عالم ارواح و روحهای سرگردان

خواندن این مطلب برای زیر 15 سال مناسب نیست

 در این پست طبق قول قبلی که به دوستان داده بودم مطالبی در مورد ارواح سرگردان قرار دادم ، که از دیدگاه اسلامی هم به این موضوع پرداخته شده ، امیدوارم که مطالب مفید و مورد پسندتون باشه...

 

آیا روح سرگردان داریم؟

 

برای پاسخ به این سوال باید روشن شود که منظور از روح سرگردان چیست. آیا منظور روحی است که جسمش در بین مرگ و زندگی مانده، مثل کسی که دچار کما شده است؟ یا روحی که لحظه مرگ را می گذراند و نمی داند که چه حالی در انتظار اوست؟ یا روحی که در برزخ قرار دارد و هنوز در بند تعلقات دنیایی خویش است؟

شاید نزدیک ترین تعبیر به روح سرگردان در متون دینی، تعبیر سکرات مرگ است. حالتی شبیه مستی که سبب می شود، شخص هیچ چیز را درک نکند:


«وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحیدُ؛[ق/19] و سرانجام، سكرات (و بیخودى در آستانه) مرگ بحق فرامى ‏رسد (و به انسان گفته مى‏ شود این همان چیزى است كه تو از آن مى‏ گریختى»

«" سكره مرگ" حالتى است شبیه به" مستى" كه بر اثر فرا رسیدن مقدمات مرگ، به صورت هیجان و انقلاب فوق العاده ‏اى به انسان دست مى‏ دهد، و گاه بر عقل او چیره مى ‏گردد، و او را در اضطراب و ناآرامى شدیدى فرو مى ‏برد. چگونه چنین نباشد در حالى كه مرگ یك مرحله انتقالى مهم است كه باید انسان در آن لحظه تمام پیوندهاى خود را با جهانى كه سالیان دراز با آن خو گرفته بود قطع كند، و در عالمى گام بگذارد كه براى او كاملا تازه و اسرار آمیز است، به خصوص اینكه در لحظه مرگ انسان درك و دید تازه ‏اى پیدا مى ‏كند، بى ثباتى این جهان را با چشم خود مى ‏بیند، و حوادث بعد از مرگ را كم و بیش مشاهده مى‏كند. اینجا است كه وحشتى عظیم سر تا پاى او را فرا مى‏ گیرد و حالتى شبیه مستى به او دست مى‏ دهد ولى" مست" نیست‏.»

پس اگر منظور از سرگردانی، همین حالت شبیه مستی را شامل شود، روح در هنگام جدا شدن از بدن، دچار چنین حالتی می شود. و در کتاب فرهنگ شیعه نیز همین تعبیر را برای سکرات مرگ آورده است:
« سكرات مرگ: این كلمه از ریشه «سُكر» است به معناى از كار افتادن عقل انسان. سكرات مرگ همان سختى ‏هایى است كه هنگام مرگ پیش مى ‏آیند و آدمى را سرگردان و حیران مى ‏كنند»

 



اما اگر منظور روح انسان های به کما رفته یا نظیر آن است، باید گفت که حال کسانی که این گونه هستند، شبیه حالت خواب است. در خواب ارتباط روح و جسم کم می شود و در کما همین اتفاق می افتد. هر چند شاید ارتباط در کما بسیار ضعیف تر از حالت خواب باشد. پس همان تجربیاتی که در خواب داشته ایم، برایمان روشن می کند که روح شخص به کما رفته در چه حالی است. این روح ممکن است بتواند حقایقی را از عوالم دیگر ببیند، همان گونه که رویای صادقه رخ می دهد. یا اینکه روح اسیر اعمال و تفکرات و تعلقات خویش بماند، همان گونه که اکثر رویاهای ما بدین گونه است.

و درباره نوع سومی که در ابتدا مطرح شد، دلیل قطعی و روشنی پیدا نشد. اما بعضی از مکاشفات نوعی از آن را نشان می دهد که دو مورد در ذیل نقل می شود:
آقای ابوالقاسم فرزانه می نویسد: «جناب شیخ حسنعلی اصفهانی هر موقع از برابر یکی از حمامها عبور می کرد حالش تا حدی منقلب می گردید، بطوری که از چهره اش نمایان بود که ناگهان دچار ناراحتی شده است.  یک نشانه دیگر دگرگون شدن حال شیخ این بود که مرتباً استغفار میکرد و لا اله الا الله می گفت اما با لحنی که پیدا بود ناشی از تعجب و ناراحتی است. موقعی که علت آن دگرگونی احوال پرسیده شد شیخ گفته بود: « به صاحب این حمام که چندی است از دنیا رفته درجه روحی پستی داده شده است. تعلق خاطرش به دنیا و مال دنیا خیلی شدید بود و هنوز هم موقعیت خود را درست درک نکرده است و نمیداند که از دنیا رفته است و دائماً سر حمام است و ناله و افغان دارد که چرا اموال او را تصرف میکنند. هر وقت از جلو این حمام عبور می کنم وضع او باعث ناراحتی من می گردد»

این مکاشفات قطعی و مسلم نیستند، اما احتمال چنین امری را نشان می دهند....

 

چرا ارواح روی زمین می مانند؟  

روحی كه بر روی زمین است هنوز كاملا از این دنیا جدا نشده و هنوز به دنیای دیگر، بهشت، برزخ و یا هرنام دیگری كه بر آن بنهیم سفر نكرده است. این ارواح روی زمین می مانند و خیلی وقت ها باعث می شوند ما روح ببینیم. دلایل این اتفاق گوناگون است. بعضی از این دلایل پیچیده و فقط مختص یك روح خاص است و بعضی دیگر ساده و قابل فهم می باشند. در اینجا چند دلیل شایع ماندگار شدن ارواح بر روی زمین را برمی شمریم:
برخی از ارواح درون یا نزدیك محل مرگ خود باقی می مانند. این حالت به ویژه زمانی رخ می دهد كه آن شخص به طور ناگهانی و غیرمنتظره از دنیا رفته باشد. این ارواح در حالتی از سردرگمی به سر می برند و گویی نتوانسته اند بپذیرند كه مرده اند. آنها در آن منطقه باقی می مانند و همیشه سعی دارند با كسانی كه آن اطراف هستند ارتباط برقرار كنند این نوع ارواح ممكن است در همه جا یافت شوند.

گاهی روح می فهمد كه مرده است و باید زندگی جدیدی را خارج از دنیای ماده آغاز كند، ولی به دلایل مختلفی همچون ترس از پایان زندگی و موجودیت، ترس از ناشناخته ها، ترس از به جهنم رفتن و یا به خاطر اعمال گذشته مورد قضاوت قرار گرفتن، خود نمی خواهند به آن دنیا بروند. این روح ها به خاطر ترس خودشان در این دنیا گرفتار می شوند.

ارواح دیگر در زمین می مانند تا كارهای نیمه تمام خود را به اتمام برسانند. آنها می خواهند مطمئن شوند كه عزیزانشان مشكل نخواهند داشت یا می خواهند پیغامی به آنها بدهند. این ارواح اغلب قصد ندارند برای مدتی طولانی در اینجا بمانند و وقتی به هدف خود رسیدند به سرای باقی می شتابند. ولی از آنجا كه زندگان نمی توانند پیغام های مردگان را به راحتی بگیرند و درك كنند، اقامت آنها در این دنیا طولانی می شود.
گناه هم می تواند دلیل این موضوع باشد. شاید این ارواح فكر می كنند عضو خوبی برای خانواده نبوده اند و زودتر از آنكه باید آنها را ترك كرده اند. به همین دلیل است كه خیلی ها معتقدند روح كسانی كه خودكشی می كنند یا به خاطر كار غلط خودشان مثل سهل انگاری، مصرف الكل یا اعتیاد از دنیا رفته اند در دنیا گرفتار می شود. آنها به خاطر كار خود احساس گناه می كنند.

ما زندگان هم ممكن است ارواح را پیش خود نگه داریم و به آنها اجازه رفتن ندهیم. در این حالت روح فرد از دست رفته به خاطر عشق و علاقه ما و عدم تمایلمان به ترك او در زمین سرگردان می شود تا روزی كه ما بتوانیم با رفتن او كنار بیاییم. این بیشتر در حالتی رخ می دهد كه شخص از دست رفته بدون مراسم تشییع و تودیع و بدون سوگواری مرده باشد. زندگان در این حالت احساس گناه دارند و احساس می كنند كاری برای او انجام نداده اند و حرفی را نزده اند و همین موضوع سبب می شود كه روح در اطراف ما بماند.

 

 

از كتاب و سنت استفاده می شود انسان در فاصله میان مرگ و رستاخیز زندگی محدود و موقتی دارد كه برزخ و واسطه میان دنیا و آخرت است. انسان پس از مرگ از جهت اعتقاداتی كه داشته و اعمال نیك و بدی كه در دنیا انجام داده، مورد بازپرسی خصوصی قرار می گیرد و پس از محاسبه گذرا ، طبق نتیجه ای كه گرفته شده، به زندگی شیرین و گوارا یا تلخ و ناگوار محكوم گردیده، با همان زندگی در انتظار روز رستاخیز به سر می برد.

انسان در زندگی برزخی بسیار شبیه است به حال كسی كه برای رسیدگی اعمالی كه از وی سر زده ، به سازمان قضایی احضار شود و مورد بازجویی و بازپرسی قرار گرفته ، به تنظیم و تكمیل پرونده اش بپردازد، آنگاه در انتظار محاكمه و بازداشت به سر برد.

روح انسان در برزخ به صورتی كه در دنیا زندگی می كرد، به سر می برد. اگر از نیكان است، از سعادت و نعمت و جوار پاكان و مقربان درگاه خدا برخوردار می شود اما اگر از بدان است، در عذاب و همراهی شیاطین و پیشوایان گمراهی، روزگار می گذراند: "لَعَلِّى أَعْمَلُ صَلِحاً فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَآئِلُهَا وَمِن وَرَآئِهِم بَرْزَخٌ إِلَى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ‏ ؛ شايد در آنچه از خود به جاى گذاشته ‏ام (از مال و...) كار نيكى انجام دهم. (به او گفته مى ‏شود:) هرگز. اين گفته سخنى است كه (به ظاهر) مى ‏گويد (ولى اگر برگردد، به آن عمل نمى ‏كند) و در پى آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند."



دیدار ارواح با بستگان و اقوام


درباره دیدار با بستگان و اقوام، از روایاتی استفاده می شود اموات با هم در ارتباط هستند. از امام علی (ع) می پرسند: آیا مردگان با هم گفتگو و انس دارند؟ امام فرمود: "آری، اگر پرده از جلو چشم تو برداشته شود، آنها را می بینی كه حلقه حلقه نشسته اند...".

در روایتی حمادبن عثمان از امام صادق (علیه السلام) نقل می‌كند ، حضرت در جواب این سؤال كه آیا ارواح مومنان با یكدیگر ملاقات می‌كنند ؟ فرمودند بله و از یكدیگر سؤال می‌كنند و یكدیگر را می‌شناسند وهنگامی كه او (یكی از آن ها) را دیدی ، می‌گویی فلانی است.

برخی از روایات با تعبیر " یتزاورون" زیارت و ملاقات‌های ارواح با یكدیگر را بیان می‌كنند.

در بیانی دیگر از امام صادق(ع) نقل شده است كه ارواح مومنان در كوه‌های رضوی،آل محمد را می‌بینند و از خوراكی‌ها و نوشیدنی‌های آنان بهره مند می‌شوند و در مجالسشان با آنان به گفت وگو می‌پردازند.

در برخی از روایات آمده است كه از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است كه وقتی یك شخص از دنیابرود، ارواح دیگران نزد او آمده و از آنان در باره كسانی كه از دنیا رفته اند یا هنوز زنده اند سؤال می‌كنند، پس اگر گفت: زنده است، به او امیدوار شوند، ولی اگر گفت :مرده است می‌گویند سقوط كرده است (زیرا اگر سقوط نكرده بود و به عذاب الهی وارد نشده بود هم اكنون نزد ما بود) سپس به یكدیگر می‌گویند: او را ترك كنید و بگذارید تا از مرارت‌ها و سختی‌های مرگ آرامش یابد.
بنا بر این طبق این روایات، برزخیان همدیگر را بعد از مرگ می‌شناسند و امكان سخن گفتن با یكدیگر را دارند ویكدیگر را ملاقات می‌كنند.

اگر رفتگان و گذشتگان مؤمن باشند و انسان با ایمان از دنیا برود، می تواند در آن عالم، آن ها را ملاقات نماید. البته در برخی از روایات آمده كه بعضی از انسان ها اصلاً عالم برزخ را درك نمی كنند.

عالم برزخ برای انسان های بسیار خوب و بسیار بد است و انسان های متوسط چندان عالم برزخ را درك نمی كنند. مانند اینكه بعضی از انسان ها به خواب می روند و هیچ چیز در خواب نمی بینند یا متوجه نمی شوند، اما انسان های دیگر خواب بسیار می بینند.

حالات مختلف آدمیان

از مجموع آیات و احادیث بر می آید كه توقف افراد در عالم برزخ متفاوت است. در برزخ سه گروه با حفظ درجات زندگی مختلفی دارند:

1ـ مؤمنان خالص كه از نعمت های بهشتی به طور محدود بهره مندند و دعا می كنند كه رستاخیر برپا شود.

2ـ سردمداران كفر و ضلالت و نفاق، در عین این كه صبح و شام بدن برزخی آن ها به آتش جهنم برزخی عرضه می شود، آرزو می كنند كه قیامت برپا نشود.

3ـ از برخی افراد در روایات به مستضعفان تعبیر شده است كه ایشان نه از نعمت برخوردارند و نه از عذاب. این ها غالباً در حال خواب و یا غفلت و بی حسی به سر می برند، ولی در قیامت بیدار می شوند.

پس انسان نیکوکار در گذشته ای كه در سایه رحمت خاصه خدا آرمیده است در بهشت برزخی جای گرفته و هرچه این سكونت طولانی تر گردد برای او لذت آفرین تر است. انسان گنهكار نیز برای تصفیه روح خویش و پا گذاردن به بهشت برزخی می بایست ابتدا در جهنم برزخی وارد گردد. چنین روحی بسته به نوع و مقدار آلودگی خویش مدتی را در این جهنم سپری می كند و آنگاه اگر پاك شد به بهشت قدم می نهد.

روح پس از آن كه به وسیله فرشته مرگ قبض شد، در جهان دیگری به نام برزخ قرار می‌گیرد و ارتباط او با دنیا قطع می‌گردد؛ البته رابطه روح با افرادی كه در دنیا هستند، امری محال و غیرممكن نیست‌، امّا چنین نیست كه روح هر فردی بتواند با هر كسی كه بخواهد رابطه برقرار كند، چنان كه انسان‌های زنده هم نمی‌توانند با ارواح مردگان تماس بگیرند.

آن چه مسلّم است این كه ارتباط باارواح در عالم بیداری و خواب‌، برای برخی اتفاق افتاده كه به دو مورد اشاره می‌شود:

الف ـ پیامبر اكرم به سلمان فارسی فرمود: هنگامی كه مرگت نزدیك شود، مرده‌ای با تو سخن می‌گوید در مرضی كه سلمان‌(رض‌) در آن از دنیا رفت‌، دستور داد او را به قبرستان ببرند؛ با صدای بلند بر مردگان سلام كرد و گفت‌: من سلمان فارسی هستم‌، دوست دارم یكی از شما با من سخن بگوید؛ روح مرده‌ای پاسخ او را داده گفت‌: هر چه می‌خواهی بپرس‌، سلمان پرسید:
آیا اهل بهشتی یا دوزخ‌، گفت‌: بهشتی هستم‌، هم چنین او درباره چگونگی مرگش و اوضاع و احوال پس از مرگ‌، پرسش‌هایی نمود و پاسخ شنید، سپس فرمود او را به منزل بردند، شهادتین بر زبان جاری كردو جان به جان آفرین تسلیم نمود.

ب ـ در یكی از شهرهای ایران مرد مؤمن و پرهیزكاری از دنیا می‌رود، مدّتی پس ازمرگ به خواب پسرش می‌آید و می‌گوید: پانصد تومان به فلان فرد بدهی دارم‌، قرض مرا پرداخت كنید تا مشكل من برطرف گردد، پسر به این گفته اعتنا نمی‌كند، پس از مدّتی دوباره پدرش را در خواب می‌بیند و پدر همان تقاضا را تكرار می‌كند. پسر می‌گوید: شما نشانه‌ای بدهید كه یقین كنم بدهكارید، می‌گوید: به یاد داری روزی انگشتر من گم شد، هر چه جست و جو كردیم پیدا نشد؛ همان روز بر اثر باران فراوان‌، دیوار اطاقك روی چاه منزل خراب شده بود و دو نفری آن را تعمیر كردیم‌، انگشتر در لابه‌لای گِل‌ها در فلان گوشة دیوار است‌، پسر تا از خواب بیدار شد، آن محل را با تیشه‌ای تراشید و انگشتر را یافت‌، سپس پانصد تومان را به طلب‌كار پرداخت نمود.

 



بنابراین‌، رابطة روح مرده یا افراد دیگر، در مواردی امكان‌پذیر است‌، لكن چنین نیست كه در هر شرایطی این امر تحقق پیدا كند؛ البته از روایات استفاده می‌شود كه روح مرده در بعضی اوقات‌، به ویژه در شب و روزهایی كه انتظار مردگان برای احسان و نیكی به آن‌ها بیش‌تر است‌، مانند شب‌های جمعه و قدر، به خانوادة خود سركشی كرده التماس می‌كند كه به یاد من باشید و به من كمك كنید؛ با سیر كردن گرسنه‌ای و یا پوشاندن برهنه‌ای‌، مرا یاری كنید، لیكن چنین نیست كه بستگان وی ندای او رابشنوند، و این هشداری است كه باید به یاد مردگان بود و با انجام كارهای نیك به نیّت آن‌ها، كمی از مشكلات آن‌ها در جهان برزخ را كاهش داد.

در مورد دیدار روح مرده از بستگان خود، روایات فراوان رسیده كه دو نمونه از آن‌ها در این جا بیان می‌شود:

  اسحاق بن عمّار می‌گوید: از موسی بن جعفر(ع)پرسیدم‌: آیا روح مؤمن كه مرده‌، به زیارت خانواده خود می‌آید، فرمود: آری‌، عرض كردم‌: در چه مدت و زمان‌، فرمود: به مقدار رتبه و فضیلتی كه مؤمن دارد، بعضی از آن‌ها هر روز به كسان خود سر می‌زنند، بعضی دو روز یك بار، برخی در سه روز یك مرتبه و كم‌ترین فرد مؤمن از نظر منزلت‌، در هر جمعه به بستگان و خانواده خود سركشی می‌كند، اسحاق می‌پرسد در چه ساعتی‌؟ حضرت فرمود: هنگام زوال خورشید، روح مؤمن وقتی می‌بیند بستگان او در طاعت وبندگی خدا مشغول هستند، مسرور و شادمان می‌شود.

در روایت دیگر امام صادق(ع) می‌فرماید: هیچ فرد مؤمن و كافری نیست‌، مگر این كه هنگام زوال شمس‌، به خانه خود می‌آید، هنگامی كه خانواده و بستگان خود را مشغول به عمل صالح می‌بیند، مسرور می‌شود و حمد و ثنای الهی به جای می‌آورد، ولی كافر اگر خانواده خود را مشغول به كار خیر ببیند، باعث حسرت و حُزن او می‌شود، زیرا خود او به واسطه ترك اعمال خیر، گرفتار عذاب شده‌.

بر اساس آیات و روایات، ارتباط خاصی میان قبر برزخی و قبر خاکی، یعنی بین روح انسان در برزخ  و بدن مادی او در قبر خاکی وجود دارد. این ارتباط، در اصل از ارتباط روح و بدن مادی که در  طول زندگی دنیوی با یکدیگر یک نوع اتحاد داشته‏اند، سرچشمه می‏گیرد که با قطع تعلق روح از  بدن پس از مرگ به کلی از میان نمی‏رود، بلکه یک نوع ارتباط در حدّ پایین‏تری میان روح برزخی و  بدن مادی و خاکی وجود دارد، از همین رو، قبر خاکی با قبر و عالم برزخی روح ارتباطی دارد که  نقاط دیگر این ارتباط را ندارند، به همین جهت است که به رغم حضور روح در عالمی فوق ماده،[برزخ] توجه خاصی به بدن مادی و نقطه‏ای که بدن خاکی در آن است، دارد.

بر اساس ارتباط میان قبر خاکی و قبر برزخی است که دستور و احکام خاصی در باب قبر، تشییع  جنازه، کفن، دفن، حرمت قبر، استحباب زیارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت بر سر  قبور و نظایر آن ها در شریعت اسلامی وجود دارد.

 


ارتباط روح با قبر خاکی موجب می‏شود که بتوان از این طریق بهتر با روح رابطه برقرار و به او توجه کرده و نیز توجه او را جلب کرد، بدین جهت در روایات تأکید فراوانی بر زیارت قبور، دعا، طلب رحمت و مغفرت و تلاوت قرآن کریم بر سر قبرها شده، هر چند این آداب در هر جایی برای مردگان خوب است، ولی به دلیل ارتباط قبر برزخی با قبر خاکی بر انجام این آداب بر سر قبرها تأکید بیش تری شده و از استحباب بیش تری برخوردار است. امام رضا(ع) فرمود:«هر کس قبر مؤمنی را زیارت کند و سوره "انّا انزلناه" را هفت بار، بر قبر او بخواند، خداوند او و صاحب قبر را می آمرزد».
از طرفی ارواح نیز بر اساس این ارتباط با بدن مادی و قبر خود از حضور مؤمنان مسرور و شادمان می‏شوند.


حضرت علی(ع) می‏فرماید: «اموات خود را زیارت کنید ،چون آن‏ها به خاطر زیارت شما خوشحال می‏شوند. شخص کنار قبر پدر و مادرش بعد از این که برای آن‏ها دعا کرد، می‏تواند حاجات خود را طلب نماید». در روایات متعددی وارد شده: «وقتی مؤمنان به زیارت اهل قبور می‏روند، آن‏ها علم به حضورشان پیدا می‏کنند . از حضور مؤمنان بر سر قبور خود خوشحال می‏شوند. با آن‏ها اُنس می‏گیرند. وقتی که مؤمنان از روی قبر آن‏ها دور می‏شوند، دچار وحشت می‏شوند».

خواندن دعا و قرآن و طلب آمرزش برای اموات و زیارت قبور آنان موجب آرامش اهل قبور و بالا رفتن درجه آن‏ها می‏شود. از امام صادق(ع) سؤال شد: زمانی که شخص بر قبر پدرش و قبر افراد دیگر اعم از این که نزدیک قبر پدرش باشند یا قبوری که دورتر هستند، حضور پیدا کند، آیا نفعی برای اهل قبور دارد؟ امام(ع) فرمود: «بله، حضور برای اهل قبور نفع دارد. همان طوری که برای شما هدیه‏ ای آورند، شاد و خوشحال می‏شوید، آن‏ها هم از حضور شما خوشحال می‏شوند».[4]

آنچه درباره آمدن اموات به دیدار بازماندگان مطرح است، این است که بر اساس روایات، ارواح مردگان هر چند گاهی به اذن خداوند به دیدار خانواده‌شان می‌آیند و آن ها را می‌بینند. اگر سرگرم کارهای خوب بودند، شادمان می‌شوند. اگر گرفتار کارهای بد بودند، ناراحت می‌شوند. اما اینکه در چه ساعتی و یا چه زمانی و یا هر چند گاهی می‌آیند، روایات‌‌ها متفاوت است. در برخی روایات هر هفته ذکر شده و در برخی  هر ماه یک بار و در برخی سالی یک بار.

مرحوم شیخ کلینی (ره) در کتاب شریف کافی بابی تحت عنوان«ان المیت یزور اهله» را مطرح کرده ‌است. روایات معتبری را در این باره نقل نموده‌اند. در روایات آمده است که اموات اعمّ از مؤمن و غیر مؤمن به دیدار بازماندگان خود می‌آیند. هر میّتی برحسب منزلت و شأنی که دارد، اجازه این کار را پیدا می‌کند.

بعضی از اموات هر روز، بعضی دیگر هر هفته و برخی هر سال و بعضی هر چند سال یک‌بار. حداقل اجازه‌ای که مؤمنان دارند، هر جمعه است که می‌توانند به دیدار آشنایان خود در دنیا بیایند. مؤمنان وقتی به دیدار اقوام خود می‌آیند، اگر آن ها را مشغول اعمال صالح ببینند، خوشحال شده و خدا را شکر می‌کنند. کافران وقتی به دیدار اقوام خود می‌آیند و آن ها را مشغول انجام اعمال صالح  می‌بینند، حسرت می‌خورند.
همچنین در حدیثی که در کتاب جامع الاخبار آمده است بیان شده که اموات مومنان در شب جمعه به كنار خانه های خود می  آیند. با التماس و تضرع از خویشاوندان انتظار دارند کار خیری و صدقه‌ای برای آن ها انجام داده شود.
میزان ملاقات و سر زدن اموات به خانواده های شان بسته به میزان آزادی عملی است كه در برزخ برای ایشان در نظر گرفته می شود كه این امر هم تابع اعمال و رفتارهای آنان در دنیاست.
از روایات استفاده می‌شود که حضور ارواح اموات در دنیا و توجه به وضعیت بستگان شان از یک سو به میزان مقام و منزلت آنان و فراغت از مشکلات خاص آن جهان بستگی دارد؛ از سویی دیگر به میزان علاقه و رضایت آنان از بازماندگان و میزان توجه بازماندگان به آنان. چه بسا بی توجهی اموات به برخی از بازماندگان به خاطر ناامیدی از توجه و خیرات و صدقات خالصانه ایشان باشد كه به حال آن ها  منفعت دارد.


از امام کاظم علیه السلام روایت شده که روح اموات به بازماندگان سر می‌زند. اگر از آنان کردار خوب و عمل صالح ببینند، خوشحال می‌شوند و از آنان راضی می‌گردند. اگر آنان را در مسیر طاعت خداوند ندیدند،  بلکه کردار بد و گناه از آنان مشاهده نمودند، اندوهگین و ناراحت می‌شوند. اما در هر حال به نظر نمی رسد كه این امر محدود به خانه خود و محل سكونت قبلی شان باشد. چه بسا در صورت وسعت عمل و منزلتی كه دارند، بتوانند به مكان های گوناگون مورد علاقه خود سر بزنند.

اما در مورد این كه ارواح به چه صورتی به خاندان خود سر می زنند، اشارات مختصری در برخی روایات شده است. البته نمی توان به راحتی در مورد معنای دقیق شان اظهار نظر نمود؛ مثلا اسحاق بن عمار می‌گوید: از امام موسی بن جعفر (علیهما السلام ) پرسیدم:
آیا میّت از خانواده‌اش دیدار می‌کند؟ فرمود: بله- پرسیدم : هر چند وقت؟ فرمود: بنا به منزلتی که نزد خداوند دارد، در هر جمعه یا هر ماه یا هر سال . پرسیدم : به چه شکلی نزد آن ها می‌آید؟ فرمود: به صورت پرنده‌ای لطیف که بر دیوار خانه های شان می‌نشیند و بر آنان اشراف می‌یابد... .
به نظر می رسد اینکه حضرت فرمود :به صورت پرنده‌ای لطیف، یک نوع تمثّل در قالب و تجسم ارواح است . مقصود از پرنده نیز پرنده مادّی یا آشنای ذهنی ما یا موجودی قابل رویت نمی‌باشد و گرنه تعبیر لطیف در  مورد پرنده معمولی معنا ندارد؛ در هر حال اعتقاد عامه مردم در مورد پرنده  یا پروانه و دیگر حشرات در این خصوص درست به نظر نمی رسد....

در ادامه تنها چند نمونه از رویت ارواح سرگردان که به نظرم از صحت خبری بیشتری برخوردارند ، قرار دادم :

 

معتبرترین عکس ها از یک روح واقعی در دنیا:

 

عکس گرفته شده ی زیر با نام "The Brown Lady" معروف ترین و معتبرترین عکس گرفته شده از یک خانم روح در دنیاست. تصویر روح مربوط به یک خانم انگلیسی به نام "Lady Dorothy Townshend" است. این خانم همسر آقای "Charles Townshend"  در نورفلوک انگلستان، در اوایل سال 1700 بود. مرگ او مربوط به سال 1726 میلادی است. روح او یک بار در اوایل سال 1800 توسط شاه "George IV" انگلستان و بار دیگر در سال 1835 توسط "Colonel Loftus" که برای تعطیلات کریسمس به آن منطقه رفته بود دیده شد.

این عکس معروف در سپتامبر 1936 توسط "Captain Provand" و "Indre Shira" دو عکاسی که مامور گرفتن عکس از "Raynham Hall" برای مجله ی "Country Life" بودند، گرفته شده است.

  

معتبرترین عکس ها از یک روح واقعی در دنیا

معتبرترین عکس ها از یک روح واقعی در دنیا

 

روح سرگردان زن در خانه ویلایی:

به گزارش مشرق، براساس گزارش پلیس ایندیانا، «لاتویا آمونس»، زن 32 ساله اهل شهر «گری» واقع در ایالت ایندیانا به مرکز پلیس اطلاع داده بود یک روح در خانه‌اش به‌سر می‌برد.

بلافاصله تیمی از مأموران ویژه پلیس به آن خانه اسرارآمیز اعزام شدند تا زوایای مختلف اتاق‌ها را بازبینی کنند. جالب این‌که مأموران پلیس هم تأیید کرده‌اند یک روح پشت پنجره‌های در ورودی منزل ظاهر می‌شود که توانسته‌ایم این شبح انسانی را مشاهده کنیم اما آنچه بیش از هر چیزی موجب وحشت چهار تن از اعضای خانواده ساکن این خانه قدیمی شده حرکات غیرمعمولی سه فرزند این زن 32 ساله است.

روح سرگردان یک زن در خانه ویلایی +عکس


این زن که بشدت ترسیده بود، خطاب به مأموران پلیس گفت: دختر 12 ساله‌ام هنگام خواب به صورت شناور توسط پرستارش دیده شده است. از سوی دیگر پسر 9 ساله‌ام را نیز در حال سرخوردن روی سقف منزل و دویدن روی دیوارها مشاهده کرده‌ام. پسر هشت ساله‌ام نیز با خود حرف می‌زند و خنده‌های شیطانی‌اش در ساعات مختلف مرا به وحشت می‌اندازد.

خانواده آمونس از سال 2011 میلادی در این منزل ویلایی اسرارآمیز ساکن هستند و مأموران پلیس نیز با به ثبت رساندن تصویری از یک روح پشت پنجره در ورودی منزل ویلایی، صحت گفته‌های زن صاحبخانه را تأیید کرده‌اند. با این حال تحقیقات پلیس برای روشن شدن این واقعه اسرارآمیز ادامه دارد و قرار است این ساختمان ویلایی تخلیه شود تا کارشناسان به بررسی موضوع بپردازند. پلیس در گزارش خود آورده گاهی شبح یک انسان که به نظر می‌رسد یک زن باشد در پشت شیشه‌ها ظاهر می‌شود.

  عکاسی اتفاقی از یک روح:

  یک زن آمریکایی که در حال عکس گرفتن از برادرزاده اش بود پس نگاه کردن به عکسهای گرفته شده متوجه شد او از یک شبح عکس گرفته است.
 
به گزارش تکناز به نقل از البیان؛ "مارسلا دیویس" از کلیولند ایالت تگزاس با استفاده از موبایل شخصی تعدادی عکس از برادرزاده اش در نزدیکی مدرسه گرفت؛اما هنگامیکه مشغول نگاه کردن به عکس ها بود، نور صورتی رنگی نظر او را به خود جلب کرد.
 
او پس از کمی دقت متوجه شد انگار یک نفر با کت و شلوار صورتی مربوط به دهه هفتاد پشت برادرزاده اش ایستاده است.
 
زمانی که او روی عکس زوم کرد و از وجود یک شبح در عکس مطمئن شد بسیار شگفت زده شد.
 

عکاسی اتفاقی از یک شبح! (+عکس)

عکاسی اتفاقی از یک شبح! (+عکس)

 بازگشت روح کوچولو به خانه قدیمی اش :

 

زوج جوانی در شهر چلتن هام انگلستان سعی داشتند با شرایط خانه جدیدشان کنار بیایند.آنها شب ها شاهد روشن و خاموش شدن چراغها و تغییر کانال تلویزیون بودند ولی همه این مسائل را به حساب اتفاق و حادثه گذاشته بودند تا اینکه عکسی در روز روشن نکته جدیدی را برایشان مشخص کرد.آنها قصد داشتند از گربه شان چند عکس تهیه کنند ولی در یکی از عکسها که اتفاقا اثری از گربه نیست ، روح یک کودک دیده می شود.   آنها اسم این روح را جانی کوچولو گذاشتند و برای کشف هویت او از همسایه ها پرس و جو کردند. یکی از همسایه ها به آنها گفت مستاجر قبلی این خانه فرزندی داشته که با مرگ ناگهانی در خواب از دنیا رفته و این احتمالا روح آن کودک است .با وجود حضور این روح کوچک مستاجران خانه قصد جابجایی ندارند و عنوان کرده اندهمچنان به زندگی در این منزل ادامه میدهند..

روح کوچولو به خانه قدیمی اش بازگشت !!+عکس

روح کوچولو به خانه قدیمی اش بازگشت !!+عکس
  وحشت کارگران ساختمان از روح سرگردان یک زن :
      وحشت کارگران ساختمان از روح سرگردان یک زن!! + تصاویر
 زمانیکه یک گروه تخریب در حال خراب کردن یک مسافرخانه قدیمی بودند چیزی دیدند که غیر قابل باور و ترسناک بود. روح صاحب مسافرخانه آمده بود تا مانع تخریب خانه شود.
  وحشت کارگران ساختمان از روح سرگردان یک زن!! + تصاویر   این کارگران مدعی شدند ابتدا همه وسایل برقی ناخودآگاه از کار افتادند و لوسترهای مسافرخانه خاموش و روشن شدند و به همین دلیل خیلی از کارگران ترسیده بودند. اما زمانیکه با ترس به کار خود مشغول شدند متوجه شدند پشت یکی از پنجره ها کسی در حال تماشای آنهاست.     وحشت کارگران ساختمان از روح سرگردان یک زن!! + تصاویر
این تصویر به قدری واضح بود که یکی از کارگران توانست از آن عکس بگیرد. بعد از تحقیقات فراوان فهمیدند که این عکس شباهت عجیبی به آخرین مالک این مکان که یک بیوه به نام فرانسیس گریش بود شدند.
این زن سال گذشته و در 59 سالگی درگذشته است. پسر این زن هم تایید کرده که عکس روح پشت پنجره شباهت زیادی به مادر مرحومش دارد.
    وحشت کارگران ساختمان از روح سرگردان یک زن!! + تصاویر
سرپرست این کارگران که از ترس دست از کار کشیده اند میگوید من اصلا به روح اعتقاد نداشتم اما با دیدن مسایلی که در این مسافرخانه اتفاق افتاد واقعا این مسئله را باور دارم. اگرچه بخش اعظم این مسافرخانه تخریب شد اما فعلا کارگران دست از کار کشیده اند. تا ببینند چگونه میشود روح سرکش این زن را آرام کرد.
  وحشت کارگران ساختمان از روح سرگردان یک زن!! + تصاویر    

روح سرگردان سبب ترس مردم چایپاره شد :

از چایپاره روستای بادکی در ۳ کیلومتری جنوب قره ضیاءالدین مرکز شهرستان چایپاره قرار دارد؛ این روستا حدود ۲۰۰ خانوار و ۷۵۰ نفر جمعیت دارد.

در این روستا و در نزدیکی آرامستان آن  و در میان یک مزرعه، سازه خشت و گلی وجود دارد که به نام آرامگاه ساری قیز معروف است؛ تا کنون چندین بار توسط اهالی بازسازی شده است.

در داخل این سازه قبری نامشخص وجود دارد که اهالی آن را متعلق به دختری بنام ساری قیز (دختر مو طلایی) می شناسند و اینکه اصالت ساری قیز کیست کسی چیزی نمی دان.

چند تن از اهالی سالمند بالای ۷۰ سال این روستا در این مورد اعلام کرده اند که تاریخ این آرامگاه نامشخص است و آنان از پدران و پدربزرگان خود این موضوع را شنیده اند که این مکان را از اول به نام آرامگاه ساری قیز می شناسند و علت مقدس بودن آن در نزد اهالی به این سبب است که در حدود ۲۰۰ سال قبل روح دختری به نام ساری قیز به خواب آنان آمده و از آنان خواسته که محل قبر وی را آباد کنند و چون این قضیه چندین بار تکرار شده و توسط افراد مختلف نیز دیده شده به همین جهت اهالی به لحاظ اعتقادات قوی مذهبی اقدام به ساخت یک اتاق در محل می کنند و  به مرور زمان یک اتاق و یک ایوان نیز به آن افزوده می شود.

پیش بینی می شود این قبر متعلق به حدود ۲۰۰ سال قبل بوده باشد به طوری که هر کس نذر و نیازی داشته باشد برای برآورده شدن حاجت خود به آرامگاه ساری قیز متوسل می شوند و احتمالآ حاجت نیز می گیرند و اگر غیر از این بود در این مدت فراموش می شد و از یادها می رفت.

همه ساله مردم این روستا و حتی روستاهای همجوار و به خصوص زنان در کنار قبر ساری قیز نذری می دهند و برای روح ساری قیز و برآورده شدن حاجات خود احسان می کنند و به قرائت قرآن و ادعیه می پردازند.

در کتب تاریخی در مورد این آرامگاه و صاحب آن یعنی ساری قیز چیزی نوشته نشده و اینکه ساری قیز از سادات بوده و یا یک شخص معمولی است کسی چیزی نمی داند.

تاکنون ده ها نفر ادعا کرده اند که روح ساری قیز را دیده اند که در کنار قبرش ایستاده و یا به اطراف سرک می کشد به طوری که چند روز پیش کارگر یک مرغ داری که در نزدیکی همین آرامگاه  قرار دارد به انباری که در محوطه مرغ داری هست رفته و قصد تمیز کردن آنرا برای انبار کردن بعضی وسایل اضافی می کند؛ چون سقف و دیواره های انبار به طور زیبایی از تار عنکبوت  پوشیده شده بود می خواهد چند عکس با دوربین گوشی همراهش بگیرد.

فردای آنروز وقتی می خواهد عکس ها را مشاهده کند به ناگاه در یکی از عکس ها متوجه شکل شبح گونه یک دختر می شود.

وی کنجکاو شده و به عکس های دیگر نیز دقت می کند و عکس یک دختر را در وسط  عکس های دیگر نیز می بیند و برایش مسجل می شود که عکس یک روح را گرفته است.

از فردای آنروز عکس ها در گوشی و وبلاگ های مختلف مردم این شهرستان دست به دست می چرخد.

اما مشخص نیست آنطور که در تصویر مشاهده می شود ساری قز دختری زیباروی در حدود ۲۰ساله با زلف های بافته شده اش از سادات دارای روح والای معنوی است و یا روح سرگردانی است که سالهاست در منطقه می گردد.

با توجه به امکان فتوشاپ بودن عکس های منتشره خبرنگار فارس در چایپاره با مصاحبه از این فرد تاریخ و ساعت درج شده بر روی عکس ها و شماره سریال پشت سرهم عکسها را در گوشی تلفن همراه وی تایید می کند.

حجت الاسلام زین العابدین زینالپور مدرس دانشگاه در این زمینه می گوید: روح یک حقیقت قرآنی است و معارف اسلامی نیز آن را تایید می کنند و در تمام ادیان الهی نیز به آن تاکید شده است، روح نشانه ای از جاودانگی انسان و حیات پس از مرگ است.

وی افزود: گزارشاتی فراوانی از ملاقات عرفا با ارواح برخی مومنین یا انبیا در کتب عرفا آمده است.

زینالپور تصریح کرد: از نظر علمی نیز مشاهده روح امکانپذیر است؛ هر چند برخی ادعاها در مورد ملاقات و یا مشاهده روح توسط بعضی افراد را نباید باور کرد.

وی اعلام کرد: طبق بعضی اقوال روح می تواند به شکل اولیه انسانی خود تجسم یابد و به چشم افراد به صورت شکل انسانی خود دیده شود.

 

  نظر شما در این مورد چیست ؟     مشرق نیوز ، سوال سیتی،تکناز ،پویش


مطالب مشابه :


در مورد قبر ؛ مرگ ؛ عالم برزخ// قسمت 7

6-احوال و آثار از چیزهایی که اموات شان در هنگام ورود گفت مادر شما در عالم برزخ داشت




بهره‏گيرى اموات، از اعمال نيك خود در منزل گاه خطير عالم برزخ، آنچه كه موجب نجات انسان است اعمال نيك

درباره ارتباط اموات در عالم برزخ با جهان در عالم برزخ، شفاعت و از احوال من




عالم ارواح و روحهای سرگردان

موقعی که علت آن دگرگونی احوال در عالم برزخ متفاوت است. در برزخ اموات در دنیا




ماهیت برزخ

مرگ،عالم برزخ و ارتباط با اموات و پي بردن امام نيز لفظ برزخ را در معناى ويژه و اختصاصى




اموات و قبور در گذشته

اموات و قبور در حد مردم براي دانستن احوال مردگان خود و دنياي پس از در عالم روحی جهان




برچسب :