جلوه جمال در شعر خواجه شیراز
جلوه جمال در شعر خواجه شیراز
او عاشق عشق است و عشق كه یكی از زیباترین جلوههای جمال است در شعر حافظ به آشكارترین و زیباترین اشكال ممكن خود را مینمایاند..... غزلیات حافظ، انسان را از عشق زمینی به عشق آسمانی میرساندحافظ شاعر زیبایی است، كاشف زیبایی و حتی خالق زیبایی. جلوه جمال در شعر او آنقدر آشكار، وسیع و ژرف است كه به نظر میرسد كل دیوان او را در بر میگیرد.
زیبایی در شعر حافظ به عرصههای درونی و برونی، لفظی و معنوی و ظاهری و باطنی تعمیم مییابد.
اولین جلوه جمال در شعر حافظ زیباییهای معنوی، درونی و لاهوتی جهان است. اندیشههای زیبا، عرفان متبلور و درخشان ایرانی و اسلامی، آیین مهر و مهرورزی و ... به زیباترین شكل ممكن و نازنینترین واژه ها در غزل حافظ بازتاب یافته است .
حافظ ، مرد خداشناس و خداگرای و خداباور است. خدا را حتی ورای ادیان و نحلههای مشخص مذهبی با همه دل و جان خود میپذیرد.
گرچه حافظ به دیگر ادیان احترام می گذارد ، اما او یك شاعر مسلمان است و «قرآن» محوریترین چشمه الهام و استفاده حافظ بوده است. میدانیم حافظ بشدت دلبسته قرآن بوده تا جایی كه به زعم گروهی از حافظپژوهان، تخلص او هم از این رهگذر است. او در استفاده از آیات قرآن به ابهام و ایهام نگراییده و مصرحا به آیات و مفاهیم قرآنی استناد میجوید، اما در عین حال بیان زیباییگرایانه هنری را نیز فراموش نمیكند.
معماری شعر حافظ با معماری الهی قرآن مطابقت دارد. عدم ارتباط الزامی آیات قرآن و پیگیری نكردن یك موضوع خاص در غزلهای حافظ هم بخوبی نمایان است. كمتر دو بیتی از غزلهایش را میبینیم كه با هم ارتباط منطقی داشته باشند به طوری كه هر بیتش استقلال مشخص خود را دارد و هیچ بیتی ابتر نمیماند مگر در مواردی اندكشمار در دیوان حافظ ، حدود 45 غزل را میشود احصاء كرد كه در آنها به آیهای از قرآن اشاره شده است . او واژه قرآن را هم چند بار در غزلیاتش آورده است.
اخلاق
یكی از جلوههای جمال در شعر حافظ زیباییهای اخلاقی است. سلوك انسانی كه حتی فوق سلوك عرفانی است.
راست است كه او شاعری رند و نظرباز است و خود بارها به این موضوع اشاره كرده یا مصرحا بیان نموده ولی در عین حال شاعری است مبشر اخلاق انسانی والا و رهاییبخش. او دینباور است، اما با ریا، سالوس، تظاهر، دینفروشی و عوامفریبی بشدت مخالف و معارض. حافظ به رندی خود اعتراف دارد و میگوید:
ما عاشق و رند و مست عالم سوزیم
با ما منشین وگرنه بدنام شوی
یا:
شراب و عیش نهان چیست؟ كار بیبنیاد
زدیم بر صف رندان هر آن چه باداباد
همین اصطلاح انذاری «هر چه باداباد» مبانی اعتقادی او را بازمیگوید و ترس او را از روزی كه مورد بازخواست قرار گیرد ، مینمایاند، اما گویی رجائش بیش از خوفش است و به رحمانیت و رحیمیت ذات ربوبی مستظهر.
دین او تعبدی صرف نیست. خدا را با همه رگ و پی خود باور دارد و راه او را میپیماید، اما «تعبد» او «تَعَشُّق» است: عشقی بر پایه شناخت كه همان عرفان باشد.
تو خانقاه و خرابات در میانه مبین
خدا گواست كه هر جا كه هست با اویم
عشق یكی از محوریترین واژگان و حقیقتهای مندرج در شعر اوست و این عشق اختصاص به فرد بخصوص یا سیره و سلوك ویژهای ندارد. او عاشق عشق است و عشق كه یكی از زیباترین جلوههای جمال است در شعر حافظ به آشكارترین و زیباترین اشكال ممكن خود را مینمایاند.
معشوق حافظ معشوقی هم زمینی و هم آسمانی است یا این كه هم معشوق زمینی دارد و هم معشوق آسمانی.
حافظ معشوقه زمینی خود را به زیباترین شكل ممكن میستاید. حتی زیبایی اندامهای او را با بیانی زیباشناسانه توصیف میكند. همچنان كه او عاشق انسان است. معشوقی نه كاملا مشخص و شناسنامهدار. انسانی با یك زیبایی آرمانی متكثر. انسانی كه عصاره آفرینش است.
نیمه انسان، نیمه فرشته، انسانی دارای كمال نفسانی و جسمانی كه گویی پیر و شكسته نمیشود و به بیماری و نابودی نمیگراید.
عشق دیگر او یك فراانسان و فراطبیعت است كه خداوند هسته مركزی آن است. همان اُسطُقسی فوق اُسطُقسات میرفندرسكی، اما با ظاهر و باطن، جمال و كمال بیشتر. حافظ زیبایی را در هر مایه و پایهای میشناسد و میستاید، خواه خالق باشد خواه مخلوق. خدا در شعر حافظ زیباست، زیباییآفرین است. جمیل است و منشا جمال.
عرفان زیباشناسانه
حافظ شاعر عارفی است، اما نه عارفی خانقاهنشین، خرقهپوش، عشریهبگیر، دستگیریكننده، ذكردهنده، متوقع دستبوسی و زانو زدن و تواضعهای عبیدانه دیگر كه متاسفانه همیشه در خانقاههای ما وجود داشته، عرفان او عرفان شناخت زیباییهای خیرهكننده خدا، طبیعت، انسان و اخلاقیات انسانی است. عشق فینفسه در شعر حافظ زیباست.
میدانیم حافظ سالهایی از جوانی خود را مجرد زندگی كرده، بعد همسر گزیده و بچهدار شده. به همسر و فرزند جوانمرگ خود عشق میورزیده.
او عشق را دوست دارد و آن را فنی شریف میداند و عشقورزی را نعمتی بزرگ برای انسان میداند كه حتی فرشته هم این نعمت را درك نكرده است.
وقتی حافظ میگوید:
روی خوب است و كمال هنر و دامن پاك
لاجرم همت پاكان دو عالم با اوست
با همه رندی و نظربازی كه در حافظ سراغ داریم، اما او شاعری است كه جمال كمال را درك میكند. زیبایی را در هنرهای انسانی و اخلاقی میداند. پاكی دامن را لازمه انسان میداند و بخصوص «زن» پاكدامن یكی از علائق محوری اوست. مهربانی و صفا و وفاداری برای او زیباست:
هر آن كه جانب اهل وفا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
حافظ مردی مهربان است. انسان را دوست دارد. زندگی را دوست دارد. عشق را دوست دارد. عشقورزی را دوست دارد. هر آنچه را كه در نقطه مقابل این زیباییها و جذابیتهای دلنشین است، دشمن میدارد:
مباش در پی آزار و هر چه خواهی كن
كه در شریعت ما غیر ازین گناهی نیست
یا:
دلش به ناله میازار و ختم كن حافظ
كه رستگاری جاوید در كمآزاری است
یا:
گر می فروش حاجت رندان عطا كند
ایزد گنه ببخشد و دفع بلا كند
یا:
كمتر از ذره نئی پست مشو مهر بورز
تا به سرچشمه خورشید رسی رقصكنان
خدای حافظ قبل از این كه جبار و منتقم باشد، رحمن و رحیم است. واژههای نماز، روزه، حج، تسبیح و غیره در شعرش آمدهاند، اما حالت خشن و زمخت ندارند بلكه با آن مناسك و فرایض به گونهای لطیف و عاشقانه برخورد میشود.
پیر دردیكش ما گرچه ندارد زر و زور
خوش عطابخش و خطاپوش خدایی دارد
زیباشناسی لفظی
حافظ معمار سخن است. سخنساز و سخنسنج و سخنپیرا و سخنآراست. معماری فاخر و فخیم او هم در حوزه فونداسیون و ساختار اعمال شده و هم در عرصه آرایش و زیباسازی زیباییهای لفظی در شعر حافظ بیداد میكند:
ایهام، استعاره، گزینش واژگان، ایجاز، تناسب، تبادر، قرینهسازی، تضاد، طباق انواع تشبیه و غیره.
كاربرد معانی بیان، آرایههای كلامی و زیباییهای لفظی در شعر او بیشمار است. بازی با كلمات، كاربرد معانی متفاوت واژگان و... حافظ حتی در استفاده از كلمات و عبارات مورد استخدام خود هم رند است.
جمال شخص نه زلف است و عارض و خط و خال
هزار نكته در آن كار و بار دلداری است
عبارت «كار و بار» و «واژه» ایمائی آن یكی از رندیهای پرجاذبه كلام شاعرانه اوست. میدانیم ایهام به معنی در وهم و گمان افكندن است و در اصطلاح به معنی آوردن یك لفظ یا تعبیر لفظی است كه از آن دو سه معنی متبادر میشود. شعر حافظ سرشار از جوهره رازآمیز ایهام است كه اگر بخواهیم نمونه ارائه نماییم باید تقریبا تمام ابیات حافظ را كه اغلب آنها بیتالغزل معرفت هستند بخوانیم. این بیت را بخوانیم:
بهار عمرخواه ای دل و گرنه این چمن هر سال
چو نسرین صدگل آرد بار و چون بلبل هزار آرد
هزار به معنای عدد و به معنای پرنده خوشخوان معروف و ارتباط هزار با صد...
یا
عروس طبع را زیور ز فكر بكر میبندم
بود كز دست ایامم به دست افتد نگاری خوش
كه بین عروس و بكر و نگار و زیور و...
به دست افتادن نگار ایهام دارد: نقش حنا به دست، به دست آوردن یار.
صحبت یار نخواهم كه بود عین قصور
با خیال تو اگر با دگری پردازم
كه قصور هم به معنای قصرهاست و هم كوتاهیكردن كه «ایهام تناسب» دارد
طبیعت و زیباییهای آن
یكی از جلوههای جمال در شعر حافظ نگاه زیباشناسانه او به طبیعت است. زیباییهای طبیعت در شعر حافظ موج میزند. توصیف دلپذیر جلوههای طبیعت همان شق زیباییهای صوری و ناسوتی شعر اوست. طبیعت زیبای زادبومش یا منشأ آن شیراز به این نگاه زیباگرایانه و زیباشناسانه او كمك كرده است. یكی از رازهای غنای كلامی حافظ نگاه نازنین و زیباشناسانه او به گل و گیاه و عطر و جوی آب و درخت و پرنده و كائنات دلنشین دیگر است. او در محیطی هنری زیسته و برای بیان غمها و شادیها و عشقها و دلبستگیهایش از طبیعت كمك گرفته، حدود 25 گل را توصیف میكند یا به آنها اشاره مینماید. درخت در شعرش زیبا و جاندار است. تركیبات زیادی را با استفاده از اسامی گلها ارائه مینماید كه كاملا ابتكاری و منحصر به فرد هستند. او شاعری هنرمند است كه دنیای تصاویر عینی را با كمك جهان معجزهگر ذهنیاش به خوانندگان خود در قرون گذشته نمایانده است و طی قرون آینده نیز خواهد نمایاند. نسیم و باد صبا در شعر او صدها عطر خوش و جاذبههای مهارناپذیری به همراه دارد.
باد صبا در شعر او، هم پیامآور عاشقان است و هم نموداری از زیباییهای مندرج در طبیعت. صبا بوی خوش گیسوان معشوق را به همراه دارد. پیغام عشق و قرارمدارهای عاشقانه را میرساند. بشارت بهار است، خاك درِ دوست را برای عاشق میآورد. بادی خوشنسیم است كه تعبیر جالب و تفكربرانگیزی است.
نفس باد صبا مُشك فشان خواهد شد
عالَم پیر دگرباره جوان خواهد شد
طبیعت برای او زیباست، اما بدون انسان زیبا، نه . او سایه درخت و كنار گل و زمزمه جوی و نوای بلبل را موقعی زیبا و هوشربا میداند كه یاران عاشق در آن سیر داشته باشند. در واقع حافظ نقاش چیرهدست زیباییهای جهان است. انتخاب قالب غزل كه میدانیم تقریبا تمام اشعار دلنشین و مشهور او را در بر میگیرد خود یكی از جلوههای جمال در شعر حافظ است.
حافظ در سرایش غزلهایش هرگز اسیر قافیه نشده و غزلهای خود را در 7 یا 8 بیت یا كم و بیش به پایان رسانده و معمولا از تخلص هم استفاده كرده. به همین دلیل است كه حافظ مرد غزل است نه قصیده. هرچند قالبهای دیگر را هم آزموده، 2 مثنوی معروف بسیار زیبا دارد؛ آهوی وحشی و ساقینامه.
چند رباعی خوب و دلنشین دارد. چند قصه و چند قصیده، اما حافظ غزلسراست و آبروی غزل است و پرچم غزل است و هویت غزل است.
حافظ، حافظه تاریخی ملت ایران است. محبوب دلهاست، لسانالغیب است، به شعرش تفال میزنند و بیاغراق در هر خانهای دیوانی از او وجود دارد و این شاخصیت مختص اوست.
حتی سعدی هم این بختیاری را ندارد دیوانش در همه خانهها در كنار قرآن قرار گیرد یا با شعرش تفال بزنند و شعر او را آیینه آمال و احلام و آرزوهای خود بدانند. حافظ ضمیر ناخودآگاه ایرانیان است. مردم دوستش دارند و با او آشنا و قوم و خویشند.
او بسیار شناخته شدهای است كه هنوز بسیار ناشناخته است. بزرگی و دوستداشتنیبودنش محصول پیوند مستحكم شعر او با تاریخ و فرهنگ كشور است. شعر او زبان نور و مهر و خرد و زیبایی است.
میترائیسم، آیین مهر، فلسفه اشراق، عرفان اسلامی، جهانبینی اندیشمندانه، سیر و سلوك انسانی و همه این زیباییها و دلپذیریها در شعر او متجلی است.منبع: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ www.seemorgh.com/culture
مطالب مشابه :
فال حافظ
باران سبز - فال حافظ - شعر و هنر و ادبیات و تا حدودی اندیشه و موسیقی
آفاق شعر سعدي و حافظ بحثي در سهولت و امتناع
آفاق شعر سعدي و حافظ بحثي در سهولت و امتناع علي محمد حقشناس قصد من اين است
از خدا به انسان!
كه اين نوع شعرا در ديوان هاي شاعران بزگي مثل مولوي عطار حافظ در شعر مولانا هم از خدا كمك
كتاب عرفان و رندي در شعر حافظ
سلام کتاب - كتاب عرفان و رندي در شعر حافظ - هر كتاب جديد يك زندگي تازه است - سلام کتاب
حافظ شيرين سخن( قسمت اول)
ترانه های کودکان - حافظ شيرين سخن( قسمت اول) - شعر و سرود و داستان برای کودکان و نوجوانان
جلوه جمال در شعر خواجه شیراز
زیبایی در شعر حافظ به عرصه یا منشأ آن شیراز به این نگاه زیباگرایانه و زیباشناسانه او كمك
حافظ شیرین سخن
حسین حجت - حافظ شیرین سخن - مرحوم دكتر محمد معين به حافظ بسيار علاقه داشت، بطوريكه از وقتي
حافظ ابراهیم(نقل قول)
شعر حافظ ابراهیم را با عنوان البُؤسا به عربى برگرداند، ناقدان برآناند كه وى از كمك
شعری از میرزا محمد علی خان چورسی که ما را با اندیشه های او آشنا می کند
ما تلاش خواهيم كرد از خانواده ي ايشان كمك و تلقي جديد و تفسير نو از شعر حافظ وسعدي
مطرب عشق : بحثي پيرامون استفاده حافظ از اصطلاحات موسيقي
دولت جاودان - مطرب عشق : بحثي پيرامون استفاده حافظ از اصطلاحات موسيقي - به حسن نیت
برچسب :
شعر حافظ كمك