آشنایی با برخی از اصطلاحات کارگزینی و طبقه بندی مشاغل
آشنایی با برخی از اصطلاحات کارگزینی و طبقه بندی مشاغل
انتقال : Transfer / انفصال : Discharge
اخراج : Discharge / استعفاء : Resignation
تعليق : Suspension / آماده به خدمت : Redy for Service.
ماموريت : Mission /اختيار : Authority
تجربه : Enperiencc / تحصيلات : Education
شغل : Job / پست ( سازماني ) : Position ( Orgonizational)
مقام : Position / گروه : Group
درجه : Degree / شرح وظايف : Job deion
ارزشيابي شغل : Job Evaluation / ارتقاء : Promotion
ترفيع ( ارتقاء يا ترقي ) : Promotion
مستمري : Pension / حق مقطوع : Fined Allovance
فوق العاده : Allorance / مزايا : Previlege
حقوق : Salary / بازنشستگي : Retirement
انتقال : Transfer
انتقال عبارت است ازقطع رابطه استخدامي يک کارمند با سازمان خود و اشتغال درپست ثابت سازماني ؛ سازماني ديگر بدون آنکه فاصله خدمتي در سوابق و وضع استخدامي فرد مستخدم بوجود آيد . انتقال عبارتست از تغيير يک کارمند از تصدي شغلي به شغل ديگر بدون تغيير رتبه و حقوق درواقع انتقال يعني حرکت افقي کارمند در سلسله مراتب سازماني و اداري از شغلي به شغل ديگر که ازنظرکميت و کيفيت ؛ ارزش و اهميت با شغل قبلي دريک سطح ( همسان ) باشد .
انفصال : Discharge
انفصال عبارت است ازقطع رابطه استخدامي فرد مستخدم با سازمان و عدم اجراي تامينهاي بازنشستگي ازطرف سازمان به فرد مستخدم ؛ انفصال ممکن است بطور دائم يا موقت باشد و يا آنکه دليل استعفا اخراج و ترک خدمت انجام پذيرد .
اخراج : Discharge
اخراج عبارت است ازقطع رابطه استخدامي کارمند با سازمان ازطرف سازمان بدون رضايت مستخدم و عدم اجراي تعهدات استخدامي ازطرف کارمند و عدم پرداخت قسمتي يا کل تامينهاي بازنشستگي ازطرف سازمان به شخص اخراج شده .
استعفاء : Resignation
استعفاء عبارت است ازقطع رابطه استخدامي مستخدم با سازمان بنا به دلخواه خود مستخدم و رضايت سازمان
تعليق : Suspension
تعليق عبارت است ازبرکناري موقت مستخدم از پست ثابت سازماني که براثر عدم نياز سازمان و يا بموجب حکم دادگاههاي صلاحيت دار بعلت کيفر خواست از طرف مقامات قضايي بعمل مي آيد.
آماده به خدمت : Redy for Service
آماده به خدمت عبارت است ازتغيير وضع مستخدمي که بنا به عدم نياز سازمان به وجود وي براي مدتي ازتصدي پست ثابت سازماني کنار گذاشته ميشود ودرانتظار ارجاع شغل و يا تصدي همان پست و يا پست ديگري باشد بدون آنکه رابطه مستخدم با سازمان قطع گردد .
ترک خدمت : Lopse form Service
ترک خدمت عبارت است ازگسستن رابطه استخدامي فرد با سازمان بدون اطلاع سازمان و بنا به دلخواه فرد مستخدم .
ماموريت : Mission
ماموريت عبارت است ازمحول شدن وظيفه و مسئوليتهاي جديدي به مستخدم و اشتغال درپست سازماني ديگري براي مدت معين بدون آنکه رابطه استخدامي مستخدم از قبيل گروه پايه ؛ طبقه شغلي ؛ حقوق و مزايا در محل پست اصلي و ثابت بصورت ابدي قطع شود .
اختيار : Authority
ماموريت عبارت است ازقدرت يا حقوقي که به يک فرد بمنظور ايفاي وظايفش ازطرف يک مقام صلاحيتدار اعطا ميشود يا ازطرف وي کسب ميشود .
تجربه : Enperiencc
عبارت است ازمعلومات ؛ مهارتها و رشدفکري که ازطريق کار در مشاغل مرتبط يا مشابه با شغل ارجاعي ؛ حاصل شده باشد . تجربه يکي از عوامل شغل است که مورد ارزيابي قرارميگيرد و درارزيابي آن مدت و نوع تجربه مورد توجه واقع ميشود .
تحصيلات : Education
عبارت است ازمعلومات و رشد فکري که ازطريق تحصيلات کلاسيک . دوره هاي آموزشي تخصصي و مطالعه حاصل شده باشد ؛ تحصيلات يکي از عوامل اصلي و مهم شغل است و درارزيابي آن مدت و نوع تحصيلات مورد توجه قرارميگيرد
شغل : Job
عبارت است ازگروهي وظايف يا پستهاي سازماني که ازنظر نوع ؛ سطح و وظايف عمده همانند يا حداقل بسيارمشابه ميباشند و دريک واحد سازماني قراردارند مثلاٌ 3 نفر ( يعني 3 پست سازماني ) که در اداره حسابداري کارهاي حسابداري يکساني را انجام ميدهند . داراي يک شغل ميباشند يا مانند دو يا چند درواقع شغل عبارت است از وظايف مشابه و مرتبطي که بعهده يک فرد در مقابل حقوق و دستمزد گذارده ميشود .
شغل عبارتست از مجموع وظايف و مسئوليتهايي مرتبط و مستمر و مشخص که دريک سازمان بعنوان يک کار واحد در سطح جامعه شناخته شده باشد . بعبارت ديگر شغل عبارتست از ترکيب واقعي و منطقي وظايفي که براي انجام يک پديده و يا توليد يک فرآورده از روش و شيوه هاي علمي و عملي يکسان استفاده شود . همفکري و هم فني يک گروه خاص پستهاي سازماني را در عمل شغل گويند مانند مشاغل استادي ؛ بازرگاني ؛ مکانيکي و غيره .
پست ( سازماني ) : Position ( Orgonizational)
عبارت است ازمجموعه وظايف مرتبط به هم به اندازه چند ساعت کار روزانه يا درواقع عبارتست از مجموع کارهايي که انجام آنها فقط بعهده يکنفر واگذار شده است . اصولاٌ پست شامل يک يا چند وظيفه است که بـراي مجمـوع آنهـا به خدمات يا فعاليتهاي يک متصدي احتياج پيدا ميشود مانند تعداد پستها در هر سازمان معادل تعداد کارکناني است که يک سازمان بـايـد داشتـه باشد ؛ يا سازمان از آنها تشکيل ميشود ؛ پست جايگاه سازماني افراد است و ممکن است داراي متصدي و يا بدون متصدي باشد . برخي از پستها ممکن است نياز به يکنفر و برخي ديگر از پستها ممکن است به گروهي از افراد براي انجام آن نياز داشته باشد
بنابراين ممکن است ده نفر ازکارکنان در سازمان ده پست مختلف را تصدي کنند درحالي که کليه آنها شغل مشابهي داشته باشند .
پست سازماني عبارتست از تجمع يک سلسله وظايف ؛ مسئوليتها و اختياراتي که برطبق موازين قانوني در قالب تشکيلات اداراي يک سازمان براي يک فرد توجيه شده باشد ودرنمودار سازماني آن پست مشخص و معين شده باشد . پست سازماني ممکن است داراي متصدي و يا بلاتصدي باشد. بنابراين هنگامي که تجمع يک سري از وظايف درخور توان يک کارمند در زمان و مکان معين در محدوده فعاليتهاي سازماني قابل توجيه باشد آنرا پست سازماني مي نامند . ضمناٌ پست سازماني حاوي يک سري وظايف و مسئوليتها درقبال يک سري يادداشتها ميباشد . بعبارت ديگر پست سازماني حاوي يک سري تعهدات از طرف فرد شاغل تامينها و تضمين هاي لازم ازطرف سازماني باشد.
مقام : Position
مقام سازماني عبارت است ازمجموعه وظايف ؛ نقش ها ؛ اختيارات ؛ اقتدارات و مسئوليتهايي که به يکنفر در قالب سازمان واگذار ميگردد و آن فرد تا زماني که درآن سازمان صاحب آنها باشد ؛ از قدرت اجرايي خاص برخوردار ميگردد به مجردي که آنها را از دست دهد ؛ در سازمان هيچگونه مقامي نخواهدداشت . بنابراين مقام سازماني در داخل محدوده سازماني اعتبار دارد .
گروه : Group
گروه مشخص کننده سطوح مختلف طبقات شغلي است که حداقل و حداکثر حقوق طبقات شغلي مربوطه را تعيين ميکند و اشاره به يکي از مراتب 20 گانه جدول موضوع ماده يک قانون نظام هماهنگ پرداخت کارکنان دولت دارد .
درجه : Degree
عبارت است از تقسيمات فرعي هرعامل ؛ تعداد درجات هرعامل بستگي دارد به تعداد مشاغلي که ازسطوح مختلف آن عامل برخوردارند و نيز به ميزان تاثير آن عامل در مشاغل سازماني براي تعيين فاصله درجات هرعامل معمولاٌ از تصاعد عددي يا هندسي و گاه تصاعد نامنظم استفاده ميشود .
شرح وظايف : Job deion
شرح وظايف عبارت است از شرح منظم و مدوني که وظايف ؛ مسئوليتها ؛ اختيارات و اقتدارات مشاغل سازماني را مشخص سازد و رابطه مستخدم را با همرديفان ؛ روسا و مرئوسين و همچنين با کارموردنظر معلوم گرداند .
ارزشيابي شغل : Job Evaluation
ارزشيابي شغل عبارتست از انجام سنجش در رابطه با درجه اهميت محتواي يک طبقه شغلي در مقام مقايسه با محتواي طبقات شغلي ديگر بمنظور تعيين موقعيت نسبي طبقات شغلي و همچنين تخصيص آنها دررتبه هاي ترتيبي نظام کيفي ارزش استخدامي .
ارتقاء : Promotion
ارتقاء عبارت است ازاحراز يک و ياچند گروه بالاتر شغلي درطبقه بالاتر بطوري که ازلحاظ استخدامي کارمند را در پست بالاتري که متضمن وظايف ؛ مسئوليتها ؛ اختيارات ؛ اقتدارات و بالاخره حقوق و مزاياي بيشتري باشد قرارگيرد . بنابراين ارتقاء يعني حرکت استخدامي مستخدم از شغل پائين به مشاغل و طبقات استخدامي بالاتر . ضمناٌ ارتقاء کارمند به مقام بالاتر براساس کفايت؛ شايستگي و کارداني او است و حرکت ارتقاء استخدامي بصورت عمودي از طبقات پايين به بالا است.
ترفيع ( ارتقاء يا ترقي ) : Promotion
عبارت است ازتغييريک کارمند از تصدي شغلي به شغل ديگر با رتبه و حقوق بالاتر و بيشتر در واقع ترفيع يا ارتقاء حرکت عمودي کارمند در سلسله مراتب اداري از شغلي به شغل بالاتراست که مهمتر و پرمسئوليت تر از شغل قبلي ميباشد و امتيازات شغلي بالاتري کسب ميکنند .
مستمري : Pension
مستمري عبارت است ازپرداخت حقوق بازنشستگي به وراث قانوني کارمند بعدازفوت وي
حق مقطوع : Fined Allovance
حق مقطوع عبارت است ازتخصيص مقرري تاميني از براي انجام وظايف پستي ثابت در سازمان
فوق العاده : Allorance
فوق العاده عبارت است ازدريافت مقرري غير ثابت از براي انجام وظيفه اي در مدت معين و مشخص بجز حقوق و مزاياي ثابت
مزايا : Previlege
عبارت است ازدريافت مقرري مستمر و يا غيرمستمر بجز حقوق ماهانه از براي تصدي پست هايي در سازمان براساس درجه و طبقه شغلي پست هاي اشغال شده در سازمان
حقوق : Salary
حقوق عبارت است ازدريافت مقرري ثابت از براي تمام روزهاي ماه براساس جدول حقوقي ثابت سازماني و برمبناي ؛ گروه و پايه سازماني .
بازنشستگي : Retirement
بازنشستگي عبارت است از فقط قطع رابطه اشتغال مستخدم با سازمان و ازدست دادن پست دائم و يا موقت سازماني براي هميشه با رعايت حقوق ومزاياي متعلقه تا آخرعمر خويش و يا پرداخت مقرري لازم به فرزندان کمتراز سن قانوني و همسر مستخدم تا پايان عمر
http://www.parsidoc.com/nursing/2855-1388-06-31-06-26-46.html
مطالب مشابه :
افزایش حقوق بدی آب و هوای معلمان شهرستان تقریبا حذف شده است.
وی خاطرنشان کرد: چند روز گذشته که حکم کارگزینی سال ۹۱ برای معلمان صادر شد، بدی آب و هوا برای
نحوه محاسبه حقوق كارمندان دولت
فرضاً جمع ریالی آخرین حکم کارگزینی آقای صدیقی در سال 87مبلغ 5320957 ریال بوده است که از این
نظام رتبه بندی معلمان
نظام رتبه بندی معلمان به صدور حکم کرد،و در این در حکم کارگزینی معلمان
شرایط و مدارک لازم ویژه داوطلبان کارشناسی ارشد در دانشگاه فرهنگیان
هدف ایجاد این وبلاگ همکاری دانشجو معلمان و پرسش و 1- دارابودن حکم کارگزینی مبنی
محاسبه ی بند های حکم کارگزینی
بابا آب داد !!!!! - محاسبه ی بند های حکم کارگزینی - مطالب علمی برای همه ی عزیزان مخصوصا معلمین
آشنایی با برخی از اصطلاحات کارگزینی و طبقه بندی مشاغل
آشنایی با برخی از اصطلاحات کارگزینی و طبقه بندی مشاغل . انتقال : Transfer / انفصال : Discharge
ماجرای ازدواج فرزندان حضرت آدم (ع)
ایستگاه معلمان دلوار(استان بوشهر) - ماجرای ازدواج فرزندان حضرت آدم (ع) - وبلاگ یک معلم
تبدیل خدمتکار به آموزگار با حکمهای صوری - گزارش
کانون صنفی معلمان ایران : تهران - تبدیل خدمتکار به آموزگار با حکمهای صوری - گزارش -
اهم اطلاعات مورد نياز معلمان در مورد حقوق و مزايا و مقررات بازنشستگي بر اساس قانون مدیریت خدمات کشور
اهم اطلاعات مورد نياز معلمان در مورد حقوق و مزايا و حقوق ومزایای حکم کارگزینی
برچسب :
حکم کارگزینی معلمان