معماری اسلامی/خانه

 خانه

خانه یکی از شاخص ترین اماکن در معماری ایران، خصوصاً معماری دوره اسلامی است .

اصطلاح خانه و سابقه تاریخی آن

خانه یکی از مباحث مهم در معماری ما می باشد که کمتر به آن پرداخته شده است. نیاز به شناخت خانه در این زمان بسیار احساس می شود و می بایست با شناخت معماری گذشته و تطبیق آن با معماری معاصر این نیاز را بر طرف کرد.

واژه «خانه» که امروزه مصطلح است، در گذشته به اتاق اطلاق می شده است. اتاق خصوصی را (وستاخ) یا گستاخ یا وثاق می نامیده اند. در گذشته از واژه سرا به جای کلمه خانه استفاده می کردند.

به منظور نمایش اهمیت خانه در فرهنگ و زبان ایران فهرست وار به تعدادی از واژه ها که در آن ها از کلمه خانه استفاده شده است اشاره می شود. این واژه ها از ترکیب «خانه» با یک اسم دیگر ساخته شده اند و حاصل آن اسم، مکان جدیدی است که در زبان و ادبیات فارسی از آن استفاده می شود:

آبدارخانه               حرمخانه             شربتخانه                     حوضخانه  

خلوت خانه           قالیبافخانه          اسلحه خانه                         بالاخانه          

قور خانه            قهوهخانه               دیوانخانه                          تابخانه

گل خانه            تماشاخانه             تاریکخانه                          

« آرامشی که در خانه های قدیم ایران می توان یافت ناشی از نگاه طراح به فطرت انسانی، خواست ها و نیازهای انسان است. حال آن که در معماری مدرن، فردگرایی و سلایق طراح مبانی اولیه ی طراحی را پایه ریزی می کنند. به همین دلیل، در دنیای امروز سبک مختلف معماری را شاهد هستیم که برخی در این مسیر پیشتاز و باقی پیرو هستند.

خانه سنتی با انسانیت انسان هماهنگی دارد و احساس آرامش، آسایش و امنیت به هنگام برقراری در این خانه تأمین می شود. هم سویی با انسان را در تمامی ابعاد آن می توان دید، هم از دیدگاه کالبدی وهمچنین از منظر توجه به نقشه ی پنهانی انسان که همان روح است. طراحی خانه ی ایرانی با توجه به شرایط اجتماعی آن زمان صورت گرفته است؛ خانه مکانی برای مبادلات مرد خانه در کنار زندگی خصوصی آنان بوده و تأثیر این سبک زندگی را می توان در وجود اندرونی و بیرونی در خانه های ایرانی یافت. البته لازم به ذکر است این فرم کالبدی تنها از این امر منتج نمی شود و دلایل دیگری چون اقلیم این کالبد را به وجود می آورند.»

کارکرد فضاها

یکی از نخستین عواملی که در بررسی و مطالعه ساختار فضای بناهای مسکونی در بافت های تاریخی به چشم می خورد، گستردگی و تنوع عملکردهای فضا در آن ها است.

مسکن در کشور ما جایگاه ویژه ای در تاریخ دارد و ریشه و پیوند آن را می توان با آغاز اولین مراحل روستا نشینی در تمدن های کهن ایران رقم زد که اکثریت قریب به اتفاق عرصه های زیست و کار و فعالیت خانواده در درون آن جای دارد و بدین ترتیب می توان آن را نخستین و واقعی ترین مدل در سلسله مراتب تجمعات انسانی در درون شهربه شمار آورد. عناصر تشکیل دهنده ی ابنیه مسکونی در بافت های تاریخی شهرهای که نهریک به عنوان عنصری کامل مطرح  و از دقت ونظم قابل توجهی برخورداراست. برای نمونه طبقه بندی فضاها از نظر عرض، عمق، ارتفاع و یا نوع پوشش، نحوه ی قرارگیری نورگیرها در بدنه یا سقف و …در این مناطق ازآرایش ونظمی خاص پیروی می کند. خانه ها اکثراً دارای سردر ورودی با درهای مزین به کوبه های زنانه و مردانه، هشتی و دالان بود که اندرون خانه را از دید نامحرمان دور می داشت.

خانه های قدیمی از تزیینات بسیارزیبا و پرکاری برخورداربودند؛ این تزیینات را گچ بری،آیینه کاری و نقاشی تشکیل می داد. بااستفاده از خاک رس نرم ( که قرمز رنگ بود) و کاه الک کرده اندود جالبی به وجود می آورند که بدان سیمگل گفته می شود و دیوارها، جرزها و ستون های اطراف را با آن پوشش می دادند. در طاق ایوان ها، مقرنس کاری ها و کاربندی ها و طاق نماها از یک نوع گچ بری سفید به صورت برجسته بر روی اندود کاه گل بهره می گرفتند.

۱ سکو

۲ سردر ورودی

۳  در ورودی

۴ هشتی 

 ۵دالان

۶ ایوان ها

۷ حیاط و اتاقهای اطراف آن

۸حوض

۹ آشپزخانه

۱۰سرویس ها

سکو:محلی در دو سوی در ورودی ، برای استراحت در هنگام انتظار، برای ورود یا گفت و گو با همسایه ها

سر در ورودی :‌هلال تزئینی روی در و تنها قسمت خارج از خانه که اغلب کاشی کاری دارد و معمولاّ طوری ساخته می شد که در زمستانها مانع از ریزش برف و باران بود و در تابستانها نیز مانعی برای تابش مستقیم آفتاب به شمار می رفت. در بالای سردر آیاتی از قرآن کریم یا عبارات مذهبی نوشته می شد تا هنگام ورود و خروج از زیر آیات قرآنی یا روایات و عبارات دینی عبور کنند.

 

در ورودی :

در بیشتر خانه های سنتی ، درهای ورودی دو لنگه و چوبی هستند و هر لنگه کوبه ای نیز دارد . زن ها حلقه ای که صدای زیری داشت ، به صدا در می آوردند و مردها کوبه ی چکشی شکل را که صدای بمی داشت .

 

هشتی :

بلافاصله پس از ورودی به فضای هشتی می رسیم. اغلب به شکل هشت ضلعی یا نیمه هشت ضلعی و یا بیشتر مواقع چهار گوش است. هشتی دارای سقفی کوتاه و یک منفذ کوچک نور در سقف گنبدی شکل ان است و عموماّ سکوهائی برای نشستن در آن طراحی شده است. هشتی برای انشعاب قسمت های مختلف خانه و گاه برای دسترسی به چند خانه ساخته می شد. در خانه های بزرگ ، اندرونی و اقامتگاه های خدمتکاران نیز به هشتی راه داشتند .

 

 

 

 

 

 

 

 

دالان (راهرو):

د الان راهروی باریکی بود که با پیچ و خم وارد شونده را از هشتی به حیاط خانه هدایت می کرد. پیچ و خم دالان برای رعایت حریم خصوصی خانه بود تا عابر نتواند سریعاً فعالیت های جاری در حیاط را متوجه شود..

 

حیاط :

حیاط در خانه های قدیمی مرکز و قلب ساختمان بود. ، حیاط مرکزی همراه با ایوان در هر سمت ، ویژگی بود که از گذشته های دور در معماری ایرانی حضور داشت ؛ البته این امکان وجود داشت که حیاط از نظر هندسی مرکز خانه نباشد اما از نظر زندگی و انجام فعالیت ها و ایجاد ارتباط بین قسمت های مختلف خانه، تعبیه دید و سایر مسائل مرکز خانه محسوب می شد. حیاط محلی برای برگزاری مراسم مختلف نظیر مراسم مذهبی ، عروسی و تجمع اقوام بود. معمولاً چهار گوش بود. ابعاد حیات را تعداد و عملکرد فضاهای اطراف ان تعیین می کنند. هر حیاط معمولاً یک حوض و چند باغچه دارد که بسته به شرایط مختلف محلی نظیر آب و هوا و عوامل فرهنگی اشکال متفاوتی می یابد. سازمان دهی فضاهای محصور حیاط به گونه ای بود که با تغییرات فصلی و کارکردها ی مختلف اتاق های مجاور متناسب باشد.

حیاط (میانسرا):

حیاط محوطه ای محصور است. سرای خانه، صحن خانه، صحن و گشادگی خانه، فضایی که بزرگ و بدون سقف است و اتاق ها در یک طرف و یا در اطراف آن ساخته شده باشند.

«استفاده از بناهای حیاط دار در ایران قدمتی هشت هزار سال دارد. اگر بخواهیم ابتدایی ترین روش محصور کردن یک سر پناه را در داخل یک حصار ببنیم باید به آثار سنگی دولمن های منطقه آذربایجان اشاره کنیم که فضاهای مسکونی در داخل یک حصارکوتاه محصور شده اند.»

حیاط در خانه های باستانی تپه زاغه ، که متعلق به هزاره ششم ق.م می باشند، محل ارتباطی دو یا چند فضا بوده است که فعالیت های زندگی در پیرامون آن انجام می شده است.

آثاری از حیاط در ساختمان های تپه حصار دامغان، حسنلو آذربایجان و کوه خواجه زابل نیز یافت شده است که شکل تکامل یافته ای به خود گرفتهبودند.

«کاخ آشور در قرون اولیه میلادی در زمان پارت ها با یک حیاط مرکزی تکامل یافته ترین شکل حیاط است که پیرامون آن فضاها تشکیل گرفته اند و بعد ها در دوره اسلامی الگوی ساخت بسیاری از مساجد و مقابر در دوره ساسانیان نیز بناهای عظیمی همچون کاخ کسری، کاخ سروستان و کاخ خسرو ساخته شد که صحن فضای مرکزی از بخش های مهم آن ها محسوب می گشت.» در دوره اسلامی ساخت بناهای حیاط دار استمرار یافت که نمونه های اولیه آن مساجد جامع در فهرج، نایین دامغان است. یکی از قدیمی ترین خانه های حیاط دار به جا مانده از قرن هشتم هجری در محله فهادان یزد است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حیاط در خانه های ایرانی به شکل های مختلف توصیف گردیده است. بعضی از این موارد به اختصار عبارتند از:

حیاط نشانه حریم تملک.

حیاط، وحدت دهنده چند عنصر خانه.

حیاط، ارتباط دهنده چند فضا.

حیاط، برای ایجاد محیطی سرسبز و با نشاط.

حیاط، در نقش یک هوا کش مصنوعی برای گذر جریان بادهای مناسب.

حیاط، عنصری مهم در جهت سازماندهی فضاهای مختلف.

حیاط ، به عنوان حریمی امن و آرام برای آسایش خانواده.

در معماری خانه های حیاط دار، یک یا چند مورد از عملکردهای یاد شده را می توان مشاهده کرد. شاید ابتدایی ترین نحوه کاربرد حیاط ، ایجاد «حسن تملک» باشد.

حیاط از نظر کارکرد نیز به انواعی نظیر:حیاط اندرونی، حیاط بیرونی، حیاط طویله (بهاربند=باربند) ،حیاط آشپزخانه، حیاط خلوت، … تقسیم میشود.

حیاط عنصری مهم در سازماندهی فضایی است که کلیه فضاهای دور آن آرایش داده شده اند و در شکل دهی خانه های دورن گرا نقش مهمی داشته است.

سه دری:

 به اتاق هایی گفته می شود که سه پنجره به سوی ایوان یا میانسرا دارند وبه عنوان اتاق خواب ازان بهره می گیرند.

 

 

 

 

 

 

پنج دری:

به اتاق هایی بزرگ روبه قبله گفته میشود که پنج پنجره به سوی ایوان یا میانسرا دارند وبه عنوان نشیمن و پذیرایی ازان استفاده می گردد. پنج دری را شاه نشین نیز می نامند.این اتاق و پنجره های ان (ارسی) دارای تزیینات فراوان مشبک و منبت و گچکاری و ایینه کاری و نقاشی و قاب بندی سقف ،بوده است که قاب بندی ها نیز دارای تزیینات بودند .

 

حیاط بیرونی

حیاطی نسبتاً کوچک است که موجب شکل گرفتن مجموعه بیرونی خانه می شود و خود وظیفه پذیرایی از مهمانان و مراجعان را به عهده دارد. این حیاط باعث تأمین نور برای اتاق های بیرونی، تنظیم مسیر حرکت به سمت اتاق های این بخش، ایجاد فضای سبز و محیط لطیف برای این مجموعه می گردد.( توضیح : البته در مجموعه های دیوانی و حکومتی و خانه های خوانین و تجار بزرگ ، حیاط بیرونی هم نسبتاً وسیع پیش بینی و طراحی می شده اند.)

 

حیاط اندرونی

برزگترین حیاط خانه که مخصوص ساکنان و محارم خانه بود. حیاط اندرونی نامیده می شد. البته صرفاً حیاط اندورنی بزرگ نیست بلکه بسته به موقعیت زمینی که در آن بنا ساخته می شده و وضعیت مالی مالک، این حیاط ممکن بود کوچک و بزرگ باشد و یا به جای یک حیاط اندرونی دو حیاط اندرونی بنا شود. این حیاط در برخی خانه هایی که حیاط بیرونی نداشت هر دو وظیفه را عهده دار بود. تأمین نور برای آن ها ، تقسیم حرکت به جانب فضاها ، ایجاد فضای سبز و دسترسی به حوض آب و شستشو از جمله عملکردهای این حیاط بوده است.

 

 

حیاط طویله (بهاربندباربند)

این نوع حیاط به نگهداری گاو و گوسفند و چهارپایان در تابستان و بهار، انبارعلوفه و وسایل کشاورزی و همچنین نگهداری ماکیان تعلق داشت. وجود یا عدم وجود این نمونه حیاط نیز بسته به شکل و موقعیت اجتماعی و مالی مالک خانه داشت.

حیاط آشپزخانه

حیاط کوچکی است که در خانه های اشرافی در کنار آشپزخانه ساخته می شود. انجام اعمالی از آشپزی که در فضای باز باید انجام شود( مانند آبکش کردن برنج و کار گذاشتن دیگ های بزرگ تر از معمول و … )

 

حیاط خلوت

حیاط کوچکی است که گاهی بعد از هشتی واقع می شود و نقش تقسیم و انجام اعمالی نظیر خرید و فروش و تعویض کالا را به عهده داشت.

 

حیاط نارنجستان

نارنجستان چنین تعریف شده است: میان سرایی که می توان آنرا سر پوشیده کرد و در باغچه ی آن در ختان نارنج و غیره پرورش داد.

حوض و باغچه:در حیاط سازی خانه های قدیمی حوض و باغچه معتبرترین عناصر حیاط سازی به شمار می رفت

 

تالار:

این عنصر عموماً فضائی بود با تزئینات بسیار زیبا و پرکار که در کنار اتاق های ساده زندگی در خانه های سنتی کاملاً مشهود بود. تالار با گچبری، آئینه کاری، نقاشی روی گچ، مقرنس و با نقاشی روی چوب تزئین می شدند. جبهه رو به حیاط تالار با ارسی های ۵ دری یا ۷ دری به حیاط خانه مربوط می شدند. تالار برای پذیرایی از مهمانان محترم و مخصوص مورد استفاده قرار می گرفت.

 

 

 

 

                                         

 

 

 

 

 

نشیمن:

نشیمن،‌ اتاق هائی بود که از تالار اهمیت کمتری داشتند و از اتاق های ساده مهمتر بودند نشیمن، محل تجمع افراد خانواده ومهمانهای بسیار نزدیک به حساب می آمد این عناصر از نظر تزئینات بسیار ساده بودند.

 

آشپزخانه:

معمولاً مربع یا مستطیل است . نزدیک آب انبار و چاه آب قرار دارد. در درون آشپزخانه ، محلی برای پخت و پز ، ذخیره ی چوب و تنور پخت نان و در درون دیوار آن تاقچه ای برای قرار دادن ابزار آشپزی و غذل تعبیه شده است

 

آبریزگاه (توالت) و حمام:

در سطح پایین تری قرار می گرفتند: نخست به دلیل سهولت در استفاده از آب و زهکشی آن ؛ دوم گرمای آن.. حمام به دو بخش تقسیم می شد: یکی برای تعویض لباس (سر بینه) و دیگری برای شست وشو (گرم خانه)

گودال باغچه

گودال باغچه یا باغچال در وسط حیاط مرکزی ساخته می شده و یک طبقه در داخل زمین فرو می رفته است. نمونه های این فضا در اقلیم های بسیار خشک کویری از جمله در کاشان، نایین و یزد دیده می شود. گودال باغچه علاوه بر تأمین خاک مورد نیاز خشت های استفاده شده در بنا، امکان دسترسی به آب قناط را هم فراهم می کرده. این مساله، در شهر هایی مثل نایین که یک شبکه ی پیچیده ی قنات داخل شهر داشته اند بسیار مهم بوده است. بنابر این معمولاً در گودال باغچه آب روانی می بینیم که حوض میانی را پر می کرده و سر ریز آن به خانه های دیگر می رفته است. در حاشیه ی این حیاط اغلب رواق و گاه چند اتاق به شکلی نیمه باز ساخته می شده و کاشت درخت انار، پسته و انجیر در این گودال باغچه ها مرسوم بوده است. با توجه به کوچکتر و پایین تر بودن این حیاط ها و استفاده از رطوبت و خنکی زمین، علاوه بر رطوبت گیاهان و خنکی آب، در واقع فضایی به مراتب اقلیمی تر از حیاط شکل می گرفته است. گودال باغچه ی خانه ی پیر نیا در نایین و مسجد مدرسه ی آقا بزرگ در کاشان نمونه های خوبی از این فضاها هستند. معماری خانه طباطبایی ها به شیوه گودال باغچه متقارن و درون گرا است، در کویر خانه ها را گود می ساختند تا بنا عایق حرارت و صدا بوده ودسترسی به آب قنات هم راحت تر و در مقابل زلزله مقاوت تر باشد.

 

 

 بام

بام در معماری ایران به جرأت بخشی از فضای زندگی است و علاوه بر وجود حجم های پیچیده و زیبا، به عنوان حیاط هم مورد استفاده قرار می گرفته است. در شهرهایی چون نایین در برخی از بناها با دیوار های صندوقه چینی شده، اطراف بام را تا حدود یک متر و نیم بالا آورده و نوعی حیاط در بام بوجود می آوردند که در شب های تابستان برای خواب استفاده می شده است. همچنین این دیوارها با سایه اندازی بر بخشی از بام در ساعات مختلف روز نقش اقلیمی ثانویه ای نیز داشته اند. چنین فضاهایی در مساجد نیز مورد استفاده بوده است. در مسجد سپهسالار در بالای بام وضو خانه ای که چهل شیر نام دارد، این فضا به همین شکل وجود دارد. نمونه ی دیگر خانه ی عباسیان کاشان با چنین حیاطی در بام است که در آن معماران با قاب بندی های ظریف از مشبک آجری، امکان تهویه را نیز فراهم آورده اند. 

 

سرابستان

باغ کوچکی بوده که کنار خانه ساخته می شده و تأثیر اقلیمی زیادی بر خانه داشته است. نمونه ی بسیار خوب آن در کنار خانه ی پیر نیا در نایین در قسمت جنوبی حیاط وجود دارد، در واقع متمو لین با ساختن چنین فضایی نوعی ییلاق در کنار خانه ی خود بوجود می آورده اند.

 

زمستان نشین

اگرچه زمستان نشین پیش از آنکه نام فضای معینی باشد، به همه ی فضاهایی که در وجه شمالی حیاط ساخته می شوند تا از آفتاب زمستان که با زاویه ای مایل به درون اتاقها می تابد استفاده کنند، گفته می شود اما مجموعه ی معینی از فضاها با رابطه ای خاص،‌ مجموعه ی فضاهای زمستان نشین را تشکیل می دهند که عبارتند از سه دری،‌ پنج دری روی محور اصلی قرار می گرفته اند و دو فضای ارتباطی که می توانند راهرو یا تختگاه باشند و گوشواره هایی که از سه دری، اتاق ارسی یا تهرانی و اتاق دو دری تشکیل شده اند و گوشه های این بخش را تشکیل می دهند.

فضای اصلی زمستان نشین روی محور اصلی قرار گرفته و برای ورود بیشتر نور خورشید اغلب پنجره های آنرا از ارسی های بزرگ می ساخته اند. داخل فضاهای مرکزی با توجه به بسته بودن فضا، تزیینات پیچیده ای چون قطارهای مقرنس و آیینه کاری های بسیار پیچیده دیده می شود.

 

 

 تابستان نشین

تابستان نشین نیز موقعیتی مانند زمستان نشین دارد با این تفاوت که در وجه جنوبی حیاط قرار گرفته است تا در تابستان از تابش مستقیم آفتاب در امان بماند و روی محور اصلی آن معمولاً فضای نیمه باز با تالار قرار می گیرد.

این تالارها و ایوان ها جز در مواقع بسیار سرد سال مهمترین فضایی زندگی در خانه بوده اند، و اگرچه همیشه تزیینات داشته اند، اما با توجه به باز بودن و نفوذ گرد و خاک، از تزیینات بسیار پیچیده در آنها پرهیز و به نقوش ساده ی گچی در ترکیب با آجر یا سیم گل قناعت می شده است.

حسینیه ی خانه ی بروجردی ها که فضای بسیار پیچیده با تزیینات ترکیبی کم نظیری در تابستان نشین آن دیده می شود، از نمونه های استثنایی این مجموعه فضا است. در شهرهای سرد سیری چون تبریز، زنجان، اردبیل، عملاً وجه تابستان نشین از بنا حذف شده و فضای نیمه باز ایوان را هم ندارند.

 

بهار خواب

این فضا همان مهتابی است و در مناطقی از خراسان تخ بوم (تخت بوم) نیز نامیده می شود. این فضای بدون یقف در مجاورت حیاط و در طبقات بالاتر از اول ساخته می شود و شب های تابستان در آن می خوابند و بسته به محل استقرار آن، در ساعاتی که دیوارهای اطراف بر آن سایه ی مناسب می اندازد از آن استفاده می شود. در بهار و پاییز در تمام ساعات روز و در تابستان شب ها قابل استفاده بوده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

این فضا در دوره ی قاجار به مسجد مدرسه ها نیز راه یافت و نمونه های زیبایی از آن را در مسجد سید اصفهان، مسجد سلطانی سمنان و مسجد سپهسالار تهران می توان دید و در مناطق گرم و مرطوب چون دزفول و شوشتر جزء جدایی ناپذیر خانه های مسکونی است. تزیینات رایج این فضا از جنس تزیینات نمای رو به حیاط است.

اتاق کرسی

این اتاق در مجموعه ی زمستان نشین و اغلب در گوشه های این بخش که در و پنجره ی کمتری به حیاط دارند، ساخته می شده تا در زمستان با بستن در و پنجره ها بتوان آنرا گرم کرد. در وسط اتاق، چال کرسی قرار داشته و ابعاد اتاق تابع ابعاد کرسی بوده، چون دیواره های آن برای تکیه دادن مورد استفاده قرار می گرفته اند. این فضا در همه خانه های اقلیم سرد و کوهستانی وجود دارد.

 پایاب

محل دسترسی به آب قنات در حیاط خانه ها و مساجد است و نمونه های عمومی آن نیز در شهرهایی همچون نایین به چشم می خورد. الگوی معمول آن هشتی است که با اتاق ترکی یا کلمبه پوشانده و در مسیر قنات در مرکز آن یک حوض ساخته می شود. نکته اقلیمی، هوای بسیار خنک آن در تابستان است که علاوه بر استفاده به عنوان یخچال برای نگهداری مواد غذایی، در مواردی برای خواب نیم روزی نیز مورد استفاده قرار می گرفته است.

 

 

 

 

 

 

 

احتمالاً می توان بین پایاب و پادیاو رابطه ای برقرار کرد، فضایی که به گفته ی استاد پیرنیا با مهاجرت به اروپا پاسیو را بوجود آورده است. نمونه های عالی پایاب در مسجد جامع نایین، مسجد جامع نطنز، مسجد جامع یزد و خانه های تاریخی یزد از جمله خانه ای که امروز به هتل کهن کاشانه تبدیل شده دیده می شود.

 حوض خانه و سرداب

اگرچه گاه به تالار اصلی تابستان نشین نیز گفته می شود، اما به طور مشخص زیرزمینی است که در زیر تابستان نشین ساخته شده و مانند ایوان، فضایی نیمه باز است و اغلب یک حوض نیز دارد. در خانه عباسیان کاشان، نمونه های عالی حوض خانه و سرداب وجود دارد. در کاشان فضاهای بسیار متنوعی با عنوان حوض خانه در طبقه همکف یا زیر زمین یا در گوشه ها به چشم می خورد. در این شهر به زیرزمین های گود که در زیر هریک از وجوه ساختمان مخصوصاً تابستان نشین ساخته می شود و اغلب الگوی شکم دریده دارند، سرداب می گویند. در شهرهایی چون تبریز که فاقد تابستان نشین هستند، حوض خانه در زیر فضای اصلی زمستان نشین با در و پنجره ساخته می شود.

در کاشان فضاهای حوض خانه وسرداب معمولاً تزیینات یزدی بندی و با مصالح گچ یا سیمبل دارند. در مقابل در تبریز تزیینات آجری مخصوصاً با آجرهای رنگی و استفاده از کاربندیهای پیچیده در مرکز فضا بسیار رایج است. مهمترین الگوی مورد استفاده در حوض خانه ها، شکم دریده است. معمولاً امتداد بادگیرها به این فضا می رسد و عبور باد از روی آب حوض، هوایی لطیف در این فضا بوجود می آورد.

 

شبستان

این فضا در مساجد به عنوان نماز خانه در دو طرف گنبد خانه یا اطراف ایوان ها شکل می گیرد و معمولاً در زمستان بیشتر استفاده می شود. به زیر زمین خانه های شوشتر و دزفول هم شبستان گفته می شود که معمولاً حدود ۵/۱ تا ۲ متر در زمین فرو رفته و پنجره هایی به حیاط دارند و حد فاصل شوادان و طبقه ی اول اند. از این فضا در ساعاتی از روز در تابستان و دربهارو پاییز و در مواردی به عنوان انبار نیز استفاده می شود. سازه و تزیینات آن آجری و پلان آن امتداد پلان طبقه ی اول است. در کاخ های قدیمی به حرمسرا نیز گفته می شود، در این صورت تزیینات پیچیده تری داشته اند.

 

 

 

 

 

 

 

شناشیل

این فضا که مختص مناطق جنوبی ایران بخصوص بوشهر است، نوعی بالکن به سمت بیرون خانه و روی معبر عمومی است. که با چوب ساخته شوده و پیرامون آن با نرده های مشبک پوشیده می شود.تا هوا به راحتی در آن جریان یابد. در برخی از موارد سقف ندارند. نمونه هایی از این فضا در برخی از خانه های شیراز نیز دیده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آب سرا

به ساختمانهای ییلاقی گفته می شود که در میان استخر یا دریاچه و برای استفاده از رطوبت و چشم انداز آب ساخته می شوند. نمونه های عالی آن شاه گلی در تبریز و چشمه علی دامغان هستند.

 

 

 

کنده

فضایی است که دردل زمین کنده شود. نمونه های عالی آن روستای کندوان در اسکو و میمند اند، ولی در بسیاری از خانه های کوهستان، قسمت های پشتی فضا را به شکل پستو در دل زمین می کنند که کیفیت اقلیمی بسیار مناسبی در زمستان وتابستان بوجود می آورد و گاهی به عنوان اتاق کرسی نیز استفاده می شود.

 

 اتاق بادگیر

در تابستان نشین خانه های حاشیه کویر یا حاشیه دریای جنوب، علاوه بر تالار اصلی، در برخی موارد گوشواره ها نیز از جریان هوای بادگیر استفاده می کرده اند. اتاق بادگیر به هر فضایی در طبقه اول تابستان نشین که از هوای بادگیر استفاده کند گفته می شود. تزیینات این فضا همچون تزیینات ایوان است.

بیشتر خانه ها بویژه خانه های توانگران ، دارای درآیگاه (ورودی) هستند. در آیگاه بخشی از ساختمان است که رفت و آمد به ساختمان ازآنجا انجام می گیرد. درآیگاه دربرگیرنده فضاهای پیشخان (پیشگاه،جلوخان) سردر، درگاه ،هشتی یاکریاس، دهلیز یا دالان می باشد.

پیشگاه خانه ، در برابر سردر ، دو سکو دردوسو به نام پاخره (پیرنشین) دارد.

دیوارهای هشتی دارای تاقنما و سکو و چراغدان بوده و از برخی درگاه های آن به بخش های دیگر خانه راه می یافتند. اگر روی هشتی و در اشکوب دوم ، اتاقی یا بالا خانه ای بوده، پلکان آن از هشتی آغاز می شده است. اتاق بالاخانه، فروار( بروار) نام دارد. گاه از یک درگاه دیگر هشتی به باربند یا آغل راه داشتند.(گاه به هشتی، کریاس هم گفته می شده است). درگاه اصلی هشتی، به دالان راه می یابد. دالان یا دهلیز، راهرویی است که هستی را به میانسرا می رساند.ورودی به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میشده است.

بخش رو باز و بی آسمانه خانه، میانسرا یا حیاط بوده که در میان سرا جای داشته است و اتاق های گوناگون در گرداگرد آن ساخته شده و رو به آن باز می شده اند.حیاط به 4 بخش تقسیم میشده است :حیاط اندرونی ، حیاط بیرونی ، حیاط خدمه ، حیاط تجارت خانه.

در خانه های میانسرادار هر بخش خانه، در یک پهلوی میانسرا ساخته می شود و گاه سه پهلو و گاه چهار پهلوی میانسرا، اتاق و ساختمان است. یک پهلو رو به جنوب شرقی و دیگری رو به جنوب غربی باز می شود. از این دو سو در زمستان وهنگام سرما بهره گیری می کنند، (چون آفتاب گیر هستند) سوی سوم هم رو به شمال شرقی باز می شود که ازآن هنگام گرما بهره گیری می کنند.(چون آفتاب کور است) سوی چهارم گاه کاملا بسته و یک دیوار است که تنها در آن تاقنما درآورده شدهاست،چونآفتاباز این سو آزار دهنده است و گاه اگر سکویی باشد، تنها در بهار از آن بهره گیری می شود. در سوی چهارم، آبریزگاه و انباری قرار دارد.

خانه ها به طور کلی دو بخش داشتند: بیرونی،اندرونی. اندرونی بسیارگسترده تر و بزرگتر از بیرونی بوده وخانه ای ویژه زندگی خصوصی خانواده بوده است. میانسرای بزرگی داشته که درگرداگرد آن اتاقهای فراوانی ساخته می شده است. بخشی ازخانه، تابستان نشین وبخشی زمستان نشین بوده است. بیرونی یک میانسرا، یک اتاق پذیرایی بزرگ ، یک سفره خانه ویکی دو اتاق برای آسایش مهمان ها داشت.

بیشتر اتاق ها به میانسرا باز می شوند. ایرانی ها همواره خواستار آن بودند که درون اتاق و بیرون آن که میانسرایی(حیاط) سرسبز بوده،به مدید داشته باشند. گشادگی و فراخی و دید آزاد به طبیعت، با سرشت ایرانی آمیخته است.

نام هر اتاق از شمار درگاه هایی که از آن به میانسرا باز می شده به دست می آمده است. مانند سه دری، پنج دری و هفت دری. از این درگاهها رفت و آمد نمی شده، هردرگاه،یکدر-پنجرهبودهکهتاکفاتاق می رسیده است.کف اتاق ها از کف میانسرا بلند تر بوده است. برای رسیدن به هر اتاق از میانسرا، راهروهای کنار آن به میانسرا راه داشتند. گاه این فضا گشاده تر از یک راهرو می شده که تختگاه نام داشته است.

اتاق سه دری بیشتر اتاقی خصوصی یا اتاق خواب بود. اتاق پنج دری می توانسته اتاق نشیمن یا مهمان خانه باشد که گاه یک شاه نشین داشت وفضایی بود در بالای اتاق همچون یک تورفتگی که نشیمنگاه مهمان بود.

در گذشته های دور به بخش تابستان نشین، تزر یا تچر هم گفته می شد. در بخش زمستان نشین خانه ، اتاق شکم دریده و یا اتاق تهرانی جای داشت که بیشتر پنج دری بودند. شکم دریده اتاقی بود به ریخت چلیپا و بیرون زدگی بالای آن شاه نشین اتاق اتاق بود و از دو بیرون زدگی در دو سو به راهرو راه داشت.

انواع اتاق ها : اتاق پهلوی، اتاق دودری، اتاق سه دری، اتاق چهاردری، اتاق ارسی، اتاق گوشواره، اتاق تاریکخانه، اتاق تجارت خانه، اتاق خورشیدی، اتاق پستو،اتاق حجره.

به طور کلی فضاهای زیرزمینی جایی هستند که تغییرات جوی و دمای محیط در فصل سرما و گرما در آن جا کمتر تاثیر می گذارد یعنی دمای آن ها نسبتا ثابت است. هر زیرزمینی موفق نیست، بلکه زیرزمین هایی موفق ترند که در ناحیه نسر واقع شده باشند.

نسر: جایی است که بیشترین زمان سایه را داشته باشد. علامت آن دیرتر ذوب شدن برف ها در آنجاست.

 

 

 

 

انواع زیرزمین:

بادگیر،ارسی،نارنج،قند

 به اتاق کشیده وبزرگ ،تالار (تلوار:ساختمان بزرگ) گفته می شدکه آسمانهای بلند ،گاه به اندازه دو اشکوب (طبقه) داشت در دو سوی آن، دو راهروی گشاده به نام تختگاه بود که از آنها رفت و آمد می کردند. گاه دو اتاق سه دری (یا دو دری) در دو سوی تالار بود که بروار نام داشت. روی این دو اتاق اتاقی در اشکوب دوم ساخته می شد که گوشوار نام داشت.

پس در نمای رو به میانسرا ، تالار درمیان و در دو سوی آن، دور بروار در پایین و دو گوشوار در بالا جای داشت. بخش میانی این نما میانوار نام داشت. این اتاق ها می توانستند از دید ساختاری از رانشی که دیوار ها و دهانه بزرگ تالار پدید می آورد،پیشگیری کنند.

انواع تالار : چلیپا ،بادگیر، بیرونی، پهلوی

 

مطبخ:

معمولا آشپزخانه ها و آبریزگاه ها از آسمانه (سقف) نور می گرفتند و پنجره به بیرون نداشتند. آنها یک سوراخ در آسمانه به نام هورنو داشتند. در کنار دیوارهای در جاهایی هم در بیرون از آشپزخانه جای داشت. آشپزخانه همواره در جایی ساخته می شده که بانوی خانه بتواند در آن به آسودگی به کار خود بپردازد و کمتر در برابر چشم باشد.(آشپزخانه یا آبریزگاه در گوشه ای از خانه ساخته می شده که پساب و بوی آن آزار رسان نباشد.) آشپزخانه در میانه بخش بیرونی و اندرونی جای داشته و هردو به آن دسترسی داشتند.

 

اورسی

  «اورس»درفارسي به چم (معناي) گشاده است. دراروپا به اينگونه درها گيوتين مي‌گويند. استادپيرنيا واژه ‌يارسي را پارسي مي‌داند برابر گشاده و باز ؛ ولي در فرهنگ‌ها ، ارسي را يك واژه‌ي روسي دانسته‌اند. «ار» پيشوندي است برابر بالا رفتن كه در برخي واژه‌هاي ديگر مانند «ارچين» ديده مي‌شود و «سي» برابر پرتو و چشمه كه در گويش‌هاي نيمروزي (جنوبي) ايران روايي است. ارسي، گونه‌اي پنجره‌ي چوبي و شبكه‌دار كشويي است كه با بالا و پايين رفتن باز و بسته مي‌شود. بلنداي آن از كف تا سقف است. اين در ـ پنجره‌گاه به ميان‌سرا باز مي‌شود و گاه ميان دو تالار قرار مي‌گيرد تا هنگام نياز، باز شود و يك تالار بزرگ به‌دست آيد.

  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سطح مشبك پنجره‌هاي ارسي كاركردهاي زيادي از جمله تأمين نور فضاي دروني، در معرض ديد قرار دادن فضاي بيروني، كاهش شدت تابش نور آفتاب و گرما، ايجاد زيبايي در نماي ساختمان، حفظ حريم و دور كردن حشرات مزاحم است (شيشه‌هاي رنگي پنجره‌هاي ارسي با ايجاد نورهاي رنگارنگ سبب دور و خارج شدن حشرات مزاحم از فضاي اتاق‌ها مي‌شوند)؛ اما علاوه بر اين‌ها دلايل ديگري براي استفاده از ارسي‌ها وجود داشته است.  اين نوع پنجره‌ها باعث مي‌شوند نورخورشيد به اندازه ‌ي كافي به فضای اتاق واردشود،نه كمتر ونه بيشتر. از نظر روان‌شناسي، رنگ‌هاي مختلف اين شيشه‌ها وايجاد نورهاي هم‌رنگ‌ شان روي انسان تأثيرات مختلفي مي‌گذارد كه هررنگ كنار رنگ ديگر، شدت اين تأثير را خنثا و مقدار مناسب آن را تنظيم و تعديل مي‌كند. بيشتر رنگ‌هاي استفاده‌شده در شيشه‌هاي ارسي، لاجوردي، قرمز، سبز و زرد هستند كه هر كدام به‌تنهايي يك تأثير روان‌شناختي مجزا دارند. از سوي ديگر، سطح پنجره‌هاي ارسي را با استفاده از انواع نقش‌هاي گوناگون گره‌سازي و با شيشه‌هاي رنگي و ساده مي‌آراستند و تركيب‌هاي بديعي پديد مي‌آوردند و به اين شكل، هماهنگي بين اين شبكه‌هاي هندسي و نورهاي رنگي باعث ايجاد زيبايي دلپذيري مي‌شد .

همچنين ناپسند دانستن تقليد از نقش‌ها وصورت‌ها ي انساني و حيواني در نقاشي و ساير هنرهاي تصويري و تجسمي به‌تدريج موجب شد، تقليد از طبيعت در بسياري از هنرهاي اسلامي چندان مورد توجه قرار نگيرد و جايگاه والايي نيابد. به همين دليل، هنرمندان به ايجاد ظرافت در تركيب‌هاي هندسي و انتزاعي توجه بسيار كردند. از ديد مردم‌شناسي نيز پنجره‌هاي ارسي باعث محدود كردن ديد از بيرون به درون خانه مي‌شوند.


مطالب مشابه :


آشنایی با خانه‌های قدیمی و تاریخی ایران

حیاط مرکزی همراه با ایوان در هر سمت این بخش در خانههایی که حیاط بیرونی داشتند، گاه




طراحی داخلی در معماری خانه های ایرانی

طراحی داخلی در معماری خانه مرکزی، کویری و قسمت هایی از حیاط مرکزی و




معماری ایرانی

این بخش در خانه هایی که حیاط محل دسترسی به آب قنات در حیاط خانه ، حیاط مرکزی همراه با




معماری خانه های قدیمی

از هشتی به حیاط خانه ، حیاط مرکزی همراه با ایوان خانه هایی که حیاط بیرونی




کاروانسرا

این نوع پلان با حیاط مرکزی، الگوی و با سبک مهمان خانه تفاوت هایی با




اقلیم در معماری ایرانی و خانه هاي سنتی

گودال باغچه یا باغچال در وسط حیاط مرکزی خانه هایی که حیاط با عنوان حوض خانه در




معماری اسلامی/خانه

، حیاط مرکزی همراه با ایوان در هر سمت این حیاط در برخی خانه هایی که حیاط بیرونی نداشت هر




بافت قدیمی یزد انسان را با خود به اعماق تاریخ می برد

همچنین از باد و آفتاب با روش‌هایی کف خانه کمی از حیاط یک با راهرویی به حیاط مرکزی




برچسب :