بوکوحرام
بوکوحرام نامی است که یک گروه تندرو بنیادگرا در شمال نیجریه بر خود نهاده است . می توان به طور سر دستی بوکو را اشاره به کتاب (بوک) و یا مجموعه آموزش هایی غربی دانست که توسط این گروه حرام و ممنوع دانسته شده . آنان هر گونه آموزش به سبک غربی - مدارس غربی - لباس های غربی - آداب غربی و حتی استفاده از کلاه ایمنی توسط موتورسواران را ممنوع می دانند . تاسیس این گروه را می توان مربوط به اوایل هزاره سوم ، حدود سالهای ۲۰۰۲ به بعد دانست که با احداث یک مسجد و یک مدرسه شروع شد و کم کم دانش آموختگان آن مدرسه مذهبی برای جهاد مذهبی تربیت شدند و کم کم به انجام عملیات مسلحانه ، بمب گذاری و کشتار خیابانی کشیده شد .
ارتباط این گروه با هلال طالبان که از آفریقا و کشورهای عربی تا افغانستان پراکنده اند ، آنقدر معلوم و قابل درک است که برخی آنان را طالبان نیجریه می خوانند و معلوم است که با توجه به فقر و نداری مسلمانان شمال نیجریه ، پشتیبانی مالی و تدارکاتی شان منبع و منفذ دیگری خارج از مرزهایشان دارد . مثلاً از طالبان پولدار عرب و ....با توجه به اینکه طالبان با اصل قرار دادن جبهه بندی اسلام و کفر ، مرز جغرافیایی خاصی را مد نظر ندارد و به طور مثال در نبرد با ارتش سرخ شوروی در زمان اشغال افغانستان بسیاری از جنگجویانی که در جبهه افغانستان و در کنار رزمندگان آن سرزمین می جنگیدند ، از مصر و سودان و یمن و عربستان و سایر کشورهای اسلامی برای نبرد با کافران کمونیست حتی با الاغ و اسب چندین هزار کیلومتر را تا رسیدن به عرصه نبرد اسلام و کفر در افغانستان طی کرده بودند و با خلوص کامل در میان دشتها و کوه های افغانستان به نبرد با ارتش سرخ پرداخته و پس از خروج ارتش سرخ درگیر نبردها و جنگ قدرت داخلی شدند .
تمایلات تند روانه این گروه که در بستری از فقر سوزنده و بیسوادی مفرط مسلمانان ساکن شمال نیجریه جا خوش کرده است تقویت کننده این فرضیه است که طالبانیسم فقر و بیسوادی را دستاویز رشد و گسترش خود قرار می دهد . چرا که شعارها و دیدگاه های طالبان تنها قدرت تاثیر گذاری بر روی اذهان ساده و خالی را خواهد داشت که در امتزاج با فقر دارای کینه ای عمیق نسبت به سایرین اعم از ثروتمندان و یا صاحبان دیگر کیشها و آیین ها می باشند . ابتدایی بودن ذهن این افراد با توجه به ترسی که از قدرت مقابلش احساس می کند ، ابتدا باعث کشیدن حصاری به دور خودش و ذهن اش می گردد ، لذا گام اول آنها تحریم نظام آموزشی متداول و برپایی مدارس دینی به عنوان پایگاهی برای آموزشهای دینی است . و سپس با توجه به آیات مبارزه با کافران و مشرکان ، برای مبارزه با کافران و مشرکان زمانه پا به عرصه عمل و مبارزه می گذارند .
البته باید تعدیلی در مطلب پست قبل در خصوص دست اندر کار بودن کاپیتالیزم جهانی در تمامی توطئه ها و چالش های جهان ایجاد نمود و اینکه اگر چه تقریباً همه تنشهای سیاسی و اقتصادی دنیا کم و بیش مورد حمایت و یا رضایت جهان سرمایه داری است و دنیای سرمایه یاد گرفته که همواره از تنشهای موجود سهم خودش را از میان دست و پای خرد شده طرفهای درگیر بیرون بکشد ، اما بسیاری از تنشها نه زاییده تحریک مستقیم بلکه بازتاب غیر مستقیم قواعد بازی جهان سرمایه داری است . از هفت ميليارد نفر جمعيت جهان فقط حدود يك ميليارد نفر آنها در متن و زندگي سرمايهداري قرار دارند و از مواهب آن سود ميبرند. و شش ميليارد نفر ديگر در حاشية اين زندگي هستند و در متن روابط سرمايهداري واردنشدهاند و يا نگذاشتهاند كه وارد شوند. این شش میلیارد نفر در جهانی که با قواعد نظام سرمایه داری اداره می شود به بازی گرفته نشده اند و طبیعی است که به عنوان یک بیگانه رفتار نمایند و پنهان یا آشکار با ان دشمنی نمایند . دوسوتو نویسنده کتاب ارزشمند راز سرمایه می گوید :در اين شرايط، اين افراد احساس ميكنند كه تحت فشار هستند. زياد كار ميكنند اما عايدي لازم را ندارند و استفادة اقتصادي متناسب از داراييهاي خود نميتوانند، داشته باشند. در واقع ، اينها حاشيهنشين هستند. اين حاشيهنشينها در نظام سرمايهداري جهاني جايي ندارند. اينها از وضعيت خود ناراضياند و بالقوه دشمنان سرمايهداري هستند .
در ساختار منطقی ذهن انسان اعم از ساده و ابتدایی و پیشرفته فکر و عمل رابطه ایی دیالکتیک و متقابل دارند . یعنی فکر عمل را می آفریند و عمل فکر را . اما همیشه در نقطه ابتدایی این فکر و ایده است که فرد را به حرکت اولیه هدایت و راهبری می کند . اندیشه نارضایتی از وضعیت اقتصادی توسط حاشیه نشینان و شناخت دشمن اصلی این عقب ماندگی و محرومیت به یک قوه محرکه مهمتری برای کنشگری نیاز دارد که آن می تواند مذهب و ایدئولوژی باشد . تجربه های روسیه - چین در قرن بیستم و نیز در زمان کنونی قیامهای مردمی در کشورهای عرب و آفریقایی و آسیایی می تواند موئد این فرضیه باشد . و با این تحلیل است که رشد افراطی گری و بنیادگرایی را در بخش های بسیاری از نقاط توسعه نیافته کره زمین علی رغم ورود به هزاره سوم که عصر انقلاب اطلاعات نامیده شده می توان توضیح و تبیین و حتی پیش بینی نمود . و در سایه سار این تحلیل است که ظهور و گسترش طالبانیسم را می توان تئوریزه نمود . اگر چه گفته می شود که طالبان پیرو سنت هستند ، اما باید گفت که مفهوم و تعریف نقش بسته از معنای سنت در ذهن طالبان با تعریف ما از سنت متفاوت است . احتمالاً تعریف ما از سنت می تواند نزدیک به تعریفی باشد که آقای دکتر نصر از سنت دارند ، حال آنکه تعریف طالبان از سنت ، تعریفی تقابلی و عکس العملی با ابعاد مدرنیته جهان سرمایه داری است و در واقع کنش آنان را می توان منتسب به نوعی بیماری ناشی از عواقب و اثار نظام کاپیتالیستی محسوب نمود ونه پیروی و کاربرد قواعد سنت در زندگی عملی .
دنیای سرمایه داری و سردمدارانش در تقویت اولیه طالبان در افغانستان دچار یک اشتباه استراتژیک شد ، چرا که فکر می کرد تقویت و شکل گیری طالبان تنها یک تاکتیک برای مبارزه با اهداف ارتش اشغالگر سرخ می باشد ، حال آنکه بسط طالبانیزم به آنها ثابت کرد که این تاکتیک با توجه به شرایط مهیا تبدیل به استراتژی شد . القاعده دست ساخت آمریکا برای مقابله با ارتش سرخ بود ، اما گویا تحلیلگران ایالات متحده پیش بینی نکردند که کشت باکتری در محیط مساعد و نمناک سبب رشد و تکثیر غیر قابل کنترل آن می گردد و این چنین است که علی رغم خروج ارتش سرخ از افغانستان می بینیم که طالبانیسم نه تنها رو به افول نرفت بلکه همچنان در حال زایندگی است در عراق - در مصر در یمن - و در آفریقا و در نیجریه ، با اصول بسیار تعجب برانگیز و غیر قابل باوری که در مانیفست نانوشته گروه بوکو حرام دیده می شود : حرام بودن خواندن هر کتابی بجز کتاب دینی - نپوشیدن کت و شلوار - نگذاشتن کلاه ایمنی هنگام موتور سواری - نرفتن به هر مدرسه ایی به جز مدرسه دینی گروه بوکوحرام و .....
******************
یکی از نمادهای آفرینش و زایندگی و نو شدن جهان و همه چیز در اسطوره های کهن تصویر "ماری " است که در حال خوردن دمش می باشد . و اکنون دنیای ما چنین صف بندی ای را نشان می دهد : ماری که در حال خوردن دمش است . پس امیدوار باشیم که پس از این خوردن و تمام شدن ، آفرینش و نوزایی در عرصه هستی رخنمون شود . جهانی تازه که همه قواعد بازی منحصر به نظام سرمایه داری نباشد و اگر باشد ، همه در آن نقش آفرینی کنند ، همه هفت میلیارد نفر و نه فقط یک میلیارد نفر . ( هر چقدر سعی می کنیم که به دنیای گاه مسخره آمیز مدینه فاضله پا ننهیم - اما مثل اینکه نمی شود و جاذبه های امیدوار کننده اش عین تارهای مرد عنکبوتی هی می افتد دور گردن ما و ما را می اندازد وسط میدان مرکزی یک مدینه فاضله من در آوردی از خودمان )
مطالب مشابه :
بررسی و تبيين استراتژی برای کودکان در برنامه راز
تأکید رهبری بر فلسفه محوریِ آموزش به نقد کشیدن این شده مثل مرد عنکبوتی و یا
بازی حق کودک است
تکنولوژی آموزشی برای آموزش مرد اول بازی برای کودک یک امر طبیعی است و مانند نفس کشیدن
حال و هوای عید نوروز 91
روزهای کشیدن چک، روزهای حسرت کشیدن یک دونه مرد عنکبوتی و موسسه آموزش عالی
فیلم های آموزشی برای تولید محتوا الکترونیکی و معرفی نرم افزار
با کمک ابزار های NeoBook میتوانید به آسانی و تنها با کشیدن و آموزش استفاده از لباس مرد
احداث یک واحد تولید و پرورش قارچ دکمه ای
برای کشیدن نقشه شما باید به نکات آموزش تولید و پرورش چند گونه از قارچ های کشت مرد پشمالو
ویژگیهای معلم در قرن 21
تکنولوژی آموزشی برای آموزش مرد اول به خاطر ریا و رخ کشیدن خود و خودنمایی باشد
کم رویی ارثی نیست
آموزش مجازي. یاد علل جسمی ( به رخ کشیدن ضعف ها ، نارسایی ها به خصوص نقص جسمانی و عیوب بدنی
بوکوحرام
آنان هر گونه آموزش ابتدا باعث کشیدن حصاری به تارهای مرد عنکبوتی هی می افتد
برچسب :
آموزش کشیدن مرد عنکبوتی