خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست 32 - شعر حافظ در مورد خدا

شعر حافظ در مورد خدا

شعر حافظ در مورد خدا

فال حافظ خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست 

 

خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست,خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست تفسیر,معنی خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست

 

خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست

گشاد کار من اندر کرشمه​های تو بست

مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند

زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست

ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشود

نسیم گل چو دل اندر پی هوای تو بست

مرا به بند تو دوران چرخ راضی کرد

ولی چه سود که سررشته در رضای تو بست

چو نافه بر دل مسکین من گره مفکن

که عهد با سر زلف گره گشای تو بست

تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال

خطا نگر که دل امید در وفای تو بست

ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت

به خنده گفت که حافظ برو که پای تو بست

 

اشعار  حافظ  با صدای دلنشین موسوی گرمارودی

 

تعبیر فال حافظ :

به مراد دل خود می رسی و این از برای دعاهای سحریت می باشد. فکر نکن همه کارها را تنها انجام داده ای بلکه بقیه نیز سبب ساز بوده اند تا بتوانی به مقصود برسی. بر عهد خود وفادار بمان. روزگار بر وفق مراد توست پس رضای خداوند را هم در نظر بگیر و تو هم برای دیگران سبب ساز باش.

تفسیر فال   حافظ  2:

گره ی مشکلات تو گشوده خواهد شد به شرط آنکه عاقلانه اقدام کنی. با بی حوصلگی و تندخویی به نتیجه نخواهی رسید

 

خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست,خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست تفسیر,معنی خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست

فال حافظ خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست

اختصاصی برگزیده ها


,