جزوه آموزشی شناخت هنر گرافیک
سفال دوره اواسط اسلامی:
در زمان سلجوقیان جهش چشم گیری در تمام هنرها، صنایع و علوم پدید آمد با اینکه سلجوقیان در اصل ترک بودند ولی خود را با روش زندگی ایرانیان تطبیق دادند. درمورد سفال سازی این دوره باید گفت دوران سلجوقیان عصر طلایی چینی سازی بوده است. در این دوره تمام روش های فنی شناخته شده و بکار برده می شد. به عنوان مثال حکاکی، برجسته کاری، شبکه سازی، قلم زنی، طلاکاری و میناکاری چنین به نظر می آید که در آنان دوره نقاشان و طراحان نیز استاد سفال ساز را یاری می کردند. پوشش مداوم سفال سازان ایرانی برای اینکه بتوانند با چینی ها و لعابهای ساخت کشور باستانی چین برابری کنند موجب بوجود آمدن دو اختراع در ایران گردید. الف)ترکیب خمیر نرم با آمیخته دانه های دُرکوهی، ب)کشف مجدد لعاب قلیایی که برای آخرین بار در مصر باستان بکار می رفت.
متداول شدن لعابهای قلیایی سبب گردید که فن رنگ آمیزی جدید بوجود آید. آمیخته ی مس در لعاب سرب معمولاً رنگ فیروزه ای تیره یا سبز زنده بوجود می آوردند ولی همین مس در لعاب قلیایی رنگ نیلی سیر درست می کنند. مهم، ازجمله لعابهای دیگری که عموماً در لعابهای قلیایی بکار می رفت عبارتند از: 1-فیروزه ای روشن، 2-سبز روشن، 3-شیمی، 4-سرخ ارغوانی، 5-زرد ملایم که اغلب اوقات آرایه های زر نیز به آنها افزوده می شد. ترکیب طلا در لعاب اکثراً بصورت زر گداخته بوده است.
سفال دوره متأخراسلامی:
زمانی که اشغالگران مغول سراسر خاک ایران را گشودند اشغال ایران از طرف آنها اثری در سفال سازی نداشت. همان گونه که می دانیم پس از ظهور اسلام بویژه در زمان خلافت ابن عباس یا عباسیان استفاده از طلا و نقره در ساخت ظروف کنار گذاشته شد.
چرا که اسلام خوردن و آشامیدن را در ظروف طلا و نقره حرام دانسته است و لذا استفاده از سفال رونق چشم گیری گرفت. این مسئله بویژه از زمان تیموریان نیز مورد توجه واقع شد و استفاده سفال های بسیار خوب و آراسته سیر صعودی به خود گرفت و مجدداً در زمانهای حکمرانی صفویه و قاجار نیز پیشرفت چشم گیری داشت و در سطح بالای از هنر قرار گرفت. این روند تا هم اکنون نیز ادامه دارد.
کاشیکاری:
هنر کاشیکاری که اوج خود را در ایران گذرانده با همه ی عظمتش در حیطه ی هنرمندان سنتی این سرزمین و در محدوده ی آنان به زیست خود ادامه داد و شاید اگر برخی هنرشناسان خارجی به پژوهش درباره ی آن نمی پرداختند چه بسا با گذشت قرن ها و از میان رفتن هنرمندان کاشیکار و کاشی تراش به فراموشی سپرده می شد. پس از گسترش دین اسلام به مرور هنر کاشی کاری یکی از مهم ترین عوامل تزیین و پوشش برای استحکام بناهای گوناگون بویژه بناهای مذهبی گردید، یکی از زیباترین انواعکاشی ها را می توان در بنای قبر الصخره به تاریخ قرن اول هجری مشاهده کرد. از اوایل دوره اسلام کاشی کاران و کاشی سازان ایرانی هنر کاشیکاری با خود تا دورترین نقاط ممالک تسخیر شده یعنی اسپانیا نیز برده اند.
هنرمندان ایرانی از ترکیب کاشی های با رنگ های مختلف به شیوه موزائیک نوعی کاشی های معرق را بوجود آوردند وحشت های کاشی های ساده و یک رنگ دوره قبل از اسلام را به رنگ های متنوع آمیخته و نوعی کاشی هفت رنگ را بوجود آوردند. همچنین از ترکیب کاشی های ساده با آجر و گچ نوعی کاشی به نام کاشی های معقلی (در این کاشی ها نقوش حرکت شطرنجی دارند) را پدید آوردند و بدین ترتیب از 5 هجری قمری به بعد کمتری بنایی را می توان مشاهده کرد که با یکی از روش های سه گانه فوق و یا کاشی های گوناگون رنگین تزئین شده باشد. جغرافی نویسان قدیم عرب شهر کاشان را قاشان نوشته اند و در مشرق زمین یک نوع آجر معروف به کاشی را به این شهر نسبت داده اند. کم کم معماران ایرانی تکه های رنگین کاشی را به اشکال هندسی در اندازه های مختلف میان آجرها قالب زده و یادر میان آجرهای تزئینی به صورت کتبیه های کوفی قرار داده اند.
در شهر کاشان مردی به نام ابوالقاسم زندگی می کرد که نام او بر روی بسیاری از کاشی های آن زمان حک شده و نوشته هایی از او درباره ی تولید کاشی در سال 1301 میلادی باقی مانده است. کاشی هایی که از تاریخ 1208 تا 1339 میلادی در کاشان ساخته شده همگی نوعی لوستر قهوه ای رنگ است که بر روی نقوش برجسته ی آبی و فیروزه ای رنگ مشاهده می گردد.
این نوع کاشی ها برای پوشش دیواربکار برده شده و دارای اشکال ستاره ای یا صلیبی می باشند که هرکدام از آنها دارای نقش متفاوت است.
آغاز هنرکاشیکاری به درستی معلوم نیست. اگرچه برخی آنرا از دوران سلجوقیان میدانند ولی از این عصر نمونه ای که این اعتبار را ثابت کند در دسترس نیست. یکی از برجسته ترین کاشیکاران ایران بر این باور است که آغاز این هنر به قرن 7 هجری بر می گردد. که به شکل آجر کار می کردند و نمونه های آن در دشت زوزن و بسطام موجود است. که بعضی از آنها را نیز لعاب داده اند. بعدها به شکلکاشی مهری مرسوم شد به این ترتیب که گل را در قالب می ریختند و نقش موردنظر بصورت گودی ها و برجستگی ها بر آن می ساختند و لعاب می ریختند.
در دوران صفویه کاشی معرق، کاشی معقلی، خط بنایی، اسلیمی و آنچه در کاشی کاری می توان مشاهده کرد اوج گرفت.
اوج هنر کاشیکاری در ایران در همان عصر صفویه بوده است. البته در کاشی کاری های این عصر با کاشی کاری ها که در حاشیه کویر مشاهده میکنیم تفاوتهای عمده ای مشهود است. شیوه کاشی کاری حاشیه ی کویر یا همان جاده ابریشم با شیوه کاشی کاری در عصر صفویه متفاوت است. در حاشیه کویر حفظ بنایی و معقلی رواج بیشتری داشته و ما می توانیم در مسجد جامع در دشت زوزن و هرات نمونه های آن را ببینیم.
خط بنایی مسجد جامع یزد بسیاری به دوران صفویه شبیه است ولی اصولاً نمی توانیم تاریخ معینی را به این ها نسبت دهیم. دلیل این امر عدم توانایی در تاریخ گذاری کاشیکاری در بناها این است که هرگاه مسجد یا بنایی دیگر ساخته می شد تزئینات آن را به مرور می ساختند تا آنجا که هنوز از دوران قاجاریه کارهای نیمه تمامی وجود دارد که تا به امروز به پایان نرسیده است.
اهمیت کاشی: استفاده از کاشی و نقش کاشی این عنصر تزئینی از دو جنبه حائز اهمیت است:
الف)استحکام ب)زیبایی
استحکام: شکی نیست که یکی از دلایل استفاده از کاشی مسئله محکم بودن ومقاوم بودن این ماده در مقابل حوادث طبیعی مانند باران، آفتاب، عناصر شیمیایی و کنش و واکنش های فیزیکی در ساختمان می باشد. کاشی که پوششی از لعاب روی آن می نشیند. بعد از انجام مراحل پخت بدلیل ترکیبات مختلف از جمله سیلیس دارای سطحی سیقلی و شفاف می شود که این لایه ی شیشه ای بسیار مقاوم، سخت و در مقابل جذب آب نفوذناپذیر می باشد. علاوه بر استحکام مناسب این ماده عوامل دیگری نیز در بکارگیری کاشی نیز مؤثر بوده اند که در ذیل به آنها اشاره می شود.
1-دسترسی آسان به مواد اولیه ، 2-هماهنگی و هم سنجش بودن کاشی با سایر مسائل ساختمانی مانند آجر، گچ، سیمان و ...، 3-شرایط جغرافیایی اعم از آب، هوا، منابع طبیعی و...، 4-تنوع رنگ و انعطاف پذیری کاشی.
1-دسترسی آسان به مواد اولیه: در مناطقی که آثار معماری اسلامی به جامانده خاک رس که ماده اصلی تشکیل دهنده آجر می باشد بوفور دیده می شود و تهیه آن بسیار آسان تر و مقرون به صرفه تر از سایر مواد طبیعی است. وجود معادن سیلیس و اکسیدهای فلزی مانند اکسید مس، کربات و... در مناطق مختلف ایران مانند کرمان، کاشان، همدان، خراسان، شهر ری موجب شده است تا این ماده در معماری ما فراگیر شود.
2-هماهنگی و همسنجی بودن کاشی با سایر مصالح ساختمانی مانند آجر، گچ، سیمان و...: از دلایل مهم و اساسی رواج کاشیکاری هماهنگی وهمسنج بودن کاشی با آجر میباشد. زیرا بدنه ی اصلی کاشی و آجر هر دو از یک جنس هستند. البته ممکن است. در بدنه ی کاشی برای استحکام بیشتر و تنوع رنگ بدنه ترکیباتی از خاک رس،کائولن، فلدسپات که باز این مواد هماهنگی خاصی با آجر پیدا میکند.
3-شرایط جغرافیایی اعم از آب، هوا، منابع طبیعی و...: یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در معماری و تزئینات آن مواد و مصالح بومی می باشد. به عنوان مثال در مناطق جنگلی چوب ماده ی اصلی است و در مناطق کوهستانی سنگ ماده اصلی است. به همین دلیل است که بسیاری از آثار معماری در مناطق کویری جایی که خاک رس زیاد است قرار گرفته اند. علاوه بر این استفاده مصالح و مواد مختلف هرکدامشان روش های خاصی را می طلبند. مثلاً استفاده از سنگ به راحتی امکان پذیر نیست. لذا هنرمندان و معماران ما گرایشی به این ماده نشان نداده اند. هرچند مورد استفادئه قرار گرفته اما آنقدر زیاد نبوده که جایگزین کاشی، آجر یا گچ شوند.
4-تنوع رنگ و انعطاف پذیری کاشی:آجر و کاشی از قابلیت انعطاف پذیری عجیبی برخوردارند. به نحوی که کاشی را می توان به ریزترین قطعات ممکن و بزرگترین قطعات درآورد. همچنین می توان این قطعات را در منحنی ها، طاق ها و قوس ها و دیگر تزئینات از قبیل مقرنس کاری مورد استفاده قرار داد.
زیبایی: بحث پیرامون مسائل زیبایی شناختی تزئینات معماری صرفاً یک فلسفه تئوری مبتنی بر فرضیه هایی می باشد که از دیدن آثار بجای مانده حاصل شده است. تزئینات اسلامی چیزی فراتر از یکپوشش و تزئین محض می باشد. چرا که اگر منظور کاشیکاری، صرفاً استحکام بنا بود دیگر احتیاجی به این همه تنوع رنگ ها، تفاوت طرح وگستردگی نقوش با تکنیک های مختلف نبود و لذا پشت این همه نقش و نگار و در لابه لای حرکات دوار اسلیمی، خطایی و در پیچ وخم نقوش هندسی مفاهیم زیبایی شناسی، مبتنی بر مبانی دینی نهفته که امروزه به تحلیل آنها پرداخته می شود. مهمترین اصل در زیبایی شناسی اسلامی این است که همه چیز در عالم مظهری از زیبایی خداوند متعال است و جهان جلوه ای از ذات اوست و هنرمند هر نقشی که می آفریند همه تجلی و مشخصه جمال و جلال اوست.
اما این که اوج هنر کاشیکازی را در ایران و فقط در ایران می توانیم مشاهده کنیم پس از سقوط سلطنت ساسانیان در سال 31 هجری قمری و روی آوردن ایرانیان به اسلام مساجدی ساخته شده که مسلمانان بتوانند در آنان به عبادت بپردازند و به شیوه پیغمبر این مساجد را محل اجتماع خود قرار دهند. اصولاً عبادتگاه های دیگر ادیان هر یک به شیوه ای تزئین می شدند که از جمله این تزئینات مجسمه و نقاشی ها جز آنان بودند. از آنجایی که مجسمه سازی و نقاشی از جانداران در اسلام جایز نبود و مسلمانان میخواستند شیوه تزئینی را برگزینند که علاوه بر زیبایی از نوعی تقدس و روحانیت هم برخوردار باشد. لذا کاشیکاری را به دیگر هنرها ترجیح دادند و با آن به تزئین بناهای مذهبی خود پرداختند. البته تأثیر متقابل هنرهای سرزمین هایی را که با هم در ارتباط بوده اند نمی توان نادیده گرفت. برای مثال به تأثیر هنرچین در ایران و بالعکس می توان اشاره کرد. روابط فرهنگی ایران و افغانستان هم که از دیرباز وجود داشته و بطور کلی می توان دریافت که کاشیکاری امروزه ی افغانستان و پاکستان و شاید بسیاری ازسرزمین های دیگر از نسل ایرانی های هنرمندی بوده که به نقاط دیگرکوچ کرده اند.
به گفته آقای ماهرالنقش یکی از برجسته ترین استادان کاشیکاری آنچه ما کاشیکاری می دانیم پس از ظهور اسلام وجود نداشته است البته لعاب روی سفال و حتی نقاشی روی سفال داشته ایم که به طور کلی بصورت کاسه،کوزه و ظروف دیگری جلوه کرده اند و از دوره ی ساسانیان هم مقداری سرامیک در کاوش ها بدست آمده ولی در تزئین بناها بکار نمی رفته و آنچه مورد بحث ماست به دوران اسلامی اختصاص دارد.
صحافی یا جلدسازی با مجلّدکاری:
کتاب در ایران اسلامی شکی را می پذیرد که در دنیای کلاسیک یعنی یونان و روم باستان به نام نسخه خطی یا نسخه قدیمی خوانده می شد. یعنی مجله ی بوجود آمده از اواریق نوشته شده و مصور یا بهم دوخته و گردآمده درون یک جلد. تحقیقات نشان می دهد که نسخه است نوشته در حدود صده ی دوم میلادی در امپراطوری روم رواج یافت و به تدریج جانشین طومارهای پاپیروسی گردید. پاپیروس نوعی کاغذ مرطوب ناپذیر و بادوام ساخته شده با نسوج گیاه مصری به نام پاپیروس که به آن گیاه بَردی نیز گفته می شود و در دوره ساسانی نیز توسط گروه های ازمانویان و مسیحیان و یهودیان وارد ایران شد. صحافی های متلاشی شده که کار مانویان و متعلق به صده ی 8 و 9 بعد از میلاد مسیح شناخته شده اند از ناحیة تورفان واقع در ترکستان چین بدست آمده است. همان گونه که می دانیم در زمان املام و به عبارت بهتر در زمان حضرت محمد (ص) قرآن کریم بر روی موارد ذیل نوشته می شد.
1- بر روی ورق پاره ها
2- بر روی چرم پاره ها
3- بر روی لوح های سفالی
4- بر روی تخت چوب
5- بر روی سنگ صاف نازک
6- بر روی استخوان پهن شانه شتر و گوسفند
سپس مطالب نوشته را میان دوقطعه چوبی جمع آوری و جلد می کردند تا اصطلاحاً محفوظ بماند. گاهی مواقع امکان داشت اورقا درون جلد چوبی با ریسمان یا تسمه چرمی بخیه زنی شود ونوعی صحافی به عمل آید. تا قرن 4 هجری قمری دنیا عرب ترجیح می داد نسخه نویسی قرآن کریم بر روی پوست نازک گوسفند یا بز در صورت عدم وجود پوست آهو انجام گیرد و همین روال به احتمال قوی در ایران نیز معمول شد. اگر چه میدانیم آگاهی بر فن کاغذ سازی از زمان دورتر یعنی ثلث اول قرن دوم هجری قمری در سمرقند رواج یافت.
ظاهراً کاغذ را فردی چینی به نام آقای تسای لون در جدول سال 110 میلادی اختراع کرد. نخستین نوع کاغذ چینی از مخلوط پوست درخت و الیاف کنف ساخته شد. به مرور زمان فن کاغذسازی در ایران نیز رواج پیدا کرد و نهایتاً اولین کارخانه کاغذسازی در سمرقند دایر گردید و یکی از مشهورترین مراکز کاغذسازی در نواحی شمال شرقی ایران شد. لازم به یاآوری است کاغذ بغدادی که ساخت شهر بغداد در عراق بود نیز در غرب ایران مورد استفاده قرار میگرفت. برخی آثار ایرانی مطعلق به صده های 3 تا4 هجری قمری در کتابخانه معروف چستربیتی نگهداری شده و یک جلد جدا افتاده ازمجموعه ی چهار قرآن خطی که در بخشی از آن کتابخانه نگهداری می شود به استناد متن آن مورخ سال 292 هجری قمری شناخته شد. سراسر جلد منقوش به قلم کاری خشک است و طرح کلی آن در زیر ترنج مرکزی قرار دارد که مجموعاً درون قابی پهن جایگزین گردیده است. چهارگوشه ی داخلی قاب روی جلد یعنی جایگاه کچک ها با نقش های مخروطی مضاعف تزئین یافته کدنک تیزشان رو به زاویه گوشه ها دارد. قاب روی جلد دارای حاشیه های ساده ای به دور متن و ردیفی مرکزی از نقش مایه های بیضوی دندانه دار است که به محور کوتاه ترشان در کنار هم قرار گرفته اند. در استخر فارس (تخت جمشید) اسرار لوح های گلی زیادی وجود داشته که بر روی این لوح ها علوم مختلف آن زمان نقش شده بود. سرزمین ایران از آنجا که پس از ظهور اسلام مهد علم و هنر بوده است دانشمندان و هنرمندان بزرگی را در جهان فرهنگ و هنر پرورش داده و فن جلدسازی نیز بدین نحوه به موازات آن مورد علاقه ی مردم این سرزمین بوده است. متأسفانه از قرن های اولیه ی اسلامی به علت تحولات گوناگون کتب قابل توجهی باقی نمانده که با جلدهای فرسوده ی چرمی یا با نقوش هندسی برون تزئینات که با خطی کوفی نوشته شده در موزه ها و کتابخانه ها نگهداری می شود. از قرن 5 تا 7 هجری قمری در مرحله اول قرآن کریم و شاهنامه فردوسی و سپس دیوانهای شعر او کتب علمی و ادبی از موضوعات تجلید ایرانی قرار گرفت. این آثار صحافان در این زمان با جلدهای نفیس که برخی طلاکوب شده که با انواع چرمها می ساختند.
نقش مایه های چینی در آثار هنری ایران:
از سالهای آغازین قرن 8 تا 14 میلادی بسیاری از تزئینات در هنرهای دستی مختلف ایران تحت نفوذ تدریجی نقش مایه هایی از اصل چینی قرارگرفته بود که دلایل بسیاری دارد. یکی از آنها تسلط مغولها بر ایران و نیز ورود منسوجات و دیگر اقلام تجاری ازشرق دور.
این نقش مایه ها عبارتند از: گل نیلوفری و سرشاخه های برگدار به شکلی طبیعی و آرایشی تصادفی نما در جایگیری برگها ظریف.
جلدسازی اسلامی :
احتمال قوی می رود که جلدهای کتب خطی در ایران تا قرن 8 هجری قمری برابر با 14 میلادی مطابق طریقه ی مصری اسلامی تهیه می شد. معروف است که صنعت جلدسازی و صحافی قبل از فتح اسلامی میان قبطیان مصر رواج داشته و در قرن اول اسلامی به واسطه ی دخالت مسلمین تغییرات مختصری در آن روی داده است ولی از قرن 7 هجری قمری برابر با 13 میلادی به بعد کاملاً شکل اسلامی به خود گرفته است. امتیاز جلدهای کتب اسلامی در این است که پشت آنها برآمده نیست و مسطح می باشد و در حجم با اوراق و صفحات کتاب مساوی است و در طرف چپ امتدادی دارد که زبانه نامیده می شود.
لازم به یادآوری است مسلمانان در صحافی کتابهای خود فقط چوب، پوست و مقوا را بکار می بردید. زیرا خودداری از اصراف آنها را از بکار بردن زر و فلزات گرانبها در تجلید کتابها که در بیزانت یارم معروف رایج بود بازداشته است. همانگونه که گفتیم روشهای فنی جلدسازی که معروف به روش قبطی اسلامی است به ایران نیز سرایت کرده و جلدهای اولیه که در ایران ساخته می شد از چوب پوشیده پیوست و بار سوم و اشکال هندسی تزئین میگردید. اما بعدها مقوا را در صحافی بکار برده اند و روی جلدها را با اشکال و رسومی که از خطوط متشایکی تزئیی می شد.
روش های جلدسازی کتب توسط ایرانیان:
ایرانیان در صحافی و فشار دادن به جلد و مشبک کردن آن وجلا دادن، روغن را بکار برده اند و ضمناً از روش های خاصی برای جلدسازی استفاده نموده اند. این روش ها عبارتند از: 1-الف)گاهی پوست را با اشکال هندسی معینی می بریدند،ب)بعد از آن خطوط و رسوم هندسی آن را مذهب کاری می کردند. 2-الف)جلد را از دو طبقه پوست آماده می کردند، ب)آن دو لایه را به یکدیگر می چساندند. پ)تزئینات و رسوم و اشکال هندسی را از پوست طبقه ی فوقانی می بریدند، ت)اشکال بریده شده را از روی پوست فوقانی جلد می کردند که بدین صورت شکلی فرو رفته بوجود آمد، 3-الف)یک لایه ی چرمی برداشته و روی آن اشکال و رسوم موردنظر را می کشیدند. ب)این اشکال ک شیده شده را از روی پوست جدا می نمودند، پ)اشکال بریده شده را بر روی پوست جلد کتاب می چسباندند بدین ترتیب طرحی برآمده به چشم می خورد.
مسلمین در ایران و یا سایر کشورهای اسلامی جلدسازی را از قرون اولیه ی بعد از هجرت می دانستند. ابن الندیم در کتاب الفهرست خود نام بعضی صحافان و جلدسازان را مانند ابی حریش که در خزانه الحکمه مومن به صحافی مشغول بود ذکر کرده است. اما قدیمی ترین جلدهای ایرانی مربوط به اواخر قرن 7 و 8 هجری قمری برابر با 13 و 14 میلادی می باشد.
دوره طلایی جلدسازی در ایران:
مسئله رکود و عدم پیشرفت نقاشی در دوره های مختلف تاریخ در ایران مسئله مهمی است. با مراجعه به تاریخ متوجه می شویم تنها در عصر تیمیوریان و صفویان است که هنر جلدسازی به علت کنار گذاشتن پاره ی تعصبات در ایران پیشرفت کرد و در پرتو تشویق رجال خاندان که عده ای از آنان خود از هنرهای خوشنویسی، نقاشی و سایر فنون ظریف بهره ی کافی داشته اند موجب ایجاد مکاتب هنری در مراکز مهم کشور شد و باعث گردآوری و تشویق هنرمندان و صاحبان ذوق گشت. به نحوه ایکه هنر در زمینه های گوناگون رشد کرد و هنرمندان توانستند استعداد سرشارو تنوع خویش رانمایان سازند. مکتب نقاشی و جلدسازی در عصر تیموریان که شاهرخ فرزند امیرتیمور بایسنقرمیرزا پسر شاهرخ به تأسیس آن در هرات پایتخت خراسان همت گماردند و باعث ترغیب عده ای زیادی نقاش، صحاف، خوشنویس، نرگ ساز، نگارگر، تذهیبکار و کاغذساز شد که بعد این فنون در سایر شهرهای خراسان مانند مرو، بلخ، بخارا، مشهد و نیشابور رواج یافت. دوران حکومت صفوی که بیش از دو قرن دوام یافت علی رغم نبردهایمهمی که برای دفاع از مرزهایشرقی و غربی کشور در مقابل حملات بی رحمانه ازبکها و عثمانی ها پیش آمد. دوران شکوه و جلال هنر بویژه عصر نگارگری در ایران به نحوی که هنرمندان در صف رجال و امیران قرار می گرفتند و مورد حمایت شاهان و رجال هنرپرور بودند.
آثار صحافی شده ی قرن 8 هـ .ق:
از قرن 8 هـ .ق جلدهای چیزی به مارسیده که فعلاً در اساتنبول در موزه ی آثار اسلامی ترکیه نگهداری می شود.در میان این جلدها از همه مهمتر عبارت است از الف)جلد قرآنی که برای سلطان محمد خدابنده معروف به الجاتیو در سال 713 هـ . ق برابر با 1313 میلادی تهیه شده است. ب)جلد کتابی که در سال 735 هـ . ق برابر با 1335 میلادی در تبریز نوشته شد.
تمام این جلدها بار سوم و اشکال هندسی وحاشیه ها و ترنج ها تزئین یافته و غالباً حاشیه های آنها از خطوط مشبکی تشکیل گردیده است.
گویند تیمور لنگ در اواخر قرن 8 هـ . ق عده ای ازجلدسازان و صحافان را از مصر و شام به دربار خود طلبید و لذامعلوم می شودکه تا دوره ی تیمور این دو شهر مرکز این صنعت برده است. اگرچه در این دورههرات در فن جلدسازی و صحافی پیشی گرفته است، اما غیر از آن مراکز دیگری نیز در ایران بوده که مهمتر از همهم سمرقند، مرو، مشهد، بلخ، نشابور، شیراز و تبریز می باشد. در قرن 9 هـ جلد سازان ایرانی در این صنعت کمال موفقیت را بدست آوردن و توانستند بر علیه روش های هندسی قدیم که در تزئین بکار می رفت قیام کنند و برای تزئین جلدها مناظر طبیعی و اشکال حیوانات و پرندگان حقیقی و خرافی را بکار بردند و آن را به منتها درجه دقت برسانند.
این صنعت گران پس از آنکه فشار با ابزارهای ساده را برای اظهار شکل هندسی و شاخه و بوته بر روی جلد کنار گذاشتند توانستند طریقه ی فوق الذکر را با بالاترین درجه ترقی برسانند. از آن وقت قالب های فلزی را که هرکدام دارای شکل مستقلی بود بکار برده و با آنها به جلد فشار وارد آورند و اثر این فشار اشکال گیاهی و حیوانی و اشکال آدمی بطور برجسته بر روی جلد نمایان می شد. دوست محمد در نوشته ای گزارش میدهد که میان هنرمندان دعوت شده بکار در دستگاه بایسنقر میرزا صحافی به نام قوام الدین که ابتکار ریز نقش ملیله نما را بدست آورد و نیز گزارشی درباره پیشرفتکلی قوام الدین و یارانش ثبتشده است. از صحافان و جلدسازان قرن 8 و 9 هـ به ندرت در آثار باقی مانده به نام آنان برخوردمی نماییم. از صحافان معروف این زمان جلدسازی به نام قوام الدین را باید نام برد که در تزئین و جلدسازیکتاب دست توانایی داشت رو به دعوت بایسنقر میرزا از تبریز به هرات عظیمت نمود و در ادامه ی هنر خویش در کتابخانه ی سلطنتی این شهر پرداخت.
اسامی جلد سازان جاوید مکتب هرات: 1-خواجه غیاث الدین تبریزی، 2-جعفر بایسنقر، 3-احمد روحی، 4-پاینده، 5-درویش محمدهروی، 6-خواجه علی، 7-خواجه عبدالحی، 8-محمود شاه خیام، 9-پسرمحمدشاه خیام، 10-علی یزدی، 11-امیرجلال الدین کاسی، 12-موسی مصور، 13-محمدنقاش محمود هروی، 14-اظهر شماخی، 15-سلطان علی مشهدی، 16-محمدبیگ دامادکمال الدین بهزاد.
آثار صحافی شده ی دوره تیموریان:
صحافی دیگری که برای کتابخانه ی بایسنقر میرزا انجام گرفته جلد نسخه ی جامع الاصول نوشته ی ابن اثیر بوده است. نقش جلد روی نسخه عبارت است از یک برگ نخلی چلیپایی در داخل بیضی پهن با لچک های شکاف خورده و حاشیه بندی پهن و متوالی انباشته از نقش مایه های گیاهی وهندسی تخمین زده شده که برای اجرای این تزئین روی جلد می بایست 550000 هزار بار مهرکوبی خشک و 43000 هزار بار مهرکوبی باطلاً به عمل آمده باشد وحدود 5 سال وقت لازم بوده تاکار صحافی آن پایان رسد.
گروهی از هنرمندان در اثر تشویق رجال تیموری مانند میرزاحسن بانظیر و سلطان ابوسعید و مظفر حسین و امیرعلی شیرنوایی به مدت یک قرن از سال 812 تا 910 هـ . ق هرات را در مرحله ی اول و شهرهای دیگر خراسان مانند مرو ـ بلخ ـ بخارا ـ مشهد و نیشابور را در مرحله بعد مرکز کار هنرمندان و کانون پرورش هنر در جلدسازی نسخ خطی و کتاب سازی نموده و نفیس ترین جلدهای چرمی ضربی معرق را در این شهرها می ساختند. برای احترام به شخصیت بزرگی چون امیرعلی شیرنوایی وزیر هنرپرور سلطان حسین بانظیر و شاعر ودانشمند به دستور سلطان بانظیر نسخه ی نفیس دیوان وی در سال 905 هـ . ق فراهم شده است. از ویژگی های صحافی این دیوان می توان به موارد ذیل اشاره کرد.
الف)صحافی آن با پوست کوسه ماهی انجام پذیرفت.
ب)تزئینات تارهای زرین بر اطلس آب انجام گرفته است.
پ)لچک های روی آن فرمی به شکل ابزاردوخم دارند.
ت) حاشیه اش با نفس اردک های در حال پرواز پر شده است. پس از مرگ سلطان سین بانظیر هنرمندان به تبریز یعنی پایتخت صفوی و دربار هند و امیرنشین بخارا روی آوردند و با حمایت محلی به ادامه ی مکتب هرات در این مرکز پرداختند. از ابتدای صده ی 10 هـ ق نقش اندازی با مهرهای بزرگ تمام صفحه ای رواج بسیار داشت. نمونه ی آن جلد نگهداری شده در مجموعه ی موزه ی کلیر است. از مشخصات این جلد می توان در زیر اشاره کرد.
الف)زمینه ی مرکزی لنگه ی جلد روی دارای صحنه ای مهدکوبی شده با هیکل های بیش از معمول کوچک است.
ب)پادشاهی در باغ بر تخت نشسته و فرشتگان بالای سرش در حال پروازند.
پ)درباریان درخدمت پادشاه بر روی پا ایستاده اند.
ت) پاره ای جزئیات با رنگ نقش شده است.
در سال 950 هـ . ق که همایون پادشاه هند به سبب اختلاف با برادران خود به دربار شاه طهماسب پناهنده شد و پس ازیکسال اقامت به هند بازگشت و در مراجعت خود به هند عده ی زیادی ازهنرمندان را که بیشتر آنان در کتاب سازی، جلدسازی و نقاشی از مشاهیر عصر خود بودند همراه خود بدهند برد تا این فنون درهند رواج یابد. مهاجرت این دست از هنرمندان ایرانی که سرآمد آنا میرزا عبدالاحمد شیرازی و میرسیدعلی تبریزی و در نسل های بعد محمد زمان و دیگر هنرمندان بودند موجب رواج و گسترش هنر و فرهنگی ایران بویژه هنر کتاب سازی و نقاشی در آن قاره شد. بطوری که فنون جلدسازی، تذهیب و نقاشی به تقلید از هنرمندان ایرانی در هند رواج یافت. در قرن 10 هـ . ق برابر با 16 میلادی نقاشان با جلدسازان و صحافان همکاری کرده و در تزئین جلدها کمک های مؤثری نموده و اشکال حیوانات، درختان، نباتان و اشخاص را با سلیقه و ذوق عالی و دقت بی نظیر و باطرزی که تأثیر روشن های فنی چین از آن نمایان شده است کشیده اند و این اشکال برجسته که بر روی ن ها نمایان بود. اکثراً شبیه به نقش های سده های آن زمان بوده است.
در قرن 11 هـ . ق برابر 17 میلادی صنعت جلدسازی رونق خود را از دست داد و در دوره ی بویژه فتح علی شاه نه تنها پیشرفتی در این رشته دیده نشد بلکه روش های اروپایی در جمله سازی ایران تأثیرگذار بود.
هنر تذهیب چنان که از کلمه عربی ذهب یعنی طلا مشتق شده است. عبارت است از طرح و ترسیم و تنظیم ظریف و چشم نواز نقوش و نگاره های گیاهی هندسی درهم تنیده و پیچان که با چرخش های تیز و کند و گردش های موزون و مرتب وخطوط سیال و روان نقش شده باشد.
تعریف اول تذهیب:
تذهیب هنری بسیار باشکوه است که پیوسته آیات الهی در حثاری زیبا و شگفت انگیز نگه داشته است و ایرانیان با عشق به هنر تذهیب آن را بعد از استفاده در صفحات قرآن، در کتب و رسالات نفیس بکار بردند و از این شیوه در معماری کهن ایران به وفور یافت می شود. با اکتشافاتی که یک هیئت آلمانی در ناحیه تورفان (ترکستان شرقی) انجام دادندخرج نقش و نگار را به مانی نسبت دادند. دانشمندان مذبور تعداد بسیاری از نقش های دیواری و نسخه های خطی تذهیب شده کشف کردند که اکنون در موزه مردم شناسی بر این نگهداری شده است. مانی ایرانی عقاید خود را که مجموعه ای از اعتقادات و نظرات آیین های بودا زرتشت، مهرپرستان و مسیحیت بود. به وسیله ی نقاشی تبلیغ و ترویج می کرد. وی برای آسان ساختن مهم بسیار مشکل آیین خود مفاهیم آن را به وسیله طرح ها و رنگ ها نقش می کرده و این ترتیب حکمت ماورا الطبیعه ی دین خویش را بیان مینمود. احتمالاً بیشتر نقاشی های مانی به شیوه ی انتزاعی بوده است. اوراق بدست آمده از آثار مانی به شاخ و برگ پرپیچ و خم یا تصاویر اشخاص در لباس مخصوص عبادت یا در حال نواختن سازهای مقدس زینت یافته است. همچنین بر روی یکی از نسخه های مانری دیده شده است که عنوان درشت تر از متن به رنگ درخشان زرین در میان ترنج نوشته و با شاخ و برگ تزئین داده شده است. استفاده از طلا در کتب مانویان چنان رواج داشته که در تاراج های قرن 9 میلادی کتب دبتسان رسامی مانویان در بغداد در اثر گداخته شدن در شعله های آتش جوی هایی از طلا و نقره را روان ساخته است.
اگر این گفته را تأیید کنیم این هنر سابقه دو هزار و چند صدساله دارد. اما تذهیب کاران مسأله اعتقاد به عرفانی بودن این هنر دارند. و ریشه های آن را در ظهور اسلام می بینید وضع کننده ی این هنر را حضرت علی (ع) ذکر کرده اند.
تعریف دوم تذهیب: تذهیب را می توان مجموعه از نقش های بدیع و زیبا دانست که نقاشان و مذهبان برای هرچند زیباتر کردن کتابهای مذهبی،علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار و قطعه های زیبایی بکار می برند.
استاد تذهیب این مجموعه ی زیبا را در جای جای کتابها به کار می گیرند. بدین ترتیب است که کناره ها و اطراف صفحات با طرح هایی از شاخه ها و بندهای اسلیمی و گل ها و برگ های خطایی، شاخه های اسلیمی و گل هایی خطایی، بندهای اسلیمی وخطایی و ... مزین می شوند. قدیمی ترین کتب مربوط به دورهه ی سلجوقی است و امتیاز این نوع کتب این است و با خط نسخ نوشته اند.
شکل آنها مستطیل و غالبدار سوم و اشکالی که دراین نسخه های دوره ی سلجوقی بکار رفته عبارتند از: 1- ستاره های شش پر، 2-ستاره های هشت پر، 3-بادزن های نخلی یا پالمیت، 4-شاخه های متصل نباتی یا آرابیک است.
در این دوره در تزئین و تذهیب یک روش جدیدی ابتکار شد و تادوره های بعد نیز متداول بوده است. این روش عبارت که دور سطرهای نازک با اشکال و رسوم نباتی یعنی آراسبک زینت می دادند. اما درون خط ها را همان موضوع کتابت شده ی کتاب پر می کند.
بهترین و نفیس ترین کتابهای خطی دوره ی مغول یکی از قرآن هایی است که در حال حاضر داراالکتب المصر به نگهداری می شود. این قرآن در سال 713 هـ .ق برابر با 1313 میلادی برای سلطان محمد خدابنده معروف به الجاتیو در شهر همدان به دست یکی از خطاطان معروف به نام عبدا... بن محمدبن محمود همدانی نوشته شده و از نوع قرآن های بزرگ است. اندازه ی آن 50×40 سانتی متر می باشد.
این نوع قرآن ها را به مساجد و مقابر هدیه می کردند و اصولاً آنها را ضربه ؟ می نوشتند و بصورت جداگانه جلد می کردند. این کتاب که در داراکتب املصریه می باشد از نظر جداسازی و تذهیب از نفیس ترین کتابهای جهان می باشد و به عبارت بهتر از معجزات فنی به شمار می رود.
مکتب های تذهیب:
تذهیب همچون نقاشی دارای مکاتب و دوره های خاصی است چنان که می توان ازم کاتب سلجوقی، بخارا، تیموری، صفوی و قاجار سخن گفت. می توانگفت تذهیب های دوره های مختلف بیان کننده ی حالات و روحیات آن دوره ها هستند و می توان تقسیم بندی زیر را انجام داد.
سؤال امتحان:
الف) هنر تذهیب در صده ی 4 هـ . ق بسیار ساده و بی پیرایه می باشد.
ب)هنر تذهیب در صده های 5 و 6 هـ . ق متین و منسجم است.
پ)هنر تذهیب در صده ی 8 هـ . ق پرشکوه و نیرومند می باشد.
ت)هنر تذهیب در صده های 9 و 10 هـ . ق ظریف و تجملی هستند.
روش تذهیب قرآن در گذشته:
الف)در تذهیب قرآن نخست به منظور تعیین سرسوره ها و جزها و محل سجود آنها را زرندود می کردند.
ب)پس ازتکمیل خط نقاط روی حذف و علائم پایان آیات را نیز بارز می نوشتند.
پ)طرز آرایش قرآنهای کوفی به نسبه یکنواخت بوده است و بیشتر دارای دو صفحه عنوان با نقش هندسی و درکنار سرسوره یک گل درشت تزئینی و چند ترنج در محل جزء ها می باشد.
تذهیب در دوره ایلخانیان:
در زمان ایلخانیان صنعت خط و تذهیب به اوج خود رسید. در بعضی موزه ها نسخه هایی از قرآن که به سبک مغولی نوشته شده است که معروف ترین آنها عبارت اند از:
الف) قرآن نگهداری شده در موزه ی لایبزیک که در سال 706 هـ . ق در بغداد نوشته شده است.
ب)نفیس ترین کتابهای خطی دوره ی مغول قرآنی است که فعلاً در دارالکتب المصریه مصر نگهداری می شود. این قرآن در سال 713 هـ .ق برابر با 1313 میلادی برای سلطان محمد خدابنده معروف به الجاتیو در شهر همدان بدست یکی ازخطاطان معروف به نام عبدا... بن محمد بن محمود همدانی نوشته شده و از نوع قرآن های بزرگ می باشد. ابعاد آن 50× 40 سانتی متر که به مساجد و مقابر هدیه داده می شده و عموماً این نوع قرآن ها را جزء به جزء می نوشتند. این جز مانند سایرکتاب های خطی و مذهب دوره ی مغولی در رسوم و اشکال و رنگ آمیزی از آیات و معجزات فنی به حساب می آید و ثروت مهمی از رسوم و اشکال هندسی گونناگون از قبیل ستاره های متنوع و اشکال هشت گوش و دوایر و اشکال دیگری که مملو از اشکال نباتی آراسبک است در بردارد.
پ)در مجموعه چستربیتی قرآنی است به خط عبدا... انصفیرمی که در ماه محرم 828 هـ .ق نوشته شده است. تزئینات آن به رنگ های شفاف از قبیل قرمز، آبی، فیروزه ای، سفیدو سبز روی زمینه ی طلایی است.
ت)یک نسخه ی دیگری که قسمتی از آن در مجموعه ی چستربیتی و قسمت دیگر آنها در موزه هنرهای زیبای بیستون نگهداری می شود که توسط عبدا... بن احمد مراغه ای نوشته شده است و در تاریخ شوال 738 هـ . ق است. اوراق این قرآن حاکی از استعداد وهنرمندی عجیب تذهیب کاران ایرانی است که از ترکیب خط و تزئین یک نوع طرح تزئینی جدید بوجود آوردند.
از جمله رجالدوره مغول که در ترویج نقاشی تأثیر بسیار داشت خواجه رشید الدین فضل ا... مألف کتاب معروف جامع التواریخ می باشد. در آغاز قرن 8 هـ . ق با تلاش خواجه رشیدالدین مؤسسه علمی بزرگی به نام ربع رشیدی در نزدیکی شهرتبریز تأسیس شده بود. و در آنجا تعداد بسیاری ازخوشنویسان و مذهبین و جلدسازان به ساختن و آرایش کتاب پرداخته و آثار نفیس از خود به جای گذاشته اند که از آن جمله می توان به کتاب جامع التواریخ و نیز شاهنامه فردوسی اشاره کرد. روی هم رفته پیشرفت کلی فن نقاشی در زمان الجاتیو و پسرش سلطان ابوسعید بهادر خان بر تذهیب قرآن نیز مؤثر بوده است و آثار آن مخصوصاً در رنگ آمیزی طرح های هندسی به خوبی مشهود می باشد.
از تذهیب کاران این دوره می توان به اشخاص زیر اشاره کرد.
1-عبدالرحمان بن محمد دامغانی، 2-ابن بواب، 3-غثمان بن درات
تذهیب در دوره تیموریان:
در این زمان تذهیب که خود مکتبی خاص داشت در هرات بوجود آمد و به فارسی و عراق کشیده شد. تزئینات و اشکال گیاه به شکل طبیعی و گیاهی اشکال طیور و حیوانات با روش چینی در آن نقش عمده داشت. از تذهیب کاری دوره تیموری دو روش مختلف موجود است:
الف)دریکی تزئینات به رنگ طلایی و دور آن به رنگ سیاه کشیده شده است.
ب)در دیگری طرح تزئینی به رنگ طلایی بر روی زمینه ی سورمه ای یا آبی پررنگ کشیده شده است.
از آثارتذهیب به جا مانده از دوران تیموری نمونه هایست که ازمکتب های شیراز و هرات به جای مانده است. یک نمونه عالی ازتذهیب کاری مکتب شیرازاز اوایل دوره تیموری در موزه ی مترو پولتین آمریکا وجود دارد و آن عبارت است از:
1- نگاران - مجموعه طرحهای ایرانی ترنج - اسلیمی - تذهیب. این مجموعه نفیس، شامل بیش از 1 7000 اسلیمی ، هنر تذهیب روی ظروف سفال و مس - پیشینه تذهیب در ایران - ترسیم طرحهای بسیار زیبای هنر تذهیب ها، کنده کاریهای روی چوب و سنگ، نقش روی آبگینه ها، سفالینه ها و تذهیب طرحهای بتة گنجه آخاييها - تذهیب هنرایرانی - www.akha.ir آخاييها و دهها تابلو و طرحهای متعدد تذهیب. تذهیب هنری بسیار باشکوه است که از دیگر خصوصیات این دوره کاربرد طرحهای تذهیب در و باعث ترغیب عده ای زیادی نقاش، صحاف، خوشنویس، رنگ ساز، نگارگر، تذهیب طرحهای تذهیب مطالب مشابه :
نگاران - مجموعه طرحهای ایرانی ترنج - اسلیمی - تذهیب
پیشینه تذهیب در ایران
بته جقه را بسیار دوست می دارم...
تذهیب هنرایرانی
جزوه آموزشی شناخت هنر گرافیک
جزوه آموزشی شناخت هنر گرافیک
برچسب :
طرحهای تذهیب