کرد و کردستان . کردها در تاریخ . نگاهی بر استان کردستان و سنندج

کرد و کردستان . کردها در تاریخ . نگاهی بر استان کردستان و سنندج

کُردها در طول تاریخ به نامهای گوناگونی نامیده شده اند:سومریها به آنها گوتی،جودی،جوتی می گفته اند.پارسها آنان را کُرتیوو کُردراها نامیده اند.یونانیها و رومیها به کُردها، کاردُسوی،کاردُخوی،کاردک،کُردکی،کُردُخی وکاردُویکا گفته اند.ارمنیها آنان را کُردئین ، کاردُوی ،کاردوا ،کارتاویه نامیده اند وسرانجام آرامیها و آشوریها به آنان گُتی ، کوتی،کورتی ،کاردو،کارداکا ،کارتکان و کاردواک گفته اند.

برابری کُرد با ماد قولی است که جملگی برآنند و بر آن پافشاری می کنند.تقریبا همه ماخذ چه اروپایی و چه ایرانی تا آغاز پادشاهی هخامنشیان سرگذشت این دو را موازی با هم دانسته و به ثبت آن همت گماشته اند. نشانه های ماندگار بزرگان و شاهان و امیران حکومت ماد در سرزمین کُردستان ژرفای اعتقاد ملی و احترام این مردم را به گذشته کهن خود به خوبی نشان می دهد.

سالنامه های شلمنسر سوم( از مهاجمان به سرزمین کنونی کُردستان در 836پ.م) از مادای (مادها)نام برده است و با استنباط از نوشته های آشوریان در این زمان ،مادها در جنوب دریاچه ارومیه و نواحی سقز تا پیرامون همدان مستقر بودند.در کتیبه سومری نام کَرَده امده است.در زمان اردشیر بابکان کلمه کُرد به خط پهلوی به کُرت نوشته شده است.گزنفون مورخ و سردار یونانی ،شاگرد سقراط حکیم (352_430 پ.م)چند کتاب درباره ایران نوشته است یکی از آنها اناباز یا بازگشت ده هزار نفری نام دارد و او از کُردها به وضوح نام برده است.


 

دين

دین:اغلب شهرهاي كردستان داراي مساجد جامع و هر محله داراي مسجد است و تقريبا در تمام روستاهاي آن مسجد وجود دارد داخل مساجد تميز اما بسيار ساده و بي آلايش و براي جاي نماز جانمازهاي ويژه كردي سجاده با زمينه سفيد به صورت دستي بافته شده است انداخته شده است در ابتداي ورود به صحن مسجد محلي حوضي است مناسب براي شستن پا و وضو كه به رسم اهل سنت ايجاد شده است

نمازهاي جمعه به صورت سنتي خوانده مي شود در اين باره بايد گفت اولا نمازهاي جمعه يك شكل سياسي به رسم نمازهاي جمعه ايران كه از بعد از انقلاب اسلامي تشكيل شده است را ندارد ثانيا اين نماز فرضيه ا ي عبادي سنتي است نه عبادي و سياسي و يكي از خطبه ها به زبان كردي و ديگري به زبان عربي خوانده مي شود

در رفتار ديني كردها خبري از عزاداري ها به شكل عزاداري امام حسين در ماه محرم و صفر و مراسم احياي ماه رمضان وجود ندارد

پاره ا ي از مراسم و اعياد ديني درميان كردها به طرز چشم گيري گرامي داشته مي شود مثلا تمام ايام ماه ربيع كه در آن حضرت محمد (ص) متولد شده است جشن گرفته مي شود و مراسم مولودي در خانه ها و مساجد خوانده مي شود در عيد قربان و فطر مردم به طورگسترده اي جشن مي گيرند به طوري كه در مناطق كرد نشين در اين روز به جاي يک روزتعطيلي معمولا دو روز تعطيل مي شود

به طور كلي رسالت دين از نظر آنها به آخرت بر مي گردد و اين طور نيست كه انتظار آنها از دين اين باشد كه در سياست يا ساير قلمروهاي زندگي وارد شود لذا تاكيدي كه روي مرجع ديني در ميان شيعيان هست و در ميام اهل سنت كردستان وجود ندارد

از لحاظ تاريخي اعتقادات كردها قبل از اسلام همچون ساير قسمتهاي ايران مذهب زرتشت بوده است حتي بر اساس يك نظريه زرتشت در كردستان شمالي حوالي اروميه يا سردشت متولد شده و فعاليت خود را از اين منطقه آغاز كرده است مورخين بر اين نكته تاكيد دارند كه هنگام ورود اعراب مسلمانان آتشكده پاوه معروفيت بسزايي داشته باشد

تفاوت و اختلاف بين شيعه و سني در كردستان ايران جنبه عاطفي ندارد بلكه جنبه سياسي اجتماعي دارد چون پيروان مذهب شافعي از لحاظ محبت به اهل بيت حضرت رسول نزديكي با مذهب تشيع دارد و امامان شيعه را امامان مسلمين مي داند.

سجاده کُردی که یکی از صنایع دستی منطقه می باشد به کُردی «به رمال» نامیده می شود.

 

«مروری برعلل و عوامل درونی توسعه نیافتگی مناطق کردنشین ایران »

خاورمیانه امروز ، منطقه استراتژیکی است که یکی از کانون های مهم بحران جهانی سازی و کشمکش های آن ، خواه ناخواه سرزمین کردستان است .

این سرزمین شاهد تراژدبهای هولناک قومی وانسان کشی بوده است . آب و نفت ، دو منبع اصلی حیات و فعالیت انسان ، در کردستان به وفور وجود دارند که اولی را ترکها به ابزاری برای اعمال سلطه در خاورمیانه تبدیل کرده و دومی را اعراب وسیله ای برای تحمیل هژمونی برکردها قرار داده اند . کردها به عنوان صاحبان اصلی این دو منبع حیاتی در خاورمیانه ، از آثار و ثمرات توسعه ای آن ها بهره چندانی نبرده اند .

توسعه اقتصادی – اجتماعی مناطق کردنشین ایران در طول بیش از نیم قرنی که از تلاش های توسعه برنامه ریزی شده کشور میگذرد ، باتاخیری زیاد و زیان بار روبه رو بوده است . می توان گفت که طی این دوران طولانی از تدبیر خودبخودی ساز و کار بازار و بخش خصوصی چیزی عاید فرایند توسعه این مناطق و یا کاهش چشمگیر توسعه نیافتگی و عقب ماندگی های آن نشده است . از این رو به هر دلیل که بخواهیم این واقعیت را تحلیل و یا توجیه کنیم ، از نظام برنامه ریزی و تدبیر دولتی در این مناطق ، حاصلی تعیین کننده و دگرگون ساز به بار نیآمده است و از نظام بازار و تدبیر خصوصی هم توسعه ای رخ نداده است .

البته دستاوردهای زیربنایی فیزیکی و اجتماعی این مناطق را در مقایسه با نیم قرن پیش نمیتوان نادیده گرفت که از جمله درحوزه هایی مانند : راه ، دانشگاه ، بیمارستان ، بهداشت و سلامت، آموزش و پرورش ، برق رسانی ، آب رسانی ، ارتباطات و مخابرات ، گازرسانی ، ساختمان های شهری ومسکونی و.... تحقق پیدا کرده است .

با این وجود آنچه که نگران کننده است ، ادامه فاصله و استمرار خلائی است که همچنان بین شاخص های توسعه مناطق کردنشین ، با شاخص های توسعه مناطق و استان های دیگر کشور ، مشهود و موجود است و این درحالی است که منابع قابل توجهی به ویژه در یک دهه اخیر از محل اعتبارات جاری وعمرانی دولت به این مناطق اختصاص داده شده است . ادامه این فاصله و عقب ماندگی ها موجب شده است تا خواسته های حداقلی مشروع و قانونی مردم کرد در دستیابی به فضایی مناسب برای بهره برداری از منابع و امکانات مادی و انسانی این مناطق به منظور ارتقاء سطح رفاه ، امنیت انسانی ، سرمایه اجتماعی و ایجاد چشم اندازی روشن وامید بخش از آینده ، برآورده نشود . لوازم و امکانات تحقق حق توسعه ، حق کار و اشتغال و بقیه حقوق مصرح در قانون اساسی و میثاق های بین المللی پذیرفته شده توسط جمهوری اسلامی ایران ،در این مناطق همچنان ناکافی است .

نرخ بیکاری به ویژه در میان جوانان و دانش آموختگان آموزش عالی، همچنان بالا است ، تشکیل سرمایه در بخش های تولیدی توسط هر دو بخش عمومی و خصوصی جوابگوی نیازهای جمعیت و نیازهای اشتغال و الزامات رشد وتوسعه اقتصادی مناطق کردنشین نیست . به همین دلیل است که مهاجرت به عنوان راهی برای تامین یک معیشت حداقلی ، همچنان جریان دارد و تجارت معیشتی فرامرزی ، راهی دیگر است در پیش روی بیکاران که روزانه جان و مال تعدادی از هموطنان مارا میگیرد . اعتیاد خانمان سوز به مواد مخدر نیز از جمله تبعات این وضعیت است در حالی که به گفته سید عبدالحمید حیرت سجادی اندیشمند تجلیل شده سنندجی : « در دوران تحصیل ما ،.....کلمه معتاد هرگز به گوشمان نخورده بود چون معلم ، استادکار ، پیشنماز و بالاتر از آنها سالم بودند وخوب عمل میکردند ....»

شاخص توسعه انسانی ( HDI) که ترکیبی است از برخورداری جمعیت از امید به زندگی در بدو تولد ، نرخ باسوادی بزرگسالان ، نرخ ترکیبی ثبت نام در کلیه مقاطع تحصیلی ، و هزینه های ناخالص سرانه ، در بیشتر مناطق کردنشین در سطحی بسیار پایین قرار دارد . مقدار این شاخص برای کل کشور 790/0 ( نسبت به یک ) است و برای استان کرمانشاه 747/0 ( مرتبه 9 در کشور ) ، استان ایلام 675/0 ( مرتبه 20 ) ،آذربایجان غربی 650/0 ( مرتبه 21 ) و برای استان کردستان 619/0 (مرتبه 25 ) برآورده شده است .

شاخص فقر انسانی ( HPI) ، شاخص جامع دیگری از برخورداری های جمعیت است که امید به زنده ماندن تا سن 40 سالگی ، نرخ بی سوادی بزرگسالان ، جمعیت فاقد دسترسی به آب سالم ، هزینه ناخالص سرانه 20 درصد فقیرترین افراد و 20 درصد ثروتمندترین افراد ، جمعیت زیر خط فقر ، و درصد جمعیت زیر خط هزینه روزانه یک دلار ، اجزاء آن را تشکیل می دهند . نسبت شاخص فقر انسانی در کل کشور 18 درصد است و برای ایلام 7/23 درصد ، کرمانشاه 8/24 درصد ، آذربایجان غربی 4/30 درصد و کردستان 7/31 درصد برآورد شده است .

توسعه چیست ؟

گسترش ظرفیت اقتصادی – اجتماعی برای برآوردن نیازهای محسوس افراد جامعه را توسعه می نامیم . جامعه ای را می توان توسعه یافته دانست که در آن رشد هماهنگ و متوازن هر فرد، شرط لازم برای رشد همگان بشمار آید . طبق این تعریف از توسعه ، دوام یا پایداری توسعه در هر جامعه مستلزم دو شرط است : نخست آن که ظرفیت های مادی و معنوی نظام اقتصادی – اجتماعی همواره درحال گسترش باشند ، دوم آن که هدف های فرایند توسعه در همه حال براساس تامین نیازهایی قرار داده شوند که برای کلیه افراد آن جامعه، محسوس و متصور باشند .

تحقق شرط اول توسعه ، در ساده ترین وجه مستلزم افزایش ظرفیت های تولید و اشتغال ، افزایش درآمد و رفاه افراد، و ارتقاء توان علمی و فنی وتخصصی فردی و جمعی است . در همین وجه از لوازم توسعه است که ضرورت تشکیل سرمایه و سرمایه گذاری در صنعت ،کشاورزی و خدمات مولد مطرح می شود . به این ترتیب جامعه ای توسعه یافته و پیشرفته است که مردم آن جامعه از موارد زیر برخوردارند :

1. کار و اشتغال با هر سطح از سواد و مهارت و درهرسنی از 15 سالگی تا 65 سالگی و اعم از زن و مرد

2. مسکن سرپناه مناسب و آبرومند برای همه و متناسب با درآمد و قدرت خرید

3. بهداشت ، سلامت ودرمان مناسب برای همه به صورتی سهل و آسان و ارزان

4. آموزش و امکان یادگیری مادام العمر برای همه به صورتی سهل و آسان وارزان

5. تامین آینده و برخورداری از بیمه های مناسب و موثر در سنین کار و سالمندی

6. حق دادخواهی سهل و آسان و ارزان برای احقاق حق

7. آزادی عقیده و بیان

8. انگیزش های اقتصادی مناسب و موثر برای کارآفرینان و تولید گران

9. مشارکت در مدیریت جامعه در همه سطوح محلی و ملی برای همگان

10. فضای اعتماد آمیز در همه بخش ها و مناطق برای فعالیت و ارتقاء سرمایه اجتماعی

و به طور کلی همه آن چه که در قانون اساسی برای شهروند ایرانی به عنوان حق ، تامین و تضمین شده است .

گرچه حقایق و آمارهای موجود نشان میدهند که مناطق کردنشین باتوجه به این شاخص ها ، دستخوش توسعه نیافتگی هستند ، توسعه نیافتگی رانباید یک بلا یا تقدیر آسمانی دانست بلکه زاییده عملکرد انسان ها ، نادرستی سیاست ها و ناتوانی مدیریت ها است . طبق آخرین اجماع علمای اقتصاد ، توسعه موفقیت آمیز ، محصول سه عامل است : الف ) سیاست های اقتصادی درست و باثبات ب) نهادهای درست وباثبات ( مانند حقوق مالکیت ، نظام قانونی ، نظام تدبیرشایسته ) پ) جغرافیای مناسب ( محیط زیست و برخورداری از منابع طبیعی) .

در ارزیابی اهمیت این عوامل ، این نتیجه بدست آمده است که نهادها بیش از بقیه عوامل در توسعه موثرند و دو عامل جغرافیا و سیاست های اقتصادی در درجه بعد و به اعتبار عوامل نهادی تاثیرگذارند . عوامل نهادی را می توان با شش معیار کلی سنجید که عبارتند از : حسابرسی و پاسخگویی دولت و قدرت ، ثبات سیاسی و فقدان خشونت ، کیفیت و تاثیر مدیریت دولتی ، اندازه مداخلات و فعالیتهای تنظیمی دولت ، قانونمندی و حکومت قانون ، اندازه و دامنه فساد و رشوه خواری .

عوامل یاد شده که عوامل موید یا عوامل بازدارنده توسعه درسطح کلان و ملی است ، در مورد مناطق کردنشین همان اندازه تعیین کننده و موثرند که در مورد سایر مناطق و استان های کشور نقش دارند . اما هدف ما از این بررسی مختصر ، دستیابی به عواملی هستند که به صورت ویژه مانع از توسعه و پیشرفت مناطق کردنشین در طول یک قرن اخیر بوده است (Kurdish regions –specific ) . روشن است که پاره ای از این علل و عوامل بیرونی بوده و پاره ای دیگر درونی هستند . باتوجه به این که در مورد علل وعوامل بیرونی ، سخن به ویژه از این زبان و از این قلم بسته به میزان وسع و مجال ، زیاد گفته شده است ، در این جا برروی علل وعوامل درونی تاکید می شود . لازم به یادآوری است که یافته های این بررسی ، حاصل مطالعه و مشاهده ویژگی های درونی مناطق کردنشین و مقایسه آن ها با دیگر مناطق کشور و دیگر ملت های پیشرفته جهان است ، نه نتیجه یک تحقیق میدانی و اندازه گیری دقیق متغیرهای واقعی یا مجازی .

علل و عوامل درونی توسعه نیافتگی مناطق کردنشین ، بدون ادعای ترتیب اهمیت به شرح زیر پیشنهاد میشود :

1- سلطه فرهنگ عصردامداری و کشاورزی معیشتی برمناسبات دیوانی دولتی و غیر دولتی در این مناطق با وجود پذیرش مطلوبیت توسعه صنعتی . روابط عشیره ای و قبیله ای همچنان برنظام تخصیص منابع و سیاست ها و تصمیمات سطوح خانواده ، بنگاه ، روستا ، بخش و شهر حاکم است . به فرزندان آموزش های ابتدایی تا دانشگاهی داده می شود ،موبایل و کامپیوتر در اختیار آنها گذارده می شود ولی اگر فرزند پسر یا دختر وارد دانشگاه بشود ، خانواده نیز غالبا" و در صورت امکان به همراه فرزند دانشجو به شهر دانشگاهی مهاجرت می نماید .دختر دانش آموخته آموزش عالی ، حتی اگر فارغ التحصیل شیمی صنعتی است ، بهتر است ترجیحا" از دانش خود در آشپزخانه برای همسر یا پدر یا برادر در امر تولید کتلت استفاده نماید و کار در خط تولید یا لابراتوار یک کارخانه را فراموش کند .

2- ضعف دانایی و ناباوری نسبت به متخصص و authority در امور زندگی و فعالیت های اقتصادی و تجاری و اتکاء به ارشدیت ( seniority )

3- تعصب ( دینی ، قومی ، قبیله ای ، محلی ، خانوادگی )

4- غلبه احساس بر عقلانیت

5- شیفتگی بعضی از افراد و خانواده ها نسبت به زبان و فرهنگ دیگر و حقیر شمردن زبان و فرهنگ خودی

6- بی توجهی به آموزه های شاعران بزرگ کرد که علل وعوامل عقب ماندگی های کرد را به شیوایی سروده اند .

7- مصرف گرایی شدید دراقشار و طبقات متوسط و عدم تشکیل سرمایه از محل پس اندازهای این گروه

8- عدم اتحاد و فقدان گذشت و تسامح در امور سیاسی وعمومی

9- دیوان سالاری ( بوروکراسی ) طلبکار و دارای صلاحیت اندک

10- وجود و حضور تاریخی منافع متکی بر رانت جنگ و ناامنی در شرایط برقراری امنیت کامل . در همین زمینه علاوه بر استانداران که همواره بر وجود امنیت کامل حتی برای سرمایه گذاری خارجی تاکید کرده اند ، سایر مقامات نیز بر امنیت درمنطقه اذعان نموده اند . کمتر از دو ماه پیش ، مرحوم آقای کریمی راد وزیر دادگستری و سخنگوی قوه قضائیه ، کردستان را امن ترین استان کشور اعلام کرده بودند .

11- تاثیر پذیری بعضی از افراد و مسئولین از ذهنیت سازی ها و تبلیغات نشأت گرفته از پارانویای تاریخی استعماری بیگانگان و دشمنان ایران مبنی بروجود خطرات و تهدیدهای امنیتی در هرخواسته یا پدیده یا ایده کردی . نمونه این رفتارهای نادرست و متناقض رانت خواران جنگ و ناامنی در دولت اسلامی ترکیه ، به رسمیت شناختن زنای محصنه به عنوان یک حق مشروع ، همزمان با ضدامنیتی تلقی کردن خواندن ترانه ای به زبان کردی بود .

12- محرومیت زنان در خانواده وجامعه از حقوق انسانی خود

13- فقدان یا ضعف روحیه همکاری در امور اقتصادی و تجاری، ومنفرد وکوچک باقی ماندن بنگاه های اقتصادی منطقه

بدون تردید این موارد تنها بخشی از علل و عوامل درونی توسعه نیافتگی هستند .اما اصلاح همین 13 عامل ، امکانات توسعه اقتصادی – اجتماعی مناطق کردنشین را فراهم می سازد . ما به عنوان شهروندان این مناطق در هر سطح از مهارت و در هر سطح از امکانات مادی می توانیم فرایند توسعه این مناطق را به راه اندازیم و امیدوار باشیم و بتوانیم عوامل بیرونی توسعه را هم با این فرایند همراه و هماهنگ سازیم .

چرا تاكنون كردها نتوانستند

در طول قرنی که گذشت ،تقصیمات و اختلاف عامل اصلی بی ثمر ماندن تلاشهای کُردها در جهت دستیابی به یک سیستم سیاسی یکسان و یک بسیج ملی بوده است. نبود یک زبان متفق گفتتاری و نوشتاری نیز از جمله عواملی است که تاثیر قابل ملاحظه ای داشته است.هر چند که کُردها هر کدام حداقل به یکی از دو لهجه اصلی مسلط هستند، اما بیشتر آنها به سختی بالهجه غیرخودی قادر به ارتباط می باشند. عامل دیگر عدم اتحاد کُردها نبود مذهب یکسان است،اکثریت قابل ملاحظه آنان را مسلمانان سنی مذهب تشکیل می دهند و در عین حال حداقل سه میلیون نفر از کُردها در آناتولی علوی هستند،عده ای از کُردهای ایران شیعه هستند. به نظر می رسد کُردها در بعضی کشورها از یک بحران هویت رنج می برند ، اختلاف قبیله ای در اقصی نقاط محل کُردستان و در این میان نفوذ رهبران سنتی،موسوم به «آغا»هر کدام بنوعی موانعی بر سر راه یکپارچگی کُردها بوده اند.

جمعی از کُردها بدنبال حکومت مستقل کُردی هنوز می گردند اما وقوع چنین پدیده ای با شرایط کنونی غیر ممکن است ، در واقع کُردها شرایط لازم برای استقلال را هنوز ندارند ، هوشیاری ملی فراتر از مرز محافل روشنفکری و مدنی نمی رود . حس وفاداری به رهبران سنتی در واقع بسیار بیشتر از یک حس منسجم ناسییونالیستی است، این سران  خود با یکدیگر اختلاف دارند .

در دهه60 نیروهای حزب دمکرات کُردستان به عراق پناهنده شده و در آنجا پایگاهی نظامی بر علیه دولت ایران تاسیس کردند. در عین حال کُردهای عراق نیز علیه حکومت بغداد برخاسته بودند و از سوی ایران حمایت می شدند .ودر عین حال فعالیتهای یکدیگر را در منطقه خنثی می کردند ، و بخشی بزرگ از نیرو تلف می شد.در واقع کُردهای عراق همان کُردهایی هستند که برای جمهوری مهاباد و بر علیه ایران مبارزه می کردند و آن زمان (دهه 60) با همان حزب مبارزه می کردند.و این نمونه ای عینی بود که عدم اتفاق سیاسی رهبران کُرد در ایران و عراق را نشان می داد که این عدم اتحاد مشکلاتی فراوانی را برسرراه استقلال کُردها پدید آورده است.

علاوه بر این استقلال کُردها و تشکیل کُردستان نیازمند یک رهبری متفق و متحد است که بتواند با در نظر گرفتن خواسته های تمامی کُردها در عراق ، ایران ، ترکیه وسوریه و بدون در گیری داخلی در این راه گام بر دارد.

پیش در آمدی بر موسیقی کُردی

براي دستيابي به غناي موسيقي كردي بايد از زرتشت و فرقه اهل حق شروع كرد، زيرا اگر كرد خود را وارث تمدن ماد مي‌داند، زرتشت نوه به حق مادهاست و پيروان اهل حق نيز، به حق كرد هستند و در كردستان زندگي مي‌كنند و به زبان كردي گوراني سخن مي‌گويند.

موسيقي كردي در ميان مردم كردستان داراي يك پيوند ناگسستني با زندگي روزمره مردم است، بسياري از صاحب نظران كرد معتقدند: موسيقي كردي يكي از اصيل‌ترين موسيقيهاي ايراني است كه با گذشت قرنها ويژگيهاي خود را در فولكلور عامه كرد زبانهاي ايراني حفظ كرده است.سازهاي رايج در موسيقي كردي ني، سورنا، نايه، دهل، تنبك، تنبور و كمانچه است. بسياري از آوازهاي كردي مانند كابوكي، شاييك ده‌گري، گول نيشان گول نيشان و اكثر آوازهاي حيران در دستگاه شور جاي دارند.

موسيقي كردي داراي شيوه‌ها و آوازهاي مختلف است كه در زير به آنها اشاره مي‌كنيم.

"بيت " يكي از مهمترين مقامهاي كلاسيك كردي است كه در جنگها، جوانمرديها و حماسه‌ها به كار برده مي‌شود و در ستايش خالق يكتا و پيامبر گفته شده و در موسيقي غربي به آن"prose poem" مي‌گويند، نام ديگر آن در موسيقي كردي " بالوره " مي‌باشد. بالوره گويان، بي‌پرده و بي‌واهمه آوازشان را از هر قسم كه باشد سر مي‌دهند زيرا مي‌دانند كه كسي از آنان دلتنگ نمي‌شود. بيت خواني مبتني بر نغمه‌هاي كاملا ساده و بدون رعايت وزن و قافيه است.اين آواز كردي بيشتر در مناطق مهاباد، مكريان و بوكان نواخته مي‌شود. (شایان ذکر است که در روزگار معاصر {چند دهه پیش }در میان مردم عادی بالوره به آوازی کوتاه یک یا دو بیتی گفته می شد که دختران در جواب متلک پسران می گفتند.به متلک پسران نیز که بصورت آواز کوتاه تک یا دو بیتی بود لاووک می گفتند ـ نویسنده ی وبلاگ ـ)" سوز و مقام " يكي ديگر از انواع شيوه‌هاي موسيقي كردي مي‌باشد، مهمترين ويژگي اين آواز كردي توجه به سوز درون، شكايت و زاري مي‌باشد و چون با قدرت تمام صورت مي‌گيرد به آن سوز و مقام مي‌گويند.اين آواز در اكثر مناطق كردستان وجود دارد.

" سياه چمانه " يكي ديگر از مهمترين آوازهاي كردي مي‌باشد، اين آواز به شكل هجايي و در قالب ‪ ۱۰هجايي و دو مصراعي به سبك و سياق ايرانيان كهن سروده مي‌شود و به علت همزيستي با مسايل عرفاني رنگ و بوي جديدي هم به خود گرفته است و در پاره‌اي مواقع به مقام شيخانه يا صوفيانه هم مي‌گويند. در مورد وجه تسميه سياه چمانه نظرهاي گوناگوني وجود دارد اما براساس يك نظريه معروف واژه سياه به معناي رنگ سياه و چمان كه همان جمان بوده از كلمه كردي جامه گرفته شده است و به نام جامه سياه در آمده است و منظور كسي بوده كه در موقع خواندن اين آواز جامه مشكي مي‌پوشيده است.اين موسيقي بيشتر در مناطق اورامان، پاوه، نودشه، نوسود، مريوان و غرب سنندج نواخته مي‌شود.

" هوره " از ديگر شيوه‌هاي موسيقي كردي مي‌باشد، اين آواز يك مقام بسيار زيباست كه سوگ، ماتم، غريبي و عزاداري را به شيوه‌هاي مليح و متين به گوش شنونده مي‌رساند. اعتقاد موسيقي دانان اين است كه هوره همان ستايش اهورامزدا بوده است و كردها كه پيروان آيين زرتشت بوده‌اند، با اهورامزداشروع به خواندن مي‌كنند.اين آواز در كرمانشاه، ايلام، لرستان، سرپل زهاب، اسلام‌آباد، كرند غرب، گيلان غرب، هرسين، ماهيدشت و سنقروكليايي نواخته مي‌شود.

يكي ديگر از آوازهاي كردي " حيران " مي‌باشد كه از دل بيت سر در آورده و اغلب از متني عاشقانه و پرسوز و گداز با توسل جستن به خالق يكتا، ائمه و پيامبران برخوردار است. اين آواز بيشتر در مناطق مكريان و مهاباد وجود دارد.

(با کسب اجازه از آقای ناصر رستم نیا در حیران هیچ توصلی به خالق و انیا و ائمه نیست مگر خلاقیت یک حیران گو آن را به استثنا وارد کند. تاریخ نویسان معتقدند که حیران اصیل ترین آواز جهان است که از این خطه سر بر آورده است و مضامین آن صرفا روابط عاشقانه دختر و پسر را در می گیرد.)

" لاووك " يا لاوژه از ديگر آوازهاي كردي مي‌باشد كه از ترانه‌هاي كلاسيك كردي سرچشمه گرفته است و در ميان كردهاي خراسان به مقامهاي ( لو و هي له لو شوان) خوانده مي‌شود. اين مقام مخصوص زنان است و وجه تمايز" لاووك " با "حيران" در نوع زبان شعري به كار رفته در آن مي‌باشد لاووك به طور كلي به گويش زبان كردي سوراني اجرا مي‌شود.اين آواز در تمام مناطقي كه به زبان كردي كرمانجي صحبت مي‌كنند وجود دارد.

" گوراني" باشكوهترين و بزرگترين شيوه موسيقي كردي مي‌باشد، اين آواز عظيم‌ترين دسته نغمات در موسيقي كردي را دارد و كهنترين بخش ادبيات موسيقي كردي را شامل مي‌شوداشعار گوراني ‪ ۱۰هجايي مي‌باشد و در تمام مناطق كردستان اين آواز به اجرا در مي‌آيد. در زبان عامه به تمام شيوه‌ها و آوازهاي موسيقي كردي گوراني نيز گفته مي‌شود.

" چمري " نيز از آوازهاي موسيقي كردي است كه به پاس تجليل از وجود با ارزش از دست رفته‌اي اجرا مي‌شود. اين آواز به معناي شيون، عزا و نهال قامت خم شده است، چمري همانند نوحه‌خواني در فارسي است و در مناطق مختلف ايلام، لرستان و كرمانشاه طرفداران زيادي دارد.

اما موسيقي كردي وسيعتر از اين است كه بتوان آن را در قالب آوازها يا شيوه‌هاي محدود و مشخصي گنجاند. موسيقي كردي بازتاب غناي روحي و معنوي مردم است و در عين حال تريبوني براي تفسير مسايل عميق جامعه مي‌باشد. اگر چه گفته شد كه مقامها و آوازهاي كردي، جزيي از موسيقي قديمي ايران است ولي منظور اين نيست كه تمام مقامها و آوازهاي كردي، بدون كم و كاست، در چارچوب دستگاه‌هاي سنتي ايران قرار مي‌گيرند.بعضي از آوازها و مقامهاي كردي مانند سياه‌چمانه و هوره در موسيقي كردي وجود دارند كه در داخل دستگاه‌هاي موسيقي ايراني جاي نمي‌گيرند و يك دستگاه خاص را مي‌طلبند. علت مصونيت اين آوازها از موسيقي ايراني اين است كه اين مقامها و آوازها بازمانده موسيقي غني گاتاي آيين زرتشت است و هجاي اين شعر نيز در رديفهاي عروضي جاي نمي‌گيرد و جغرافياي سخت و آغوش گرم هورامان مانند سپري از اين آوازها دفاع كرده است.موسيقي كردي از ديرباز داراي ويژگي، غنا، ريشه و اصالت بوده است و به صورت سينه به سينه نقل شده است.

 

 

 

ن‍ژاد كرد

نژاد:کردان از حيث قامت بلند هستن قد آنها متجاوز از(1/68)متر است اما راجع به اندازه ي جمجمه كردها نيتيجه تحقيقات مختلف است و موازيني كه راجع به جمجمه ذكر كرده اند تفاوت دارد

بعضي تصور كرده اند كه چون كردان اطفال خود را بنحو خاصي مي پيچند سرشان تغير شكل مي دهد چنانچه در اندازه هاي علمي بايد آنها را جزء طبقه دراز سران حساب كرد ولي اين داراز سري از جهت تغير شكل جمجمه اطفال نيست زيرا كه عمل مزبور تا اين اندازه موجب تغير جمجمه نمي شود

از حیث اندازه بینی کُردها از شعبه لپتورینیLepterrhinienne واز لحاظ اندازه صورت و چهره از شعبه لپتوپروزLepteprosope شمرده می شوند رنگ چشم کُردها علی العموم سیاه است.

از حيث رنگ موي انها 82درصد سياه مو و بقيه بلوطي تيره بوده است

 

 

فرهنگ كرد(لباس)

لباس مردانه يك دست لباس كامل مردانه كُردي از قسمتهاي زير تشكيل مي شود

1.كه وا پاتول : كه به جاي كت و شلوار معمولي مي پوشند ولي شكل و دوخت آنها غير از مد كت و شلوار ي است كه معمول مي باشد. كه وا يا كت لباس كردي تقريبا به صورت يک ژاكت نظامي مي دوزند با اين تفاوتکه كه وا جيب هاي كناره اي ندارد و ضمنا چاك آن كاملا از طرفين راست و چپ باز مي شود بعلاوه غيراز چاك كناره اي آستينهايش چاك دارا ست

دوخت شلوار كردي يا پاتول بدين ترتيب است كه دهانه اي تنگ و بدنه اي گشاد دارد و به جاي كمر انتهاي آن را كه گشاديش بيش از دوبرابر يك شلوار معمولي است با بندي كه دخين ناميده مي شود و از توي قسمت تا شده آن ليفه گذشته مي بندند و از كمر به پايين كه وا را داخل پاتول كرده و بند پاتول را روي ان مي بندند

2. پشت تندp-shttend از پارچه گلدار به طول شش متر درست مي شوند بدين ترتيب كه پارچه را از سمت عرضش تا كرده مي دوزند و بعد آن را به صورت مختلف ساده و گره چين به كمر مي بندند آنهاي كه صاحب اسلحه ي كمريند آن را روي پشت تند مي بندند و خنجر را بين پشت تند و كه وا فرو مي كنند

3.پچ Pech -پارچه اي است سه متري و اغلب گلدار كه تارهاي از آن جدامي كنند و به شكل جالبي طوري كه تارهاي ان در طرفين صورت آويزان گردد به دور سر مي پيچند .پچ را كه در نواحي سقز مرز مي گويند روي كلاه مخصوص به نام عارقچین مي بندند عارقچین را از نخ و مخصوصا از نخ هاي قرقره اي با ميل قلاب مي بافند و اين كار مخصوص زنان و دختران كرد است اغلب براي زيبايي بيشتر آن را از نخهاي سياه وسفيد و به مقدا كم نخهاي رنگين

پر نقش مي بافند.

البته شایان ذکر است که پیچ فقط مخصوص اکراد نبوده در اکثر مناطق خاورمایانه مردها پیچ می بندند،برای نمونه در هنودستان ، پاکستان،افغانستان،مناطق عربنشین و... ولی پیج هر قومی جداست و مخصوص آن قوم.

4.كراس: كراس همان پيراهن است با اين تفاوت كه اولا يقه ندارد و بعلاوه به انتهاي آستينها نيز دنباله اي به نام سوراني مي دوزند كه آن را درحالت عادي روي آستين كه وا مي بندند و در مواقع اضطراريو مخصوصا در مواقع جنگ دو سر سوراني بهم گره زده و به گردن مي آويزانند و نيز همين سورانيها باعث تسهيل بالا زدن آستينها در مواقع شستن دست و صورت مي باشند.

زنان کُرد ملبس به لباس بسیار زیبایی هستند که اجزای آن بدین قرار است:

1.که وا:که عین کت مردانه کُردی است با این تفاوت که اولا پارچه آن را رنگین انتخاب می کنندو ثنایاًخیلی کوتاه تر می دوزند؛بطوری که حداکثر تا کمرآنها پایین می آید و ان را کولیجه kulegaمی نامند و نیز جیبهای کت مردانه در ان دیده نمی شود.

2.کراس:یا پیراهن زنانه کُرد دارای دوختی ساده با بدنی بلند و دامنی گشاده و دراز است.بطوری که دامن پیراهن روی پای آنها قرار می گیرد و معمولاً آن را از پارچه های بسیار زیبا ،نفیس و گران قیمت تهیه می کنند.

3.پشتند:که عین همان پشتند مردانه است ولی زنها اغلب از نوع رنگارنگ آن استفاده می کنند.زنها وقتی پشتند را می بندند کمی از پیراهن خود را بالا می کشند بطوری که انتهای دامن از مچ پای آنها پایین تر نمی رود.

4.دستمال یا روسری:دستمال زنان کُرد پارچه ای است بسیار نازک و سه گوش که تارهایی در اطراف آن ایجاد می کنند و بدین وسیله بر زیبایی آن می افزایند،اغلب پولکهایی نیز با آن تارها می دوزند تا زیبایی آن را چند برابر کنند.هر چند در مراسم عروسی و فلکلور اکثراً روسری نمی بندند.

دستمال

5.درپه:به جای شلوار پوشیده می شود و با دهانه ای تنگ روی مچ پای آنها قرار می گیرد ولی پوشش ساقهای آن بسیار گشاد می باشد.

درپه

6.کلاو:یا کلاه زنان کُرد بسیار قشنگ و زیباست،این کلاه را از مقوا و به شکل استوانه کتاهی درست می کنند و روی آن را با پارچه مخملی رنگین«معمولاً گلی یا سبزسیر»می پوشانند و بعد روی آن را با پولکهای رنگین یا طلایی و گلابیونهای زرین،مزین می سازند.این کلاه را بوسیله یک رشته طلا که لیره یا نیم پهلوی هایی به آن می آویزندو از زیر چانه عبور می دهند،روی سر نگاه می دارند و دستمال را روی آن می بندند،رشته ای که کلاه را به آن صورت نگاه می دارد«قطاره»نام دارد و اغلب آنهایی که قدرت مالی بیشتری دارند از آناستفاده می کنند و در دو طرف ،در محل اتصال ان با کلاه یک گل طلائی آویزان می نمایند.خانمهای متشخص کُرد اغلب به جای کلاو از«گلگله Gelgla»استفاده می کنند.گلگله رشته طویلی از ابریشم سیاه و سفید است که آویزه های ابریشمی دارد و از روی روسری به شکل جالبی بسته می شود.

از کتاب کُردستان نوشته حبیب الله تابانی ص167تا171..

امروزه جوانان پسر کُرد خیلی بندرت پیچ می بندند و منسوخ گریده است.همچنین دختران جوان کُردی دیگر کلاو یا گلگله نمی گذارند.ولی به هر حال پیچ و کلاو جز فرهنگ مردم کُرد است.


مطالب مشابه :


جداول زمان بندی دروس

آماده سازي الگوي پيراهن دخترانه با مدل يقه فرنچ يا دوخت آن روي پارچه




مدل لباس مجلسی ترکیه ای (1)

مدل لباس مجلسی ترکیه گفتگو با خدا; زیباترین مدل های لباس مجلسی شب خرید ساعت دخترانه;




آستین شمشیری

با سلام به همه هنروران و دوستداران هنر خیاطی. لباس های کشی مدل گلهای پارچه




آقایان درمورد لباس خانم هاچه نظری دارند؟

و اما وقتی زن ها شلوار کشی و کفش مردها پارچه های تک رنگ مدل لباس مجلسي دخترانه, مدل




نمونه سوالات طراحي دوخت (كتاب الگو 1 و 2 ---- دوخت 1 و 2 )

مدرسه راهنمایی دخترانه از بين برده و در خاتمه پارچه را با کشی نشده آب شرب آن




خرید اینترنتی لباس زیر زنانه و مردانه و گن ...

داده ميشود و با وارد کردن آن از این مدل پارچه این شورت آن را کشی و در




کرد و کردستان . کردها در تاریخ . نگاهی بر استان کردستان و سنندج

دخترانه, پيراهن است با اين تفاوت كه کنند و روی آن را با پارچه مخملی رنگین




برچسب :