پنج محور تربیت قرآنی از زبان لقمان حکیم- فصل اول


دین و دعوت
نویسنده‌: محمد احمدیان- سقز

تربیت و معانی آن
معنی لغوی تربیت:
«کلمه‌ی تربیت مصدر متعدی، و در فرهنگ فارسی به معنی پروردن، پروراندن، آداب و اخلاق را به کسی آموختن، است.»[3]
در فرهنگ عربی لسان العرب «تربیت» به دو معنی آمده است:
1ـ تربیت، از ریشه‌ی «ربَّ» یرُبُّ، به معنی تربیت کردن، پرورش دادن ورشد دادن است.
2ـ تربیت، از ریشه‌ی «رَبوَ» یربو، به معنی زیادشدن، نموّ کردن و بالا آمدن است.[4]


معنی تربیت از نظر سایر علماء:
«معنی تربیت، از نظر علمای اخلاق:
ـ تربیت، یعنی پروردن قوای جسمی و روحی انسان، برای وصول به کمال مطلوب.
ـ تربیت، عبارت است از ایجاد صفات حمیده و ملکات فاضله در انسان.

تربیت از نظر روان‌شناسان
ـ تربیت، عملی است عمدی و آگاهانه و دارای هدف، از سوی فرد بالغ به منظور ساختن، پروردن و دگرگون کردن فرد.

ـ تربیت، هدایت مناسب فرد است، به گونه‌ای که سبب ایجاد دگرگونی و شکوفایی توانایی‌ها و استعدادها او باشد.[5]



تربیت از نظر جامعه شناسان
تربیت، عبارت است از آماده کردن فرد؛ برای وصول به هدف‌های اجتماعی و مسئولیت‌پذیری در دوران سالمندی.»[6]

حال با توجّه به تعاریفی که علماء، از نظر اخلاقی، روان‌شناسی و جامعه شناسی، از تربیت ارائه می‌دهند، تربیت پرورش فرد تا رسیدن به درجه‌ی کمال، و شکوفا نمودن ویژگی «تقوا» در وجود اوست؛ به گونه‌ای که فرد با شایستگی حضور در اجتماع و مسئولیت‌پذیری او همراه با صفات حمید، به درجه‌ی کمال برسد. برای اینکه تربیت، تربیت اساسی و اصولی باشد، لازم است گام اوّل را در دوران جنینی برداشت؛ تا سلامت جنین و رشد او، از ابتدا مورد عنایت و توجّه خاصی قرار گیرد.


اهمیت‌دادن اسلام به سلامت جنین

قبل از وارد شدن به بحث سلامت جنین، ـ چون سلامت جسم مقدّم بر سلامت روان و اخلاق است ـ لازم است که اشاره‌ای داشته باشیم به اینکه سلامت روانی جنین به عوامل دیگری مرتبط می‌گردد؛ و آن هم والدین جنین است. امام غزالی: می‌گوید:‌ دایه‌ای که چند مرحله به نوزادی شیر می‌دهد؛ در شخصیت او تأثیر می‌گذارد.

اسلام و تربیت اسلامی، از همان آغاز فضای سالم روانی و جسمی جنین را مورد عنایت و توجّه قرا رمی‌دهد؛ و سلامت اصل را ـ پدر و مادر ـ مقدم بر سلامت فرع می‌داند. در این مورد احادیث فراوانی نقل شده؛ که به دو حدیث در این راستا بسنده می‌کنیم:

دارقُطنی از حضرت عایشه روایت می‌کند که پیامبر (ص) فرمود:

[إِخْتَارُوا لِنُطَفِکُمُ الْـمَوَاضِعَ الصَّالِـحَةَ] [7]

«برای نطفه‌های خود جایگاه شایسته و پاک را اختیار کنید.»

قرآن کریم هم در همین راستا اشاراتی دارد، و محل پرورش نطفه را، «قرار مکین» معرفی می‌کند:

أَلَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِینٍ (20) فَجَعَلْنَاهُ فِی قَرَارٍ مَکِینٍ (مرسلات/20ـ21)

«آیا ما شما را از آب حقیر و ناچیز (به نام منی) نیافریده‌ایم؟ * و آن را در جایگاهی استوار قرار داده‌ایم.»

قرار مکین، در آیه‌ی فوق اشاره به محکم و استواری جایگاه جنین از نظر حفظ، نگهداری، رشد جسمی، و پاک و شایسته از نظر پرورش روانی و فطری او است.

در حدیث دیگری پیامبر گرامی اسلام (ص) خانواده‌ی دختر را مورد خطاب قرار می‌دهد، و با قرار دادن معیارهای مشخّص، آنان را مسئول می‌کند، که نادیده گرفتن معیارهای اصلی را فتنه و فساد تلقّی نموده؛ که آن معیارها «اخلاق و دین» هستند. که در بعضی روایات، اخلاق، مقدّم بر دین است. چون اخلاق، معلول دین و تجلّی ظاهری دین است.

[إِذَا خَطَبَ إِلَیکُم مَنْ تَرْضَوْنَ دِینَهُ و خُلُقَهُ فَزَوِّجُوهُ إِلّا تَفْعَلُوا تَکُنْ فِتنَةٌ فِـی الأرْضِ وَ فِسَادٌ عَرِیضٌ کَبِیرٌ ][8]

«وقتی از دختران شما خواستگاری شد، شما از دین و اخلاق او راضی بودید، دخترتان را به نکاح او درآورید، اگر چنین نکنید، فتنه و فساد گسترده زمین را فرا می‌گیرد.»

رابطه‌ی بین «نطفه و رحم» رابطه‌ی مستقیمی است؛ همانند رابطه‌ی بین دانه و زمین، که محل کشت است. خداوند در قرآن کریم به این رابطه‌ی ظریف اشاره فرموده است:

نِسَاؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ (بقره/223)

«زنان شما محل بذر افشانی شما هستند.»

بذر بدون زمین، و زمین بدون بذر، مفید فایده نیست. بذر آلوده در زمین پاک، زمین را هم‌آلوده می‌کند؛ و عکس آن هم صادق است. بذر پاک در زمین آلوده، بذر را از بین می‌برد و آن را آلوده می‌کند.

جای تردید نیست هر کشاورزی، هم به دنبال بذر پاک ا ست؛ و هم در صدد پاک نمودن زمین برای کشت؛ تا بهترین محصول را از نظر کمّی و کیفی به بازار عرضه کند. این کار از ابتدای آن لازم است مورد مطالعه و دقّت قرار گیرد. به‌همین خاطر پیامبرگرامی(ص) به خانواده‌ی طرفین هشدار می‌دهد تا «بذر و زمین» هر دو، آفت‌زدایی شوند. چون رعایت این موارد تأثیر مستقیمی در شخصیت انسان دارد. در این مورد می‌گویند: از حکیمی سؤال کردند که زمان لازم برای تربیت کودک چه زمانی است؟ فرمود: بیست سال قبل از تولد کودک.

رابطه‌ی سلامت جنین و مادر

آیین پاک اسلام، با دستورات فراگیرش، تمام نکات لازم را درمورد انسان و سلامت او، مورد توجّه قرار داده است. تا جایی که خداوند از تکالیف عبادی بندگانش چشم پوشی می‌نماید، و در شرایط ویژه از بندگانش به ویژه مادر، رفع تکلیف می‌کند؛ چنین گذشتی بیانگر اهمیت سلامت فرد و جامعه است.

ابوداوود و ترمذی از اَنس (رض) روایت می‌کنندکه پیامبرگرامی (ص) فرموده است:

[إنَّ اللهَ تَعَالَى وَضَعَ عَنِ الْـمُسَافِرِ الصَّومَ وَ شَطُرَ الصَّلاةِ، و عنْ ‌الْـحَامِلِ أَوِ الْـمُرضِعِ الصَّوْمَ ][9]

«خداوند از مسافر، روزه و نصف نماز، و از زن باردار و شیرده، روزه را برداشته است.»

ارزش سلامتی جنین و مادر او، تا حدّی حائز اهمیت است که خداوند از حق خودش می‌گذرد، و از نظر روحی و روانی زمینه‌ی پرورش استعدادهای مورد نیاز را فراهم می‌کند؛ تا تلاش والدین در راستای این حقیقت قرار گیرد، و بندگانش را آموزش می‌دهد تا دنبال «ذُریةً طَیبَةً» باشند، چون اولاد شایسته‌ی سالم و صالح، مایه‌ی چشم روشنی برای والدین و سعادت آنان است. یکی از دعاهای عباد الرحمان،دعای فرزند صالح است.تربیت روانی از والدین شروع می‌شود. اگر والدین خواستار اولادی باشند که مایه‌ی چشم روشنی آنان باشد، باید از خودشان شروع کنند؛ یعنی اگر والدین به مقام امامت و پیشوایی و الگو بودن در تقوا برسند، بستر و زمینه‌ی تقوا و کمال فرزندان را فراهم کرده‌اند.

وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا (فرقان/74)

«و کسانی که می‌گویند: پروردگارا همسران و فرزندانی به ما عطا فرما که به سبب انجام طاعات و عبادات و دیگر کارهای پسندیده، مایه‌ی سرور ما و باعث روشنی چشمانمان گردند. و ما را پیشوای پرهیزگاران گردان (به گونه‌ای که در صالحات و حسنات به ما اقتدا و از ما پیروی نمایند.»

در آیه‌ی فوق سه نکته‌ی بسیار ظریف به چشم می‌خورد:

1ـ‌ عباد الرّحمان با صفاتی که آیات آنان را توصیف نموده‌، ابتدا از خداوند زوج و همسری می‌خواهند، که مایه‌ی چشم روشنی آنان باشند.

2ـ بعد از زوج، فرزندی را می‌طلبند که مایه‌ی چشم روشنی آنان باشند، یعنی فرزند صالح و شایسته، در مرحله‌ی دوّم دعا قرار دارد. اصل (مادر) مقدَّم بر فرع قرار گرفته است. اگر چه در تفسیرها اشاره‌ای در این مورد صورت نگرفته است، که منظور از زوج، تنها همسر باشد. چون شایسته نیست صفات عباد الرحمان را فقط به مردان اختصاص دهیم و زنان و مادران را از آن محروم نماییم. بلکه تعمیم آن صفات شایسته به مرد و زن، که هر دو برای اولاد اصل هستند، و هر دو شایستگی امامت متّقیان را دارند، امری ممکن است.

3ـ امامت و پیشوایی برای متقیان، و دنباله‌روی آنان از امام و الگوی مورد نظر، آن هم در صفات و اعمال صالح.

مرحوم سید قطب: در تفسیر این آیه می‌گوید:

«این نشانه‌ی شعور ایمانی عمیق انسان در مسیر کمال و بندگی خداوند است؛ که از خداوند همسران و فرزندان شایسته می‌خواهد.»[10]

اگر صرفاً «زوج» در آیه 74 سوره‌ی فرقان را، مادران، مدّ نظر قرار بدهیم، حدیث:

[إِنَّ الْـجَنَّـةَ تَـحْتَ أَقْدَامِ الأُمَّهَاتِ][11]

«بهشت زیر پای مادران است.»

اشاره‌ای به همین مطلب است که:

1ـ فرزندانی شایستگی ورود به بهشت را دارند، که مادران از آنان راضی باشند. رضایت والدین در گرو تربیت صحیح و درست آنان است، و این امر در سایه‌ی تربیت دینی، تحقّق‌پذیر است.

2ـ مادرانی شایسته‌، به عنوان الگو و مربّی از چنان تربیتی دینی بهره‌مند هستند؛ که با تربیت اصولی و صحیح؛ نه تنها خودشان به سوی بهشت گام بر می‌دارند؛ بلکه فرزندان را نیز به سوی آن سوق می‌دهند؛ و با این کار گویی کلید بهشت در دست آنان است؛ و با تربیت صحیح دَرِ بهشت را به روی فرزندان خود باز می‌کنند. نمونه‌ی قرآنی آن، مادر مریم است، که در سوره‌ی آل عمران در آیه 36 آن را بیان می‌کند.

فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنْثَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثَى وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ (آل‌عمران/36)

«پس هنگامی که او را زایید، دید که دختر است و به درگاه پروردگار دستِ مناجات برداشت و عذر خواهان گفت: خداوندا من او را دختر زاییدم ـ ولی خدا بدانچه او به دنیا آورده بود آگاه‌تر بود از خود مریم، و بهتر می‌دانست که پسر مانند دختر نیست (و این دختر به مراتب از پسری که آرزوی او بود) سودمندتر خواهد بود ـ و گفت: من او را مریم نام گذاردم. او و فرزندانش را از (وسوسه و گمراه سازی) اهریمن مطرود (از درگاه فضل و کرمت، به تو می‌سپارم و) در پناه تو می‌دارم.»

سلامت ایمانی و اخلاقی، دغدغه‌ی اصلی مادر مریم بود، و برای حفظ آن دست نیاز به پیشگاه خداوند بلند می‌کند. خداوند دعای او را می پذیرد و مریم و فرزندش، الگویی برای بشریت می‌شوند. آنچه قابل تأمل است سلامت روانی و ایمانی مادر مریم است؛ که مقدّمه‌ای برای تربیت فرزند اوست.

مادران هم باید در مرحله‌ی اوّل، خود از دین و اخلاق بهره‌ی کافی داشته باشند و در راستای تحقّق آن، در فرزندانشان تلاش مستمر و پیگیری مبذول دارند. چون استعداد تربیتی بدون تلاش تحقّق آن، ممکن نیست.

اوّلین بانگ تربیتی در گوش نوزاد
بعد از تلاش در راستای سلامت جنین، و رشد او در «قرار مکین» و طی مراحل طبیعی و اصولی، جنین پا در عالم دیگر با شرایط دیگر می گذارد، آن شرایط جدید دنیای خارج از شکم مادر است. دین اسلام از همان آغاز و ابتدای حیات کودک، در راستای بارور نمودن کمالات و پرورش فطرت پاک خدایی، در صدد رشد نیروی «تقوا»، در وجود کودک است. یکی از این کارها، دستور شارع مقدس و سنّت نبوی، درباره‌ی نوزاد،گفتن اذان در گوش راست، و اقامه در گوش چپ او، در روز هفتم است.

ابن عباس (رض) روایت می‌کند: «روزی که حسن بن علی (رض)، متولد شد، پیامبر اکرم (ص) در گوش راستش اذان، در گوش چپش اقامه گفت».[12]



حکمت اذان و اقامه چیست؟

ابن‌قیم جَوزی: در کتاب «تُحْفَةُ المَودُود» می‌گوید: «اوّلین ندائی که گوش را می‌نوازد؛ باید این واژه‌های بلند مرتبه‌ی اذان [شعار توحید] باشد، که در برگیرنده‌ی وصف عظمت و اقتدار پروردگار است؛ و شهادت، ورود به دین اسلام است. در واقع اذان شعار اسلام، هنگام ورود به دنیا، و مانند تلقین که کلمه‌ی توحید و شعار اسلام در هنگام خروج انسان از دنیا است. به هر حال با وجود اینکه طفل توانایی درک اذان را ندارد، کلمات آن بر قلبش اثر می گذارد؛ و او را از همان ابتدا تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ و فایده‌ی دیگر، فرار شیطان از کلمات اذان است. شیطانی که منتظر تولّد کودک است، تا برنامه‌ی خویش را به اجرا بگذارد. کلمات اذان، او را ضعیف و خشمگین می‌کند؛ و در اوّلین لحظه‌ی توجّه او به طفل، شیطان را فرار می‌دهد. حکمت دیگری هم که در آن نهفته است، این است که دعوت به جانب خدا و دین اسلام، قبل از دعوت شیطان باشد. زیرا فطرت و خلقت نوزاد، در اصل و قبل از آنکه شیطان تغییر و انحراف در او ایجاد نماید، پاک بوده است.»[13]
ادامه‌ دارد ...

اصلاح


مطالب مشابه :


مدیریت خانواده در اسلام

درباره ی استفاده مناسب و مسؤولیت ها برعهده ی یک فرد به از دیدگاه حدیث




قواعد دوازده گانه ی فقهی ، مبنای مسئولیت مدنی و پرداخت خسارت

قواعد دوازده گانه ی فقهی ، مبنای مسئولیت درباره وب. هنر تميز 1 ــ عبارت حدیث را از قصه




سخنان اقای قرائتی درباره ی حجاب

سخنان اقای قرائتی درباره ی به جامعه ی خودبایدمراقب باشیدو مسئولیت * حدیث موضوعی




1195- جملات زیبا درباره مسئولیت و تکلیف بیشتر مسئولان، پاسدارها، روحانیت و منتسبان به نظام و دین

پیامک 57؛ جملات زیبا، حدیث 1195- جملات زیبا درباره مسئولیت و تکلیف بیشتر حادثه‌ی




مسئولیت انسان در اسلام

یکی از بالاترین قوانین اسلام درباره احساس مسئولیت در در حدیث شریفی از ی مسئولیت پذیری




پنج محور تربیت قرآنی از زبان لقمان حکیم- فصل اول

حدیث عشق - پنج محور «کلمه‌ی تربیت یکی از این کارها، دستور شارع مقدس و سنّت نبوی، درباره




چكيده پايان نامه (تكالیف و مسئولیت های وصیّ در اداره اموال صغار در فقه امامیه و حقوق ایران)

دانشگاه قرآن و حدیث (تكالیف و مسئولیت های وصیّ در اداره اموال صغار در فقه درباره وب




برچسب :