شاخصها و معیارهای انتخاب درست

در آتیه ای نه چندان دور انتخاباتی مهمی در پیش است که در صورت انتخاب افرادی کارشناس و کاردان ،هر فرد می تواند آینده ای روشن را برای خود و دیگر شهروندان در مدیریت شهری متصور باشد.انسان برای برگزیدن و انتخاب نمودن معیارهای درونی خود را ملاک قرار داده و نزدیک ترین گزینه را به خواست قلبی خود انتخاب می نماید و دانایی هر چه بیشتر شود، انتخاب ها نیز صحیح تر خواهد شد.سلایق وعلایق مختلفی برای یک انتخاب میتواند وجود داشته باشد از انتخاب کوچکترین شی ومورد گرفته تا بزرگترین وتاثیر گذارترین آن که بسته به نوع نیازمان در زندگی میتواند متفاوت باشد دراین بین سلیقه ونوع نگرشهر فردی نسبت به آن میتواند متفاوت باشد در شرایط عادی و روزمره که جنبه مادی و تزئینی داردهرکسی سلیقه و مزاج مربوط به خود را دارد و میتواند گزینش هرفردی در هر انتخابی متفاوت ومتناسب با ایده مورد نیاز فردی باشد،اما در انتخابهایی که جنبه ملی وسرنوشت ساز دارد ومیتواند زندگی وآینده شهر،استان وکشورمان را تحت تاثیر قراردهد اوضاع تفاوت میکند وممکن است یک اشتباه نادرست و غلط منجر به پشیمانی وبروز پیامدها ی سنگینی برای فرد وجامعه تحمیل نمایدچه بسا تاکنون نیزشهروندانمان خسارتهای مادی و معنوی زیادی را به دلیل همین اشتباهات در دوره های مختلف پرداخت نموده اند.پس چه باید بکنیم تا مجددا دچار اینگونه مخاطرات و تضررها نباشیم و با یک انتخاب درست ودقیق و موشکافانه به این تکرار مکررات پایان دهیم چه کسی را چگونه وبا چه معیارهایی باید انتخاب کنیم چه شاخصهایی را باید مدنظر قرار دهیم تا یک انتخاب منطقی و موثق انجام دهیم و به انتخاب سنتی و غیرمسئولانه پایان دهیم.
شاخصها ومعیارهای مختلفی برای انتخاب وجود دارد که ممکن است از دید هر فرد وصاحبنظری دارای دلایل منطقی وموجهی باشد شاخصهایی که هرکدام آن برای یک انتخاب درست لازم وضروری است وممکن است در هرکاندیدایی وجود داشته باشد
اما باید به این نکته توجه داشته باشیم هرشهر ودیاری که درآن زندگی میکنیم ممکن است نیازمند شاخصها و چالشهای متفاوتی باشد و هرچند کاندیدیی دارای جنبه های مثبت و گوناگونی باشد اما مرتبط با نیاز آن شهر ؛استان وجامعه نباشد و نتواند نیازهای مربوط به ان جامعه را برطرف سازد ممکن است یک کاندیدایی در حیطه شغلی و مدیریتی خود بسیار فعال و موفق باشد و نیاز آن اداره یا سازمان را بتواند به شکل قابل توجهی برآورده سازد اما نتواند در حوزه نمایندگی و مشکلات مربوط به آن حوزه انتخابیه تاثیر گذارباشد و موفقیتی حاصل نماید پس به این نتیجه میرسیم که وظیفه دشوار وخطیری را بردوش داریم که نسبت به آن باید مسئولانه وبا توجه بیشتری بپردازیم و مرااقب استدلال‌های نادرست دیگران باشیم. در اینکه معیارهایی همچون تقوا و تعهد، توان مدیریت کلان، تحلیل صحیح از وضعیت جامعه و … لازم است، بحثی نیست، بلکه بحث بر سر اولویت و ماهیت اینها و از آن مهمتر بحث بر سر اموری است که واقعا اولویت ندارد یا اشتباه فهمیده می‌‌‌‌‌‌شود. در تشخیص مفهوم «مدیر و مدبر» باید بیشتر دقت شود. اگرچه سابقه مدیریت اجرایی می‌تواند علامتی برای شناخت مدیر و مدبر بودن یک نفر قلمداد شود، اما تنها علامت نیست، بلکه مجموع سوابق یک فرد و تدبیرهایی که در مسئولیت‌های قبلی خود داشته نیز تا حدود زیادی می‌تواند میزان مدیر و مدبر بودن وی را نشان دهد؛ و یادمان باشد که ملاک موفقیت در مدیریت را «کار راه‌اندازی به هر نحو ممکن» ندانیم.ممکن است کاندیدایی در زمینه فرهنگی روابط و تخصص بالایی داشته باشد کاندیدای دیگری در حوزه مدیریت ویا فرهنگ تخصص بالایی داشته باشد و کاندیدایی دیگر در حوزه اجتماعی و اقتصادی و... اما متکی بودن به یکی ازاین مولفه ها واضح است که نمیتواند نیازها و اولویت های سایر حوزه ها را برآورده کند شاید این سوال پیش بیاید پس بااین حساب کدام کاندید را باید مد نظر قرار داد و آیا ممکن است یک کاندیدایی همه این مولفه ها و شاخصها را به تنهایی در اختیار داشته باشد وقتی همه این ویژگی‌ها در یک نفر جمع نیست و در مقام اولویت‌گذاری هستیم،داشتن یکی ازاین تخصصها تا چه اندازه اولویت دارد. درچنین شرایطی است برای اینکه به سولات مطرح شده برسیم و انتخاب درستی داشته باشیم این تفکر رامیطلبد که نیازها و مشکلات خود را اولویت بندی کنیم و چالشهایی را که از الویت بیشتری برخوردار است و نیازمند رسیدگی ضروری و اقدام عملی است بپردازیم ببینیم در کدام حوزه ها ضعف ومشکل داریم و چه چیزهایی برای پیشرفت منطقه لازم و ضروری است در چه حوزه هایی دچار فقر و کمبود هستیم وبه چه شاخصهایی نیازمندیم کدام یک از کاندیداها میتوانند در حوزه هایی که دارای کمبود و ضعف هستیم مثمر ثمر باشد شکی نیست که یکی از بزرگترین نیاز های منطقه وشهر ما نبود امکانات کافی زیرساختهای لازم برای توسعه نبود سرمایه گذاریهای لازم با وجود پتانسیل بالا و غنی در این زمینه و بیکاری وحوزه مدیریت کشاورزی با وجود مرغوبترین زمینهای کشاورزی و وجود دو شرکت عظیم در سطح بین المللی از جمله بزرگترین ضعفهای مدیریتی منطقه ما در حال حاضر میباشد که نیازمند مدیریتی قوی وکارآمد در این زمینه ها میباشد.
البته راه دیگر شناسایی چنین کاندیداهایی ارائه برنامه‌ها و توجه به دغدغه‌های کلان وی در سخنانش است. کسی که وقتی سخن از فرهنگ به میان می‌آید فقط سراغ مولفه‌های اقتصادی می‌رود، معلوم است که چه درکی از فرهنگ دارد و کسی که در عرصه مشکلات سیاسی، فقط بر مولفه جناهی وحزبی اصرار می‌ورزد، و سخنی از مسئولیت به میان نمی‌آورد، مشخص است که منطقه را به کدام سمت وسو سوق خواهد داد؛ ولو اینکه در برنامه‌های رسمی‌اش چیز دیگری اعلام کند.
بعضی ها ملاک انتخاب را به تبعیت از افراد خانواده بزرگترها گروهها و صاحب منصبان و صاحب نظرانی که هیچ تجربه وتخصصی در این زمینه ندارند موکول میکنند و معیار انتخاب خود قرار میدهند (یعنی همان روشهای سنتی)که ممکن است اطنلاعات هریک از این افراد در مورد کاندیدای مورد نظر اشتباه و غرض ورزانه واز روی تعصب و وابستگی باشد پس نمیتوان گفت صرف اعتماد به افراد مورد اعتماد ما می تواند ما را به نتیجه ی صحیح برساند و در مسیر درست قرار دهد.
آخرین نکته‌ای که هشدارش در مقام تصمیم‌گیری ضرورت دارد، این است که «نمی‌دانم‌»های خود را بخوبی بشناسیم و «می‌دانم» به جای آن نگذاریم. در مورد برخی از نامزدها برخی از نکات را نمی‌دانیم، اما فراوان دیده می‌شود که عده‌ای ندیدن موارد خلاف را دلیل بر دارا بودن آن مولفه قلمداد می‌کنند؛ و عده دیگر، ندانستن خود را دلیل بر عدم آن مولفه در شخص مورد نظر. مثلا ممکن است شخصی به دلیل موقعیتهای قبلی خود، وضعیتی داشته که مدیریتش محل بحث است، عده‌ای همان ابهام را دلیل بر توان مدیریتی وی قلمداد می‌کنند، و عده‌ای از همان ابهام عدم توان مدیریتی وی را نتیجه می‌گیرند؛ که هر دو نارواست. در این گونه موارد که نسبت به مولفه مورد نظر تردید داریم، مهمترین کار این است که نقش آن مولفه را در میان اولویت‌های خود شناسایی کنیم، سپس یکبار در میان نامزدهایی که اولویت اجمالی آنها معلوم شده، یکبار با فرض عدم آن مولفه و یکبار با فرض وجود آن مولفه وضعیت را تحلیل کنیم و دو وضعیت را با هم مقایسه کنیم و ببینیم ضرر کدام کمتر است و در نهایت با فرض عدم علم خود، به قضاوت برسیم.
مقام معظم رهبری درباره ضرورت مسئولیت پذیری در انتخاب افراد اصلح میفرمایند: ملت بايد تلاش خود را بكند، بايد زحمت بكشد و دنبال اصلح بگردد. من مكرّر عرض كرده ‏ام كه مسئله، مسأله‏ ى دين و خدا و اداى تكليف است. همچنان كه اصل انتخابات يك تكليف الهى است، انتخاب اصلح هم يك تكليف الهى است. قبلًا هم گفتيم كه تفاضل و لو كم باشد، در اين قضيه بسيار است. بايد بگرديد، بين خودتان و خدا حجّت پيدا كنيد؛ يعنى بتوانيد از راهى برويد كه اگر خداى متعال پرسيد شما به چه دليل به اين فرد رأى داديد، بتوانيد بگوييد به اين دليل. بين خودتان و خدا، دليل و حجّتى فراهم كنيد و بعد با خيال راحت برويد رأى بدهيد. مردم بايد اين كار را بكنند و ما هم از خدا مى‏خواهيم و دعا و آرزو مى‏كنيم كه خداى متعال دلهاى مردم را به سمت نامزد اصلح آنكه واقعاً صلاحيتش بيشتر است هدايت كند.

رضاامیرپور

شاخصها و معیارهای انتخاب درست

مطالب مشابه :

پارس آباد شهر بی درو پیکر

حبیب برومنددرویــکیـپدیا(دانشنامه آزاد)

شعری که بغض رهبر را برانگیخت...

تنظیمات اینترنت و MMS گوشی های اندرویدی

شاخصها و معیارهای انتخاب درست

مؤلفه های اقتدار اقتصادی