پاسخی به نامه علی مطهری به استاد پناهیان

در پاسخ به نامه مغرورانه، اهانت آمیز و سرتاسر مغالطه علی مطهری به استاد پناهیان.

متذکر می شوم که این متن قصد دارد کمی از ادبیات علی مطهری را چاشنی خود بکند تا هم قلب دوستان را شاد کند هم کام دشمنان را تلخ نماید. قصد ما اهانت نیست. هدف پاسخ به سخنان غلط یا بعضاً غلط اندر غلط و بعضاً مغالطه آمیز این فرد هتاک است. باز متذکر می شوم، هر چند او یک دشمن نیست اما دوست نیز نیست. حرف او و سخنان او فقط دشمن شاد کن است . بخشی از پاسخ را در این مطلب خواهید خواند.

کاش این آدم ذره ای احترام استاد پناهیان را نگاه می داشت. در حالی که استاد پناهیان عمری را به تبلیغ اسلام پرداخته است و فایده امثال استاد پناهیان چه بسا کمتر از مراجع نباشد. همان طور که استاد جوادی آملی خود در یک سخنرانی به این نکته اشاره نمودند که چه بسا یک خطیب اثر کارش بیشتر از مرجع باشد. به نظر من استاد پناهیان اشتباه کرد برای چنین کسی نامه نوشت. این آدم (علی مطهری) هتاک است. حداقل زیاد اتفاق فتاده که به دیگران اهانت کرده باشد. ابایی از توهین به تقریباً هیچ کس را ندارد. احترام تقریباً هیچ کس را نگاه نمی دارد. ضمناً حرف هایش نیز اکثراً مغالطه است. کسی که با سهمیه پدر دکتر شده باشد همین می شود.

تا آنجایی که من می دانم حضرت علی (ع) در مورد دزدیده شدن زره خود از یک یهودی به دادگاه شکایت برد و امام (ع) شاکی بود نه متهم. و الا کل خوارج و افراد معاویه از امام علی شاکی بودند و بر اساس منطق علی مطهری، امام (ع) باید هر روز در دادگاه محاکمه می شد!!

گیرم که انتقاد از ولی فقیه آزاد گشت (که هست، و الا همین علی مطهری و زیباکلام و حسین و علایی و افروغ و علیمحمد دستغیب و ... باید در زندان بودند یا اعدام می شدند!) گیرم که یک نفر به امام معصوم (ع) توهین کرد و گفت تو کافری. آیا کار آن دشمن امام (ع) درست است؟ اصلا همین نسبت دادن کفر به دیگران از نظر شرع اسلام حکمش چیست؟ آیا اهانت به علما و حتی هر شخص دیگری حلال گشته است؟ البته بجر عالمان بزرگی چون علی مطهری، هاشمی، حسین علایی، افروغ، برخی از نمایندگان مجلس که مزدور دانشگاه آزاد هستند و علی لاریجانی و ... . اهانت که نه فقط انتقاد به اینها جرم است و روزنامه و هفته نامه منتقد باید تعطیل شود، خود فرد را نیز به زندان بیندازند و مثل علی مطهری ها، هزاران توهین به آنها بکنند و آنها را اراذل و اوباش و کوچکف و کرکس خطاب کنند.

آیا در قرآن نیامده است که صدای خود را پیش پیامبر (ص) بلند نکنید؟ بلی آقای مطهری، شما دچار مغالطه شده اید. توهین کردن به امام معصوم (ع) و ولایت فقیه و هر کس دیگر کار اشتباهیست و گناه است. آیا اگر کسی از قصاص یکی قاتل بگذرد به معنای آزادی یا حلال بودن قتل است؟ درست نیست کسی جلوی رهبری صدایش را بلند کند. درست نیست رهبری تضعیف شود. نمی گویم نمی توان انتقاد کرد. نمی گویم باید مثلا فرد هتاک یا منتقد یا بی ادب را به زندان انداخت یا کتک زد (البته در قانون اهانت به هر کس و از جمله مقامات نظام جرم است). نمی گوییم کسی که احساس می کند به او ظلمی شده فریاد بر نیاورد. نمی گویم که مثل شما روزنامه و هفته نامه اش را ببندند و به خاطر انتقاد به رئیس مجلس مقاله نویسش را نیز بازداشت کنند. فقط می گوییم این کارها درست نیست و اشتباه است و ولایت فقیه و مرجع تقلید و رهبری احترام دارد. مشکل در مورد سوال پرسیدن یک جوان در مورد ولایت فقیه نیست. حتی مشکل در مورد فریاد یک فرد عادی در محل سخنرانی رهبری نیست. بارها دیده ایم که خود رهبری چقدر بزرگوارانه برخورد نموده است در حالی که آن فرد هتاک در آن مجلس حق دیگران را نیز ضایع کرده است. مشکل در مورد انتقاد به سیاست های نظام نیست. مشکل در ضدیت و براندازی و تهمت زدن ها  و فراخوان جنگ با نظام است. خود امام خمینی (ره) نیز با چنین افرادی برخورد نمود. و یادمان نرود فرق است بین یک فریاد یک نفر در یک جمع چند صد نفری در مقابل امام معصوم (ع) یا ولی فقیه، با منتشر کردن ده ها نامه ی ضد انقلابی در ضدیت با ولایت فقیه و سرتاسر اهانت و تمسخر و افترا در شبکه اینترنت و ماهواره ها که تمام کفار نیز از آن سوء استفاده می کنند. اما شما که مدافع فردی شدید که به رهبری اهانت کرد چرا اجازه نمی دهید خود مردم به این افراد انتقاد کنند؟ چرا به آنها اهانت می کنید؟ آیا انتقاد و اهانت به ولی فقیه آزاد است اما انتقاد به اهانت کننده جرم است؟ مردم حق دارند در مقابل منزل یک سردار که سال ها ریاست کرده و از بیت المال پول گرفته و مسئولیت های بزرگی نیز داشته و بر مردم ریاست کرده است حاضر شوند و علیه او شعار دهند. چه طور فریاد علیه رهبر و امام خوب است اما فریاد علیه یک سردار سپاه  آزاد نیست؟ چطور اعتراض دانشجویان به نمایندگان دانشگاه آزاد در مجلس جرم است اما فحاشی در داخل مجلس توسط یک نماینده مشکلی ندارد؟

اما پاسخ به بند 8: بلی بی بی سی، سخن امام خامنه ای را هم پوشش می دهد سخن علی مطهری را هم پوشش می دهد. با این تفاوت که سخن علی مطهری را تأیید می کند و سخن رهبری یا ولایت مداران را مسخره می کند و رد می کند. وقتی بی بی سی حرفی از علی مطهری را پخش می کند این حرف در سیاه نمایی و نشان دادن چهره بد از نظام است. و البته رسانه ای مانند بی بی سی این سخنان امثال علی مطهری را تأیید هم می کند. اما وقتی نشان می دهد گروهی مقابل خانه علایی جمع شده اند می خواهد بگوید این افراد بسیجی هستند و خشونت طلبند و بر خلاف علی مطهری آنها را تقبیح می کند. این تفاوت بین حرف دشمن شاد کن مطهری و عمل دشمن عصبانی کن است. آقای علی مطهری، برخی حرف های خصوصی و خانوادگی را نباید جار زد. اما من احساس می کنم شما بسیار هم خوشحال می شوید که حرف های شما را از رسانه های خارجی پخش کنند. احساس می کنم شما دنبال شهرت بیشتر هستید. فقط احساس می کنم. 

در مورد بند 11: خود رهبری فرمود مسائل مربوط به کوی و کهریزک (محاکمه مجرمان و متهمان) رسانه ای نشود. منظور جریان محاکمه بود. یعنی لازم نیست این مسئله مدام بزرگ نمایی شود و تبدیل به اصل گردد که مورد سوء استفاده ضد انقلاب و دشمنان قرار گیرد تا با بزرگنمایی آن بخواهند اغتشاشات و جنایات خود را تحت الشعاع قرار دهند. اما علی مطهری شاید برای طرفدار پیدا کردن در میان فتنه گران همانند بی بی سی مدام این مسئله را در بوق و کرنا می کند در حالی که حتی پدر روح الامینی خودش مانند علی مطهری در بوق و کرنا نمی کند. این در حالی است که بالاترین مقام کشور خود بر محاکمه و مجازات عاملان جنایت کهریزک و تخلفات کوی تأکید دارند. حال چه لزومی دارد علی مطهری مدام بخواهد نام خود را همه جا مطرح کند. راستی هزاران جوان تحصیل کرده بی کار در این کشور هستند برای آنها چه کردید؟ چرا فقط به حاشیه های پرداختید؟ شما چه می فهمید مشکل بی کاری را. شما که از اول هر جا رفتید گفتند پسر مطهری است!! مثل اب خوردن شدید استاد و رئیس. حال آقای علی مطهری، شما که برای کارشکنی دو سه مأمور این قدر بر طبل می زنید برای ماه ها اغتشاش خیابانی و کشتن بسیجیان و ماه ها مبارزه برای بر اندازی نظام و زیر سوال بردن بیش از 24 میلیون رأی ملت و سوت و کف های عاشورا چه کردید؟ می دانستید خیلی از افرادی که مثلا در کوی آسیب دیدند همین به قول شما اراذل و اوباش ساندیس خور بودند، همین نماز خوان های بسیجی نه آن شلوغ کن ها؟

در ضمن اگر شما از تجمع عده ای (که هیچ ارتباطی با رهبری و نظام ندارند و به احتمال زیاد فقط اعضای یک هیئت بودند) در مقابل منزل علایی ناراحت هستید از تجمع های فراوان و آتش زدن های بسیار اغتشاش گران و تخریب گسترده اموال عمومی و اهانت های بی سابقه به ولایت فقیه و امام و روحانیت و رئیس جمهور منتخب مردم نیز ناراحت باشید. اگر امثال شما مدام از تجمع ده بیست نفر در مقابل منزل علایی حرف نزنند و آن را در بوق و کرنا نکنند آبروی نظام کمتر می رود زیرا آن ماجرا هیچ ارتباطی به نظام ندارد اما شما طوری رفتار می کنید که آن را به حکومت و دولت نسبت می دهید و رسانه های دشمن نیز از آن سوء استفاده می کنند و بر اساس منطق شما در تحلیل فتنه 88 باید هم شما و هم آن تجمع کنندگان را محاکمه کنند که آبروی نظام را می برید! ضمناً اگر از این ناراحت هستید که شعار دادن چند نفر در مقابل خانه حسین علایی برای نظام بد است بهتر است بدانید مطلب همین شخص در روزنامه "حکومتی" اطلاعات! به مراتب برای نظام بدتر بود و توهین آشکار به کل نظام و رهبری بود، چرا از آن ناراحت نمی شوید؟ شما که از اهانت به امام معصوم (ع) ناراحت نمی شوید و می گویید اشکالی ندارد چرا از شعار علیه یک فرد عادی مانند حسین علایی ناراحت می شوید؟ حسین علایی سال ها ریاست کرده است و باید پاسخ دهد نه این که خود مدعی باشد.

اینجا می خواهم با ادبیات خودتان سخنی بگویم. اگر دوستان خاله خرسه ی نادانی مثل شما نبودند که برای دفاع از ولایت فقیه فقط از ضد ولایت فقیه ها و اغتشاش گران و قاتلان و توهین کنندگان به ولایت فقیه و باند ثروت و قدرت دانشگاه آزاد دفاع می کنند دل ولایت خون نمی شد. اینجا بازهم هم باید گفت شما که از انتقاد به حسین علایی یا افروغ ناراحت می شوید چرا از انتقاد به ولایت فقیه ناراحت نمی شوید؟ چرا به خاطر آن فحش هایی که در خانه ملت دادید و آبروی مجلس جمهوری اسلامی را بردید عذرخواهی نمی کنید؟ دفاع از ولایت فقیه شما به این شکل است که بسیجیان را اراذل و اوباش می نامید؟ فرق شما با ضد انقلاب چیست؟ شما که هر دو یک حرف را می زنید.

بند 9: عجباً پس شهدا فقط در خلوت خود از ولایت حرف می زدند! خواهش می کنم بروید در این سایت ها سخنان و حرف های رزمنده ها را در جبهه بخونید و ببینید که چقدر از ولایت فقیه و امام حرف می زنند. آیا آنها ریاکاری می کردند یا پرونده داشتند؟ پس چون ریا می شود یا شما انسان را به پرونده داشتن متهم می کنید نباید از ولایت فقیه حرف زد؟ پس نباید نماز جماعت خواند نباید امر به معروف کرد نباید ظاهر مذهبی داشت که ریا می شود؟ پس تمام روحانیون که این همه در مورد خدا و پیامبر حرف می زنند لابد پرونده دارند و می خواهند خود را مطرح کنند؟ حالا من هم باید بگویم شما که خودتان این همه از منتقدان و مخالفان و بدگویان دفاع می کنید و همه می خواهید خود را مدافع سرسخت آزادی نشان دهید نکند پرونده ای پیش آنها دارید که نمی خواهید آنها فاش کنند؟ نکند می خواهید ریا کنید و خود را مدافع آزادی بیان و اعتدال نشان دهید؟

بند 12: در مورد ماجرای حمله عده ای به خانه منتظری(من نشنیده ام) مثلا پدر شما چه می کرد؟ مثلا جلوی آن هجوم شبانه به خانه منتظری را می گرفت؟ چگونه؟ در حالی که پدر شما به دست آدم هایی از جنس مسئولان دفتر همین منتظری شهید شد. اما تفاوت است بین ادبیات یک مقام ارشد نظام در یک بیانیه با یک فرد عادی. مثلا هاشمی شاه عربستان را خادم الحرمین می نامد آیا من نیز باید چنین کنم؟ نه. خواهشاً شما از ادب حرف نزنید. شما که در مجلس فحش دادید و گفتید خفه شو و بتمرگ. باور کنید دوست ندارم مدام از این اشتباه شما در فحاشی در مجلس سوء استفاده کنم. اما این را باید تکرار کرد تا زمانی که شما رسماً عذر خواهی نکنید. فحاشی شما در جاهای دیگر به احتمال زیاد نشان می دهد آن فحش دادنتان در مجلس نشان از روحیه هتاکانه شما دارد و اتفاقی نبوده است. منتظری اگر آیت الله العظمی هم باشد ابو موسی اشعری زمان بود (خدا از گناهان ما و او بگذرد). اصلا شما چرا خودتان مانند رهبری ادب را رعایت نمی کنید؟ مثلا همین حاج آقای پناهیان مورد اعتماد رهبری بوده و رهبری خود به منبر ایشان گوش می دهند این چه ادبیاتی است با ایشان دارید آقای مطهری؟

ضمناً شما که می گویید امام (ره) "آقای ریگان" می گفت چرا نمی گویید امام (ره) همین آمریکا (کل سران آمریکا از جمله ریگان) را به آن شیر تشبیه کرد که از ترس از خود چیزی صادر می کند!؟ و حتی در این مورد ایشان می فرمایند "من حیفم می آید که مثل بزنم به شیر". یا مگر امام نبود که آمریکا را شیطان بزرگ نامید؟ آیا باید بگوییم آقای شیطان بزرگ!؟ امام به بختیار مرتیکه می گوید، امام در ماجرای کشتار حجاج ایرانی به دست شاه عربستان، به آل سعود "آل سعود احمق" می گوید. آقا کجا بوده عزیزم!؟ اما اگر در جایی آقا (یعنی خانم نیست) گفت به معنای احترام نبوده است. زیرا شیطان احترام ندارد. جنایت کاری مثل آل سعود احترام ندارد. ضد ولایت فقیه احترام ندارد. جدای از این، خود امام (ره)، مننظری را "ساده لوح" خطاب می کند. پس از یک آقای ریگان گفتن امام سوء استفاده نکنید و ادب را رعایت کنید و جناب آقای کوچک زاده نماینده شریف مردم بگویید نه کوچکف روسی، نه خفو شو بتمرگ. بگویید آقایان بسیجی نه اراذل و اوباش ساندیس خور!! بسیجی لشکر مخلص خداست آقای علی مطهری. حداقل از امام(ره) خجالت می کشیدید. آیا بسیجی حتماً باید بمیرد که شما او را بسیجی واقعی بنامید؟ آیا بسیجی باید در ماجرای اغتشاشات با اغتشاش گران همراهی می کرد و بانک ها را آتش می زد که شما خوشتان بیاید؟ آیا بسیجی باید تملق گوی شما باشد، آیا بسیجی باید در مقال وقف غیر شرعی و غیر قانونی و سیاسی اموال دانشگاه آزاد برای گرفتن تولیت آن، ساکت باشد که شما خوشتان بیاید؟ چگونه کسی می تواند مالی را وقف کند که صاحب آن نیست؟

خوب اگر شما از این که عده ای به خانه مننظری تعرض کرده اند، یا عده ای که در مقابل خانه حسین علایی اعتراض کرده اند ناراحت هستید. لطفاً از این هم ناراحت باشید که عده ای به نام طرفداری همین منتظری و با تحریک سران فتنه، وارد حرم حضرت معصومه (ع) شدند و سوت و کف زدند و حرمت آنجا را شکستند. لطفاً از این نارحت باشید که هزاران نفر از طرفداران منتظری و موسوی که اینک طرفدار شما هستند در خیابان ها بانک ها را آتش زدند و به پایگاه مقاومت بسیج تعرض کردند و آن را آتش زدند و آدرس خانه بسیجی را در سایت ها می گذاشتند که بروید آنها را بکشید و ... بسیجی را جلوی خانواده و بچه اش کتک می زدند و لباسش را در روز عاشورا در می آوردند. همین طرفداران منتظری این همه اغتشاش کردند. و این چند تجمع که نام بردید در مقابل آنها مانند کاه است در مقابل کوه. شما چرا یک کاه را صد بار با ذره بین می بینید اما کوه را نمی بینید؟ شما اگر بخواهید بیانیه کهریزک را در مجلس یک بار بخوانید باید بیانیه فتنه 88 را صد بار بخوانید تا تعادل و عدالت برقرار باشد. مشکل شما همین است که فرق فرع و اصل را نفهمیده و کوچک بزرگ را متوجه نمی شوید و فکر می کنید کوچکی به اسم است و بزرگی به پدر.

و حتی شما که این همه کوی کوی می کنید چرا نمی گویید آن عده از دانشجویان اغتشاگر، بانک مقابل کوی را قبلاً آتش زده بودند، انتظامات و نگهبانی را آتش زده بودند، کامیون داخل کوی را آتش زده بودند، کوی را سنگر بندی کرده بودند، بسیاری از شیشه ها را شکسته بودند، از قبل مواد آتش زا و بنزین و سنگ و الکل و میلگرد آماده کرده بودند. چند ساعت از بالای پشت بام بر سر مأموران سنگ و ککتل ملوتف می انداختند، سه تن از مأموران را گروگان گرفته بودند و تا حد مرگ کتک زده بودند و در زیر زمین یکی از بلوک ها پنهان کرده بودند (احتمالاً یکی از این مأموران شهید شد) و بعد از این همه اغتشاش نیروی انتظامی وارد کوی شد؟ چرا یک طرفه می نگرید؟ شاید برای اینکه در میان آن طرفی ها جایگاه پیدا کنید و مدام حرفهایتان از بی بی سی پخش شود و مشهور شوید! دیگر همه ما تقریباً به یقین فهمیده ایم که شما برای اسم در کردن به نام پدر خود بسنده نکرده و به تندروی روی آورده اید.

بند 13: اگر استاد مطهری الان زنده بود با او چنان می کردند که شما الان با استاد پناهیان و آیت الله مصباح یزدی می کنید. و اگر زنده بود اجازه نمی داد پسرش از اسم او سوء استفاده کند. اگر زنده بود چه بسا شما را کسی نمی شناخت. مثل فرزندان رهبری که خیلی ها آنها را نمی شناسند. اما با رفتن پدر قرار شد شما جای او را بگیرید و از تمام ظرفیت نام ایشان سوء استفاده کنید و تبدیل شوید به یک از پشت خنجر بزن نظام. مطمئن باشید اگر آقای استاد پناهیان مورد تأیید رهبری نبود اجازه نمی داد در حضور ایشان به منبر برود. استاد پناهیان یک نقطه ی سیاه در زندگی اش نیست و زندگی او وقف تبلیغ برای امام زمان (ع) شده است. و شاید اگر استاد مطهری زنده بود به امثال عماد افروغ همان ایراداتی را می گرفت که به شریعتی می گرفت و امثال شما به او توهین می کردند که تو خشک مغز و متحجر و کرکس فتنه هستی.

بند 14: آیا مطمئن هستید که با منتقدین خودتان و حسین علایی و افروغ و بقیه این دار و دسته هتاک به درستی برخورد کرده اید؟ چه بسا اگر شما منتقدین خود را کوچکف و اراذل اوباش ساندیس خور نمی نامیدید آنها نیز با شما این گونه برخورد نمی کردند. شما مدام می خواهید چند دانشجوی عدالت خواه را فقط به این خاطر که در مقابل مجلس، که نوکر مردم است نه این که در رأس مردم قرار داشته باشد (فعلاً به جای این که در رأس امور باشد فقط در رأس مردم است)، چند شعار اعتراضی سر دادند با وزارت اطلاعات تعقیب کنید و بگیرید و به زندان بیندازید. این آزادی بیان شماست؟ آیا دانشجو حق ندارد به نماینده خود اعتراض کند؟ بهتر نبود با آنها بهتر برخور می کردید؟ شاید همین توهین های شما بود که باعث شد آنها فکر کنند که این مجلس را باید به توپ بست. مجلس دانشگاه آزاد!

اما در مورد جدولتان:

1-عجیب است که شما مدام می گویید شاید اگر مطهری زنده بود. این قدر از نام پدر سوء استفاده کرده اید، حد اقل به جای روح ایشان نیز صحبت نکید. اگر این طور است شاید اگر استاد مطهری زنده بود یک سیلی به صورت شما می زد.

2-شما می گویید "برخی روزنامه ها به ایشان (منتظری) توهین آشکار کردند". اما خود او به رهبری توهین آشکار کرد تا جایی که حتی دولت اصلاحات و خاتمی نیز او را حصر کردند زیرا او را بزرگترین خطر برای امنیت ملی ارزیابی نمودند، و البته به خود امام (ره) نیز اهانت های نمود. حالا که برخی روزنامه ها مثل اطلاعات (متن حسین علایی) به رهبری توهین آشکار کردند، شما از آن دفاع نمودید. شاید اگر پدر بزرگوار شما زنده بود این اتفاق نمی افتاد!  شما مگر نگفتید آن فرد به امام معصوم (ع) توهین کرد و امام (ع) چیزی نگفت، پس چرا از توهین به مننظری ناراحت شدید؟ چیزی نگویید خوب کاری کردند توهین کردند، آزادی بیان بود توهین کردند، منتظری که سهل است در همان زمان طرفداران منتظری به امام حسین (ع) هم توهین کردند و الان هم توهین می کنند و طرفدار شما شده اند.

3-سخنان شما آیه و حدیث نیست که مردم عین آن را بیان کنند. بلکه ممکن است مضمون و نتیجه آن را بیان کنند. جدول سمت چپ به درستی مفهوم و مضمون حرف باطل شما را بیان کرده و آن را نقد کرده است.

باز نشر این مطلب در خبرگزاری دانشجو،  جام نیوز و این وبلاگ و اینجا


مطالب مشابه :


پاسخی به نامه علی مطهری به استاد پناهیان

پاسخی به نامه علی مطهری به استاد چطور اعتراض دانشجویان به نمایندگان دانشگاه




نامه استاد قرآنی به حدادعادل در اعتراض به تقدیر از برنامه‌های سیما

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست - نامه استاد قرآنی به حدادعادل در اعتراض به تقدیر از برنامه




نامه دوباره استاد محمد رضا شجريان به رئيس صداوسيما

به حکم شرع و قانون از پخش صدا و آثار من خودداری کنید. استادمحمدرضا شجریان در نامه‌ی اعتراض




نامه سرگشاده 88 استاد دانشکده فنی دانشگاه تهران به مقام رهبری و اعتراض نسبت به حمله لباس شخصی ها به

تهران به مقام رهبری و اعتراض نسبت به حمله نامه سرگشاده 88 استاد دانشکده فنی دانشگاه




نامه استاد مطهري به معلم شهيد دكتر شريعتي

نامه استاد مطهري به با اعتراض مواجه می شود به اينجانب نامه اي به حضرت




جزوه حقوق ثبت استاد صالح احمدی ( قسمت اول)

جزوه حقوق ثبت استاد اعتراض به ثبت بايد روي اظهار نامه ملك مورد اعتراض در مورد




پایان نامه دان 4 استاد حمید رضا صفری

را داشته باشید که اعتراض به رای صادره داوران و یا نامه دان پنج استاد




نحوه اخذ معرفی به استاد (ارجاع به استاد)

نحوه اخذ معرفی به استاد (ارجاع به استاد) ماده 20 آیین نامه و دانشجو حق اعتراض و یا




جزوه حقوق ثبت استاد صالح احمدی ( قسمت دوم)

جزوه حقوق ثبت استاد در تبصره ماده ۲۰ آئين نامه ذكر شده كه اعتراض به راي هيات مانع




نامه استاد شجریان به دکتر لاریجانی

نامه استاد آقای دکتر لاریجانی، روزی که در سال هزارو سیصد و پنجاه و پنج در اعتراض به




برچسب :