ابیانه سرزمین آبا واجدادی من

سفر به ابیانه

 

ابيانه: يکي از روستاهاي شهرستان نطنز در استان اصفهان است. در 40 کيلومتري مغرب شهر نطنز واقع است.
 ابيانه در دامنه کوه قرار گرفته و هواي آن سرد است. مردم اين روستا بيشتر به دامپروري و کشاورزي ميپردازند. محصولات عمده آن غلات، ميوه، بُنشَن، و لبنيات است. مردم ابيانه به تاتي، که يکي از گويشهاي مرکزي ايران است سخن ميگويند.
 ابيانه روستايي بسيار کهن است که آثار گوناگوني از دوره ساسانيان تا قاجاريان، يعني نزديک به هزار و پانصد سال، را مانند موزه اي در خود حفظ کرده است. ويرانه قلعه‌هاي باستاني، بازمانده دو آتشکده از زمان ساسانيان، سه مسجد قديمي و خانه هايي بازمانده از دوره صفويان تا قاجاريان، نمونه هايي از آثار کهن در اين روستا هستند. در مسجد جامع ابيانه منبري را ميتوان ديد که در سال 466 ه‌ق و محرابي چوبي که در سال 477 ‌ه‌ق ساخته شده است. [فرهنگنامه کودکان و نوجوانان، جلد دوم، ص 41 و 42، نشر فرهنگنامه]

 
 ساعت 7 صبح خونه رو به قصد اَبيانه (Abyaneh) ترک کرديم، قم صبحانه خورديم و با اين فکر که تا کاشان و ابيانه راهي نمونده به راهمون ادامه داديم؛ ولي امان از ناآگاهي و غفلت! کاشان که رسيديم هر چي به تابلوها نگاه کرديم اسمي از ابيانه نبود، از چند نفر محلي سراغ ابيانه رو گرفتيم. همه مي گفتن بايد از اتوبان مي رفتين، اما اون موقع ما ديگه تو کاشان بوديم. به جاده قديم کاشان-اصفهان راهنمايي شديم و حدود 1 ساعت تو جاده‌ي خطرناک ولي خلوت و کويري کاشان-اصفهان رونديم تا به دوراهي نطنز ابيانه رسيديم؛ (قبل از اون دوراهي از کنار يه منطقه‌ي خيلي بزرگ نظامي رد شديم که هر چي سعي کرديم بفهميم چيه نشد، نه تابلو داشت نه جاده. با خاکريزهاي بلند و برجهاي متعدد نظامي با فاصله هاي نزديک، ازش محافظت ميشد! ديگه الله و اعلم!) از اون دو راهي تا نطنز 20 و ابيانه هم حدود 22 کيلومتر فاصله بود. جاده بعد از اون دوراهي خيلي زيباتر شد، دره هايي پر از درختان سپيدار و تبريزي، هواي خنک، پيچ هاي تند و جاده باريک و کوهستاني آدم رو ياد جاده چالوس (حدفاصل گچسر) مي انداخت.
 
 در طول راه و نزديکي هاي خود ابيانه به چيزهايي برخورديم که بعدا فهميديم بهش ميگن " زاغه ". زاغه ها حفره هايي هستن که روستاييان و باغبانان در دل زمين (معمولا داخل تپه ها) حفر ميکنند و اکثرا درب هاي چوبي دارند. به گفته اهالي ابيانه کساني که در اون منطقه (بادخيز) درخت ميکارند در طرفين درخت چوبهايي دوشاخه، قرار مي دهند تا درخت به آنها تکيه کند و خم نشود. اين افراد در زمانهاي مختلف اين چوبها را پيدا ميکنند و در داخل اين زاغه ها قرار مي دهند تا هنگام نياز (درختکاري) از آنها استفاده کنند. چون زمينهاي زراعي اهالي ابيانه چند کيلومتري با روستا فاصله دارد، اهالي ترجيح مي دهند زاغه هايي در دل کوه داشته باشند تا هر بار مجبور نباشند چوبهاي بلند دوشاخه را از روستا تا زمينهايشان حمل کنند. [عکس زاغه در پايين همين پست]
 
 به دليل جاذبه هاي گردشگري ابيانه شواري اسلامي ابيانه براي هر خودرو مبلغ 5،000 ريال ورودي تعيين کرده بود که برامون جالب بود، منبع درامدي براي همه مردم. پس از ورود به روستا، اولين چيزي که توجه آدم رو جلب ميکنه، رنگ يکدست و قرمز رنگ خونه هاي روستايي ابيانه است. خانه ها اکثرا با کاهگل ولي به سبک مدرن ساخته شده اند و همونطوري که اشاره کردم رنگ قرمز ديوارها در همه‌شون مشترکه! خاک منطقه ابيانه قرمز رنگه براي همين خونه هاي کاهگلي هم قرمز هستن. ترافيک در خيابان اصلي روستايي که جاذبه هاي گردشگري داره غيرمنتظره ولي قابل حدس بود.
 
 روستا روي شيب ساخته شده و به همين دليل ابيانه رو ميشه شبيه روستاي ماسوله در گيلان دونست (البته با مقياس کوچکتر). لباسهاي محلي و يکدست اهالي روستا (به خصوص زنان) دومين چيزيه که جلب توجه ميکنه: روسري هاي سفيد بلند با گلهاي درشت صورتي و قرمز، پيراهن و جليقه قرمز، صورتي و نارنجي، شليته هاي کوتاه (تا زانو) و جوراب شلواري هاي مشکي و بلند؛ اين حس رو تداعي ميکنن که همگي لباس فرم يکدست پوشيدن. من قبلا فکر ميکردم زنان روستايي شلوارهاي گشاد و بلند هم زير دامنشون مي پوشن ولي ظاهرا تمدن و مدرنيته تا قلب روستاهاي ايران هم نفوذ کرده، چون به غير از اون جوراب چسبون، بلند و کلفت من که شلوار پاي هيچ زن روستايي نديدم. لباس مردان ابيانه ويژگي خاصي ندارد، همان کت و جليقه روستايي، کلاه گرد و شلوار گشادي که آدم را ياد کردها مي‌اندازد اما پارچه شلوار نازک تر است.
 
 ابتدا سراغ کوچه باغ هاي روستا رفتيم که به مراتب از مسير اصلي که توريستها توش در رفت و آمد بودن خلوت تر بود. توي تقويم ها معمولا عکسهاي زيبايي از ابيانه هست و اگر شايد کمي ديرتر به ابيانه ميرفتيم، ميشد از اون عکسها هم گرفت، اما فعلا فقط شکوفه درختان دراومده و از برگ رو درختا فعلا خبري نيست، شايد بهار کمي دير به اين روستا مي‌ايد. اما در کل طبيعت زيبايي داشت.
 
 مسجد جامع، امامزاده (از نوادگان امام موسي کاظم)، آب انباري که آب نداشت و آتشکده اي که ما هر چه گشتيم نيافتيم، تمام چيزي بود که بايد ميديديم. تمام اين اماکن در قسمتي از روستا بود که مشخص بود بيشتر به آن رسيدگي مي شود. مسير پهن با کفپوش سنگي، آدم هاي زيادي که در رفت و آمد هستند و ديوار تازه کاهگل شده منازل نشون ميداد که اين قسنت از روستا بيشتر از بقيه جاها بازديد کننده داره.
 
 نکته اي که خيلي جالب بود، حضور دستفروشها در کناره همين مسير اصلي بود. زنان روستايي با همان لباسهاي محلي، راه به راه، دم درب منازل خود نشسته اند و حاصل دسترنج خود را به توريست ها ميفروشند. منبع درامد جديدي غير از دامپروري و کشاورزي. فروش لواشک، سيب خشک شده، آلو و ...؛ همگي خانگي!!! يکي هم فکري نو به سرش زده بود. منزل خود را تبديل به موزه کوچکي کرده بود و براي ديدن داخل خانه روستايي از توريستها پول مي گرفت. خب، منبع درامد جديدي است به هر حال!!!
 
 پيشرفت روستاي ابيانه قابل ملاحظه است، اين پيشرفت رو ميشه با مقايسه ساده اي بين اين روستا و روستاهاي اطراف به آساني دريافت. دو هتل رستوران، موزه مردم شناسي، بانک و تعداد زيادي سوپر مارکت، در هر روستايي وجود نداره...
 
 به هرحال ناهار رو 3-4 کيلومتري ابيانه خورديم و برگشتيم. در ادمه، کاشان، بازار؛ قم، سوهان... و خونه!
 
 در مجموع بازديد از ابيانه رو به عنوان يه سفر يک روزه حتما توصيه ميکنم، اما يادتون باشه حتما از اتوبان بريد، خروجي نظنز در اتوبان کاشان - اصفهان راه رو خيلي نزديکتر ميکنه... اين هم عکسهايي از ابيانه:

85010402.jpg

85010401.jpg

بافت سنتی روستای ابيانه

جاده قديمی، خلوت و کويری کاشان-اصفهان

   

85010403.jpg

85010404.jpg

در قديمی مسجد جامع ابيانه

امامزاده ابيانه

   

85010405.jpg

85010406.jpg

خانه ای در مسير اصلی گردشگران

شکوفه های بهاری در يکی از باغها

   

85010407.jpg

85010408.jpg

کوچه باغهای قديمی ابيانه

کوچه باغهای قديمی ابيانه

   

85010409.jpg

85010410.jpg

زمين های زراعی ابيانه

زاغه

   

85010411.jpg

 

بازمانده قلعه قديمی


مطالب مشابه :


لباس سنتي نماد برتر حجاب ايراني

سياسي تبديل جليقه، لچک خاصي به آن مي بخشد. " روسري" روسري




بخت یار

پارسي در در اداي واژه هايي جمع فتحه بالاي واژه ها را به گ تبديل با جليقه يك روسري به




موقعيت و تاريخچه:

سلام از این که افتخار دادید به وبلاگ مدفون به مکان زيارتي تبديل جليقه، شال و




ابیانه سرزمین آبا واجدادی من

روسري هاي سفيد بلند با گلهاي درشت صورتي و قرمز، پيراهن و جليقه منزل خود را تبديل به




سوغات و ره آورد مناطق مختلف ایران

دستى و خشكبار تبديل شده اند.قالى جليقه و پيش سينه از مى توان به شال و روسرى




صنایع دستی و سوغاتی ها

آجيل آذر بايجان بخصوص آجيل تبريز از دير باز به دليل تبديل شده به شال و روسرى




برچسب :