مقدمه :
بطور کل هر طرحی براساس نظامی از اندازه ها و اندازه گذاری ارائه میگردد . در این رابطه هماهنگی و همخوانی اندازه ها در طراحی و تولید و در پیوندهای اجزا دارای اهمیت بسیار می باشد . اندازه های هماهنگ ساز که عبارتند از مقدار فضایی که توسط یک جزء ساختمانی یا قسمتی از آن به هنگام اتصال با دیگر اجزاء و قطعات اشغال میگردد و شامل رواداریهای مربطوه نیز می باشد ، در تولید به روشهای صنعتی نقشی تعیین کننده دارد. بیشترین کاربرد سیستم های تولید ساختمان که براساس اصول هماهنگی مدولار عمل می کنند، در انبوه سازی هاست . انبوه سازی ممکن است با استفاده از روشهای متداول، صنعتی، نیمه صنعتی ، پیش ساخته و یا ترکیبی از آنها باشد . در سیستم مدولار، تنوعی از اندازه ها از ترکیب تعداد محدودی اندازه پایهبه دست می آیند . این اندازه ها را می توان در طراحی و تولید ساختمان واجزای آن یا در طراحی فضاهای ساختمان ، لوازم و بسیاری موارد دیگر بکار برد. در این بحث ، موضوع انتخاب اندازه و اندازه گذاری فضاها و لوازم در واحدهای مسکونی متعارف شهری با استفاده از اصل انطباق شبکه های مدولار و با توجه به استانداردها و ضوابط ابعادی مدولار مد نظر است.
با توجه به اهمیتی که سیستم های هماهنگ کننده ابعادی در طراحی ، تولید ، نصب و اجرای ساختمان و اجزای آن بویژه ، در تولید به روشهای صنعتی و در انبوه سازی ها دارند ، تحقیقات درباره سیستم های هماهنگ کننده ابعادی می بایست با توجه به وضعیت موجود و علوم و فنون جدید به گونه ای پایدار ادامه یافته و در بازنگریهای اطلاعات آن به روز نگهداشته شود . به طوری که کارایی سیستم روندی صعودی را حفظ نماید . پژوهشها نشان می دهند که سیستم اندازه های مدولار و مجموعه موضوعات وابسته به آن ، همچین عوامل متعارف تاثیر گذار روی انتخاب اندازه و اندازه گذاری ها ، از جنبه های گونان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته اند . مباحثی مانند :
1. ویژگیهای اعداد و ارقام
2. اندازه های بدن انسان و دانش مهندسی انشان و حرکت
3. اندازه های لوازم زندگی
4. استفاده عملی از سیستم ، اندازه های هماهنگ ساز
در شکل گیری سیستم اندازه ها و اصول و مبانی کار نقش مهمی دارند.
مجموعه این عوامل با هدف تامین هر چه بیشتر شرایط مناسب برای آسایش انسان به خصوص در طراحی معماری است. از این رو درسیتم اندازه های مدولار پیشنهادی برای طراحی فضاهای مسکونی متعارف برای ایران، استفاده از اندازه های بدن انسان به عنوان عاملی تعیین کننده همراه با مطالعات ریاضی اعداد برای انتخاب اندازه و ارائه تنوعی از اندازه ها ، جهت برقراری اولین شرایط آسایش از نظر جسمی – ابعادی برای استفاده کنندگان مطرح می باشد و از سوی دیگر موجب افزایش دقت ، سرعت ، سهولت در اجرا و استفاده بهینه از سرمایه می گردد.
سیستم های هماهنگ کننده ابعادی با استفاده از اصولی مشخص، موجب برقراری نوعی هماهنگی و همخوانی بین اندازه ها در طراحی می گردند. این امر در تولید و پیوند بین اجزای یک مجموعه بازتابی گسترده دارد . برخورداری و به کارگیری اندازه های هماهنگ ساز و مدولار که مقدار فضای لازم برای یک جزء و اتصالات را مشخص می سازد ، برای طراح و تولید کننده این اطمینان را فراهم می سازد که اجزای به کار رفته در طرح ، هنگام نصب و اجزا بیشترین همخوانی را یکدیگر داشته و نیاز به اصلاح اندازه های آنها در ترکیب و پیوند با یکدیگر به حداقل میزان کاهش می یابد . هماهنگی اندازه ها ، طراحی واحدهای مسکونی و فضاهای آن و طراحی لوازم زندگی و چیدمان آنها نیز کاربرد بسیار دارد .
اولین شرایط آسایش انسان از نظر جسمی در سیستم مدولار پیشنهادی برای طراحی معماری فضاهای مسکونی و لوازم و تجهیزات ، با اندازه های بدن انسان ایرانی بویژه سه اندازه قد، پهنا و ضخامت است. بنابراین سایر اندازه های مدولار که برای تهیه نقشه به کار می روند و مضارب یا کسرهایی از این مدول طراحی معماری می باشند نیز با این اندازه های آنتروپومتریک و آرگونومیک هماهنگی خواهند داشت . با در نظر گرفتن نوع فعالیت و اضافه نمودن فاصله های دسترس و حریم ها که هر کدام به نوبه خود از اندازه های بدن انسان (درحالت حرکت و سکون ) بدست می آیند ، اندازه های مدولار پیشنهادی برای طراحی معماری فضاها و لوازم در واحدهای مسکونی به دست می آید . در سیستم مدولار برای راحتی و سهولت استفاده از ارقام و اعداد، سعی شده تا جایی که ممکن است این اعداد را متناسب با رشته های عددی منتخب در این سیستم ، گرد کرده و رقمهای اعشاری نیز با کسرهای مدول پایه هماهنگ گردند.
استفاده از این مجموعه اطلاعات ، بخصوص در طراحی برای شرایط خاص و براساس حداقل ها ، بسیار حائز اهمیت بوده ورسیدن به هدف اصلی معماری، یعنی طراحی ساختمان برای تامین آسایش انسان را سهل تر می نماید.
بازتاب ملزومات و مجموعه عوامل موثر بر شکل گیری فضاها
برای طراحی فضاها ، مراحل گوناگونی وجود دارند که یکی به دنبال دیگری و در جهت تکمیل یکدیگر و رسیدن به شرایط مناسب برای طرح ، اجرای می گردند . در طراحی فضاها و برای انتخاب اندازه ها، در نظر گرفتن ارتباط موضوع با نیازهای ابعادی فیزیکی ، جسمی ، روحی ، و فیزیولوژیکی افراد استفاده کننده ، نوع فعالیت ، فاصله های دسترسی و اطمینان و افزودن حریم ها به آنها برای ایجاد شرایطی که در آن ایمنی جسمی بیشتری برای افراد وجود داشته باشد، ضروری است. در این راه ، مطالعه شکل و اندازه، موقعیت و عملکرد ، با ویژگیهای کمی و کیفی فضاها می بایست در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار بگیرند. همچنین مطالعه پیشینه طراحی و معماری با هدف تامین آسایش برای انسان ، شناخت تعاریف و عملکردها (برای فضاها و اتاقها) و ارتباط بین انسان و تجهیزات زندگیش ، دستیابی به نتایج دلخواه را سهل تر می نماید . اگر از بین انواع ساختمان ، مورد ساختمان های مسکونی را در نظر بگیریم . با توجه به نوع مسکن می توان مطالعاتی را جهت مرتفع نمودن پیچیدگی های طراحی و به منظور مشخص نمودن هویت فضاها ، فعالیتها و نیازها ، لوازم و اثاث، همچنین فواصل لازم ، انجام داد .
اکنون با توجه به اینکه بخشی از عوامل موثر در طراحی مسکن بیان شده اند لذا، پس از مشخص نمودن محیط مورد نظر و تعیین نوع مسکونی بودن آن (خانه های مجزا، آپارتمانها ، مجتمع های مسکونی، خوابگاهها، خانه های متحرک، خانه های ویژه و غیره) می بایست تعیین نوع فضاهای آن ، تعداد و وسعت هر یک در ناحیه ها و موقعیت قرارگیری آنها نسبت به یکدیگر در پیوندها و اتصالها بررسی شود . در این مرحله می توان موضوعات مطرح را با جزئیات بیشتر بیان کرد. دسته بندی فضاها و اتاقها بسته به نوع آنها دارد. به این ترتیب که فضای مورد نظر، جزو فضاهای جمعی ، خدماتی یا اختصاصی است و یا به فعالیتهای ویژه اختصاص دارد. همچنین چه نوع تجهیزاتی در آن وجود خواهند داشت . در مورد فضاهای مسکونی ، شناخت این امر که ا تاق یا فضای مورد نظر به چه نوع فعالیتی اختصاص دارد بسیار مهم است . علاوه برا مکان تعیین حداقل اثاثیه ثابت و متحرک می توان با بررسی فعالیتهایی که امکان امجام دادن آنها در یک فضا، به طور موازی و یا به شکل هم ز مان وجود دارد ، نسبت به ادغام ، مناسب سازی و برقراری تناسبهای جدید و هماهنگ کردن تمامی یا قسمتی از عملکرد آنها با یکدیگر اقدام نمود . به این ترتیب ، اتاقها و فضاهای چند منظوره برای امکان ادامه زندگی و فعالیتها در کنار هم طراحی می شوند .
تاثیر نوع استفاده از فضا و وسایل در طراحی
تغییر نوع استفاده از فضا(تغییرکاربری آن) موجب عوض شدن دسته بندی که در آن قرار دارند ، میگردد. در سیستم اندازه های هماهنگ ساز، این امر بسیار حائز اهمیت است. زیرا در صورت استفاده از از اثاث و تجهیزات که شبکه طراحی آنها ، حداقل در یک از سطوح شبکه طراحی فضای مورد نظر منطبق باشد. این تجهیزات می بایست برای عملکرد و انجام فعالیت پیش بینی شده برای آن فضا تعریف و طراحی شده باشند. هنگام انتقال این تجهیزات و اثاث به قسمتی دیگر از واحد مسکونی در حقیقت عملکرد آن فضا یا تعریف آن فضا به فضای دیگر منتقل می گردد. بنابراین اثاثیه و تجهیزات نیز، نوع فضا را مشخص می کنند. این امر، مسئولیت معمار و طراحی در قبال طرحی که ارائه می دهند (بویژه در طراحی مدولار) بیشتر می سازد. در یک سیستم مدولار بهتر است، علاوه بر مشخص کردن اثاثیه، اندازه های آنها نیز تعیین گردند. در هر مرحله، اگر نیاز به قواین اصلاحی نسبت به ضوابط ابعادی پایه پیشنهاد شده باشد ، این امر بایستی توسط پژوهش های مضاعف که شرایط ویژه را برای بعضی وضعیت ها یا نگرشهای دیگر در جهت تامین نیازها و شرایط متفاوت آسایش انسان روشن می سازد ، انجام گردد.
|