دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد

 

دوست داشتم کسی جایی منتظرمباشد



آنا گاوالدا
الهام دارچینیان


کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه و اکثرا مرتبط با مسائل احساسی هستند . سبک نوشتنش خیلی روان و ساده است . در بعضی داستان ها رو بعد ادبی ماجرا و حالات روحی کار کرده ، در بعضی ها هم نه تنها سعی کرده یک موضوع جالب پیدا کنه . کلا کتاب قشنگیه و به نظرم ارزش خوندن داره . بعضی داستانهاش واقعا لذت بخش هست .
در حال و هوای سن ژرمن : درباره یک آشنایی کوتاه خیابانی بین یک دختر و پسر . خیلی قشنگ و ملموس بود
سقط جنین : اسمش واضحه .... خانمی که با اشتیاق منتظر بچه اش هست و بعد مجبور به کورتاژ می شه .... اینم غمگین و قشنگ بود
این مرد وز ن : بررسی رابطه یک زن و شوهر میان سال .... بد نبود
اپل تاچ : اینم در رابطه با یک دختر مجرد و افکارش هست .... بد نبود
آمبر : عشق بین یک دختر و پسر ..... خوب بود ..... دختر عکاس هست و وقتی عکس های پسر رو نشونش می ده می بینه فقط در حالات مختلف از دست های اون عکس گرفته .... خیلی این قسمت را دوست داشتم
مرخصی : یک برادر موفق و یک ناموفق و رقابت بر سر یک دختر ..... بد نبود
حقیقت روز : در مورد یک تصادف و عذاب وجدان ..... موضوعش خیلی جذاب بود
نخ بخیه : در مورد یک دامپزشک زن در یک روستا ..... اینم مثل قبلی موضوع بامزه داشت
پسر کوچولو: یک پسر پاستوریزه که یک دفعه شیطون می شه .... مثل دو مورد قبلی رو داستانش کار شده بود
سال ها : مردی عاشق دختری است که او رها می کند ... سال ها می گذرد مرد ازدواج می کند و موفق است اما همچنان فقط عاشق دختر است و ..... خیلی قشنگ بود
تیک تاک : این عشقولانه است بین دو تا کارمند یک شرکت ..... بد بنود
سرانجام : در مورد نویسنده ...... خوب بود

نویسنده کتاب را در 29 سالگی نوشته و کتاب خیلی زود اون را مشهور کرده . توی ایران هم از کتاب استقبال خوبی شد و به چاپ سوم را که رسید ( بیشتر رو نمی دونم ). جملات زیبایی که دوستان توی انجمن از کتاب معرفی کردن باعث شد بخونمش . اسم کتاب فوق العاده قشنگ انتخاب شده بود

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

 

حالا به خوبی می داند که جز او کسی را دوست نداشته و هیچ کس جز او ، او را دوست نداشته . که او تنها عشقش بوده و هیچ چیز نمی تواند این را تغییر دهد ، که هلنا گذاشت او مانند شیئی دست و پا گیر و بیهوده بر زمین بیفتد و هیچ گاه کلمه ای ننوشت و دستش را دراز نکرد تا او دوباره بلند شود .

 


مطالب مشابه :


من او را دوست داشتم - آنا گاوالدا

من او را دوست داشتم هوس سیگار کردم.ابلهانه بود سیگار نمی‌کشیدم.بله اما حالا دلم می




دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد

خیلی این قسمت را دوست داشتم و موفق است اما همچنان که جز او کسی را دوست نداشته و هیچ




بار ديگر شهري كه دوست مي‌داشتم

بار ديگر شهري كه دوست مي‌داشتم را بیازمایند؛ اما من، از كتاب را از اينجا دانلود




روايت شاهزاده ايراني از قيام مختار

هوا فضا - دانلود كتاب به اين كه من نقشم را دوست داشتم. خميده دارند، اما او استوار




اینس در جان من/ آلنده

طور همه ی كتاب را من کتاب را دوست داشتم البته بگیرد ، اما اگر زنی او را به دست




برچسب :