفصلي تحت عنوان كارست در گزارش ضروري بوده که متاسفانه گزارش مشاور فاقد آن است. در قالب اين سرفصل بايد به ارتباط بين شبكه كارستيك در سنگ هاي سخت و شبكه آب هاي زير زميني آبرفتي دشت هاي مسير پرداخته شود .
- درمبحث هيدروژئولوژي ضمن اشاره ي مختصر و سربسته به احتمال ارتباط سفره هاي آبرفتي با شبكه ي كارست در سازندهاي واقع در بستر دشت ها از بررسي دقيق و اظهار نظر صريح در اين خصوص اجتناب گرديده است. در اين ميان به موارد مهمي همچون آنچه در پي مي آيد مي توان اشاره كرد:
درپهنه هفتم و نهم خشكيدن چشمه سلم و هجوم آب به داخل تونل بسيار محتمل است كه حاصل آن تخليه چشمه ها وقنوات در شعاع چند كيلومتري مسير تونل مي باشد(صفحات 18-32و18-33گزارش سيماي طرح-زمين شناسي وژئوتكنيك تونل).
در پهنه دشت كيار و پهنه هاي 13و14و15و16بايد مرزهاي گسله تعيين و عمق كارستيفيكاسيون دقيقاً تعيين گردد. هجوم احتمالي آب از اين پهنه ها به داخل تونل ضمن تخريب منابع آب زيرزميني دشت هاي مسير به ويژه كيار، عمليات حفاري در تونل را غيرممكن مي سازد (صفحات 18-38تا18-40گزارش سيماي طرح - زمين شناسي و ژئوتكنيك تونل).
با وجود عبورتونل از سنگ كف دشت شهركرد و فرخ شهر، مطالعات ساختاري و تكتونيكي پيرامون گسل ها و درز و شكاف سنگ هاي مسير ضعيف است. باتوجه به عمق 120متري آبرفت احتمال تخليه آب از طريق شبكه كارستيك سنگ كف به داخل تونل بررسي نشده است(صفحات 18-46و18-47گزارش سيماي طرح- زمين شناسي وژئوتكنيك تونل)
خشك شدن چاه هاي آهكي ازجمله چاه آهكي شهر فرخ شهر پس ازاجراي تونل قطعي بنظر مي رسد كه اين امر وضعيت آب شرب وبهداشتي اين شهر را با بحران مواجه مي سازد(صفحه18-48گزارش سيماي طرح- زمين شناسي وژئوتكنيك تونل).
تونل هاي دسترسي اسلام آباد وجهان بين قطعاً بامشكلات هيدروژئولوژيك مواجه خواهند شد كه تنها به طور گذرا بدان ها اشاره شده است (صفحات 18-  59 و18-60گزارش سيماي طرح- زمين شناسي وژئوتكنيك تونل).
 بيلان آب زيرزميني در هريك ازپهنه ها به طور مجزا بررسي نشده است و بااطلاعات فعلي امكان تصميم گيري صحيح وجود ندارد. به علاوه منابع تغذيه و تخليه و جهت جريان آب زيرزميني در زون هاي هيدروژئولوژيكي مشخص نشده است.
نكته قابل تامل ديگر در بررسي هاي ژئوتكتونيكي، عدم حفاري حتي يك گمانه در خارج از مسير تونل جهت ارزيابي ريسك احتمالي نشست وساير پديده هاي ژئوتكنيكي مي باشد. 
با توجه به مطالب فوق، مطالعات انجام شده غالباً از حد فاز1 فراتر نرفته و در همين حد نيز از بسياري مسائل حساس و موثر در تصميم گيري به طرز ماهرانه اي عدول شده است به گونه اي كه مهم ترين ناهنجاري مترتب براجراي طرح كه همانا آشفتگي شبكه ي آب هاي زيرزميني كارستيك وآبرفتي مسير تونل وتبعات آن بر خشك شدن منابع آب زيرزميني مناطق مسكوني واقع در مسيرانتقال مي باشد به صورت سطحي مورد اشاره قرار گرفته به گونه اي كه تنها ورود آب به تونل در حين عمليات حفاري بزرگ ترين مشكل اين طرح دانسته شده كه آن هم با Lining ديواره تونل قابل حل است!!!این در حالي است که اولين گام در مسير تصميم گيري براي اجراي  چنين طرح عظيمي بررسي آثار زيست محيطي به ويژه زمين شناسي زيست محيطي آن است واين دقيقاً همان وجهي است كه  عمداًيا سهواً دراين مطالعات مغفول مانده است.
نتیجه گیری
بررسی های زمین شناسی صورت گرفته و مطالعه گزارشات ارائه شده توسط مشاور پروژه انتقال آب بهشت آباد به فلات مرکزی نشان دهنده  وجود چالش های مهمی فراروی این پروژه ملی است که اجرای آن را با مشخصات و شرایط کنونی غیر ممکن می سازد. فارغ از مشكلات و تبعات اقتصادي – اجتماعي مترتب بر پروژه انتقال آب بهشت آباد به فلات مركزي كه عمدتاَ متوجه حوضه مبداء در استان چهار محال وبختياري خواهدبود، در اين مقاله تلاش گرديده تا از زاويه اي فني به چالش هاي زمين شناختي پيرامون اين پروژه ملي پرداخته شود. بدون ترديد اگر تصميم سازان و تصميم گيرندگان چنين پروژه هايي بتوانند به شیوه های مختلف براي جبران و كنترل آثار اقتصادي – اجتماعي وعده و وعيد بدهند، قطعاَ از تهديدات طبيعي و زمين شناختي نمي توانند با  سهل انگاري عبور كنند. همان گونه كه در اين مقاله عنوان شده دو مساله مهم زمين شناسي فراروي اين پروژه قراردارد. اولين چالش پيش رو مربوط به ويژگي هاي سنگ چينه شناسي مخزن سد بوده كه به دليل فرسايش پذيري بالاو وجود نشانه هاي بي شمار انواع حركات توده اي به ويژه زمين لغزش هاي چرخشي (Slumping ) و خزش (Creep) قطعاَ در اولين مراحل آبگيري شاهد گسيختگي فراگير دامنه ها بوده و كاهش حجم مخزن در يك دوره بسيار كوتاه اجتناب ناپذير مي باشد. چالش مهم تر‏، عدم قطعيت هاي موجود در مسير پيشنهادي تونل آب بر مي باشد. عبور اين سازه از مرز دو پهنه ساختاري مهم كشور شامل پهنه زاگرس مرتفع يا زاگرس خرد شده و پهنه سنندج – سيرجان و وجود حداقل 24 گسل مهم و تاثير گذار بر عمليات حفاري ، امكان پيشروي را تا مرزغير ممكن دشوار مي سازد. استفاده از فن آوري هاي نوين همچون دستگاه TBM نيز نمي تواند پاسخي بر پيچيدگي هاي زمين شناسي اين منطقه باشد چرا كه تجربيات فراواني از عدم كارايي اين دستگاه ها در نقاط مختلف دنيا و از جمله در كشور و به ويژه در استان چهارمحال بختياري(تونل سوم كوهرنگ) وجوددارد كه هر تصميم ساز عاقلي را به بازنگري و حذف تونل ترغيب خواهد نمود.كارستيفيكاسيون گسترده در سنگ هاي مسير تونل از يكسو حفاري را با مشكلات عديده روبرو خواهد ساخت به گونه اي كه زمان اجراي پروژه را تا چهاربرابر زمان پيش بيني شده به تعويق خواهد انداخت و از طرف ديگر منجر به برهم خوردن تعادل هيدروژئولوژيكي سفره هاي كارستي و حتي آبرفتي شرق و شمال استان خواهد گرديد. مناطقي كه حفاري و زهكشي آب به سمت تونل و دسترس ها باعث ايجاد ارتباط هيدروليكي با منابع آب شده و موجب آسيب رساني جدي به منابع آب منطقه مي گردد عبارت اند از: مناطقي كه بين آبخوان در سطح و آبخوان در تراز تونل امكان ارتباط هيدروليكي وجوددارد مانند ارتباط هيدروليكي آبخوان دشت شلمزار با آبخوان هاي كنگلومراي بختياري(كيلومتر 12 تا 17 تونل)، مناطقي كه منابع آب و محور تونل دريك آبخوان قرار گرفته اند مانند چشمه سلم، پل تلفريك و چشمه آب شرب روستاي سلم در آبخوان آسماري از كيلومتر 5تا9، چشمه وقت و ساعت و لري در آبخوان آهك هاي اربيتولين دار ارتفاعات جهان بين از كيلومتر 19تا 22 و چاه آب فرخ شهر در آبخوان آهك هاي كرتاسه از كيلومتر 45 تا 47، مناطقي كه عوامل تكتونيكي به خصوص گسل ها باعث ايجاد ارتباط هيدروليكي مي گردد مانند ايجاد ارتباط هيدروليكي توسط گسل خراجي و تاثير بر منابع دشت شهركرد و محدوده شمس آباد.
بدين ترتيب وقوع مسائل امنيتي ناشي از تعارضات اجتماعي كه حاصل خشك شدن منابع آبي منطقه مي باشد اولين نتيجه اجراي پروژه با ابعاد و اجزاي كنوني است. براين اساس پيشنهاد مي شود كه ضمن ارجاع مطالعات به مشاوري مورد توافق همه ذينفعان مقصد و مبداء‏، مطالعات مهندسي ارزش در خصوص پروژه، بدون اغماض و فوت وقت انجام پذيرد. بدون ترديد حتي اگر وضعيت ناهنجار منابع آب در فلات مركزي مسئولين را وادار به اتخاذ تصميم براي چنين انتقالي بنمايد‏ روش هاي جايگزين تونل فعلي وجود خواهدداشت كه فاقد تبعات مخرب طرح فعلي باشد.
 
 
منابع
 عرب، داودرضا، 1383. فرصت ها و چالش هاي انتقال آب حوضه به حوضه. سمينار انتقال بين حوضه اي آب و نقش آن در توسعه پايداركشور(ضرورت ها، چالش ها و چشم اندازها)، تهران، دانشكده صنعت آب و برق.
صمدي بروجني. حسين،1389. انتقال آب بين حوضه اي(فرصت ها و چالش ها). مركز تحقيقات منابع آب دانشگاه شهركرد.376صفحه.
 مهندسين مشاورزايندآب، 1387. گزارشات مطالعات انتقال آب به فلات مركزي.  جلدهاي زمين شناسي – ژئوتكنيكي و آب هاي زيرزميني و سيماي طرح.
 
Biswas, Asit K., 1979b,. North American water transfers: an overview. Interregional water transfers, Editors G. N. golubev and A. K. biswas, pergamon press, oxford, pp. 79-90.  
Biswas, Asit K., Zuo Dakang. James E. Nickum and Liu Changming, 1983., Long Distance Mass Transfer of water: A Chinese case study and International experiences. United Nations University.
Blomquist, W. 1992, Dividing the Waters: Governing Groundwater in Southern California, ICS Press, San Francisco. CA.
Holter, K. G., Johansen, E. D., Hegrenaes, A. 1996. Tunneling through a san­zone; Ground treatment experiences from the Bjoroy subsea road tun­nel, Proceedings of North American tunneling ’96, vol. 1, pp249-256, Washington DC
Shang, Y. Sijing Wang  . Zhifa Yang & Faquan Wu .2006. Lessons from one Tunnel Boring Machine project in Kunming city , China . The Geological society of london. IAEG2006 paper number 717 .
 


مطالب مشابه :


باشگاه فرهنگي ورزشي گل گهر سیرجان

پيشينه ورزشي در شركت سنگ آهن گل گهر ... ارتقاء دانش آن در سطح شهرستان و استان مي باشد، شركت در قبال مسئوليت اجتماعي خويش و نيز توجه به اينكه همكاران و خانواده




پرينت و كپي ارزانتر از بقيه

21 آگوست 2013 ... شركت كلوچه نوشين | شركت گهر همكار گل گهر سيرجان · پرينت و كپي ارزانتر از بقيه . كپي و پرينت ارزانتر از تمام همكاران ... شركت همايون راه upvc.




نماینده مردم شهرستانهای بافت و رابر و ارزوئیه در تعطیلات مجلس چه می کرد

شرکت در جلسه مشکلات فرهنگی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی جامعه عشایری و به ویژه عشایر غیور شهرستان های بافت رابر و ارزوئیه ... از همکاران ، و همچنین پیگیری مسائل بهداشتی و درمانی سه شهرستان بافت و رابر و ارزوئیه ... باشگاه گل گهر سیرجان ❤.




آخرین خبرهای بندرعباس

گل گهر سیرجان- الوند همدان-اختصاصی گل گهر-سیرجان-ساعت 14 و 15 دقیقه ... به گزارش خبرگزاری مهر، حبیب اله امیرخانی در خصوص واگذاری شرکت خدمات حمایتی




گزارش برگزاري چهارمين رقابت رصدي صوفي رازي ايران

پس از ثبت‌نام اولیه تعداد 125 نفر برای شرکت در رقابت ثبت‌نام نمودند. ... آموزش و پرورش شهداد، هواپیمایی ماهان، بانک تجارت کرمان و شرکت گل گهر سیرجان اشاره نمود. ... دوربین سیاووش صفاریان‌پور و همکار گرامي‌شان اتفاقات زیبای رقابت را برای آینده




طرح استعدادیابی شهرداری تهران

28 فوریه 2013 ... به جرات می توان گفت که این طرح با توجه به حجم شرکت کنندگان و ... بنده حقير هم به عنوان مجري طرح به دست اندر کاران و همکاران خوب در ... فولاد مبارکه اصفهان، گل گهر سیرجان، ایران ترانسفو، بانک ملت، شهرداری تهران، شركت ملی نفت،




نقش کمک مربی

... باشگاه مس رفسنجان · باشگاه مس کرمان · باشگاه گل گهر سیرجان · شرکت ملی صناعع مس ایران · فدراسیون فوتبال ایران ... 1) روابط با دیگر همکاران کادر مربیگری .




چالش هاي زمين شناختي پروژه هاي انتقال آب بين حوضه اي(مطالعه موردي: طرح انتقال آب بهشت آباد به فلات م

انتقال اب از سد تنگوییه سیرجان برای کارخانه ی فولاد گل گهر سیرجان ... شرکت مدیریت منابع آب ایران ... در كشور چين، ايالت نوادا و كاليفرنيا ي آمريكا، آفريقاي جنوبي و ژاپن اشاره نمود(بيس واس 1979، بيس واس و همكاران، 1983 و بلوم كوئيست‏، 1992).




برچسب :