طرح قانون جاذبه عمومي موجودات در قرآن |
�متن
|
نيروي جاذبه يا قانون جاذبه عمومي بدين معناست كه كليه اجسام بزرگ و كوچك در يكديگر تأثير متقابل دارند و همديگر را جذب ميكنند. برخي صاحبنظران و مفسران برآنند كه قرآن كريم در چند مورد به نيروهاي جاذبه اشاره كرده است كه عبارتنداز : « الله الذي رفع السموات بغير عمد ترونها[1]» « خدا[ همان] كسي است كه آسمانها را بدون ستونهايي كه آنها را ببينيد برافراشت.» « خلق السموات بغير عمد ترونها»[2] « آسمانها را بيهيچ ستوني كه آن را ببينيد خلق كرد.» « الم نجعل الارض كفاتا» [3] « آيا زمين را جايگاه گرفتن و جذب قرار نداديم؟» [4] « ان الله يمسك السموات و الارض ان تزولا و لئن زالتا ان امسكهما من احد من بعده انه كان حليما غفورا»[5] « همانا خدا آسمانها و زمين را نگاه ميدارد تا نيفتند و اگر بيفتند بعد از او هيچ كس آنها را نگاه نمي دارد؛ اوست بردبار آمرزنده. و نيز همين مضمون در آيه 65 سوره حج آمده است.
نكات تفسيري : 1ـ آيات فوق در بستر شمارش نشانهها و نعمتهاي خداست. تا مردم به القاي خدا ايمان آورند (رعد) و اينكه ببينند ديگران نميتوانند مثل خدا چنين مخلوقاتي داشته باشند (لقمان) و هنگامي كه اين آيات براي انسانها گفته شد اگر كسي باز هم تكذيب آيات الهي كند بد عاقبتي دارد و واي به حال او (مرسلات) . 2ـ كلمه « عمد» ( بر وزن قمر) جمع عمود به معني « ستون » است. براي جمله « ترونها » دو تفسير گفتهاند يكي اينكه صفت براي « عمد » باشد يعني: « آسمانها را بدون ستوني كه ديني باشد برافراشتيم» كه لازمه آن وجود ستونهاي نامرئي براي آسمان است. ديگر آنكه « بغير عمد» متعلق به جمله « ترونها » باشد (ترونها بغير عمد) يعني: «همانگونه كه ميبينيد آسمان بدون ستون است». البته برخي نيز جمله ترونها را معترضه گرفتهاند. و همين معناي دوم را پذيرفتهاند. [6] تفسير دوم خلاف ظاهر آيه است چرا كه لازمه آن تقديم و تأخير است.[7]
تاريخچه : برخي معتقدند كه (بعد از اشارات علمي قرآن و روايات اهل بيت (علیهم السلام)) ابوريحان بيروني (440 ق) اولين كسي بود كه به نيروي جاذبه پي برد. [8] اما مشهور آن است كه نيروي جاذبه عمومي اولين بار توسط نيوتن [9](در قرن هفدهم ميلادي) كشف شد . [10]داستان افتادن سيب از درخت و انتقال ذهني نيوتن به نيروي جاذبه معروف است.[11]نيوتن بر اساس قوانين كلي حركت سيارات را اينگونه تبيين كرد: الف ـ بر طبق قانون جاذبه عمومي كليه اجسام همديگر را جذب ميكنند و اين كشش به دو چيز بستگي دارد: جرم و فاصله يعني با جرم نسبت مستقيم دارد و هر قدر جرم يك جسم بيشتر باشد نيروي كشش آن نيز زيادتر ميشود. براي مثال جرم خورشيد 330 هزار برابر جرم زمين است و لذا نيروي جاذبه خورشيد نيز 330 برابر نيروي جاذبه زمين است و بر همين اساس است كه زمين تحت تأثير نيروي جاذبه كمتر ميشود و به نسبت مجذور اين فاصله نيروي جاذبه كاهش مييابد مثلاً اگر اين فاصله دو برابر شد نيروي جاذبه چهار برابر كمتر ميشود. ب ـ بر طبق قانون گريز از مركز هر جسمي كه برگرد مركزي حركت كند در آن جسم طبعا كششي بوجود ميآيد كه مي خواهد از آن مركز دور شود. مثل قطعه سنگي كه به ريسماني بستهايم و ميگردانيم. حركت زمين، سيارات، قمرها و اجرام آسماني در مدارهاي خود و گرد همديگر در نتيجه تركيب دو نيروي جاذبه و گريز از مركز است همين دو نيرو است كه اجرام فضائي را در مدار خود نگاه ميدارد و از سقوط آنها و از تصادم و اصطكاك آنها باهم جلوگيري ميكند. [12]
اسرار علمي در مورد انطباق آيات فوق با يافتههاي اخترشناسي نوين بسياري از صاحبنظران و مفسران سخن گفتهاند كه در اينجا به پارهاي از آنها اشاره ميكنيم: الف ـ اسرار علمي آيه اول و دوم ( بغير عمد ترونها )[13] 1ـ آية الله مكارم شيرازي در هر دو مورد به نکات علمي آيه اشاره ميكند و آن را يكي از معجزات علمي قرآن مجيد ميداند . و پس از ذكر دو تفسير براي آيه و ترجيح تفسيري كه « ترونها» را صفت « عمد » ميداند مينويسند: « مقيد ساختن آن (عمد) به «ترونها» دليل بر اين است كه آسمان ستونهاي مرئي ندارد مفهوم اين سخن آن است كه ستونهايي دارد اما قابل رؤيت نيست... اين تعبير لطيفي به قانون جاذبه و دافعه كه همچون ستوني بسيار نيرومند اما نامرئي كرات آسماني را در جاي خود نگه داشته.» و سپس به حديثي از امام رضا (علیه السلام) استشهاد ميكند كه : حسين بن خالد ميگويد از امام رضا(ع) پرسيديم: اينكه خداوند فرموده: « والسماء ذات الحبك» « سوگند به آسمان كه داراي راههاست» يعني چه؟ فرمود: « اين آسمان راههائي به سوي زمين دارد. حسين بن خالد ميگويد: عرض كردم چگونه ميتواند راه ارتباطي با زمين داشته باشد در حالي كه خداوند ميفرمايد: آسمانها ، بيستون است. امام فرمود: « سبحانالله ، اليس الله بقول بغير عمد ترونها؟ قلت بلي، فقال ثم عمد و لكن لاترونها.» « عجيب است آيات خداوند نميفرمايد : بدون ستوني كه قابل مشاهده باشد؟ من عرض كردم: آري . فرمود پس ستونهايي هست لكن شما نميبينيد.»[14] سپس ايشان متذكر ميشوند كه اين آيات و احاديث برخلاف تفكرات نجومي آن زمان هيئت بطلميوسي بود.[15] 2ـ آية الله حسين نوري نيز با ذكر آيه 2 سوره رعد همين مطلب را از آيه برداشت كرده و حديث مذكور را از امام رضا (علیه السلام) در تفسير آيه ميآورد . سپس متذكر نكته لطيفي در تعبي « عمد» ميشوند و مينويسند: ميان «ستون» كه تكيهگاه و نگاه دارنده است، با جسمي كه بر آن تكيه كرده است، لازم است تناسب و محاسبه كامل رعايت شود. يعني هر اندازه جسم سنگينتر است بهمان نسبت بايد « ستون» داراي قدرت و مقاومت بيشتري باشد... بنابراين نيروي جاذبه و ساير قوانين حركت مربوط به اين اجرام با نظام دقيق و فرمول مخصوص خود مورد محاسبه قرار گرفته است تا توانسته هر يك از آنها را در ارتفاع و مدار معين در طي ميلياردها سال نگاه بدارد. با توجه به اين نكته روشن ميشود كه تعبيرات قرآن ـ كه راهنماي سعادت بشر است ـ چه اندازه اعجازآميز و لطيف است.»[16] تذكر: منظور ايشان اين است كه تعبير عمد (ستون) علاوه بر اينكه به اصل نيروي جاذبه اشاره دارد به لزوم تناسب كمي و كيفي بين ستون ( نيروي جاذبه) و دو طرف ستون نيز اشاره دارد. 3ـ برخي نويسندگان معاصر نيز به اين دو آيه استناد كرده و ستون نامرئي را به معناي نيروي جاذبه دانستهاند. كه قرآن هزار و چهار صد سال قبل از نيوتن پرده از روي معماي آن برداشته است. و سپس روايات مذكور را از امام رضا (علیه السلام) آورده است.[17] 4ـ آية الله مصباح پس از اينكه دو تفسير براي آيه(بغير عمد ترونها) ذكر ميكند ( ترونها صفت عمد باشد يا جمله معترضه [18]باشد) مينويسند: « به هر حال هر دو تفسير قابل تصور است و ظاهرا مانعي براي تصور هيچيك از دو وجه وجود ندارد.»[19] 5ـ برخي ديگر از نويسندگان و صاحبنظران معاصر نيز به دو آيه مورد بحث در مورد نيروي جاذبه استناد كردهاند كه عبارتند از : محمدحسن هيتو[20]و آيةالله معرفت كه بحث مفصلي پيرامون نيروي جاذبه و آيات فوق دارند [21] و لطيف راشدي.[22] ب ـ اسرار علمي آيه سوم ( كفاتا)[23] 1ـ آية الله مصباح يزدي در مورد آيه فوق مينويسند: « كفات موضعي است كه اشياء در آن جمعآوري ميگردد. و در اصل معناي آن گرفتن و ضميمه كردن (قبض و ضم) وجود دارد. از همينجا ميتوان بهره برد كه زمين اشياء را به خود جذب ميكند، ميگيرد. و بعيد نيست كه اشاره به نيروي جاذبه زمين باشد كه با توجه به سرعت شگرف حركت زمين ، اگر اين نيروي جاذبه نميبود ، همه اشياء روي زمين در فضا پراكنده ميشد و سپس اشاره ميكند كه كفات به معناي سرعت هم آمده است اما معناي دوم را ضعيفتر ميداند. [24] 2ـ يكي ديگر از صاحبنظران از معناي لغوي كلمه كفات چند مطلب را استخراج ميكند. حركت وضعي و انتقالي زمين و سرعت طيران آن در فضا ـ وجود مواد مذاب داخل زمين ـ تغييرات سطحي و عمقي كره خاك ـ نيروي جاذبه زمين ايشان به معناي لغوي « كفات » استناد ميكند كه : الكفات: موضع يكفت فيه الشيئ اي يضم و يجمع . [25] 3ـ برخي از نويسندگان و يكي از مفسران معاصر نيز از اين آيه نيروي جاذبه را استفاده كرده است.[26] ج ـ اسرار علمي آيه چهارم « يمسك السموات و الارض ان تزولا» [27] 1ـ آية الله حسين نوري پس از آنكه بحث مفصلي در مورد نيروي جاذبه ميكند و به آيه فوق استشهاد ميكد، كلمه « تزولا» را به معناي « انحراف » گرفته است. [28] 2ـ برخي از نويسندگان معاصر نيز اين آيه را ذكر كرده و مينويسند : « مگر اين نگاه داشتن غير از همان نيروي جاذبه عمومي است كه خداوند در بين كرات قرار داده تا از مدارشان منحرف نشوند.» [29] 3ـ برخي از مفسرين براي آيه فوق دو گونه تفسير كردهاند: يكي تأكيد آيه بر مسأله حفظ نظام عالم هستي يعني همان چيزي كه در بحثهاي فلسفي به اثبات رسيده كه ممكنات در بقاي خود همانگونه نيازمند به مبدأ هستند كه در حدوث خود. دوم اينكه كرات آسماني ميليونها سال در مدار خود در حركت هستند و اين مطلب از نيروي جاذبه و دافعه سرچشمه ميگيرد. [30]
بررسي : در مورد انطباق قانون جاذبه عمومي با آيات مورد بحث تذكر چند نكته لازم است: 1ـ در تفسير آيه اول و دوم ( بغير عمد ترونها ) به نيروي جاذبه دو نكته قابل تأمل است: اول : آنكه كلمه « عمد » جمع است و به معني « ستونها » ميباشد ، پس هر چند تفسير آن به نيروي جاذبه ممكن است ولي امكان دارد كه مقصود از ستونها چندين نيروي متفاوت باشد كه يكي از آنها نيروي جاذبه است و چه بسا دانشمندان ديگري پيدا شوند و آنها را كشف كنند. پس حصر عمد(ستونها) در نيروي جاذبه صحيح بنظر نميرسد. دوم: آنكه كلمه « سماوات » در قرآن معاني متعددي دارد ( مثل : جهت بالا ، جو زمين ، كرات آسماني ، آسمانهاي معنوي، ستارگان و سيارات و ...[31]» و در اينجا در صورتي تفسير آيه به نيروي جاذبه صحيح است كه آسمان را به معناي « كرات آسماني » معنا كنيم. اما با توجه به سياق آيه 10 سوره لقمان كه در مورد نزول باران از آسمان سخن ميگويد و آسمانها را در مقابل زمين به كار ميبرد و در آيه 2 سوره رعد كه بدنبال ذكر آسمانها از خورشيد و ماه و سپس زمين ( در آيه بعد) سخن ميگويد، معلوم ميشود كه قدر متيقن از آسمان در اين موارد همان آسمان مادي ( يعني كرات آسماني يا طبقات جو زمين و ...) است. 2ـ در مورد آيه چهارم : « ان الله يمسك السموات و الارض ان تزولا» [32] كه ميفرمايد: « همانا خدا آسمانها و زمين را نگاه ميدارد. تا نيفتد » (يا تا منحرف نشوند) نيز سه نكته قابل تأمل است: يكي اينكه در اينجا هم بايد آسمانها را به معناي كرات آسماني فرض كنيم. و دوم اينكه نگهداري آسمان و زمين توسط خدا را به معناي نگهداري آنها توسط نيروي جاذبه معنا كنيم. آري ممكن است كه خداوند توسط وسايل و نيروهاي متعددي آسمانها و زمين را نگهداري كند تا منحرف نشوند كه نيروي جاذبه يكي از آنهاست نه تمام انها پس انحصار معناي ايه فوق نيز در نيروي جاذبه صحيح نيست. سوم اينكه اين آيه دو تفسير دارد ( همانطور كه گذشت) و بر اساس يكي از آنها قابل انطباق با نيروي جاذبه است. 3ـ آيه سوم (كفاتا) در لغت حداقل به معناي : جمع ، سرعت آمده است . [33] و برخي آن را به معناي جمع انسانها (مرده و زنده) در زمين و برخي به معناي حركت زمين گرفتهاند همانگونه كه برخي به معناي جاذبه گفتهاند. پس تفسير نيروي جاذبه زمين در مورد كفات يكي از احتمالات آيه است و به صورت قطعي نميتوان اين مطلب را به آيه فوق استناد داد. مفسران بزرگي مثل علامه طباطبائي (ره) و صاحب تفسير نمونه اشارهاي به اين احتمال ـ استفاده نيروي جاذبه از آيه نكردهاند. و آيه را به معناي جمع مردم (زنده و مرده) در زمين گرفته آند. يعني معناي « جمع » را براي « كفات » ترجيح دادهاند. [34]
نتيجه : احتمال دلالت آيات اول و دوم، بر نيروي جاذبه قوي است،ولي معناي ايات فوق منحصر در نيروي جاذبه نيست،بلكه نيروي جاذبه يكي از مصاديق « عمد» (ستونها) است . اما بهر حال اين يك اشاره علمي قرآن به شمار ميآيد كه با توجه به عدم اطلاع مردم و دانشمندان عصر نزول قرآن از نيروي جاذبه ، عظمت قرآن كريم را در بيان اسرار علمي روشن ميسازد. و ميتواند اعجاز علمي قرآن به شمار آيد.
پىنوشتها [1] رعد/2. [2] لقمان / 10. [3] مرسلات /25. [4] برخي از مترجمان قرآن، آيه را اينگونه ترجمه كردهاند: مگر زمين را محل اجتماع نگردانيديم.» (ترجمه قران استاد فولادوند). [5] فاطر/41. [6] ر.ك: استاد مصباح يزدي، معارف قرآن، ص 249. تذكر: شايد نظر ايشان جمله استينافيه باشد و گر نه جمله معترضه در اينجا معناي محصلي نداردو از نظر ادبي صحيح نيست . و اصولاً با همان معناي دوم ( بغير عمد متعلق به ترونها باشد) يك معنا كردهاند. پس تفاوتي از نظر معني ندارد. [7] ر.ك: تفسير نمونه، ج 10، ص 110 و نيز، ج 17، ص 29. [8] گودرز نجفي، مطالب شگفتانگيز قرآن، ص 41. [9] اسحاق نيوتن (1643ـ1727 م) منجم و رياضيدان معروف انگليسي ، كاشف نيروي جاذبه و بنيانگذار حساب عنصرهاي بينهايت كوچك و تئوري نور است، معروفترين اثر او « اصول رياضي فلسفه طبيعت » نام دارد. [10] برخي معتقدند كه نيوتن در كشف قانون جاذبه ، مبتكر نبود زيرا «كوپرنيك» و «كپلر» هر دو قبل از او به اين مطلب توجه كرده بودند . لكن نيوتن نخستين كسي است كه اين موضوع را تحت فرمول و حساب درآورد(ر.ك: تاريخ علوم، ص 264 و دانش عصر فضا، ص 44). [11] برخي كتابها مثل جهانهاي دور، ص 42 و 201 و دنياي ستارگان، ص 150 و قهرمانان تمدن، ص 182 داستان سيب را نقل ميكنند و حتي ميگويند هر چند كه اين درخت در سال 1814 از بين رفت ولي پيوندي از آن درخت را در باغ نيوتن كالج كامبريج داشتند . اما كتاب تاريخ علوم، ص 262 در صحت اين داستان شك ميكند. [12] برگرفته از استاد حسين نوري، دانش عصر فضل، ص 44ـ48 با تلخيص و نيز ر.ك: انديشه پرواز، ص 162 و از جهانهاي دور، ص 201. [13] رعد/2 ـ لقمان /10. [14] ر.ك: تفسير برهان، ج 2، ص 278، كه از تفسير علي ابراهيم و تفسير عياشي نقل كرده است. [15] ر.ك: تفسير نمونه، ج 17، ص 29 و ج 10، ص 110 و 111 و نيز پيام قرآن، ج 8، ص 146. [16] دانش عصر فضا، ص 55 و 56. [17] گودرز نجفي، مطالب شگفتانگيز قرآن، ص 41ـ46. [18] در اين مورد در پاورقي نكات تفسيري ، توضيح داديم. [19] استاد محمد تقي مصباح يزدي، معارف قرآن، ص 247ـ248. [20] ر.ك: دكتر محمد حسن هيتو، المعجزه القرآنية ( الاعجاز العلمي و الغيبي) ، ص 180. [21] ر.ك: التمهيد في علوم القرآن، ج 6، ص 122ـ 128. [22] لطيف راشدي، نگرشي به علوم طبيعي در قرآن، ص 50. [23] مرسلات/35. [24] معارف قرآن، ص 254. [25] ر.ك: يدالله نيازمند شيرازي، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزي ، ص 88 ـ 99. [26] دكتر صادقي، الفرقان في تفسير القرآن، ج 29، ص 341 و گودرز نجفي، مطالب شگفتانگيز قرآن، ص 43. [27]فاطر / 41. [28] دانش عصر فضا، ص 55. [29] گودرز نجفي، مطالب شگفتانگيز قرآن، ص 43. [30] ر.ك : تفسير نمونه، ج 18، ص 287. [31] ر.ك: تفسير نمونه، ج 1، ص 165 و حسن مصطفوي، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ماده سمو و بحث ما تحت عنوان « آسمانهاي هفتگانه » در همين نوشتار. [32] فاطر/ 41. [33] ر.ك: راغب اصفهاني، مفردات، ماده كفت. [34] ر.ك: تفسير الميزان ، ج 20 ، ص 168 و نمونه ، ج 25، 411ـ 412.
نويسنده:دكتر محمد علي رضائي اصفهاني-- منبع: پژوهشي در اعجاز علمي قرآن منبع : مرکز نورپرتال
|
(0)
1388/12/26
انصاری [email protected] |
مطالب مشابه :
حدیث
وبلاگ حقوقی زندگی با قانون در راستای اهداف اطلاع هست امید است که مورد رضایت حدیث راجب
شورا در اسلام با تکیه بر قرآن ،حدیث و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
شورا در اسلام با تکیه بر قرآن ،حدیث و قانون اساسی مورد اول در مشورت در قانون
تعارض مواد 335 و 339 قانون تجارت و اجمال در واژه پزشک
دانشگاه قرآن و حدیث گری و در مورد خاصیه مواد قانون تجارت در این مورد مواد
حدیث
قانون شفا. لوگوی ها. دیگر موارد. حدیث. » اطلاعیه ارسال گزارشات در مورد شیرهای
انتقاد شدید دکتر محمود آخوندی به قانون آیین دادرسی کیفری جدید
دانشگاه قرآن و حدیث از شیوه قانوننویسی در مورد آن، تنها ضابطان در قانون جدید
طرح قانون جاذبه عمومي موجودات در قرآن
در مورد انطباق قانون جاذبه عمومي با آيات مورد بحث تذكر چند نكته لازم است: 1ـ در تفسير آيه
بسیج در قانون
چهل حدیث در مورد دستورالعمل هایی را که در حدود این قانون و آینن نامه های اجرایی
نامزدی در قانون مدنی ایران
نامزدی در قانون مدنی ایران اين وبلاگ در مورد آداب شرعي عروسي و شب زفاف و حدیث زندگی
برچسب :
حدیث در مورد قانون