کوبیسم :

کوبیسم :

    همان زمان که سزان ضابطه یا هدف هنری خویش را در گفته زیر خلاصه کرد، باید همه مشهودات را با واسطه حجمهای هندسی منتظم چون استوانه، کره، مخروط به تصویر در آورد، و . . . زمینه برای ظهور شیوه حجمگری یا کوبیسم آماده شد و به همین دلیل است که سزان به حق پدر مکتب کوبیسم خوانده می شود.                   

    مکتب کوبیسم و یا به معنای لغوی آن مکعب گری در سال 1907 با اجرای و نمایش تابلو دوشیزگان آوینیون توسط پیکاسو پایه گذاری ش، گرچه آن تابلو به دید مردم نابه هنجار می نمود و هم از نظر پیکاسو کاری ناتمام از نظر هنری.                 

   با پا به عرصه گذاشتن مکتب کوبیسم، ضوابط دیرینه هنرهای نقاشی و پیکره تراشی از پایۀ و بن دگرگون شد، و ابتکار و اهتمام بزرگترین هنرمندان زمان را  به  خود موقوف ساخت، کوبیسم در قیاس با دیگر جنبش های هنری پیش از خود، گسست مثبت تری از  اصول و شیوه رنسانس  محسوب می شود،  کوبیسم  از یک سو به هنر  پیش از یونان چشم دارد و از سوی دیگر به آینده و راه پیش رو هنری.   باید گفت آنچه کوبیسم را از مکتبهای دیرین متمایز می دارد این است که کوبیسم هنر تقلیدگری نیست، بلکه هنری است ادراکی که می تواند تا مرحله آفرینش تعالی یابد.  

   

  آرکیپنکو پیکره ساز روسی در باره تاثیر کوبیسم بر مجسمه سازی و معماری این چنین می گوید : کوبیسم حجمهای محدب و مقعر را به ترکیب هنری در آورد، و فضاهای پر و خالی را چون عنصری کمالبخش بر آنها افزود. تجزیه هر شکل به اجزاء سازنده اش از اهدافی بود که کوبیسم به آن دست یافت.

   

   کوبیسم به سه دوره تقسیم می شود دوره اول که به کوبیسم اولیۀمعروف است به تابلوهایی گفته می شود که بین سالهای 1905 تا 1908 کشیده شده اند، مرحله دوم آن که به کوبیسم تحلیلی معروف است، تاکید بیشتری به فرایند جستجوی بصری دارد، هنرمندان سعی می کردند تا مجموعه ای از نقاط دید و پرسپکتیوهای مختلف را در اثر خود ارائه کنند در در این آثار توجه به رنگ یا تقریباً نادیده انگاشته می شد و یا شدیداً به چند مایه رنگ آبی، خاکستری، یا قهواه ای روشن که هماهنگ با سنگینی     حجم های موجود در نقاشی است محدود می شدند.                                        

    دوره سوم کوبیسم که به کوبیسم ترکیبیخوانده می شود، رنگ واپس می نشیند و هنرمند با کلاژ کلمات حروف وبافت های نامقبول سطح تابلو را پر می کند. معمولاً از سطوح واقعی همچون کارتن، کاغذ دیواری یا روزنامه در سطح کار نقاشی استفاده می شود.

  در مجموع کوبیسم جنبشی در نقاشی و مجسمه سازی بود که بعدها نیز در معماری تاثیر گذاری خود را به نمایش گذاشت. از کوبیسم به عنوان یکی از نقاط ثقل مهم در هنر غرب یاد می شود، و آن را از ابداعات پیکاسو و براک می نامند.                       

  تاثیر گزاری کوبیسم و سه دورۀ آن، در معماری منجر به پدید آمدن سبکهایی همچون دیکانستراکشن، فولدینگ و پیدایش کیهانی شد، که به آنها خواهیم پرداخت.

  

    همان طور که گفته شد نقاشی تجربه خود را در به کارگیری احجام با مکتب کوبیسم آغاز کرد و  آن را با سه مرحله (کوبیسم اولیه، کوبیسم تحلیلی، کوبیسم ترکیبی) به کمال و تکامل رساند، معماری نیز در سال 1982 و با مکتب دیکانستراکشن رویکردی نو به حجم را در طرح آغاز کرد. معماری نیز با سه نگاه و مکتب که مکمل یکدیگر نیز بودند شروع به مطالعه احجام نمود که به ترتیب عبارتند از: دیکانستراکشن، فولدینگ و پیدایش کیهانی (ساختارشکنی) 

معماری دیکانستراکشن :

    دیکانستراکشن در فارسی به ساختار زدایی، شالوده شکنی، واسازی بنیان افکنی، ساختار شکنی و بن فکنی ترجمه شده است. شاید این کثرت اسامی به این دلیل باشد که دیکانستراکشن یک نگرش چندوجهی و چند معنایی به دال و مدلول و هر نوع متنی دارد.

  مکتب فکری دیکانستراکشن توسط ژاک دریدا پایه گذاری شد، دریدا با ساختارگراها مخالفت کرد وی معتقد است وقتی ما دنبال ساختارها هستیم، از متغیرها غافل می شویم، فرهنگ و شیوه قومی هر لحظه تغییر می کنند، پس روش ساختارگراها نمی تواند درست باشد. از نظر ژاک دریدا فلسفه غرب دچار نوعی ورشکستگی است و در حال حاظر پویایی خودش را از دست داده است.

  به طور کلی دیکانستراکشن نوعی وارسی یک متن و استخراج تفسیرهای پنهان و آشکار از بطن متن است، این تفسیرها می تواند با یکدیگر و حتی با منظور و نظر پدید آورنده متن، متناقض و متفاوت باشد. به همین دلیل در دیکانستراکشن آنچه خواننده مشاهده و استنباط می کند واجد اهمیت است، خواننده منظور و معنی متن را مشخص می کند و نه نویسنده.

                                                                             

    برای رسیدن به شرایط فوق باید قوانین گذشته معماری را بر هم زد، می توان گفت که اولین وجه تشابه کوبیسم و این نوع از معماری جدا شدن از تفکرات گذشته و پایه ریزی دوباره فلسفه هنری می باشد.                                                            

    معماری دیکانستراکشن به عنوان یک سبک فراگیر و جهانی عمر نسبتاً کوتاهی داشت و از حدود یک دهه فراتر نرفت، ولی تاثیر شگرف و بنیادین بر شیوه طراحی و نوع بازنمایی معنی و تفسیر در حوزۀ معماری داشت، این سبک به عنوان پیش زمینه رویکردهای متعاقب آن همچون معماری فولدینگ و معماری پیدایش کیهانی بود.      

    در معماری، اشکال و طرح های مختلف دیکانستراکشن مدت یک بیش از یک دهه است که در دانشگاههای معماری و خصوصاً در پروژه های دانشجویی معماری ایران ارائه شده است، چند نمونه از ساختمان ها به این سبک نیز در تهران اجرا شده، ولی این که طرح این ساختمان ها در پی پاسخ به چه مسائلی بوده، سوالی می باشد که هنوز  بی پاسخ می باشد.                                             




مطالب مشابه :


سبک های هنری و معماری

وبلاگ معماری ایرانی - سبک های هنری و در سبک کوبیسم سعی می شود تمام جنبه های قابل رؤیت و




سبک امپرسیونیسم

معماری. اگر و پیکاسو به سوی کوبیسم گرایش یافتند و یا های هنری موجود در آن سبک‌ها را در




کوبیسم :

ساخت، کوبیسم در قیاس با در حوزۀ معماری داشت، این سبک به در معماری، اشکال




سبک ها و مکتب ها(معرفی سبک های هنری)

اما در معماری است که هردو سبک در علاقه بسیاری از نقاشان برجسته ی سبک کوبیسم ، به




سبک کوبیسم

ارشد مهندسی معماری و هنرآموز درس سبک کوبیسم. در این سبک تاکید بیشتر بر




آشنایی با سبک های هنری

معماری - آشنایی با سبک های و آغازگر اصلی جنبش مدرنیسم در هنر است. واژه کوبیسم از ریشه Cube به




سبک های معماری

سبکی پیچیده ورسمی در معماری که از مشخصه های آن می کوبیسم و دادا, سبک سورئالیسم بر




معماری فتوریسم

اعلام داشت که باید در معماری استفاده از تمام قدرت کوبیسم در یک سبک های معماری.




سبک دیکانستراکشن در معماری ایرانی

مبانی فکری نهضت کوبیسم در دوره بلوغ خود با معماری در این سبک تا مرز




برچسب :