|
|
مقدمه
به بخش گستردهای از ایران که میان دو زمیندرز تتیس کهن، (در شمال)، و تتیس جوان (در جنوب) قرار دارند میتوان « ایران میانی » نام داد. برخلاف زمیندرز تتیس کهن، درباره محل زمیندرز تتیس جوان اتفاق نظر وجود ندارد. فرهودی (1978) و علوی (1994) محل زمیندرز تتیس جوان را منطبق بر مرز جنوب باختری کمان ماگمایی ارومیه – بزمان میدانند. اشتوکلین (1968)، و گروهی بزرگ از زمینشناسان، راندگی اصلی زاگرس را به عنوان زمیندرز تتیس جوان پذیرفتهاند. با توجه به پرسشآمیز بودن مسئله فرورانش ورق زاگرس به زیر ورق ایران (کشفی 1976، عمیدی و امامی، 1984، سبزهئی، 1364) ، در این مقاله هم راندگی اصلی زاگرس، مرز میان دو ورق زاگرس (ایران جنوبی) و ورق ایران (ایران میانی) پذیرفته شده است.
چینه شناسی ایران میانی
همسانی کامل سنگهای پرکامبرین – پالئوزوییک ایران میانی با ایران جنوبی (زاگرس – عربستان)، همسانی رویدادهای زمینساختی، و همچنین وجود دادههای دیرینه مغناطیسی، نشانگر آن است که ایران میانی و جنوبی از زمان پرکامبرین پسین تا تریاس میانی سکویی یگانه بودهاند (لاپارانت، 1972 و اشتوکلین، 1977)، ولی، از اواخر پالئوزوییک، در پی تکوین حرکات زمینساختی سیمرین پیشین ، این دو صفحه از یکدیگر جدا شده و در حالی که در زاگرس رسوبگذاری به آرامی و به تقریب پیوسته ادامه داشته، ایران میانی منطقهای پرتکاپو را در شمال راندگی اصلی زاگرس تشکیل میداده است. ایران میانی پس از جدایش، با سرعتی بیش از صفحه زاگرس به سوی شمال شرقی حرکت کرده و پس از برخورد با ابرقاره اوراسیا و بستن اقیانوس تتیس کهن، بخشی از صفحه اوراسیا شده است. در اواخر پالئوزوییک و در طی مزوزوییک، ایران میانی زیر رژیمهای کششی بوده ولی، از کرتاسه پسین به دنبال سرانجام گرفتن و بسته شدن تتیس جوان، ایران میانی میان دو کمربند زاگرس و کپهداغ به تله افتاده و از آن زمان به بعد، زیر رژیم فشارشی، با راستای تنش N20E قرار گرفته است (بربریان، 1983). ایران میانی سرزمینی یکپارچه و همگن نیست، بلکه در نتیجه عملکرد گسلها به صورت قطعاتی جدا با ویژگیهای زمینشناختی متفاوت است.در هر حال، دو ویژگی عمده در این پهنه حاکم است یکی چینخوردگی ، دگرگونی و پلوتونیسم شدید مزوزوییک، و دوم، تکاپوی شدید آتشفشانی سنوزوییک. همین دو ویژگی است که صفحه ایران میانی را از صفحه زاگرس متمایز میسازد. گفتنی است که به ظاهر، بخشهایی از ایران میانی، مانند خردقاره ایران مرکزی، بلوک لوت و بلوک بوکان در اثر تحولات زمینساختی، پایدار شدهاند.
زمینشناسی عمومی ایران میانی
از نگاه زمینساخت صفحهای ، ایران میانی بخشی از ابرورقی است که تا فراسوی مرزهای شرقی و غربی ایران ادامه دارد. به سوی شمال باختری گسترههای وسیعی از ترکیه، به ویژه پهنههای آناتولی و تورید، به این صفحه تعلق دارند. ادامه خاوری صفحه ایران را میتوان تا جنوب کوههای پامیر، هندوکش، قرهقوروم و حتی تا سرزمینهای مرتفع تر هیمالیا (Trans – Himalaya) و تبت دنبال کرد. گسترش زیاد ورق ایران سبب شده تا مطالعات و دیدگاهها در این ورق درخور توجه باشد. شنگــور (1373) تمامی ترکیه، به جز باریکهای از بلندیهای جنوب دریای سیاه، را با صفحه ایران یکسان دانسته و به سبب عملکرد شدید رویداد کوهزایی سیمرین، از این صفحه به عنوان قاره سیمرین (Cimmerian Continent) نام برده است. در نقشه زمینساخت خاورمیانه، علوی (1991)، برای این ابر صفحه، نام کوچک قاره سیمرین Cimmerian) (Microcontinent را برگزیده است . حقیپور (1984) در نقشه لرزه زمینساخت ایران – افغانستان – پاکستان، با توجه به ویژگیهای سنگهای پالئوزوییک، ایران میانی را به دو بخش تقسیم کرده، که در یکی (سنندج – سیرجان) سنگهای پالئوزوییک در حوضههای گرابنی و در دومی (ایران مرکزی) توالیهای رسوبی پالئوزوییک ضمن کاملتر بودن، بر روی سکوها انباشته شدهاند. در نقشه زمینساخت ایران نوگلسادات (منتشر نشده)، به نواحی واقع بین دو زمیندرز تتیس کهن و جوان، ایالت ایران مرکـزی (Central Iran Province) نام داده و آن را به زیر زون سیستان(Sistan Subzone) زون گـذاری (Transitional Zone) ، مثلث میانی (Median Triangle)، زیر زون ماگمایی مرکزی (Central Magmatic) و زیر زون دگرگونی مرکزی (Central Metamorphic) تقسیم کرده است . بیان تمام دیدگاهها در خصوص ایران میانی (ورق ایران) نتیجهگیری را دشوار میسازد. ولی، با تکیه و تلفیق نظرهای چیره، میتوان بخش ایرانی ورق موردنظر را به زیرپهنههای سنندج – سیرجان، البرز، خردقاره ایران مرکزی، بلوک لوت و حوضه فلیشی خاور ایران تقسیم کرد.
در یک نگاه کلی واحدهای چینهشناختی – ساختاری ایران میانی عبارتست از:
1. پیسنگ دگرگونی پرکامبرین 2. ردیفهای سکویی پرکامبرین پسین – تریاس میانی 3. انباشتههای زغالدار تریاس پسین – ژوراسیک میانی 4. رسوبهای دریایی ژوراسیک میانی – کرتاسه به همراه تکاپوهای آتشفشانی 5. تکاپوهای ماگمایی دریایی و رسوبهای همزمان با کوهزایی پالئوژن 6. تکاپوهای ماگمایی خشکی و رسوبهای قارهای نئوژن - کواترنری |
|
|
|
مقدمه
به بخش گستردهای از ایران که میان دو زمیندرز تتیس کهن، (در شمال)، و تتیس جوان (در جنوب) قرار دارند میتوان « ایران میانی » نام داد. برخلاف زمیندرز تتیس کهن، درباره محل زمیندرز تتیس جوان اتفاق نظر وجود ندارد. فرهودی (1978) و علوی (1994) محل زمیندرز تتیس جوان را منطبق بر مرز جنوب باختری کمان ماگمایی ارومیه – بزمان میدانند. اشتوکلین (1968)، و گروهی بزرگ از زمینشناسان، راندگی اصلی زاگرس را به عنوان زمیندرز تتیس جوان پذیرفتهاند. با توجه به پرسشآمیز بودن مسئله فرورانش ورق زاگرس به زیر ورق ایران (کشفی 1976، عمیدی و امامی، 1984، سبزهئی، 1364) ، در این مقاله هم راندگی اصلی زاگرس، مرز میان دو ورق زاگرس (ایران جنوبی) و ورق ایران (ایران میانی) پذیرفته شده است.
چینه شناسی ایران میانی
همسانی کامل سنگهای پرکامبرین – پالئوزوییک ایران میانی با ایران جنوبی (زاگرس – عربستان)، همسانی رویدادهای زمینساختی، و همچنین وجود دادههای دیرینه مغناطیسی، نشانگر آن است که ایران میانی و جنوبی از زمان پرکامبرین پسین تا تریاس میانی سکویی یگانه بودهاند (لاپارانت، 1972 و اشتوکلین، 1977)، ولی، از اواخر پالئوزوییک، در پی تکوین حرکات زمینساختی سیمرین پیشین ، این دو صفحه از یکدیگر جدا شده و در حالی که در زاگرس رسوبگذاری به آرامی و به تقریب پیوسته ادامه داشته، ایران میانی منطقهای پرتکاپو را در شمال راندگی اصلی زاگرس تشکیل میداده است. ایران میانی پس از جدایش، با سرعتی بیش از صفحه زاگرس به سوی شمال شرقی حرکت کرده و پس از برخورد با ابرقاره اوراسیا و بستن اقیانوس تتیس کهن، بخشی از صفحه اوراسیا شده است. در اواخر پالئوزوییک و در طی مزوزوییک، ایران میانی زیر رژیمهای کششی بوده ولی، از کرتاسه پسین به دنبال سرانجام گرفتن و بسته شدن تتیس جوان، ایران میانی میان دو کمربند زاگرس و کپهداغ به تله افتاده و از آن زمان به بعد، زیر رژیم فشارشی، با راستای تنش N20E قرار گرفته است (بربریان، 1983). ایران میانی سرزمینی یکپارچه و همگن نیست، بلکه در نتیجه عملکرد گسلها به صورت قطعاتی جدا با ویژگیهای زمینشناختی متفاوت است.در هر حال، دو ویژگی عمده در این پهنه حاکم است یکی چینخوردگی ، دگرگونی و پلوتونیسم شدید مزوزوییک، و دوم، تکاپوی شدید آتشفشانی سنوزوییک. همین دو ویژگی است که صفحه ایران میانی را از صفحه زاگرس متمایز میسازد. گفتنی است که به ظاهر، بخشهایی از ایران میانی، مانند خردقاره ایران مرکزی، بلوک لوت و بلوک بوکان در اثر تحولات زمینساختی، پایدار شدهاند.
زمینشناسی عمومی ایران میانی
از نگاه زمینساخت صفحهای ، ایران میانی بخشی از ابرورقی است که تا فراسوی مرزهای شرقی و غربی ایران ادامه دارد. به سوی شمال باختری گسترههای وسیعی از ترکیه، به ویژه پهنههای آناتولی و تورید، به این صفحه تعلق دارند. ادامه خاوری صفحه ایران را میتوان تا جنوب کوههای پامیر، هندوکش، قرهقوروم و حتی تا سرزمینهای مرتفع تر هیمالیا (Trans – Himalaya) و تبت دنبال کرد. گسترش زیاد ورق ایران سبب شده تا مطالعات و دیدگاهها در این ورق درخور توجه باشد. شنگــور (1373) تمامی ترکیه، به جز باریکهای از بلندیهای جنوب دریای سیاه، را با صفحه ایران یکسان دانسته و به سبب عملکرد شدید رویداد کوهزایی سیمرین، از این صفحه به عنوان قاره سیمرین (Cimmerian Continent) نام برده است. در نقشه زمینساخت خاورمیانه، علوی (1991)، برای این ابر صفحه، نام کوچک قاره سیمرین Cimmerian) (Microcontinent را برگزیده است . حقیپور (1984) در نقشه لرزه زمینساخت ایران – افغانستان – پاکستان، با توجه به ویژگیهای سنگهای پالئوزوییک، ایران میانی را به دو بخش تقسیم کرده، که در یکی (سنندج – سیرجان) سنگهای پالئوزوییک در حوضههای گرابنی و در دومی (ایران مرکزی) توالیهای رسوبی پالئوزوییک ضمن کاملتر بودن، بر روی سکوها انباشته شدهاند. در نقشه زمینساخت ایران نوگلسادات (منتشر نشده)، به نواحی واقع بین دو زمیندرز تتیس کهن و جوان، ایالت ایران مرکـزی (Central Iran Province) نام داده و آن را به زیر زون سیستان(Sistan Subzone) زون گـذاری (Transitional Zone) ، مثلث میانی (Median Triangle)، زیر زون ماگمایی مرکزی (Central Magmatic) و زیر زون دگرگونی مرکزی (Central Metamorphic) تقسیم کرده است . بیان تمام دیدگاهها در خصوص ایران میانی (ورق ایران) نتیجهگیری را دشوار میسازد. ولی، با تکیه و تلفیق نظرهای چیره، میتوان بخش ایرانی ورق موردنظر را به زیرپهنههای سنندج – سیرجان، البرز، خردقاره ایران مرکزی، بلوک لوت و حوضه فلیشی خاور ایران تقسیم کرد.
در یک نگاه کلی واحدهای چینهشناختی – ساختاری ایران میانی عبارتست از:
1. پیسنگ دگرگونی پرکامبرین 2. ردیفهای سکویی پرکامبرین پسین – تریاس میانی 3. انباشتههای زغالدار تریاس پسین – ژوراسیک میانی 4. رسوبهای دریایی ژوراسیک میانی – کرتاسه به همراه تکاپوهای آتشفشانی 5. تکاپوهای ماگمایی دریایی و رسوبهای همزمان با کوهزایی پالئوژن 6. تکاپوهای ماگمایی خشکی و رسوبهای قارهای نئوژن - کواترنری |
|
|
|
مقدمه
به بخش گستردهای از ایران که میان دو زمیندرز تتیس کهن، (در شمال)، و تتیس جوان (در جنوب) قرار دارند میتوان « ایران میانی » نام داد. برخلاف زمیندرز تتیس کهن، درباره محل زمیندرز تتیس جوان اتفاق نظر وجود ندارد. فرهودی (1978) و علوی (1994) محل زمیندرز تتیس جوان را منطبق بر مرز جنوب باختری کمان ماگمایی ارومیه – بزمان میدانند. اشتوکلین (1968)، و گروهی بزرگ از زمینشناسان، راندگی اصلی زاگرس را به عنوان زمیندرز تتیس جوان پذیرفتهاند. با توجه به پرسشآمیز بودن مسئله فرورانش ورق زاگرس به زیر ورق ایران (کشفی 1976، عمیدی و امامی، 1984، سبزهئی، 1364) ، در این مقاله هم راندگی اصلی زاگرس، مرز میان دو ورق زاگرس (ایران جنوبی) و ورق ایران (ایران میانی) پذیرفته شده است.
چینه شناسی ایران میانی
همسانی کامل سنگهای پرکامبرین – پالئوزوییک ایران میانی با ایران جنوبی (زاگرس – عربستان)، همسانی رویدادهای زمینساختی، و همچنین وجود دادههای دیرینه مغناطیسی، نشانگر آن است که ایران میانی و جنوبی از زمان پرکامبرین پسین تا تریاس میانی سکویی یگانه بودهاند (لاپارانت، 1972 و اشتوکلین، 1977)، ولی، از اواخر پالئوزوییک، در پی تکوین حرکات زمینساختی سیمرین پیشین ، این دو صفحه از یکدیگر جدا شده و در حالی که در زاگرس رسوبگذاری به آرامی و به تقریب پیوسته ادامه داشته، ایران میانی منطقهای پرتکاپو را در شمال راندگی اصلی زاگرس تشکیل میداده است. ایران میانی پس از جدایش، با سرعتی بیش از صفحه زاگرس به سوی شمال شرقی حرکت کرده و پس از برخورد با ابرقاره اوراسیا و بستن اقیانوس تتیس کهن، بخشی از صفحه اوراسیا شده است. در اواخر پالئوزوییک و در طی مزوزوییک، ایران میانی زیر رژیمهای کششی بوده ولی، از کرتاسه پسین به دنبال سرانجام گرفتن و بسته شدن تتیس جوان، ایران میانی میان دو کمربند زاگرس و کپهداغ به تله افتاده و از آن زمان به بعد، زیر رژیم فشارشی، با راستای تنش N20E قرار گرفته است (بربریان، 1983). ایران میانی سرزمینی یکپارچه و همگن نیست، بلکه در نتیجه عملکرد گسلها به صورت قطعاتی جدا با ویژگیهای زمینشناختی متفاوت است.در هر حال، دو ویژگی عمده در این پهنه حاکم است یکی چینخوردگی ، دگرگونی و پلوتونیسم شدید مزوزوییک، و دوم، تکاپوی شدید آتشفشانی سنوزوییک. همین دو ویژگی است که صفحه ایران میانی را از صفحه زاگرس متمایز میسازد. گفتنی است که به ظاهر، بخشهایی از ایران میانی، مانند خردقاره ایران مرکزی، بلوک لوت و بلوک بوکان در اثر تحولات زمینساختی، پایدار شدهاند.
زمینشناسی عمومی ایران میانی
از نگاه زمینساخت صفحهای ، ایران میانی بخشی از ابرورقی است که تا فراسوی مرزهای شرقی و غربی ایران ادامه دارد. به سوی شمال باختری گسترههای وسیعی از ترکیه، به ویژه پهنههای آناتولی و تورید، به این صفحه تعلق دارند. ادامه خاوری صفحه ایران را میتوان تا جنوب کوههای پامیر، هندوکش، قرهقوروم و حتی تا سرزمینهای مرتفع تر هیمالیا (Trans – Himalaya) و تبت دنبال کرد. گسترش زیاد ورق ایران سبب شده تا مطالعات و دیدگاهها در این ورق درخور توجه باشد. شنگــور (1373) تمامی ترکیه، به جز باریکهای از بلندیهای جنوب دریای سیاه، را با صفحه ایران یکسان دانسته و به سبب عملکرد شدید رویداد کوهزایی سیمرین، از این صفحه به عنوان قاره سیمرین (Cimmerian Continent) نام برده است. در نقشه زمینساخت خاورمیانه، علوی (1991)، برای این ابر صفحه، نام کوچک قاره سیمرین Cimmerian) (Microcontinent را برگزیده است . حقیپور (1984) در نقشه لرزه زمینساخت ایران – افغانستان – پاکستان، با توجه به ویژگیهای سنگهای پالئوزوییک، ایران میانی را به دو بخش تقسیم کرده، که در یکی (سنندج – سیرجان) سنگهای پالئوزوییک در حوضههای گرابنی و در دومی (ایران مرکزی) توالیهای رسوبی پالئوزوییک ضمن کاملتر بودن، بر روی سکوها انباشته شدهاند. در نقشه زمینساخت ایران نوگلسادات (منتشر نشده)، به نواحی واقع بین دو زمیندرز تتیس کهن و جوان، ایالت ایران مرکـزی (Central Iran Province) نام داده و آن را به زیر زون سیستان(Sistan Subzone) زون گـذاری (Transitional Zone) ، مثلث میانی (Median Triangle)، زیر زون ماگمایی مرکزی (Central Magmatic) و زیر زون دگرگونی مرکزی (Central Metamorphic) تقسیم کرده است . بیان تمام دیدگاهها در خصوص ایران میانی (ورق ایران) نتیجهگیری را دشوار میسازد. ولی، با تکیه و تلفیق نظرهای چیره، میتوان بخش ایرانی ورق موردنظر را به زیرپهنههای سنندج – سیرجان، البرز، خردقاره ایران مرکزی، بلوک لوت و حوضه فلیشی خاور ایران تقسیم کرد.
در یک نگاه کلی واحدهای چینهشناختی – ساختاری ایران میانی عبارتست از:
1. پیسنگ دگرگونی پرکامبرین 2. ردیفهای سکویی پرکامبرین پسین – تریاس میانی 3. انباشتههای زغالدار تریاس پسین – ژوراسیک میانی 4. رسوبهای دریایی ژوراسیک میانی – کرتاسه به همراه تکاپوهای آتشفشانی 5. تکاپوهای ماگمایی دریایی و رسوبهای همزمان با کوهزایی پالئوژن 6. تکاپوهای ماگمایی خشکی و رسوبهای قارهای نئوژن - کواترنری |
|
|
|
مقدمه
به بخش گستردهای از ایران که میان دو زمیندرز تتیس کهن، (در شمال)، و تتیس جوان (در جنوب) قرار دارند میتوان « ایران میانی » نام داد. برخلاف زمیندرز تتیس کهن، درباره محل زمیندرز تتیس جوان اتفاق نظر وجود ندارد. فرهودی (1978) و علوی (1994) محل زمیندرز تتیس جوان را منطبق بر مرز جنوب باختری کمان ماگمایی ارومیه – بزمان میدانند. اشتوکلین (1968)، و گروهی بزرگ از زمینشناسان، راندگی اصلی زاگرس را به عنوان زمیندرز تتیس جوان پذیرفتهاند. با توجه به پرسشآمیز بودن مسئله فرورانش ورق زاگرس به زیر ورق ایران (کشفی 1976، عمیدی و امامی، 1984، سبزهئی، 1364) ، در این مقاله هم راندگی اصلی زاگرس، مرز میان دو ورق زاگرس (ایران جنوبی) و ورق ایران (ایران میانی) پذیرفته شده است.
چینه شناسی ایران میانی
همسانی کامل سنگهای پرکامبرین – پالئوزوییک ایران میانی با ایران جنوبی (زاگرس – عربستان)، همسانی رویدادهای زمینساختی، و همچنین وجود دادههای دیرینه مغناطیسی، نشانگر آن است که ایران میانی و جنوبی از زمان پرکامبرین پسین تا تریاس میانی سکویی یگانه بودهاند (لاپارانت، 1972 و اشتوکلین، 1977)، ولی، از اواخر پالئوزوییک، در پی تکوین حرکات زمینساختی سیمرین پیشین ، این دو صفحه از یکدیگر جدا شده و در حالی که در زاگرس رسوبگذاری به آرامی و به تقریب پیوسته ادامه داشته، ایران میانی منطقهای پرتکاپو را در شمال راندگی اصلی زاگرس تشکیل میداده است. ایران میانی پس از جدایش، با سرعتی بیش از صفحه زاگرس به سوی شمال شرقی حرکت کرده و پس از برخورد با ابرقاره اوراسیا و بستن اقیانوس تتیس کهن، بخشی از صفحه اوراسیا شده است. در اواخر پالئوزوییک و در طی مزوزوییک، ایران میانی زیر رژیمهای کششی بوده ولی، از کرتاسه پسین به دنبال سرانجام گرفتن و بسته شدن تتیس جوان، ایران میانی میان دو کمربند زاگرس و کپهداغ به تله افتاده و از آن زمان به بعد، زیر رژیم فشارشی، با راستای تنش N20E قرار گرفته است (بربریان، 1983). ایران میانی سرزمینی یکپارچه و همگن نیست، بلکه در نتیجه عملکرد گسلها به صورت قطعاتی جدا با ویژگیهای زمینشناختی متفاوت است.در هر حال، دو ویژگی عمده در این پهنه حاکم است یکی چینخوردگی ، دگرگونی و پلوتونیسم شدید مزوزوییک، و دوم، تکاپوی شدید آتشفشانی سنوزوییک. همین دو ویژگی است که صفحه ایران میانی را از صفحه زاگرس متمایز میسازد. گفتنی است که به ظاهر، بخشهایی از ایران میانی، مانند خردقاره ایران مرکزی، بلوک لوت و بلوک بوکان در اثر تحولات زمینساختی، پایدار شدهاند.
زمینشناسی عمومی ایران میانی
از نگاه زمینساخت صفحهای ، ایران میانی بخشی از ابرورقی است که تا فراسوی مرزهای شرقی و غربی ایران ادامه دارد. به سوی شمال باختری گسترههای وسیعی از ترکیه، به ویژه پهنههای آناتولی و تورید، به این صفحه تعلق دارند. ادامه خاوری صفحه ایران را میتوان تا جنوب کوههای پامیر، هندوکش، قرهقوروم و حتی تا سرزمینهای مرتفع تر هیمالیا (Trans – Himalaya) و تبت دنبال کرد. گسترش زیاد ورق ایران سبب شده تا مطالعات و دیدگاهها در این ورق درخور توجه باشد. شنگــور (1373) تمامی ترکیه، به جز باریکهای از بلندیهای جنوب دریای سیاه، را با صفحه ایران یکسان دانسته و به سبب عملکرد شدید رویداد کوهزایی سیمرین، از این صفحه به عنوان قاره سیمرین (Cimmerian Continent) نام برده است. در نقشه زمینساخت خاورمیانه، علوی (1991)، برای این ابر صفحه، نام کوچک قاره سیمرین Cimmerian) (Microcontinent را برگزیده است . حقیپور (1984) در نقشه لرزه زمینساخت ایران – افغانستان – پاکستان، با توجه به ویژگیهای سنگهای پالئوزوییک، ایران میانی را به دو بخش تقسیم کرده، که در یکی (سنندج – سیرجان) سنگهای پالئوزوییک در حوضههای گرابنی و در دومی (ایران مرکزی) توالیهای رسوبی پالئوزوییک ضمن کاملتر بودن، بر روی سکوها انباشته شدهاند. در نقشه زمینساخت ایران نوگلسادات (منتشر نشده)، به نواحی واقع بین دو زمیندرز تتیس کهن و جوان، ایالت ایران مرکـزی (Central Iran Province) نام داده و آن را به زیر زون سیستان(Sistan Subzone) زون گـذاری (Transitional Zone) ، مثلث میانی (Median Triangle)، زیر زون ماگمایی مرکزی (Central Magmatic) و زیر زون دگرگونی مرکزی (Central Metamorphic) تقسیم کرده است . بیان تمام دیدگاهها در خصوص ایران میانی (ورق ایران) نتیجهگیری را دشوار میسازد. ولی، با تکیه و تلفیق نظرهای چیره، میتوان بخش ایرانی ورق موردنظر را به زیرپهنههای سنندج – سیرجان، البرز، خردقاره ایران مرکزی، بلوک لوت و حوضه فلیشی خاور ایران تقسیم کرد.
در یک نگاه کلی واحدهای چینهشناختی – ساختاری ایران میانی عبارتست از:
1. پیسنگ دگرگونی پرکامبرین 2. ردیفهای سکویی پرکامبرین پسین – تریاس میانی 3. انباشتههای زغالدار تریاس پسین – ژوراسیک میانی 4. رسوبهای دریایی ژوراسیک میانی – کرتاسه به همراه تکاپوهای آتشفشانی 5. تکاپوهای ماگمایی دریایی و رسوبهای همزمان با کوهزایی پالئوژن 6. تکاپوهای ماگمایی خشکی و رسوبهای قارهای نئوژن - کواترنری |
|
مطالب مشابه :
زون های ایران
زون های ایران سبب شده بود تا در نخستین نقشه زمین ، زون ساختاری پیچیده همراه
نقشه تقسیم بندی زونهای ساختاری ایران
زمین شناسی ایران را ایران، باید از شکلها و نقشه هایی استفاده داده های
زون ایران مرکزی
زون ایران مرکزی در نقشه زمینساخت ایران نوگلسادات ساختاری ایران میانی عبارتست از: 1.
تقسیم بندی زونهای ساختاری ایران، نبوی 1355
شکلها، عکسها و فایلهای آموزشی برای زمین شناسی ایران ساختاری ایران و نقشه هایی
زونهای زمین شناسی ایران
ناهمسانیهای ساختاری در روی نقشه زمینساخت ایران داده که در نتیجه آن سنگهای زون
پتانسیل اکتشافی نفتی آینده در شمال غرب ایران (دشت مغان)
از سایر پهنه ها و زیرپهنه های ایران را می توان ادامه زونهای ساختاری زون های تکتونیکی
مقاله ای در ارتباط باسنندج - سیرجان
فعالیت های آتشفشانی در جلوی زون سنندج , ایران مرکزی و کوه های البرز نقشه زمین شناسی
گسلهای مهم ایران
ورودی های 83رشته زمین گسلهای مهم ایران باعث جدایی افیولیت ملانژهای سبزوار از زون کویر
برچسب :
نقشه زون های ساختاری ایران