یکی از عاملهای بسیار مهم در تکوین شخصیت نوجوان و جوان مدرسه می باشد. مدرسه بعد از خانواده مهمترین نقش را در فرایند اجتماعی کردن نوجوان به عهده دارد. مدرسه از طریق آموزش مهارتهای علمی و فنی و فراهم آوردن زمینه همکاری گروهی و مسئولیت پذیری نوجوان و جوان موجبات رشد همه جانبه و متعادل شخصیت آنان را فراهم می سازد. گرچه مدارس وقت خود را صرف ایجاد آمادگی در نوجوانان و جوانان به منظور کسب مدارج عالی تحصیل می کنند با وجود این بسیاری از نوجوانان بدون دریافت مدارج عالیه مستقیماً به زندگی وارد شده و چون فاقد آمادگی لازم برای ورود به آن می باشند. احساس شکست و درماندگی نموده به بهداشت و سلامت روانی آنان آسیب وارد می شود . علاوه بر آن فاکتورهای دیگری نیز وجود دارد که در موفقیت و یا عدم موفقیت دانش آموزان در مدرسه ودر نتیجه در زندگی آینده آنها تاثیر دارد که به ذکر پاره ای از آنها می پردازیم.
● تاکید بر رشد عقلانی :
در حالی که هدف تعلیم و تربیت تأکید بر رشد عقلی توأم با رشد عاطفی، سازگاری نوجوان و جوان با خود و سایر افراد خانواده اش می باشد. مدارس تنها بر جنبه عقلانی تأکید می نمایند و این باعث می شود که جوانان تک بعدی و ناموزون به بار آیند.
● جو عاطفی مدرسه :
جو عاطفی مدرسه نیز در پیشرفت تحصیلی شاگردان تأثیر دارد. تحقیقات نشان داده که دانش آموزان در جوی که فشار روانی کمتری داشته باشد. جوی که در آن راهنمایی شده و احساس امنیت کنند، بیشتر سود می برند. دانش آموزان بیشتر از آنکه به عواملی چون امکانات فیزیکی، تعداد کتابهای کتابخانه، اندازه مدرسه و هزینه سرانه توجه نمایند. به عوامل زیر توجه دارند .
معلم و جهت گیری آنها به سمت پیشرفت شاگرد، وجود نظم در دادن تکالیف منزل اوقاتی که معلم صرف تدریس می کند و نه صرف حفظ نظم و انضباط، حساس بودن معلم نسبت به ارائه بازخوردبه دانش آموزان در مقابل عملکرد خوب . مطالعه دیدگاههای دانش آموزان گویای این است که برخی خصوصیات معلمین از قبیل همدردی و همفکری انعطاف پذیر بودن خوش خلقی آمادگی برای قبول اظهار نظرها و گوش دادن به پرسش های دانش آموزان و علاقه مند بودن به کار و انضباط و به کارگیری روش تدریس مناسب از ویژگیهای معلم خوب وکارامد است .
● پیش فرضهای معلمان در مورد شاگردان:
بسیاری از معلمان به هنگام تدریس فرض می کنند که دانش آموزان مطالب قبلی را یاد گرفته اند چنین فرضی در اغلب دانش آموزان صدق نمی کند. زیرا گروهی از آنها تنها به این دلیل که پیش نیاز های لازم را برای شروع و ادامه درس جدید ندارند آن را یاد نمی گیرند و در نتیجه به خیل عقب ماندگان تحصیلی می پیوندند و باورشان می شود که برای جبران عقب ماندگیهای خود قادر به هیچ کاری نیستند.
● نگرش معلم:
نگرش معلم بر عملکردوی تأثیر داردپژوهشگران در یک تحقیق یک کلاس عادی را به معلمی واگذار نمودند و به او یادآور شدند که این دانش آموزان از استعدادهای خوبی برخوردارند در پایان سال عملکرد آنها نسبت به گروه همسان بهتر شده بود.این بدین معنی است که اگر معلم نگرش مثبتی برکلاس داشته باشد با برخورد های امید بخش بهتر می تواند در تعلیم وتربیت آنها پیشروی نماید .
● عقب ماندگی آموخته شده:
وقتی نوجوان بر این باور باشد که هیچ کدام از فعالیتهای وی تغییری در موقعیت ایجاد نمی کند. یا اینکه وی به اندازه کافی با هوش نیست. و یا اینکه تکالیف تعیین شده برای او دشوار می باشد. و یا اینکه معلم او را دوست ندارند در آینده نیز برای خود انتظار شکست دارد و کسانیکه شکست را به صورت متوالی تجربه کنند. ممکن است که به این باور برسند که شکست آنان در هر فعالیتی حتمی و غیرقابل اجتناب است. چنین افرادی دچار درماندگی آموخته شده می شوند. نگرشی که احتمال دارد زمینه های شکست بیشتری را برای آنان فراهم آورده و مانع تلاش ایشان برای پیشرفت گردد. در چنین حالتی ضرب المثل شکست شکست می آورد مصداق پیدا می کند.
در مقابل هر قدر دانش آموز بیشتر در امر تحصیل موفق شود و در کلاس درس قدرت و مقبولیت بیشتری بدست آورد عزت نفس وی نیز افزایش می یابد. چنین فردی در موفقیت های جدید تلاش کرده و موفقیت های تازه ای کسب می کند که سبب افزایش عزت نفس می شود. اینجاست که ضرب المثل موفقیت موفقیت می آورد مصداق می یابد.پژوهشگران در یک مطالعه تحقیقی آزمایشی انجام دادند. که درآن دو معلم یکی مسایل قابل حل ودیگری غیر قابل حل به دانش آموزان کلاس پنجم ارائه می کردند. آنها دریافتند معلمی که مسائل غیرقابل حل به دانش آموزان ارائه می کرد. هنگامی که مسائل قابل حل را ارائه کرد برخی از دانش آموزان علی رغم اینکه مسائل داده شده قابل حل بودند دیگر آنها را حل نکردند.
●اثرات پیشرفت تحصیلی:
اهمیت تأثیر پیشرفت تحصیلی در سلامت روانی دانش آموزان به حدی است که برخی از متخصصان آن را حداقل تا نیمه دوم دوره نوجوانی معیار اساسی برای تشخیص عملکرد سالم دانسته اند. به عقیده ایشان نوجوانانی که علی رغم برخورداری از هوشبهر طبیعی کارکرد رضایت بخشی در مدرسه نداشته باشند، مسائل روانی قابل ملاحظه ای نشان خواهند داد. وپیشرفت تحصیلی را به عنوان شاهدی برای سلامت روانی دانش آموزان ارزیابی نموده اند.
سیف (۱۳۶۳) به نقل از بلوم می نویسد هنگامی که محیط مدرسه شواهدی حاکی از شایستگی و لیاقت برای دانش آموز در طی چند سال اول فراهم کند و در چهار پنج سال بعد نیز همین تجارب موفقیت آمیز تکرار شود، نوعی مصونیت در برابر بیماریهای روانی برای مدتی نامحدود در فرد ایجاد می شود. چنین فردی قادر خواهد بود که به راحتی بر فشارها و بحرانهای زندگی غلبه کند.
باور شکست در امتحان به هر حال موجب تأثر و تألم خاطر کودکان و نوجوانان می گردد. افراد شکست خورده به افسردگی، ناراحتی، ناسازگاری و بیقراری مبتلا می گردند. یکی از علل اساسی شکست در امتحان عدم آشنایی دانش آموزان با شرایط و نحوه برگزاری امتحان است. ترس دانش آموزان از شکست در امتحان همچنین موجب ارتکاب تقلب می گردد.
● علل ترک تحصیل :
مطالعاتی که درباره ویژگیهای ترک تحصیل کنندگان صورت گرفته نشان می دهد که آنان نسبت به فارغ التحصیلان ، هویت و تصور از خود نامشخص تری دارند. مشکلات عاطفی نیز در ایشان بیشتر بوده و اطمینان کمتری به ارزش خود دارند. آنان همچنین احتمال بیشتری دارند که نسبت به اقتدار، از هر نوع که باشد، عناد، خشم و بیزاری بیشتری داشته باشند. به علاوه، ایشان از نوعی احساس بیهودگی که سعی در فرار از آن دارند، رنج می برند. همچنین فاقد هدفهای بلند مدت بوده، مایلند در زمان حال زندگی کرده، کمتر نقشه بریزند و در فعالیتهای هدفمند شرکت کنند.
این افراد دنیا را مکانی غیر قابل پیش بینی، فریبکار، متخاصم و جنگجو می دانند. به علاوه،داشتن هدفهای بلندمدت برایشان بی معنی بوده و احتمال می دهند که نقشه هایشان به خطا رفته و محکوم به شکست می باشد. همچنین برای آنان ارتباطات انسانی شکننده، تصادفی، بی برنامه، فاقد گرمی و صمیمیت و استثمارگرانه می باشد.
ضمنا عوامل متعددی در ترک تحصیل و افت تحصیلی تأثیر دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره می گردد.
عوامل اقتصادی و اجتماعی نبودیکی از والدین به ویژه مادر نداشتن جای مناسب برای مطالعه مردود شدن کم آموز بودن فقدان انگیزه – ناسازگاری عاطفی کمبود محبت شخصیت دانش آموز ورنجش آنها عوامل درون خانواده ای از قبیل ناخشنودی والدین از ازدواج با یکدیگر استانداردهای بسیار سخت یا سهل انضباطی محافظت بیش از اندازه والدین مجرم بودن ایشان دوره های طولانی یا منقطع جدایی فرزند از والدین و ارتباط ضعیف اعضای خانواده با یکدیگر فقر بیکاری الکلیسم اعتیاد اختلافات خانوادگی نبود انضباط و فقدان علاقه والدین به تعلیم و تربیت
● راههای کاهش شکست در تحصیل:
فراهم کردن کمکهای جبرانی برای دانش آموزانی است که قادر نیستند از عهده انجام امور تحصیلی خود بر آیند در چنین حالتی اولین قدم فرصت دادن به دانش آموز است تا موفقیت را هرچند در سطحی پایین تجربه کنند .این امر کمک می کند تا عزت نفس آنان افزایش یافته ونگرش مثبت تری را نسبت به مدرسه کسب نمایند.
تشخیص این نکته که آیا مشکل کودک ناشی از مشکلات اساسی تر شخصیتی است یا خیر اهمیت خاصی دارد زیرا دراین قبیل موارد لازم است تا ابتدا چنین مشکلاتی بر طرف گردد . شواهدی وجود دارد که ناسازگاری در مدرسه وضعف تحصیلی خود معلول عاملهای دیگری هستند .
مثلا وجود رفتارهای ضد اجتماعی که منجر به ایجاد مشکلاتی در رابطه معلم وشاگرد می شود وسرانجام به ایجاد رفتارهای ضد اجتماعی می انجامد در حالی که تجربه وموفقیت اغلب تاثیر مفیدی بر رفتارهای ناسازگارداشته وموجب بهبود امورتحصیلی می گردد .به نوشته سیف (۱۳۶۱)بیان دقیق هدفهای آموزشی ،استفاده از تشویق های کلامی ،بهره گیری از آزمونها ونمرات به منظور ایجاد انگیزش ،ارائه محرکهای جالب وتازه ،ارائه مطلب از آسان به مشکل ،پرهیز از ایجاد رقابتهای نامناسب در بین دانش آموزان ،استفاده از روشهای متنوع تدریس می تواند به معلمان در ایجاد انگیزه در دانش آموز کمک موثری بنماید . |