شبهه : قرآن برای همان زمان اسب و شتر است!! - همان شتراست
شبهه: قرآن برای همان زمان اسب و شتر است؟!
آیا مثال آوردن قرآن از حیواناتی چون شتر، به خاطر آشنایی و نیاز اعراب جاهلیت با آنها نیست و دلیلی به اختصاص قرآن به آن دوره و محیط نمیباشد؟
همان شتراست
بسیاری دوست دارند القاء کنند که چون شتر در صحرا است و حجاز آن موقع یا عربستان فعلی نیز صحرا و شتر زیاد دارد، پس قرآن اگر از «شتر» نامی آورده، مربوط به آن دوره و محیط میباشد! در صورتی که نه تنها این ادعا سخنی غیر علمی است، بلکه ضد تبلیغی بس ناجوانمردانه میباشد، چرا که قرآن کریم فقط راجع به شتر سخن نگفته است، بلکه از خدا و معاد، زمین و آسمان ها و به ویژه انسان و چگونگیها و چه باید کردهایش بیشتر سخن گفته است.
نیاز بشر امروز به انسانشناسی، جامعهشناسی، اخلاق، احکام و سیاست در قرآن کریم، به مراتب بیش از «شترشناسی» میباشد. پس چرا به این آیات توجه و استناد نمیکنند؟!
در عین حال به نکات ذیل در مورد اسامی حیوانات در قرآن کریم کاملاً توجه شود:
الف – حتماً باید در قرآن کریم نام کانگرو یا پاندا میآمد تا احساس کنند جهانی و امروزی است؟! یا باید از دایناسورها در اعصار قدیمیتر سخن میفرمود؟
در قرآن کریم فقط نام شتر نیامده است، بلکه نام دهها حیوان از چهارپایان، خزندگان، پرندگان و حشرات آمده است که اختصاصی به اعراب ندارد، چون: سلوى (بلدرچین)، بَعوض (پشه)، جرّاد (ملخها)، هدهد (شانه به سر)، غراب (کلاغ)، ابابیل (احتمالاً پرستو)، ذباب (مگس)، نحل (زنبور عسل)، عنکبوت، نمل (مورچه)، فراش (پروانه)، قُمَّل (شپش)، قرده (میمون)، بغال (استر)، ضأن و معز (گوسفند)، ذئب (گرگ)، بعیر و جَمَل و ابل (شتر)، قَسْوَرَة (شیر)، خَیْل و جیاد و صافنات (اسب)، بقره (گاو)، حمار و حمیر (اُلاغ)، خنزیر (خوک)، کَلْب (سگ)، نون و حوت (ماهى) ... و در یک آیه نیز آنها را به گونههای خزندگان و روندگان روی دو پا یا چهارپا تقسیم نموده است:
«وَاللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّةٍ مِن مَّاء فَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى بَطْنِهِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى رِجْلَیْنِ وَمِنْهُم مَّن یَمْشِی عَلَى أَرْبَعٍ یَخْلُقُ اللَّهُ مَا یَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیر» (النّور، 45)
خداوند متعال در قرآن کریم به «شترسواری» توجه نداده است که فرض کنند در اعراب آن موقع بیشتر بوده است، بلکه توجه به چگونگی خلقت آن را متذکر شده و فرموده است: «أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ» ؛ آیا به شتر نمىنگرند که چگونه آفریده شده؟ترجمه: و خداوند هر جنبندهاى را از آبى آفریده، پس برخى از آنها بر روى شکم مىرود (مانند مار و ماهى و سایر خزندگان) و برخى بر دو پا مىرود (مانند انسان و پرندگان) و برخى بر چهار پا مىرود. خداوند هر چه بخواهد مىآفریند، حقّا که خداوند بر هر چیز تواناست.
ب – اینها همه حیوانات و جنبدگانی هستند که بشر بیش از سایر انواع آنها را دیده و میشناسد و یا با آنها سر و کار دارد.
ج – چه کسی گفته که شتر، گاو و گوسفند به اعراب اختصاص دارد و آن هم اعراب آن دوران؟ انصافاً امروزه شتر و گاو و گوسفند فیل در شبه جزیرهی عربستان بیشتر است یا در امریکا؟ استفاده از پوست (به ویژه تجارت پوست) و هم چنین گوشت و شیر دام در اروپا و امریکا بیشتر است یا در آسیا و آفریقا؟ آیا فقط مردمان زمان قدیم از فیل یا اسب و الاغ و نیز شتر برای حمل و نقل و تردد و یا جنگ استفاده میکردند؟ رومیها با فیل میجنگیدند یا اعراب؟ امروز هند و خاور دور حمل و نقل با فیل دارند یا اعراب؟ تجارت عاج از آفریقا و آسیا به اروپا و آمریکا بیشتر است یا به کشورهای اسلامی؟ آیا امروزه و در این عصر تکنولوژی، پلیس آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، سوئیس و ... از اسب استفاده میکنند یا کشورهای اسلامی؟
حتماً باید در قرآن کریم نام کانگرو یا پاندا میآمد تا احساس کنند جهانی و امروزی است؟! یا باید از دایناسورها در اعصار قدیمیتر سخن میفرمود؟ د – خداوند متعال در قرآن کریم به «شترسواری» توجه نداده است که فرض کنند در اعراب آن موقع بیشتر بوده است، بلکه توجه به چگونگی خلقت آن را متذکر شده و فرموده است:«أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ» (الغاشیة، 17)؛ آیا به شتر نمىنگرند که چگونه آفریده شده؟
چنانچه در ادامه همین آیه به توجه در چگونگی خلقت آسمان های بلند و بیکران – خلقت کوههای بر افراشته و خلقت و گسترده شدن زمین نیز تصریح شده است.
حال آیا اعراب آن موقع میتوانستند تحقیقات علمی در چگونگی خلقت حیوانات یا آسمان ها و زمین داشته باشند، یا جهان پیشرفتهی امروزی؟
پس، چطور همه این آیات را رها کرده و تا نام «شتر» میشوند، به یاد اعراب بادیه نشین قدیم میافتند و نتیجه میگیرند که قرآن کریم فقط مفهوم آن زمان و آن قوم بوده است، چون در آن کلمه شتر آمده است؟!
بخش قرآن تبیان
منبع : tebyan.net
,